Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-04-29@03:19:28 GMT

قماربازان اینستاگرام چطور پول برداری می‌کنند؟

تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۸۴۱۷۲

ساعت 24 - زندگی لاکچری اینستاگرامرهای قمارباز با عرق جبین و زور بازو به دست نیامده است؛ آنها خون ملت را در شیشه می‌کنند و هر روز پولدارتر می‌شوند. رحم و مروت هم ندارند و کوچک و بزرگ سرشان نمی‌شود. نه به پیرمرد 62 ساله رحم می کنند نه به وام 10 میلیونی راننده تاکسی. وقاحت قماربازان اینستاگرامی با خواندن این روایت‌ها و تماشای فیلم‌های ارسالی مالباخته‌ها برای‌تان مسجل می‌شود

سایت های شرط بندی در بستر اینستاگرام با قدرت هر چه تمام عرض اندام می کند و گردانندگان آنها با جنجال های ساختگی هر روز پر فالوئرتر می شوند،عملیات فریب قماربازان که  نتیجه داد، هر شب هزاران جوان با رویای یک شبه پولدار شدن، حساب بانکی خود را به قمار آنلاین می سپارند و وارد سایت های شرط بندی می شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اینجاست که بازی کلاهبرداران با پول مردم شروع می شود و  با شگردهای مختلف، موجودی تازه واردان را به جیب می زنند.نتیجه این سناریوی خطرناک به جز خروج میلیاردی ارز از کشورکه شبکه بانکی باید پاسخگوی آن باشد و به جز فساد و بی بند و باری و قاچاق دختران، افزایش پرونده مالباختگان سایت های شرط بندی  و به خاک سیاه نشانده شدن هزاران خانواده ایران است.پرونده مالباختگان سایت های شرط بندی هزار رنگ است. کاربران  با خیال خوش وارد سایت می شوند و با شارژ حساب در درگاه های ناامن بانکی، اطلاعات حسابشان را دو دستی تقدیم هکرها و قماربازان می کنند. روایت پسر راننده تاکسی و وسوسه قمار او هم شنیدنی است؛«هر وقت موتور جست و جوی اینستاگرام را باز می کردم، پویان مختاری را می دیدم و تبلیغ های رنگارنگ سایت شرط بندی اش. کار درست و حسابی نداشتم. پدرم راننده تاکسی بود. صبح ها او روی ماشین کار می کرد و بعداظهرها من. وسوسه شدم. با مشخصات پدرم آی دی ساختم وعضو سایت شرط بندی پویان مختاری شدم. شماره کارت پدرم را وارد کردم و دو هفته بازی کردم. یکی دو برد سبک هم داشتم ، پولش را هم برایم ریختند. اما فقط می خواستند اعتمادم را جلب کنم. من  حسابی فریب خورده بودم. در این فکر بودم که چطور پدرم را راضی کنم تا وامی را که از تاکسیرانی گرفته به من بدهد تا با آن شرط بندی کنم،اما غافل از اینکه هکرهای سایت شرط بندی پویان مختاری اجازه ندادند از پدرم اجازه بگیرم. خودشان زحمت برداشت از حساب را کشیده بودند و حساب پدرم راهک کردند. حالا من ماندم و شرمندگی و دفترچه اقساط پرداخت نشده ای که آقای حضرات وامش را  مثل آب خوردن  بالا کشید

*روایت دوم؛ دام سایت های شرط بندی برای پیرمرد62 ساله در ترکیه

اگر فریب نمایش قماربازان اینستاگرامی را بخورید، قافیه را باخته اید! این از خدا بی خبران کوچک و بزرگ سرشان نمی شود، آنقدر که به پیرمرد62 ساله در دیار غربت هم رحم نکردند و بلایی بر سرش آوردند که حالا در دهه هفتم عمرش و بعد از یک عمر زندگی با آبرو  پایش به دادگاه ها باز شده و مانده با بدهی 100 میلیونی و ده ها شاکی  چه کند! نکته تلخ روایت اینجاست که پیرمرد، اصلا نمی دانست سایت شرط بندی چیست واز دنیای قماربازان آنلاین هم خبری نداشت.

«این چند ماه به اندازه چند سال پیر شدم. همه چیز از دو سال قبل شروع شد. بازنشست شده بودم. یکی از دوستانم در ترکیه زندگی می کرد و به من گفت دست زن و بچه را بگیر و چند صباح باقیمانده را در این کشور بگذران. گفت بیا اینجا کار و کاسبی راه بیندازیم و با هم شریک شویم. سرتان را درد نیاورم که اشتباه من از همین نقطه شروع شد. چند ماه طول کشید تا مقدمات رفتن فراهم شد. بماند که همان جاهم ورشکست شدم ودار و ندارم را از دست دادم.  به ترکیه رفتیم و خانه ای اجاره کردیم و با شراکت همان دوست قدیمی یک مغازه فروش لوازم خانگی دست دوم در یکی از محله های ایرانی نشین ترکیه راه انداختیم. چند ماه گذشت.»

منبع: ساعت24

کلیدواژه: سایت های شرط بندی سایت شرط بندی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۸۴۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است

روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.

پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.


پدرم می‌دانست

چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز می‌گوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....


۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...



دیگر خبرها

  • جدیدترین تصویر از همسر ایرانی ژوزه مورایس
  • حواله علی پی
  • طرح عجیب و خطرناک شهرداری تهران +فیلم
  • ترانه‌ کودکانه «ببعی تو بازیگوشی» اینستاگرام را منفجر کرد + ویدئو
  • چرا افراد معروف برای خرید فالوور، خرید فالوور اینستاگرام را انتخاب می‌کنند؟
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • بهره برداری ساختمان شرکت فولاد در سایت سنگان + عکس
  • اسکیمر چیست و چگونه در دام کلاهبرداران اسکیمری نیفتیم؟
  • (عکس) چرا صفحه اینستاگرام همسر سابق مهدی قایدی بسته شد؟