ضرورت توجه ویژه به تغذیه کودکان در دوران کرونایی
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۶۸۳۶۷
روح بخش گفت: تغذیه سالم یکی از مولفههای اصلی تقویت سیستم ایمنی بدن جهت مقابله با بیماریهای مختلف مانند کرونا است لذا در دوران کورنایی که کودکان در خانه حضور دارند والدین باید نظارت بیشتری بر تغذیه فرزندانشان داشته باشند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محمدرضا روح بخش، کارشناس کودک در گفتوگو با صبح توس، اظهار کرد: دوران کودکی، دوران بسیار حساس در عمر هر فرد محسوب می شود به ویژه دو سال اول زندگی که برای رشد و تکامل مطلوب و تامین سلامت انسان در سایر دوره های زندگی حیاتی و کلیدی است زیرا در این دوره تاخیر رشد، بیماریهای شایع کودکی، کمبود ریز مغذی ها، در تغدیه کودکان می تواند آثار غیر قابل جبرانی در سال های بعد به جای گذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: سوء تغذیه در دوران کودکی سبب ابتلاء به بیماریها و افزایش احتمال مرگ و میر، تاخیر در تکامل ذهنی و حرکتی می شود ودر دراز مدت نیز با نقص عملکردهای ذهنی و جسمی، سلامت کودک را در دوره نوجوانی و بزرگسالی به خطر می اندازد.
این کارشناس کودک در خصوص تغذیه کودکان و دانش آموزان در دوران کرونایی گفت: تغذیه سالم یکی از مولفههای اصلی تقویت سیستم ایمنی بدن جهت مقابله با بیماریهای مختلف مانند کرونا است لذا در دوران کورنایی که کودکان بیشتر در خانه حضور دارند والدین باید نظارت بیشتری بر تغذیه فرزندانشان داشته باشند.
روح بخش با بیان اینکه همیشه تشویق کودکان برای داشتن تغدیه سالم و رژیم غذایی متعادل کارآسانی نبوده است، گفت: همانطور که بچه ها برای اولین دفعه سوار دوچرخه می شوند و مدتی طول می کشد تا یاد بگیرند تعادلشان را حفظ کنند ولی زمانی که پاهای کوچکشان را به درستی روی پدال قرار می دهند و هدایت فرمان رو بدست می گیرند به راحتی دوچرخه را می رانند همچنین زمانی هم که کودک از ابتدا یاد بگیرد تغذیه سالمی داشته باشد این عادت را همیشه رعایت می کند.
این کارشناس کودک یادآور شد: چند نکته جهت کمک به کسب عادات غذایی سالم درسنین کم باید توجه داشته باشیم؛ اول از همه باید به خوردن صبحانه توجه داشته باشیم یعنی به او بگویید وعده صبحانه از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا بدن برای شروع یک صبح کاری به انرژی لازم دارد بامثال های متنوع به او بفهمانید که برای انجام کارها و بازی هایش نیاز به انرژی دارد.
وی تصریح کرد: نکته بعدی که باید به آن توجه کنیم انتخاب میان وعده های سالم تر است؛ استفاده از چیپس و پفک و بیسکویت برای شما و فرزندانتان در زمانی که احساس گرسنگی می کنید کار آسانی است، ولی این خوراکی ها پر کالری هستند و مواد مغذی کمی دارند. درعوض سعی کنید از خوراکی های سالم تر، مانند میوه، ذرت بو داده، آجیل های بدون نمک و ماست شیرین شده استفاده کنید.
روح بخش ادامه داد: در وعده های غذایی خود، آب را به عنوان نوشیدنی انتخاب کنید. از آبمیوه ونوشیدنی های شیرین گهگاه استفاده کنید. در حالیکه آبمیوه دارای مواد مغذی ارزشمندی بوده و به شما انرژی برای افزایش فعالیت ها و رشد می دهد، اما کودکان در زمان تشنگی به جای نوشیدنی های شیرین شده باشکر باید آب بنوشند.
