Web Analytics Made Easy - Statcounter

چگونه است که زباله‌گردی علیرغم اینهمه نامه و دستور و خطاب، هنوز متوقف نشده است؟ به راستی چند صد کودک مثل محمد و رحمان و شیپور، در سطح پارک ها و خیابان‌های این پایتختِ درندشت، سر در بازمانده‌ی آکنده از آلودگی و بیماریِ زندگی مردم دارند؟     به گزارش ایلنا، همه جا سرد است؛ هنوز گوشه گوشه پارک، برف‌های آب نشده از بارشِ هفته قبل باقی مانده؛ اما هر بار در مسیر میان درختان سر به فلک کشیده گام برمی‌داری و دم غروب به چلچله‌ی گنجشک‌ها و قمری‌ها گوش می‌دهی، «آن‌ها» را می‌بینی؛ آن‌ها را که با باری بسیار بزرگتر از جثه‌های نحیف‌شان بر پشت، آهسته گام برمی‌دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هربار که آن‌ها را می‌بینی، یاد شعرِ غم انگیزِ «آی آدم‌ها» دوباره زنده می‌شود؛ همانجا که نیما یوشیج به سادگی می‌گوید آی آدم‌ها که در ساحل نشسته، شاد و خندانید…   «آن‌ها» کودکند؛ هنوز کودکند؛ سیزده یا نهایت چهارده ساله؛ اما صورت‌ها، صورت کودک نیست؛ روی چهره‌ها، گرد سیاه و بویناک زباله نشسته و دست‌ها، از فرط سیاهی و پینه، دستان خسته و رنجور پیرمرد هفتادساله است؛ اما «محمد»، «شیپور» و «رحمان» هنوز کودکند؛ تنها وقتی کنارت می‌ایستند و ناغافل بلند می‌خندند، مشخص می‌شود که هنوز کودکی را پشت سر نگذاشته‌اند؛ فقط وقتی مثل یک کودک قهقهه می‌زنند، وقتی صداهای ظریف و بلوغ نکرده‌شان را می‌شنوی، یادت می‌آید که ما آدم‌ها، شاد و خرم در حال قدم زدن و ورزش هستیم و اینها، کودکانِ زود به پیری نشسته، در حال زباله‌گردی…   «نان درآوردن از زباله‌های مردم» دردناک است؛ همیشه چهره‌های خسته زباله‌گردها، نشانی روشن از تاراج حیات انسانی با غم نان است؛ هر وقت کیسه گونی‌های بر پشت نهاده‌شان را می‌بینی، فقط یک واژه می‌تواند گویای همه چیز باشد: رنج؛ رنج زیستن به سخت‌ترین شیوه‌ی ممکن.   زباله‌گردی همیشه دردناک است؛ اما این درد افزون‌تر هم می‌شود؛ وقتی زباله‌گرد، کودک باشد؛ وقتی زمستان باشد و وقتی کرونا و خطر مرگ هم باشد؛ در این فضایی که درد روی درد انباشته می‌شود، در یکی از غروب‌های دلگیر آغاز زمستان ۹۹ و در محدوده‌ی خلوت و فارغ از هیاهویِ شمال غرب تهران، دردهای سه کودک زباله‌گرد، به زبان می‌آیند؛ این دردها، واژه می‌شوند، کلمه می‌شوند، حرف می‌شوند و حرف‌ها، بوی زمستانی می‌گیرند که ناجوانمردانه سرد است؛ زمستانی که مغز استخوان را تا بی‌نهایت به ستوه می‌آورد.   همان ابتدا می‌گویند چه فایده‌ای دارد؟ چه فایده‌ای دارد اگر ما قصه زندگی‌مان را بگوییم و تو بنویسی؟ این سوال، بی‌پاسخ می‌ماند؛ نمی‌توان به آنها وعده داد که با نوشتن، فقط با «نوشتن» همه چیز خیلی بهتر می‌شود؛ نمی‌توان... ماهی ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای شش روز کار در هفته اول محمد صحبت می‌کند؛ چهارده ساله؛ بچه هرات است و یکسال و نیم در تهران زباله‌گردی می‌کند؛ او که فقط یک پیراهن نازک و جلیقه‌ای بدون آستین بر تن دارد و گویا این لباس، تنها لباسی است که از دار دنیا دارد؛ از کار کردن با پیمانکار می‌گوید؛ پیمانکار بازیافت زباله که محمد و بیش از صد کودک و بزرگسال دیگر (بیشتر کودکان زیر ۱۸ سال) برایش کار می‌کنند: «کار ما از ساعت ۴ بعد از ظهر شروع می‌شود و تا ساعت ۲ نصفه شب کار می‌کنیم. آخر شب، ماشین دنبال‌مان می‌آید و نان خشک‌ها و زباله‌های خشک را به پاسگاه نعمت آباد می‌بریم؛ آنجا کار سوا کردن زباله‌ها انجام می‌شود؛ هر روز ساعت چهار عصر، خود پیمانکار ما را می‌آورد و آخر شب بازمی‌گرداند. گونی‌ها را که پر می‌کنیم، خرابه‌ای پشت پارک می‌گذاریم تا آخر شب همه را بار ماشین پیمانکار کنیم.»   