Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه استان‌ها ـ نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی گفت: قطعا با شهادت حاج قاسم هیچ ضعفی در جبهه مقاومت ایجاد نشد. خون شهید سلیمانی ده‌ها سلیمانی دیگر را پروش داده و خواهد داد و آن‌ها آینده منطقه را رقم می‌زنند. - اخبار استانها -

حجت‌الاسلام والسملیمن رضا نوری در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار تسنیم در بجنورد با اشاره به در پیش بودن سالروز شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی٬ اظهار داشت: شخصیت این شهید بزرگوار یک شخصیت بین‌المللی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حاج قاسم هیچ حضوری در رسانه‌ها نداشت اما رابطه قلبی وی با خدا٬ او را به مردم معرفی و بزرگ کرد.

وی افزود: مردم٬ عاشق و شیفته شهید سلیمانی بودن و چون حاج قاسم دلش را با خدا گره زده بود و در خط مقدم دفاع از مظلومان و مستضعفین بود٬ چون ولایتمدار بود و ارادت به امام و رهبری داشت٬ مردم عاشق او بودند.

نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی گفت: خبر شهادت سردار سلیمانی برای رهبر انقلاب٬ به مثابه شهادت مالک اشتر برای امیرالمومنین(ع) بود. حاج قاسم در تمام میادین دفاع از آرمان‌های انقلاب جانفشانی و 40 سال مبارزه کرد. شهید سلمیانی همه جا حضور داشت و نگذاشت حرف رهبری زمین بماند.

نوری ادامه داد: تشییع میلیونی شهید سلیمانی و حضور مردم با عشق و جان و دل٬ کار خدا و معجزه خدا بود. هیچ تبلیغ رسانه‌ای نمی‌توانست این جمعیت کثیر را برای تجلیل از یک سردار نظامی پای کار بیاورد و این فقط قدرت خدا بود.

امام جمعه بجنورد با تبیین نقش ارزنده سردار سلیمانی در شکل دهی جبهه مقاومت و شکست کفار داعشی٬ اظهار داشت: قطعا با شهادت حاج قاسم هیچ ضعفی در جبهه مقاومت ایجاد نشد. خون شهید سلیمانی ده‌ها سلیمانی دیگر را پروش داده و خواهد داد چرا که خون شهید وقتی بر زمین می‌ریزد جریان ساز و مربی می‌شود.

وی افزود: خون شهید پویایی و حرکت ایجاد می‌کند و خون امام حسین نماد بارز این جریان است. یک زمانی اگر یک تفنگ به سمت ایالات متحده گرفته می‌شد٬ یک منطقه را نابود می‌کردند. ایران اسلامی بعد از شهید سلیمانی جواب کوچکی در عین الاسد داد اما ایالات متحده جرات نکرد کوچک‌ترین پاسخ را بدهد. این ثمره خون شهید سلیمانی و مکتب مقاومت است.

172 ویژگی سردار دلها|حکایت آزادسازی شرور شرق کشور توسط سردار سلیمانیسردار دلها-2|حکایتی از شجاعت سردار قاسم سلیمانی در مبارزه با «اشرار جنوب شرق»/ چگونه حاج قاسم با یک «میم» باعث وحدت میان شیعه و سنی شد؟سردار دلها-1|نظر حاج قاسم در خصوص مرگ در بیابان‌های سوریه/ رفتار سردار سلیمانی در جلسه با مدیران سیاسی و امنیتی چگونه بود؟

نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی تصریح کرد: دشمن از جبهه مقاومت و تربیت یافتگان مکتب شهید سلیمانی وحشت دارد و این نشان می‌دهد که جبهه مقاومت هیچ ضعفی ندارد و قوی‌تر هم شده است. امیدواریم دامنه جبهه مقاومت اسلامی به جایی برسد که منتهی به ظهور منجی عالم شود.

حجت‌الاسلام نوری در پایان خطاب به مسئولان نظام گفت: باید راهبرد شهید سلیمانی را در ولایی بودن٬ جهادی بودن و خسته نشدن پیدا کنند. مسئولان اگر می‌خواهند هم‌چون شهید سلیمانی باشند باید روز و شب نشناسند و در راه خدمت به مردم همیشه جهادی و پا به رکاب باشند.

انتهای پیام/311/ش

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سردار سلیمانی شهید سلیمانی جبهه مقاومت خون شهید حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۸۰۶۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد

 این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلی‌هایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدت‌های خود را در عملیات غرورآفرین الی بیت‌المقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه در ادامه می‌آید ماحصل همکلامی ما با محترم‌السادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است. 

بی‌قرار رفتن بود

سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم می‌کرد. خدمت سربازی‌اش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش می‌گوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کار‌های خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کار‌های خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک می‌کرد. همیشه نماز را اول وقت می‌خواند و من بلافاصله پشت سرش می‌ایستادم. نماز‌های جماعت‌مان را هیچگاه از یاد نمی‌برم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی می‌کردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار می‌داد. جمعیت به پادگان نزدیک می‌شد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آنها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضی‌ها می‌گفتند: «این چه کسی است که با جرأت آنها را به جمع ما می‌کشاند.» چند روز بعد پادگان‌های ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوباره‌ای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد. 

 خبر تولد فاطمه

خدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش می‌گفتند: یکی از بچه‌ها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی می‌خواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی می‌گذاشت. بعضی‌ها از دور می‌گفتند:مبارکه! عده‌ای هم می‌پرسیدند:اسم دخترت را چی می‌گذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!

فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچه‌ها می‌خواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات می‌مانم. 

 شهادت در بیت المقدس

همرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعد‌ها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپاره‌ای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای ناله‌ای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. می‌دانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آنها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی می‌خواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه می‌گوید وقتی به شهادت رسید کوچک‌ترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهره‌اش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود. 

 بدرقه با دعای خیر

قبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعد‌ها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالی‌که سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه می‌خواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمی‌بینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!

 فاطمه و شهادت پدر

خیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیت‌المقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه می‌کرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد. 

از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامه‌ای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایت‌مدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیه‌هایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.

منبع: روزنامه جوان 

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • تجدید پیمان دختران و مادران نصف‌جهان با سردار دل‌ها
  • فیلم| واکنش شهید سردار سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت
  • آغاز دیدار جمعی از معلمان با رهبر انقلاب
  • دیدار جمعی از معلمان سراسر ایران با رهبر انقلاب تا دقایقی دیگر
  • دیدار جمعی از معلمان با رهبر انقلاب در روز چهارشنبه
  • دیدار جمعی از معلمان با رهبر معظم انقلاب در روز چهارشنبه
  • حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد
  • هشدار احمد مسعود درباره احتمال حمله تروریستی از خاک افغانستان به آمریکا و اروپا
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی
  • ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه!