سهم بنیاد مستضعفان از اقتصاد ایران تنها ۸ صدم درصد است/ ۵ هزار آبادی غصب شده توسط رضاخان را به مردم برمیگردانیم
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۶۷۳۲۷
رئیس بنیاد مستضعفان با تاکید بر این که سهم بنیاد از اقتصاد ایران تنها ۸ صدم درصد است و حتی از یک کارخانه فولاد کمتر است به غصب ۵ هزار آبادی توسط رضاخان اشاره کرد و گفت: امام راحل اینها را به بنیاد سپردند و سند شش دانگ آنها را به مردم می دهیم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ بنیاد مستضعفان در آستانه چهل و یکمین سالروز تاسیس خود با فرمان حضرت امام خمینی (ره) قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همانگونه که از عنوان بنیاد مستضعفان مشخص است، مهم ترین هدف این نهاد کمک به توانمندسازی اقشار کم درآمد در اقصا نقاط کشور بوده و است. قلعه گنج کرمان شاید بارزترین پروژه ای بوده که با الگوی اقتصاد مقاومتی بنیاد مستضعفان اجرایی شده که تاثیر بسیار شگرفی در افرایش سطح درآمد این منطقه با استفاده از ظرفیت های موجود و از همه مهم تر ارتقا امنیت داشته است.
اواخر آبان ماه سال گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی نکات مهمی در باب تحریم و تولید را مطرح کردند. ایشان با تاکید بر این که "این تحریم فعلاً خواهد بود" فرمودند: اینکه کسی امید ببندد به اینکه حالا یک سال دیگر، دو سال دیگر این تحریم تمام میشود، خیال باطل است، این تحریم حالاحالاها هست،کار اساسی مصونسازی اقتصاد کشور از آسیب دیدن از تحریم است، باید کاری کرد که ما در مقابل تحریم آسیبپذیر نباشیم. تولید بایستی در کشور پیشرفت پیدا کند؛ علاج کار این است. اگر توانستیم با تکیه بر توان داخلی، تحریم را بیاثر بکنیم، آن عامل تحریمکننده هم از تحریم دست برمیدارد؛ یعنی او هم وقتی فهمید تحریم فایدهای ندارد، از تحریم دست برمیدارد."
استفاده از اقتصاد مقاومتی یکی از برنامه های اولویت دار بنیاد مستضعفان همزمان با تشدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران طی سال های اخیر بوده است. از سوی دیگر همانگونه که اشاره شد رسانه های معاند از جمله بنگاه شایعه پراکنی بی بی سی اقدام به انتشار شایعات و هجمه هایی علیه نهادهای انقلابی مانند بنیاد مستضعفان با این مضمون کرده اند که این نهادها دولت در سایه هستند و سهم بسیار زیادی از اقتصاد کشور را در اختیار دارند. برای روشن شدن این موضوع وبرخی حواشی پیرامون بنیاد، سید پرویز فتاح گفتوگویی با تسنیم انجام داده است که مشروح آن در ادامه می آید؛
۲۸ آبان سال گذشته حضرت آقا یک جلسه ای را با تقریبا 2500 تولیدکننده داشتند، بحث مهم حضرت آقا در آن جلسه در خصوص رونق تولید بود. یک بحث مهمی حضرت آقا در خصوص تحریم و تحلیلی که داشتند این بود که نگاه ما به تحریم به شکلی باشد که تحریم همیشه هست و لغو نمی شود. دشمن ما بنای لغو تحریم ندارد. ولی یک جا هست که تحریم امکان لغو شدن دارد و آن هم این است که شما بتوانید تحریم را به یک شکلی خنثی کنید، بی اثر کنید. وقتی تحریم خنثی و بی اثر شد تحریم شونده خودش به این جمع بندی می رسد که این تحریم را لغو کند. سوال مشخصی که از شما در این زمینه داریم این است که مجموعه بنیاد مستضعفان شرکتهای متعددی دارد که در بحث تولیدی، فنی و مهندسی و حوزه های مختلف فولاد سیمان و ... کار می کنند و فعال هستند. در یک سال اخیر نمونه هایی از کارهایی که در واقع شده که این تحریم در حوزه های مختلف خنثی شده و توانستید آنجایی که دشمن دست گذاشته و تحریم کرده شما با تکیه بر توانمندی داخلی و داخلی سازی و مهندسین ایرانی تحریم را خنثی کنید، آیا نمونه هایی از این دست دارید؟
فتاح: بحث تحریم ابعاد مختلفی دارد یک بخشی برمی گردد به محدودیتهای مالی؛ یعنی نقل و انتقال پول که حتما منظور شما این بخش نبوده است. با توجه به تجربههای موجود به نظر می آید تا حد زیادی این مشکل قابل مدیریت و قابل عبور و قابل رفع است و کسی الان از این شکایت نمی کند.
حتما مدنظر شما آن بخشی از تحریم است که ما وابستگی داریم. در واقع باید یا آنرا خریداری کنیم چون تکنولوژی نداریم یا اینکه از ظرفیتهای داخلی برای قطع وابستگی استفاده کنیم، منمظو شما همین است.
بله همین موضوع است.