محمد می‌گوید که حقوق‌شان را ماهانه پیمانکار شهرداری می‌دهد؛ ماهی ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای شش روز کار در هفته. او می‌گوید قرارداد هم داریم و ناگهان یک کارت ویزیت کوچک که در اثر تماس با دست‌های سیاه و پر از زباله، کاملاً سیاه شده، از جیب بیرون می‌آورد؛ پشت این کارت، پیمانکار با دست خط خودش نوشته «کار تفکیک زباله از سی آذر تا سی دی ماه» و پایین‌تر اسم خودش را نوشته و امضا کرده. محمد همین کاغذ را که فقط مشخص می‌کند کارفرما یک ماه در قبال کار کردن او مسئولیت دارد، قرارداد می‌داند.   مسلم است که نمی‌شود انتظار قراردادی بهتر و قانونی‌تر داشت؛ قرارداد برای کار خطرناک تفکیک زباله در دوران کرونا آنهم با یک کودک؟!   محمد از مجوز پیمانکار و اصول کار خبری ندارد؛ چطور کودکان را به کار می‌گیرند؛ چطور اینهمه کودک سر در سطل‌های زباله می‌کنند و برای پیمانکار، زباله‌های خشک جمع می‌کنند و چطور مجوز شهرداری گرفته شده است.   محمد می‌گوید: پیمانکار یک اتاق در یک خانه کلنگی در منطقه پاسگاه نعمت آباد برایشان پیدا کرده که در هر اتاق، چهار کودک زباله گرد شبها می‌خوابند. کرایه هر اتاق، ماهی ۲۰۰ هزار تومان است که پیمانکار از حقوق‌شان کم می‌کند. این خانه حمام ندارد و این کودکان نمی‌توانند بعد از چند ساعت کار سخت و آلوده، تنی به آب بزنند.   محمد می‌گوید: مخالفتی با کار ما نیست؛ پیمانکار همه کارها را کرده است و دیگر، کسی کاری به کار ما ندارد؛ پیمانکار درآمد بالایی دارد؛ هر پیمانکار شاید صد زباله‌گرد دارد؛ بخشی از درآمد را به شهرداری می‌دهد؛ بخش ناچیزی را حقوق زباله‌گردها می‌دهد و ماهی خدا تومان برایش باقی می‌ماند.   محمد سواد ندارد؛ حتی در حد خواندن و نوشتن؛ او حتی پشت کارتی را که به اسم قرارداد به او داده‌اند، نمی‌تواند بخواند؛ او در پاسخ به اینکه بزرگترین آرزویت چیست؛ می‌گوید: «هرچه خدا بدهد…» غیر از این لباس‌های تنم، لباس دیگری ندارم رحمان، کودکی سیزده‌ساله است که شناسنامه ندارد؛ او کودکی فاقد شناسنامه است که ماه‌هاست زباله‌گردی می‌کند؛ تک و تنها در تهران و شبها در اتاقی در کنار کودکان زباله گرد دیگر می‌خوابد؛ او که هنگام ایستادن و صحبت کردن، انگار به شدت سردش است؛ در پاسخ به اینکه «آیا با همین لباس همیشه کار می‌کنی» می‌گوید: غیر از این لباس‌های تنم، لباس دیگری ندارم؛ اینها را هم مردم به من داده اند؛ همیشه همینها تنم است؛ روزهای تعطیلی اگر لباس‌ها خیلی کثیف شده باشند؛ توی حیاط آن‌ها را می‌شورم.   نگاهی به سر و پایش می‌اندازم؛ لباس‌هایش حتی برای پاییز هم مناسب نیست و اکنون در قلب زمستان هستیم. وقتی به یاد می‌آوری که در هفته‌های قبل، شبها دما زیر صفر بوده و حتی چند شبی در این منطقه برف باریده، عمق فاجعه خودش را بیشتر نشان می‌دهد؛ رحمان می‌گوید آن شب‌های سرد هم تا دو نصفه شب کار می‌کردیم؛ در ماه‌های اوج کرونا هم کار می‌کردیم؛ ما هیچ وقت تعطیلی نداشتیم؛ حتی آن دو هفته‌ای که تهران تعطیل شد، ما بازهم سر کار بودیم.   رحمان که او هم هرگز مدرسه نرفته و درس نخوانده؛ می‌گوید: پیمانکار هیچ امکاناتی به ما نمی‌دهد؛ حتی ماسک هم به ما نمی‌دهد.   او ماسک به چهره ندارد؛ در پاسخ به اینکه «چرا ماسک نمی‌زنی، مگر از کرونا نمی‌ترسی» می‌گوید: چرا بترسم؛ ترس مال شماست، ما باید کار کنیم که خانواده‌مان گرسنه نمانند؛ ماسک نمی‌زنم چون پول خرید ماسک ندارم؛ هر ماسک حداقل هزار تومان است؛ ما اگر ماسک بزنیم، یک‌ساعته کثیف می‌شود و باید عوض کنیم؛ از کجا بیاورم روزی چند تا ماسک بخرم؛ اگر مردم به ما ماسک بدهند، می‌زنیم وگرنه، نه! ماه‌هاست گوشت نخورده‌ایم «شیپور» کودک دیگری است که بیش از یک سال است کار بازیافت زباله را انجام می‌دهد؛ او نیز شب‌ها در نعمت آباد می‌خوابد؛ در اتاقی که پیمانکار اجاره کرده؛ او نیز پشت وانت یا خاور پیمانکار می‌نشیند؛ هم چهار بعد از ظهر برای آمدن به سر کار و هم نیمه شب، موقع بازگشتن.   او که از هرات آمده؛ فقط دو سال مدرسه رفته و بعد از بیماری پدر، مجبور شده سر کار برود؛ او روزی نهایت یک وعده غذا می‌خورد؛ می‌گوید: حدود سه نصفه شب به خانه می‌رسیم؛ چهار تا تخم مرغ می‌شکنیم در روغن و می‌خوریم؛ بعد از غذا، حدود پنج صبح می‌خوابیم تا یازده، دوزاده ظهر؛ بیدار که می‌شویم، چای و نان و پنیر می‌خوریم و باز روز از نو و روزی از نو! بوق ماشین پیمانکار ما را به خود می‌آورد که باید به زباله‌ها برگردیم!   این کودکان می‌گویند ماه‌هاست گوشت نخورده‌اند؛ حتی میوه هم نخورده‌اند؛ شیر و ماست هم به ندرت؛ تمام خوراکشان نان خالی است؛ یا نان و پنیر و یا در بهترین حالت، نان و تخم مرغ!   شیپور می‌گوید: دلم برای پلو و گوشت لک زده؛ ماهی سالی، مردم این محل، یک وعده غذای گرم به ما می‌دهند که اگر این نباشد، خوراک ما همان نان خالی است و اگر بتوانیم، تخم مرغ.   او می‌گوید: پیمانکار، تا حالا یک وعده غذا به ما نداده است؛ حتی برایمان نان خالی نمی‌خرد.   شیپور در پاسخ به این سوال که «کی قرار است دیدن خانواده‌ات بروی؛ عید می‌روی یا نه» می‌گوید: ما عید و ناعید نداریم؛ پول داشته باشی، عید هست؛ پول که نداشته باشی، عید در کار نیست؛ همین الان اگر پول داشته باشی و بروی لباس برای خودت بخری، انگار عید آمده…   بزرگترین آرزوی شیپور این است: «کار نکنم؛ درس بخوانم و با خانواده‌ام زندگی کنم.»   این کودکان با دست‌های نحیف و لاغرشان مدام استرس کار را دارند؛ باید تمام سطل‌ها را بکاوند و کلی گونی روی هم انبار کنند؛ برای اینها تنها چیزی که مطرح است، کار است و گونی‌های زباله؛ در این غروب دلگیر زمستانی، آدم‌ها کودکانشان را به پارک آورده‌اند و جوانان بسیاری تنیس و والیبال بازی می‌کنند اما این کودکان رنجور، فقط حساب گونی‌ها را نگه می‌دارند… تداوم زباله‌گردی علیرغم ممنوعیت‌ها زباله‌گردی، چند ماه بعد از آمدن بحران کرونا همچنان بی‌وقفه ادامه دارد، آنهم زباله‌گردی کودکان زیر ۱۸ سال؛ کودکانی که برای پیمانکاران شهرداری کار می‌کنند، سر درون سطل‌های زباله فرو می‌برند و دستان آلوده را از زور سرما و درد، به گونه‌ها و صورت یخ زده‌ی خود می‌کشند.   