شادی پایدار انسانی ارمغان دیگریخواهی
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۸۳۷۰۶
دکتر سیامک زند رضوی استادیار بازنشسته دانشگاه، جامعهشناس مردممدار، عضو هیأت مدیره انجمن جامعهشناسی ایران و مدیرعامل انجمن دوستداران کودک کرمان است که مصداقی از تلاش درایجاد مشارکت اجتماعی سازنده، خیرخواهی عمومی و دیگریخواهی است.
او همچنین در بحرانهای اجتماعی متعددی همچون زلزله بم و زلزله کرمانشاه و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جامعه ایران نشان داده در بزنگاههایی مهم، یعنی آن لحظههایی از تاریخ این کشور که با فروبستگیهایی خاص مواجهیم (زلزله، جنگ، سیل و کرونا) انرژی داوطلبانه زیادی را آزاد میکند. اگر این انرژی را شاخصی از فرهنگ دیگریخواهی و نوعدوستی بدانیم عملکرد ما در این شاخص چگونه است؟ یعنی چه نمرهای به آن میتوان داد؟
از نگاه من جامعه ایرانی در چهلسال اخیر بارها با این پرسش مواجه شده که یک حادثه طبیعی مثل زلزله در بم چرا تبدیل میشود به یک فاجعه انسانی با ۳۰ هزار کشته درحالیکه زلزلهای بههمین بزرگی، در جای دیگری از دنیا فقط دو کشته برجا میگذارد؟ در دوران کرونا هم مردم از خود میپرسند چرا درحالیکه بسیاری از جوامع با مدیریت کارآمد به میدان آمدهاند، ما با وضعیتی فرسایشی مواجه هستیم؟ در واقع چنین پرسشهایی نشان میدهد که جامعه ایران، از روزگاری که اینها را صرفاً مشیت الهی میدیده گذر کرده و انگشت اتهامش را دارد بهسمت ساختارهای جامعه میگیرد. مردم سازوکارهای حاکمیتی را مورد سؤال قرار میدهند که نه تنها خود نتوانستند بحران کرونا را مدیریت کنند بلکه بهخاطر نگاه از بالا به پایین باعث از بین رفتن مشارکت داوطلبانه در امداد اجتماعی مردم به همنوعان گرفتار در بحرانشان شدند. مردم همان ابتدای کرونا انرژی بالایی برای انجام کار خیر داوطلبانه برای کم کردن زهر بحران آزاد کردند. برای مثال جنبشی از دل طبقه متوسط با عنوان «در خانه بمانیم» طراحی و اجرا شد و عموماً مورد استقبال هم قرار گرفت اما با بیخیالی دستگاههای مدیریت کننده بحران که بعد از تعطیلات نوروز بازگشت به زندگی عادی را اعلام کردند بهکلی هدر شد. میخواهم بگویم اگرچه مردم ایران در دیگری خواهی و کار خیر داوطلبانه نمره قبولی میگیرند اما نگاه از بالا به پایین نهادهای دولتی باعث شده که نتیجه مطلوب از این فعالیتها به دست نیاید.
با این حال مردم دست از کار نمیکشند و اوضاع بسیاری از انجمنهای خیریه نشان از این دارد که مردم همه تلاششان این است که سفرههای کوچکشان را با دیگرانی که مشکلاتی دارند سهیم شوند و همین به خودی خود برای یک جامعه بارقهای از امید است.
میدانیم که برای جلوگیری از اتلاف این انرژی زیرساختهایی مثل توسعه جامعه مدنی لازم است و در بسیاری از کشورهای دنیا برای آموزش و ترویج آن از کودکی برنامهریزی میکنند. در ایران که این زیرساختها وجود ندارد مردم از چه طریقی باید کار جمعی خیرخواهانه را تمرین کنند؟
واقعیت این است که جامعه ایرانی این تجربه را در فاصله سالهای ۵۶ تا ۵۹ در مقیاس وسیع اجتماعی تمرین کرده. همان زمانی که بنزین محدود بود و نفت پیدا نمیشد، گروههای داوطلبی برای کمک به کسانی که دشواری مالی داشتند یا ناتوان جسمی بودند در محلهها شکل گرفت. در بعضی شهرها حتی شوراهای محلی تأسیس شد. این جوانهها محصول باورشدن بذرهایی بود که در دوره انقلاب مشروطه به این سرزمین وارد شد و در دهه ۲۰ یعنی قبل از کودتا هم مدتی باروری آنها را دیده بودیم. از سال ۶۰ تا حوالی ۷۶ اما شاهد یک رکود در فعالیتهای داوطلبانه بودیم و دوباره اواخر دهه ۷۰ این بذرها جوانه زدند و نمود اجتماعی گستردهای یافتند.
