Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صراط نیوز»
2024-04-30@23:13:23 GMT

سرنوشت سیاه زنی که عضو باند سرقت بود!

تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۱۲۰۳۳

صراط:

چند روز قبل ماموران کلانتری شفای مشهد به تعقیب سارقانی پرداختند که یک دستگاه خودروی پراید را از حوزه استحفاظی کلانتری قاسم آباد سرقت کرده بودند. در این عملیات که به تیراندازی پلیس انجامید دو نفر از سرنشینان خودروی سرقتی مجروح شدند، اما یکی از مجروحان درحالی دستگیر شد و به مرکز درمانی انتقال یافت که راننده و سرنشین مجروح دیگر با استفاده از تاریکی شب از محل گریختند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گزارش ها حاکی است ماموران تجسس کلانتری که با دستورات ویژه قاضی سید جواد حسینی (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) عملیات ردزنی دزدان فراری را آغاز کرده بودند به سرنخ‌هایی رسیدند که نشان می‌داد سارقان فراری در یک منزل مسکونی واقع در بولوار رسالت مشهد مخفی شده اند. زمانی که نیرو‌های تجسس وارد مخفیگاه سارقان شدند یک زن و دو مرد دیگر از اعضای این باند را درحالی به دام انداختند که فرد مجروح فراری آخرین نفس‌های زندگی اش را می‌کشید. زنی که عضو باند سرقت بود به همراه دیگر سارقان، یکی از گلوله‌ها را از بدن جوان مجروح خارج کرده بودند، اما گلوله دیگر هنوز در بدن سارق وجود داشت.

پس از کشف مقادیر زیادی لوازم و قطعات خودرو‌های سرقتی از «لانه کثیف» بازجویی‌های تخصصی از اعضای این باند سرقت آغاز و مشخص شد که زن جوان نیز یکی از اعضای این باند است و در سرقت‌ها نقش اصلی را دارد. آن چه می‌خوانید گفت وگوی ما با این سارق جوان است.

نامت چیست؟ مهری

چند ساله هستی؟ ۲۹ سال دارم.

اهل مشهدی؟ بله! در مشهد متولد شدم و در حاشیه شهر رشد کردم.

به چه اتهامی دستگیر شدی؟ به خاطر سرقت قطعات خودرو

تا چه مقطعی تحصیل کردی؟ سیکل

چرا ترک تحصیل کردی؟ ازدواج کردم.

چند خواهر و برادر داری؟ یک خواهر ناتنی کوچک‌تر از خودم و یک خواهر تنی دو قلو دارم بیشتر از ۱۵ سال است که خواهر دو قلویم را ندیدم فقط می‌دانم ازدواج کرده است و او هم دو فرزند دو قلو دارد!

پدر و مادرت در قید حیات هستند؟ خیر از مادرم که چیزی به خاطر ندارم پدرم می‌گفت وقتی نوزاد شیرخواره‌ای بودم توسط یکی از بستگانش به قتل رسیده‌است! پدرم را نیز ۹ سال قبل از دست دادم او بر اثر شدت مصرف مواد مخدر دچار عفونت ریه شد و از دنیا رفت.

بعد از مرگ پدرت چگونه زندگی ات را می‌گذراندی؟ نامادری ام به دنبال زندگی خودش رفت و من که چند سالی بود طلاق گرفته بودم و اعتیاد داشتم به تدریج به سمت خلاف کشیده شدم.

دوران کودکی و نوجوانی شما چگونه سپری شد؟ به سختی! وقتی در شکم مادرم بودم پدرم به جرم قاچاق مواد مخدر به حبس ابد محکوم شد بعد از مرگ مادرم نیز من و خواهر دوقلویم را مادربزرگ پدری ام‌تر و خشک می‌کرد تا وقتی که پدرم عفو خورد و از زندان آزاد شد و مجدد ازدواج کرد بعد از آن من و خواهرم نزد نامادری و پدرم زندگی می‌کردیم. نامادری ام هم مدام کتکمان می‌زد.