این در حالیست که پانزدهم اسفندماه ۹۸، غلامحسین محمدی رئیس مرکز ارتباطات شهرداری تهران در صفحه شخصی خود نوشت: دادستانی تهران در پی شیوع ویروس کرونا طی نامه‌ای از فرماندهی انتظامی تهران بزرگ خواست با همکاری شهرداری تهران مانع زباله‌گردی در سطح شهر شوند.   از آن پیشتر، در نیمه اسفند ۹۸، سرپرست سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران گفت: از هفته گذشته زباله‌گردی و تفکیک پسماند از مخازن شهری در تهران ممنوع اعلام شد.   سیدمالک حسینی ضمن اشاره به دغدغه همگانی مردم در خصوص کودکان کار، به ویژه کودکان زباله‌گرد پس از شیوع ویروس کرونا گفت: آسیب‌های اجتماعی مربوط به کودکان در حیطه وظیفه و اختیار سازمان بهزیستی است و به دلیل حساسیت موضوع، دیگر سازمان‌ها به طور قانونی اجازه مداخلات جدی در این زمینه را ندارند.   وی افزود: از هفته گذشته با پیگیری سازمان‌های مردم نهاد، موضوع زباله‌گردی و تفکیک از مخزن را در تهران ممنوع و غیرقانونی اعلام کردیم. همچنین دکتر جوادی‌یگانه، معاون اجتماعی و امور فرهنگی شهرداری تهران در مکاتبه‌ای با استاندار تهران درخواست ورود نیروی انتظامی به این موضوع را مطرح کرد.   سرپرست سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی ضمن اشاره به جریمه‌های سنگین پیمانکاران شهرداری در صورت استفاده از کودکان زباله‌گرد اظهار کرد: درخصوص پیمانکاران شهرداری دچار مشکل نیستیم. مشکل اصلی پیمانکاران غیررسمی هستند. بیش از ۹۰ درصد از این افراد غیرایرانی بوده، وضعیت هویتی مشخصی ندارند و مهاجر غیر قانونی هستند. همچنین در بیشتر موارد سکونت‌گاه‌شان متغیر بوده و این موضوعات سبب می‌شود که نظام کنترلی آن‌ها بسیار دشوار باشد.   چگونه است که ده یا یازده ماه از اسفند ۹۸ گذشته اما هنوز پیمانکاران از کودکان برای زباله‌گردی در تهران استفاده می کنند؛ از کودکانی که یا مهاجر هستند یا شناسنامه ندارند؛ چگونه است که زباله‌گردی علیرغم این‌ همه نامه و دستور و خطاب، هنوز متوقف نشده است؟ به راستی چند صد کودک مثل محمد و رحمان و شیپور، در سطح پارک‌ها و خیابان‌های این پایتختِ درندشت، سر در بازمانده‌ی آکنده از آلودگی و بیماریِ زندگی مردم دارند؟   شب در حال سایه انداختن بر پارک است؛ ورزش دسته جمعی مردم تعطیل می‌شود اما کار کودکان زباله‌گرد، نه؛ محمد و شیپور با گام‌های خسته و آهسته دور می‌شوند؛ چند قدم که دورتر می‌روند، ناگهان با نگرانی برمی‌گردند: «از ما عکس نگیری یک وقت؛ اگر پیمانکار بفهمد که با شما صحبت کرده‌ایم و همه چیز را گفته‌ایم، دیگر به ما کار نمی‌دهد؛ نان‌مان را آجر نکنی یک وقت، خانواده‌هایمان گرسنه می‌مانند؛ ممنون…» بیشتر بخوانید: خطر تعرض جنسی کودکان کارِ کارگاه‌ها را تهدید می‌کند/ استثمار کودکان بدون شناسنامه در مافیای زباله کودکان زباله‌گرد: همه ما برای ارباب کار می‌کنیم شناسایی۴۶۰۰ کودک زباله‌گرد در تهران/ عدم آموزش خودمراقبتی و آسیب جنسی به کودکان/ بازماندگی از تحصیل در سیستان و بلوچستان و گلستان زندگی سخت کودکان زباله‌گرد در «گودها» درگیری بر سر سیم زباله گرد را به کشتن داد در مواجهه با کودکان کار چه کنیم؟ اوباش برای تصاحب درآمد کودک کار، با بنزین دختربچه را سوزاندند لینک کوتاه: asriran.com/003CfA