فتاح: فقط در مورد بنیاد می توانم اظهار نظر میکنم. یک سال و چهار ماه هست که در بنیاد هستم. البته قبلاً هم با مجموعه بنیاد آشنا بودم چون ارتباط داشتیم. ولی الان مسئولیت دارم و با ضرس قاطع میگویم به لطف خدا و همت همکاران ما مخصوصاً جوانان پرتلاش متخصص و متعهد آن چه نیاز بوده با همه سختی ها مدیریت و تامین شده است.
ولی آن بخشی که به هر دلیل به ما ندادند یا موفق نشدیم آن را وارد کنیم لازمه اش این بود که آن کار بخوابد، تاکید میکنم هیچ کاری به لطف خدا نخوابیده است. جایی را سراغ ندارم، برای تامین نیازها مهندسی معکوس کردیم و دانش بنیان ها برای کمک آمدند. در واقع در کل بنیاد هیچ برنامهای به دلیل تحریمها متوقف نشده است. از سوی دیگر کرونا هم به تحریم اضافه شده است؛ برای جایی در حال راهاندازی خط تولید بودیم و تجهیزات مورد نیاز را خریداری کرده و آنها را وارد کرده بودیم. این کار مشمول تحریم نمیشد، از این رو بایستی طرف خارجی برای آموزش به ایران میآمدند، اما به بهانه کرونا نیامدند و ما با توان متخصصان داخلی این خط تولید را راهاندازی کردیم.
حدود دو ماه و نیم قبل فاز 2 فولاد کاوه در بندرعباس با حضور معاون اول رئیس جمهوری به بهره برداری رسید. در این پروژه حدود بنیاد 10 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری کرده است. از چندین کشور تجهیزات را وارد کردیم و سرمایه گذاریهای وسیعی صورت گرفته است. این مجتمع سالانه 1.2 میلیون تن شمش و بیلت تولید می کند و کاملا یک کارخانه مدرن روز است.کوره 250 تنی نصب شده در این کارخانه از نسل جدید است و نمونه دیگری از آن در کشور وجود ندارد.
این یک نمونه است، ما معطل خارجیها نشدیم. یک جایی هم بوده که قطعه را ندادند که به دلیل تحریمهای ایران بوده است. اما ما ناامید نشدیم و با تلاش جوان های متعهد و متخصص سراغ تولید و ساخت داخل رفتیم و موفق شدیم.
تحریم و کرونا هیچ تاثیری بر عملکرد بنیاد ندارد
این را با همه اعتقادم می خواهم عرض کنم همیشه ما توانستیم و می توانیم. ما باید ایمان بیاوریم به این مسیر که می شود می توانیم. هیچ چیزی را هیچ جایی در بنیاد نمی توانید پیدا کنید که بحث تحریم یا کرونا روی آن تاثیر منفی گذاشته باشد. امسال سال جهش تولید است. به لطف خدا این شعار در بنیاد مستضعفان محقق شده است. هر تولیدی را که در سال گذشته در بنیاد داشتهایم با اضافه کردن شیف یا خط تولید افزایش دادهایم.
اشاره کردید به بحث حضور دانش بنیان برای راه اندازی کارخانه فولاد این توان دانش بنیان مجموعه های خودتان هستند یا شرکتهای دانش بنیان بیرونی؟
فتاح: اکثراً بیرونی هستند، تنوع کار بنیاد خیلی زیاد است نیازی نیست که ما شرکت دانشبنیان داشته باشیم. چنانچه نیازی در حوزههای مختلف از جمله شیمی، فولاد، بهداشت و درمان، کشاورزی، دامداری و ... باشد با شرکتهای دانش بنیان قرارداد میبندیم.
بنیاد مستضعفان، کارخانه فولادی به ارث نبرده است
انتقادی که رسانه های معاند همیشه به نهادهای زیرنظر رهبری می کنند این است که می گویند اقتصاد ایران دست این نهادهاست می شود بفرمایید الان کل دارایی بنیاد چقدر هست و سهم شما از اقتصاد ایران چقدر است؟ البته اگر صلاح می دانید جواب بدهید؟
فتاح: نه حتماً، اتفاقاً سوال خوبی است یکی از آن سوالاتی است که ذهن را واقعا منحرف می کند. همانگونه که اشاره کردم بنیاد تنوع کارش زیاد است. وزن بنیاد مستضعفان نسبت به ترازوی اقتصاد کشور 0.8 درصد است. یعنی به یک درصد هم نمی رسد. شما اقتصادی هستید میدانید بانکها چه وزنی در اقتصاد کشور دارند. بنیاد به صنعت نفت و پتروشیمی وارد نشده در حالی که ایران یک کشور متکی به نفت و گاز و پتروشیمی است. بسیاری از اموال بنیاد مستضعفان قبل از پیروزی انقلاب صادره شده و برای عوامل رژیم شاهنشاهی بوده که قدمت آنها 50 یا 60 سال است.
این بنیاد آن بنیاد نیست. تجهیزات کارخانه که برای 60 سال پیش بود را دور ریختیم و این کارخانه را با فناوریهای روز دنیا تجهیز کردهایم. یا در بحث تولید فولاد؛ بنیاد مستضفعان کارخانه فولادی به ارث نبرده و اصلا فولادی مصادره نشده است. یا در نمونهای دیگر نیروگاهی مصادره نشده و بنیاد با فورش املاک خود یک دارایی (نیروگاه) تولید کرده است.
