روایت تسنیم از نخستین شهید انقلاب اسلامی در مشهد/ جای خالی تندیس شهید منفرد
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۱۷۶۳۹
گروه استانها- تحصن در بیمارستان امام رضا(ع) نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی در مشهدمقدس محسوب میشود که پیامد آن رویش خون نخستین شهید انقلاب اسلامی در مشهد بود. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، مشهد در روزهایی که انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده بود، آبستن حوادثی شد که هر یک ضمن ثبت در دفتر تاریخ انقلاب اسلامی ایران در روند پیروزی انقلاب نیز تأثیرگذار بود، یکی از این حوادث، واقعه 23 آذر 57 بیمارستان امام رضا(ع) بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همزمانی واقعه 23 آذر 1357 و محرم، شور و شعور انقلابی را در میان مردم به خشم آمده از اعمال عمال پهلوی فزونی بخشید و تظاهرات پیاپی مردمی سبب حمله بیشتر عاملان خشونت پهلوی به مردم عزادار عاشورای حسینی و مخالفان رژیم پهلوی شد.
در نخستین حرکت رژیم پهلوی، چماق به دستان در 22 آذر با هجوم به بیمارستان 17 شهریور و مضروب کردن نگهبانان و تعدادی از کادر پزشکی و پرستاری، در ظاهر نام بیمارستان را دوباره به ششم بهمن تغییر دادند. به دنبال این عمل کارکنان بیمارستان 17 شهریور دست به یک اعتصاب 72 ساعته زدند که طی آن عده زیادی مجروح و زخمی شدند و یکی از جوانان انقلابی به نام محمد منفرد نیز در این میان به شهادت رسید.
شهید محمد منفرد در 6 سالگی پدر خود را از دست داد. محمد پس از هجران پدر تا دوم دبیرستان به تحصیل پرداخت و به علت نبود مقطع بالاتر برای ادامه تحصیل، به ناچار مشغول کار شد. از کودکی با شور و اشتیاق در مراسم مذهبی و سیاسی شرکت و اخلاق حسنه او همگان را متحیر میکرد. این شهید والامقام همواره فروتن و متواضع بود. چندین نوبت دستگیر شد و شبها را در پاسگاه ژاندارمری گذراند و مورد ضرب وشتم مزدوران رژیم قرار گرفت.
وی در روز جمعه سیاه تهران هم در صحنه مبارزه حضور داشت و این تجربه در بازگشت به مشهد عزم او در مبارزه را راسخ تر کرد و برای مدتی از دست مزدوران رژیم طاغوت به رشت رفت.
محمد 23 آذر ماه 57 همچون روزهای دیگر خود را به بیمارستان امام رضا (ع) رساند تا به اتفاق عموم مردم به بیماران و کادر درمانی کمک کند که در این روز مورد اصابت گلوله مزدوران رژیم شاه قرار گرفت و مجروح شد اما تلاش پزشکان برای مداوای او موثر واقع نشد و 2 روز بعد به شهادت رسید، وی در مراسمی با حضور پر شکوه مردم از بیمارستان امام رضا (ع) تشییع شد و پس از طواف حرم رضوی در بهشت رضا (ع) آرام گرفت.
همزمان با سالروز شهادت شهید محمد منفرد و واقعه 23 آذر 1357 بیمارستان امام رضا(ع) در مشهد خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس گفت وگویی با خانواده شهید منفرد و وقایع آن روز داشته که در ادامه میخوانید.
مرضیه اخوان نیان، همسر شهید منفرد در ابتدا اشارهای به شخصیت شهید منفرد دارد و میگوید: سه سال با هم زندگی کردیم که ماحصل این زندگی کوتاه مدت فرزندی به نام محسن است که در زمان شهادت شهید منفرد یک سال و هشت ماه داشت. من تا قبل ازدواج هیچ آشنایی با خانواده شهید منفرد نداشتم اما بعد از شهادت محمد، همیشه مادرش میگفت: «محمد بدون پدر بزرگ شده و امروز پسرش نیز مثل خودش بدون پدر باید بزرگ شود».
پژوهشهای فردمحور نمیتواند نیازهای جامعه را برطرف کند/آیتالله یزدی شناسنامه و از ارکان انقلاب اسلامی بودستاد برگزاری چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در استان کرمان تشکیل شدمسئول امور پیگیری دفتر نماینده ولی فقیه در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی منصوب شدمحسن حدود شش ماه داشت که رفتیم رشت، آن زمان تازه از کارخانه قند بیرون آمده بود و کار جوشکاری انجام میداد که برای جوشکاری کارخانه کرم ابریشم رشت به او پیشنهاد همکاری دادند اما با وجود اینکه در رشت بودیم اما آنجا نیز دست از فعالیت برنداشت و در کنار کارش به فعالیتهای ضد نظام شاهنشاهی میپرداخت.
