پشت پرده تصمیم آمریکا از حذف «ترکستان شرقی» از لیست سازمانهای تروریستی
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۴۷۳۵۱
«عادل کائوکن اف» کارشناس مسائل منطقه ضمن یادداشتی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، به بررسی اهداف آمریکا از حذف جنبش اسلامی ترکستان شرقی از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا پرداخته است.
در این یادداشت آمده است: پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر سال 2001 در آمریکا، «واشنگتن» تشدید فعالیتهای خود در خاورمیانه و افغانستان را در دستور کار قرار داد که برای این امر نیاز به حمایتهای بین المللی از جمله کشور چین داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از آن بود که آمریکا و سایر کشورهای غربی گروه «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» را در لیست سازمانهای تروریستی قرار دادند.
اما در حال حاضر دستور کار سیاست خارجی آمریکا در مورد این مسئله به طور چشمگیری تغییر کرده و دیگر «جنگ علیه تروریسم» مهمترین موضوع برای فضاسازی های رسانه ای نیست که حتی قبل از همه گیری کرونا نیز این واقعیت به صراحت به نظر میرسید.
حالا دیگر کشور چین محور اصلی دستور کار به اصطلاح رویاروییهای آمریکا را تشکیل میدهد.
برای واشنگتن مهمترین دغدغه این است که در متن رشد و پیشرفتهای بی وقفه اقتصادی و سیاسی چین، چگونه میتوان نقش رهبری جهانی را حفظ کرد.
در زمان ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، بارها چین به عنوان رقیب اصلی و تهدید بلند مدت برای منافع آمریکا عنوان شد.
تحریمهای مختلفی علیه چین اعمال شده و میشود تا از استفاده «پکن» از منابع آمریکا جهت توسعه خود جلوگیری به عمل آید.
کار به جای رسیده که بحث ضرورت تداوم حضور دانشجویان چینی در آمریکا نیز مورد سوال قرار گرفته زیرا در «کاخ سفید» از آن نگرانند که رقبای ژئوپلیتیک و فناوری بالقوه خود را آموزش میدهند.
بنابراین در لیست اقدامات جهت رقابت و مقابله با چین که در حال بزرگ شدن است، حذف جنبش اسلامی ترکستان شرقی از لیست سازمانهای تروریستی است.
از مدتها پیش در آمریکا موضوع تجدید نظر نسبت به این گروه مطرح بود که بالا گرفتن اختلافات با چین بالاخره زمینه چنین تصمیمی را فراهم کرد.
گذشته از آن سازمان «کنگره جهانی اویغور» که در آمریکا مستقر است، بارها از کاخ سفید به دلیل تصمیم قرار دادن جنبش اسلامی ترکستان شرقی در لیست سازمان های تروریستی انتقاد کرده بود.
واشنگتن مدعی است نشانهای از وجود افکار تروریستی در این سازمان را ندارد و به همین دلیل آن را از لیست سازمانهای تروریستی خارج کرده است.
چین از این تصمیم به شدت خشمگین بوده و به تعدادی از حملات تروریستی این گروه در چین و نمایندگیهای چینی در خارج تاکید میکند.
بدیهی است که اختلافات موجود میان آمریکا و چین دیگر اجازه انجام مبارزه مشترک علیه تروریسم را نمیدهد، زیرا اکنون کارزار ژئوپلیتیک از اولویت بیشتری برخوردار شده است.
برای واشنگتن قرار داشتن جنبش اسلامی ترکستان شرقی در لیست سازمان های تروریستی بسیار ناخوشایند بود، چرا که بر این اساس چین میتوانست بر مبنای قانون مبارزه با تروریسم، خواستار حمایت در اقدام علیه اویغور تبارانی شود که به اصطلاح در نقاط حساس قرار دارند.
اکنون کاخ سفید میتواند مواردی را که از سوی «پکن» در رابطه با مشارکت اعضای این گروه در فعالیتهای تروریستی تهیه میشوند، نادیده بگیرد.
با توجه به شکست ترامپ در برابر«جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاست دولت جدید این کشور نسبت به چین شاید از نظر بیانیهها خویشتندارانه تر شود ولی بعید است خط مشی اصلی کاخ سفید تغییر کند. زیرا بین جمهوری خواهان و دموکرات ها نظر واحد وجود دارد که چین اصلیترین چالش در برابر قدرت آمریکا به شمار میرود.
