Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24- آتش برافروخته شده، زبانه می‌کشد و شعله‌هایش در بعضی قسمت‌های خانه یک شهروند دزفولی بیش از 2 متر ارتفاع دارد.

خانواده‌ای پنج نفره در آن‌جا گیر افتاده‌اند اما یک شهروند افغانستانی با دیدن دخترک شش‌ ساله‌ای که دوان دوان و ترسان از او درخواست کمک می‌کند، نمی‌گذارد شعله‌های آتش پیروز میدان شود و با ازخودگذشتگی تصمیم به نجات همنوعانش می‌گیرد و با این که امکان داشت خودش هم آسیب ببیند، مشعل ایثار و فداکاری را برمی افروزد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«محمدرحیم رحمانی» که حالا چندروزی است از سوی شهرداری دزفول به عنوان آتش‌نشان افتخاری این شهر انتخاب شده در مینی‌پرونده امروز زندگی‌سلام از اتفاقات آن روز برای ما می‌گوید

  امکان انفجار پیک‌نیک بود اما...
بعد از تحسین اقدام ستودنی محمدرحیم رحمانی، به عنوان سوال اولم از او می‌خواهم که ماجرای آن روز را برایمان روایت کند که می‌گوید: «ما چهار کارگر بودیم که در یک ساختمان کار می‌کردیم. در لحظه آتش‌سوزی با همکارانم در حال ناهار خوردن بودیم. ناگهان از خانه بغل که ویلایی و یک طبقه است، دختربچه‌ای حدود شش ساله که به شدت در حال گریه کردن هم بود به سمت ما دوید و ‌گفت که خانه‌مان آتش گرفته و نجات‌مان دهید. با شنیدن این حرف نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و با آن سه نفر دیگر رفتیم که ببینیم چه اتفاقی افتاده است. دیدیم که شعله آتش بیرون می‌زند و خانه در آتش می‌سوزد. دلیل آتش گرفتن خانه هم یک پیک‌نیک بود که آن قدر داغ شده بود که هر لحظه ممکن بود بترکد. در آن لحظه با خودم ‌گفتم امکان انفجار آن وجود دارد و اگر منفجر ‌شود، آن خانواده بدبخت می‌شوند ولی خدا به من کمک کرد که توانستم آتش را خاموش کنم».
  پیک‌نیک آتش‌گرفته را با دست‌هایم برداشتم
رحیم که متاسفانه دستان خودش در این حادثه دچار سوختگی شده، از نحوه مهار آتش می‌گوید: «همان طور که گفتم خانه آتش گرفته بود و اعضای آن خانواده نتوانسته بودند خاموشش کنند و هر لحظه به شدت آتش هم افزوده می‌شد. وارد خانه که شدم دیدم حجم آتش زیاد است، به طوری که ارتفاع شعله‌ها به بیش از 2 متر می‌رسید. زیاد تلاش کردم که همان‌جا پیک نیک را خاموشش کنم تا از حجم آتش کم شود ولی موفق نشدم. آن لحظه پتویی هم دور و برم نبود. اول بدون پتو، پیک‌نیکی را که عامل آتش‌سوزی بود تا وسط خانه آوردم اما از آتش زیاد دستانم از حرکت بازماند و نتوانستم آن را کامل بیرون بیاورم تا این که بالاخره یکی از آن خانم‌ها پتویی برایم آورد و دوباره آن را برداشتم و توی حیاط پرت کردم. بعدش حجم آتش کم شد و خوشبختانه خانواده را نجات دادم و همان‌جا دو دستم دچار سوختگی شد اما خوشحالی‌ام از این بود که به آن خانواده آسیبی نرسید. داخل خانه سه خانم بودند و به جز آن بچه‌ای که بیرون آمد، یک دختربچه دیگر هم بود. اگر کارم دو دقیقه بیشتر طول می‌کشید، باعث انفجار می‌شد».
  در آن لحظه ترس و مرگ برایم معنا نداشت
«واقعیت این است زمانی که اشک و گریه را در چشمان آن دخترک دیدم، نه مرگ در چشمانم دیده می‌شد و نه ترس»، وی با این مقدمه ادامه می‌دهد: «با دیدن اشک‌های آن دختر خیلی متاثر شدم. رفیق‌هایم مدام می‌گفتند نرو رحیم، هر قدر که آن‌ها در گوشم می‌خواندند و می‌گفتند با زندگی خودت بازی نکن، من توجهی نمی‌کردم و فقط نجات‌دادن آن‌ها برایم مهم بود، نه جان خودم. گرچه امکان انفجار گاز خیلی زیاد و کار خطرناکی بود اما خب اصلا به این چیزها فکر نمی‌کردم و خیلی هم به این کارم افتخار می‌کنم. بهتر بگویم ترس و مرگ برایم معنا نداشت، زندگی یک خانواده در خطر و نفس کشیدن پنج همنوعم اهمیت داشت. با خود گفتم اگر برایشان اتفاقی بیفتد، خودم را نمی‌بخشم. نکته دیگری که لازم است بگویم این است که برای من، افغانستانی و ایرانی فرقی ندارد و باز هم به بقیه کمک خواهم کرد. من معتقدم که اگر دست‌مان را به دست دیگران برسانیم و کمک و یاریگر هم باشیم، در این دنیا خوبی‌ها و خوشی‌های زیادی نصیب‌مان می‌شود».
  بعد از این اتفاق، خانواده‌ام گفتند که به من افتخار می‌کنند
در ادامه درباره استقرار آتش‌نشانان در محل حادثه و واکنش آنان و البته مردم محل از وی می‌پرسم: «آتش را که خاموش کردم، بعد از سه چهار دقیقه آتش‌نشانی رسید. یکی از آتش‌نشانان خیلی ناراحتم کرد و گفت: «تو چرا داخل خانه رفتی؟» ولی من چیز خاصی نگفتم و همین قدر گفتم که اگر من نمی‌رفتم، چه‌ کسی می‌رفت؟ زندگی پنج انسان در خطر بود. من عذاب‌وجدان داشتم، شما دیر رسیدید و این دخترک‌ها ترسیده بودند و گریه می‌کردند و خانم‌ها هم فریاد می‌کشیدند. البته بقیه آتش‌نشانان گفتند که دستت درد نکند، کار خیلی بزرگی کردی. مردم هم لطف داشتند و حسابی از من تشکر کردند. خانواده‌ام هم وقتی از این کمک مطلع شدند و زمانی که شنیدند من این کار را کرده ام، خیلی از این کار استقبال کردند و خوشحال شدند و گفتند ما به وجود تو افتخار می‌کنیم. راستش را بخواهید پدر و مادرم برای من زحمت کشیده و با سختی‌های زیاد بزرگم کرده اند».
  هزینه درمانم را پیمانکارم می‌دهد
او که سادگی، یک‌رنگی و بی‌ادعایی در صحبت‌هایش به خوبی مشخص است، از واکنش خانواده‌ای هم که ناجی‌شان شد، این‌طور می‌گوید: «خانواده‌ای که نجاتشان دادم، خیلی از من تشکر ‌کردند و می‌گفتند ما زندگی‌مان را مدیون شما هستیم. به خصوص تشکر آن دختربچه‌ای که گریه می‌کرد برای من از همه لذت‌بخش‌تر بود. آن‌ها هنوز هم سراغم را می‌گیرند و از وضعیت دستانم مطلع می‌شوند. همین‌طور که گفتم دستان خودم سوختگی زیادی داشت و هزینه درمان دستانم را آقای احسان الیاسی (کسی که برایش کار می‌کردم) پرداخت که لازم می‌دانم از او تشکر کنم».
  هرجای دیگر هم که لازم باشد، بدون منت کمک می‌کنم
آقا رحیم که الان داستان ایثار و از خودگذشتگی‌اش زبانزد اهالی خونگرم دزفول شده، پنج روز پیش با دعوت شدن به شهرداری این شهر، ضمن قدردانی از وی بابت کار بزرگش، از سوی مسئولان آتش‌نشانی به عنوان آتش‌نشان افتخاری این شهر هم برگزیده شد. او درباره این موضوع می‌گوید: «هفته پیش که به شهرداری رفتم، مسئولان این شهر از من تقدیر و همچنین من را به عنوان آتش‌نشان افتخاری شهرن دزفول انتخاب کردند. از این اتفاق خیلی خوشحالم و هرجا که کمک لازم باشد باز هم درخدمت هستم. البته خدا نکند که دیگر چنین اتفاقاتی بیفتد ولی خب هرجا که باشم و هر فردی به کمکم نیاز داشته باشد، با توکل به خدا در آن‌جا حاضر می‌شوم و خودم را می‌رسانم و بدون هیچ منت و ادعایی کمک خواهم کرد.»

منبع: خراسان

منبع: ساعت24

کلیدواژه: پیک نیک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۸۰۶۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چطور برای افغان‌ها کار هست، برای ایرانی‌ها کار نیست؟!

سید رضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید می‌کند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تک‌تک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.

به گزارش رویداد۲۴، بخش‌هایی از گفت وگوی اکرمی را در ادامه می‌خوانید:

همه می‌دانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینه‌های‌شان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همه‌شان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمی‌تواند مخارج خانواده را اداره کند.

مساله مشکل‌ساز دیگر این است که امروز بَرج‌مان از خرج‌مان بیشتر است. خرج‌مان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برج‌مان زیاد است که شامل موبایل، سفر و… می‌شود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمی‌تواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً می‌توانند خانه را اداره کنند.

اینکه می‌گویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمی‌آورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگ‌بری، کار سرای‌داری می‌کنند؟ چطور برای افغان‌ها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.

ما از قدیم‌الایام مربایی را که می‌خوریم، بسته‌بندی و آماده نمی‌خریدیم. خانم‌های خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، می‌تواند در کنار بچه‌داری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار می‌کند.

اینکه می‌گویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سه‌چهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.

درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، می‌گویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.

اینکه می‌گویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه می‌توان انجام داد. در واقع حمل و نقل دوساعته و سه‌ساعته روزانه برای موارد خاص است.

دیگر خبرها

  • نجات خانواده ۱۱ نفره گرفتار در کوه پس از ۵ ساعت جستجو
  • سیل خروشان در سرخه مرند / گرفتاری خانواده ۱۱ نفره در ارتفاعات اکوزداغی هریس + فیلم
  • خانواده‌ ۱۱ نفره گرفتار در کوه «اکوز داغی» مهمان هلال‌احمر شدند
  • خانواده‌ای ۱۱ نفره گرفتار در کوه اکوز داغی مهمان هلال‌احمر شدند
  • نجات خانواده ۱۱ نفره گرفتار در کوه «اکوز داغی» شهرستان هریس
  • چطور برای افغان‌ها کار هست، برای ایرانی‌ها کار نیست؟!
  • امدادرسانی به ۲۴۰ شهروند گرفتار در سیل/مردم به هشدارها توجه کنند
  • آزمون و رم در خانه مغلوب بایرلورکوزن شدند؛ مارسی و آتالانتا به تساوی رسیدند
  • راهکارهایی برای عقب انداختن یائسگی در طب سنتی + ویدئو
  • دومین برد متوالی نساجی با ساکت/ ذوب‌آهن باز هم در خانه شکست خورد