Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «صراط نیوز»
2024-05-02@02:53:47 GMT

رشته ریاضی و تجربی در ۳۵منطقه تدریس نمی‌شود

تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۴۰۷۲۰

صراط: فقر آموزشی سال‌هاست گریبان برخی شهر‌ها و روستا‌های مرزی و محروم کشور را گرفته، کرونا هم در این مدت بر آتش آن دامن زده و اوضاع را وخیم‌تر کرده است. در این‌باره با علی‌اصغر فانی وزیر اسبق آموزش و پرورش گفت‌وگویی داشتیم.

آقای فانی شما به‌گفته خودتان نزدیک به ۵۰سال از عمرتان را در آموزش و پرورش سپری کرده‌اید و در کارنامه کاری‌تان از معلمی و مدیریت در مناطق محروم تا وزارت را داشته‌اید، برای‌مان بگویید چرا دولت‌های بعد از انقلاب در بهبود وضعیت آموزش در برخی استان‌ها مانند سیستان و بلوچستان، خراسان‌شمالی و جنوبی، چهارمحال و بختیاری، جنوب کرمان و حتی حاشیه تهران موفق عمل نکردند و هنوز هم شاهد بی‌سوادی و کم‌سوادی بین کودکان و نوجوانان این مناطق هستیم؟

به گزارش همشهری آنلاین، فانی  در جواب گفت: من بعد از وزارت تصمیم گرفتم که دیگر هیچ کار دولتی را نپذیرم و گفتم اگر ما خیر بودیم، بس است و اگر شر هم بودیم، بس است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آخر عمری برای خودمان و آخرتمان کاری کنیم.

ماه‌ها گذشت و ذهنم درگیر پاسخ دادن به این سؤال بود که چرا با وجود هزینه‌های زیادی که دولت‌های مختلف بعد از انقلاب در مناطق محروم کرده‌اند، هنوز هم این مناطق محرومند؟

یادم آمد که وقتی وزیر بودم و به بعضی از این مناطق می‌رفتم واقعا از اینکه وزیرم خجالت می‌کشیدم. پیش خودم می‌گفتم من وزیر مملکت باشم و این وضع مردم باشد. نه روشویی درستی دارند، نه توالت دارند، نه بهداشت دارند، مدرسه امکانات ندارد یا معلم گذاشته و رفته، دختر‌ها ترک تحصیل کرده‌اند یا پسر‌ها حتی نمی‌توانند درست از روی یک متن بخوانند. در بعضی مناطق دانش‌آموز حتی صندلی ندارد که روی آن بنشیند و روی زمین درس می‌خواند.

این سؤال چندین ماه ذهنم را مشغول کرد. پاسخی که برای آن داشتم، شاید دقیق نباشد، ولی حداقل مؤثر بود. حرف این است که، چون مناطق محروم از خودشان نیروی انسانی متخصص بومی ندارند، محروم می‌مانند.

مثلا ما در وزارت آموزش و پرورش شاهد آن بودیم که خیّر مدرسه‌ساز یا دولت بودجه کلانی می‌گذارد و در منطقه محروم مدرسه می‌سازد، بعد دچار چالش می‌شود که حالا معلمش را از کجا بیاوریم؟ در منطقه می‌گردند و می‌بینند معلم ندارند.

این می‌شود که از ۱۰۰کیلومتر آن طرف‌تر و حتی دورتر کسی را به روستا آورده‌اند و گذاشته‌اند سر کلاس و بعد او از ردیف استخدامی منطقه محروم استفاده کرده و به استخدام آموزش و پرورش درآمده، اما ۲ یا ۳سال بعد از کار کردنش در آن منطقه محروم، خودش را به شهر منتقل کرده و دوباره این روستا و مدرسه بی‌معلم مانده است.

بار دوم باز آموزش و پرورش ردیف استخدامی داده و نفر دیگری را برگزیده و استخدام کرده، اما او هم ۳یا۴ سال مانده و بعد انتقالی گرفته و باز هم همان داستان و سیکل معیوب تا سال‌های سال ادامه پیدا کرده است. اگر شما در آموزش و پرورش، وضعیت معلمان این مناطق را رصد کنی، می‌بینی که سابقه خدمت آن‌ها زیر ۵سال و حتی ۴سال است و این یعنی معلمان مناطق محروم اغلب از نیرو‌های تازه‌کار و کم‌تجربه هستند مگر در جایی استثنا باشد.

