ژئوپلیتیک یک نابودی/چرا نمی توان به آینده قرهباغ چندان امیدوار بود؟
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۳۱۵۰۴
ساعت 24- تاثیر جنگها در تامین منافع ملی کشورها هیچ وقت قابل انکار نبوده و اقتدار نظامی به کسب موقعیتهای برتر دیپلماتیک و چانهزنی از موضع قدرت در میز مذاکرات بسیار کمک میکند و در مواقعی نیز بنا به شرایط سیاسی؛ قادر به پوشش دادن ضعفهای نظامی بوده و به توقف جنگ و پیشبرد مذاکرات و دستیابی به صلح منجر میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال در پارهای از موارد همه چیز در حالت معلق قرار میگیرد و بسته به ضرورتها فرصتی برای تجدید دوباره تواناییهای نظامی است یا صلح را حتی تا یک قرن به تعویق میاندازد و بحرانها را؛ برای زایش چالشی در راستای منافع مشخص و معین در زمان لازم منجمد میکند. در قفقاز جنوبی ما دو جنگ داخلی بین جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان را پشت سرگذاشتهایم ولی آیا در قرهباغ صلح برقرار شده است؟
هنوز هیچ حقوقدان آذربایجانی؛ ارمنی یا روسی در مورد قانونی بودن قرارداد توقف جنگ بین ایروان و باکو و اشکالات حقوقی احتمالی آن؛ اظهارنظری نکرده است ولی به نظر میرسد نخستوزیر ارمنستان به لحاظ قانونی اختیار و اجازه امضای چنین قراردادی را نداشته و این موضوع در صلاحیت مجلس ارمنستان بوده است مگر آنکه این امر در ارتباط با ارامنه قرهباغ توجیه شود که در آن صورت با توجه به شناسایی تعلق قرهباغ به آذربایجان در سازمان ملل؛ از نظر حقوق بینالملل؛ دخالت در امور داخلی آذربایجان شناخته میشود و وضعیت ارمنستان در قرهباغ به عنوان متجاوز مجددا رسمیت پیدا میکند. علاوه بر آن گفته میشود پاشینیان این قرارداد را بدون اطلاع رییسجمهور و پارلمان امضا کرده است. اگر چنین موضوعی صحت داشته باشد، پاشینیان فقط میتواند مدعی امضا برای جلوگیری از کشته شدن سربازان ارمنستان و ارتش محلی ارامنه قرهباغ شود تا از اعتراضات عمومی و پیگیریهای قضایی بعدی در امان بماند. امضای این توافقنامه هیچ وقت به معنای صلح در منطقه نیست بلکه خرید فرصت و زمانی برای انجام مذاکرات بعدی به موازات تقویت نظامی ارمنستان است. شرایطی که ما در طول 28 سال اخیر در قرهباغ شاهد آن بودیم و اکنون نیز تداوم دارد؛ نتیجه زایش ژئوپلیتیک ناشی از فروپاشی اتحاد شوروی است. ژئوپلیتیک یک نابودی میتواند تاثیرات مختلفی برجای بگذارد که با توجه به بزرگی و گسترده بودن ژئوپلیتیک شوروی و فروپاشانده شدن برنامهریزی شده آن؛ تشعشعات این تغییرات ویرانگر بوده و ما تقریبا در تمام جمهوریهای 14 گانه شوروی آن را مشاهده کردهایم و اصلیترین تاثیر آن؛ نابودی مفهوم واقعی امنیت جهانی است. نابودی شوروی منجر به فرآیند خاصی از ناآرامیهای جدی در اطلس امنیت جهانی شده است. روسها اکنون بهتر از 1990 درک میکنند که اشتباه بزرگی مرتکب شدهاند و برای همین سعی میکنند حداقل بخشهایی از منظومه فروپاشیده شده شوروی را دوباره زنده کنند. ارمنستان با این توافقنامه مانع از کشته شدن سربازان و از بین رفتن تجهیزات و تسلیحات نظامی و محاصره لشکرهای خود