Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-05-03@12:33:20 GMT

مردی که مرگ را کشت!...

تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۷۹۷۹۸

مردی که مرگ را کشت!...

شهادت، زیباشدن مرگ است. شهادت، خشونت نیست، خشونت‌طلبی نیست، آمادگی و آرزوی مرگ در راه خداست. شهادت‌طلبیِ اصیل، طبیعت و انسان‌های دیگر را آزار نخواهد داد، بلکه مانع و رادعی بر سر راه آزار طبیعت و خلق است. شهادت‌طلبیِ اصیل، از دشمن هم متنفر نیست، بلکه چون سردار قاسم سليماني به جنگ با دشمنی، با ظلم و خشونت‌طلبی می‌‌رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شهادت‌طلبیِ اصیل، تنها در میدان جنگ رخ نمی‌دهد، بلکه به دنبال صلح است، و در صلح بهتر از هر زمانی شکوفا می‌شود. شهادت‌طلبیِ اصیل، جهان را بر مفهوم ایثار و ترجیح‌دادن دیگری بر خود می‌بیند. شهادت‌طلبی اصیل در پی مرگِ خود و دیگری نیست، بلکه می‌‌خواهد زندگی این‌جهانی را در صلح، امنیت و سلامت ببیند. بدین‌سان، شهادت‌طلبیِ اصیل، با پرهیز از خودمداری و خودخواهی، خدمت به زمین، زیستن و مردن در مسیری خدایی و دیگرگزینانه است؛ چنانکه سليماني بود.

شهادت تکفیری و چپ

شهادت‌طلبیِ نوتکفیری، تکفیری و چپ، عاری از اندیشیدن است، این شهادت‌طلبی، تقلیدی و قلّاده‌ای است و عشق به انسانیت و انسان و فکر در آن جایی ندارد. اگر هم اهل اندیشه باشد اما زندگی را به کام مرگ می‌کشد. این شهادت‌طلبی حسود و مأیوس است و اوج شهادت را در مرگ می‌بیند نه زنده ماندنِ توأمان زنده‌کردن. شهادت‌طلبی اصیل لزوماً اهل شهود نیست اما مشهود است؛ اهل مخفی‌کاری و مخفی‌شدن از مردم نیست. چیزی از مردم مخفی نمی‌کند و مخفی‌های مردم را آشکار نمی‌سازد. شاید غایب باشد و بیشتر اهل غیاب و غیب اما مخفی نیست، در سایه‌ها راه نمی‌رود؛ در پی آشکارشدن است نه شکارکردن. شاید شکار هم بکند اما تنها شکارچی را.

مهم‌تر از این‌ها با مخفی‌هایِ مردم کاری ندارد. او می‌داند غفلت از اندرونی مردم چه عبادت و مراقبه‌ای است. او مشهود است تا شاهد. وضوی او وضوح است. بیش از آرزوی شهادت، آرزوی نیوشیدن شادی را دارد. بیش از خون جهنده در پی جهان جهنده است(جهان یعنی جهنده). او اهل ماده هم هست. ماده از مد به معنی کشیدن است. او گشوده و گشاده است. اهل رکوع است و فروتنی نه رکون و سکون. اهل سکوت است نه ادعاهای گزاف. شعر را می‌ستاید تا شعار را. او راستین و راست است. مهمترین حریم و حرم برای او حریم مردم و حریم فرد است. او  بی‌گدار به آب نمی‌‌زند. بر ساحل یا گدار می‌‌نشیند و خوب به دریا فکر می‌‌کند و نیز به پشت دریا و اعماق آن. اما می‌داند انسان در وهله اول در همین گدار است و طوری باید به دریا بزند که گدارنشینان (ساکنان شهر) خوش‌تر و به‌تر باشند. او می‌داند ماهیان به اندازه موج و حتی دریا ارزشمندند. ماهیات و ماهیان، وجود و موجود، سجود و صعود را باهم می‌بیند نه در هم. البته او لزوماً اندیشمند یا این‌قدر اندیشه‌ورز نیست. اما اهل درنگ است. بیشتر یاد می‌‌گیرد تا یاد بدهد حتی اگر بزرگترین اندیشمند باشد. به هرحال او چپ‌چپ به دنیا نگاه نمی‌کند. بیش از چپ‌کردن چیزها در پی قراردادن آنها سرجایشان است.