در مورد بیمارستان هم این مسئله صدق می‌کند. دولت بیمارستان‌های زیادی ساخته، ولی معطل پزشک و پرستار است. اما اگر آن شهرستان یا روستا از خود پزشک، معلم و پرستار داشت، قطعا رشد می‌کرد؛ بنابراین پاسخ آن سؤال ما این شد که باید آموزش و پرورش مناطق محروم را تقویت کنیم.

در نهایت تصمیم گرفتیم با جمعی از دوستان و فرهنگیان قدیمی از پتانسیل و ارتباطاتی که داریم استفاده کنیم و وضعیت مدارس مناطق محروم را سر و سامان بدهیم.

برگزاری کلاس‌های تقویتی برای دانش‌آموزان، ارسال کتاب‌های کمک‌آموزشی، آموزش معلمان و مدیران این مدارس، ارائه خدمات مشاوره‌ای برای داوطلبان کنکور و مشاوره تحصیلی به دانش‌آموزان از کار‌هایی است که ما به دنبال آن هستیم.

اشاره کردید به کمبود نیروی انسانی متخصص بومی مانند پزشک، پرستار، معلم و مهندس در این مناطق؛ ریشه مشکل در کجاست؟ چرا مثلا داوطلب کنکور در سیستان و بلوچستان یا کهگیلویه و بویراحمد شانس قبولی در پزشکی یا پرستاری را ندارد و به طور محدود در برخی رشته‌های علوم‌انسانی و فنی و حرفه‌ای می‌تواند تحصیلش را ادامه دهد و آخر هم از شهر‌های اطراف برایشان پزشک و پرستار برسد؟

ببینید ما ۷۵۰منطقه آموزشی در کل کشور داریم که وقتی با ۱۴شاخص مورد تأیید وزارت آموزش و پرورش آن‌ها را بررسی کردیم، متوجه شدیم ۱۰۵منطقه در انتهای لیست قرار می‌گیرند که از نظر آموزشی محروم هستند.

ما و دوستان فرهنگی‌مان از این ۱۰۵مورد، ۴۰منطقه آخر را برای ارزیابی وضعیت آموزشی و ارائه خدمات انتخاب کردیم. در یکی از بررسی‌هایمان دیدیم که در ۳۵منطقه کشور اصلا رشته ریاضی و تجربی را تدریس نمی‌کنند و این یعنی از ۳۵نقطه از ایران هیچ‌گاه پزشک، پرستار و مهندس وارد جامعه نمی‌شود.

همچنین در ۴۰منطقه ۱۲هزار دانش‌آموز پایه دوازدهم داریم که فقط ۵۰۰نفرشان رشته ریاضی هستند. حدود ۹هزار نفر در ادبیات و علوم‌انسانی درس می‌خوانند و بقیه هم تجربی هستند.

در رشته فنی و حرفه‌ای هم متأسفانه بیشتر هنرستان‌ها، رشته‌هایشان به درد نیاز‌های آن منطقه نمی‌خورند؛ بنابراین یکی از برنامه‌های ما تقویت معلمان برای ارائه این رشته‌ها از یک‌سو و تقویت درس علوم و ریاضی دانش‌آموزان سال نهم شد تا بتوانیم این دو رشته را در ۳۵منطقه راه بیندازیم.

شاید باورتان نشود، اما خیلی از دانش‌آموزان پایه دوازدهم در این مناطق حتی بلد نیستند تست بزنند، اصلا نمی‌دانند کجا را با مداد سیاه باید علامت بزنند و پر کنند. یا دانش‌آموز از این مرحله گذشته و رتبه قابل‌قبولی هم گرفته، اما بلد نیست رشته انتخاب کنند.