در قرهباغ شد و در عین حال به عنوان برادر بزرگ؛ مردم ارمنی قرهباغ را از محاصره توسط آذربایجان نجات داد و امکان بازگشت آنان را به زور روسیه؛ ممکن کرد. آذربایجان تفوق نظامی خود را اثبات و مجددا حاکمیت ملی خود را بر قرهباغ اعمال کرد و روسها بازگشتی از موضع قدرت به قفقاز جنوبی داشتند که باید آن را نفوذ دوباره مسکو در آذربایجان و تحکیم حضور روسیه در ارمنستان تلقی کرد. روسها به بهانه همین قرارداد و به نام تضمین امنیت شهروندان ارمنی منطقه حداقل تا 5 سال آینده در قرهباغ خواهند بود. بحث ترکیه و حتی اسراییل در این قرارداد ظاهرا هیچوقت رسما وجود ندارد ولی کاملا واضح است که اگر حمایتهای آنکارا و خرید تسلیحات این کشور از سوی باکو و آموزشهای نظامی ویژه جنگهای کوهستانی و انتقال تکنولوژی نظامی و جاسوسی اسراییل وجود نداشت، ارتش آذربایجان سرعت عمل چشمگیری در بازپسگیری اراضی خود از ارمنستان و ارامنه تحت حمایت ایروان در قرهباغ نداشت و اصولا حتی جنگ دوم آغاز نمیشد.
مایلم دلیل بزرگ توقف جنگ را الزامات منافع ملی روسیه بدانم و تاکید کنم که نارضایتی کرملین از پاشینیان عامل تعیین کننده بود که در کنار آن باید منافع مشترک روسیه و ترکیه در قرهباغ را نیز در نظر داشت. پاشینیان یک نخستوزیر غربگرا و ضد روس است که اگر چالشهای امنیت ملی ارمنستان ایجاب نمیکرد؛ مواضع تندتری نسبت به مسکو داشت. در بحران قرهباغ او قبل از روسها 5 بار با امریکا مذاکره داشت ولی در نهایت مجبور شد چندین بار به پوتین مراجعه کند. کلا روسها در سیاست داخلی و خارجی ارمنستان جایگاه تثبیت یافته تاریخی دارند که بیشتر برای دور کردن قدرتهای وقت ایران و عثمانی و بریتانیا بوده است. حمایتهای روسیه از ارامنه عمدتا از جنگ اول جهانی به بعد نمود بیشتری داشته است. در زمان گورباچف نیز فضای باز سیاسی پروستریکا موجب شورشهای سیاسی در ایروان و قرهباغ در جهت اتحاد جمهوری ارمنستان و ارامنه قرهباغ که با واکنش مردم در باکو و در نهایت ورود ارتش سرخ و قتلعام مردم این شهر همراه شد. شوروی با ملاحظه عواقب اتحاد ارامنه برای منافع خود در منطقه؛ تمایل خاصی به اتحاد آنان نداشت ولی ارامنه در قرهباغ و ایروان در شوراها و پارلمان خود قدمهای محکمی برای اتحاد برداشته بودند. آنچه در قرارداد نوامبر قرهباغ شاهد آن هستیم، نسخه کپی شده از قرارداد شوروی برای حل بحران در آن زمان است که به آن بیشتر اشاره خواهم کرد. نارضایتی مسکو از پاشینیان منجر به سکوت ضمنی روسها در قبال پیشرویهای نظامی آذربایجان و حضور مستشاری و تسلیحاتی ترکیه در منطقه بود. در واقع روسها مایل به گوشمالی پاشینیان بودند و از این طریق موفق شدند نخستوزیر ارمنستان را در اختیار گرفته و پس از آن دکترین دفاعی خود را در قالب یک قرارداد پیاده کنند. البته روسها ضرب شست جالبی هم در این جریانات دیدند و آن قفل شدن کارایی تسلیحات روسی در قبال تسلیحات ترکیه و اسراییل بود. در روزهای اول جنگ؛ دفاع نظامی ارمنستان تا حدودی موفق به کنترل تحولات در جبههها شده بود ولی پس از آنکه سیستم روسی ارتش آذربایجان از سوی باکو موقتا کنار گذاشته