ایرانشناس آلمانی به تخریب بافت تاریخی کازرون واکنش نشان داد
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۵۱۴۶۵
به گزارش خبرنگار مهر، «مارکوس ریتر»، مورخ هنر، شرقشناس و ایرانشناس آلمانی، در حوزه تاریخ هنر اسلامی فعالیتهای پژوهشی قابل توجهی داشته و در حال حاضر به عنوان استاد تمام و صاحب کرسی، در گروه تاریخ هنر دانشگاه وین اتریش مشغول به کار است. پیشینه فعالیتهای دانشگاهی و پژوهشی در دانشگاه بامبرگ آلمان، دانشگاه آمریکایی قاهره و دانشگاه تهران در رشتههای تاریخ هنر اسلامی، باستان-شناسی، ایران شناسی و مطالعات اسلامی و عربی و ترکی نیز در کارنامه علمی وی جای دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پروفسور ریتر همچنین به عنوان محقق فوق دکترا، در انستیتوی مطالعات ایران آکادمی علوم اتریش مشغول به فعالیت بوده و پژوهشهای درخوری را در ارتباط با بافت تاریخی شهرهای مختلف ایران به انجام رسانیده است. کتاب مسجد و مدرسههای دوره قاجار تهران تألیف مارکوس ریتر نیز برنده کتاب سال ایران در بخش نشر بین المللی بوده است.
این پژوهشگر آلمانی در ارتباط با «بافت تاریخی مورد تهدید کازرون» در نامهای به برخی از پژوهشگران و همکاران ایرانی خود، نسبت به وضعیت کنونی معماری سنتی و خانههای تاریخی این شهر ابراز نگرانی کرده و امیدوار است که بتوان با برنامه ریزی هایی جهت طرح تغییر کاربری خانهها در قالبهای گردشگری یا اداری، این بناهای اصیل را که نماد هویت و فرهنگ شهرنشینی کازرون هستند، از خطر تخریب و نابودی همیشگی نجات داد.
نسخه کامل یادداشت پروفسور ریتر در رابطه با بافت تاریخی کازرون، در اختیار «بنیاد کازرون پژوهی» قرار گرفته و همکاران این بنیاد، این نامه را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردهاند در این نامه آمده: هر کازرون تا چندی پیش، گنجینهای از خانههای تاریخی مربوط به قرون ۱۲ و ۱۳ هجری و حتی پیش از آن است و این گنجینه ارزشمند به حق چهرهای زیبا، ساختاری شکیل و هویتی منحصر به فرد به شهر داده بود.
استاد دانشگاه وین ضمن معرفی حوزه پژوهش و فعالیت خود، به «فرهنگ بومی و معماری سنتی کازرون» اشاره کرده و مینویسد: بیش از سه دهه است که در جایگاه یک باستان شناس و به عنوان مورخ هنر و معماری ایران و دیگر کشورهای همسایه در آسیای غربی و جهان اسلام، پژوهش و فعالیت داشتهام. گاهی در مقام یک ایرانشناس معرفی شدهام، اما شخصاً این عنوان را تنها در برخی از جوانب فرهنگی ایران میتوانم بپذیرم. فعالیت حرفهای من در ارتباط با ایران دوران قاجار، هنر دوران میانه در ایران و مصر و همچنین هنر دوران اولیه اسلامی در بین النهرین و سوریه است. در واقع علاقه و اشتیاق من به میراث غنی و فرهنگ متنوع و ارزشمند ایران و غرب آسیا فراتر از فعالیت من است.
وی درباره نمای عمومی شهر کازرون مینویسد: کازرون در گذشتهای نه چندان دور میتوانست از منظر معماری، عنوان «شهر سپید» را به خود اختصاص دهد، چرا که نمای بیرونی خانههای این شهر، یکدست به رنگ سفید بود. معماری خانههای تاریخی کازرون و بافت، درون مایه، عناصر معماری و نقوش تزئینی آنها به یک سنت بومی ویژه در این شهر اشاره دارد که متفاوت از معماری دیگر خانههای تاریخی در برخی از شهرهای منطقه مانند بوشهر، شیراز و یا حتی معماری بندری و حاشیه خلیج فارس است.
در این میان میتوان به نقوش منحصر به فرد نورگیرهای گچی در خانههای قدیمی شهر اشاره کرد که جز شاخصههای معماری کازرونی بوده و بسیار درخور مطالعه و تحقیق است.
او نمای برخی از خانههای اصیل کازرون را چنین شرح میدهد: مجموعهای زیبا از دو یا سه ستون مدور به هم پیوسته، عنصر معمارانه ای است که در برخی از خانههای تاریخی کازرون به چشم میخورد و در حقیقت یادآور سنتهای معماری دوره ساسانی و اوایل دوران اسلامی است، زیرا این سبک و سیاق معمارانه در نماسازی را میتوان در نمای کاخ ساسانی سروستان در فارس و در سردر کاخ ساسانی تیسفون در بین النهرین نیز مشاهده کرد.