یک کار عاقلانه از بنیاد/ فروش اموال متروکه
املاک هم زمین و ساختمان بوده، در طول زمان گذر زمان بنیاد آمد کار عاقلانه کرده است. اموال متروکه را فروخته تبدیل به یک دارایی مولد و تولیدی کرده است. بنیاد مستضعفان هیچ گاوداری را به ارث نبرده، بلکه آنها را ایجاد کرده است. زمین خریداری شده، جان کندهایم تا کارخانههای تولید شیر را راهاندازی کردهایم. در برخی صنایع هم که رغبتی برای آنها نیست بنیاد وارد شده است. مثلا برای برخی طرح های کشاورزی و گاوداری به دلیل سود کم و ریسک بالا، رغبت آنچنانی وجود ندارد.
یکی از مشکلات این بخش آن است که دولت روی نرخ گذاری دخالت می کند. البته برای بنیاد امنیت غذایی مردم کشور مهم است نه سود. بنیاد چون نهاد انقلابی است و یک نگاه در موضع رعایت حال و روز مردم و حمایت و همراهی با مردم را دار.
رسانههای معاند الفبای اقتصاد را نمیفهمند
فروش بنیاد مستضعفان در سال 99 و سال گذشته چه میزان بوده است؟
فتاح: کل فروش بنیاد مستضعفان در سال گذشته حدود 36 هزار میلیارد تومان بود. رسانه های معاند اصلا الفبای اقتصاد را نمی فهند؛ فروش ما شامل فروش تولیدات لبنی، فولاد، کاشی، برق و... بوده است. این را با GDP مقایسه کنید به یک درصد هم نمیرسدو اما برخی شرکتها و بانکها در کشور به تنهایی سهم بیشتری از اقتصاد نسبت به بنیاد را در اختیار دارند. دو خودروساز با همدیگر از این -8 صدم درصد- بالاتر هستند. یک کارخانه فولاد که نمیخواهم اسم آنرا ببرم به تنهایی سهم بالاتری در مقایسه با بنیاد در اقتصاد کشور دارد.
سود بنیاد از این رقم چقدر بوده است؟
فتاح: سودش مهم است. میزان سود حدود 20 درصد بوده است،یعنی تقریبا 7000 میلیارد تومان. از این سود 1000 میلیارد تومان مالیات است، ضمن اینکه ما شریک داریم مسئلهای که کمتر کسی به آن توجه می کند. بنیاد به تنهایی که مالک نیست، بنیاد الان 45 درصد در داراییهایش شریک دارد. حدود 35 شرکت ما بورسی هستند. در برخی شرکتها سهم ما 51 و 46 و 20 درصد است و شرکای بنیاد مستضعفان یا مردم هستند یا بخش خصوصی.
45 درصد سود فروش 36 هزار میلیارد تومان برای دیگران است که باید آنرا پرداخت کنیم. آن شفافیت هم باز وقتی ما بورسی شدیم تمام صورت مجالس ما تمام آن صورت حساب ما همه آنجا برملا هست و همه می روند می بینند سود و شرایطش چطور است و ما را کنترل می کنند و از آنها به هیئت مدیره آمدند و وقتی می گوییم 50 درصد هستیم خوب 50 درصد برای کس دیگری است و به هیئت مدیره ما آمدند می خواهم بگویم باید بنیاد خوب تجزیه و تحلیل بشود و بفهمیم از نظر اقتصادی و شرایط چطور است در مورد زمین ها و دارایی فرمودید ما تا الان بیش از 100 هزار فقره با نظر مقام معظم رهبری اسناد علوی را به مردم به صورت مجانی دادیم اینها زمین هایی بوده که رضاخان و پسر ناخلفش به زور از مردم گرفته بودند و سند به نام آنها بود.
دهه فجر سال گذشته از چندین کتاب قطور اسناد مالکیت رضاشاهی که بیش از 5000 قصبه و روستا و شهرک را به نام خودش زده بود، رونمایی شد. امام راحل انقلاب کردند و اینها را به بنیاد سپردند تا آنها را برگردانیم. این املاک هیچ درآمدی برای بنیاد ندارد و سند شش دانگ آنها را به مردم میدهیم.
برخی املاک به نام بنیاد است اما به کام دیگران/ نمیتوانیم دستگاههای دولتی را از املاک بنیاد بیرون کنیم
زمینهای در اختیار برخی دستگاهها و ارگانها چه وضعیتی دارند؟
فتاح: تعدادی از زمینهای باقیمانده در اختیار ارگان ها و دستگاههاست که بارها گفتیم آنها برای کار عمومی استفاده می کنند. بقیه زمین ها هم حتما تبدیل به دارایی مولد تبدیل خوهد شد. بعضی از املاک ما به نام ما است ولی به کام ما نیست. بهعنوان مثال مگر کسی میتواند کاخ مرمر را بفروشد. این بنا قابل قیمتگذاری و معامله نیست. برخی املاک بنیاد را دستگاههای دولتی استفاده میکنند و نمیتوانیم بگوییم که آنها را تخلیه کنید. هنوز هم بعد از 41 سال برخی از این قبیل املاک تعیین تکلیف نشده است.
در زمان حاضر 11 هزار فقره پرونده قضایی و املاکی در قوه قضاییه داریم که انرژی بنیاد و سیستم را گرفته است. عدهای که اموال آنها اوایل انقلاب مصادره شد اسناد آوردند گفتند ما وابسته نبودیم و املاک آنها را بازگرداندیم. اینگونه نبوده که رای دادگاه همیشه به نفع بنیاد بوده باشد. از سوی دیگر تا رای صادر نشود نمیتوانیم با املاک کاری انجام دهیم.
