Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شریان»
2024-05-07@09:44:26 GMT

رونمایی از یک شغل عجیب زنانه در تهران

تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۸۰۲۲۳

رونمایی از یک شغل عجیب زنانه در تهران

کوله‌پشتی دارند و کنار خیابان می‌ایستند، دستشان را برای خودرو‌های عبوری بلند می‌کنند و اگر جلوی پایشان ترمز کنید، سرشان را از پنجره ماشین داخل می‌آورند و می‌گویند که کار من فرهنگیه.

به گزارش شریان نیوز،چند ماهی می‌شود که سر و کله‌شان در تهران پیدا شده و ممکن است شما نیز آنان را در خیابان دیده باشید. کوله‌پشتی دارند و کنار خیابان می‌ایستند، دستشان را برای خودرو‌های عبوری بلند می‌کنند و اگر جلوی پایشان ترمز کنید، سرشان را از پنجره ماشین داخل می‌آورند و می‌گویند که «کار من فرهنگیه و کتاب می‌فروشم؛ کتاب‌خون هستید؟»

 

 

خودشان را کارمند یک شرکت معرفی می‌کنند و اگر جوابتان به سوالشان «بله» باشد، درِ خودرویتان را باز می‌کنند و کوله‌پشتی‌شان را روی صندلی جلو می‌گذارند و شروع می‌کنند به معرفی کتاب‌هایشان.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عنوان هر کتاب را می‌گویند و چند سطری هم درباره آن توضیح می‌دهند و سپس به شما نگاه می‌کنند؛ اگر نظرتان جلب نشد سراغ کتاب بعدی می‌روند. جنسشان هم جور است؛ از کتاب‌های روانشناسی و راهکار‌های موفقیت در کسب و کار و رابطه گرفته تا رمان‌های عاشقانه و کتاب‌هایی با موضوعات سیاسی، تاریخی، زندگی‌نامه و حتی آموزش زبان و کتاب کودک؛ از هر کدام یک عنوان در کوله‌پشتی‌شان دارند.

خودش را «مریم» معرفی می‌کند، اما می‌گوید به خاطر اینکه ممکن است از طرف شرکت برایش مشکلاتی ایجاد شود، نام واقعی‌اش را نگفته است. مریم یکی از دخترانی است که «کارش فرهنگی است و کتاب می‌فروشد»؛ او عنوان دقیق شغلش را فروش کتاب به روش «عابرزنی» عنوان و مشتریانش را عابران پیاده و رانندگان خودرو‌های عبوری معرفی می‌کند و تاکید دارد که این کار با آنچه در جامعه به «اتو زنی» معروف است بسیار تفاوت دارد: «توی اتو زدن، باید سوار ماشین بشی و هر جا که راننده میره، باهاش بری و کتاب هم بفروشی، اما توی عبوری زدن یا همون عابرزنی که کار ماست، فقط کتاب می‌فروشیم؛ از اول هم چارچوب کارو مشخص می‌کنیم.»

مریم که قبلاً هم برای همین شرکت کار می‌کرده، درباره چرایی روی آوردن به این روش فروش می‌گوید: «ما قبلا توی «مسیر» بودیم؛ یعنی در واقع شرکت واسه ما به عنوان ویزیتور مسیری رو تعیین می‌کرد و ما برای معرفی و فروش کتاب به مغازه‌ها و اصناف مختلف توی اون مسیر می‌رفتیم، اما به دلیل تعدد ویزیتورای کتاب، توی فروش موفق نبودیم و آمار فروشمون خیلی ضعیف بود؛ به همین خاطر شرکت تغییر رویه داد. ما به خودمون گفتیم که خودرو‌های عبوری واسه ما همونایی‌ان که قبلاً به محل کارشون می‌رفتیم. تنها فرقش اینه که توی مسیر، ما واسه معرفی و فروش کتاب بهشون مراجعه می‌کردیم، اما حالا اونا با ترمززدن، به ما مراجعه می‌کنن!»

او در جواب این سوال که «مگر شما تابلوی کتابفروشی در دست دارید که کسی که قصد خرید کتاب دارد، جلوی شما بایستد؟»، می‌گوید که «نه، اما همون اول تکلیف رو مشخص می‌کنیم. به راننده‌ها میگیم ما کار فرهنگی انجام میدیم و کتاب می‌فروشیم. اگه بخواید کتابامونو بهتون معرفی می‌کنیم. اینجا دیگه به راننده‌ها بستگی داره که بخوان به توضیحات ما و خریدن کتاب فکر کنن یا اینکه واسه چیزای دیگه‌ای نگه داشتن و وقتی میفهمن ما کتاب‌فروشیم، به مسیرشون ادامه میدن. خیلی پیش میاد که به محض اینکه به راننده‌ها گفتیم کتاب‌فروشیم، پاشونو گذاشتن روی گاز و رفتن».

مریم کنار خیابان را جای مناسبی برای خرید و فروش کتاب نمی‌داند، اما در عین حال معتقد است که «وقتی با این شیوه، فروش خوبی داریم، شاید این فرهنگ جامعس که دچار تغییر شده.»