معتقدم که فعالیتهای داوطلبانه در ایران همیشه وجود داشته و فقط باید زمینههای بروز آن را فراهم کرد. مثلاً در دهه ۷۰ دکتر پرویز پیران تلاش کرد که به کمک شهرداری تهران شورایاریهای محلهها را احیا کند. این شورایاریهای محلهها میتوانند جایی برای تمرین و کار داوطلبانه وسیع باشند. من در شش ماه اول بعد از زلزله بم شاهد توان و ظرفیت بالای شورایاریها در محلهها در مرحله اسکان اضطراری درچند محله بودم. آن هم درست در زمانی که جریان غالب بر این باور بود که در مواقع بحران، شهروندان ناتوان میشوند بنابراین باید گروههای امدادی از بیرون وارد شوند و اوضاع را سر و سامان بدهند. این رویکرد، یک چیز مهم را نادیده میگرفت و آن هم ظرفیت و توان تصمیمگیری خود شهروندان در ساماندهی امور بود. من دیدم که بازماندهها با همه غم و اندوهشان در دو روز اول چه ظرفیت فوق انسانی بالایی برای مدیریت اوضاع داشتند درحالی که در روز سوم زلزله که ارگانهای رسمی وارد عمل شدند مردم را به چادرها برگرداندند و خواستند که خودشان از بالا به پایین امور را سامان بدهند. این یعنی انکار مشارکت مردم و اتلاف انرژی آنها در مدیریت امور خودشان. زیرساختها هست، بذرها هست اما برای اینکه بذرها رشد کند و شکل سامان یافتهتری به خود بگیرد باید در نظام آموزش و پرورش تمرین شود. همه کودکان باید فرصت داشته باشند دیگریخواهی و کار جمعی داوطلبانه را یاد بگیرند؛ این حق آنهاست.
امروزه شبکههای اجتماعی بستری برای کار خیر شدهاند. مردم در گروهها و کانالهایی که برای این کار درست شده پول جمع کرده و برای رفع یک مشکل اقدام میکنند. مجازیشدن این امر چه مزیتها و معایبی دارد؟
شبکههای اجتماعی از یک طرف ظرفیتهای خیلی خوبی دارند برای سرعت بخشیدن به تعاملات انسانی. اما این یک شمشیر دو دم است. اگر در امتداد تعاملات چهره به چهره تاریخ دار افراد قرار بگیرند کارکردهای مثبت و مهمی دارند اما اگر زمینه تعاملات افرادی شود که رابطه چهره به چهره قبلی ندارند این خطر وجود دارد که این ظرفیت شبکهای توهم ایجاد تغییرات بلافاصله و بزرگ را در آنها ایجاد کند، اما در مجموع حسن این شبکهها بیشتر از ضررهایش است به شرط اینکه ما مشارکت را در این شبکهها به معنای واقعی کلمه یعنی در برنامهریزی، اجرا، مدیریت و تقسیم منابع و منافع بهصورت شفاف با هم تمرین کنیم. شبکههای اجتماعی فرصت خوبی برای کار خیر جمعی است به شرط اینکه گفتوگویی باشد و تداوم داشته باشد و از همه مهم تر منتقد جدی باشیم و درباره صحت دادهها اطمینان حاصل کنیم و به حالت مرید و مراد رفتار نکنیم. علم در انتقاد میروید. در شبکهها خطر گسترش اخبار نادرست ودرنتیجه تصمیمات نادرست جدی است.
جامعهای که در آن مردم نسبت به رنج دیگران بیتفاوت نباشند، میشود گفت حال بهتری دارد؟
انسان به مثابه یک موجود نوعی در این جهان زندگی میکند، یعنی هر فرد با همراهی جمعیت بزرگی از انسانهای همنوع خود از اول زندگی تا مرگ بالنده میشود. خیرخواهی و دیگری خواهی از اینرو در وجود همه انسانها وجود دارد؛ حتی در آنهایی که در شرایط اضطرار و ترس فراگیر قرار دارند؛ منظور شرایطی است که امروز در جامعه ما حاکم است و باعث گریزان شدن افراد از دیگران شده.