مشخص است این املاک چه تعداد بوده که دادگاه حکم استرداد آنها را به نفع شاکی داده است؟
فتاح: تعداد را نمی توانم بگویم ولی ما تابع رأی دادگاه هستیم. ما حق اعتراض داریم دادرسی داریم بالاخره رأی دادگاه است هرچه رای صادر کردند تا الان هم بنیاد تبعیت کرده با آنکه برخلاف خواسته اش بوده است. بعضی وقت ها این قبیل مسائل با گفتوگو و تعامل حل نمی شود به طرف میگوییم شکایت کند. برخی مواقع راهکار این است به یک مرجع قضایی برویم وکیل بگیرند و ما وکیل بگیریم اقامه دعوا کنیم رأی صادر شود. رای قضات اگر قطعی شد حتما انجام می دهیم.
در ساخت آزادراه تهران-شمال قرار بود به بنیادمستضعفان زمین واگذار شود. زمینی هم در پردیس به بنیاد واگذار شد که البته حدود 33 هزار واحد مسکن مهر در آن ساخته شد. در قبال ساخت آزادراه بالاخره زمینی به بنیاد واگذار شد؟
فتاح: آزادراه تهران-شمال به صورت مشارکتی با دولت ساخته می شود. 50 درصد را دولت باید بدهد و 50 درصد بنیاد سرمایه گذاری میکند. 50 درصد دولت هم نقد است هم ملک. دولت همه آورده خود را نمیتواند به صورت نقد پرداخت کند. همه دولتها اینگونه بودهاند. بخشی از سرمایهگذاری بنیاد نیز از طریق عوارض برمیگردد. البته عوارض نمی تواند سرمایه گذاری ما را برگرداند.
الان قطعه یک و 4 را بهره برداری می کنیم که عوارض عبور تا 10 سال آینده متعلق به بنیاد است. اما با توجه به تورم کشور و انسداد آزادراه به دلیل کرونا مخصوصا در ایام عید که بیشترین تردد در این منطقه است، دریافت عوارض سرمایهگذاری بنیاد را در این پروژه برگشت نمیدهد.
برای آزادراه تهران-شمال یک تعداد زمین از دولت گرفتهایم اما هنوز سند شش دانگ آنها به نام بنیاد نشده است. تلاش می کنیم این به نام بنیاد شود و آنها را بفروشیم و وامی که از بانکها گرفتیم سرمایه گذاری کردیم در واقع جبران کنیم. ولی تعامل می کنیم من خیلی مشکل عمده نمی بینم واقعا بخواهم گلایه کنم.
چقدر سرمایهگذاری؟
فتاح: کل سرمایه گذاری بنیاد مستضعفان در قطعه اول با احتساب سهم دولت حدود 10 هزار میلیارد تومان بوده که با عوراض این میزان سرمایهگذاری بنیاد جبران نخواهد شد.
قطعه در چه مرحله ای است؟
فتاح: این قطعه 22 کیلومتر است. با توجه به اینکه ساخت این قطعه بهصورت کامل -باند رفت و برگشت- تا پایان دولت امکان پذیر نبود پیشنهاد دادیم فقط باند رفت ساخت شود و جاده چالوس از پل زنگوله به سمت تهران و کرج یکطرفه شود. این منطق را رئیس جمهور، وزیر راه و شهرسازی و آقای نوبخت پذیرفتند که باعث می شود بتوانیم از نصف آزادراه استفاده کنیم. انتهای باند رفت تونل البرز با 6.4 کیلومتر طول است که بلندترین تونل راهسازی ایران است.
قول دادهایم تا پایان دولت که حدودا تیرماه 1400 می شود باند رفت را به بهره برداری برسد. از محل درآمد این قطعه باند دوم قطعه 2 را با حوصله میسازیم. درشرایطی که اکثراً پروژههای عمرانی کشور دچار توقف و رکود هستند این پروژه 100 درصد فعال است و دولت هم تعهداتش را انجام می دهد.
بنیاد برای محرومیت زدایی چقدر هزینه کرده است؟
فتاح: برنامه امسال بنیاد 1200 میلیارد تومان بوده است ما 100 درصد این را انجام می دهیم ولی عددی که اتفاق می افتد خیلی بیشتر از این است. در بخش ساخت مسکن تعهد دادیم، در تحویل سیمان رایگان خودمان را متعهد کردیم و هرجا خانه محرومی ساخته می شود تامین سیمان آن با بنیاد است. در حال بررسی تامین برخی اقلام دیگر ساختمانی هستیم.
این ارقام بالاتر از سود سالانه بنیاد مستضعفان نیست؟
فتاح: دقیقا همین است ما بیشتر از آن عمل کردیم اموالمان را فروختیم سهم فروختیم. ما سهامدار هستیم. در آن 35 شرکتی که به بورس بردهایم از ما می خواهند سهم بنیاد را واگذار کنیم. این مطالبه دولت و مردم است مه بخشی از سهام بنیاد در بورس را عرضه کنیم. بخشی از سهام را در این راستا را فروختیم و بخشی از املاک را نیز با اخذ اجازه فروختیم. از رهبر معظم انقلاب در مورد یک استعلامی کردیم که بنیاد چقدر در این عرصه -محرومیتزدایی- می تواند هزینه کند که حضرت آقا به من فرمودند آقای فتاح حدی ندارد و هر قدر می توانید -انجام دهید-. این نشان میدهد دل حضرت آقا واقعا با مردم است و فرمودند هرقدر می توانید و ما الان از هرجا بتوانیم باید درآمدزایی کرده و آنرا خرج مردم عزیزمان کنیم با منت هم این کار را می کنیم یعنی منت می کشیم خادم مردم باشیم. چندین بار هم گفتهام حق به حقدار می رسد. در این شرایط حساس این حق طبیعی محرومین است، اموال بنیاد جای دوری نمی رود دقیقا در این شرایط سخت به دست کسی میرسد که باید برسد.
