سرنوشت جبهه مقاومت پس از سردار سلیمانی
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۳۱۸۸۷
در ۱۳ دیماه سال گذشته، دنیا شاهد یکی از خطرناکترین و خبیثانهترین عملیاتهای ترور در طول تاریخ معاصر غرب آسیا بود. بامداد جمعه آن روز، جمهوری اسلامی ایران، بزرگترین سرباز خود را در خارج از مرزها از دست داد.
به گزارش ایسنا، روزنامه «رسالت» در ادامه نوشت: سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، پس از سالها مجاهدت در نهایت به آرزوی دیرینه خود، شهادت نائل آمد اما داغی بزرگ بر دل میلیونها ایرانی و دوستداران جبهه مقاومت در عرصه بینالمللی برجای گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همانگونه که شهید بهشتی با شهادتش، انقلاب را بیمه کرد، شهید قاسم سلیمانی نیز با خونش، جبهه مقاومت را بیمه کرد. بههرحال آنچه تحت عنوان محور مقاومت یا جبهه مقاومت در توصیف تعدادی از کشورها و گروهها در منطقه غرب آسیا به کار گرفته میشود، بخش عمده موفقیت و شکلگیری آن ماحصل تلاشهای سردار سلیمانی در قوامبخشی به مقاومت بود.
یکی از مهمترین سؤالاتی که در حال حاضر در ذهن تحلیلگران در جریان است، وضعیت جبهه مقاومت پس از شهادت فرمانده سابق سپاه قدس ایران است. پاسخ به این سؤال کلیدی را باید در تاریخ جبهه مقاومت از بدو تولد تا بلوغش جستوجو کرد. اگر مبدأ تولد جبهه مقاومت را انقلاب اسلامی ایران قرار دهیم، در طول چهار دهه اخیر، بسیاری از تحولات و رویدادها باعث قوامبخشی و انسجام این جبهه شده است. جنگهای داخلی، تهاجمات بینالمللی، ترورها و توطئههای داخلی نهتنها کشورها و گروههای عضو محور مقاومت را تضعیف نکرد بلکه باعث گسترش و اهمیت این محور و گفتمان آن در منطقه و جهان شد.
در حال حاضر جبهه مقاومت، یک بازیگر فعال و تأثیرگذار در کشورهای مبدأ و سراسر منطقه است. هرگونه تغییر و تحولی بنیادی در منطقه بدون در نظر گرفتن این جبهه، امکان شکلگیری یا ادامه ندارد.
ترور سردار سلیمانی توسط ارتش ایالاتمتحده آمریکا، گویای همین واقعیت است که نقش محور مقاومت در معادلات منطقه به طرز فوقالعادهای افزایشیافته بود و دولت آمریکا برای تضعیف و عقبگرد چنین شرایطی، برنامه ترور فرمانده سپاه قدس ایران را در دستور کار قرار داد. تغییر معادلات و موازنه منطقهای قدرت از جمله اهداف ترور بوده که با در نظر گرفتن تحولات گذشته، چنین روندی بسیار بعید به نظر میرسد. بررسی تاریخ گروههای مقاومت در لبنان، عراق، فلسطین و یمن خلاف این فرضیه را به اثبات میرساند.
برخی از فرماندهان و رهبران گروههای مقاومت در چند دهه اخیر توسط عوامل داخلی یا توطئه خارجی ترور شدند ولی روند تحولات بهگونهای پیش رفت که نهتنها آسیبی به جبهه مقاومت وارد نشد بلکه آن را گسترش داد و به یک بازیگر بزرگ و مهم منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرد. از اینرو، شهادت سردار سلیمانی نهتنها خللی در این مسیر ایجاد نخواهد کرد بلکه بهمانند خونی تازه در رگهای جبهه مقاومت عمل خواهد کرد و باید شاهد تحولات بنیادین در آینده بود.
