ویروس کرونا استرس بانوان را افزایش داده است
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۴۱۲۰۵
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان ،در کارگاه یک روزه آموزشی ویژه مشاوران و مددکاران فرماندهی انتظامی کرمان باموضوع تاثیر کرونا برسلامت روان خانوادهها بر افزایش مهارتهای زندگی و خودمراقبتی روانی تاکید شد.
جواد کاربخش، روانشناس بالینی در این کارگاه گفت: درماههای اخیر جهان درحال گذر ازیکی از سختترین بحرانهای حوزه سلامت است و بدون تردید یکی از مهمترین تبعات همه گیری بیماری کرونا عوارض روانشناختی به جا مانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او بااشاره به اینکه یکی از سختترین بحرانهای سلامت را پشت سر میگذاریم افزود:به دلیل اینکه نمیدانیم عاقبت این بیماری چیست و آیا درمانی وجود دارد یاخیر بنابراین افراد دچار مشکلات روانشناختی شده اند.
او تصریح کرد: در زمان شیوع بیماری کرونا یکی از کارهایی که سختتر شده برای پیشگیری ازشیوع بیماری کرونا ماندن درخانه است که افراد باید برای درخانه ماندن هم برنامه ریزیهایی داشته باشند تا دچار صدمات روحی نشوند.
کاربخش گفت: چون هنوز درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد بنابراین اگر این روزها به افراد نگاهی بیندازیم حالتهای کسالت، خستگی، پریشانی، اضطراب و افسردگی را مشاهده میکنیم.
این روانشناس درادامه افزود: درزمان شیوع کرونا درخانه ماندن اعضای خانواده مشکلاتی را به وجود آورده و زندگی را دچار مشکل کرده است.
او با اشاره به اینکه دراین دوران وظایف افراد خانواده به ویژه خانمها بیشتر شده است تصریح کرد: وظایفی از جمله شست و شو، ضدعفونی کردن وسایل، رعایت بهداشت، خرید کردن با حساسیت زیاد و همین افزایش مسئولیتها باعث استرس بیشتر شده است.
کاربخش گفت: دراکثر تحقیقات صورت گرفته درصد استرس خانمها نسبت به آقایان ۶۴ به ۳۶است و برروی جامعه زنان بیشتر باید کارشود چراکه زنان نقش تعادل روانی را در منزل دارند و سلامت روان مادران مهم است.
این روانشناس بالینی اضطراب، افسردگی، وسواسهای فکری و عملی، اعتیاد اینترنتی را ۴مشکل اساسی بعد از ظهور کرونا دانست.
کاربخش افزایش مهارتهای زندگی، تاب آوری روانی و خودمراقبتی روانی را راهکارهای مهم در زمان شیوع کرونا درمنزل عنوان کرد.
انتهای پیام/ی
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: نیروی انتظامی مهارت زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۴۱۲۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترومای اجتماعی، طوفان خاموش
وحید محمود قره باغ؛ "شاید بتوان کشته شدن یک یا حتی ۱۰ انسان را در فهم گنجاند، اما کشته شدن هزاران و میلیونها انسان از حدود امکان هرگونه ادراک و پنداری خارج است. " این جملات گونتر آندرس، فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی است؛ زمانی که میخواست عمق فاجعه بمباران هستهای هیروشیما را به تصویر بکشد. کسی که توانسته بود از آلمان نازی فرار کند و این کلمات او به خوبی میتواند در قالب یک موضوع و یا به عبارتی فاجعه، تروما اجتماعی را تبیین کند.
تروما واژهای یونانی به معنای زخم است و اصطلاحا به هر ضربه و شوکی گفته میشود که از بیرون بر بدن و یا روان شخص وارد شود. در ابتدا تروما تنها مختص به پزشکی و جراحی بود و به زخم یا جراحتی اطلاق میشد که عامل خارجی داشت. به مرور این واژه وارد حوزه روانشناسی شد و از این رو یکی از انواع گونههای تروما، ترومای روانی (روان زخم) و همچنین ترومای اجتماعی است. فراموش نکنیم، غالب بیماریهایی که انسان را دچار میکند، ریشه روانی دارد.
ترومای روانی ضربهای است که بر روح و روان انسان وارد میشود که به دنبال خود اثرات سوء و ویرانگری را به دنبال دارد. از سویی ترومای اجتماعی حوزه بیشتر و وسیعتری را درگیر میکند؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند مستقل از محیط و اطرافیان زندگی کند. در واقع اتفاقاتی ناگواری که برای جوامع رخ میدهد، نمونه بارزی از ترومای اجتماعی است. از جمله این موارد میتوان به تلاطم و تشنجهایی اشاره کرد که گاه به کشتار نیز منجر میشود.
همچنین جنگ، قحطی، خشونت، سرکوبی، بی عدالتی و بیماری از عوامل ترومای اجتماعی هستند. متاسفانه آثار و عواقب مربوط به تروما، ماندگار بوده و شخص و جامعه دیگر جامعه قبلی نخواهد بود. ضمن اینکه ترومای اجتماعی، تالمات خود را به نسلهای آتی نیز سرایت میدهد. ناگفته نماند افسردگی، اختلال خواب، هراس، پوچ انگاری، بی تفاوتی، بی اعتمادی به دیگران، عدم تمرکز و عدم اعتماد به نفس از نشانههای تروماست.
هر چند ترومای اجتماعی قابل درمان است، ولی شرایط و ملزومات خاص خود را میطلبد. امید بخشی به منظور افزایش روحیه یکی از مهمترین عوامل جهت برون رفت از ترومای اجتماعی است. همچنین نگرش گذرا نسبت به گذشته نیز میتواند در این مقوله کارساز باشد. هر چند این مهم نیاز به مهارت و حتی آموزشهای خاص است. از سویی هر چند برخی جوامع با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند، ولی غالب جوامع نیز قادر نیستند و به ناچار از آسیبهای عمیق، ماندگار و جدی آن در امان نخواهند بود.
شکل ۱. برخی مجموعهها با مهارت و مقاومت میتوانند از شرایط تروما خارج شده و حتی آن را تبدیل به یک برتری کنند.
ترومای اجتماعی درد و رنجی همگانی است و همت و بینش جمعی میطلبد. در نهایت به همان گونه که در روان شناسی یک انسان بالغ گاهی حتی از یک کودک نیز آسیب پذیرتر است، جامعه نیز نسبت به ترمای روانی شخصی میتواند بسیار آسیب پذیرتر باشد، صدمههای که در نهایت فرد فرد جامعه را متاثر میکند. ترومای اجتماعی همچون فرهنگی غلط است به مانند هوای آلودهای میماند که جامعه تنفس میکند. وقتی شخصی دچار ترومای روانی میشود، نه تنها خود که جامعه را نیز درگیر میکند. حال تصور کنید که افراد کثیری به این بیماری دچار شوند و در واقع تاثیرات سو آن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت. این وضعیت بی شباهت به تکثیر ویروسها برای بیماری یک مجموعه نیست.
در ترومای اجتماعی، اشخاصی بیشترین تاثیر را دارند که نه تنها تعادل خود را حفظ میکنند بلکه جامعه را به سوی ثبات سوق میدهند. تاثیر این افراد به مانند نوشدارویی برای جوامع است. در ترومای اجتماعی افراد میبایست به جای بغرنج کردن شرایط به بهبود آن فکر کنند و به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی اشخاص و یا برخی مجموعهها بگیرند، باید به فکر همگرایی باشند.
هر چند مهربانی، عطوفت، همدلی و همزبانی در همه مواقع کارساز نیست، ولی در برخی شرایط و موقعیتهای حاد راهگشاست. ترومای اجتماعی مستقل از اینکه در مدت کوتاه و یا زمان طولانی بر جامعه عارض شود، برای درمان نیاز به زمان دارد و به مانند بیماری میماند که هر چند آمدنش لحظهای است، ولی مدتهای مدیدی جوامع را درگیر میکند. امید که مجموعه ها، مهارتها و مقاومتهای لازم برای غلبه بر این چالش بزرگ را کسب کرده و بهره ببرند.