شد و از تسلیحات به خصوص پهپادهای ساخت ترکیه و اسراییل استفاده کرد؛ قدرت دفاعی و پاسخگویی ارمنستان به برنامههای نظامی آذربایجان به صفر رسید. حتی موشکهای اسکندر روسی ارمنستان که قابلیت حمل کلاهکهای هستهای را دارند،کارایی خود را نشان ندادند. هماهنگی بین روسیه و ترکیه در قرهباغ؛ در جهت منافع ملی هر یک از دو دولت بود ولی به نحو جالبی نشانگرهای جدا از هم را حفظ کرده بود که یکی از آنها تاکید روسیه بر عدم حضور ترکیه در روند استقرار پاسداران صلح در قرهباغ بود که هنوز نیز نمیتوان با قطعیت در مورد آن نظر داد چراکه ممکن است واقعا چنین توافقی بین ترکیه و روسیه صورت گرفته باشد ولی روسها به دلیل حساسیتهای ایروان به حضور ترکیه در منطقه؛ این موضوع را انکار کنند. فئودور لوکیانف، رییس شورای سیاستگذاری دفاعی خارجی روسیه و عضو شورای روابط بینالملل روسیه و ستوننویس آلمانیتور و دبیر نشریه روسیه در مسائل بینالملل میگوید:«روسیه و ترکیه برای نفوذ خود غرب را کنار زدند. ایده این بود که بگذاریم آذربایجان پیروز شود ولی نه به طور کامل. نقش روسیه به عنوان ضامن ثبات بسیار مورد توجه دوطرف است. طبق توافق آذربایجان کنترل تصرفات را حفظ کرده و مناطق خارج از آن تحت کنترل ارمنستان میماند.» این هماهنگی یکی از دلایل اصلی در پذیرش طرح روسیه از سوی آذربایجان به دلیل اعمال نظر ترکیه روی مقامات باکو نیز بود. ترکیه به اندازه روسیه در قفقاز جنوبی برای خود منافع مشخصی دارد و صرفنظر از اشتراکات قومی و فرهنگی با آذربایجان به خاطر همین منافع که گستردگی آن کل قفقاز و آسیای مرکزی را دربرمیگیرد در کنار باکو قرار گرفته و دقیقا به خاطر منافع ملی خود باکو را ترغیب به پذیرش نسخه روسی قرارداد کرده است و در کنترل برنامههای جنگ؛ نظرات روسها را به زبان ترکی برای آذربایجان تفهیم و اعمال میکند. روسیه و ترکیه در شرایط فعلی تمایلی به اصطکاک با یکدیگر در منطقه ندارند و برای همین ترجیح میدهند منافع هم را بهتر درک کنند. معتقدم ترکیه و روسیه به سطحی از تعاملات مشترک دست یافتهاند که آنها را نسبت به واقعیت شناسایی حوزههای منافع خود در منطقه آگاهتر کرده است. هر چند در عین حال هر دو قدرت متوجه هستند که منافع آنها در درازمدت با یکدیگر در تقابل خواهد بود و تثبیت بحث پاسداران روس در مناطق قرهباغ و تمدید خودکار قرارداد برای دورههای پنجساله بعدی؛ دقیقا در راستای همین واقعیت لحاظ شده است. صلحبانان روس در کنار القای حکم برادر بزرگی به ارامنه؛ تحولات در مناطق مورد استقرار خود و تحرکات ترکیه را کنترل خواهند کرد و در شرایطی که ایجاب کند به اهرم فشار مستقیم و بازدارنده روسیه در آذربایجان تبدیل خواهند شد و برای همین اکنون یکی از بهترین و زبدهترین تیپهای روسیه به عنوان تیپ 31 در قرهباغ مستقر شده و نزدیک به 2000 سرباز و 470 زرهپوش و خودرو تانک و دیگر تجهیزات در قرهباغ استقرار داده شدهاند. ایدهآلترین هدف مسکو ملحق شدن ارمنستان به روسیه یا شکلگیری روابط خاصتری از مناسبات روسیه با بیلو روسیا در روابط خود با ایروان است. این ایده هماکنون در پارلمان روسیه مطرح