بزرگ‌ترین آرزوی دوران کودکی ات چه بود؟ (متهم چند لحظه سکوت کرد و سپس در میان اشک و آه گفت) آرزویم این بود که یک خانواده داشته باشم و مثل آدم‌های معمولی زندگی کنم!

ازدواج کردی؟ بله اولین بار در سن ۱۵ سالگی به اجبار نامادری ام با فردی لاابالی، معتاد و دایم الخمر ازدواج کردم که دو سال بعد طلاق گرفتم. برای دومین بار در سن ۲۵ سالگی در حالی که برای خرید پایپ (ابزار استعمال مواد مخدر صنعتی) رفته بودم با محسن (یکی از سارقان دستگیر شده) آشنا شدم و به صورت موقت به عقد او در آمدم.

فرزند داری؟ خوشبختانه خیر!

آیا اعتیاد به مواد مخدر داری؟ بله ۱۲ سال است که شیشه مصرف می‌کنم.

چرا به مصرف مواد مخدر روی آوردی و اولین بار چه کسی به شما پیشنهاد مصرف مواد مخدر را داد؟ بعد از طلاق از همسر اولم شرایط روحی نامناسبی داشتم و به پیشنهاد یکی از دوستانم به مصرف مواد مخدر صنعتی (شیشه) روی آوردم.

آیا تا به حال سعی در ترک مواد مخدر داشتی؟ بله چندین بار سعی کردم ترک کنم، اما موفق نشدم.

هزینه مصرف مواد مخدر را چگونه تامین می‌کنی؟ روزی ۳۰ هزار تومان شیشه مصرف می‌کنم که همسرم با سرقت و جمع آوری ضایعات هزینه آن را تامین می‌کند.

سابقه کیفری داری؟ بله با عنوان سرقت، اعتیاد و رابطه نامشروع

چرا پس از آزادی از زندان مجدد مرتکب جرم شدی؟ با افراد خوبی معاشرت ندارم آخرین بار که ۱۰ ماه قبل از زندان آزاد شدم شوهرم به دنبالم آمد و باز هم در آن فضای خلاف قرار گرفتم.

چرا دستگیر شدی؟ من با مادرشوهرم در یک خانه زندگی می‌کنیم او هم مثل من و شوهرم معتاد است و شیشه مصرف می‌کند و از راه جمع آوری ضایعات هزینه موادش را تامین می‌کند. چند روز قبل تقریبا سحر بود که عماد شوهر خواهر محسن در حالی به خانه مادرشوهرم آمد که تیرخورده بود و خونریزی داشت و گفت که با جلال و مجید با خودروی سرقتی برای دزدی رفته بودند که ماموران کلانتری شفا آن‌ها را تیرباران کردند! از طرفی مادرشوهرم، چون من کسی را ندارم خیلی من را در خانه اذیت می‌کند. شب گذشته محسن می‌خواست با دوستش حسن برای سرقت بیرون بروند که من برای فرار از نیش زبان‌های مادرشوهرم از خانه خارج شدم و از محسن خواستم من را با خودش ببرد. حسن مقابل یک منزل در بولوار شفا نگه داشت و گفت من مدتی است این خانه را در نظر گرفتم و نمی‌توانم از این خانه بگذرم! آن‌ها به داخل خانه رفتند و از داخل پیلوت مقداری لوازم سرقت کردند، اما حسن طمع کرد و گفت باید باتری خودرو را هم بردارم می‌خواهم آن را روی خودروی خودم بگذارم! وقتی حسن به داخل خانه رفت صاحبخانه بیدار شد ما هم فرار کردیم ... امروز صبح در خانه خواب بودیم که ماموران کلانتری شفا سر رسیدند و همگی مان را دستگیر کردند.

چه کسی را در سرنوشت پیش آمده مقصر می‌دانی؟ نمی‌دانم! اگر بگویم پدر و مادرم که آن‌ها زیر خروار‌ها خاک خفته اند و دوست ندارم پشت سر مرده حرفی بزنم! شاید مقصر اصلی این سرنوشت سیاه خودم باشم!
‌اگر به عقب برگردی چه مسیری را در زندگی انتخاب می‌کنی؟ مسیر درستی که در آن بتوانم یک زندگی معمولی مثل بقیه آدم‌ها داشته باشم.