همچنین یکی از مهمترین مؤلفههایی که به قوام و ادامه حیات جبهه مقاومت کمک کرده، تفاوت ماهوی آن با سایر الگوها و روندهای قدرت و اقتدار در حوزه بینالملل است. این مؤلفه مهم نیز گفتمان مقاومت انقلابی در غرب آسیاست. از اینرو مقاومت قائم به یک فرد یا رهبر نیست بلکه افراد، گروهها و کشورها زیر سایه گفتمان مقاومت قرار میگیرند و به عضوی یا بخشی از آن در روند تحولات کنونی و آینده تبدیل میشوند.
در کنار این و با نگاه واقعگرایانه، وجود محور مقاومت نوع بازدارندگی در منطقه غرب آسیا به نفع کشورها و گروههای تحت لوای آن ایجاد کرده است. هزینه مقابله با عناصر محور مقاومت بسیار بالا رفته و موارد متعددی در این زمینه میتوان مثال زد، از جمله میتوان به عدم تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان بعد از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ اشاره کرد. انصارالله یمن با تجاوز ائتلاف عربی به رهبری عربستان از سال ۹۴ شمسی نهتنها تضعیف نشد بلکه به بازیگر اصلی تحولات کشور یمن تبدیل شده است. باتلاقی که در یمن برای عربستان شکلگرفته، نیازمند هزینههای بسیار از لحاظ مالی، نظامی و حیثیتی برای خروج از آن است. در جنگ داخلی سوریه، علیرغم اتحاد بزرگ بینالمللی برای سرنگونی بشار اسد رئیسجمهوری این کشور، شکست گروههای تروریستی و اعتراف جهانی به بقای اسد را شاهد هستیم. همین مورد در عراق نیز ساری و جاری است.
شکست گروههای تروریستی تکفیری، از جمله دستاوردهای مهم محور مقاومت در چند سال اخیر بوده که علاوه برافزایش امنیت کشورها، دامنه نفوذ و تأثیرگذاری محور مقاومت را نیز افزایش داده است.
این موضوع به آن معنا نیست که تحولات بدون تنش ادامه خواهد یافت بلکه در صحنه بزرگ قدرت، اقدامات کشورهای غربی برای تروریستی اعلام کردن گروههای مقاومت، نقطهزنیها، توطئههای بینالمللی، تحریم و فشار اقتصادی و ... بهصورت گستردهای در جریان است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: جبهه مقاومت سردار سلیمانی سردار سلیمانی جبهه مقاومت بین المللی گروه ها نه تنها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۳۱۸۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غزه؛ محور مقاومت در ادبیات فارسی
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن یادداشت به شرح زیر است:
ادبیات پایداری بهعنوان نمود احساسی و عاطفی نهضتهای اسلامی و جریانها و گروههای مقاومت در ایران و کشورهای اسلامی بهویژه خاورمیانه و خاصه فلسطین اشغالی و لبنان که امروزه مرکزیت پویای آن را در نوار غزه میشناسیم، همواره مطرح و جریانساز بوده و هست و اکنون با گذشت دهههای متمادی از عمر گروههای مقاومت در سرزمینهای اشغالی، غزه، بهعنوان محور مقاومت در این بخش از جغرافیای جهان اسلام شناخته میشود که سهم قابل توجهی در تولید آثار ادبی دارد.
با نگاهیگذرا به ادبیات معاصر فارسی که در دهههای اخیر توسط شاعران، نویسندگان، محققان و پژوهشگران حوزه ادبیات تألیف و منتشر شدهاند، ردپای حماسهها و ایثارگری اعضا و وابستگان گروههای مقاومت و غزه در انواع آثار ادبی در کارنامه مؤلفان ایرانی به خوبی مشهود است.