شهید سليماني «تفاوط» داشت

سليماني اهل خیرگی و خیره‌سری نبود. اهل چیرگی بود، آن هم بر خود. دشمن همیشگی نداشت مگر نفس خود و شیطان بزرگ ذاتی‌اش که همان ابلیس درون بود. چه خطرناک مذهبی‌هایی که التفات به شررهای شهوت و شهرت ندارند و چه التقاطی بدتر از خودمداری؟ سليماني، چنان نبود. او چمان بود و برای همین افتادگی‌اش پرواز کرد. او شیطان را با گلوله‌ای کُشت و به یک گُل بدل شد. گُلی که ریشه در زمین داشت و  طوفان عشق او را به آسمان برد. برای او سخت بود یک شیطان زندانی را در درون‌اش تحمل کند؛ با زندان و تنگنا بر سر مِهر نبود.

او رئالیستی پرنده بود.  شهيد چمران هم در کتاب «انسان و خدا» می‌گوید رئالیست و تحقّقی است(مثل علامه طباطبايي و ساير انديشمندان انقلاب اسلامي)[i]. به هرروی در برابر برخي شبه مذهبی های خیالاتی و تن‌پرور بود؛ آرمان‌گر بود نه آرمان‌گرا؛ یعنی با آرمان می‌‌ساخت درست با عمل‌اش و هرچه که او در شدن بود؛ او و آرمان‌اش با هم ساخته می‌شدند. نه اهل انکیزاسیون بود و نه اهل انگنازیسیون(تعبیر از من. به معنای انگ زدن).

خود را زندانی دشمن نکرد و می دانست التفات زیاد به دشمن، دشمن را بزرگ کرده و خوارداشت اوست و بسا تورا شبیه دشمن کند. او نگاه گذرا به دشمن داشت و دشمن را بی آن که تحقیر کند اما بزرگ هم نمی‌کرد. با الهام از نیچه باید بگویم او دیری در مغاک یا آونگی چشم ندوخته بود تا آن مغاک نیز در او چشم بدوزد.

شهید سليماني شهد شهادت و شهامت بود؛ بی آن که از مرگ بترسد و با آن‌که شهادت  را دوست داشت، اما زندگی را می جست. شهادت او شهادط است. یعنی تفاوط دارد(به تأسی از دیفرانس دریدا و خوانش بدیو از آن) شهادت او حاصل شست‌وشوی قلب بود نه مغز. این شهد شهادت تنها نصیب مرده‌گان در راه خدا و کسانی همچون او می‌شود. بسا شهادت دهقانان که عالمانه‌تر از عالمان باشد.

شهادت بس نامتعیّن‌تر از این حرفهاست. سازمانی‌کردن شهادت، عاری‌کردن آن از شهد وجودی و انتولوژیک و تقلیل آن به امری انتیک و نیز محصور است. البته از رازناک‌کردن شهادت به این معنا که شهدا را فراتر از سطح انسان‌های الهام‌بخشِ زمینی( آسمانی و مجرد ) بدانیم دفاع نمی‌کنم ؛ منحصربه‌خوددانستنِ شهدا و تبدیل و تحویل آنها به منبع درآمد و منفعت سیاسی از سویی و مجرد و منتزع‌کردن آنها از سویی دیگر به این می‌ماند که یکبار ایشان را به بیرون از جهان پرتاب و تبعید کنیم و باری دیگر آنها را در چاه ویل نفس بیاندازیم.

در جریان تجلیل از شهید والامقام سردار سلیمانی شاهد بودیم که برخی، ارج‌گذاری برخی منتقدان نظام و حتی بی تفاوت ها ( و نه منتقدان و معاندین) را تخطئه کرده یا به آن بی‌اعتنایی کردند. در حالی‌که شهید سلیمانی حتی صرفاً شهید این نظام و انقلاب نبود تا چه رسد به شهید گروهی خاص. باری، نه برای شهدا راززایی کنیم و نه از آنها راززدایی کنیم. آنها خود رازدارند.