این معضل را مقایسه کنید با تهران که مؤسسات زیادی انتخاب رشته می‌کنند و مشاوره مفصل می‌دهند و دانش‌آموز از سال‌های اول متوسطه دسترسی فراوانی به منابع آموزشی دارد. البته در آن ارزیابی شاخص‌های دیگری هم بررسی شده، مثل آموزش دختران، معدل نهایی سال آخر دبیرستان، گذر تحصیلی و... که نشان داد این مناطق وضعیت خوبی ندارند.

در مورد وضعیت آموزش دختران، وزارت آموزش و پرورش هیچ وقت آمار واقعی بازماندگی و ترک تحصیل آن‌ها را نداده، اما گزارش‌های میدانی و پراکنده خبرنگاران در طول یک دهه اخیر نشان می‌دهد تعداد ترک تحصیل دختران در دوره متوسطه اول و دوم زیاد است. شما به‌عنوان وزیر اسبق آموزش و پرورش نظرتان در این‌باره چیست؟

اتفاقا یکی از شاخص‌های ما در ارزیابی ۱۰۵منطقه آموزشی، مسئله تحصیل دختران بود.

ببینید معمولا میزان تولد دختران و پسران مساوی است. مثلا اگر یک سال نسبت تولد پسران به دختران ۵۱ به ۴۹درصد باشد، سال آینده این رقم برعکس می‌شود. هیچ‌گاه نبوده که این نسبت در تولد تفاوت معناداری پیدا کند پس طبیعتا باید نیمی از دانش‌آموزان ما دختر باشند، اما شاهد این هستیم که فقط ۲۵ تا ۳۰درصد دانش‌آموزان در این مناطق را دختران تشکیل می‌دهند این یعنی آموزش و پرورش و نهاد‌های فرهنگی دیگر در ترغیب خانواده‌ها برای تحصیل دختران دچار ضعف جدی هستند و باید در این‌باره برنامه‌ریزی کنند.

ما هم در انجمنی که با همکارانمان به‌عنوان انجمن مردم راه‌اندازی کردیم دنبال حل این دست از معضلات هستیم.

به جز این مورد، گذر تحصیلی هم یک شاخص مهم است که ارزیابی ما نشان داده در مناطق محروم وضعیت خوبی نداریم.

برای آن‌هایی که نمی‌دانند گذر تحصیلی یعنی چه به زبان ساده توضیح بدهم که وقتی دانش‌آموز یک مقطع تحصیلی را تمام کرد، بررسی می‌شود که آیا وارد مقطع بعد شده یا نه؟

در ۴۰منطقه آخر از ۷۵۰منطقه آموزشی کشور، جمعیت دانش‌آموزان در متوسطه اول (راهنمایی قدیم) نصف می‌شود یعنی از ۱۰۰دانش‌آموز پایه ششم، فقط ۵۰نفر به پایه هفتم می‌روند و بدتر اینکه در دوره متوسطه دوم دوباره ورودی‌ها نصف می‌شود و این یعنی ریزش و ترک‌تحصیل دانش‌آموزان در این مناطق.

گروه‌های دانشجویی و نهاد‌های مردمی زیادی در چند دهه گذشته تلاش کرده‌اند که فقر آموزشی در مناطق محروم کشور را برطرف کنند، اما به‌دلیل ناکارآمدی سیستم آموزش و پرورش کشور، که شما هم به آن اشاره کردید، این اتفاق نیفتاده. حالا شما و دوستانتان از دل همان سیستم ناکارآمد که حتی مدتی در راس آن بودید، سر در آورده و تصمیم دارید این مشکلات را برطرف کنید. دسترسی خوبی هم به اطلاعات، آمار و منابع دارید، به ما بگویید حالا که بیرون از گود نشسته‌اید چگونه می‌خواهید این معضلات را در مناطق محروم برطرف کنید؟

بله من گفتم که ۵۰سال در این سیستم کار کرده‌ام و از معلمی تا مدیریت مدرسه و مدیریت آموزش و پرورش منطقه و بعد استان و معاونت وزارتخانه و در نهایت خود وزارت را هم تجربه کرده‌ام و اندوخته‌های فراوانی در این مسیر کسب کردم.