در این میان، در بین گروههای مختلف مولفان، شاعران حضور پررنگ و نقش تعیینکنندهای نسبت به سایر ادیبان دارند. بیشترین تعداد آثار ادبی خلق شده با موضوع غزه در ادبیات معاصر ایران، در بخش شعر است که اغلب در مناسبتهای مختلف که غزه در مرکز وقایع جهان اسلام قرار داشت توسط شاعران پیشکسوت و جوان سروده شده یا شاعران در ایام دیگر ارادت خود به غزه و گروههای مقاومت را در قالب شعر بیان کردهاند. از کتابهای شاخص در این زمینه که به شعر مقاومت هم مشهور است میتوان به مجموعه شعر«حنجرههای شعلهور» به کوشش «حسین اسرافیلی»، شاعر نامآشنای معاصر اشاره کرد. کتاب حاضر گزیده شعرهای شاعران معاصر کشورمان درباره مقاومت اسلامی بهویژه مردم فلسطین است.
این کتاب یکی از پنج کتاب کنگره شعر مقاومت بینالملل اسلامی است و پیش از این کتابهایی با عناوین «واژه در سنگر»، «حنجرههای بیدار»، «خندیدن با لبان زخم» و «درخت آتش» که آنها هم مجموعه شعر شاعران معاصر ایرانی درباره مقاومت بودند، منتشر شده است. از دیگر کتابهای مهم در این بخش، اثری با عنوان «والزیتون: مجموعه شعر مقاومت» سروده «حسین شکربیگی»، شاعر ایلامی است که آثار قابلتوجهی در حوزه شعر مقاومت دارد.
حضور پررنگ شاعران ایرانی در بخش شعر مقاومت فلسطین یادآور این موضوع مهم و حیاتی است که مسئله فلسطین، مسئله شاعران کشور ما بوده است؛ شاعرانی که موضع مشخصی دارند و در برابر انگاره «ارض موعود»، فلسطین را «سرزمینی مقدس و غصبشده» میدانند.
در بخش داستان ایرانی هم موضوع فلسطین اشغالی، جریان مقاومت و غزه همواره مطرح بوده و هست و نویسندگان کشورمان آثاری را در بخشهای داستان کوتاه و رمان با این موضوع خلق و منتشر کردهاند.
شاخصترین و نخستین رمان فارسی با موضوع فلسطین بهعنوان «ریاح» اثر «جلال توکلی» نویسنده یزدی درباره نفوذ صهیونیستها در فلسطین و چگونگی اشغال این سرزمین مقدس است که پس از انتشار موردتوجه مخاطبان و محافل ادبی قرار گرفت و در جشنواره ادبی قلم زرین بهعنوان نخستین داستان بلند فارسی درباره سرزمین مقدس فلسطین موردتقدیر قرار گرفت.
ریاح، یک واژه قرآنی به معنی بادهای بشارتدهنده رحمت الهی است (سوره اعراف، آیه ۵۷) که در فضای دردناک و ناگوار داستان، سفیر امید و زندگی و بشارتدهنده پیروزی و مدد الهی است.
زمان داستان بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۱ میلادی اتفاق میافتد؛ در آن سالها یهودیان در ظاهر بهصورت مهاجر که از دست نازیها گریختهاند و در فلسطین که آن را «ارض موعود» مینامند، جویای کار هستند اما بهتدریج زمینهای فلسطینیها را به هر شکل ممکن تصاحب میکنند.
اگرچه وقایع کلی داستان واقعی و با استناد به مدارک موجود نوشته شده اما بهصورت نمادین در داستان اصلی که در یک مزرعه اتفاق میافتد، انعکاس مییابد، در حقیقت، مزرعه مورد اشاره، نمادی از کشور فلسطین است و هر کدام از شخصیتهای داستان، نماینده طیف خاصی از مردم آن کشور به شمار میروند.
درخت زیتونی در مزرعه و در مرکز داستان وجود دارد که سلسله حوادثی پیرامون آن بهوجود میآید.
این درخت، نمادی از تاریخ و فرهنگ غنی فلسطین است و اگرچه با دسیسه صهیونیستها از ریشه کنده میشود و به جای آن یک دکل نگهبانی قرار داده میشود ولی پس از سالها مبارزه و مقاومت مردم مظلوم فلسطین، دوباره سر از خاک بیرون میآورد و جوانه میزند.
انتهای پیام/