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: زباله گردی کودکان زباله گرد کودک زباله گرد شهرداری تهران هزار تومان زباله گردی زباله ها ۲ میلیون لباس ها گونی ها آدم ها کار ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۶۱۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بایدها و نبایدهای رفتاری در برخورد با کودکان و 7 اشتباه والدین در تربیت فرزندان

گاهی به نظر می‌رسد که فرزند شما به طور ذاتی می‌داند چگونه دکمه‌های صبر شما را فشار دهد و شما را به نقطه انفجار برساند.

در این لحظات حساس، واکنش‌های نامناسب شما می‌تواند پیامدهای منفی طولانی‌مدتی بر سلامت عاطفی و رفتاری فرزندتان داشته باشد. تربیت فرزند کار آسانی نیست و همه والدین در طول مسیر اشتباهاتی را مرتکب می‌شوند. اما برخی از اشتباهات رایج می‌توانند پیامدهای جدی و ماندگاری بر روی کودکان، به خصوص در دوران حساس پیش دبستانی داشته باشند. در این مقاله، به بررسی چند مورد از رفتار های اشتباه والدین در تربیت فرزندان ارائه راه‌حل‌های جایگزین برای مدیریت این چالش‌ها می‌پردازیم. همچنین پیش دبستانی اصفهان با درک عمیق از نیازها و چالش‌های دوران پیش دبستانی، در کنار شماست تا به شما در تربیت فرزندانتان یاری برساند.

فاصله گرفتن از روال؛ عاملی برای تشدید رفتارهای نامناسب در کودکان

یکی از رایج ترین اشتباه والدین در تربیت فرزندان که می‌تواند منجر به مشکلات رفتاری در کودکان شود، فاصله گرفتن از روال و برنامه روزانه است. کودکان موجوداتی عادت‌پذیر هستند و ثبات و نظم در زندگی برای آنها احساس امنیت و آرامش را به ارمغان می‌آورد.

وقتی روال زندگی کودک به طور مداوم تغییر می‌کند، او گیج و سردرگم می‌شود و ممکن است برای جلب توجه یا ابراز نارضایتی خود، به رفتارهای نامناسب مانند بداخلاقی، پرخاشگری یا بی‌نظمی متوسل شود.

برای مثال، کودکی که دیروز بعد از مدرسه 10 دقیقه در پارک بازی کرده، امروز ممکن است با شنیدن مخالفت مادر برای بازی، عصبانی شود و بهانه‌گیری کند. یا کودکی که شب گذشته با مادرش در تخت خوابیده، صبح ممکن است با تقاضای او برای خوابیدن در تخت خود، مقاومت کند.

راه حل:

برای جلوگیری از این مشکلات، داشتن یک برنامه ثابت و منظم برای نظم، عادات خواب و برنامه‌های غذایی کودک بسیار مهم است. ثبات و نظم در زندگی به کودک کمک می‌کند تا احساس امنیت و آرامش کند، قواعد و انتظارات را به درستی درک کند و در نهایت، به کودک شاد و مطمئن تبدیل شود.

بی‌توجهی به علائم هشداردهنده

یکی دیگر از اشتباه والدین در تربیت فرزندان که می‌تواند منجر به کج‌خلقی و بی‌قراری در کودکان شود، بی‌توجهی به علائم هشداردهنده است.کودکان، به ویژه در سنین پایین، هنوز توانایی کافی برای تنظیم احساسات خود را ندارند و ممکن است در مواقعی که احساس گرسنگی، خستگی یا بی‌حوصلگی می‌کنند، به طور ناگهانی عصبانی، بداخلاق یا بی‌قرار شوند. متاسفانه، بسیاری از والدین در مواجهه با این رفتارها، به جای توجه به نیازهای کودک، سعی می‌کنند با سرزنش و نصیحت او را آرام کنند.

راه حل:

بهترین راهکار برای حل این مشکل، پیش‌بینی و توجه به علائم هشداردهنده طبیعی کودک است. این علائم می‌توانند شامل گرسنگی، خستگی، بی‌حوصلگی، نیاز به خواب و ... باشند. به عنوان مثال، اگر می‌دانید که فرزندتان در ساعات خاصی از روز احساس گرسنگی می‌کند، قبل از رفتن به بیرون از خانه، به او میان وعده‌ای سالم بدهید.

یا اگر می‌دانید که بعد از ظهرها خسته می‌شود، برنامه خود را طوری تنظیم کنید که در آن زمان بتوانید او را به چرت بعد از ظهر بفرستید. با کمی دقت و توجه به نیازهای کودک، می‌توانید از بسیاری از مشکلات رفتاری او پیشگیری کنید و به او کمک کنید تا احساسات خود را به طور سالم مدیریت کند.

تمرکز بیش از حد بر نقاط منفی و نادیده گرفتن رفتارهای مثبت

یکی از اشتباهات رایج والدین در تربیت فرزندان، تمرکز بیش از حد بر نقاط منفی و نادیده گرفتن رفتارهای مثبت است. این رفتار می‌تواند تأثیر مخربی بر عزت نفس و اعتماد به نفس کودک داشته باشد. این تمرکز صرف بر نکات منفی، نه تنها به اصلاح رفتار کودک کمک نمی‌کند، بلکه می‌تواند باعث ایجاد حس شرم، یأس و بی‌ارزشی در او شود.

راه حل:

به جای سرزنش دائمی، بر رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنید و آنها را تشویق و تقویت نمایید. تحسین و تمجید از کارهای خوب، آغوش گرم و یا بوسیدن کودک، می‌تواند به عنوان پاداشی برای رفتارهای مثبت او باشد.

برای مثال، می‌توانید به فرزندتان بگویید: "من از آرام حرف زدنت و حرف گوش دادنت خوشم می‌آید" یا "اینکه بادیگران قشنگ رفتار کردی دوست داشتم." با تمرکز بر نقاط قوت و تشویق رفتارهای مثبت، به کودکتان کمک می‌کنید تا عزت نفس قوی و سالمی را در خود پرورش دهد و به فرد شاد و موفق در آینده تبدیل شود.

تشویق به غر زدن: اشتباهی که به عادت تبدیل می‌شود

یکی دیگر از اشتباه والدین در تربیت فرزندان ، نادیده گرفتن یا حتی تشویق غر زدن و نق زدن کودک است. این رفتار می‌تواند به مرور زمان به یک عادت در کودک تبدیل شود و در آینده مشکلات بسیاری را برای او به وجود آورد. کودکان در سنین پایین هنوز توانایی کافی برای تنظیم احساسات خود را ندارند و ممکن است در مواقعی که احساس نارضایتی، خستگی یا کلافگی می‌کنند، به غر زدن و نق زدن متوسل شوند.

اگر در این شرایط، والدین به جای توجه به نیاز کودک و حل مشکل او، غر زدن او را نادیده بگیرند یا به آن با لحنی عاطفی پاسخ ‌دهند، به طور ناخواسته به او پیام می‌دهند که این رفتار قابل قبول است و می‌تواند راهی برای جلب توجه یا رسیدن به خواسته‌ها باشد.

راه حل:

به جای تشویق غر زدن، به احساسات کودک توجه کنید و سعی کنید نیاز او را برطرف نمایید. اگر کودک از چیزی ناراضی است، با او صحبت کنید و به حرف‌هایش با دقت گوش دهید. اگر احساس خستگی یا گرسنگی می‌کند، به او غذا یا میان وعده‌ای سالم بدهید. و اگر نیاز به خواب دارد، او را به تخت خوابش راهنمایی کنید.