بوده و افرادی مانند ژیرینوفسکی آن را به صراحت بیان میکنند. روسیه اکنون در بهترین شرایط خود در طول نزدیک به 3 سال گذشته در ارمنستان قرار دارد. از نظر داخلی برخلاف پاشینیان؛ پرزیدنت الهام علی اوف موقعیت بهتر و تثبیت شدهتری پیدا کرده و عمده احزاب و مردم از او حمایت میکنند. با این حال بعضی از احزاب امضای او در پای قرارداد با روسیه و ارمنستان را فاقد توانایی لازم برای حراست از مرزهای آذربایجان میدانند. با توجه به برتری باکو در جنگ؛ مردم آذربایجان امروز بیش از هر زمان دیگری با حضور ترکیه در خاک خود موافق هستند و این کشور را دارای ظرفیت و پتانسیل لازم برای مقابله با روسیه در دفاع از منافع آذربایجان میدانند. با این حال اوضاع برای پاشینیان در ایروان چندان مناسب به نظر نمیرسد و او حتی از سوی مردم ایروان مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. مردم معتقدند ارمنستان به وضع افتضاحی هر دو جنگ اول و دوم قرهباغ را باخته است. به همین دلیل موقعیت سیاسی پاشینیان در بین مردم جمهوری و قرهباغ و بخش مهمی از فرماندهان رده بالای ارتش که از اتباع قرهباغ هستند؛ به شدت تضعیف شده و برخی از آنان از سوی نخستوزیر تحت تعقیب قرار گرفته یا برکنار شدهاند. در ایروان مردم پاشینیان را عامل اصلی تضعیف ارزشهای ملی و خانواده و سنتهای ارمنی میدانند که اشارهای به وجود 4 فرزند او از همسرش بدون برپایی مراسم رسمی ازدواج است. قرهباغ شکاف بین جناحهای سیاسی و حتی نهادهای دولتی- امنیتی با دولت را آشکار کرده که یکی از آنها طرح ترور پاشینیان از سوی مقامات سازمان امنیت ارمنستان است. برخوردها بین نخستوزیر با رهبران سیاسی کشور مانند آرتور آوانسیان، رییس حزب میهن و رییس سابق سازمان امنیت ارمنستان و ارهام باغداساریان رییس فراکسیون سابق حزب جمهوری در مجلس؛ سرژ سرکیسیان از حزب جمهوریخواه و حزب ارمنستان شکوفا و اعضای رده بالای داشناک گسترش یافته و برخی مقامات ارشد سازمان امنیت برکنار و دیوید تونویان، وزیر دفاع استعفا میدهد و انتشار اخبار مربوط به فرار 11 هزار سرباز ارمنی از جنگ و تصاویر متعددی از کلاهخودهای رها شده سربازان ارمنی در اطراف خان کندی که کاملا سالم و بدون آثار گلوله یا ضربخوردگی و حتی خاک هستند؛ موجب تحقیر ارمنستان شده است. مطالعه تاریخ سیاسی و نظامی قفقاز جنوبی به من میگوید نباید به قرارداد سهجانبه پوتین، علی اوف و پاشینیان امیدوار بود چراکه آذربایجان به طور کامل اقتدار خود را بر قرهباغ احیا نکرده و مجبور است همواره ترکیه را حفظ کند و با روسها تفاهم داشته باشد و این نوعی فشار مضاعف بر دیپلماسی باکو خواهد بود. شرایط فعلی باعث استمرار حضور ارمنستان در مولفه امنیت و سیاست قرهباغ شده است. به نظر میرسد باکو مایل به تکرار وضعیت اداری سابق قرهباغ نیست و حذف خودمختاری و تشدید نظارتهای فدرال بر امور قرهباغ با هدف حفاظت از امنیت ملی کشور و ثبات منطقه را دنبال کند. این مسائل نیاز به زمان و اعمال مدیریت جدی و به کارگیری تواناییهای جامع برای جلب حمایتهای بینالمللی به خصوص از سوی نهادهای جهانی مانند سازمان ملل دارد.