قطعا پتانسیل و تجارب و ارتباطات زیادی در اختیار ما هست که هیچ انجمن و نهاد دیگری ندارد. ما خواستیم این پتانسیل که کشور برای ایجاد آن هزینه زیادی کرده را خارج از مجموعه رسمی آموزش و پرورش بالفعل کنیم و بیکار و بی‌تفاوت ننشینیم. دنبال تغییر سیستم آموزشی کشور یا دخالت در امور وزارتخانه هم نیستیم و در چارچوب آن‌ها می‌خواهیم خدماتی را به مناطق محروم ارائه بدهیم. مثلا من با مدیران مدارس مطرح و موفق غیردولتی که درآمد‌های خوبی دارند، ارتباط دارم و از آن‌ها خواستم که بیایند و خواهرخوانده مدارس ما در این ۴۰منطقه شوند.

از آن‌ها نام نمی‌برم، اما اغلب آن‌ها موافقت کردند و تا الان توانستیم ۱۵مدرسه را تحت پوشش بگیریم. آن‌ها باید هر نوع خدمات آموزشی که به دانش‌آموزان خود ارائه می‌دهند، به خواهرخوانده خود هم بدهند. کتابخانه را مجهز کنند، فیلم‌های آموزشی معلمان خود را ارسال کنند. جزوه درسی در اختیار دانش‌آموزان منطقه محروم بگذارند و... ما پول نداریم، ولی اعتبار داریم و از همین اعتبار استفاده کردیم که بتوانیم به مناطق محروم کمک کنیم.

می‌خواهیم با کمترین هزینه هم‌افزایی کنیم و نیکوکاران را در قالب‌های متفاوت‌تری از مدرسه‌سازی در این مناطق فعال کنیم. این‌ها حرف‌های جدیدی است و کار ما ۱۰سال دیگر جواب می‌دهد.

می‌دانیم که یک منطقه با منطقه دیگر تفاوت‌های زیادی در فرهنگ، امکانات، ظرفیت، علاقه‌مندی و نیاز‌ها دارد. کار ما اصلا دستوری نیست. ما با مدیران‌کلی که الان فعال هستند یا بازنشسته شده‌اند و در آن منطقه اعتبار دارند ارتباط می‌گیریم و به کمک آن‌ها که شناخت دقیقی روی منطقه دارند، برنامه‌های خود را پیاده می‌کنیم.

شیوع ویروس کرونا از بهمن سال گذشته تاکنون، آسیب‌های اساسی و بعضا غیرقابل جبرانی را به دانش‌آموزان زد. بسیاری از آن‌ها به‌علت دسترسی نداشتن به آموزش مجازی یا تعطیلی مکرر مدارس در مناطق محروم مجبور به ترک تحصیل شدند، شما و دوستان فرهنگی‌تان از کدام پتانسیل‌تان برای بهبود وضعیت آن‌ها استفاده کردید؟

از کار‌های مهمی که در دوران شیوع ویروس کرونا کردیم، برگزاری کلاس آنلاین برای دانش‌آموزان پایه دوازدهم مناطق محروم بود.

اکثر این مناطق معلمان قوی ندارند، به‌خصوص در مقطع متوسطه دوم. ما یک تفاهمنامه با مدیریت دبیرستان البرز تنظیم کردیم و از معلمان آنجا که خیلی قوی هستند، خواستیم که برای این بچه‌ها کلاس بگذارند که خوشبختانه قبول کردند در این کار خیر شرکت کنند.

این شد که عصر چهارشنبه‌ها و کل روز پنجشنبه معلمان همزمان در رشته ریاضی، تجربی و انسانی در ۳ تیم مجزا برای دانش‌آموزان پایه دوازدهم مناطق محروم تدریس می‌کنند. دانش‌آموزانی که موبایل، تبلت، لپ‌تاپ و اینترنت دارند، را به آن‌ها لینک دادیم که وصل شوند و از کلاس استفاده کنند، آن‌هایی هم که هیچ دسترسی نداشتند، از آموزش و پرورش منطقه خواستیم در دبیرستان‌هایی که سالن دارند، صندلی‌ها را با فاصله ۲متر بچینند و بچه‌ها با رعایت پروتکل‌های بهداشتی روی پرده ویدئویی کلاس‌ها را ببینند.

