به نقل از «ایرنا»

مکتب قاسم سلیمانی گفتمان انقلابی گری و مقاومت است

تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۲۸۹۱۰

سردار رحیم نوعی اقدم شامگاه پنجشنبه در مراسم سالگرد شهید سپهبد قاسم سلیمانی در مسجد ولیعصر شهرک سپهر کرج ضمن تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) نخستین مدافع سرسخت حریم ولایت، افزود: مقام معظم رهبری فرمودند که «قاسم سلیمانی را فرد ننامید او مکتب است».

وی اظهار داشت: امروز برای جوانان، مردم و ملت های آزادی خواه محب طریق و خود قاسم سلیمانی این سوال هست که این چه مکتبی است و از چه مولفه هایی تشکیل شده و چه گفتمانی دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با بیان اینکه هر مکتب گفتمانی دارد، گفت: گفتمان مکتب قاسم سلیمانی گفتمان مقاومت و گفتمان انقلابی گری است و ترکیب گفتمان مقاومت و انقلابی گری این است که خود شهید فرمودند که «ما ملت امام حسینیم و ما ملت شهادتیم».

این فرمانده دوران هشت سال دفاع مقدس لزوم پرداختن به مکتب قاسم سلیمانی را پرداختن به گفتمان مقاومت دانست و افزود: برای پرداختن به گفتمان مقاومت باید به چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی بپردازیم.

امام خمینی (ره) با پیروزی انقلاب اسلامی قدرت سوم جهان را شکل داد

وی اضافه کرد: انقلاب به رهبری امام در زمانی پیروز شد که دنیا دوقطبی بود بطوریکه کل کشورها یا هم پیمان ناتوی غربی بودند یا هم پیمان ورشوی شرقی و کشور مستقل نداشتیم و در این میان اگر کشوری انقلاب می کرد اگر غربی بود شرقی می شد و اگر شرقی بود غربی می شد.

به گفته نوعی اقدم، انقلاب دزدی آن زمان مد بود ولی انقلاب امام راحل با بیعت امت و ملت در رکابش به پیروزی رسید و استکبار جهانی شرق و غرب در صدد مصادره این انقلاب بودند که امام راحل در دهن هر دو آن ها زد و استراتژی نه شرقی نه غربی را اعلام کرد.

وی افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی تئوریسین های بزرگ دنیا و تحلیلگران غربی گفتند با پیروزی انقلاب ایران قدرت سوم جهانی شکل گرفت که این قدرت در کنار دو قطبی دیگر و مستقل از این دو ابرقدرت است.

وی با بیان اینکه مشکل ما ازاینجا شروع می شود، ادامه داد: آمریکا برنتابید و گفت نمی پذیرم و قبول نمی کنم و آن زمان به او گفتیم چه می خواهی گفت می خواهم شما نباشید.

آمریکا می خواهد ما نباشیم

این فرمانده جبهه مقاومت خاطرنشان کرد: این نکته را فراموش نکنید یکی از علت هایی که امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی مخالف مذاکره با آمریکا هستند و در مذاکره هیج سودی نمی بینند علتش این است که آمریکا هنوز که هنوز است پس از ۴۲ سال در آن استراتژی که «می خواهم نباشید» مانده است.

وی با بیان اینکه کسی که می خواهد ما نباشیم مگر جای مذاکره دارد، تصریح کرد: به این دلیل هیچ موقع تا زمانیکه انقلاب اسلامی هست مذاکره با آمریکا به هیچ بهانه و دلیلی همچون برجام و فرجام نتیجه نخواهد داد زیرا آمریکا در استراتژی می خواهم نباشیدش مانده است.

نوعی اقدم گفت: از این زمان درگیری و تقابل شروع شد و تاریخ تکرار شد همانطوریکه در مقابل حضرت سیدالشهدا گفتند که ای پسر رسول الله ما شما را می شناسیم یا باید بیعت کنی یا بجنگی و به امام ما نیز گفتند یا باید سلطه غربی را بپذیری یا باید بجنگیم.