قرهباغ یک چاشنی انفجاری است. تمایلات قومی و ناسیونالیستی ارامنه به طور معمول دستخوش اعمال قدرت علیه امنیت و ثبات منطقه بوده است. این امر دارای سابقه است و میتوان تاریخ 11 فوریه 1988 خان کندی را مرور کرد. حتی چرنوبیل بهانهای برای خواستهای سیاسی و ملی ارامنه قرهباغ و ارمنستان شد و اساس امنیت ملی اتحاد شوروی را به چالش میکشید و موجب عادت نوظهور و خطرناکی میشد که تمام جمهوریهای شوروی را میتوانست در برگیرد و گرفت. توجه داشته باشید که اغلب مشاوران گورباچف ارمنی بودند. نفوذ لابی ارمنی در کرملین توانست حیدر علی اوف را که معاون اول ریاست شوروی بود، برکنار کرده و کرسی پولیت بورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست) را در پاییز 1987 از دست او خارج کند. خواستها در ایروان و حمایتهای ضمنی در مسکو باعث ناآرامیها در باکو و سوق داده شدن افکار عمومی به مذهبی بودن برخوردها توسط شوروی و ارمنستان در قالب جنگ مسیحیت روس و ارمن با مسلمانان آذربایجان نزد باکو و اتهام رسمی مسکو به باکو مبنی بر تلاش برای تشکیل یک حکومت اسلامی در آذربایجان شد. من تشکیل کمیسیون ویژه به ریاست آرکادی ولسکی روس با معاونت 3 ارمنی و یک آذربایجانی را نسخه اصلی قرارداد نوامبر 2020 میدانم. در این نسخه قرهباغ از قیمومیت باکو خارج و به این کمیسیون واگذار شد تا راهحلی برای آن پیدا شود. در واقع روسها همیشه با هدف حفظ منافع و اقتدار و نفوذ منطقهای خود چنین نسخههایی را تجویز میکردهاند. با این حال روند سیاسی وقت در مسکو که ناشی از سیاستگذاریهای مشخص و حساب شده گورباچف برای فروپاشی شوروی بود، ارامنه را جسورتر کرده و عملا این کمیسیون فاقد تاثیر شد و قرهباغ دوباره به شرط تضمین خودمختاری و تامین امنیت و نظم عمومی در اختیار آذربایجان قرار گرفت و کمیسیون به نمایندگی از شوروی حضور خود را ادامه داد. در قرارداد کنونی نیز شرط تامین امنیت ارامنه قرهباغ برعهده باکو گذاشته شده ولی فعلا صحبتی از تضمین خودمختاری نیست .
آینده قرهباغ؛ گذشته آن است. بهرغم موفقیتهای نظامی آذربایجان و بازپسگیری دوباره قرهباغ؛ من به آینده زیاد خوشبین نیستم. زایش صلح صورت نگرفته. تنها صدای جنگ کم شده است. ارمنستان و ارتش محلی ارامنه قرهباغ برخی مخالفتها را مطرح میکنند که به تعبیر پوتین خودکشی است. این مخالفتها یا ناشی از تحریک روسها برای کسب امتیازات بیشتر از آذربایجان بر مدیریت مشترک در قرهباغ؛ یا تلاش ارمنستان برای کسب هر امتیازی در شرایط کنونی است. موضوع دریافت غرامت از ارمنستان را نیز باید جدی گرفت. با توجه به خسارات وارد شده به خانهها، اماکن تاریخی، مذهبی و هنری مسلمانان قرهباغ در طول 30 سال اشغال توسط ارمنستان و نیز رفتارهای اخیر ارامنه قرهباغ که قبل از ترک منطقه به سوی ارمنستان و روسیه؛ اقدام به آتش زدن خانهها و قطع وسیع درختان جنگل و حمل آنها به خارج از قرهباغ و تخریب خطوط تلفن و برق و انتقال دکلها و تجهیزات برقرسانی یا خانههای پیشساخته میکنند که مورد اعتراض و ممانعت روسیه نیز قرار گرفته؛ میزان غرامت تخمینی تا 200 میلیارد دلار برآورد میشود. گئورک کوستاییان، دادستان پیشین ارمنستان پس از