این فرم از ستونهای جفتی بهم پیوسته در کنار دیگر نقش و نگارهای دوران ساسانی، در خانهها و اقامتگاههای دوران اولیه اسلامی به عنوان مثال در اردن نیز یافت میشود. بدین ترتیب کاربرد چنین عناصری در خانههای تاریخی کازرون، نه تنها حاکی از تداوم حیات و ادامه یک سنت ساختمانسازی تاریخی و قدیمی و یا گواه احیای مدلهای معماری سنتی کازرون است، بلکه این خانهها را به موازات سبک معماری منطقهای و فرامنطقه ای، به بین النهرین و دیگر مناطق پیرامونی نیز مرتبط میسازد.
این استاد تاریخ هنر دانشگاه وین در ادامه نوشته است: با توجه به پیشینه کاری و علایق شخصی ام بر این موضوع تأکید دارم که گنجینه خانههای تاریخی کازرون میبایست در گام اول از خطر نابودی نجات یافته، سپس با شیوههایی اصولی، مرمت و نگهداری شده و طی طرحهایی، مجدداً حیات و زندگی در آنها جاری شود. گرچه کاربری جدید این خانهها ممکن است با کاربرد کهن آنها به عنوان یک خانه معمولی جهت زندگی روزمره متفاوت باشد. تغییر کاربری خانهها به مهمانسرا، مراکز فعالیتهای عمومی، ادارات دولتی، مراکز فرهنگی، فروشگاههای صنایع دستی و حتی اماکن تفریحی و گردشگری جزو طرحهای قابل پیش بینی برای چنین فضاهایی هستند.
وی درباره تهدیدهای موجود علیه «بافت تاریخی» کازرون و دیگر شهرهای ایران مینویسد: بزرگترین و مهمترین تهدیدها علیه میراث فرهنگی در ایران و سایر کشورها، دیگر زلزله، طوفان و یا جنگ نیست؛ بلکه تحولات اجتماعی و اقتصادی خارج از کنترلی است که همچون سیل مرگبارِ سال گذشته ایران، همه چیز را از جا برمیکند و هیچ اثری از آنچه که بوده را برجا نمیگذارد. شهرسازی مدرن بدون در نظر گرفتن ویژگیهای هویت و اصالت شهری و شاخصههای حیات پایدار آن، یکی از مهمترین این تهدیدها علیه میراث تاریخی است. اینگونه از شهرسازی حتی اگر کنترلشده و با برنامه هم باشد، باز ممکن است منجر به تخریب ناگهانی و وسیع میراث تاریخی شود، زیرا هر آنچه که در نگاه اول کهنه و فرسوده و بلااستفاده به نظر میرسد را با بولدوزر نابود کرده و از میان بردارد؛ بدون توجه به این موضوع که میراث تاریخی هر منطقه پیوند دهنده ما با گذشته است.
پروفسور ریتر در مورد تخریب بافتهای تاریخی نیز عنوان داشته است: ممکن است در بدو امر دلایلی جهت تخریب و حذف بناهای قدیمی یا بافتی تاریخی و جایگزینی آنها با ساختمانهای شیشهای و سیمانی و بتونی مدرن وجود داشته باشد و در نگاه اول نیز مقبول به نظر برسد، اما پس از چندین سال و با سپری شدن یک نسل، نسل جدید که شاهد هیچیک از آثار قدیمی خود نیست، قطعاً حسرت گذشته را خواهد داشت و نسل پیش از خود را به سطحی نگری و اقدامات کوتهفکرانه متهم کرده و سرزنش خواهد کرد. این حقیقتی است که ما امروزه به وضوح در شهرهایی چون شیراز و اصفهان شاهدش هستیم. چنان که در دوره پهلوی اول، خیابانکشی های پهن و مدرن شهر به طرز بی رحمانه ای از میان محلات تاریخی عبور کرد و کوچههای باریک و خانههای قدیمی را با خاک یکسان کرد.
توجیه چنین توسعه گری وحشیانه ای، ضرورت اقداماتی جهت رفع ترافیک مدرن شهری بود، اما این ادعا صحیح به نظر نمیرسد، زیرا در آن دوران و حتی تا دهههای بعد، هیچگاه وسایل حمل و نقل، ضرورت زندگی روزمره در بافتهای قدیمی نبود. گویی که خیابانکشی های جدید هدفی جز ظاهرسازی غربی و اصطلاحاً مدرنیته کردن شهرها نداشتند. در اینکه کشور رو به پیشرفتی مانند ایران نیاز دارد تا مسیر مدرنیته را طی کند، جای هیچ تردیدی وجود ندارد، اما این اقدام تنها به شکلی اصولی و با برنامه ریزی های علمی متکی بر تاریخ و فرهنگ گذشته هر منطقه امکان پذیر است تا عناصر هویتی و شاخصههای فرهنگ مادی مانند خانههای تاریخی یک شهر در خطر محو و نابودی قرار نگیرد.