منبع: صراط نیوز

کلیدواژه: باند سرقت ماموران کلانتری قطعات خودرو های سرقتی صراط مصرف مواد مخدر دستگیر شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۱۲۰۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شب عید املاکی‌ها، روز سیاه مستاجرها

خبرگزاری مهر، گروه مجله: فصل امتحانات فقط برای دانش‌آموزان و محصل‌ها ترسناک نیست. پدر و مادرهای اجاره‌نشین هم با نزدیک شدن به پایان بهار و سه ماه تابستان برای افزایش نرخ رهن و اجاره خانه‌شان دلهره می‌گیرند؛ نرخ‌هایی که یک شبه سر به فلک می‌کشند و تا آسمان هفتم می‌رسند؛ بدون هیچ نظارتی، بدون هیچ پاسخگویی.

اکثر خانواده‌های ایرانی به ویژه آنها که صاحب فرزند مدرسه‎‌ای هستند تعطیلات تابستانی را برای جابجایی انتخاب می‌کنند و همین موضوع باعث شده بازار بنگاه‌های مسکن و املاکی‌ها با شروع گرمای تابستان داغ شود. این بازار داغ هرچند به مذاق صاحبخانه‌ها و املاکی‌ها خوش می‌آید اما مستاجران را حسابی کباب می‌کند.

فصل ترسناک مستاجران

«سعید» جوان سی ساله و متاهل ساکن تهران که در منطقه ۱۸ سکونت دارد در گفت‌وگو با خبرنگار مهر می‌گوید: «یک خانه ۶۰ متری در جنوب تهران را سال گذشته با دویست میلیون رهن و چهار میلون تومان اجاره ماهانه کرایه کردم. حالا موعد قراردادم نزدیک شده و صاحبخانه می‌گوید باید صد میلیون به رهن و ۱ک میلیون و پانصد هزار تومان به اجاره اضافه کنم.»

این جوان که درآمد کارمندی حدود ۱۵ میلیون تومانی دارد، ادامه می‌دهد: «سال گذشته یک سوم از درآمدم را برای اجاره و شارژ ساختمان می‌دادم و تقریباً ماهی ۱۰ میلیون برای باقی قسط‌ها و قبض‌ها و مخارج زندگی باقی می‌ماند. حالا قرار است ۱۰۰ میلیون به مبلغ رهن اضافه کنم! این یعنی باید سال پیش ماهی حدود هشت میلیون و سیصد هزار تومان پس‌انداز می‌کردم. چنین چیزی با این درآمد ممکن است؟»

او گلایه دارد که هیچ دستگاه نظارتی به داد مستاجران نمی‌رسد و هیچ قاعده منصفانه‌ای برای نرخ اجاره‌بها تعیین نمی‌شود. «با این وضعیت صاحبخانه‌ها فقط اختیار ملک خود را ندارند. اختیار آینده ما هم دست آنهاست. صاحبخانه به من که مستاجرم فرصت زندگی نمی‌دهد. مستاجر باید امسال باید وام بگیرد که بتواند قراردادش را تمدید کند. سال دیگر باید پول قرض بگیرد که قسط قبلی و افزایش قیمت جدید را پرداخت کند. سال بعدی باید خانه‌اش را کوچک‌تر کند. سال بعدی لابد باید کلیه‌اش را بفروشد!»

«احسان» که حدوداً سی و سه ساله و ساکن شرق تهران است می‌گوید: «واقعیت این است که اگر زوج‌های جوان در قشر متوسط تا چهار پنج سال پیش خانه نخریده باشند، احتمالاً دیگر نمی‌توانند از زندگی اجاره‌نشینی فاصله بگیرند.»