شهادت‌آگاهی

نیچه می‌گوید: «مرگ پایان زندگی است، ولی مرگ‌اندیشی آغاز آن». به این نباید بسنده کرد. نباید صرفاً مرگ‌اندیش بود. مرگ‌اندیشی، می‌تواند نومیدی را در پی داشته باشد، در حالی‌که شهادت، زندگیِ مرگ و زندگیِ زندگی است. شهادت، ازدواج و امتزاج عاشقانه‌ی مرگ و زندگی است و زندگی را فرا‌می‌برد. مستیِ راستین زندگی است. اگر مرگ‌اندیشی، آغاز زندگی است، شهادت‌اندیشی، استعلای زندگی و مستی و راستیِ آن است.

سليماني یک شهادت‌اندیش بود. این راستیِ زندگی است و سليماني به کام مرگ نرفت بل مرگ را به کام خود برد؛ آن را همچون جام شوکران سر کشید. شهادت او حاصل عقیده و عشق بود؛ با ارجاع به سبد سه‌گانه اعتقادات، اخلاقیات و احکام، باید بگویم شهادت او تقلیدی نبود بل محصول اخلاق(عرفان) و اندیشه بود تا الگوبرداری از رفتار کسی یا اجرای یک فرمان رفتاری.

چشم سليماني

سليماني، به چیزی خیره نمی شد و چیزی در دنیا نبود که او را خیره سازد. او کار درست را چون درست بود انجام می داد. اگرچه نه کاملاً فضیلت مآبانه، چون غایت هم داشت. سليماني از آن کسانی است که اگر به خدا هم باور نمی یافت باز کار درست را انجام می داد. 

خدا برای سليماني هم هدف بود هم نتیجه و هم تکلیف. برخی به اشتباه فکر می‌کنند صرفا تکلیف مهم است؛ درحالی‌که در همین امر به معروف اگر نتیجه در کار نباشد، تکلیف آن ساقط می‌شود. 

رضای خدا بیش از آن که هدف سليماني باشد (هدفی که برخی آنقدر آن را به زبان می‌آورند که آدمی را به اشباع و حتی حسی مهوع می‌رسانند) نتیجه بود. کارآمدتر و‌ مفیدتر آن است که رضای خدا، نتیجه باشد نه هدف. امام محمد غزالی در طراحی حکومت عادل، آخرین گام را دعای مردم می‌داند. دعای مردم یعنی رضایت مردم و این رضایت می‌تواند رضای خدا را هم در پی داشته باشد[ii].

--------------------------------------------------------------------------

 [i]  چمران در صفحه 72 از کتاب «انسان و خدا»-طی یک سخنرانی- با اشاره کتاب علامه طباطبایی می گوید: «...رئالیسم از رئالیته می‌آید، رئالیته یعنی واقعی، یعنی چیزی که واقعیت دارد. ما نه ذهن‌گرا هستیم نه مادّی‌گرا، بلکه واقعیّت را می‌پذیریم. آن واقعیت چیست؟ این است که دنیا واقعیتی دارد مستقل از ذهن من، ولی شناخت من از این دنیا ذهنی است... مکتب ما رئالیسم هست و این‌ها که ایده‌آلیسم هست، مکتب ما مکتب رئالیسم یا به فارسی تحقّقی است. بنابراین اگر مارکسیست‌ها بخواهند ایده‌آلیسم را بکوبند و بگویند همه مسلمان‌ها و خداپرستان هم با آن یکسانند، مرتجعند و غیره، این به‌هیچ‌وجه صحیح نیست.»
[ii] به هر روی، دعای مردم و‌ خود فعل دعا-حتی اگر خدا را ناشخص‌وار بدانیم- به طلوع هرچه بیشتر خدا و دین در دنیا منجر می‌شود. باری، اینگونه باید خدا در سیاست بدمد و باشد؛ خدایی که غالبا نتیجه یا پیامد است.

برای سیاست عملی و ‌زندگی واقعی، این خدای نتیجه مهم‌تر از خدای هدف است. بسا کسا که خیره به خدا اما خلق را ناخرسند و‌ حتی دل‌زده و دل‌زدوده می‌کند.

 

منبع: الف

کلیدواژه: شهادت طلبی شهادت او

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۷۹۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

در حوزه تئاتر رضوی باید از کلیشه پرهیز کرد/ اهمیت اجرای عمومی

به گزارش خبرنگار مهر، نمایشنامه «دارشکنه» از جمله آثار حاضر در هفدهمین جشنواره ملی تئاتر رضوی است که به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا شاه‌مردی از ۱۷ تا ۲۱ اردیبهشت در سالن لایق شهر شیراز روی صحنه خواهد رفت.

شاه‌مردی درباره موضوع نمایش «دارشکنه» توضیح داد: این نمایش در واقع بازخوانی و قرائتی از برخی اتفاقات است که در دهه ۶۰ توسط منافقان رقم خورد. گروهی از زنان منافق در صدد بمب‌گذاری در مجلس روضه امام رضا (ع) هستند که برای خودشان تحولات روحی و معنوی رقم می‌خورد.

وی معتقد است «دارشکنه» سعی بر این دارد که به مخاطب متذکر شود تجلی صفات خوب و حسنه در آدمی نیاز به تکرار و تمرین و مراقبت دارد که الگوی کامل همه این صفات اهل‌بیت (ع) هستند.

نویسنده و کارگردان «دارشکنه» با بیان اینکه همیشه نمایش و نمایشنامه‌نویسی به عنوان موضوع فنی و تکنیکی برایش مطرح بوده است، یادآور شد: زمانی که دغدغه یا موضوعی برایم اولویت پیدا کرده یا ذهنم را به خود مشغول کند، تمام تلاشم بر پیاده‌سازی آن معطوف می‌شود و تمام اصول و قواعد تکنیکی را برای اجرای آن به کار می‌بندم. عموم این دغدغه‌ها مربوط به حوزه مقاومت و نمایش‌های دینی و آیینی است.

شاه‌مردی با اشاره به سابقه حضورش در دوره‌های قبلی جشنواره رضوی، تاکید کرد: وجود یک جشنواره فنی و تکنیکی مثل تئاتر رضوی باعث شده که موضوعات دینی و سیره رضوی از حوزه مسایل کلیشه‌ای چون زیارت و صرف شفا گرفتن خارج و به موضوعات و ایده‌های مختلف بیش از پیش پرداخته شود. در واقع جشنواره رضوی فرصتی را برای هنرمندان عرصه تئاتر فراهم کرده است تا برای خلق آثار هنری شاخص و منحصر به‌فرد در این حوزه به رقابت بپردازند.

این کارگردان تئاتر تصریح کرد: برای تولید آثار فاخر در حوزه رضوی علاوه بر پرهیز از کلیشه باید سیره و زندگی سراسر درس این امام همام را مورد توجه و مداقه قرار داد.

وی در پایان اظهار کرد: اینکه امسال هر گروه در شهر خود چند شب به اجرای عموم بپردازد اتفاق بسیار مبارک و خوبی است که امیدوارم این روند در حمایت از گروه‌ها مستمر باشد و سبب شود که بیش از پیش از زبان تئاتر به عنوان ابزاری هدفمند برای ترویج سیره رضوی و مباحث فرهنگ دینی بهره گرفته شود.

کد خبر 6093289 فریبرز دارایی

دیگر خبرها

  • روایت شهید فاطمیون + فیلم
  • مردی که قصد حمله به نتانیاهو را داشت بازداشت شد
  • تدارک ویژه صدا و سیمای گلستان در سالروز شهادت امام جعفرصادق (ع)
  • درباره یحیی سنوار رهبر حماس در غزه؛ مردی که تسلیم نمی‌شود
  • شهادت‌طلبی از شاخصه‌های نیروهای نظامی ایران است
  • تجدید پیمان دختران و مادران نصف‌جهان با سردار دل‌ها
  • و دموکراسی آنها که سراب است فقط...
  • آقا معلم در لیست ترور!
  • در حوزه تئاتر رضوی باید از کلیشه پرهیز کرد/ اهمیت اجرای عمومی
  • مردی با جیب پر از چک‌پول توسط برادرش به قتل رسید