امضای قرارداد نوامبر تاکید کرده که طبق موافقتنامه بیش از 50 میلیارد دلار باید به آذربایجان پرداخت شود و خسارت به قرهباغ نیز 170میلیارد دلار است.» حتی روند بازگشت شهروندان ارمنی به قرهباغ با توجه به مینگذاریهای وسیع ارامنه 3 تا 5 سال و در نهایت به 15سال زمان نیاز دارد. آذربایجان معتقد به تامین امنیت شهرها توسط خود است ولی روسیه و ارمنستان به ویژه ارامنه مخالف هستند. طبق نقشهای که روزنامه ملیت چاپ کرد آغدره، خوجالی، خوجاوند و خانکندی بدون خودمختاری و استقلال تحت نظارت ارمنستان میماند. از سویی ارمنستان برای قرهباغ منطقه پرواز ممنوع اعلام و وزارت دفاع ارمنستان رسما اعلام کرده که «فعالیتها از جمله هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی و جنگی بایراکتار تی بی 2 ترکیه از طریق ارمنستان و روسیه در فرودگاه ایربونی و پایگاه 102 در گیومری کنترل میشوند. ارمنستان و روسیه فضای هوایی ارمنستان و قرهباغ را پوشش دادهاند و این منطقه به استثنای پروازهای هواپیمایی دو طرف و غیرنظامی در مسیرهای ثبت شده ممنوع است.» اگر این موضوع رسما در قرارداد نوامبر بین آذربایجان، ارمنستان و روسیه وجود داشته و اجرا شود در واقع باکو هیچ تسلطی بر آسمان قرهباغ نخواهد داشت و پرواز هر نوع شیء پرنده آذربایجانی با ممانعت ارمنستان و روسیه روبهرو خواهد شد. تحولات در قرهباغ میتواند مولفات زیادی را تحت تاثیر قرار بدهد و برای منافع ملی برخی کشورها حداقل از نظر روانی مشکلساز باشد. با آرامش در منطقه؛ مسیرهای انتقال انرژی دچار جابهجاییهای استراتژیک خواهند شد. این جابهجایی در نهایت به نفع روسیه و ترکیه خواهد بود و آذربایجان را نیز در برخواهد گرفت و محدودیتها برای نخجوان را رفع و دسترسی بهتر آذربایجان به نخجوان و ترکیه را تسهیل خواهد کرد و از ظرفیتهای ایران در مباحث انرژی و در نتیجهبخش عمدهای از بازیهای منطقه خواهد کاست. با این روند ممکن است شاهد انتقال گاز ترکمنستان به افغانستان و پاکستان و گاز ترکیه به عراق و تمام شدن مناقشات قیمت سوآپ گازی آذربایجان به نخجوان باشیم. باکو همواره به این نرخ اعتراض داشته و آن را حتی از نرخ روسیه بالاتر میداند ولی شرایط جدید به استقلال انرژیایی آذربایجان؛ پیشبرد طرحهای انتقال گاز ترکیه به نخجوان از ایغدیر و دسترسی ترکیه به گاز ارزان آذربایجان و در نهایت به چالش گرفته شدن طرحهای انتقال گاز ایران به اروپا منجر خواهد شد. تمام این مسائل موضوعاتی هستند که باید در مذاکرات سهجانبه آذربایجان، روسیه و ارمنستان مورد بررسی و حل و فصل قرار بگیرند و برخلاف آنچه به نظر میرسد؛ مذاکرات بسیار دشوار خواهد بود. تا زمانی که شعار«یک قوم، یک جمهوری» وجود داشته باشد، امیدواری به صلح پایدار در قرهباغ و روابط بین آذربایجان و ارمنستان امکانپذیر نخواهد بود. وقتی یک ارمنی امریکایی به نام هاکوب کاراپنتس در «کتاب آدام» مینویسد:«اما در مورد آنچه به شرایط سیاست جهانی ربط پیدا میکند باید بگویم که آنها تغییرپذیر هستند. زمانی که موج بزرگ از راه برسد ارمنیها آماده میشوند. شما از این بابت مطمئن باشید.» و در خلال جنگ دوم قرهباغ «آرتسورن هوانسیان» سخنگوی وزارت