به مشهد که برگشتیم دهه اول ماه محرم از 5 محرم تا عاشورا در منزل روضه داشتیم، روز تاسوعا با هم به میدان شهدا رفتیم درست همان لحظهای که جوانان انقلابی مجسمه شاه را میخواستند به پایین بکشند و محمد نیز به سمت مردم رفت و تا بعدازظهر از محمد خبری نداشتم.
همان روز عصر محمد برای پخت آش نذری به کمک آمد، برای هر کسی که میشناختش برد به نوعی آش نذری را بهانهای برای خداحافظی خود قرار داده بود حتی یکی از اقوام در کلانتری کار میکرد برای او نیز آش برد و این آش را بهانهای برای خداحافظی و به نوعی پشت پای خود قرار داده بود.
صبح تحصن بود، در بیمارستان امام رضا (ع) محمد تا شب خانه نیامد دلواپس شدم آن شب حکومت نظامی بود تا صبح از دلواپسی خودم را به در و دیوار میزدم، ساعت 5 صبح دیگر طاقت نیاوردم، رفتیم دنبالش همه فکر میکردند خانه برادرش است، همه جا را گشتیم اما خبری از محمد نبود، به خانه مادرم که رفتیم، مادرم گریه میکرد گفت از بیمارستان خبر آوردند محمد تیر خورده و بیمارستان بستری شده، نگران شدم گفتم محمد دستش رفت لای آهن، بیمارستان نماند با تیر خوردن بیمارستان خوابیده؟ بیشتر نگران شدم.
رفتیم درب منزل مادرش و از آنجا به بیمارستان رفتیم تا بعد از ظهر همه بیمارستان بودیم برادر و شوهر خواهرش گفتند ما شب بیمارستان کنار محمد هستیم، دلم شور میزد ساعت 8 و نیم شب بود که با خواهرم مجدد به بیمارستان برگشتیم.
داخل اتاق محمد که رفتیم کسی آنجا نبود، محمد مدام میگفت از من راضی باش و بعد که پرسیدم چه شده محمد که این طوری شدی؟ سراغ آیت الله مرعشی را از من گرفت چرا که محمد خود را سپر قرار داده بودند تا گلوله به آیت الله مرعشی اصابت نکند.
از اتاق که بیرون آمدیم یک ربعی بیشتر طول نکشید که دو تا از پرستاران آمدند و زیر بغلهایم را گرفتند و گفتند باید قسمت و قضا و قدر را بپذیری مرا به اتاق بزرگی بردند که محمد در آنجا روی زمین دراز کشیده بود، تمام بدنش با گل پوشیده شده بود.
همسر شهید منفرد با بیان اینکه روز بعد از شهادت نگذاشتند محمد را تشییع کنند خاطرنشان کرد: از یک طرف برف زیادی آمده بود و از طرف دیگر رژیم شاه مانع بود، به همین دلیل دو روز بعد از شهادت محمد را تشییع کردند، با این حال تشییع جنازه محمد چنان پر شور برگزار شد که تا آن زمان به جز تشییع جنازه علما کسی با این جمعیت تشییع نمیشد.
محوطه بیمارستان از جمعیت موج میزد. ارتش، نیروهای محاصرهکننده را چندین برابر کرده بود و با استقرار دهها تانک و نفربر، تمامی خیابانهای منتهی به بیمارستان مسدود بود نیروهای گارد به علت مشاهده سیل جمعیت تظاهرکننده، از ترس اینکه درگیری مجدد بهوجود نیاید، اجازه تشییع جنازه را دادند و شهید منفرد بهطرز باشکوهی از بیمارستان تشییع و در قطعه اول شهدا بلوک 12 بهشترضا(ع) و در جوار پاک دیگرشهدای انقلاب به خاک سپرده شد.
لباس محمد را که آوردند منزل یک کاپشن رنگ سبز بود که روی سینه چپش کمی پایین تر نشانه تیر خوردن محمد مشاهده میشد، می گفتند رژیم پهلوی آیت الله مرعشی را هدف قرار داده بودند که محمد خود را سپر جان ایشان میکند.
محسن تنها یادگار شهید منفرد نیز میگوید: تنها یادگار من از پدرم یک قاب عکس بود و جز این چیز دیگری نداشتم تا اینکه فیلمی از درگیری پدرم با ساواک را پیدا کردم و پیگیر این موضوع شدم تا در مورد پدرم به شناخت بیشتری برسم در تحقیقاتی که در مورد پدرم داشتم چند نفر از دوستان و همرزمان پدرم را پیدا کردم و به گفت و شنود با آنها نشستم کم کم داشتم پدرم را می شناختم، دلتنگش می شدم حالا ذهنیتی که از او داشتم چیزی بیشتر از صورت مصنوعی توی قاب عکسش بود.
وی میافزاید: از زمانی که متوجه شدم فرزند شهید انقلاب هستم همیشه به دنبال شناخت بیشتر نسبت به پدرم بودم تا اینکه سال 87زمانی که در نیروی انتظامی مشغول به کار بودم به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مامور به خدمت شدم یک روز در آرشیو بنیاد به فیلمی برخورد کردم که در زندگی من تحولی بزرگ ایجاد کرد و آن فیلمی مستند از وقایع 23 آذر 57 بود، فیلمبردار وقایع شخصی به نام نعیم آبادی بود که در لابه لای تصاویر به خاطرات میپرداخت از طریق کارگردان مستند شماره تماسی از آقای نعیم آبادی پیدا کردم.
فرزند شهید منفرد میگوید:شماره تماس نعیم آبادی را از کارگردان مستند گرفتم تقریبا بعد از یک ماه توانستم با آقای نعیم آبادی صحبت کنم وقتی فهمید که من پسر شهید منفرد هستم 20 ثانیه ای سکوت کرد و بعد اشک ریخت. به درب منزل نعیم آبادی که رسیدم با اشتیاق مرا در آغوش گرفت و گفت باور نمیکنم بعد از 30سال شاهد حضور پسر شهید منفرد باشم.
وی اظهار داشت: تصاویر و فیلمهای واقعی پدر را دیدم که در محوطه بیمارستان با یک کاپشن سبز رنگ در حال مبارزه بود آنجا نگاه پدر را برای نخستین بار دیدم و بعد تصاویری از شهادتش و صحنهای که روحانیون بالای سر جنازه پدرم هستند.اما تصویری که مرا خیلی اذیت کرد و بارها با دیدن ان اشک ریختم تصویری بود که مادرم خود را روی جنازه پدرم انداخته و اشک میریزد تنها صحنهای که پدر و مادرم را در یک لحظه کنار هم حس کردم.تصاویر 23 آذر برای من انگیزهای شد تا بیشتر از این در رابطه با انقلاب و شهدای انقلاب کار کنم.
منفرد میافزاید: در این 37سال هرکس من را دیده یک خاطره از پدرم گفته است از زمان کودکی تا درگیری اما میدانم پدر من یک قهرمان، جوان مرد و ولایت مدار بوده؛ من از خیلیها شنیدم که در بسیاری از صحنههای انقلاب حضور داشته و مبارزه کرده است.
محسن درباره 23 آذر میگوید: تنها شهید این واقعه محمد منفرد است که تنها شهید حماسی پس از شهید نواب صفوی است بنابراین نباید شهید منفرد را از 23 آذر جدا کرد، بنابراین انتظار میرود در کنار عکس شهیدان جنگ به شهدای انقلاب نیز توجه شود و امروز که در تاریخ مشهد به ثبت رسیده است تصاویری از شهدای انقلاب در شهر اکران میشد ضمن اینکه جای خالی تندیسی از شهید منفرد در میدان شهید منفرد بیمارستان امام رضا(ع) و یا نامگذاری یکی از خیابانهای شهر به نام شهید منفرد که یکی از نخستین شهدای انقلاب است احساس میشود.
انتهای پیام/282
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بیمارستان امام رضا ع انقلاب اسلامی قرار داده شهدای انقلاب نعیم آبادی شهید منفرد آیت الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۱۷۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری و آسیب شناسی انقلاب
در آستانه 12 اردیبهشت ، سالروز ترورآیت الله شهید مرتضی مطهری قرار داریم که در سال 58 بلا فاصله پس از پیروزی انقلاب به دست خوارجِ مسلکان تندرو رقم خورد، او بحق از حواریون خاص امام و تئوری پردار منحصر بفرد نظام جمهوری اسلامی ایران بود و به همین سبب علاوه بر اشراف کامل به معارف اصیل و علوم اسلامی ، نقاط ظریف بسیاری پیرامون آسیب شناسی انقلاب و نظام در آثارش از خود به ودیعه گذاشت و امروز می تواند چراغ راه دلسوزان و کارگزاران در راستای رفع ناکارآمدی ها و معضلات دیگر باشد.
این شخصیت سترگ حدود هشت ماه قبل از پیروزی انقلاب تیر 1357 ( نیمه شعبان 98 ) طی بحث مفصلی به آسیب شناسی انقلاب اسلامی می پردازد و آن را تحت عنوان « آفات نهضت » در شش محور : 1 – نفوذ اندیشه های بیگانه . 2 – تجدد گرایی افراطی . 3 – ناتمام گذاشتن . 4 – رخنه فرصت طلبان . 5 – ابهام طرح های آینده. 6 – آفتی از نوع معنی ؛ مورد بحث و بررسی موشکافانه قرار می دهد که امروز بعد از 45 سال می بینیم متاسفانه در اثر غفلت دست اندرکاران ، بعضی از این آفت ها و آسیب ها به گونه چشم گیری گریبان انقلاب و نظام را گرفته و بعضی هم به صورت کم رنگ یا متوسط در حال گسترش است و باید با تدبیر ، درایت و مدیریت عاقلانه از سرایت آن مانع شد.
البته همه این شش عنصر به حسب شدت و ضعف در انحراف و انحطاط انقلاب نقش غیر قابل انکار دارند و در مبارزه با هرکدام باید جدی بود ، اهتمام به بعض و غفلت از بعض دیگر موجب خسران و خسارت خواهد شد.
در این فرصت به حسب اولویت به پدیده « رخنه فرصت طلبان» بسنده می شود و از جوانان درخواست دارد بحث آسیب شناسی انقلاب را به صورت کامل در آثار گرانسنگ این شهید بزرگ دنبال و مطالعه کنند:
شهید در این باره می نویسد: « رخنه فرصت طلبان و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفت های بزرگ هر نهضت است . وظیفه بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را سد نمایند. هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینی اش بر دوش افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های بار دادن آشکار گشت و شکوفه های درخت هویدا شد ، سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می شود. روز به روز که از دشواری ها کاسته می شود و موعد چیدن ثمر نزدیکتر می گردد ، فرصت طلبان محکمتر و پر شورتر پای عَلَم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون مؤمن و فداکار اولیه را از میدان بدر می کنند. »
شهید مطهری سپس با طرح سوال معروف مبنی بر این که آیا « انقلاب فرزندان خود را می خورد » می نویسد: « انقلاب، فرزند خور نیست، بلکه غفلت از نفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار میآورد... شما ببینید انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند و پس از به ثمر رسانیدن، چه چهرههایی پُستها و مقامات را اشغال کردند! ... آزادیخواهان همه به گوشهای پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامی مُردند؛ اما فلان الدولهها، که تا دیروز زیر پرچم استبداد و با انقلابیون میجنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان میانداختند، به مقام صدارت عظما رسیدند و نتیجه نهایی، استبدادی شد به صورت مشروطیت»
وی پس از توضیح این خطر مهم، در آخر تأکید دارد که همیشه نهضت و انقلاب توسط انقلابیون واقعی آغاز میشود و همچنین اینها تنها افراد مؤمن و معتقد به اهداف نهضت هستند که میتوانند آن را ادامه دهند و به ثمر برسانند نه فرصت طلبانی که هیچ اعتقادی به آن ندارند و چهره عوض کرده و تنها در پی منافع شخصی خود دست و پا میزنند.
مطهری در بخش دیگر به ریشه های تاریخی این پدیده در صدر اسلام می پردازد و می نویسد: « فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد. در دوره عثمان فرصت طلبان جای شخصیت های مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ، طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور و اما ابوذر ها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند. چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه و در حقیقت میان مؤمن منفق... { فرق گذاشته } سرمطلب واضح است ؛ پیش از فتح مکه هرچه بود دشواری و تحمل مشقت بود . ایمان ها خالص تر و انفاق ها و جهاد ها بی شائبه تر و از روحیه فرصت طلبی دورتر بود برخلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد از بی شائبگی نبود... به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات فریبنده شان ، یکی از شرایط ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است.» ( جهت مطالعه کامل ، رجوع کنید: بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، مرتضی مطهری، بخش نهضت اسلامی ایران. )