او در جواب اینکه «آیا هدف شما، فروش کتاب با جلب توجه و اغواکردن رانندگان مرد است؟» می‌گوید: «مشتری زن هم کم نداریم. اتفاقاً چند روز پیش یه خانمی از من «ملت عشق» خرید، اما به هر حال مردا بیشتر نگه میدارن. این یه واقعیته.»

«شرکت از شما درخواستی درباره نوع پوشش و مواجهه با مشتریان دارد؟» مریم به این سوال اینگونه جواب می‌دهد: «اولین موضوعی که توی اینجور کارا مهمه، ارتباط موثره. ارتباط موثر یعنی اینکه با لبخند با مشتری صحبت کنیم و بد حرف نزنیم. شرکت از ما خواسته با مشتریا ارتباط موثر داشته باشیم! درباره ظاهر و نوع آرایش هم تنها چیزی که شرکت به ما گفته اینه که «آراسته» باشیم. حتی بعضی وقتا بخاطر وضعیت و پوششمون تذکر هم میدن.»

او می‌گوید که «همه فروشنده‌های شرکت ما خانمن» و درباره چرایی عدم حضور فروشنده مرد در شرکتشان می‌گوید: «خیلیا به من میگن که چرا همه فروشنده‌هاتون خانمن یا اینکه می‌پرسن احساس نمی‌کنید شرکت به خاطر زن‌بودنتون داره از شما سوءاستفاده میکنه؟ من میگم که جواب این سوال رو باید توی فرهنگ جامعه پیدا کنید. درباره سوءاستفاده هم میگم نه! اگه من منشی یه شرکت هم باشم، بازم ممکنه یه همچین سوالی پیش بیاد، ولی واقعا شرکتا سوءاستفاده میکنن. قطعا نه، چون شرکت ما به ازای کار متعارفی که قبول کردیم انجام بدیم، به ما حقوق میده. شرکتی که براش کار می‌کنم به ازای فروش روزی ۱۰ جلد کتاب توی ۳۰ روز کاری، سه و سیصد بهم میده. در مقایسه با کارایی که واسه من به عنوان یه دختر ۱۹ ساله هست، به نظرم این کار با این درآمد خیلی هم خوبه. قبول دارم که دید جامعه به شغل ما منفیه، ولی خب تلاش می‌کنیم این نگاه رو تغییر بدیم.»

مریم حضور در خیابان در روز‌های سرد، برفی و بارانی، نفروختن ۱۰ جلد کتاب موظفی در بعضی روز‌ها و مواجهه با «آدم‌های بد» را از سختی‌های شغلش عنوان می‌کند: «آدم بد خیلی به پست ما می‌خوره، اما در عوض آدم‌حسابی هم زیاد می‌بینیم. ما بسته به تیپ و قیافه و ماشین مشتری بهش پیشنهاد کتاب میدیم و براش وقت میذاریم. اگه کسی هم بخواد اذیت کنه فوری از نگاه و رفتارش متوجه میشیم. این آدما معمولاً تلاش می‌کنن موضوع رو عوض کنن یا اینکه اصلاً به توضیحات فروشنده گوش نمیدن. ذهنشون جای دیگه‌ایه. آخرشم میگن «کتاب نمی‌خواستم؛ می‌خواستم با خودت آشنا بشم»؛ ما هم وقتی به این آدمای مریض برمی‌خوریم، فوری از ماشینش درمیایم.»

این فروشندگان کتاب معمولاً سه یا چهار نفره در یک خیابان حاضر می‌شوند و با فاصله از هم می‌ایستند. بعد از آنکه به یکی از خودرو‌های عبوری کتابی را فروختند، نزد خودرویی می‌روند که جایی در همان حوالی پارک کرده است و علاوه بر نگهداری کتب فروشندگان، به نوعی مسئولیت تامین امنیت آنان را هم بر عهده دارند. فروشندگان مجدداً کوله‌پشتی خود را پر از کتاب می‌کنند و به کنار خیابان بازمی‌گردند. مریم می‌گوید گاهی پیش می‌آید که مشتری‌مان از یک عنوان کتاب بیشتر از یک جلد می‌خواهد؛ در این‌گونه موارد اگر تشخیص دهیم که او آدم ناحسابی نیست، به او اعتماد می‌کنیم و تا محل پارک ماشین راننده با او می‌رویم؛ با این حال گاهی اوقات هم پیش آمده که بعضی راننده‌ها قصد سوءاستفاده داشته‌اند: «واسه خاطرجمعی خودمون، وقتی توی خیابون مشغول کاریم، جی‌پی‌اس موبایلمونو روشن میذاریم و توی واتساپ واسه مراقبمون لوکیشین لایو می‌فرستیم. از قبل محدوده‌ای رو تعیین می‌کنیم و با هم قرار میذاریم که اگه از محدوده خارج شدیم، فوری هر کاری لازمه انجام بشه.»