این مرد جوان که روی ماشین کار می‌کند و به نظر می‌رسد درآمد اصلی خود را از تاکسی‌های اینترنتی به دست می‌آورد گلایه می‌کند: «خانه‌مان هر سال کوچکتر و قدیمی‌تر می‌شود. این بار به یک خانه در طبقه سوم بدون آسانسور ناچار شدیم اما می‌دانید؟ نکته عجیب این است که هرچه قدر انتظارمان را کم کنیم باز هم زورمان نمی‌رسد. حالا هم من و هم همسرم کار می‌کنیم تا شاید درآمد دو نفره‌مان کفاف زندگی را بدهد.»

این زوج که پنج سال است ازدواج کرده‌اند، فرزندی ندارند: «فکر می‌کردیم بعد از تمام شدن درس همسرم بتوانیم بچه‌دار شویم اما پیدا کردن خانه با فرزند خیلی سخت‌تر است. خیلی صاحب‌خانه‌ها مخصوصاً ملک‌های کوچک زیر هفتاد متر، خانه‌شان را فقط به زوج بدون فرزند اجاره می‌دهند یا به ازای هر فرزند مبلغی به رهن یا اجاره اضافه می‌کنند!»

«داوود» که یکی از مستاجران مرکز شهر است در گفتگو با مهر می‌گوید: «صاحبخانه سرم منت گذاشته و گفته با ۴۰ درصد افزایش قیمت می‌توانم قرارداد را تمدید کنم اما یک ماه دیگر، افزایش نرخ زیر ۵۵ درصد نخواهد بود.»

او که دو فرزند ۷ و ۹ ساله دارد بنگاه‌های املاک را مقصر می‌داند: «صاحبخانه می‌رود از املاکی قیمت می‌پرسد و املاکی‌ها از حالا قول می‌دهند تا یک ماه دیگر افزایش قیمت‌ها به حدود هفتاد درصد می‌رسد. یک ماه دیگر شصت درصد قیمت‌ها را بالا می‌برند و اگر کسی هم چیزی بپرسد می‌گویند تازه قرار بود هفتاد درصد گران شود!»

او می‌گوید: «بازار مسکن خیلی بی‌رحم شده است. صاحبخانه‌ها و املاکی‌ها دست به دست هم داده‌اند و هیچکس جلودارشان نیست. صاحب‌خانه من چند واحد مسکونی در تهران دارد؛ با اینکه سن و سالی ندارد و هنوز زیر پنجاه سال دارد کار نمی‌کند و فقط از طریق اجاره‌بهایی که دریافت می‌کند زندگی‌اش را می‌چرخاند. داشتن ملک مسکونی، تجارت شده و حالا برای خیلی‌ها محل ارتزاق شده است. البته اقتصاد ما این روش مسموم را به زندگی مردم تزریق کرده ولی همه اینها قشر متوسط و زوج‌های جوان را نابود می‌کند.»

مستاجران خوش‌شانس کدامند؟

بازار مسکن به وضعیتی دچار شده که مستاجران، خودخواسته و به ناچار اجازه می‌دهند بر سرشان کلاه برود، همان کلاهی که تا می‌خواهند از دست خلاص شوند یک سال دیگر هم سر آمده و زمان تمدید قرارداد رسیده و باید خوش‌اقبال باشند که کلاه جدیدی که قرار است بر سرشان برود اندازه‌شان باشد و ناچار نباشند دنبال خانه جدید بگردند.

چرا کلاه؟ چون در این ایام سرمایه‌داران و صاحب‌خانه‌ها و البته بنگاه‌ها معاملات مسکن بهتر می‌توانند کیسه خود را پر کنند و این جیب مستاجران است که از پس‌انداز ناچیز یک سال خالی می‌شود. چه بسا دیده و شنیده شده صاحب خانه‌هایی منزل خود را خالی و بدون استفاده گذاشته‌اند تا در پیک شلوغی به بنگاه بسپارند یا در دیوار آگهی بزنند.

قربانیان چرخه تورم، چهار دهکی هستند که دیگر نه تنها پس‌انداز برای خرید خودرو یا مسکن برای‌شان آرزو شده بلکه حتی نمی‌توانند مطمئن باشند که سر موعد قرارداد، توان تمدید خانه‌هایشان را در سال جدید دارند.

در حالی که خانه‌های کوچک و بزرگ زیادی در تهران و کلان‌شهرها خالی هستند و قانون اخذ مالیات هم نتوانسته طمع صاحب‌خانه‌ها شکست دهد. در حالیکه هنوز حدود ۶۰ هزار ملک خالی وارد چرخه عرضه و تقاضا نشده‌اند، بسیاری از مردم به دلیل افزایش قیمت‌ها به تدریج ناچار می‌شوند برای زندگی حاشیه‌نشینی و شهرک‌نشینی‌های اطراف شهرها را انتخاب کنند.

کلاه مستاجران پس معرکه است

«مرتضی عزتی» کارشناس اقتصادی مدتی پیش با توجه به حواشی افزایش کرایه خانه گفت: «دولت حتی اگر بخواهد هم نمی‌تواند اجاره خانه را کنترل کند. اجاره خانه در ایران بدون در نظر گرفتن تورم مشخص می‌شود.»

هرچند دولت سیزدهم قرار بود با ساخت ۴ میلیون مسکن، از سخت‌تر شدن تهیه مسکن برای زوج‌های جوان و مستاجران جلوگیری کند؛ اما زور تمام راه‌کارهایی که به کار بسته به تورم افسارگسیخته نرسیده است و نگاهی به بازار مسکن دست کم در تهران نشان می‌دهد صاحب‌خانه‌ها بدون هیچ نظارت و قاعده‌ای، حداقل ۳۰ تا ۱۰۰ درصد اجارهب‌بهار را افزایش داده‌اند.

مسکن، به عنوان یکی از بی‌قاعده‌ترین حوزه‌ها به دست فراموشی سپرده شده و هر از گاهی شعار یا راهکاری غیر قابل اجرا درباره آن داده می‌شود. برای مثال سال گذشته شورای عالی مسکن که در تاریخ بیست و چهارم اردیبهشت ماه به ریاست رئیس‌جمهور برگزار شد، مصوب کرد که حداکثر نرخ افزیش اجاره بها در شهر تهران ۲۵ درصد، در کلان‌شهرها ۲۰ درصد و در سایر شهرها ۱۵ درصد خواهد بود. اما چیزی که نگذشت که در پایان بهار و آغاز تابستان ۱۴۰۲ مستاجران با نرخ‌های جدیدی مواجه شدند که هیچ رد و اثری از سقف افزایش در آنها دیده نمی‌شد.

در حال حاضر هم علیرغم آنکه با نزدیک شدن فصل جابجایی مستاجران، بوی گس گرانی همه جا را برداشته خبری از ورود دولت و مجلس برای چاره‌یابی یا چاره‌سازی نیست. بسیاری از نمایندگان مجلس در آستانه وداع از بهارستان هستند و جمع دیگری از آنها درگیر حاشیه جناح‌بندی‌های صحن و انتخاب هیئت رئیسه شده‌اند و از مسائل معیشتی مردم غافل.

کدام کاهش؟ کدام استمرار؟

با توجه به آخرین واکنش‌های دولت درباه مسکن نیز به نظر می‌رسد نگرانی چندانی نسبت به این موضوع وجود ندارد. سوم اردیبهشت وزارت راه و شهرسازی به یک گزارش رسانه‌ای واکنش نشان داد و در جوابیه‌ای به تحویل ۵۰۰ هزار مسکن تاکید شده و از اقداماتی نظیر تعیین سقف اجاره بها به عنوان دستاوردهای این وزارتخانه یاد کرده است.

بعد از آن نیز در تاریخ نهم اردیبهشت، رئیس جمهور در جلسه هیأت دولت ضمن «ابراز رضایت» از گزارشات مسئولان اقتصادی دولت درباره «کاهش تورم»، کنترل و کاهش رشد نقدیندگی و کاهش قیمت ارز، استمرار این روند را نیازمند کنترل و مراقبت ویژه دستگاه‌های مربوط دانست و در این راستا تشکیل منظم شورای اقتصاد و ستاد تنظیم بازار را ضروری دانست.