این کارشناس کودک با تاکید بر اینکه راز سلامتی تو تغذیه سالم است، بیان کرد: به فرزندتان گوشزد کنید که هر روز برای این که سالم بماند باید ویتامین ها و مواد غذایی مناسبی به بدن خود برساند برای همین باید غذاهای متنوع بخورد.
وی عنوان کرد: بهترین منبع تامین انرژی گلوسید است از این رو برای تامین گلوسید باید مواد غذایی مثل غلات، پاستا، سیب زمینی، برنج و نان خورد. به فرزندتان یاد بدهید که گلوسیدها بیش از نیمی از نیازهای روزانه ما را تامین میکنند و بچه ها باید نان کامل، پاستاها و غلات بخورند تا فیبر مضاعفی دریافت کنند.
روح بخش گفت: به کودک بگویید هرروز و زمانی که دلش ضعف می رود میوه و سبزیجات بخورد؛ همه ما باید روزانه 5بارمیوه و سبزیجات بخوریم همچنین باید به کودک بگویید خوردن غذاهای خیلی چرب به نفع اونیست همچنین بدن ما به چربی نیاز دارد تا بتواند تمام عناصر مغذی را دریافت اما نباید در مصرف آن زیاده روی کرد. به او بگویید نان و کره خوب است به شرطی که کره اش زیاد نباشد و مواد غذایی خیلی چرب مثل کره، سیب زمینی سرخ کرده و شیرینی جات با وجود خوشمزه بودن الزاما برای بدن مفید نیست.
این کارشناس کودک ادامه داد: تحقیقات نشان داده است که اکثر نوزادان و کودکان باید هر چیز جدیدی را 7تا 10بار تجربه کنند تا از آن خوششان بیاید.بنابراین از معرفی مزه های جدید ویا بسیار عجیب و غریب به کودکان نترسید. روش خوب برای اینکه کودکان تنوع زیادی را در غذاهایشان داشته باشند اینست که به آنها بگویید مزه کردن چیزهای جدید علامت بزرگ شدن آنهاست. یا آنها را به خرید ببرید و اجازه دهید غذایی جدید و سالم را به همراه چیزهای عادی که دوست دارند،انتخاب کنند تا در خانه میل کنند.
وی با تاکید بر اینکه فرزندتان را به ورزش کردن تشویق کنید، اظهار کرد: باهم غذا بخورید و به یاد بدهید با لذت غذا بخورد. خوردن غذا بصورت دورهمی و خانوادگی باعث تشویق کودک به خوردن غذاهای متنوع می شود. غذاخوردن در خانه و به همراه اعضای خانواده ویا در جمع دوستان مدرسه روش خوبی است تا فرزندتان با اشتها غذا بخورد و از آن لذت ببرد. موقعی که بچه ها در جمع غذا می خورند می توانند این فرصت را داشته باشند که ببینند دیگران چه می خورند؟ بنابراین تمایل بیشتر به تنوع غذایی پیدا می کند. داشتن تغذیه متنوع یکی از اصول تغذیه سالم است.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: کارشناس کودک داشته باشند تغذیه سالم روح بخش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۶۸۳۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلیل اصلی پرخاشگری در کودکان چیست؟
دلیل اصلی پرخاشگری در کودکان تجربه ناکامی و محرومیت از یک هدف یا مواجهه شدن با موانع در مسیر دستیابی به آن هدف است.
به گزارش ایسنا، اکثر والدین تجربه پرخاشگری را در کودکان خود داشتهاند. این رفتار ممکن است در سنین، مکان و زمانهای مختلفی در کودکان بروز کند. شاید در بسیاری از مواقع والدین متوجه دلیل پرخاشگری در کودکانشان نشوند و دلایل آنها را برای این کار درک نکنند. در رابطه با پرخاشگری در کودکان با خانم سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان به گفتگو نشستهایم.