در مناطقی هم که هیچ‌کدام از این امکانات نبود، برایشان کتاب کنکور و کمک‌آموزشی می‌فرستیم. برای پایه دهم و یازدهم هم دروس ضبط شده را آفلاین در اختیارشان گذاشتیم تا هر زمان دسترسی پیدا کردند، کلاس‌ها را ببینند. ما می‌خواهیم هر طور شده دانش‌آموزان متوسطه دوم را تقویت کنیم تا شاهد قبولی آن‌ها در رشته‌های برتر دانشگاهی باشیم.

همچنین امسال برای آموزش معلمان ابتدایی در تدریس درس علوم و ریاضی برنامه‌ریزی کردیم و با مجوز آموزش و پرورش برای آن‌ها لوح فشرده آموزشی فرستادیم. برای آموزش مدیران مدارس مناطق محروم هم خودم می‌خواهم تدریس کنم، چون اگر مدیر موفق عمل کند، بسیاری از مسائل مدرسه حل می‌شود.

در ابتدای صحبت‌هایتان اشاره کردید که علاوه بر توسعه نامتوازن رشته‌های نظری، هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش هم در مناطق محروم ضعیف هستند، در این‌باره دقیق‌تر توضیح می‌دهید که منظورتان چیست؟

گفتم که در اغلب این مناطق رشته‌های ریاضی و تجربی به‌دلیل کمبود معلم از یک سو و ضعف پایه درسی دانش‌آموزان از سوی دیگر آموزش داده نمی‌شود و از ۱۲هزار دانش‌آموز پایه دوازدهم ۹هزار نفرشان در رشته ادبیات و علوم‌انسانی تحصیل می‌کنند.

در رشته فنی و حرفه‌ای و کاردانش هم نیاز‌های منطقه اصلا در نظر گرفته نشده، مثلا توسعه رشته انیمیشن یا حسابداری در مناطق محروم خیلی زیاد است تازه آموزش آن هم کیفیت لازم را ندارد.

شما به من بگویید در یک منطقه که یک ریال و ۲ ریال بودجه نمی‌آید، این همه حسابدار برای چه تربیت می‌شود؟ یا برای اینکه خودشان را راحت کنند و نرخ پوشش تحصیلی را بالا ببرند، رشته مدیریت خانواده که همان خانه‌داری است یا چهره‌پردازی را توسعه داده‌اند. این یعنی وضعیت فنی و حرفه‌ای هم خوب نیست و فقط آمارسازی می‌کنند.

یک هماهنگی و تفاهم با سازمان آموزش و پروش فنی و حرفه‌ای داریم که در ۱۰منطقه شروع به استعدادیابی کنیم تا از دانش‌آموزان پایه‌های نهم تست سنجش شغلی بگیرند. مناطقی را هم انتخاب کردیم که سازمان فنی و حرفه‌ای وابسته به وزارت کار داشته باشند.

علاوه بر این قرار شد سازمان برای هنرآموزان سال آخر فنی و حرفه‌ای و کاردانش مربی بفرستد و دوره عملی برایشان برگزار کند که مهارتشان بهتر شود.

ما نمی‌خواهیم در مدیریت آموزش و پرورش دخالت کنیم فقط گفتیم رشته‌های مورد نیاز منطقه را در هنرستان آنجا تقویت می‌کنیم. مثلا رشته کشاورزی، زراعت یا دامداری و از طریق خیرین یا هر جایی که بتوانیم توسعه دهیم.

جهت‌گیری ما به سمت ایجاد توازن در رشته‌ها و شاخه‌هاست. این‌ها بخش‌هایی از برنامه‌های ماست که می‌خواهیم به‌عنوان فرهنگیان بازنشسته و فعال انجمن مردم در کنار آموزش و پرورش دنبال کنیم.

منبع: صراط نیوز

کلیدواژه: رشته ریاضی رشته تجربی دبیرستان فقر آموزشی کرونا صراط دانش آموزان پایه مناطق محروم فنی و حرفه ای آموزش و پرورش پایه دوازدهم منطقه محروم رشته ریاضی دانش آموز ترک تحصیل رشته ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۴۰۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلمی که کلاس درس را به مسجد بُرد

به گزارش آخرین‌نیوز، وقتی صدای اذان به آسمان رسید، خانم معلم با چادر گُل‌دارش به نماز ایستاد. نور صلاهِ ظهر که از پنجره‌ی مسجد بر روی تخته‌ سفیدِ کنار محراب پهن شده بود، راه کج کرد و تابید بر گل‌های سرخ و نارنجی و زردِ چادر خانم معلم.

گل‌های رنگارنگ زیر نور درخشیدند، جان گرفتند و شکوفاتر شدند.مدت‌هاست که شبستان مسجد، مدرسه‌ بچه‌ها شده است و دانش‌آموزانی که از پس هزینه‌ی ثبت‌نام در کلاس‌های تقویتی و جبرانی برنمی‌آیند، میهمانِ کلاس درس خانم معلم در مسجد امام علی (ع) هستند.

کلاسی که به بچه‌ها "درس و بندگی" و "علم و ایمان" را با هم می‌آموزد. خانم معلم چند روز در هفته بعد از تمام شدن ساعت کاری‌اش در مدرسه‌ ریحانه، به مسجد می‌آید تا به دانش‌آموزان محروم ریاضی درس بدهد.

مادرِ معلم

او مادر هم هست. مادرِ دو فرزند و از زمانی که به عنوان معلم قدم به مدرسه گذاشت، حس مادری در وجودش با جانِ معلمی آمیخته شده است. حسی وصف‌ناشدنی که در دل یک انسان عشقی عمیق را پرورش می‌دهد، عشقی که توانایی این را دارد تا مقدس‌ترین و مستحکم‌ترین رابطه جهان هستی را بر پایه‌ی "دانستن و دانش" در کلاس‌های درس بنیان نهد.

وقتی خانم معلم با همان شوق همیشگی به دانش‌آموزان نگاه می‌کند و به اسم؛ صدای‌شان می‌کند، گُل از گل بچه‌ها می‌شکفد. حرف که می‌زند مهربانی می‌ریزد در نگاه دخترها. صدا و چشمان خانم معلم پر است از حس‌ِ دل‌انگیز دوستی و صمیمت، و بچه‌ها اُنس دارند به این رفتار و کلام.

کبری فریدونی‌زاده(شگرد) دارای بیست سال سابقه کار در آموزش‌و‌پرورش و معلم ریاضیِ ناحیه سه اهواز است.

او در گفت‌وگو با فارس اظهار کرد: دانش‌آموزان را مثل بچه‌های خودم می‌دانم و سعی می‌کنم در حد توانم برای یادگیری آنها وقت بگذارم. به دلیل علاقه‌ی وافری که به تدریس درس ریاضی دارم، امسال پس از ۸ سال معاونت دوباره به تدریس برگشتم.

تدریس ریاضی به دانش‌آموزان محروم

خانم فریدونی‌زاده درباره آموزشِ دانش‌آموزان در مسجد محله گفت: در ابتدای سال، وقتی شروع به تدریس ریاضی کردم، متوجه شدم که وضعیت درسی برخی از بچه‌ها در این درس مطلوب نیست. چون در دوران کرونا کلاس‌ها مجازی بود و آنها از پایه‌ دارای ضعف بودند. گویا از کلاس سوم ابتدایی پرت شده بودند به پایه‌ی هفتم متوسطه اول! از این رو تصمیم گرفتم در مسجد امام علی(ع) که در محله ما در پادادشهر اهواز است، برای آنها کلاس جبرانی برگزار کنم.

او ادامه داد: خوشبختانه این کار با استقبال خادمان مسجد و پایگاه مقاومت بسیج روبه‌رو شد و خانم فاضلی مسوول پایگاه بسیج مسجد و خانم کهزاد از خادمان مسجد امام علی(ع) در برگزاری این کلاس‌ها به من کمک کردند و دربِ مسجد را برای آموزش درس ریاضی به روی بچه‌ها باز کردند.