وی افزود: امام و انقلاب عقبه داشت که عقبه آن کربلا و عاشورا بود و اسطوره اش حسین (ع) بود و علمش هیهات مناالذله بود و امام نپذیرفت و گفت «آمریکا غلط می کند و در دهن آمریکا زد و ما می جنگیم و ذلت نمی پذیریم».

این فرمانده دفاع مقدس بیان داشت: آمریکا سراغ یک انقلابی آمد که هیچ تکنولوژی، تجهیزات، امکانات و لشکر نداشت و ارتش آن به هم ریخته بود و بودجه، تجهیزات نظامی و امکانات آن عقبه نداشت، محاصره کرد و تهدید کرد و بر علیه ایران هرکاری که توانست در این ۴۲ سال انجام داد.

وی گفت: ۴۲ سال است در تقابل انقلاب با آمریکا هرچه خواستیم شده و هر چه آمریکا خواسته نشده و ما پیروز میدان بودیم.

نوعی اقدم افزود:‌ آمریکا می خواست انقلاب پیروز نشود که خدا خواست و اراده کرد و آنچه ما خواستیم شد ولی بعد از پیروزی انقلاب، آمریکا اسراییل را به عنوان خط مقدم در خاورمیانه با استراتژی از نیل تا فرات آورد و به عنوان خط مقدم در مقابل صدور انقلاب اسلامی به خاورمیانه نزدیک و دور گذاشت.

حزب الله در مقابل خط مقدم آمریکا ساخته شد

وی اظهار داشت: امام در مقابل خط مقدم آمریکا حزب الله را ساخت و حزب الله از ۵ نفر شروع شد و این در حالی است که دنیا می خواست حزب الله شکل نگیرد و نباشد ولی در زیر سیم خاردارهای اسراییل شکل گرفت و امروز به یک مکتب تبدیل شده است.

وی تصریح کرد: ابرقدرت ها می توانند فیزیک، نفر و تجهیزات را از میان بردارند ولی هیچکس نمی تواند ادبیات را بردارد و حزب الله یک ادبیات شد.

فرمانده قرارگاه حضرت زینب (س)‌جبهه سوریه گفت: فلسطین را ما حمایت کردیم و قدرتمندانه روی پای خود ایستاد و سپس القاعده و طالبان را برای به هم ریختن قدرت سوم جهانی درست کردند.

به گفته نوعی اقدم، القاعده و طالبان از مرزهای خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان، پاکستان، افغانستان، کردستان و کرمانشاه آمد ولی چنان قدرتمندانه نابود و حذفش کردیم که ارزش نداشت که گزارش دهیم.

وی افزود: ۳۶ کشور جهان را برای از میان برداشتن قدرت سوم جهانی با آمریکا اجماع کردند که نشان آن همان داشتن اسیر از ۳۵ کشور جهان بود و بر علیه ایران زدند و خاک ما را تصرف کردند و نقاط حساس و حیاتی را کوبیدند.

در طول تاریخ ایران، کشورمان در مقابل هجمه های جهانی ایستاد و مردان مرد سینه سپر کردند و با اقتدار ایستادند و اجازه ندادند و تک به تک به گودال قتلگاه رفتند و یک وجب از خاک ندادند.

آمریکا داعش را جهانی ساخت تا عقبه جهانی داشته باشد/عراق و شام ستون فقرات مقاومت

نوعی اقدم با بیان اینکه بعد نوبت به داعش رسید، گفت: آمریکا داعش را درست کرد و داعش را جهانی ساختند تا عقبه جهانی داشته باشد به طوریکه اروپایی ها بیشتر از کشورهای عربی در داعش حضور داشتند.

وی افزود: از فرانسه ۱۱ هزار و ۵۰۰ نفر در داعش بودند که در صحنه مقاومت با آن ها می جنگیدیم و از این تعداد ۱۵۰۰ داعشی زن فرانسوی بود که هر کدام از بیش از ۵۰ مرد حامله شده بودند.

وی ادامه داد: آمریکا بر خلاف القاعده و طالبان به داعش یک جغرافیا داد به نام عراق و شام و مسوولیتی به نام خلافت اسلامی داد.