این روانشناس در بخش نخست گفتگوی خود عوامل تاثیرگذار بر پرخاشگری در کودکان را اینگونه عنوان میکند: دلیل اصلی پرخاشگری در کودکان تجربه ناکامی و محرومیت از یک هدف یا مواجهه شدن با موانع در مسیر دستیابی به آن هدف است. این ناکامی یا محرومیت میتواند نرسیدن به هدفی مشخص(مثل خرید اسباببازی)، عدم دریافت توجه در موقعیت موردنیاز، ارضا نشدن فوری نیازهاش در لحظه، برنده نشدن ،عدم اعتماد به نفس و مواردی از این قبیل باشد.
وی در ادامه میگوید: پرخاشگری در برخی مواقع ممکن است پیامدی از یک مسئله بزرگتر باشد. برای مثال زمانی که کودک ما اضطراب بالایی داشته باشد. این اضطراب بالا میتواند به شکل پرخاش هم خودش را نشان دهد. چون آستانه تحمل کودک پایین میآید و او میتواند محرکهای بیرونی مثل صداها یا محرکهای دیداری را به شکل متفاوتتری پردازش کند. بنابراین اولین پاسخ او به شکل پرخاشگری است.
این روانشناس کودک خاطرنشان کرد: بچههایی که تجربه بیش احساسی دارند و کمترین محرک را در بالاترین حد ممکن پردازش میکنند، معمولاً پاسخهایی که به آن محرک میدهند ممکن است متناسب با آن موقعیت نباشد و یکی از این پاسخهای نامتعارف پرخاشگری باشد بنابراین در کودکان بیش احساس وکودکانی که آستانه تحمل پایینتری دارند، میتوانیم پرخاشگری را ببینیم.
پهلواننشان یادگیریهای مشاهدهای را نیز از عوامل تاثیرگذار بر پرخاشگری کودکان میداند و میگوید: کودک وقتی میبیند که اولین واکنشهای پدر یا مادر در تعامل با او یا خواهر و برادرهایش پرخاشگری است و خیلی جاها میتواند آنها را به هدفشان برساند، این شیوه را یاد میگیرد و در او تقویت میشود. یا نوع برنامههای تلویزیونی که کودکان میبینند. شخصیتهایی که قوی بودن آنها بیشتر در قدرت بازو یا پرخاشی است که انجام میدهند. اینها برای کودک الگوگیری میشود که کودک او را قهرمان خود میکند.
در اختلال بولینگ یا قلدری بچهها پرخاشگری را نه به شکل فردی بلکه درغالب گروهی با تشکیل دارو دستهها بر روی افراد دیگر در مدرسه و هم سن سالهای خود اعمال میکنند، تا یک محبوبیت اجتماعی به دست بیاورند. معمولاً ما این گروه از پرخاشگریها را در بین افرادی داریم که احتمالاً درسشان خوب نیست، هنر خاص و توانمندی شاخصی ندارند.
وی در ادامه گفت: ضعف اعتماد به نفس و پایین بود عزتنفس کودک باعث میشود که او به شکلی منفی با اعمال پرخاشگری و ترس در افراد دیگر بخواهد که ضعف و ناکامی خود را جبران کند. برای این حالت ما اصطلاح پروجکشن یا فرافکنی را داریم. «من خشم یا پرخاشم بر سر افرادی خالی میکنم که برام پیامد کمتری دارد ولی آن برونریزی هیجانی را هم انجام دادم».
این روانشناس درباره تاثیر برخی اختلالات در پرخاشگری کودکان، میگوید: در برخی مواقع در بچههایی که سابقه اختلالاتی مثل نقصتوجه و بیشفعالی یا به طورکلی به بچههای (ADHD) شناخته میشوند بازهم میتوانیم رفتارهای پرخاشگرانه را داشته باشیم، یا حتی در اختلالاتی مثل نافرمانی مقابلهای یا اختلالات سلوک میتوانیم شکل وسیعی از پرخاشگری را به شکل مخالفت و سرپیچی از هنجارها و قوانین در موقعیتهای مختلف در کودکان مشاهده کنیم.
او در ادامه گفت: پدر و مادری که سابقه پرخاش، اضطراب، وسواس یا قانونهای زیاد یا مقررات بسیار سختگیرانه را دارند و جایی برای ابراز نظر کودک نمیگذارند. این هم میتواند یکی از دلایلی باشد که در کودک باعث ایجاد پرخاشگری میشود.
این روانشناس حوزه کودک درباره اختلال بولینگ یا قلدری به عنوان عاملی موثر در پرخاشگری کودکان گفت: در این اختلال بچهها پرخاشگری را نه به شکل فردی بلکه درغالب گروهی با تشکیل دارو دستهها بر روی افراد دیگر در مدرسه و هم سن سالهای خود اعمال میکنند، تا یک محبوبیت اجتماعی به دست بیاورند. معمولاً ما این گروه از پرخاشگریها را در بین افرادی داریم که احتمالاً درسشان خوب نیست، هنر خاص و توانمندی شاخصی ندارند.. بنابراین با شیوه منفی که عموماً پرخاش و قلدری هست با ایجاد ارعاب در بین همسالان، سعی میکنند برای خود عزتنفس و محبوبیت ایجاد کنند. در واقع این تنها شیوهای است که بهواسطه آن میتوانند دیگران را نزد خودشان نگه دارند.
وی درباره تاثیر بدقولی والدین بر پرخاشگری میگوید: گاهی والدین قولهایی را به این کودکان میدهند اما سروقت عمل نمیکنند این موضوع ممکن است در برخی از کودکان باعث پرخاشگری شود.
پهلواننشان در ادامه گفت: خیلی وقتها کودکان دچار یک سبک اسنادی منفی و بدبینانه هستند که باعث میشود سبک اسنادی آنها در مواجهه با موقعیتهای منفی به شکل درونی، قابل کنترل و فراگیر باشد. برای مثال کودکی که نمره ریاضی پایینی کسب میکند اگر این را به نقصی در خود نسبت دهد که کمهوش هست یا حتی عوامل بیرونی مانند معلم، شانس یا تصادف را مقصر بداند. و معتقد باشد که همیشه همین طورهست این غیرقابل کنترل است. در اینجا حالتی با نام درماندگی آموختهشده ایجاد میشود که یکی از تبعات اصلی آن میتواند پرخاشگری باشد.
وی میگوید: یکی از عوامل دیگری که میتواند تأثیرگذار باشد این است که ما ببینیم که پرخاشگری معلول عوامل دیگر هست یا اینکه خودش علت است. چون همانطور که گفتم در مواقعی ممکن است ناشی از اختلال بزرگتر باشد برای مثال همان اختلال بولینگ، اختلالات نافرمانی مقابلهای (ODD)، اختلالات سلوک که ما شاهد شکستن و نقض قوانین و مقررات در موقعیتهای خاص هستیم، پرخاشگری یکی از ویژگیهای بارز این اختلالات است. اما در مواقعی اگر کودک اختلال اضطرابی، اختلال نقصتوجه و بیشفعالی یا سابقه داشتن نواقص و معلولیتهای خاصی دارد که باعث میشود دیگران در تعامل با او طرد و مسخرهاش کنند، پرخاشگری میتواند متعاقب آن مسئله باشد پس علت یا معلول بودن پرخاشگری خیلی مهم است.
این روانشناس خاطرنشان کرد: در برخی از دورههای تحولی برای مثال در دوره دوم تحولی که حدوداً از 2 الی 5 سالگی شروع میشود زمانی که نیروی اراده در بچهها شکل میگیرد این اراده میتواند خودش را در سطح جسم مثل نگهداری ادرار یا مدفوع، در سطح کلام گفتن کلمه نه، مقاومتها، منفیگراییها، لجبازیها و خودمحوریها یا در سطح ابراز هیجانات نشان دهد که تا حدی جزء فرایند تحولی و طبیعی بچهها است. بنابراین بچهها در هر چیزی که در آن اول نباشند یا خودشان در آن نفعی نداشته باشند، انکارش میکنند. برای مثال اسباببازیهای خود را در این دوره به اشتراک نمیگذارند و هرگونه عملی بهغیر از این باعث رفتار پرخاشگرانه در آنها میشود. نه گفتن را در این دوره زیاد میشنویم، وقتی خانواده نظر مخالفی داشته باشند بچهها عمل پرخاشگرانه انجام میدهند.
مهم است که در ارتباط با پرخاش یا رفتار پرخاشگرانه، تفاوتش با احساس خشم وتعریف مناسب آن آگاهی داشته باشیم و بعد ارزیابی کنیم که میزان بروز یا فراوانی این رفتار در موقعیتهای مختلف به چه صورت است. عوامل پیشآیند و تسهیلکننده آن یا نوع واکنشهایی که افراد دیگر درمواجهه با این کودک پرخاشگر میدهند، چیست؟
او گفت: گاهی وقتها ما کودک را با چیزی مواجهه میکنیم که او ترس عجیبی از آن دارد که منجر به پرخاشگری در او میشود.
پهلواننشان میگوید: در اختلالات یادگیری وقتی کودک در خواندن و نوشتن مشکل دارد، هنگام انجام تکلیف ما این پرخاشگری را در او میبینیم.
این روانشناس گفت: گاهی کودک ما به دلیل نقص در مهارتهای ارتباطی و اجتماعی واکنش دیگری به غیر از پرخاش بلد نیست و اگر این الگو را هم یاد گرفته باشد که دیگران به این شیوه به آن توجه و دستاورد رسیدند. ناخودآگاه اولین واکنش او هم این است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: در برخی مواقع مشکلات هورمونی یا تغییر سطوح ترشح ناقلهای مغزی به ویژه در کودکان بیشفعال، اضطرابی و تکانشگر.
او میگوید: نبود برخی امکانات، طرد و تمسخر دوستان و مواردی از این قبیل نیز باعث بروز پرخاشگری در کودکان میشوند. برای مثال وقتی کودک را در موقعیتی قرار میدهیم که دوستانی که طردش کردهاند در آنجا باشند این واکنش را از خود نشان میدهد.
پهلواننشان گفت: خیلی وقتها میزان بروز پرخاشگری به واسطه بازیهای پسرانه، جثه بدنی و فرهنگ انجام میگیرد. کشتی، فوتبال، شمشیربازی پلیس بازیمواردی هستند که می توان پرخاشگری را در آنها دید.
وی در ادامه تصریح کرد: این نکته خیلی مهم است که در ارتباط با پرخاش یا رفتار پرخاشگرانه، تفاوتش با احساس خشم وتعریف مناسب آن آگاهی داشته باشیم و بعد ارزیابی کنیم که میزان بروز یا فراوانی این رفتار در موقعیتهای مختلف به چه صورت است. عوامل پیشآیند و تسهیل کننده آن یا نوع واکنشهایی که افراد دیگر درمواجهه با این کودک پرخاشگر میدهند، چیست؟
برای مثال آیا از کودک میترسند؟ آیا خواسته او را اجابت میکنند؟ آیا یک برخورد هیجانی خیلی بد با او دارند چون همه اینها میتواند در تقویت یا عدم تقویت این رفتار توسط کودک درموقعیتهای بعدی خیلی تاثیرگذار باشد. نکته دیگر این است که ما باید ببینیم که این عمل پرخاشگرانه در واقع علت یک اختلال بزرگتر هست یا معلول یک عامل دیگر، است. چون اگر مصداقی از یک اختلال بزرگتر باشد ما فقط داریم پرخاش را میبینیم در حالی که زیربنای آن یک اختلال بزرگتر است که تا آن رفع نشود، این رفتار پرخاشگرانه هم کاهش پیدا نمیکند.
بنابراین باید بررسی جامع و کامل توسط متخصص و روانشناس و مشاور کودک صورت بگیرد که مشخص شود که این رفتار متناسب با ویژگی تحولی، سن و حتی جنس کودک هست یا این که مطابق با کلیشههای فرهنگی او است.
کانال عصر ایران در تلگرام