نکته قابل توجه این است که در دنیایی موازی، شرایط اجاره مسکن برای قشر متوسط و ضعیف، به ویژه در کلان‌شهرها به یک بحران شبیه شده است. کسی نمی‌تواند جلودار صاحب‌خانه‌ای باشد که به ملک خود به عنوان یک کسب و کار نگاه می‌کند و می‌گوید: «این هم راه امرار معاش ماست.» سامانه‌های مختلف هم نتوانسته‌اند مقابل بنگاه‌ها یمعاملات املاک بایستند.

در چنین شرایطی خبری از افزایش حقوق متناسب با گرانی مسکن هم نیست و کلاه کارگران و کارمندان بیش از همیشه پس معرکه است. تمام اینها باعث شده سبک‌های جدیدی از زندگی در جامعه بروز پیدا کند و آگهی‌های عجیب و غریب در فضای مجازی کم کم به یک موضوع عادی تبدیل شوند؛ اجاره پشت‌بام، اجاره زیرزمین و اجاره اتاق خواب نمونه‌هایی از این سبک زندگی جدید است.

یک اتاق خواب ۱۲ متری در محله «یافت‌آباد» واقع در غرب تهران با شرایط سرویس بهداشتی مشترک، بدون پارکینگ، بدون انباری و داخل حیاط، به قیمت ۲۰ میلیون رهن و ۴ میلیون اجاره داده می‌شود.

صاحب یک واحد ۹۰ متری واقع در مرکز شهر تهران حوالی تئاتر شهر که زیر همکف است و پارکینگ ندارد، ۷۰۰ میلیون رهن کامل به عنوان قیمت در نظر گرفته است.

اجاره یک پشت بام مسقف در جنوب تهران هم ماهانه ۵۰۰ هزارتومان اجاره دارد و ۱۵ میلیون تومان رهن.

اینها اسمش سیاه‌نمایی نیست

افزایش بی‌قاعده و دوباره نرخ اجاره بها صدای مستاجران را در شبکه‌های اجتماعی حسابی بلند کرده است و برخی از آنها در پلتفرم ایکس گلایه‌های خود را مطرح کرده‌اند. آنها با مطالبه از مسوولان، خواستار رسیدگی به وضع موجود هستند.

کاربری به نام محسن نوشته است: «اجاره و رهن خانه بسیار بالا رفته است، آیا نظارتی چیزی وجود دارد؟ کی به کیه؟ دولت و مجلس کجای قصه خوابیده‌اند؟»

فردی به اسم یاسر نیز با اشاره به اینکه مسوولان پاسخگو نیستند گفت: «اوضاع مسکن فاجعه شده است؛ اما مسوولین حاضر به پاسخگویی نیستند. من تا تیر فرصت دارم اما صاحب خانه تماس گرفته و اجاره و رهن را بالا برده است. خب ما از کجا بیاوریم؟ درست است صاحب خانه خرج دارد اما درآمد من مستاجر پس چی؟»

یک حساب کاربری به اسم مسعود از اضطراب نزدیک شدن به ماه قرار داد نوشته است: «کم کم روزهای طلایی (کمرشکن) جا به جایی مستاجران نزدیک می‌شود. کاش مسوولین فکری هم به حال مستاجران و ساماندهی اجاره خانه‌ها می‌کردند. واقعاً این چندماه برای مستاجران روزگار پر استرسی است. بنگاه‌داران که عامل اصلی گرانی مسکن هستند همیشه به نفع.... موضع می‌گیرند.»

گروهی نیز از افزایش ۴۰ تا ۵۰ درصدی اجاره خانه‌ها گفتند و سفره دل‌شان را باز کردند. کاربری در این باره نوشت: «اجاره خانه‌ها دارد کمر مستاجرها را می‌شکند. حرف هم بزنیم می‌گویند یک محله پایین‌تر برو. تحمل این وضع خیلی سخت است.»

شهاب گفت: «صاحب خانه‌مان واحد ما را برای فروش گذاشته و به من هم گفت دنبال خانه باشم.الان رفتم بنگاه تا قیمت خانه‌ها دستم بیایید الان فقط می‌توانم بگویم چه جالب! ۸۰ متر خانه قدیمی ساز را ۲۰۰ میلیون تومان پیش و ماهی ۱۸ میلیون اجاره گذاشته‌اند. همان منطقه ۱۸ ای که آقا رییسی تشریف آورده بودند.»