وی با اشاره به اینکه داعش مخفف کلمه دولت اسلامی عراق و شام است، بیان داشت: با شکل گیری حزب الله هلال مقاومت در مقابل زیاده خواهی های اسراییل و آمریکا در خاورمیانه شکل گرفت. حزب الله لبنان، عراق، فلسطین، سوریه، یمن و ایران این هلال مقاومت بود که دشمن آمد با کارشناسی عراق و شام را انتخاب کرد تا ستون فقرات هلال مقاومت را بشکند.

وی با بیان اینکه عراق و شام ستون فقرات مقاومت بودند،‌اضافه کرد: ما زمانی که حزب الله را درست کردیم و سازماندهی کردیم که اجازه نداشتیم در ارتباطات دیپلماسی بین ایران و دولت لبنان حتی یک پوکه از فرودگاه ایران بلند شود و به بیروت برود ولی این کار را از کجا شروع شد؟

سوریه حیات خلوت ایران

این جانباز هشت سال دفاع مقدس و مدافع حرم گفت: در دنیای اعراب فقط حافظ اسد (پدر بشار اسد) بود که با امام خمینی و با روحیه استکبار و صهیونیسم ستیزی با امام بیعت کرد و سوریه حیات خلوت ما شد.

وی افزود:‌سوریه برای ما بود به طوریکه کل کارمان را از سوریه انجام می دادیم و حزب الله را از سوریه ساختیم و سوریه خاستگاه مقاومت ما در مقابل صهیونیسم بود.

نوعی اقدم بیان داشت: گفتند که اسد باید برود و اسد را بردارند و کسی را به جای او بگذارند تا ما را به سوریه راه ندهند و اگر ما نرویم لازم نیست به حزب الله کاری داشته باشند زیرا وقتی ما نباشیم حزب الله در محاصره خود به خود از بین می رود.

وی ادامه داد: دنیا اجماع کردند که اسد باید برود و در این میان اردوغان پیغام فرستاد که ایران خودتان را برای اسد خرج نکنید زیرا آمریکا تصمیم گرفته، صدام را که ۱۲ روزه برداشت، قزافی را در لیبی ۷ روزه برداشت و تصمیم گرفته اسد را ۵ روزه بردارد.

وی گفت: کارشناسان کشورهای دوست تحقیق کردند و گفتند اسد به لحاظ سیاسی چنان سکته کرده که قابل احیاء‌نیست و به دنبال جایگزینش باشید که در این میان یک امام و فرمانده و یک فقیه و مرجع و عالم و یک دشمن شناس گفت «قاسم سلیمانی بلند شو و ارتش سوریه را کمک کن که اسد باید بماند و آمریکا غلط می کند».

نوعی اقدم افزود: دنیا می خواست اسد را بردارد ولی وقتی صدام و قزافی را برداشت ولایت پشت آن ها نبود ولی ولایت پشت اسد است.

اسد باید بماند یعنی خاکریز حزب الله در مقابل اسراییل بماند، یعنی دفاع از ایران عمق بخشی داده شود تا مرزهای اسراییل و اسد باید بماند یعنی از منافع امنیتی دور فوق استراتژیک در ایران خارج از مرزهای ایران دفاع شود.

وی گفت: آمریکا نتوانست با هزاران میلیارد دلار هزینه دولت عراق را تغییر دهد ولی حاج قاسم حشدالشعبی را سازماندهی کرد و فوندانسیون های اصلی و محکم دفاع و مقاومت را چید. حشدالشعبی اولین خاکریز دفاع از جمهوری اسلامی در مقابل آمریکا در عراق است.

این فرمانده ادامه داد: ادبیات مقاومت و مکتب قاسم سلیمانی با دو جریان در سوریه جنگید که یکی جریان سلفی تکفیری وهابی با مرکزیت و ریاست داعش آمریکا ساخته و گروه های معارض پیرو این جریان و مکتب متاثر از وهابی گری عربستان سعودی و دوم خود آمریکا بود.

وی افزود: ما هم با داعش و هم با آمریکا در سوریه جنگیدم، با داعشی جنگیدیم که معتقد بود که با کشتن پنج نفر شیعه به بهشت می رود و تمام کلمه کفاری که در قرآن بود را به نام شیعه می خواندند و شیعه را کافر و مجوس می دانستند.