این پژوهشگر آلمانی نسبت به حفظ اصولیتر خانههای تاریخی کازرون ابراز امیدواری کرده و افزوده است: این یک سخن معروف است که «انسان بدون ارتباط با گذشته، آیندهای ندارند». امید است که کازرون نیز چون گذشته درخشانش، آینده روشنی داشته و شاهد حیات مجدد و روح دمنده زندگی در خانههای تاریخی این شهر باشیم. این موضوع از جنبههای اقتصادی و اجتماعی نیز قابل بررسی است، زیرا در دنیای کلان امروز، معماریهای مدرن بتونی و شیشهای به وفور یافت میشود، و این بافتهای تاریخی ویژه و آثار منحصر به فرد هستند که میتوانند موجب جذب گردشگران و جهانگردان به یک منطقه شوند. من بسیار مشتاق و امیدوارم که در سفر بعدی خود به ایران بتوانم دوباره از شهر کازرون دیدن کرده و شاهد توسعه و پیشرفت شهر بر مبنای گذشته تاریخی اش باشم.
کد خبر 5097337 فاطیما کریمیمنبع: مهر
کلیدواژه: بافت تاریخی کازرون ایران شناسی شهرداری تهران شورای شهر تهران ویروس کرونا وزارت آموزش و پرورش هفته پژوهش شورای شهر سازمان تامین اجتماعی محسن حاجی میرزایی روح الله زم قوه قضاییه آسیبهای اجتماعی شهر تهران کمیته امداد امام خمینی هلال احمر جمهوری اسلامی ایران خانه های تاریخی کازرون بافت تاریخی خانه ها تاریخ هنر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۵۱۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ سفیر ایران به ادعای نخستوزیر دانمارک/ به نسلکشی واکنش نشان دهید
به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایسنا نامه سرگشاده افسانه نادی پور به مته فردریکسن نخست وزیر پادشاهی دانمارک منتشر شد که به شرح زیر است:
فرصت را غنیمت شمرده به اظهارات منتسب به سرکار عالی مبنی بر «ایستادن ایران در سمت اشتباه تاریخ» پس از پاسخ تلافیجویانه مشروع ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ ( ۱۳ آوریل ۲۰۲۴) نیروهای مسلح ایران به حمله اسرائیل به سفارت ایران در سوریه پاسخ میدهم.
احتراما، یادآور میشوم که روز دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ (اول آوریل ۲۰۲۴) در حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک ایران در دمشق تعداد زیادی، از جمله هفت مستشار ارشد نظامی ایرانی که برای مشاوره به دولت سوریه در مبارزه با گروه تروریستی داعش در این کشور حضور داشتند، کشته شدند.
با توجه به مصونیت اماکن دیپلماتیک بر اساس قوانین بینالمللی و کنوانسیونهای دیپلماتیک، ایران انتظار داشت که حمله اسرائیل به اماکن دیپلماتیک از سوی همه کشورها، بویژه آنهائی که در ارتباط با احترام به حقوق بینالملل خود را پیشتاز میپندارند، و مهمتر از همه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، محکوم شود.
مایه تاسف است که برخی از کشورها، اگرچه به طور مستمر خواستار خویشتنداری و کاهش تنش «برای جلوگیری از گسترش درگیری» بوده اند، اما حمله اسرائیل که دقیقاً مغایر با فراخوانها برای خویشتنداری، و تعمدا به قصد فراگیر کردن جنگ در منطقه با کشاندن ایران به جنگ با متحدان اسرائیل، بخصوص ایالات متحده آمریکا، به منظور منحرف کردن توجه از جنایات جاری اسرائیل در غزه بود، را محکوم نکردند.
ایران با قصد پرهیز از افتادن در این تله اسرائیل، در حالی که با سازمان ملل و سایرین در حال گفتگو و تعامل بود، بمدت ده روز حداکثر خویشتنداری را از خود نشان داد. در نهایت، و در پی عدم واکنش از سوی شورای امنیت سازمان ملل به دلیل مخالفت برخی از اعضای دائم این شورا، برای کشور من هیچ گزینه ای جز اعمال حق ذاتی دفاع از خود، براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، در مقابل نقض حاکمیت آن توسط اسرائیل باقی نمانده بود.
همچنین باید در نظر داشت که پاسخ ایران سنجیده، محدود، با اجتناب عمدی از اهداف غیرنظامی یا اقتصادی بود و تنها دو پایگاه هوایی را که در حمله به بخش کنسولی سفارت در دمشق شرکت داشتند را هدف قرار داد.
با توجه به موضعگیریهای مثبت مقامات دانمارکی، از جمله سرکار عالی، در مورد نیاز مبرم برای رعایت حقوق بشر، انتظار می رفت که واکنشی نسبت به جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسل کشی در غزه و سایر نقاط فلسطین اشغالی صورت گیرد. تصاویر زنده از غزه که نشان دهنده فجیعترین ظلم - مرگ، ویرانی، گرسنگی و انسانیت زدائی – بویژه علیه زنان و کودکان، که وجدان جهان را به لرزه درآورده است، نه تنها شایسته محکومیت، بلکه سزاوار فریاد و نهیب اعتراضی است. متأسفانه، از هیچ یک از کسانی که خود را در سمت درست تاریخ میپندارند، چنین موضعگیری دیده نشده است.
بر اساس آمار روزآمد، در حملات اسرائیل به غزه از ۷ اکتبر، حداقل ۳۵۰۰۰ فلسطینی، دو سوم آنها زن و کودک، کشته و ۷۸۰۰۰ نفر زخمیشده اند. هزاران نفر مفقود هستند که گمان می رود زیر آوار مدفون شده اند، نزدیک به ۳۰۰۰۰ کودک، تعداد زیادی از آنها با جراحات ماندگار و ابدی، یتیم شده اند و بسیاری از آنها بستگانی هم برای مراقبت از خود را ندارند. ۳۸۰۰۰۰ واحد مسکونی، ۴۱۲ مدرسه و دانشگاه، ۵۵۶ مسجد، سه کلیسا و ۲۰۶ اماکن باستانی و میراث فرهنگی، و همچنین ۳۲ بیمارستان و ۵۳ مرکز بهداشتی تخریب شده اند، اما، دریغ از یک کلمه محکومیت از جانب کسانی که "در سمت درست تاریخ ایستاده اند"!
این یک واقعیت زندگی است که کشتار و ویرانی برای هیچ یک یا هیچ ملتی صلح و امنیت به ارمغان نخواهد آورد. بر اساس گزارش سازمان ملل، تنها در غزه، ۱۹۰۰۰ کودک یتیم شده اند که بستگانی هم برای مراقبت از خود ندارند. آنها چه نقشی در درگیریهای چند دهه گذشته داشته اند؟ اگر این بچهها از ادامه کشتار در غزه جان سالم بدر برند، چه انتظاری باید از آنها داشت؟ از دیگرمردم آنجا، پیر و جوان، که در تمام طول عمرشان جز اشغال، سرکوب و تسخیر و مقهورسازی چیزی ندیده اند، چه انتظاری باید داشت؟
خانم نخست وزیر!
اغلب گفته میشود که "حقیقت اولین قربانی جنگ است". اولاً، این یک جنگ نیست، یک حمله وحشیانه یک طرفه به جامعهای محصور شده و بی دفاع، عمدتا زنان و کودکان، به قصد ریشه کن کردن آنهاست. ثانیاً، اینجا نه که حقیقت، بلکه انسانیت است که قربانی شده است. حقیقت آشکار، و همان چیزی است که جهان با وحشت شاهد آن است و آن چیزی نیست جز جنایات علیه بشریت، بی سابقه در عصر حاضر و گذشته، که به طرز بیرحمانهای علیه غیرنظامیان بیگناه در حال وقوع است.
درخواست آتش بس، اما عمل نکردن به آن، دادن کمکهای غذایی، اما مخالفت نکردن با تحویل سلاح به اسرائیل برای بمباران کامیونهای مواد غذایی، نهایت تناقض اخلاقی است. عدم محکومیت این جنایات، از جمله، به اسرائیلیها کارت سفید و اختیار تام میدهد تا به کارزار نسل کشی و پاکسازی قومی غزه ادامه دهند.
بیم آن می رود که ادامه بی رویه این نسل کشی عواقب گسترده ای را نه تنها برای مردم باقی مانده غزه، بلکه برای منطقه و به تبع آن برای کل جهان در پی داشته باشد. بنابراین، بر همه دولتها، سیاستمداران، افراد صاحب نفوذ و مردم واجب است که برای توقف این قتل عام به شدت، معنادار و مؤثر تلاش کنند. چه تعداد بیشتر باید کشته شوند و چه میزان ویرانی بیشتر باید به بار آید تا متحدان اسرائیل در سمت درست تاریخ بایستند و پایان دادن به مرگ و ویرانی در غزه را خواستار شوند؟
نخست وزیر در مصاحبهای تلویزیونی گفته بود که ایران درباره پاسخ به رژیم صهیونیستی، طرف اشتباه تاریخ ایستاده است و نقش مخرب در خاورمیانه دارد.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901536