انتهای پیام/ح
منبع: فارس
کلیدواژه: چین آمریکا جنبش ترکستان شرقی تروریسم ژئوپلیتیک رقابت لیست سازمان های تروریستی جنبش اسلامی ترکستان شرقی کاخ سفید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۴۷۳۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این روزها تصاویر تکاندهندهای از اعتراض گسترده دانشجویان دانشگاههای آمریکا به جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و علیه سکوت و حمایتهای آمریکا و سردمداران کشورهای غربی در قبال این جنایتها پیش چشمان مردم دنیا قرار گرفته است، اعتراضی که با سرکوب خشن پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا و بازداشت صدها دانشجو و تعدادی از اساتید معترض روبهرو شده است.
این قیام دانشجویان علاوهبر اینکه به صورت سریالی از چند دانشگاه به دانشگاههای مختلف آمریکا سرایت کرده است، حتی به کشورهای دیگر نیز رسیده است و دانشجویانی در فرانسه و استرالیا و... در حمایت از دانشجویان آمریکایی و در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی به میدان آمدهاند.
این اتفاقات اخیر در ادامه تظاهرات کمسابقه در ماههای گذشته در سراسر جهان نشان از برخاستن موجی عظیم از بیداری و آگاهی در بین مردم جهان پس از طوفان الاقصی و پس از عیان شدنبیش از پیش جنایات جنونآمیز رژیم جعلی صهیونیستی دارد، موجی که شاید کمتر کسی میتوانست آن را پیشبینی کند.
طوفانالاقصی بود که در بیش از ۶ ماه گذشته، توانست ذهن بیاطلاع نگاه داشتهشده مردم را در بسیاری از نقاط جهان متوجه نقطهای از این زمین کند که یک رژیم جنایتکار طی ۷۵ سال با انواع حمایتها و کمکهای سیاسی، مالی، تسلیحاتی و... از سوی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی انواع جنایتها را علیه یک ملت مظلوم و ستمدیده روا داشته بود.
اینبار اما انواع و اقسام دستگاههای تبلیغاتی کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی نتوانست این حجم از جنایت در ۶ ماه را از چشم جهانیان پنهان نگاه دارد. مگر میشود قتل عام و نسلکشی با این حجم و گرفتن جان بیش از ۳۴ هزار انسان بیگناه از جمله هزاران زن و کودک معصوم و تخریب وحشیانه خانه و بیمارستان را پنهان کرد؟ مگر میشود کشف صدها پیکر دستبسته از گورهای دستهجمعی داخل محوطه بیمارستانها که به دست جنایتکاران صهیونیست به قتل رسیدهاند را کتمان کرد؟
اکنون صدای مظلومیت مردم غزه به برکت خون کودکان بیگناه و آه مادران داغدیده فلسطینی به گوش مردم جهان رسیده است و وجدانهای بیدار در اقصی نقاط عالم نمیتوانند سکوت کنند. این را در تظاهرات مردم سراسر دنیا در حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها و در برافراشته شدن پرچم فلسطین در ورزشگاهها و دانشگاههای دنیا میتوان دید.
اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمیتواند ژستهای تهوعآور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.
وجدانهای بیدار در دنیا میپرسند، اگر ادعای سردمداران کشورهای غربی در خصوص حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و در خصوص کرامت انسانی واقعی بود، چرا طی ۶ ماه گذشته نهتنها در برابر انواع و اقسام جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم بیگناه و زنان و کودکان غزه سکوت کردهاند بلکه از هرگونه حمایت و تجهیز رژیم صهیونیستی نیز دریغ نکردهاند؟
این چهره واقعی و بیپرده سران آمریکا و دیگر رهبران غربی است که در برابر مردم دنیا قرار گرفته است. این واقعیت عیان شده نهادهای بینالمللی از شورای امنیت سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری و... است که سالها با سکوت و انفعال خود در برابر رژیمی جعلی و سفاک، در نسلکشی مردم فلسطین دست خود را آلوده کردهاند. نهادهایی که گاه کوچکترین مسئله داخلی در یک کشور در حوزه زنان و... را با انواع موضعگیریها و دخالتها مورد توجه قرار میدهند و گاه در برابر هزاران جنایت چشم میبندند.