او ادامه می‌دهد: «خدا رو شکر تا امروز که اتفاق خاصی واسه من نیفتاده، اما چند بار بعضی از بچه‌ها رو مزاحمشون شدن. اونایی که به خودشون اجازه میدن به من و همکارام تعرض کنن، بی‌ارزش بودن خودشونو نشون میدن. البته همونطور که توی همه کارا آدم خوب و بد پیدا میشه، بعضیا هم هستن که با سوءاستفاده از این شغل، کارای دیگه‌ای میکنن. یکی از بچه‌ها تعریف می‌کرد که بعد از معرفی کتاب به یه راننده و گرفتن پولش، راننده پرسیده واسه خودم چه کاری میتونی انجام بدی؟ وقتی همکارم اعتراض کرده، یارو گفته فروشنده‌های فلان شرکت این کارو میکنن. میگم که، همه جا همه جور آدمی پیدا میشه. دکتر مهندس خراب نداریم؟ آرایشگر ناجور نداریم؟ توی کار ما هم هست دیگه».

مریم از قصدش برای دانشگاه‌رفتن هم صحبت می‌کند: «دیپلم انسانی دارم. امسال کنکور هنر دادم و اتفاقاً رشته گرافیک که خیلی دوسش دارم قبول شدم، اما چون دلم نمی‌خواد از خونواده‌م پول بگیرم و هزینه اضافی براشون درست کنم، تصمیم گرفتم امسالو کار کنم و پول جمع کنم تا سال دیگه بتونم سراسری قبول بشم یا لااقل بتونم پول شهریه‌مو خودم بدم. هر کسی توی این کار با یه هدفی داره پول درمیاره. یکی میخواد جهیزیه بگیره، یکی اجاره‌خونه داره، یکی کمک‌خرج خونوادشه، اما جدیداً خیلی به ما گیر میدن. جدیداً پلیس به ما میگه خانوم اینجا واینستا اهالی محل شکایت کردن. از این اتفاقا قبلنا نمی‌افتاد. ما که کار بدی نمی‌کنیم. فقط داریم کتاب می‌فروشیم!»

او در آخر با نگرانی گفت: «حالا امیدوارم این گزارش شما ما رو از نون‌خوردن نندازه.»

منبع: شریان

کلیدواژه: خودرو های عبوری کنار خیابان راننده ها کوله پشتی فروش کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۸۰۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رونمایی از ۸ کتاب کودک نوشته دانش‌آموزان سما

فخرالسادات هاشمی معاون امور مدارس سمای استان بوشهر در گفت‌و گو با خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا با اعلام رونمایی ازهشت کتاب کودک نوشته دانش‌آموزان دبستان دخترانه سمای عالیشهر اظهار کرد: نهادینه‌سازی فرهنگ کتاب و کتابخوانی از یک سو و پژوهش و نوشتن از سوی دیگر، به آگاهی‌بخشی و توانمندسازی بیشتر نسل آینده که دانش‌آموزان امروز و آینده‌سازان کشور هستند، کمک بسیاری خواهد کرد؛ چراکه راه سازندگی، پیشرفت و بالندگی کشور در گروه دانش‌افزایی، اندیشه‌ورزی و نگه‌داشت آن است.

وی اضافه کرد: از دانش‌آموزان پژوهشگر پشتیبانی خواهیم کرد و در راستای چاپ و انتشار داستان‌های آنان با کمک معاونت علوم تربیتی و مهارتی دانشگاه آزاد اسلامی، معاونت پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی و والدین اقدامات لازم را انجام خواهد داد. 

به گزارش انا، در آیین گرامیداشت هفته معلم از کتاب‌های آرزوی نیلوفر، ماجراجویی در جنگل، پروانه کوچولوی تنها، دختر دریا، دریاچه نقره‌ای، سفر به فضا، در آرزوی دیدن دریا و کتاب در جستجوی مادر که توسط دانش‌آموزان پایه سوم تا ششم دبستان دخترانه و به کمک آموزگاران این آموزشگاه نوشته و طراحی شده بود رونمایی و از دانش‌آموزان این آموزشگاه تجلیل شد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رونمایی از ۸ کتاب کودک نوشته دانش‌آموزان سما
  • برنامه‌های کانون در سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران اعلام شد
  • رونمایی «دیپلماسی اقتصادی و برندسازی ملی» در نمایشگاه کتاب
  • با ۱۴ اثر جدید به نمایشگاه کتاب می‌آییم/ غرفه انتشارات را هرروز به یکی از شهدا اختصاص دادیم
  • انتشارات خط مقدم با ۷۰عنوان به نمایشگاه کتاب می‌آید
  • نمایشگاه کتاب به مثابه پارک برای گشت‌وگذار نیست!
  • (تصاویر) آذری جهرمی در مراسم رونمایی از کتاب «مهندسی اجماع»
  • رونمایی از کتاب «مثل ابراهیم» در رزن
  • کتاب «رضای انقلاب» رونمایی می‌شود
  • در تهران دیگر به ریال و تومان خانه نمی‌فروشند | بیت‌کوین بده خانه بخر! | رونمایی از پدیده عجیب خرید و فروش مسکن در تهران + جزئیات