وزیر امور خارجه کشورمان با بیان این که ایران همواره با حضور نیروهای خارجی در منطقه مخالف بوده است، گفت:در موضوع افغانستان نیز ما معتقد به خروج قانونمند و حسابشدهی نیروهای خارجی هستیم؛ براساس خواست مردم افغانستان و با تحویل مسئولانه مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغانی نه به شکلی که امریکاییها خودشان بروند با طالبان مذاکره کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، محمدجواد ظریف در گفتوگو با خبرنگار "طلوع نیوز" افغانستان به سوالات مجری این شبکه تلویزیونی در مورد روابط ایران و افغانستان و برخی دیگر از موضوعات مرتبط بین دو کشور پاسخ گفت . متن این گفتوگو به نقل از سایت شبکه طلوع نیوز افغانستان به شرح زیر است: *آقای ظریف، آیا افغانستان یک کشور اشغال شده توسط
امریکا است؟ افغانستان را یک کشور مستقل میدانیم که در طول نزدیک به ۱۹ سال گذشته از کنفرانس «بن» در سال ۲۰۰۱ تاکنون دستاوردهای زیادی در حوزهی دموکراسی، حقوق مردم، حقوق زنان و حقوق اقلیتها داشته است. مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خودشان در افغانستان یک واقعیت هست و باید این واقعیت را به رسمیت بشناسیم. اینها اتفاقاتی است که افتاده، ما همواره با حضور نیروهای خارجی در منطقه مخالف بودیم. *اما کلمهی اشغال، گاهگاهی توسط مقامات ایرانی استفاده شده است؟ حضور نیروهای خارجی را ما چه در عراق، چه در افغانستان و چه در سایر کشورهای منطقه، مخل صلح و امنیت منطقه میدانیم. اما ما به جای حکومتهای این کشورها تصمیم نمیگیریم. حکومتهای این کشورها، دولتهای مستقل هستند که برای خودشان تصمیم میگیرند، تصمیم هم با مردم است. ایران کمکی به حضور آمریکا در افغانستان نکرد *شما کمک کردید به این حضور در « بن » ۲۰۰۱، خودتان حضور داشتید در کنفرانس بن، کمک کردید که امریکا بیاید به افغانستان؟ نه، ما کمک به حضور امریکا نکردیم، کمک به استقلال و ایجاد یک حکومت دموکراتیک در افغانستان کردیم. اولاً که کنفرانس بن بعد از حضور امریکا در افغانستان بود و بعد از مقابلهی مردم افغانستان و اتحاد شمال با کمک امریکا و با کمک ما در مقابل حکومت قبلی. حکومتی که سازمان ملل متحد آنرا به رسمیت میشناخت توانست برگردد به کابل. اما آنچه که در بن اتفاق افتاد، در واقع ما کمک کردیم به گروههای مختلف افغانی که بتوانند یک آیندهی دموکراتیک را برای افغانستان شکل بدهند. شاید نکتهی شما این باشد که دو کنشگر مهم در کنفرانس بن، ایران و ایالات متحده بودند که در مورد یک آیندهی دموکراتیک برای افغانستان با رهبران گروههایی که آنجا حضور داشتند، همکاری میکردند. سیاست ایران هیچگاه در برابر افغانستان تغییر نکرده است *پس از کنفرانس بن، شورای امنیت سازمان ملل حضور نیروهای خارجی به شمول امریکا را در افغانستان تایید کرد که تا اکنون در کشور است. پس ازشهادت (سردار) قاسم سلیمانی در سال گذشته، آیا سیاست ایران در برابر افغانستان تغییر جدی کرده است؟ سیاست ما هیچگاه در برابر افغانستان تغییر نکرده، سیاست ما همیشه این بود که ما حامی
دولت و مردم افغانستان هستیم. معتقدیم که باید همهی گروههای افغانی در مورد آیندهی افغانستان تصمیم بگیرند و این سیاست، سیاست نظام هست نه سیاست بنده بود، نه سیاست مرحوم شهید سلیمانی. البته این را من باید تاکید بکنم که نقش شهید سلیمانی در برقراری دموکراسی در افغانستان در کنفرانس بن، اگر از من بیشتر نبود، کمتر نبود. ترور شهید سلیمانی، خروج امریکا از منطقه را تسریع کرد *شما پس از ترور (سردار) قاسم سلیمانی گفتید که امریکا باید از منطقه بیرون شود ما همیشه این را گفتیم. گفتیم ترور شهید سلیمانی خروج امریکا از منطقه را تسریع کرد. کما اینکه دیدیم در عراق، پارلمان عراق رأی داد به ضرورت خروج نیروهای امریکایی. معتقد به خروج قانونمند و حسابشدهی نیروهای خارجی از افغانستان هستیم *در افغانستان هم چنین میخواهید؟ در افغانستان ما معتقد به خروج قانونمند و حسابشدهی نیروهای خارجی هستیم. براساس خواست مردم افغانستان و با تحویل مسئولانهی مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغانی نه به شکلی که حالا امریکاییها خودشان بروند با طالبان مذاکره کنند. *در رابطه با حضور امریکا در افغانستان فکر نمیکنید این موضوع به امنیت ملی ایران هم کمک کرده است؟ فکر نمیکنیم. ما این برداشت را نداریم. ببینید، حضور خارجی در هر جایی باعث میشود که یک احساسات داخلی ایجاد شود که این احساسات داخلی را تندروها و افراطگرایان از آن استفاده میکنند برای اهداف تروریستی. این یک واقعیت بوده، ما در عراق دیدیم، ابومصعب زرقاوی در عراق بعد از این ایجاد شد. حضور امریکا در افغانستان باعث جریحهدار شدن احساسات گروههایی در افغانستان شد که توسط داعش، توسط القاعده و توسط تحریک طالبان مورد سوءاستفاده قرار گرفت. *شما در زمان طالبان که هشت همکار شما را در مزارشریف به همراه یک خبرنگار کشتند ،سفارت نداشتید، اما در ۲۰ سال گذشته در افغانستان نقش فعالی دارید ما در زمان طالبان با دولت مرحوم استاد ربانی رابطه داشتیم که سازمان ملل متحد ، دولت استاد ربانی را بهعنوان دولت رسمی افغانستان میشناخت و ما هم با آن دولت رابطه داشتیم و بسیار هم در افغانستان فعالانه با اتحاد شمال، یعنی با دولت قانونی افغانستان همکاری میکردیم. *همکاری امنیتی بر ضد طالبان؟ ما با دکتر عبدالله که در آن زمان وزیر خارجهی دولت بود، تنگاتنگ رابطه داشتیم. من قبل از اینکه بروم به کنفرانس بن، در تهران با آقای دکتر عبدالله ملاقات کردم و نظرات دولت قانونی افغانستان را از آقای دکتر عبدالله شنیدم و بر اساس آن من به کنفرانس بن رفتم. لذا رابطهی ما با دولت قانونی افغانستان همواره بوده و در ۲۰ سال گذشته هم خوشحالیم که دولت قانونی افغانستان براساس یک مبنای دموکراتیک و رعایت حقوق مردم تشکیل شد، همواره نقش فعالی را داشتیم چه در کنفرانس بن، چه در کنفرانس توکیو و چه در افتتاح راه آهن خواف-هرات که آخرین دستاورد ما از این روابط بود. *کار خیلی خوبی بود واقعا. وعده مشترک شما با امریکا در افغانستان چیست؟ ما موضع خودمان را داریم. حالا نمیدانیم واقعاً موضع امریکا در افغانستان چیست؟ اگر موضع امریکا در افغانستان آن است که در گفتوگوهایشان با طالبان و توافقشان با طالبان منعکس است، حتماً ما با آن موضع متضاد هستیم. آن اقدام را اقدام خطرناکی میدانیم. نه به نفع مردم افغانستان، فقط یک اقدام داخلی برای امریکا برای خروج. ولی اگر بخواهید اشتراک مواضع ایران را بگیرید، موضع ما مشخص است. موضع ما این است که باید مردم افغانستان آیندهی خودشان را تعیین بکنند به شمولطالبان. *امریکا نیز همین را میگوید! ما هیچوقت نرفتیم با یک گروه خارجی راجع به
آینده افغانستان تصمیمگیری بکنیم. امریکا این کار را کرد. *سر جزئیات رابطهی شما با گروه طالبان هم موارد زیادی است حتماً ما با گروه طالبان کار میکنیم اما نه اینکه برویم با آنها در مورد آیندهی افغانستان تصمیمگیری بکنیم و قرارداد امضا بکنیم. طالبان راهحل آیندهی افغانستان نیست، بلکه بخشی از راه حل است *جزئیات واضح نیست که چه میگویید واقعا؛ اما سوالاتی زیادی من دارم. تعریف شما از طالب چیست؟ طالب تروریست است؟ طالب یک گروه شورشی است؟ چه تعریفی دارد ایران از گروه طالبان؟ همانطور که شما اشاره کردید، طالبان قبل از اینکه کسی دیگر را کشته باشند- هشت نفر از همکاران من را کشتند و شهید کردند. لذا تعریف ما این است که طالبان اقدامات تروریستی زیادی کردند. اما اینکه ما بگوییم طالبان تروریست است، طالب بالاخره یک گروهی هست در داخل افغانستان که اقدامات تروریستی داشته و امروز هم ضروری است که طالبان بهعنوان یک بخشی از راهحل آیندهی افغانستان باشد نه راهحل آیندهی افغانستان. *اما طالب بهعنوان یک گروه، نزد شما گروه تروریستی نیست؟ ببینید، طالبان اقدامات تروریستی بسیار انجام داده است. اینکه طالبان یک گروه تروریستی هست یا نه، در قوانین ما هنوز طالبان را از گروه تروریستی خارج نکردیم. در قوانین ما کما اینکه در قوانین ملل متحد بوده است. ما تابع ملل متحدیم. طالبان در آینده یک واقعیت است *پس برای ایران، طالبان یک گروه تروریستی هست؟ همانطور که شورای امنیت ملل متحد تصمیم میگیرد، ما همان رفتار را داریم. اما معتقدیم که طالبان در آینده یک واقعیت است. من میخواهم دو تا واقعیت را اشاره بکنم. ببینید ما دو تا واقعیت در افغانستان داریم؛ طالبان یک واقعیت است. اما آنچه که در ۱۹ سال گذشته در افغانستان اتفاق افتاده، دستاوردهایی که مردم افغانستان دارند، دموکراسی، حقوق اقلیتها، حقوق زنان اینها هم واقعیت است. شاید هم کلانتر از طالبان. اینکه طالبان بگوید من اینقدر خاک افغانستان را در اختیارم است، بنابراین باید آیندهی افغانستان را من تعیین کنم، طالبان نمیتواند بدون در نظر گرفتن واقعیتی که در ۲۰ سال گذشته در افغانستان اتفاق افتاده است، ادعا کند که ۲۰ سال گذشته وجود نداشته است. جنایت طالبان را نه بخشیدهایم و نه فراموش کردهایم *در رابطه با آینده طالب و افغانستان سوالاتی از شما خواهیم داشت. شما اشاره کردید به کشته شدن هشت همکار شما در مزار شریف، آیا از طالب انتقام میگیرید یا بخشیدهاید؟ نه بخشیدهایم و نه فراموش کردهایم. اما اینکه انتقام بخواهیم بگیریم، ما همان زمان تصمیم گرفتیم. شما یادتان هست که نیروهای ما در مرز مستقر شدند. امکان یک درگیری وجود داشت. دولت ایران تصمیم گرفت که این چنین درگیری حتماً به ضرر مردم افغانستان خواهد بود و فقط به ضرر طالبان نخواهد بود. لذا ما از درگیری صرف نظر کردیم و از انتقامگیری هم صرف نظر کردیم. اما اینکه ببخشیم یا فراموش کنیم، نه! یک دردی هست داریم و بهخاطر مردم افغانستان تحمل کردیم. ما همان زمان اگر میخواستیم انتقام بگیریم باید اقدام نظامی میکردیم و آن اقدام نظامی را مضر برای مردم افغانستان میدانستیم و برای مردم ایران. *نزدیکی امریکا و طالب به ضرر ایران است؟ آن چیزی به ضرر ایران و افغانستان است که امریکا بنشیند با طالبان توافق امضا کند و بخواهد آن توافق بر مردم افغانستان تحمیل شود. *آن را ما از مقامات افغانی پرسیدیم. از رییس جمهور افغانستان، اما میخواهیم موضع ایران را بدانیم. موضع ما هم همین است. موضع ما این است که امریکا باید تسهیلکنندهی گفتوگوهای بینالافغانی باشد نه به جای افغانها با یک گروه تماس بگیرد و به توافق برسد و کار را به جایی برساند که آن گروه هیچ مبنایی را جز توافق خودش را با امریکا بهعنوان مبنا نپذیرد. به طالبان جنگ افزار نمیدهیم *شما هم رابطهی با طالبان دارید. تایید هم کردید اما مقامات افغان به شمول رییس قبلی اردوی افغانستان در ۲۰۱۷ ادعا کرد که شما ( ایران) به طالبان جنگافزار میدهید، آموزش میدهید و زخمیهای شان را درمان میکنید، شبیه آی اس آی ما حتماً هیچیک از این سه کار را انجام نمیدهیم. جنگافزار نمیدهیم، زخمیهای طالبان را درمان نمیکنیم اما با طالبان گفتوگوی جدی داریم. من شخصاً با "ملا برادر" در تهران ملاقات کردم. کما اینکه دیگر مقامات بینالمللی یا در دوحه یا در پایتختهای خودشان با هیأت طالبان دیدار کردهاند. ما بالاخره در مناطقی بزرگی از مرز مشترک ایران و افغانستان، متاسفانه دولت افغانستان استقرار ندارد و ما موظفیم که از مردم خودمان دفاع بکنیم. *شریکتان طالب است؟ اون طرف مرز همسایه مستقیمتان، طالب است؟ طالبان حضور دارد. حالا نمیدانم چه میخواهیم اسماش را بگذاریم. *رابطه امنیتی پس دارید؟ ما تمامی تبادلات مان را و گفتوگوهایمان را با طالبان به اطلاع دولت افغانستان رساندیم. در بسیاری مواردی که دولت افغانستان با آنها نیاز داشتند؛ کمک کنیم، کمک کردیم. در سفر اخیر آقای دکتر عراقچی، کاملا تشریح کردیم آنچه را که انجام شده است. *چه است؟ چه انجام دادید با طالب؟ مثلاً خواستههایی دولت افغانستان از ما داشت. آنها را منتقل کردیم به طالبان. *میانجی هستید بین طالبان و افغانستان؟ نه میانجی نیستیم. ما یک همسایهایم که برای ما افغانستان مهم است. آیندهی افغانستان مهم است و آیندهی افغانستان را با همین شکلی که گفتم میخواهیم. *شما اگر از روند صلح افغانستان حمایت میکنید که گفتید میکنید، چرا در نشست ۱۲ سپتامبر که همتایان شما از سراسر جهان شرکت کردند، شرکت نکردید؟ ما قبل از آن نشست بیانیهی دادیم برای حمایت از روند صلح در افغانستان. *اعتراضیه بود بیشتر. اعتراض کردید از مدیریت امریکا نه. به مدیریت امریکا اعتراض کردیم. من گفتم ما سیاست امریکا را در این زمینه قبول نداریم. *هیچ کشور دیگر دنیا اعتراض نکرد! آنها نظر خودشان را دارند. همانطور که عرض کردم ما به نظر دولت افغانستان احترام میگذاریم. ترامپ، افغانستان را فدای اهداف انتخاباتیاش کرد *دولت افغانستان با دنیا بود، شرکت کرد و دوست شما آقای عبدالله در آن جلسه بود. درست است. من با آقای دکتر عبدالله هم قبل از آن جلسه صحبت کردم و هم بعد از آن جلسه صحبت کردم. بیانیه دادیم در حمایت از آن. اما ما با یک برنامهی انتخاباتی ایالات متحده حتماً در آن شرکت نمیکنیم. آن برنامه با حضور آقای پمپئو تبدیل شد به یک برنامه انتخاباتی و از نظر ما در واقع آقای ترامپ افغانستان را فدای اهداف انتخاباتیاش کرد و ما در آینده خواهیم دید که چه ضرر بزرگی به افغانستان زد. *یک سوال دیگر دارم در رابطه شما با طالبان. ملا اختر منصور، رهبر پیشین طالبان پیش از کشته شدنش در ایران بود. چرا؟ من گفتم ،ما هیچگاه نگفتیم که ما با طالبان ارتباط نداریم. آقای ملا برادر هم آمد ایران و با وزیر خارجهی ایران ملاقات کرد. به همان دلیل ایشان هم در ایران ملاقاتهایی ممکن است با مسئولین ما داشته باشد. این را ما هیچوقت مخفی نکردیم، دولت افغانستان هم اطلاع دارد. *این پیش از شورای مذاکرات صلح است بله، درست است. همه، پیش از شروع مذاکرات با طالبان رابطه داشتند. خیال میکنید رابطهی ایالات متحده با طالبان از مذاکرات شروع شد؟ *نخیر. اما خیلی کم میدانیم که آقای ملا اختر منصور چه میکرد واقعا؟ چه کمک کرد به پروسه صلح؟ البته آن سفر تا جایی که من میدانم، یک عبوری بود با اسم مستعار. *عبور دو ماهه؟ این را من دیگر اطلاع ندارم. *شما دیداری با او نداشتید؟ نه. اولین طالبانی که من دیدم در زمانی بود که من بهعنوان میانجی بین اتحاد شمال و طالبان در کنفرانس اسلامی آن وقت در جده بودم و هیأت طالبان را من آنجا ملاقات کردم. فکر کنم وزیر اطلاعاترسانی طالبان بود، این اولین ملاقات من با طالبان بود. دومین ملاقات من با طالبان با ملا برادر در تهران بود. طالبان در ایران مقری ندارد *طالبان در ایران خانه دارند؟ مقامات طالبان؟ در مشهد در زاهدان؟ من از چنین چیزی اطلاع ندارم. ممکن است افرادی که با طالبان ارتباط داشته باشند، در ایران رفتوآمد داشته باشند اما اینکه در ایران مقر داشته باشند، یا قرارگاهی داشته باشند حتماً چنین چیزی وجود ندارد. *چیزی به نام شورای مشهد و کمیته زاهدان. من هم اینها را شنیدم ولی ما واقعیت از این خبر نداریم. *اطلاعات ندارید یا رد میکنید که وجود ندارد؟ ما سه میلیون افغان یا شهروند افغانستانی در ایران داریم. *عین این جواب را پاکستانیها هم میدهند نخیر، ببینید شما نوع رابطهای که ما با طالبان برقرار کردیم، گفتم به چه دلیل است. ما نه طالبان را ایجاد کردیم، نه طالبان را شناسایی کردیم. در زمانی که طالبان حکومت تشکیل دادند در افغانستان، سه کشور شناسایی کردند یادتان هست، پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان. ما این کار را نکردیم و لذا ارتباط مان با طالبان یک ارتباط ضروری بهخاطر حضور طالبان در کنار مرزهای مان [است]. *در مذاکرات صلح در دوحه، طالبان یک موضع جالبی در برابر فقه جعفری گرفتند، خبر یا آگاه شدید؟ ما شنیدیم که طالبان فقه جعفری را بهعنوان یک گروه اقلیت مذهبی مطرح کردند. *قابل نگرانی است برای شما؟ حتماً قابل نگرانی است. *تشریح کنید، چطور؟ بهخاطر اینکه مجموعهی جهان اسلام مخصوصاً بر اساس مقررات قانون اساسی کنونی افغانستان، مجموعهای فقهای اسلامی در افغانستان بهعنوان مذهب رسمی هستند و اینکه طالبان بخواهند با شیعیان بهعنوان یک اقلیت مثل مسیحیان یا بوداییان برخورد بکنند، خلاف موازین اسلامی از نظر همهی افراد معتقد به یک روش اسلامی برای حکومت [است]. *حالا اقدامی هست از طرف ایران برای چنین موضعی؟ این مسئولیت مردم افغانستان است. ما نظر خودمان را داریم، اما مردم افغانستان هستند که باید در مورد آیندهیشان تصمیم بگیرند. *در نیت طالبان در صلح شک دارید؟ من برداشتم این است که طالبان مایل به صلح براساس مبانی خودش است. صلح یعنی رسیدن به تفاهم با همه وگرنه میشود پیروزی در جنگ. پیروزی در جنگ با صلح دو تااست. من فکر میکنم باید طالبان دنبال صلح باشند. صلح یعنی پذیرش واقعیات کنونی، پذیرش دیدگاه همهی طرفها. نه اینکه بگوییم هروقت همهی طرفها آمدند و به ما تسلیم شدند آن وقت صلح میشود. *فکر میکنید این نیت را دارند یا شک دارید؟ من در مورد نیت اولشان که دوست دارند همه طبق روش آنها عمل بکنند، مطمئنم. در مورد اینکه آمادگی دارند با بقیه همراهی کنند، امیدوارم، ولی اطمینان ندارم. در گفتن مواضعمان با کسی رودروایستی نداریم *نگفتید به مهمانتان آقای برادر؟ هم آنوقت گفتیم و هم اگر دوباره ببینمشان خواهیم گفت. جمهوری اسلامی یک خاصیت دارد و آن این است که ما در گفتن مواضعمان با کسی رودروایستی نداریم. یک ابتکار منطقهای میتواند برای افغانستان بسیار مفید باشد *کدام فرایند بینالمللی ممکن است صورت بگیرد که ایران بخشی از آن باشد؟ ما معتقدیم که یک ابتکار منطقهای میتواند برای افغانستان بسیار مفید باشد. ببینید ما در ۶+۲ شرکت کردیم که مبنایش همسایگان افغانستان بود، البته کشورهای دیگر هم بودند. ما نمیپذیریم که دیگران تصمیم بگیرند و ما در حاشیه برویم و برای تصمیمات آنها مهر امضا ایجاد بکنیم و آن را تایید بکنیم. ما معتقدیم که اولاً هر ابتکار منطقهای باید خود افغانستان در آن حضور داشته باشد، نمیتواند یک ابتکار منطقهای بدون حضور افغانستان شکل بگیرد. باید محوریت صلح در افغانستان خود افغانستان باشد. نباید دیگران از بیرون برای افغانستان تصمیم بگیرند. همسایگان نزدیکترین کشورهایی هستند که از وضعیت افغانستان یا ضرر میبینند یا سود میبرند. یعنی از مواد مخدر گرفته تا بحث آوارگان، تا بحث ناامنی در افغانستان، این همسایگان هستند که اولین خطر متوجه آنها میشود. لذا همسایگان باید حلقهی اصلی باشند. یعنی مرکزیت خود دولت افغانستان- حلقهی اصلی همسایهگان و حلقهی بعدی کسانی که میخواهند کمک بکنند. ما در چنین فرایندی حتماً حضور خواهیم داشت. با قطر گفتوگوهای بسیار خوبی در مورد آیندهی افغانستان داریم *از میزبانی قطر در روند جاری استقبال میکنید؟ درست است؟ ما با قطر روابط بسیار خوبی داریم. در یک چارچوب مناسب حتماً آمادگی داریم که با قطر همکاری کنیم. همین امروز هم ما با قطر گفتوگوهای بسیار خوبی در مورد آیندهی افغانستان داریم. وقتی هم که من میخواستم این ابتکار منطقهای را شروع بکنم، از اولین کسانی با او تماس گرفتم وزیر خارجهی قطر بود. *افغانها را هم خبر کردید؟ بله. اصلاً من بعد از تماس تلفنی با آقای "اتمر "و هماهنگی با ایشان که من میخواهم این کار را بکنم، شروع کردم و کماکان هم آقای اتمر برادر بسیار خوب و دوست قدیمی من از زمانی که مشاور امنیت ملی بودند، با ایشان ما هماهنگی تنگاتنگ داریم برای ابتکار منطقهای و من میتوانم بگویم که این ابتکار مشترک من و آقای اتمر است. *افغانها میپرسند که از یک طرف که شما میگویید امریکاییها باید بیرون شوند. از طرف دیگر میگویید که باید مسئولانه بیرون شوند. از طرف دیگر میگویید که طرفدار صلح هستید اما در جلسه شرکت نمیکنید. از طرفی میگویید که جمهوریت و قانون اساسی مهم است اما با طالبان رفتوآمد دارید. اصلاً سوال این است که سیاست ایران چه است؟ کی تصمیم میگیرد؟ در اینجا طرفهای مختلفی هست؛ قدس است، سپاه است، اطلاعات است، شما در وزارت خارجه هستید، تعیین کنندهی اصلی سیاست ایران در قبال افغانستان کی است؟ سیاست خارجی هر دولتی در یک اجماع ملی شکل میگیرد. در افغانستان هم شما شورای امنیت ملی دارید، رییس جمهور دارید، وزیر خارجه دارید، مسئولان دیگر دارید، ولی نهایتاً یک سیاست خارج میشود. در ایران هم همینطور است. سیاست ما آنچه هست که من عرض میکنم. اینکه کنشگران مختلفی در سیاست ایران حضور دارند، حتماً حضور دارند. *حضور بسیار گسترده و جدی دارند؟ بلی، حتما حضور بسیار جدی و گسترده دارند. افغانستان همسایهی ما است. ما تا مرز یک جنگ بعد از حملهی طالبان به کنسولگری مان پیش رفتیم. لذا موضوع کم اهمیتی نیست. شما به همه اشاره نکردید، در بحث افغانستان از وزارت نیروی ما نقش دارد که رییس کمیسیون مشترک هست، تا وزارت کشور ما که مسئول مهاجرین افغانستان است تا وزارت علوم ما که ۲۳ هزار دانشجوی افغانی دارد تا وزارت آموزش و پرورش ما که ۴۸۰ هزار دانشجوی افغانی دارد. یعنی همه هستند. اما سیاست جمهوری اسلامی با همه آن ابعادی که شما گفتید این است که آیندهی افغانستان را باید مردم افغانستان با حضور همه تشکیل بدهند. طالبان قسمتی از آیندهی افغانستان است نه آیندهی افغانستان. *ولی همه در نشست بودند، ولی ایران نه ! آن به دلیل این بود که ما با روش امریکا مخالف بودیم و کماکان هم هستیم. دوباره هم اگر بگذارند شرکت نمیکنیم. *حتی اگر افغانها بخواهند؟ ببینید، ما حامی افغانستان هستیم. حالا شاید کشوری که با زبان صریح میگوید جمهوری اسلامی افغانستان باید مبنای آینده باشد، باید دستاوردهای ۲۰ سال گذشته افغانستان مبنا باشد، ایران است و این یعنی اینکه ما صددرصد در کنار مردم و دولت افغانستان ایستادیم. دیگران اینطور نیستند. *پس شما رد میکنید که در ایران یک حکومت و دو بازیگر است؟ یا یک بازیگر و دو سیاست؟ حتما ما یک سیاست داریم و سیاست همانی است که به شما گفتم. یعنی بنده در مورد طالبان عرض کردم چرا ما با طالبان ارتباط داریم. وقتی هم که ما با حکومت هستیم، با حکومت مذاکره میکنیم، با دولت افغانستان مذاکره میکنیم، همهی ما حضور داریم. یعنی در بحثهایی دوستان سپاه هستند، در بحثهایی دوستان وزارت اطلاعات هستند. *آقای سلیمانی در عراق چه میکرد؟ آقای سلیمانی در عراق کمک میکرد به دولت عراق در مبارزه با داعش و در مبارزه با افراط. به دولت عراق کمک میکرد و برای همین هم هست روزی که ایشان در عراق شهید شد، در مسیر رفتن به دیدار نخستوزیر عراق بود. آقای عادل عبدالمهدی اعلام کرد که ایشان مهمان من بود و میآمد که من را ببیند. امکان ندارد فرمانده قدس ما، وزیر اطلاعات ما و دیگر مسئولی از ایران به عراق برود، با نخستوزیر عراق دیدار نکند. *اما معاون سابق قدس آقای اسماعیل قاآنی به افغانستان آمد رفت به بامیان، با والی بامیان دیدار کرد، والی بامیان فکر میکرد معاون سفیر میبیند؟ آقای قاآنی بالاخره یک شخصیت معروف هست. با دوستان افغانی ارتباط داشته و دارد و در آینده هم خواهد داشت. مسئولین افغانستان ایشان را میشناسند و با ایشان هم ارتباط دارند و بعضا وقتی تهران تشریف میآورند با ایشان ملاقات میکنند. ما هم تشویق میکنیم این ملاقات را. فکر میکنیم که خوب است ما با همهی افغانستان ارتباط داشته باشیم و این ارتباط، ارتباط بسیار مهمی است. به نظر من همانطور که گفتم نقش سردار شهید سلیمانی با استاد شهید ربانی برای آیندهی افغانستان در کنفرانس بن شاید از نقش ما که در سالن بودیم، بیشتر بود. *فکر میکنید با بازگشت طالبان به افغانستان این کشور به دست یک گروه تروریستی ضد ایران میافتد؟ ما معتقدیم که آیندهی افغانستان باید در اختیار مردم افغانستان و با حضور همهی گروهها باشد. ما معتقد نیستیم که طالبان به تنهایی توان حکومت در افغانستان را داشته باشد یا افغانستان بتواند به دههی ۹۰ برگردد. *در رأس حکومت اگر باشد؟ این تصمیمی است که مردم افغانستان باید بگیرند. من به جای مردم افغانستان ،رییس جمهور افغانستان را تعیین نمیکنم. هیچکس هم در ایران همچین کاری را نمیکند. *این موضوع برای شما مشکل امنیتی نیست؟ اگر براساس دستاوردهای مردم افغانستان باشد، براساس قانون اساسی باشد و براساس جمهوری اسلامی در افغانستان باشد ما به انتخاب مردم افغانستان احترام میگذاریم. *چرا افغانها را برای جنگ به سوریه میفرستید؟ ما کسی را به سوریه نمیفرستیم. این را ما کاملاً روشن کردیم. ببینید، کسی برای یک کشور دیگر نمیرود در یک کشور ثالث بجنگد. برادران ما به آنجا بهصورت داوطلب رفتند. کما از عراق رفتند، کما از جاهای دیگر رفتند. *شما تسهیل کردید، کمک دادید؟ ما کمک کردیم در سوریه برای مقابله با داعش که دشمن مشترک همهی ما است. *از یک طرف میگویید که افغانها باید خودشان تصمیم بگیرند. سلاح دادید برایشان. اولاً اینها بهخاطر اعتقادات خودشان رفتند. *دعوت کردید شما. آنها در پایگاههای خودشان، در سنگرهای خودشان پرچم افغانستان و عکس رییس جمهور افغانستان بعضاً داشتند و اینها بهترین نیروهایی هستند که اگر دولت افغانستان تمایل داشته باشد، میتوانند با توجه به سابقهی رزمشان با تروریست ها و داعش کمکی به دولت افغانستان باشند. *برای چه؟ برای مبارزه با داعش و برای مبارزه با ترور و حفظ امنیت افغانستان. *در درون افغانستان؟ هرجا که دولت افغانستان باشد. *این نیروها کجا هستند؟ خیلیهای شان مشغول زندگی عادی هستند، حالا که جنگ از اماکن متبرکه در سوریه رفع شده و بسیاری از اینها برگشتهاند، زندگی میکنند، کار میکنند. *کجا؟ ایران؟ ممکن است ایران باشند. ممکن است ایران نباشند. *چند هزار نفر هستند؟ پنج هزار من شنیدم که ممکن است حالا کمتر از دو هزار نفرشان در سوریه باشند. *چقدر تلفات دادهاند افغانها؟ من تعدادشان را نمیدانم اما ما به خانوادههای آنها امتیازاتی میدهیم. خانوادههای افرادی که شهید میشوند، در افغانستان-برای ایدهیشان، برای آرمان شان، ما خانوادههای آنها را تحت پوشش میگیریم. *در کجای دنیا که شما پیشتر گفتید کارشناس روابط بینالملل هستید، دیدید که از مهاجر نیروی ملیشه بسازند و بفرستند به کشور دیگر؟ شما یک مفروضی میگیرید که این مفروضتان درست نیست که از مهاجر کسی ملیشه بسازد. اولاً که خیلی از آنها مهاجر نبودند، از خود افغانستان آمدند رفتند آنجا. کما این که ممکن است از جاهای دیگر هم رفته باشند. اینها که رفتند سوریه، در سوریه برای مبارزه با داعش پیوستند به نیروهای مبارزه با داعش. ما هم بدون هیچ رودروایستی از نیروهای مقاومت در برابر تروریسم، در برابر افراطگرایی حمایت کردیم. تلاش وزارت خارجه برای حل مشکل بانکی ایجاد شده برای تعدادی از افغانستانی های مقیم ایران *افغانها در این کشور (ایران) حق خریدن تلفن را ندارند، در بعضی جاها از مکتب باز ماندهاند، در جاده به گلوله بسته میشوند، به بعضی جاها نمیتوانند بروند، اما چطور میتوانند آزاد بروند به جنگ؟ بازهم مفروضهای شما خیلی درست نیست. افغانها، برادران و خواهران افغانی ما در ایران میتوانند مدرسه بروند، مدرسه بزرگسالان بروند. ۴۸۰ هزار دانشآموز ما داریم. بیست و چند هزار بزرگسال داریم که دارند آموزش مبارزه با بیسوادی میبینند مخصوصا خانمهای افغانی. ۲۳ هزار دانشجوی افغانی داریم. ما فقط ۵۰۰ دانشجوی افغانی را در دانشکدههای پزشکیمان داریم آموزش میدهیم. ما افتخار میکنیم که بسیاری از مسئولین افغانی در دانشگاههای ما درس خواندهاند. این برای ما افتخار است که در خدمت برادران و خواهران مان بودیم. اگر اتفاقی افتاده در مورد کسانی که متاسفانه برای سودجویی قاچاق انسان میکنند، دوازده نفر را در یک ماشین که چهار نفر جا دارد قرار میدهند و در اتوبانها کارهای خطرناک این قاچاق را انجام میدهند، متاسفانه اتفاقاتی میافتد. ایرانیهایی هم که ممکن است از این روش استفاده بکنند، با خطر مواجهاند. سیاست ما همواره این بوده که مهاجرین افغانی، پناهندگان افغانی و کسانیکه غیرقانونی یا قانونی در ایران هستند، از امکانات ما استفاده میکنند. حالا یک مشکلی بود که بعضی از برادران افغانی ما که در بانک صادرات حساب داشتند، نمیتوانستند کارت بانکی بگیرند. *حالا میتوانند؟ این مشکل را همکاران من رفتند ، دنبال کردند، حتی بانک مرکزی دستور داده، ما رفتیم دستور بانک مرکزی را هم گرفتیم ولی هنوز بانکها بهخاطر مقررات پولشویی مخالفت کردند. داریم میرویم شورای عالی مبارزه با پولشویی. یک مصوبهای بگذاریم فقط برای اینکه دوستان افغانی ما که حساب دارند در بانکهای ایرانی، بتوانند کارت هم داشته باشند. شما این را در نظر بگیرید که ایرانیها در خیلی کشورها نمیتوانند حساب داشته باشند، علیرغم اینکه با ویزا میروند آنجا، پاسپورت دارند همهچه دارند. *شما طرفدار استفاده از نیروهای فاطمیون در برابر داعش در درون افغانستان هستید؟ این تصمیم دولت افغانستان است. باید تحت فرماندهی دولت افغانستان، در افغانستان مقابله کنند. کما اینکه تمام کسانی که در سوریه با داعش جنگیدهاند، تحت فرماندهی واحد دولت سوریه بودهاند. ما هم تحت فرماندهی دولت سوریه کمک میکردیم. *با روی کار آمدن دولت بایدن، انتظار دارید که برجام برخواهد گشت یا مذاکرات از سر گرفته میشود؟ ما معتقدیم که سیاستی که امریکا در دوران آقای ترامپ دنبال کرد-سیاست فشار حداکثری- به اهداف خودش نرسید. این به معنای این نیست که به ما فشار اقتصادی نیارودهاند، به مردم ما فشار نیاوردهاند. چرا! مردم ما را حتی از واکسن کرونا محروم کردند. اما نتوانستند به اهدافشان برسند. آقای بایدن یا خود آقای ترامپ اگر میفهیمدند که این سیاستشان غلط است، باید سیاست را کنار بگذارند. امریکا بهعنوان عضو ملل متحد، عضو شورای امنیت موظف است قطعنامه شماره ۲۲۳۱ را اجرا بکند و آن یعنی اینکه باید تحریمها را بردارد. ایران هم اعلام کرده که اگر امریکا تحریمها را بردارد ،ما بتوانیم نفتمان را بفروشیم، پولهای مان را بتوانیم برگردانیم- آن وقت هست که ما به تعهدات برجامی مان برمیگردیم. شرایط برمیگردد به سمت شرایط عادی. *مذاکرات از سر شروع خواهد شد؟ اینها نیاز به مذاکره ندارد. اینکه شما تعهداتتان را انجام بدهید ما هم تعهداتمان را انجام میدهیم. ما مواضع مان را صریح گفتیم. به آمدن بایدن نه خوشبینم نه بدبین *خوشبین هستید با آمدن بایدن؟ من نه خوشبینم نه بدبین. این یک تصمیمی است که آنها باید بگیرند. اگر آنها چنین تصمیمی گرفتند، همانطور که عرض کردم، بیانیه در برابر بیانیه، اقدام در برابر اقدام. آنها نمیتوانند یک بیانیه بدهند ولی تحریمها سر جایش باشند و توقع داشته باشند ما اقدام بکنیم. بیانیه بدهند ما هم بیانیه میدهیم، اقدام بکنند ما هم اقدام میکنیم. به همسایهگانمان گفتهایم که در دام اسراییل نیفتند *در رابطه به نزدیکی اسراییل با عربستان و بحرین نگران هستید؟ به نظر ما یک خطر وجود دارد و آن این است که رژیم صهیونیستی بخواهد از همسایگان ما استفاده بکند برای اینکه دعوای خودش با ایران را بیاورد به این منطقه، این کار خطرناک است و این را به همسایگان مان هم گفتیم که در دام اسراییل نیفتند که جنگ را بکشانند یا دعوا یا مخاصمه را بکشانند به خاک خودشان. این خیلی خطرناک است برای آنها. این دسیسه اسراییل است، این توطئه اسراییل است. اسراییل هیچ علاقهی به کشورهای حاشیهی خلیج فارس ندارد. اسراییل به دنبال این است که از آنها سوءاستفاده بکند. ما این موضع را گفتیم. البته ما رابطهیمان را رابطهی خوب با همسایهگان میخواهیم، رابطهی خوب با کشورهای حاشیه خلیج فارس میخواهیم. به همین دلیل هم طرح صلح هرمز را پیشنهاد کردیم. *چرا روحالله زم اعدام شد؟ قوهی قضاییه ما مستقل است و دولت نقشی در تصمیم قوه قضاییه ندارد. اما تا آنجا که من خبر دارم، خبرنگار به معنای کسی است که خبر را منتقل میکند یا اظهار نظر میکند. علیالقاعده یک خبرنگار نباید آموزش ساخت «کوکتل مولوتف» در سایتش بگذارد. *شما شخصاً طرفدار اجرای این اعدام هستید؟ من بهعنوان یک شهروند ایرانی به قانون ایران ملتزمم. کما اینکه شهروند هر کشوری به قوانین آن کشور ملتزم است. کشور ایران مثل بسیاری از کشورهای دیگر، مجازات اعدام را برای سنگینترین جرمها در نظر گرفته است. ما خوشحالیم با تغییراتی که صورت گرفت، بهویژه در حوزه مواد مخدر که بیشترین تعداد مجازاتهای اعدام را ما داشتیم آستانه برای مجازاتهای اعدام بسیار بالا رفت و تعداد کسانی که باید طبق قانون اعدام شوند، بسیار کم شدند. این را من بهعنوان یک شهروند، کسی که یک زمانی حقوق بشر درس میداده است، حتما ازش استقبال میکنم. توان رییس جمهور شدن را در خود نمیبینم *تا شش ماه دیگر ایران شاهد انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود، آیا نامزد این انتخابات هستید یا خیر؟ این جواب، کوتاهترین جواب سوال شما خواهد بود؛ قطعاً خیر. *خسته شدید؟ نه، من توان خودم را میدانم و آن کار را در توان خود نمیبینم. لینک کوتاه: asriran.com/003CBO
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: ظریف
افغانستان
مورد آینده ی افغانستان
دولت قانونی افغانستان
امریکا در افغانستان
حضور نیروهای خارجی
دولت افغانستان
مردم افغانستان
ی مردم افغانستان
افغانستان تصمیم
ابتکار منطقه ای
برای افغانستان
دانشجوی افغانی
مبارزه با داعش
ی افغانستان
گروه تروریستی
جمهوری اسلامی
کنفرانس بن
ما معتقدیم
افغانستان هم
شهید سلیمانی
تصمیم بگیرند
دکتر عبدالله
ما با طالبان
۲۰ سال گذشته
سیاست ایران
شورای امنیت
حضور امریکا
داشته باشند
عنوان یک
وزیر خارجه
گفت وگوهای
رییس جمهور
بسیار خوب
یک واقعیت
آقای دکتر
افغان ها
ما معتقد
ایران هم
ملل متحد
سیاست ما
ی خودشان
ی ایران
یک کشور
رابطه ی
یک گروه
راه حل
ی دولت
ما هیچ
ما کمک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۱۵۲۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل جرأت نشان دادن خسارتهای عملیات ایران را نداشت
عملیات وعده صادق،عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر امریکا بازدارندگیاش تضمین شده است.موشکهای پر قدرت ایران دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
به گزارش مشرق، سردار غلامعلی رشید از فرماندهان عملیات «وعده صادق» در گفتوگویی مطرح کرد: دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی بر نمیگردد.
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است. شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است. یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند. چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است. یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو. یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد. عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد. در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست. در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد. دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند. عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد. مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است. وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید. رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
بــــرش
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند. بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم امریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
منبع: روزنامه ایران