و چه خوشباور بودند عدهای در کشورمان که فریب ادعا و ظاهر و ژست انساندوستی و دفاع از حقوق بشر غربیها و سازمانهای بینالمللی را خورده بودند! حال این خوشباوران باید پاسخ دهند مگر هزاران زن و کودک اهل غزه که بیرحمانه به خاک و خون کشیده شدند، زن و کودک نبودند تا مدافعان دروغین حقوق بشر نگران آنها شوند؟ مگر نهادهای غربی و بینالمللی با تنظیم و تجویز و تحمیل اسنادی مانند ۲۰۳۰ خود را مدافع حقوق و شرایط زندگی کودکان دنیا نشان نمیدادند؛ اکنون این مدعیان دروغین در قبال سرنوشت کودکان مظلوم در غزه و به خون کشیده شدن جسم کوچکشان نگرانی و حساسیتی ندارند؟
این طوفان رسواکننده نقاب از چهره فریبنده و واقعی سران آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و بسیاری از کشورهای غربی انداخته است.
از سوی دیگر؛ همین اعتراضات گسترده دانشجویان آمریکایی، تبدیل به صحنه رسوایی و عیان شدن همه دروغهای سران آمریکا و غرب در خصوص آزادی بیان، کرامت انسانی، جایگاه دانشجو و دانشگاه و حتی زنان شده است.
بازداشت همراه با ضرب و شتم صدها نفر از دانشجویان و تعدادی از اساتید به جرم اعتراض آرام علیه جنایات اسرائیل و سکوت و حمایت آمریکا در قبال این جنایتها، لشکرکشی و استقرار تیربار در صحن دانشگاه و تهدید به اخراج از تحصیل؛ آبرویی برای قبله آمال غربزدگان خوشباور باقی گذاشته است؟ حمله وحشیانه پلیس به دانشجویان دختر و کتکزدن و بر زمین کشاندن آنها در کجای حقوق بشر ادعایی آمریکاییها و طرفداران چشم و گوش بسته آنها قرار دارد؟
اگر یک هزارم این برخوردهای وحشیانه علیه دانشجویان بهویژه دختران دانشجوی آمریکایی؛ در ایران رخ داده بود؛ اکنون از سخنگوی وزارت خارجه و دولت آمریکا و کشورهای غربی تا شورای امنیت سازمان ملل، از رسانههای غربی و سازمانهای بینالمللی تا برخی رسانههای غربگرای داخلی، از هنرپیشههای هالیوودی تا برخی سلبریتیهای وطنی مشغول سبقت گرفتن از یکدیگر در سیاهنمایی و هجمه علیه جمهوری اسلامی بودند، اما اکنون نه از فلان هنرپیشه آمریکایی مثلاً نگران زنان ایرانی که در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ موضعگیری میکرد و نه از سلبریتیهای داخلی و نه از رسانههای وابسته، صدای اعتراضی در سرکوب بیرحمانه و وحشیانه دختران و پسران دانشجوی آمریکایی به گوش نمیرسد.
گاه وقتی در ایران یک استاد دانشگاه پس از ۴۰ سال تدریس در یک روال قانونی بازنشسته میشود، انبوه رسانههای داخلی و خارجی نظام را به خفقان و مخالفت با علم محکوم میکنند،
حال باید دید این رسانهها درباره به زمین کوبیدن استاد زن آمریکایی توسط پلیس و دستبند زدن به وی در محوطه دانشگاه تنها به جرم اعتراض به جنایات اسرائیل نظری ندارند؟
کاش دلباختگان سادهاندیش غرب در داخل؛ اکنون که وجدانهای بیدار در دنیا به میدان آمدهاند اندکی با خود خلوت کنند و از خود بپرسند، این همان نظام ارزشی غربی و قبله آمالی بود که به هر بهانهای آن را چماق کرده و بر سر منتقدان غرب میکوبیدند؟
این واقعیت است که مردم در دنیای امروز و پس از جنایات عریان رژیم صهیونیستی و حمایت آشکار غرب به رهبری آمریکا از این جنایات، به مرحلهای از بیداری و آگاهی رسیدهاند که دیگر بهسختی میتوان آنها را فریب داد. این آغاز ضربهای سهمگین به حیثیت پوشالی غرب است که ماجراهای مهمی در پیش دارد.