همرزم حاج قاسم سلیمانی بیان داشت: داعشی ها ناموس، اموال و شرف شیعه و همچنین نابود کردنش را حلال می دانستند و این تفکر و این ادبیات به نیابت از آمریکا به نام اسلام آمده بود.

وی گفت: آمریکا به دنبال حافظ قرآن تربیت کردن است و تاریخ تکرار شده و قرآن به سرنیزه رفته است و این جنگ جنگ اعتقادی بود و انگیزه اسلامی بود، آن ها الله اکبر می گفتند و حمله می کردند و ما هم همینطور ولی به اراده الهی در مکتب حاج قاسم و ولایت و در صحنه مقاومت، الله اکبر ما مصداق وعده حق قرآنی بود.

وی با بیان اینکه با ایستادگی،‌خدا ما را پیروز کرد، گفت: شاخ دشمن را شکستیم و نابودش کردیم که عنایت الهی و این مکتب حاج قاسم و مولفه های تشکیل دهنده مقاومت است.

پیشانی من هنوز گرمی لب های حاج قاسم را دارد

همرزم سردار سلیمانی با اشاره به عملیات آزادسازی شهر حلب سوریه، گفت: این پیشانی من هنوز گرمی لب های حاج قاسم را دارد و من استان به استان می گردم و می گویم، پیشانی من را بوسید و گفت ابوحسین برو، گفت شاگرد واقعی مثل باکری عمل می کند.

گفت باکری از اروند گذشت و انس و جن اراده کردند باکری برگردد ولی برنگشت و به دریا رفت، گفت ابوحسین بروو مثل باکری عمل کن، برو که ۷۵ کیلومتر باید بروی و دروازه را باز کنی.

این مدافع حرم ادامه داد: حاج قاسم می گفت این فرمان را به جز به شاگرد باکری نمی توانستم بدهم و هر وقت می خواست من را در سختی ها به کار بگیرد با نام باکری به حرکت وا می داشت.

وی افزود:‌ زمانی که نه ریش داشتم و نه سبیل شاگرد و نوکر باکری بودم و آنچه که از باکری تحویل گرفتم در تحویل دادن به قاسم سلیمانی کوتاهی نکردم.

وی اظهار داشت: در گفتمان مقاومت توکل و توسل وجود دارد، در این گفتمان فرمانده نمی گوید برو فرمانده می گوید بیا، فرمانده در نوک پیکان مقاومت می جنگد.

در این مراسم به یاد سردار دل ها و همچنین شهید محسن فخری زاده مداحی شد.

برچسب‌ها قاسم سلیمانی دشتکی بشار اسد سوریه اسرائیل ایالات متحده آمریکا قاسم سلیمانی استان البرز پروندهٔ خبری نخستین سالگرد شهادت سردار سلیمانی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: قاسم سلیمانی دشتکی بشار اسد سوریه قاسم سلیمانی دشتکی بشار اسد سوریه اسرائیل ایالات متحده آمریکا قاسم سلیمانی استان البرز اخبار کنکور مکتب قاسم سلیمانی پیروزی انقلاب گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی عراق و شام نوعی اقدم حاج قاسم قدرت سوم حزب الله خط مقدم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۲۸۹۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تلنگری به طرفداران گفتمان سازش

اگرچه آمریکا در طول جنگ غزه، بارها قطعنامه‌هایی که باهدف آتش‌بس دائمی در غزه صادرشده را باهدف  حمایت از صهیونیست‌ها وتو کرده است، اما وتوی قطعنامه اخیر شورای امنیت مبنی بر پذیرش عضویت دائمی فلسطین در سازمان ملل متحد، جنس و ماهیتی دیگر دارد. درحالی‌که برخی  مقامات آمریکایی در اظهاراتی دروغین،  مدعی تمرکز بر روی راهکار دودولتی در راستای حل مسئله فلسطین بوده‌اند،وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط نماینده دولت بایدن خبر از استمرار حمایت مطلق کاخ سفید از نسل‌کشی در غزه می‌دهد.به عبارت بهتر، آمریکا با وتوی قطعنامه اخیر نشان داد نه‌تنها در جنگ غزه فرمانده اصلی میدان تقابل با فلسطینیان و منطقه محسوب می‌شود، بلکه حتی به راهکارهای اعلامی و ادعایی خود نیز کمترین باوری ندارد. این تناقض آشکار، برگرفته از شکست میدانی مشترک واشنگتن -تل‌آویو در جریان تحولات جنگ غزه و فراتر از آن، سردرگمی راهبردی آن‌ها در قبال مسئله فلسطین است. 