بحث کمک رسانی خیلی مطرح شد به هرحال شما یک بنیادی هستید که حالاحالاها هستید و هرسال همین هزینه ها را انجام بدهید یک بحث مهمی که اینجا وجود دارد بحث پایدارسازی منابع است یعنی به هرحال شما احتیاج دارید این همه هزینه می کنید از یک جایی دربیاید که هزینه کنید در بحث پایدارسازی منابع و بتوانید درامدتان را هرسال افزایش بدهید یک سری شرکتهای زیرمجموعه بنیاد بوده که از قبل شرکت های زیان ده بودند برای سودده کردن اینها چه برنامه ای دارید و به هرحال بخش عمده ای از شرکتها در بورس هستند وضعیت الان بورس که مشخص است یک مشکلی که الان در بورس ما داریم این است که از طرف عموم مردم هجوم اینکه بیایند در بورس و نقدینگی باورند از این طرف تقاضا هست ولی از ان طرف متاسفانه دولت می گویند ما شرکتهایی که این توان را داشته باشند بتوانند جذب سرمایه کنند افزایش سرمایه بدهند یا مثلا شرکت هایی که در بورس نبودند ما بخواهیم بیاوریم که بتوانند نقدینگی مردم را جذب کنند نقص طرف ما داریم شما در بنیاد در این زمینه که شرکت هایتان افزایش سرمایه بدهند و سرمایه جدید جذب کنند یا مثلاً شرکتهایی که هنوز در بورس نیامدند ولی این آمادگی هست که در بورس بیایند هست؟
فتاح: اگر نتوانیم منابع مورد نیاز را تامین کنیم نمیتوانیم در این جا نقش ایفا کنیم. یکی از منابع ما سود شرکتهاست یعنی سود حوزه اقتصادی. بنیاد 7000 میلیارد تومان سود ناخالص قبل از کسر مالیات داشته است. 45 درصد را باید به شرکا بدهیم. حتما سهاممان را می فروشیم منتها همه را نمی توانیم برای محرومیت زدایی هزینه کنیم چراکه بخشی از سود سهام صرف توسعه می شود. الان 35 شرکت در بورس ما داریم و اگر وضعیت بازار بورس بهبود یابد برای عرضه سهام چند شرکت خوب بنیاد مستضعفان آمادگی داریم. با توجه به اینکه این شرکتها عرضه اولیه هستند از این رو تقاضا برای خرید سهام آن بالا خواهد بود و پیش بینی میکنیم در همان 2 ساعت اولیه همه سهام عرضه شده خریداری شود.
اسامی شرکتها را می توانید بگویید؟
فتاح: سازمان بورس این شرکتها را تایید کرده و از هفت خوان رستم رده شده و جان سالم به در بردهاند. اینها شرکت هایی هستند که سه سال متوالی سودده بوداند.
چند شرکت است؟
فتاح: قرارمان 20 بوده است. بر اساس برنامه هر هفته حداکثر یک شرکت میتواند در بورس عرضه شود. در زمان حاضر در صف قرار داریم و امیدواریم تا پایان سال بتوانیم سهام چند شرکت را عرضه کنیم.
انتهای پیام
منبع: دانا
کلیدواژه: سرمایه گذاری بنیاد هزار میلیارد تومان بنیاد مستضعفان رسانه های معاند کارخانه فولاد اقتصاد ایران اقتصاد کشور دانش بنیان راه اندازی دستگاه ها سال گذشته تحریم ها حضرت آقا هم بنیاد باند رفت شرکت ها زمین ها یک کار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۶۷۳۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناگفتههایی از اعتراضات کف خیابانهای لسآنجلس/ واقعیت کدام است؟
خبرگزاری مهر، گروه مجله: تقریباً دو سالی میشود که برای تحصیل به آمریکا رفته؛ یک فعال رسانهای است که در ایالات متحده رشتهای نزدیک به آنچه ما ارتباطات مینامیم، میخواند. «محمدجواد زمانآبادی» که در منطقه سانتامونیکا زندگی میکند و فاصله چندانی با دانشگاه پر سروصدای این روزهای لسآنجلس ندارد، میگوید: «یوسیالای، مجموعهای با ابعاد جغرافیایی خیلی بزرگ است که شامل مراکز تفریحی، خانههای ویلایی و ساختمانهای دانشگاهی میشود. نه فقط برای دانشجویان این دانشگاه، بلکه برای خیلی از جوانهای لسآنجلس یک پاتوق است.»
این دانشگاه یکی از معروفترین دانشگاههای دنیا است. کالیفرنیا، دو الی سه دانشگاه معروف در سطح جهان دارد که یکی از آنها یوسیالای است. زمانآبادی از شرایط جدید در یوسیالای میگوید، اینکه قبل از جنبشها به راحتی به دانشگاه میرفته اما اخیراً شرایط به اندازهای سخت شده است که حتماً باید کارت دانشجویی تحویل بدهد.
