یک فوق تخصص ریه کودکان: استفاده از ماسک برای کودکان بالای دو سال الزامی است/ کرونا در کودکان شبیه سرماخوردگی است
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۵۸۰۴۵
یک فوق تخصص ریه کودکان گفت: در کودکان، ابتلا به کرونا بیشتر شبیه سرماخوردگی است اما بیمارانی که به نوع شدید مبتلا شدهاند از علائم سرماخوردگی فاصله میگیرند و سرفه، علائم گوارشی و بعضا علائم عصبی مانند تب و تشنج را تجربه میکنند.
دکتر سید محمدرضا میرکریمی اظهار کرد: از ابتدای شیوع کرونا تاکنون، در تمام دنیا تمایل عمومی به سمت این بود که این بیماری مختص بزرگسالان و به ویژه سالمندان است و بیشتر این گروه را درگیر میکند اما به مرور با پیشرفت بیماری در تمام جوامع و تبدیل شدن آن به پاندمی، مشخص شد که اطفال نیز درگیر میشوند و در کشور ما نیز به تدریج مراکز درمانی اطفال مجبور شدند بیماران مبتلا به کرونا را پذیرش کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، وی افزود: تفاوت چندانی بین کرونا در اطفال و بزرگسالان وجود ندارد. کرونا در کودکان در بسیاری از اوقات مانند بزرگسالان با تابلوی بالینی بیماری تنفسی مانند سرماخوردگی ساده و بعضا اسهال و استفراغ، تب و تشنج و ضایعات پوستی و در موارد شدیدتر با بیماریهای اختصاصیتر دستگاههای مختلف بروز پیدا میکند.
میرکریمی ادامه داد: کودکان بیشتر از بزرگسالان به نوع بدون علامت بیماری مبتلا میشوند. ۸۰ درصد افراد بالغ و ۹۵ درصد کودکان به نوع خفیف یا بدون علامت این بیماری مبتلا میشوند بنابراین تنها ۵ درصد کودکان به نوع شدید یا متوسط بیماری مبتلا میشوند.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: کودکان بدون علامت یا کم علامت بدون اینکه توجه کنیم، میتوانند ناقل بیماری باشند.
وی بیان کرد: اگر در خانوادهای یک فرد با بیماری زمینهای وجود داشته باشد، حتی اگر کودکی علائم سرماخوردگی گذرا داشته باشد باز هم باید موضوع جدی گرفته شود زیرا ابتلای افراد دارای بیماری زمینهای به کرونا، خطرناک است.
میرکریمی عنوان کرد: مبتلایان به سرماخوردگی در اغلب اوقات نیاز به درمان خاصی ندارند اما اگر دارای بیماری زمینهای باشند باید این موضوع جدی گرفته شود.
وی افزود: در حال حاضر عفونتهای ویروسی وجود دارد؛ در بسیاری از مطالعات نشان داده شده است که سرفه به ویژه سرفه خشک و طولانیمدت یکی از علائم اختصاصیتر کرونا نسبت به برخی دیگر از علائم است. لرز بدون تب نیز یکی دیگر از علائم جدیتر کرونا است.
این فوق تخصص ریه کودکان ادامه داد: اینکه همزمان، علائم دیگری مانند اسهال و استفراغ، ضایعات پوستی، یا شکم درد بروز پیدا کنند، در عفونتهای تنفسی معمول نیست و باید جدی گرفته شوند.
میرکریمی ادامه داد: عطسه، آبریزش بینی و یا سرفه نیز علائم آلرژی هستند که با هر عفونت تنفسی مشتعل میشوند و طول میکشند اما کرونا یافتههای بیشتری از علائم دارد که باید به آنها دقت شود.
وی گفت: در کودکان، ابتلا به کرونا بیشتر شبیه سرماخوردگی است اما بیمارانی که به نوع شدید مبتلا شدهاند از علائم سرماخوردگی فاصله میگیرند و سرفه، علائم گوارشی و بعضا علائم عصبی مانند تب و تشنج را تجربه میکنند. هر چه بیماری شدیدتر میشود، علائم شبیه سرماخوردگی نیز کمتر مشاهده میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با اشاره به روشهای تشخیص کرونا در اطفال بیان کرد: تفاوتی بین تستهای تشخیصی در اطفال و بزرگسالان وجود ندارد. بیماری التهاب چند سیستمی در کودکان وجود دارد که ممکن است موجب تظاهرات جلدی شود و چندین ارگان را درگیر کند. در این مورد معمولا PCR مثبت نمیشود و معیارهای بالینی برای تشخیص وجود دارد که اگر این معیارها مشاهده شود میگوییم که کودک دچار ویروس کرونا شده است.
