منوچهر آشتیانی؛ جامعه شناسی آرمان خواه و پرشور
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۰۰۸۶۶
پنل سوم هفتمین همایش وبیناری روز ملی علوم اجتماعی با محوریت گرامی داشت میراث علمی استاد فقید «منوچهر آشتیانی » شامگاه پنجشنبه ۱۳ آذر با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و دبیرخانه دائمی روز علوم اجتماعی برگزار شد. اعضای پنل « محمد توکل» جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران، «میثم سفید خوش» استادیار دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی، «رضا نساجی» جامعه شناس و «اسماعیل خلیلی » جامعه شناس وعضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بخشی از مهمترین موضوعات مطرح شده در این پنل به شرح ذیل است:
سخنران نخست این پنل محمد توکل بودکه گفت: منوچهر آشتیانی از پیشروان جامعه شناسی معرفت در ایران بود و از سال ۱۳۵۴ به این سو بیشترین تعداد کتابهایش منتشر شده است. گرچه قبل از آشتیانی کسانی مانند نراقی در زمینه جامعه شناسی معرفت فعالیت میکردند اما اولین کتاب در این حوزه را منوچهرآشتیانی در سال ۱۳۵۴ نوشت. هر چند وی پس از مدتی کتاب را به دلیل برخی نارساییها جمع کرد تا تکمله آن را منتشر کند. آشتیانی پس از کنار رفتن از دانشگاه شهید بهشتی بیشترین تعداد تالیفات را داشت و به نحوی این کنار رفتن برایش سبب خیر شد. به نحوی میتوان گفت عمده آثار آشتیانی در ۲۰ سال اخیر به چاپ رسیده است. تالیفات وی با قلمی شیرین نوشته شده و از ویژگیهای بارز وی پرکاری بود. کلاسهای درسش پر شور و پر جاذبه بود و پس از سن ۷۰ سالگی و بازنشستگی کامل تالیفات وی حاکی از انرژی، علاقه و جدیت است.
وی همچنین گفت: آشتیانی علاقمند به دیالوگ و گفت و گو بود و طرف مقابل را مهم میانگاشت و در مورد تکالیف دانشجویان بادقت نکات لازم را پانویس میکرد و این خصلت برجستهای است که اگر نگوییم نادر اما کمیاب است.با وجود تمام اوصاف من به آشتیانی نقدهایی نیز دارم که از آن جمله نقدهایی به دیدگاه وی است. وی دیدی علمی و لیبرالی نداشت بلکه دیدی در چارچوب چپ داشت. نقد دوم من به کارهای آشتیانی این است که جامعه شناسی شناخت که حوزه کار وی است همان جامعه شناسی معرفت نیست. زیرا جامعه شناسی معرفت چیزی فراتر از جامعه شناسی شناخت است و منظور از جامعه شناسی معرفت همان جامعه شناسی دانش یعنی sociology of knowledge است در حالیکه جامعه شناسی شناخت sociology of cognition است.نقد سوم من نسبت به مرحوم آشتیانی در این است که تسلط وی به زبان آلمانی بسیار بود و همین امر روی فکر ایشان تاثیر داشت. درست است که شکل گیری جامعه شناسی معرفت در آلمان بود اما بحثهای مربوط بدان در فرانسه وآمریکا گسترش یافت که کمتر به چشم آشتیانی آمد.
دومین سخنران این پنل میثم سفید خوش بود. وی به مفاهیمی مثل فلسفه و جامعه شناسی اشاره کرد و گفت: جامعه شناسی معرفت منوچهر آشتیانی آمیزهای از هر دو امر یعنی فلسفه و جامعه شناسی بود. وی فلسفه را مبنایی را برای جامعه شناسی و دانش خود قرار داده بود.آشتیانی به فلسفه علاقه داشت و کلام وی فلسفی بود. به نظر میرسید با مفاهیم فلسفی رابطهای شخصی و رمانتیک داشت و حتی در خاطراتش از این ربطه صحبت کرده است. به عبارتی در نوشتههایش سعی کرده است دست فلسفه را رو کند. آشتیانی در نزد برخی از فیلسوفان زمانهاش فلسفه خواند. هم به آن مینازید و هم از دستاوردهای آن در فهم مسائل اجتماعی بهره میگرفت.وی در الیهات فوق العاده بود و به افکار الهیاتی با خوانشی مدرن توجه داشت. اما چیزی که در سویههای الهیاتی آشتیانی هویدا است این است که از سویی توجهاتاش منتقدانه و از سویی با لحنی دلچسب سخن میگفت، گویی که از اعماق جانش برمیخاست.
رضا نساجی به عنوان سومین سخنران این پنل در خصوص منوچهر آشتیانی گفت: وی کسی بود که در دانشکده علوم اجتماعی درباره نقد علوم اجتماعی و وضعیت سیاسی ایران سخنانی پر شور داشت. دو مدرک دکترا داشت و در تلویزیون بارها درباره مسائل اجتماعی ایران صحبتهایی کرده بود. او در جوانی سیاست را رها کرده بود و تحصیلاتاش را فشرده کرد تا زود فارغ التحصیل شود. در دوران انقلاب هم نقشی سیاسی نداشته است و یا اگر داشت بسیار محدود بود.او هیچ وقت کنشگر سیاسی نبوده و نمیتوانست باشد. معتقد بود بیتوجهی نسبت به علوم انسانی بسیار است.
برچسبها انجمن جامعه شناسی ایران اختصاصی ایرنا همایشمنبع: ایرنا
کلیدواژه: انجمن جامعه شناسی ایران اختصاصی ایرنا همایش انجمن جامعه شناسی ایران اختصاصی ایرنا همایش اخبار کنکور جامعه شناسی معرفت منوچهر آشتیانی علوم اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۰۰۸۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
وحید محمود قره باغ؛ "شاید بتوان کشته شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته شدن هزاران و میلیونها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است. " این جملات گونتر آندرس، فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی است؛ زمانی که میخواست عمق فاجعه بمباران هستهای هیروشیما را به تصویر بکشد. کسی که توانسته بود از آلمان نازی فرار کند و این کلمات او به خوبی میتواند در قالب یک موضوع و یا به عبارتی فاجعه، تروما اجتماعی را تبیین کند.
تروما واژهای یونانی به معنای زخم است و اصطلاحا به هر ضربه و شوکی گفته میشود که از بیرون بر بدن و یا روان شخص وارد شود. در ابتدا تروما تنها مختص به پزشکی و جراحی بود و به زخم یا جراحتی اطلاق میشد که عامل خارجی داشت. به مرور این واژه وارد حوزه روانشناسی شد و از این رو یکی از انواع گونههای تروما، ترومای روانی (روان زخم) و همچنین ترومای اجتماعی است. فراموش نکنیم، غالب بیماریهایی که انسان را دچار میکند، ریشه روانی دارد.
ترومای روانی ضربهای است که بر روح و روان انسان وارد میشود که به دنبال خود اثرات سوء و ویرانگری را به دنبال دارد. از سویی ترومای اجتماعی حوزه بیشتر و وسیعتری را درگیر میکند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند مستقل از محیط و اطرافیان زندگی کند. در واقع اتفاقاتی ناگواری که برای جوامع رخ میدهد، نمونه بارزی از ترومای اجتماعی است. از جمله این موارد میتوان به تلاطم و تشنجهایی اشاره کرد که گاه به کشتار نیز منجر میشود.
همچنین جنگ، قحطی، خشونت، سرکوبی، بی عدالتی و بیماری از عوامل ترومای اجتماعی هستند. متاسفانه آثار و عواقب مربوط به تروما، ماندگار بوده و شخص و جامعه دیگر جامعه قبلی نخواهد بود. ضمن اینکه ترومای اجتماعی، تالمات خود را به نسلهای آتی نیز سرایت میدهد. ناگفته نماند افسردگی، اختلال خواب، هراس، پوچ انگاری، بی تفاوتی، بی اعتمادی به دیگران، عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس از نشانههای تروماست.
هر چند ترومای اجتماعی قابل درمان است، ولی شرایط و ملزومات خاص خود را میطلبد. امید بخشی به منظور افزایش روحیه یکی از مهمترین عوامل جهت برون رفت از ترومای اجتماعی است. همچنین نگرش گذرا نسبت به گذشته نیز میتواند در این مقوله کارساز باشد. هر چند این مهم نیاز به مهارت و حتی آموزشهای خاص است. از سویی هر چند برخی جوامع با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند، ولی غالب جوامع نیز قادر نیستند و به ناچار از آسیبهای عمیق، ماندگار و جدی آن در امان نخواهند بود.
شکل ۱. برخی مجموعهها با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند.
ترومای اجتماعی درد و رنجی همگانی است و همت و بینش جمعی میطلبد. در نهایت به همان گونه که در روان شناسی یک انسان بالغ گاهی حتی از یک کودک نیز آسیب پذیرتر است، جامعه نیز نسبت به ترمای روانی شخصی میتواند بسیار آسیب پذیرتر باشد، صدمههای که در نهایت فرد فرد جامعه را متاثر میکند. ترومای اجتماعی همچون فرهنگی غلط است به مانند هوای آلودهای میماند که جامعه تنفس میکند. وقتی شخصی دچار ترومای روانی میشود، نه تنها خود که جامعه را نیز درگیر میکند. حال تصور کنید که افراد کثیری به این بیماری دچار شوند و در واقع تاثیرات سو آن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این وضعیت بی شباهت به تکثیر ویروسها برای بیماری یک مجموعه نیست.
در ترومای اجتماعی، اشخاصی بیشترین تاثیر را دارند که نه تنها تعادل خود را حفظ میکنند بلکه جامعه را به سوی ثبات سوق میدهند. تاثیر این افراد به مانند نوشدارویی برای جوامع است. در ترومای اجتماعی افراد میبایست به جای بغرنج کردن شرایط به بهبود آن فکر کنند و به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی اشخاص و یا برخی مجموعهها بگیرند، باید به فکر همگرایی باشند.
هر چند مهربانی، عطوفت، همدلی و همزبانی در همه مواقع کارساز نیست، ولی در برخی شرایط و موقعیتهای حاد راهگشاست. ترومای اجتماعی مستقل از اینکه در مدت کوتاه و یا زمان طولانی بر جامعه عارض شود، برای درمان نیاز به زمان دارد و به مانند بیماری میماند که هر چند آمدنش لحظهای است، ولی مدتهای مدیدی جوامع را درگیر میکند. امید که مجموعه ها، مهارتها و مقاومتهای لازم برای غلبه بر این چالش بزرگ را کسب کرده و بهره ببرند.