حالا که این دانشگاه به محلی برای تحصن و اعتراض تبدیل شده، برای ورود حسابی سختگیری میکنند؛ مخصوصاً شبها که زمان اوج تجمعات دانشجویی است نظارت به قدری جدی است که تقریباً غیر از دانشجویان یوسیالای کسی نمیتواند وارد شود. زمانآبادی میگوید: «در تمام این مدت فقط یک بار روزهای اول با خوششانسی موفق شدم وارد دانشگاه شوم» و با خنده ادامه میدهد: «بعد هم خوششانستر بودم که بیرونم کردند! اگر مانده بودم حالا حسابی کتک خورده بودم.»
او به عنوان یک ایرانی که در ایالات متحده زندگی کرده، اعتراضات را زاویه منحصر به فردی بررسی میکند. تجربه مهاجرت او را به این باور رسانده که بر خلاف تصور، آمریکا کشوری است که حجم اعتقادات مذهبی بالاتری نسبت به سایر کشورهای اروپایی دارد و حتی میشود گفت یک کشور خانواده محور است. حالا این اعتراضات هم کمابیش با این محورهای مذهبی و خانوادگی ارتباط دارد.
برای شفاف شدن مسئله توضیح میدهد: «به نظرم اینجا اگر یک روز جوانترها نسبت به یک مسئلهای دست به اعتراضات خیابانی زدند باید دانست که این اعتراض یک پیشینه دارد. بگذارید یک مثال بزنم. تصویری در لس آنجلس دیدم که خیلی عجیب بود. چند پلیس یک دختر دانشجو را دستگیر کرده و در حالی که دست و گردن او را گرفته بودند به سمت ماشین هل میدادند، در همان حین دختر برای آزادیاش تقلا میکرد. تصور کنید در این شرایط پدر دختر دانشجو در چند قدمی آنها ایستاده و با یک دوربین فیلمبرداری از این صحنه فیلم میگیرد و دائماً دختر خود را تشویق میکند که آفرین! همین است! این یعنی خانواده به فرزند خود یاد داده که برو، دفاع کن و برای موضوعی که فکر میکنی درست است بجنگ.»
پولدارهای خسیس و نامحبوب
این فعال رسانهای از خاطراتش در روزهای اول زندگی در آمریکا میگوید؛ روزهای قبل از این جنبش و حتی قبل از طوفانالاقصی: «همان روزها فهمیدم آمریکاییها، یعنی مردمشان، در مقابل اسرائیل هیچ وقت روی خوش از خودشان نشان ندادهاند.»
زمانآبادی اولین مواجههاش با این موضوع را زمانی میداند که دنبال خانه میگشته است: «یکی از دوستان ژاپنیام نزدیک ۴۰ سال است در آمریکا زندگی میکند و شهروند آمریکا محسوب میشود. او برای پیدا کردن خانه چندین محله را پیشنهاد داد. وقتی اسم یک محله را آوردم صورتش در هم رفت و گفت درباره این محل خودت میدانی! اما من پیشنهادش نمیکنم. علت را که پرسیدم گفت اسراییلینشین و یهودنشین است و ما دوست نداریم با اسرائیلیها و یهودیها در یک محل زندگی کنیم!»
او روز به روز با مصداقهای بیشتری از دیدگاه منفی مردم آمریکا نسبت به اسرائیلیها مواجه میشود و البته متوجه میشود که اهالی این کشور یهودیها را چندان از اسرائیلیها جدا نمیدانند و یک بدبینی ذاتی و قدیمی به آنها دارند: «مثلاً اصطلاحاتی دارند درباره اینکه یهودیها خسیس هستند و گرچه حسابی پولدار محسوب میشوند پول خرج نمیکنند.»
یکی از دوستانش خاطرهای تعریف کرده تا به زمانآبادی ثابت کند مردم درباره خسیس بودن این گروه بیراه نمیگویند: «یک مدیر یهودی داریم که حدود پنجاه سال پیش به آمریکا مهاجرت کرده بود و با پولی که آن زمان داشت چند ملک برای خودش خری «د. حالا حدود ۳۰۰ ملک دارد. اما این مدیر، در بین مجلات و روزنامهها دنبال کوپن تخفیف غذا میگردد تا در رستورانهای زنجیرهای با قیمت پایینتری غذا بخورد و کمتر خرج کند.»
زمانآبادی در توضیح خاطره دوستش میگوید: «کسی که یک ملک هم در لسآنجلس داشته باشد جزو پولدارها محسوب میشود، وای به حال ۳۰۰ ملک! از این گذشته آن کوپنها برای بیخانمانان است نه کسی که ۳۰۰ ملک داشته باشد. با توجه به همین موضوعات برای خساست اسراییلیهای و یهودیها در آمریکا جوک ساختهاند.»
برند دفاع از فلسطین
به ماجرای هفت اکتبر برمیگردد و از اولین واکنشها میگوید؛ اینکه مردم آمریکا در ابتدا بعد از طوفان الاقصی از اسرائیل حمایت کردند و حتی بسیار متأثر شده بودند؛ چرا که عملیات طوفانالاقصی صبح روز بعد از یک جشن معروف در اسرائیل انجام شد و تعدادی از کسانی که در آنجا» حضور داشتند اسرائیلی نبودند و برای شرکت در جشن شبانه رفته بودند.