بهنظر من شادی پایدار انسانی در گرو همین دیگری خواهی و پذیرش خودمان بهعنوان یک موجود نوعی است. چیزی که عدهای از پژوهشگران کانادایی آن را با تشکیل حلقههای حمایتی دور مهاجران سوری که به کانادا وارد میشدند به آزمون گذاشتند و ثابتش کردند. آنها به ازای هر مهاجری که وارد کانادا میشد حلقهای حمایتی و درازمدت از پنج خانواده تشکیل دادند. این حلقه کمک میکرد تا آن خانوادههای مهاجران تواناتر و آن پنج خانواده حامی شادتر زندگی کنند. این تجربه که یک نمونه عینی از حمایت مؤثر-پایدار از «دیگری» است به ما میگوید که هرچه به سرنوشت دیگران توجه داشته باشیم از زندگی سهم بیشتری هم به دست میآوریم./ایران جمعه
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: دیگری خواهی جامعه ایران جامعه ای محله ها کار خیر شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۸۳۷۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برداشت کلزا از مناطق گرمسیری برای اولین بار
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از وزارت جهاد کشاورزی، محمدعلی نیکبخت روز سهشنبه در گردهمایی مدیران بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمانهای ملی و استانی وزارت جهاد کشاورزی تصریح کرد: استفاده از ظرفیت بازرسی و نظارت مردمی گامی مهم به سوی شفافیت و حرکت به سوی بهرهوری است.
وی، تولید صادراتمحور و عامل فراوانی در داخل کشور را بسترساز راهبرد «کشاورزی اقتصادی» دانست و گفت: تحقق این راهبرد به حاکمیت کشاورزی برای دستیابی به امنیت غذایی پایدار منجر میشود.
امنیت غذایی تأمین رسالت اصلی وزارت جهاد کشاورزی
نیکبخت با یادآوری اینکه تأمین امنیت غذایی پایدار مطالبه رهبر معظم انقلاب اسلامی و بنابراین رسالت اصلی وزارت جهاد کشاورزی است، اظهار داشت که حفظ و تداوم این راهبرد نیازمند هماهنگی و پایش دقیق همه ارکان مدیریت کلان این وزارتخانه است.
وزیر جهاد کشاورزی، شرایط اقلیمی و چهار فصل را «موهبت بزرگ سرزمینی» ایران دانست و با تاکید بر اینکه در تولید محصولات اساسی هیچ محدودیتی نداریم، گفت: این ویژگی عامل تعیین کننده در کاهش نوسان تولید و قیمت محصولات در سراسر سال است.
وی به نامگذاری سال ۱۴۰۳ به «جهش تولید با مشارکت مردم» اشاره و تصریح کرد: جهش تولید و تحول در کشاورزی و دست یافتن به اهداف کلان در این حوزه با مشارکت مردم و حضور بخش خصوصی محقق میشود.
نیکبخت افزود: ایران میتواند صادر کننده پایدار برخی محصولات کشاورزی باشد مشروط به اینکه به مردم و تشکلها فرصت و نقش دهیم و موانع و محدودیتها رفع و اجرای سیاستها تسهیل شود.
نقشآفرینی مردم در افزایش بهرهوری
وزیر جهاد کشاورزی با تاکید بر اینکه برای حفظ منابع پایدار و زیرساختها باید به آبخیزداری، آبخوانداری و طرحهای کوچک زودبازده اولویت دهیم، اظهار داشت: اگرچه دانش و مهندسی اجرای طرحها و زیرساختها در کشور بومی شده و توسط کارشناسان داخلی انجام میشود، اما مشارکت مردم برای اجرا، نگهداری، افزایش بهرهوری و جبران عقبماندگیها از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی یکی دیگر از اولویتهای وزارت جهاد کشاورزی را «سرمایهگذاری در شیلات» اعلام و خاطرنشان کرد: صید و صیادی و آبزیپروری بخصوص پرورش ماهی در قفس با توجه به سواحل طولانی و منابع آبی ویژه پرورش ماهی سردابی و گرمابی بدون نیاز به تغییر کاربری امکانپذیر است.
نیکبخت از تعداد زیاد متقاضیان به عنوان ویژگی و ظرفیت بخش تولیدات گلخانهای یاد و تصریح کرد که گره خوردن تولید با کارآفرینان کشاورز، صنعت کشاورزی را در مسیر رشد و گسترش قرار میدهد.
برداشت کلزا در مناطق گرمسیری
وزیر جهاد کشاورزی به «برداشت کلزا در مناطق گرمسیری برای نخستین بار اشاره کرد و افزود: برای حمایت از تولید داخلی، کارخانهها و وارد کنندگان دانههای روغنی و روغن خام برای ثبت سفارش و واردات به خرید دانههای روغنی تولید داخل ملزم شدهاند.
وی اضافه کرد که این شرایط برای واردات برنج و چای هم حاکم است و واردات در صورت خرید محصول کشاورز مجوز دریافت میکند.
کد خبر 6094415