کاربر دیگری به نام مستور نوشت: «اجاره خانه را با درآمد و حقوق‌ها که می‌سنجم، مستاجر نه تنها جای پیشرفت ندارد بلکه حق زندگی هم ندارد…»

نوید گفت: «قرارداد خانه را تمدید کردم. تا امسال ده تومان اجاره خانه می‌دادم؛ از اردیبهشت باید ۱۵ تومان بدهم. تازه از صاحب خانه هم بابت انصافش ممنون هستم اما حقوق من چند درصد افزایش داشته است؟ بله، ۲۰ درصد.»

مصطفی هم یادآوری کرد که با قیمت‌های رهن و اجاره کنونی چند سال قبل می‌شد خانه خرید. او گفت: «وضعیت قیمت خانه برای اجاره افتضاح شده است به گونه‌ای که با قیمت ودیعه اجاره خانه در هر منطقه کمتر از ۵ سال پیش می‌توانستی خانه بخری.»

کاربر دیگری به نام محمدرضا نوشت: «برای اجاره یک واحد ۷۱ متری ده سال در محله مشیریه (جنوب شرقی) تهران، شما باید ۱۸۰ میلیون پول پیش جور کنید و ماهانه ۹ میلیون تومان پول اجاره بدهید. حقوق یک کارگر حدود ۱۳ میلیون تومان است. رفت و آمد، خورد و خوراک، بهداشت و درمان و… چه می‌شود.» این کاربر در یک پی‌نوشت تاکید کرد: «اینها اسمش سیاه‌نمایی نیست!»

یک حساب کاربری دیگر به اسم آذر نوشت: «ما اقشار پایین و کارمند و مزدبگیر و کارگر، هر سال از یک آرزوی‌مان کم کردیم تا بتوانیم ادامه بدهیم. از خانه و ماشین شروع شد؛ تا طلای عروسی و اجاره خانه کوچک‌تر و جهار کمتر.»

سیاست فرزندآوری؛ معیشت فرزندنیاوری

با توجه به آنچه کارشناسان و سیاست‌گذاران کشور اعلام کرده‌اند، خانواده‌های ایرانی به ویژه زوج‌های جوانی که فرزند ندارند یا تک فرزند هستند، باید به فرزندآوری تشویق شوند. میانگین سنی جمعیت کشور در وضعیت نگران‌کننده‌ای است و شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور در راستایی باشد که سیر نزولی جمعیت جوان کشور را متوقف کند.

اما به نظر می‌رسد شرایط معیشتی فعلی به ویژه در کلان‌شهرها اوضاع را به سمتی می‌برد که زن و شوهر هر دو ناچارند برای گذران زندگی شاغل باشند و باز هم آخر ماه هشت‌شان، گروی نه‌شان باشد. هرچند فرزندآوری صرفاً به اقتصاد مربوط نیست و ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی در بر دارد اما نمی‌توان انکار کرد شرایط معیشتی تاثیر قابل توجهی بر این موضوع دارد.

کد خبر 6092323

دیگر خبرها

  • این دروغ را درباره کاهش افسردگی باور نکنید
  • کشف ۶ کیلوگرم مواد مخدر در کلاله
  • (ویدئو) ماجرای سرقت لول‌های تریاک در سریال آینه عبرت | مواد مخدر آتقی واقعی بود!
  • کشف بوته‌های خشخاش در شهرستان خاتم
  • انهدام سه باند سرقت احشام در لرستان
  • کشف هروئین از معده قاچاقچیان در جهرم
  • رازگشایی از ۷ علت ابتلا به سرطان
  • شب عید املاکی‌ها، روز سیاه مستاجرها
  • بن گویر، دنده‌های شکسته، بیمارستان و سرنوشت سیاه آریل شارون!
  • انهدام ۲ باند توزیع مواد مخدر و کشف ۱۶۳ کیلوگرم تریاک در کرمانشاه