او اشاره میکند که به تدریج ورق برگشت و فضای دلسوزی برای اسرائیل جای خود را به حمایت از فلسطین داد: «روزهای اول با شروع حملات اسرائیل به فلسطین، خبری از اعتراض از سوی آمریکاییها نبود و به نوعی نگاه این بود که زدی ضربتی ضربتی نوش کن! اما پس از مدتی بعد از اینکه رژیم صهیونیستی بیمارستان را بمباران کرد، بچههای کوچک را به قتل رساند و مرزها را بست تا از کمک رسانی جلوگیری کند ورق کم کم بازگشت و بعد از سه چهار ماه کاملاً شرایط تغییر کرد.» شرایطی که همه گروههای سنی را در بر گرفته است.
یک فیلم که در فضای مجازی در خود آمریکا دست به دست چرخیده است. فیلمی که در آن کودکی خردسال شعارهایی درباره آزادی فلسطین میدهد و دانشجویان پشت او تکرار میکنند: «زنده باد فلسطین»، «ما باید در دنیای آزاد زندگی کنیم» و «زنده باد غزه». زمانآبادی میگوید: «اینها یعنی تلاش برای انسانیت.»
با همین تلاشهای جزئی کم کم یک موج بسیار جدی علیه اسرائیل در آمریکا به راه میافتد. زمانآبادی میگوید: «آمریکاییها به اسرائیلیها میگفتند در ماجرای هفت اکتبر شما ضرر کردید اما کاری که الان میکنید نسلکشی است! حالا وضعیت در آمریکا به گونهای است که دفاع از فلسطین یک برند به حساب میآید.»
صدایش میلرزد؛ اما معترض است!
زمانآبادی مصداقهای کوچک اما جذابی میگوید که نشان میدهد مردم آمریکا حسابی از برند «دفاع از فلسطین» خوششان آمده است. او به گروهی از پیرزنها و پیرمردهای آمریکایی اشاره میکند که هرازگاهی سر خیابانهای لسآنجلس آنها را میبیند.
«راستش خیلی تصویر جالبی میسازند. سالمندانی که شبیه شخصیتهای کارتونی هستند و سر خیابان پرچمهای و شعارهای دفاع از فلسطین در دست گرفتهاند. این واقعاً عجیب است. این پیرمرد و پیرزنهای شاید تا کنون از آمریکا بیرون نرفتهاند و جایی هم جز آمریکا را هم نمیشناسند. کسانی که تمام سالهای سالمندی کارشان جمع شدن دور هم و تفریح بوده است و احتمالاً خوب میدانند سرنوشت بخشی از اقتصاد کشورشان در دست اسرائیلیها و یهودیهاست. حالا، این افراد در این سن و سال دغدغه فلسطین را دارند و یک گروه به اسم حمایت از مظلوم برای خود تشکیل دادهاند!»
او که این جمعیت کوچک را دیده سعی میکند جزئیات بیشتری از آن فضا بگوید تا تصویرسازی بهتری شکل بگیرد: «تصور کنید این پیرمرد و پیرزنهایی پا به سن گذاشته به جای اینکه پارک و استخر و سینما بروند برای مردم غزه به خیابانها میآیند، یک جا میایستند، بنرهایی دست میگیرند که رویشان نوشتهاند جنگ را متوقف کنید؛ لعنت به ظالم؛ چرا مردم را میکشید و اینها…»
زمانآبادی ادامه میدهد: «سن بالایشان، دستان لرزانشان، تعداد کمشان که به ۲۰ نفر هم نمیرسد، همه اینها باعث شده تصویر خیلی جالبی از آنها دیده شود. زمانی که من دوربین میگیرم تا با آنها صحبت کنم این فرد سالمند، صدایش حتی برای هم مصاحبه میلرزد. شاید از سیاست روز هم سر در نمیآورد، اما میداند در غزه یک جنایت رخ میدهد و مدافع آزادی فلسطین است.»
دفاع دلاری از اسرائیل
این فعال رسانهای درباره حضور دانشجویان اسرائیلی هم توضیحاتی میدهد و میگوید بعد از قدرت گرفتن تجمعات در حمایت از فلسطین، طرفداران اسرائیل هم وارد فاز جدیدی از مقابله شدند و ابتدا این تقابل را با تجمعات کم جمعیت شروع کردند، اما کمکم تعدادشان بیشتر شد.
زمانآبادی میگوید تجمع حامیان اسرائیل پس از اصرار کنیسهها و حمایتهای مالی تقویت شد. او یادآوری میکند دانشجویانی که در حمایت از اسرائیل تجمع میکنند، با افتخار اعلام میکنند که ۶۰ هزار دلار از کنیسهها و ایالت لسآنجلس گرفتهاند تا بیایند و با موج جنبش دفاع از فلسطین مقابله کنند. او تاکید میکند: «درست است که اینجا هر دو گروه، یعنی هم حامیان فلسطین و هم حامیان اسرائیل، حضور دارند اما انگیزه تجمعات و اعتراضات این دو گروه کاملاً متفاوت است. پروپاگاندای رسانهای اجازه نمیدهد کسی با صدای بلند بگوید حامیان اسرائیل دریافتیهای مالی بسیاری دارند و امکاناتی مثل تجهیزات، غذا و… به آنها داده میشود.»