وی گفت: این بیماری قبلا به سندرم کاوازاکی شناخته میشد و امروز حدس میزنیم ویروسها یکی از علتهای بروز این بیماری باشند. با شیوع کرونا، این بیماری در کودکان زیاد شد و در بررسیها مشخص شد که این کودکان قبلا به کرونا مبتلا شدهاند و در فاز بهبودی این بیماری، التهاب چند سیستمی یا شبه سندرم کاوازاکی دارند.
این فوق تخصص ریه کودکان عنوان کرد: برای تشخیص کرونا، از تست آنتیبادی استفاده نمیشود. این تستها بیشتر برای کارهای تحقیقاتی و تعیین میزان آنتیبادی در فرد مبتلا مورد استفاده قرار میگیرند اما برای التهاب چند سیستمی از پادتن استفاده میشود که یکی از معیارها برای اثبات عارضه کرونا است. ردپای کرونا از طریق پادتنها شناسایی میشود.
وی افزود: شانس ابتلا به نوع شدید کرونا در کودکان دارای بیماری زمینهای از جمله بیماریهای ریوی مادرزادی، قلبی، کلیوی و نقص ایمنی و بیمارانی که شیمی درمانی میکنند افزایش مییابد.
میرکریمی با اشاره به چگونگی شرایط بستری کودکان مبتلا به کرونا، تصریح کرد: کودکان مبتلا به کرونا که با علائم شدید مراجعه میکند یا علائم بیماری تنفسی یا سندرم التهاب چند سیستمی دارند، بستری میشوند. کودکان دارای بیماری زمینهای نیز در صورت لزوم بستری میشوند.
وی که در یک برنامه تلویزیونی صحبت میکرد، با بیان اینکه استفاده از ماسک برای کودکان ضروری است، تصریح کرد: در ابتدای شیوع کرونا سازمان جهانی بهداشت استفاده از ماسک را برای همه کودکان ضروری دانست اما بعد به این نتیجه رسیدند برای اینکه در تنفس کودکان زیر دو سال مشکلی پیش نیاید، از ماسک استفاده نکنند بنابراین استفاده از ماسک برای کودکان بالای دو سال الزامی است.
لینک کوتاه: asriran.com/003Cemمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: کودکان دارای بیماری زمینه ای فوق تخصص ریه کودکان شبیه سرماخوردگی استفاده از ماسک نوع شدید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۵۸۰۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
تیکهای جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئوهای تیک تاک میکند.
جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج میبرد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک بهوجود میآید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روانشناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.
خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته میشود. شواهد فراوان نشان میدهند مجموعهای از عفونتها میتوانند موجب وضعیتهایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روانپریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز میتوانند اثرات قابلتوجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان بهندرت آنها را مورد توجه قرار میدهند.
بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی میتواند پیامدهای عمیقی برای میلیونها فرد مبتلا به بیماریهای روانی داشته باشد که درحالحاضر بهخوبی تحت درمان قرار نمیگیرند. بهعنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماریهای عودکننده مبتلا میشوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمییابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش داروهای مختلف درنهایت بهبود مییابند. درک عمیقتر مولفههای زیستی سلامت روان میتواند به تشخیص دقیقتر و درمانهای هدفمندتر منجر شود.
از دیرباز، رشته روانپزشکی بهجای اینکه بر علل زمینهای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقهبندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیارهای تشخیصی است. گرچه این راهنما به یکدستشدن تشخیصها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسمهای پشتصحنهی اختلالات روانی بیماران را گروهبندی میکند.
بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح میکنند که آیا این موارد واقعا بیماریهای مجزایی هستند. درعینحال، افسردگی و اضطراب به شکلهای مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیصهای متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوتهای معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر میتواند به تنوع بالای بیماران شرکتکننده در کارآزماییهای دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکتکنندگان، این آزمایشها نتیجهای حاصل نکنند.