خانم معلم اهوازی گفت: در حال حاضر این کلاس‌ها برای دانش‌آموزان بی بضاعت و تحت پوشش نهاد‌های حمایتی رایگان است و قصد داریم بعد از برگزاری امتحانات و پایان سال تحصیلی نیز جلسات مهدوی را برقرار کنیم و در حوزه‌های عفاف و حجاب به دختران دانش‌آموز آگاهی و آموزش بدهیم.

او ادامه داد: بچه‌ها محیط مسجد را خیلی دوست دارند و بنا داریم که اولین دورهمی دختران را در سالروز میلاد حضرت فاطمه معصومه (س) و روز دختر برگزار کنیم و با همکاری پایگاه بسیج به آنها هدیه بدهیم.

خاطره‌های خانم معلم از مدرسه

خانم فریدونی‌زاده بهترین خاطره‌ی دوران خدمتش را دیدن شاگردان قدیمی می‌داند، او در این باره بیان کرد: وقتی پس از چندین سال یکی از شاگردان قدیمی را می‌بینم و مشاهده می‌کنم که چگونه قد کشیده و برای خودش خانمی شده است، سرشار از شادی می‌شم. در دیدار با دانش‌آموزان سابق آن چیزی که به من روحیه می‌دهد این است که بچه‌ها معلمان خود را فراموش نمی‌کنند و با اشتیاق به سمت ما می‌آیند.معلم اهوازی سخت‌ترین خاطرات مدرسه را مربوط به زمانی دانست که باردار بود و در کلاس‌های شلوغ به بچه‌های دبستانی درس می‌داد.

او گفت: سخت‌ترین دوران معلمی من روزهایی بود که باردار بودم و در کلاسی که فضای کافی نداشت، ۳۸ دانش‌آموز پایه اول ابتدایی را به زور جا داده بودم.

او گفت: میزونیمکت بچه‌ها تا کنار صندلی من چیده شده بود و حتی فضا برا نفس کشیدن نبود اما وقتی به چهره‌های معصوم بچه‌ها نگاه می‌کردم، انرژی می‌گرفتم و با جان و دل تدریس می‌کردم. هر دانش‌آموزی از نظر روحی ظرافت خاصی دارد و معلم باید با درک این ابعاد روحی، با آنها‌ برخورد کند که این از کار‌های بسیار سخت و پیچیده‌ی معلمان است.خانم فریدونی‌زاده از شوخی و خنده‌ی سرکلاس‌های درس هم برایمان گفت.

او اظهار کرد: در زمان استراحت بچه‌ها خاطره تعریف می‌کنند و گاه این خاطره‌ها شعر می‌شوند در قلبِ کلاس. قلبِ کلاس‌های درس با نفس‌های دانش‌آموزان می‌تپد. آنها که نباشند این میز و نیمکت‌ها سرد و بی‌روح‌اند.

داستان فداکاری خانم معلم اهوازی نیز همانند ازخودگذشتگی‌های دیگر معلمان این سرزمین در سطر سطر تاریخ تعلیم و تربیت به یادگار می‌ماند. تاریخی که سرشار از صبوری و مهرِ بی‌نهایت معلمانی است که فرشته‌وار ایثار می‌کنند تا خون در شاهرگ‌های تعلیم و تربیت از جریان نیفتد.

دیگر خبرها

  • وضعیت قرمز در مدارس با افت شدید تحصیلی؛ معدل دبیرستانی‌ها ۸ تا ۱۰!
  • آژیر قرمز آموزش عمومی؛ معدل سال آخر دبیرستانی‌ها ۸ تا ۱۰!
  • «استاد غلامیان» در تربیت گوهرتراشان نقش بسزایی داشته است
  • روایتی از معلمی در مناطق محروم؛ از زندگی در کانکس تا حسرت نیاموخته‌ها
  • خودآگاهی و شناخت اجتماعی برای هدایت تحصیلی نیاز است
  • معلمی که کلاس درس را به مسجد بُرد
  • صدور مجوز جذب ۳۰۰‌معلم برای مناطق محروم و صعب‌العبور در هرمزگان
  • رشته‌های فنی باید در شهرستان معمولان ارتقا یابد
  • ۵۳ سال تدریس و مهری ماندگار
  • روایتی از ۵۳ سال تدریس و مهری ماندگار