درباره کنیسهها توضیح میدهد: «آنها در آمریکا بسیار ثروتمند هستند. زمانی که به عنوان یک یهودی بخواهی در یک مراسمی عضو بشوی یا شرکت کنی باید به آنها پول بدهی. مثلاً میگویند هر چقدر کنیسه پرمخاطبتر باشد پولدارتر است. این پول را علاوه بر خودشان، در حمایت از صهیونیستها و رویدادهایی از جمله همین تجمعات اخیر برای حمایت از اسرائیل خرج میشود.»
زمانآبادی با توجه به مشاهدات خودش و آنچه از دانشجویان دیگر شنیده است درباره کشمکشها بین طرفداران آزادی فلسطین و حامیان اسرائیل میگوید: «هر دو طرف خشن هستند و توهینهای زیادی به هم میکنند؛ اما اسرائیلیها بیادبتر و خشنترند. جالب است بدانید هر دو گروه رخ به رخ روبروی هم میایستند تا فاصله ۵ میلیمتری هم میروند و هرطور بخواهند با هم حرف میزنند؛ اما اجازه کوچکترین لمس یکدیگر را ندارند و اگر هر کدام از دو طرف این کار را بکند پلیس دخالت میکند و آنها را بازداشت کند.»
او توضیح میدهد: «به همین علت اگر شما ویدئوها را رصد کنید متوجه میشوید که در بسیاری از درگیری بین دو گروه، هیچ لمسی از هیچ گروهی دیده نمیشود. بعضی صحنههایی که پلیس افرادی را بازداشت میکند مربوط به همین درگیریهای فیزیکی است. یک زمان دیگر هم پلیس میتواند دخالت کند آن هم وقتی که مشخص میکند برای مثال در یک محوطه هیچکس حق حضور ندارد؛ اگر این وارد محدوده غیرمجاز شوند، پلیس حتماً دخالت خواهد داشت.»
واقعیت همین است...اگر میگفتند روزی در خاک آمریکا، کشوری که از نظر اقتصادی به اسرائیلیها وابسته است چنین اتفاقاتی میافتد و جمعیتی از جوانان و سالمندان و کودکان برای آزادی فلسطین معترض میشوند کسی باور نمیکرد؛ اما زمانآبادی میگوید ماجرا به اینها ختم نمیشود.
این فعال رسانهای نکته جالبی از اقدام شهرداری لسآنجلس میگوید: «خیلی عجیب است که شهرداری لس آنجلس یک بیلبورد در نزدیکی مرکز شهر در دفاع از فلسطین نصب کرده است، جایی که میتوانست از آن درآمد داشته باشد! این هم با جملهای از نلسون ماندلا که میگوید، آزادی ما بدون فلسطین ناقص و ناتمام است. شهرداری این بیلبورد مهم را با جملهای پر کرده که یعنی دنیا وقتی آزاد میشود که فلسطین آزاد شود!»
زمانآبادی در نهایت یک بار دیگر به صراحت تاکید میکند که بنا بر شناخت او اکثریت مردم آمریکا هرگز دل خوشی از اسرائیلیها و یهودیها نگاه خوبی نداشته و حامی آنها نبودهاند، آنها علاوه بر مسائل تاریخی و اختلافات مذهبی، به دلیل حمایتهای افراطی دولت آمریکا از اسرائیل به هیچ عنوان نگاه مثبتی به صهیونیستها ندارند. او میگوید: «اسرائیل ارتباطات قدرتمندی اقتصادی و سیاسی در آمریکا دارد و بخش زیادی از حلقه ثروتمندان اینجا از یهودیان تشکیل شده است، اما این به این معنا نیست که مردم آمریکا با اسرائیلیها رفاقت نزدیکی دارند؛ خیر! حتی میشود گفت برعکس این شرایط وجود دارد و اسراییلیهای در نگاه مردم ایالات متحده، افرادی خسیس، لوس و غیرقابل اعتماد هستند.»
گفتوگو با محمدجواد زمانآبادی در قالب ارسال صوت در پیامرسان انجام شد و به دلیل اختلاف زمانی تهران و لسآنجلس گاهی چند ساعت فاصله در حرفها میافتاد. زمانآبادی در آخرین پیام صوتی که میفرستد یادآوری کرد که مصداقهای حمایت مدنی و کف خیابانی از فلسطین در آمریکا بیش از اینهاست.
او میگوید: «واقعیت همین حمایتهایی است که روز به روز بیشتر میشود نه آنچه که رسانهها و خبرگزاریهای آمریکایی روایت میکنند. دست این رسانهها بسته است چراکه بسیاری از ثروتمندان آمریکا، اسرائیلی هستند و در این رسانهها نفوذ دارند. واقعیت همین است که وقتی یک رأی گیری درون حزبی در آمریکا برگزار میشود یک خانم که اتفاقاً متوجه شدم قصد داشت به بایدن رأی بدهد ساکی با عنوان فلسطین باید آزاد شود در دست داشت. واقعیت همان خانه در قلب لسآنجلس است که خانواده آمریکاییاش در محله یهودینشین پشت پنجره پرچم فلسطین نصب کردهاند. واقعیت همان بیلبورد شهرداری است که نشان میدهد حتی میان دولتیها و دستگاههای آمریکایی حامیان فلسطین کم نیستند؛ هرچند مجبور به سکوت باشند.»
کد خبر 6099252