 

واقعیت امر این است که ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و بازیگران منطقه‌ای مانند ریاض، ابوظبی، منامه و مسقط حساب ویژه‌ای بر روی پیشبرد طرح دو دولتی از سوی واشنگتن بازکرده بودند. این نگاه اعتماد آمیز به دشمن بشریت، منبعث از وعده‌هایی بوده که نه‌تنها در دوران ریاست جمهوری جوبایدن، بلکه در دوران ریاست جمهوری ترامپ و اوباما نیز به آن‌ها داده‌شده بود. بر همین اساس، طرح عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل ( تحت عنوان پیمان ابراهیم) پیش رفت و منتج به خطای راهبردی امارات و بحرین در عادی‌سازی روابط با صهیونیست‌ها شد. اما وتوی قطعنامه اخیر در شورای امنیت سازمان ملل متحد، آن‌هم علی‌رغم موافقت ۱۲ عضو شورای امنیت و رأی ممتنع دو کشور ( سوئیس و انگلیس) ، بیانگر قرائت خاص کاخ سفید از طرح دو دولتی است! این مسئله نشان می‌دهد که اتفاقا آمریکا طرح دو دولتی را نیز نه به‌مثابه راهکاری برای حل بحران در منطقه غرب آسیا، بلکه به‌عنوان  ابزاری برای تحقق استیلا و سلطه صهیونیست‌ها بر غرب آسیا ارزیابی می‌کند.

رمزگشایی از سخنان رابرت وود، معاون نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل به‌وضوح چنین گزاره‌ای را تصدیق می‌کند:  «ایالات‌متحده همچنان از راه‌حل دو دولتی به‌شدت حمایت می‌کند. این رأی مخالفت با حق تشکیل کشور فلسطین را نشان نمی‌دهد، بلکه اذعانی است به این‌که این امر تنها از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفین حاصل خواهد شد.» به عبارت بهتر، آمریکا پذیرش کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل متحد را به  گفت‌وگوی مستقیم ( میان فلسطینیان و صهیونیست‌ها ) و در حقیقت، پذیرش مسئله عضویت فلسطین از سوی تل‌آویو کرده است! بدیهی است که در این مسیر، تل‌آویو از تشکیلات خودگردان امتیازاتی خواهد خواست که تنها یکی از آن‌ها، عاری سازی غزه و کرانه باختری از گروه‌های مقاومت است! شرط وقیحانه‌ای که هیچ‌گاه تحقق‌نیافته و در آِینده نیز نخواهد یافت. حتی تشکیلات خودگردان فلسطین به‌عنوان بازیگری که در قبال کشتار بی‌رحمانه فلسطینیان، بازی در زمین واشنگتن را نسبت به دفاع واقعی از ساکنان مظلوم غزه ترجیح داده است، نسبت به رفتار اخیر کاخ سفید شوکه شده است. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در بیانیه‌ای وتوی آمریکا را «ناعادلانه، غیراخلاقی و غیرقابل‌توجیه» خواند.بااین‌حال محمود عباس باید زودتر از این‌ها نسبت به دنائت آمریکایی‌ها اطمینان پیدا می‌کرد!

یکی از اصلی‌ترین بازندگان رأی‌گیری اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، سیاستمدارانی هستند که بر روی واشنگتن در روند حل مسئله فلسطین حساب بازکرده‌اند! این رأی‌گیری نشان داد که راه‌حل واقع در فلسطین، روی آوردن به همان گفتمان مقاومت و ایستادگی همه‌جانبه در برابر واشنگتن و تل‌آویو است، نه روی آوردن به گفتمان سازش با دشمنانی که نماد ظلم و نسل‌کشی محسوب می‌شوند. در این معادله صریح و گویا، سرنوشت آمریکا و رژیم اشغالگر قدس با شکست و تباهی گره‌خورده است.