همچنین می‌توانید با ایجاد یک محیط آرام و بدون تنش به کودک کمک کنید تا احساسات خود را به طور سالم مدیریت کند. برای مثال، می‌توانید برای او کتاب بخوانید، با او بازی کنید یا او را به پیاده‌روی در طبیعت ببرید. با صبر و حوصله و با استفاده از روش‌های صحیح، می‌توانید به کودکتان کمک کنید تا غر زدن و نق زدن را کنار بگذارد و به جای آن، روش‌های سالم‌تری برای ابراز احساسات خود یاد بگیرد.

برنامه‌ریزی بیش از حد برای فعالیت‌های روزانه کودک

از دیگر اشتباه والدین در تربیت فرزندان می توان به ، برنامه‌ریزی بیش از حد برای فعالیت‌های روزانه آنها است. در حالی که داشتن برنامه و نظم در زندگی تا حدودی ضروری است، پر کردن هر لحظه از روز کودک با کلاس‌های آموزشی، فعالیت‌های فوق برنامه و برنامه‌های تفریحی، می‌تواند زمان آزاد او را برای بازی، تخیل و اکتشاف از بین ببرد.

کودکان، به خصوص در دوران پیش دبستانی، نیاز به زمان آزاد برای کاوش در دنیای اطراف خود، برقراری ارتباط با طبیعت و دنبال کردن علایق خود دارند. برنامه‌ریزی بیش از حد، نه تنها این فرصت‌ها را از آنها می‌گیرد، بلکه می‌تواند باعث ایجاد استرس، اضطراب و حتی افسردگی در آنها شود.

راه حل:

به جای پر کردن هر لحظه از روز کودک با برنامه‌های مختلف، زمان آزاد کافی برای او در نظر بگیرید تا به بازی، تخیل و خلاقیت خود بپردازد. اجازه دهید که کودک علایق و سرگرمی‌های خود را دنبال کند، با دوستانش بازی کند و در طبیعت وقت بگذراند. همچنین می‌توانید با برنامه‌ریزی‌های انعطاف‌پذیر و با در نظر گرفتن نظر و سلیقه کودک، به او کمک کنید تا ضمن داشتن نظم و انضباط، از اوقات فراغت خود نیز لذت ببرد.

عدم توجه کافی به فرزندشان به دلیل مشغله‌های روزانه

یکی از اشتباهات رایج والدین در تربیت فرزندان ، عدم توجه کافی به فرزندشان به دلیل مشغله‌های روزانه است. در دنیای پرمشغله امروز، بسیاری از والدین به طور مداوم درگیر کار، امور منزل، پرداخت قبض‌ها و سایر مسئولیت‌ها هستند و ممکن است ناخواسته، توجه کافی به نیازهای عاطفی و روانی فرزندشان نداشته باشند. این بی‌توجهی می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری برای کودک داشته باشد.

کودکان در سنین رشد، نیاز به محبت، توجه و ارتباط عاطفی با والدین خود دارند. کمبود این توجه می‌تواند باعث ایجاد احساس ناامیدی، تنهایی و بی‌ارزشی در آنها شود و در آینده به مشکلات عاطفی، رفتاری و حتی تحصیلی منجر شود.

راه حل:

برای حل این مشکل، سعی کنید هر روز زمانی را به طور اختصاصی به فرزندتان اختصاص دهید. این زمان می‌تواند برای بازی، صحبت، مطالعه یا هر فعالیت دیگری که از آن لذت می‌برید، صرف شود. در این زمان، تمام توجه خود را به فرزندتان معطوف کنید و از فکر کار، تلفن همراه و سایر مشغله‌ها دوری کنید.

همچنین می‌توانید با برنامه‌ریزی دقیق و مدیریت زمان، از اتلاف وقت و بی‌برنامگی جلوگیری کنید و زمان بیشتری را برای بودن با فرزندتان در اختیار داشته باشید. به یاد داشته باشید که هیچ چیز مهم‌تر از عشق، توجه و محبت شما به فرزندتان نیست. با کمی برنامه‌ریزی و تلاش، می‌توانید به کودکتان نشان دهید که چقدر برای شما ارزشمند است و به او کمک کنید تا به فردی سالم، شاد و موفق در آینده تبدیل شود.

واکنش بیش از حد به دروغ: تله‌ای که اعتماد را از بین می‌برد

یکی از اشتباه والدین در تربیت فرزندان نحوه برخورد آنها با دروغگویی کودکان است که، واکنش بیش از حد احساسی و تندی نشان می دهند. در حالی که دروغگویی رفتار قابل قبولی نیست و باید به آن رسیدگی شود، سرزنش، فریاد زدن و تنبیه شدید کودک می‌تواند پیامدهای منفی به مراتب بدتری داشته باشد.

کودکان به دلایل مختلفی ممکن است دروغ بگویند. گاهی اوقات برای جلب توجه، فرار از تنبیه یا محافظت از خود دروغ می‌گویند. واکنش بیش از حد به دروغ، نه تنها به حل مشکل کمک نمی‌کند، بلکه می‌تواند باعث ایجاد اضطراب، ترس و احساس شرم در کودک شود و در آینده به مشکلات رفتاری و عاطفی او منجر شود.

راه حل:

به جای واکنش تند، سعی کنید با آرامش و صبر با کودک صحبت کنید. به او توضیح دهید که چرا دروغ گفتن رفتار اشتباهی است و چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد. همچنین به او کمک کنید تا راه‌های درست برای بیان احساسات و نیازهای خود را یاد بگیرد. به یاد داشته باشید که هدف شما باید اصلاح رفتار کودک و آموزش او باشد، نه تخریب عزت نفس و اعتماد به نفس او.

جمع بندی

تربیت فرزند کار آسانی نیست و همه والدین در طول مسیر اشتباهاتی را مرتکب می‌شوند. با این حال، برخی از اشتباهات رایج می‌توانند پیامدهای جدی و ماندگاری بر روی کودکان داشته باشند. در این مقاله به چند نمونه از رفتارهای اشتباه والدین در تربیت فرزندان ، مانند تمرکز بر نکات منفی، تشویق به غر زدن، برنامه‌ریزی بیش از حد، بی‌توجهی به دلیل مشغله‌های روزانه و واکنش بیش از حد به دروغ، اشاره کردیم. به یاد داشته باشید که هیچ پدر و مادری کامل نیست و همه ما در حال یادگیری و پیشرفت هستیم. با شناخت این اشتباهات رایج و تلاش برای اصلاح آنها، می‌توانیم به فرزندانمان کمک کنیم تا به انسان‌هایی شاد، سالم و موفق تبدیل شوند.

سوالات متداول چه نوع رفتاری در کودکان پیش دبستانی طبیعی است؟

کودکان در این سنین در حال یادگیری و رشد هستند و ممکن است رفتارهای مختلفی از خود نشان دهند. برخی از رفتارهای رایج در این سنین عبارتند از:

لجبازی بی‌نظمی پرخاشگری دروغ گفتن غر زدن و نق زدن چگونه می‌توان با رفتارهای نامناسب فرزند مقابله کرد؟

در این مقاله، راه‌حل‌های مختلفی برای مدیریت رفتارهای نامناسب کودکان پیش دبستانی ارائه شده است. مهم‌ترین نکته این است که با صبر و حوصله با فرزندتان صحبت کنید و به او کمک کنید تا نیاز خود را به طور سالم بیان کند و راه حل‌های مناسبی برای مشکلات پیدا کند.

چه کاری می‌توان انجام داد تا به فرزندان کمک کنیم تا به یک فرد سالم و شاد تبدیل شوند؟

بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که به فرزندتان عشق، حمایت و تشویق ارائه دهید. همچنین می‌توانید با فراهم کردن فرصت‌های مناسب برای یادگیری، رشد و کاوش، به او کمک کنید تا به یک فرد سالم و شاد تبدیل شود.

کد خبر 747494

دیگر خبرها

  • «کودک شو» : تلاش بودجه‌سوز برای استمرار یک تجربه‌ی تمام‌شده
  • شناسایی ۱۰۰ کودک مبتلا به اوتیسم در نیشابور
  • پینوکیویی که کارآفرین است
  • با «کودک استرسی» چگونه برخورد کنیم؟
  • نخستین دور گفتگوهای روسیه و اوکراین با میانجیگری قطر انجام شد
  • بایدها و نبایدهای رفتاری در برخورد با کودکان و 7 اشتباه والدین در تربیت فرزندان
  • سرباز وکارمند دادگستری کودکان را ازسیل نجات دادند
  • قطع عضو؛ سرنوشت تلخ کودکان معصوم فلسطینی
  • سازمان ملل: بیش از ۲۳ هزار کودک قربانی سلاح های انفجاری شدند
  • پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