امور خارجه ارمنستان به صراحت به مردم کشورش و ارامنه قرهباغ توصیه میکند: «فرزندان زیاد داشته باشید تا در آینده به قرهباغ برگردند.» نمیتوان امید محکمی به ثبات امنیت در دورنمای آینده داشت و چنین سخنانی گویای جنگ در آیندهای حداقل 15 سال بعد است. یک ساختار مطمئن و امن در منطقه مستلزم کنترل و عدم اصطکاک ایدههای قومی برای همه قومیتهاست. در شرایط کنونی وضعیت حقوقی قرهباغ با مدل روسی؛ به تعویق انداخته شده و روسها سعی دارند با لهجه ارمنی مطالباتی را مطرح کنند که منافع مسکو را تامین میکند و یکی از آنها استقرار روسیه در امتداد مرزهای قرهباغ و دالان لاچین است که قطعا مورد موافقت کرملین قرار میگیرد.
روسها با جنگ به دلیل اینکه امنیت ملی روسیه را به خطر میاندازد؛ مخالف هستند مگر آنکه منافع آنها را تضمین کند. تاثیر منفی رخدادهای قفقاز جنوبی بر مسائل قفقاز شمالی که در داخل چارت اداری روسیه قرار دارد کاملا قوی، پرهزینه و غیرقابل اجتناب است؛ خاصه آنکه قفقاز شمالی علایق خاصی به ترکیه داشته و پوتین و جانشینان او مایل به تکرار جنگهای داخلی روسیه در چچن و دیگر نواحی آن نیستند.
آینده قرهباغ؛ گذشته آن است. به رغم موفقیتهای نظامی آذربایجان و بازپسگیری دوباره قرهباغ؛ من به آینده زیاد خوشبین نیستم. زایش صلح صورت نگرفته.تنها صدای جنگ کم شده است. ارمنستان و ارتش محلی ارامنه قرهباغ برخی مخالفتها را مطرح میکنند که به تعبیر پوتین خودکشی است. این مخالفتها یا ناشی از تحریک روسها برای کسب امتیازات بیشتر از آذربایجان بر مدیریت مشترک در قرهباغ؛ یا تلاش ارمنستان برای کسب هر امتیازی در شرایط کنونی است. موضوع دریافت غرامت از ارمنستان را نیز باید جدی گرفت. با توجه به خسارات وارد شده به خانهها، اماکن تاریخی، مذهبی و هنری مسلمانان قرهباغ در طول 30 سال اشغال توسط ارمنستان و نیز رفتارهای اخیر ارامنه قرهباغ که قبل از ترک منطقه به سوی ارمنستان و روسیه؛ اقدام به آتش زدن خانهها و قطع وسیع درختان جنگلها و حمل آنها به خارج از قرهباغ و تخریب خطوط تلفن و برق و انتقال دکلها و تجهیزات برقرسانی یا خانههای پیشساخته میکنند که مورد اعتراض و ممانعت روسیه نیز قرار گرفته؛ میزان غرامت تخمینی تا 200 میلیارد دلار برآورد میشود.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: ساعت24
کلیدواژه: نظامی آذربایجان ارمنستان و روسیه قرارداد نوامبر ارامنه قره باغ روسیه و ترکیه قفقاز جنوبی قره باغ قره باغ قرار گرفت مخالفت ها نخست وزیر امنیت ملی منافع ملی قره باغ قره باغ برای کسب خانه ها روس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۳۱۵۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برقراری تجارت آزاد بین ایران و اوراسیا تا ۲ ماه آینده
به گزارش خبرگزاری مهر، کامبیز میرکریمی عضو هیأت مدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه با بیان اینکه موافقت نامههای تجارت آزاد کشورهای دنیا با همسایگان، دسترسی صادرکنندگان به بازار را تسهیل میکند، گفت: مهمترین اصلی که ما از آن غافل بودیم انعقاد موافقت نامههایی است که دسترسی به بازار را برای صاحبان کسب و کار کشور تسهیل میکند.
وی افزود: مهمترین قدمی که اخیراً برداشته شده امضای موافقت نامه تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا متشکل از کشورهای روسیه، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان و ارمنستان است. صادرات ما تا سال ۱۳۹۷ در حد ۲۶۰ میلیون دلار بود اما بلافاصله با اجرای آن در سال ۱۳۹۸ صادرات کشورمان به بالای ۴۰۰ میلیون دلار جهش پیدا کرد. صادرات ما حتی در زمانی که به خاطر اپیدمی کرونا، گمرکات بسته بود از ۵۰۰ میلیون دلار هم عبور کرد و الان به یک میلیارد دلار رسیده و تازه این شروع کار است.
عضو هیأت مدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه ادامه داد: تجارت آزاد هنوز کامل نشده و فقط تعرفههای ترجیحی با ۵۰ درصد و ۷۵ درصد تخفیف اعمال شده و لیستها برای تعرفه صفر مبادله شده است. پیش بینی میشود تا دو ماه آینده در پارلمانهای تمام اتحادیه اقتصادی اوراسیا تصویب شود و بالای ۸۸ درصد اقلام مورد مبادله بین ایران و روسیه و اتحادیه اقتصادی اوراسیا از تعرفه صفر برخوردار شوند و این موضوع، رقابت پذیری کالای ایرانی در برابر رقبای چینی و هندی و دیگر کشورها را به شدت افزایش میدهد.
میرکریمی با بیان اینکه موانع تجارت شرکتها برطرف شدند و باید در حوزه شناختی و بازاریابی کار کنیم گفت: ما تا شش سال قبل در حوزه سخت افزاری و نرم افزاری زیرساخت نداشتیم اما الان دائماً کشتیها و کامیونهای جدید اضافه میشوند و خط راه آهن منطقه شوروی سابق از مرز ایران عبور کرده است.
وی افزود: در حال حاضر شرق دریای خزر در محدوده پنج جمهوری آسیای میانه بروکراسی جدی دارد و جهش صادرات و واردات نشان میدهد هرچقدر سرمایه گذاری در حوزه زیرساخت لجستیک انجام شود باز هم کم است. ما هنوز هم صف کامیونها را داریم و از دولت تقاضا کردیم حمایتها و تسهیلات خود را از این بخش ادامه دهد.
عضو هیأت مدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه در مصاحبه با ردایو بیان کرد: هم اکنون رابطه بانکی بین ایران و روسیه وجود دارد اما بخشی از ظرفیت بانکی بین دو کشور بلااستفاده مانده که به دو نرخی بودن ارز در کشور ما و روسیه برمیگردد.
میرکریمی در مورد تنوع کالاهای صادراتی ایران به روسیه گفت: مواد غذایی و لبنی، کالاهای لوکس مانند فرش ماشینی و پسته، محصولات نساجی و صنایع پلاستیک و صنایع پایین دست پتروشیمی بازار خوبی در روسیه پیدا کرده همچنین توربینهای گازی و کاتالیست نیز متقاضی دارد و فقط یک بازاریابی اساسی لازم است.
وی برگزاری نمایشگاههای سوبسیدی را ضروری دانست و اظهار کرد: بدون بازاریابی و تبلیغات و هزینه نمیتوان به هیچ بازاری ورود کرد و لذا دولت باید در هزینهها کمک کند و به ویژه برای برگزاری نمایشگاهها و رویدادها در مسکو یارانه بپردازد.
عضو هیأت مدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه جذب توریستهای تجاری را در رونق اقتصاد کشور به شدت مؤثر عنوان کرد و گفت: توریستهای تجاری یک نوع سفیران اقتصادی برای کشور محسوب میشوند که میتوانند اتفاقات تجاری مهمی را رقم بزنند.
کد خبر 6095513