تلاشهای پیشین برای یافتن مکانیسمهای علّی برای بیماریهای روانی چالشبرانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایهی طبقهبندیهای مبتنیبر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایندهای بیماری مغز شد با این امید که ژنها را مستقیما به رفتارها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژنهای کشفشده اثرات کوچکی داشتند.
ژنها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، بهتنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و رواندرمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان میگوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیشفعالی، اضطراب و اوتیسم میتوانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.
در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجامشده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روانپزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتیبادی علیه گیرندههای کلیدی در سلولهای عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر میشود و میتواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیفشده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتیبادیها یا استفاده از داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها قابل درمان بود. مطالعات انجامشده روی بیمارانی که اولین دوره روانپریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتیبادیهای حملهکننده به مغز را نیز داشتند.
بهنظر میرسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی میتواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده میشود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده میشود. مرد ۶۴ سالهای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمنهای حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتیبادیها به نورونهای مغز او است.
اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایشهایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روانپریشی انجام داده است. او میزان آنتیبادیها را در نمونههای خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرندههای NMDA را هدف قرار میدهند. او میگوید مشخص نیست چگونه مجموعهای از آنتیبادیها میتوانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روانپریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتیبادیها ایجاد میشوند یا میتوانند از سد خونیمغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل میکند) عبور کنند. او فرض میکند آنتیبادیها از سد خونیمغزی عبور میکنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر میگذارند و به هذیان و توهم منجر میشوند.
دکتر لنوکس میگوید برای درک آسیبهایی که سیستم ایمنی میتواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزماییهایی در این زمینه است.
مطالعهی بیماران مبتلا به روانپریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان میدهد طیف وسیعتری از استراتژیها ازجمله حذف آنتیبادیها و مصرف داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها میتوانند درمانهای موثری باشند.
افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعهای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده میشدند. پژوهشهای جدید نشان میدهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.
اختلالات متابولیک نیز میتوانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژیخواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیرهای انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روانپریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.
در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان میشوند. یکی از حوزههای فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدراتها محدود است.
رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور میکند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتونها را ایجاد کند که میتواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز بهعنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.
کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهشهای مغز را تامین میکند، میگوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمانهای متابولیک را بر بیماریهای روانی جدی بررسی کند.
نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران بهطرز معناداری به این درمانها پاسخ میدهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.
فقط درک سیستم ایمنی و سوختوساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از دادهها با سرعت بیسابقهای تجزیهوتحلیل میشود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت میتواند به درمانهای شخصیتر و بهتر منجر شود.
اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیستبانک بریتانیا دادههایی را منتشر کرد که نشان میداد افراد مبتلا به دورههای افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئینهای التهابی مانند سیتوکینها در خون خود بودند. طبق مطالعهای دیگر، حدود یکچهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان میدادند. آگاهی از این موضوع میتواند مفید باشد، زیرا پژوهشهای دیگر نشان میدهند بیماران مبتلا به التهاب به داروهای ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان میدهند.
پیشرفتهای تازهای در رابطه با درک علل زمینهای اختلالات روانی پیشرو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راههای مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقهبندی بیماران به زیرگروههای مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروههای مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگرهای زیستی را اعلام کردند که میتواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روانپریشی را پیشبینی کنند.
جستجو برای ابزارهای تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع میشود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیهوتحلیل فیلمهایی از رفتارهای حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.
موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئینها و شبکههای مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزارهای تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.
تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را میتوان با کاهش فاصلهای که امروزه بین عصبشناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصبشناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان میکند درحالیکه روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آیندهای را تجسم میکند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمانهای استاندارد بهبود پیدا نمیکند، آزمایش آنتیبادی انجام شود.
بهگفتهی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصبشناسی و روانپزشکی در کشورهای آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصبشناسی به هم نزدیکتر هستند، بهطوریکه عصبشناسان درزمینهی روانپزشکی آموزش میبینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینهی عصبشناسی قرار میگیرند. این امر کارهای پژوهشی را آسانتر میکند.
دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روانپریشی یا سندرمهای روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده میشوند، امآرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تستهای آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز میکند تا با پیدا کردن سرنخهایی از علت بیماری، درمانهای بهتری برای آنها ارائه شود.
منبع: زومیت
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک