پایان انتظار ۳۴ ساله در وعدهگاه امام حسین(ع)
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۳۹۱۷۲
همشهری آنلاین _ بهاره خسروی: . محمدحسین فقط ۱۶ بهار در زندگی از سر گذرانده بود که در اسفندماه سال ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸، منطقه فاو، به فیض رفیع شهادت رسید و مفقودالاثر شد. پیکر این شهید سرافراز وطن از سال ۱۳۹۲ با عنوان گمنام در کنار دیگر همرزمانش در مقبره شهدای گمنام میدان امام حسین(ع) آرامگرفته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«هر دو فرزندم «علی» و «محمدحسین» شهید شدند. یکی از آنها مفقودالاثر و دیگری مفقودالجسد شده بود. پیکر علی بعد از ۱۴ سال و ۷ ماه آمد. اما از حسین ۳۳ سال بیخبر ماندم.» «سکینه زارعزاده» مادر شهیدان لطفی بهادرانیزاده، این جملات را میگوید و درباره احساسش قبل از اینکه گمشدهاش را پیدا کند چنین توضیح میدهد: «چند روز بود که بیدلیل دلشوره داشتم. انتظار شنیدن خبری را داشتم، اما چه خبری!؟ همراه پسر بزرگم، عباس، جایی میرفتیم. پرسید: مادر اگر شهیدی را خاکسپاری کرده باشند، بعد دوباره پیکرش را جابهجا کنند و جای دیگری ببرند کار درستی است؟ پاسخ دادم: شهید را هرجا که قسمتش باشد دفن میکنند و جابهجایی پیکر گناه دارد. پسرم هیچ حرفی نزد.»
خبر بازگشت یوسف مادر به خانهدلشورههای مادر بیراه نبود. خبر پیدا شدن نشانهای از یوسف مادر در خانه بود. او صبورانه در فراقش ایستادگی کرده و از این دوری و جدایی خم به ابرو نیاورده بود. مادر ادامه ماجرا را تعریف میکند: «پسرم اطلاع داد که از طرف سپاه و بنیاد شهید قرار است چند نفری مهمان خانه ما شوند. اغلب سالی یکی،۲ بار پذیرای این عزیزان بودیم. کمی گذشت. دوباره گفت: مادر جان از صداوسیما هم مهمان داریم. تعجب کردم. پیش خودم گفتم: چه کار دارند؟ اما بعد به این کنجکاوی جواب دادم که مهمان خانه ما هستند و قدمشان روی چشم. برای پذیرایی از مهمانان کمی میوه و وسایل پذیرایی تهیه کردیم. مهمانها که دور هم جمع شدند شروع به پچپچ کردند. از همین صحبتهای مخفیانه حس کردم خبری از حسین شده است. اما نمیدانستم مزار حسینم در میدان امام حسین(ع) است. خیال میکردم پیکرش را از منطقه میآوردند. با شنیدن خبر، شکر خدا را به جای آوردم که بالاخره نشانی از گمشدهام پیدا کردم.»
چند سال است که پیکر شهید «محمدحسین لطفی بهادرانیزاده» در مقبره شهدای گمنام میدان امام حسین(ع) خاکسپاری و در سال ۹۸ کشف هویت شده است. مادر شهید در اینباره میگوید: «سال ۱۳۵۶ بود که مرحوم همسرم در بیمارستان سرخهحصار بستری شد. چند بار برای عیادتش به بیمارستان رفتیم و آن زمان از این میدان گذر میکردیم تا اینکه برای دیدار مزار پسرم، حسین، پس از ۴۳ سال به اینجا آمدیم.»
«عباس لطفی بهادرانیزاده» پسر بزرگ خانواده، قاصد خبر بود. او درباره ماجرای سالهای دوری و فراق مادر از فرزندان و شنیدن خبر شناسایی محمدحسین تعریف میکند: «پیکر داداشحسین در منطقه عملیاتی فاو جامانده بود. مادر سالها صبورانه چشمانتظار برادرم بود. در این سالهای دوری، هرگز ناشکری و بیتابی و حتی گلایهای از این فراغ و جدایی نداشت. فقط برای خانم فاطمه زهرا(س) گریه میکرد. با روحیهای که از او میشناختم بهراحتی به مادر گفتم: خبر خوشی دارم. بهسرعت در پاسخ گفت: از داداش حسینات خبری شده!؟ بعد شنیدن این خبر، دستهایش را به آسمان برد و سجده شکر بهجای آورد. اکنون آرامش مادر بیشتر شده است.»
اشک پدر در آخرین دیدار فرزندعباس لطفی با یادی از پدر مرحومش که چند سال است به برادران شهیدش پیوسته است، خاطرهای از آخرین دیدار با فرزندش قبل از عملیات والفجر ۸ میگوید: «۱۰ روز قبل از عملیات والفجر، گویا به پدر الهام شده بود که حسین به شهادت میرسد. گفت: دلم هوای حسین را کرده است. در روزهای جنگ دیدار با رزمندگان، به دلیل شرایط جنگی و مخفی ماندن موقعیت بچهها، کار چندان راحتی بود. اما با همه این سختیها، برای دیدار حسین، به محل استقرار بچههای لشکر حضرت سیدالشهدا(ع)، گردان حضرت علیاصغر(ع)، گروهان حضرت سجاد(ع) رسیدیم.
آن روزها، گروهان مراحل سخت آمادهسازی رزمهای آبی و خاکی را برای عملیات میگذراند. شبی که ما در میان بچهها بودیم، فرمانده گروهان که شهید «سید علی سجادی» بود، به احترام پدر به حسین و بچهمحلها استراحت داد و گفت از رزم شبانه معاف هستند.»
به گفته برادر شهید، حسین با همه احترام و ارادتی که به پدر داشت به او میگوید: «پدر جان! عذرخواهی میکنم! راه دوری را، از کرج تا نزدیک اروند، برای دیدارم آمدهای. خواهشی دارم! حلالم کن! دلم رضا نمیدهد با بچهها برای رزم شبانه نروم. صبح برمیگردم.» پدر در زمان بدرقه برادرم چند قطره اشک ریخت. چند روز بعد که داداشحسین در عملیات شهید شد، پدر گفت: «همان لحظه که حسین قبول نکرد از تمرین رزم شبانه معاف شود، حس کردم در این عملیات به شهادت میرسد.»
شهید «محمدحسین لطفی بهادرانیزاده» متولد ۱۳۴۸ بود و در روزهای دفاعمقدس برای حضور در جبهه به سن قانونی نرسیده بود. اما عشق به دفاع از آبوخاک سنوسال نمیشناسد، به همین دلیل با پرونده برادر بزرگتر «محمدرضا» مجوز حضور در جبهه را میگیرد. «محمدرضا لطفی بهادرانیزاده» برادر دیگر شهید از اشتیاق حسین برای حضور در جبهه چنین میگوید: «برادر اول، سال ۱۳۶۰ به جبهه رفته بود و برادر دوم، علی، هم مفقودالاثر شده بود. من سال ۱۳۶۴ مجروح شدم و برای مداوا برگشته بودم. برای انجامکاری رفتم پادگان کرج. حسین را در پادگان دیدم؛ بغضآلود و بیقرار بود. فکر کردم اتفاقی افتاده.
پرسیدم: چیزی شده؟ پاسخ داد: شما که به جبهه میروید، برای همه هم کار انجام میدهید، اما برای من که برادر شما هستم، هیچکاری نمیکنید؟ به حسین گفتم: با پرونده من جبهه برو. برای اعزام مجدد بچههای کرج، چون من را میشناختند گفتند نیازی به عکس نیست. با همان پرونده من لباس رزم گرفت و پوشید و رفت.» محمدرضا لطفی ادامه میدهد: «حسین آموزشهای لازم را بهواسطه حضور مستمرش در مسجد و بسیج، برای حضور در جبهه دیده بود و آمادگی کامل داشت. قبل از عملیات، به همه نیروهایی که به منطقه میرفتند، آموزش مفصل آبی و خاکی میدادند. حسین بر همه این آموزشها مسلط بود و از نیروی ویژه غواصها جدا بود. حسین همراه بچههای لشکر حضرت سیدالشهدا(ع) و گردان حضرت علیاصغر(ع) در عملیات والفجر ۸ شرکت کرد و شهید شد، ولی تا سالها اسم من بهعنوان شهید در بنیاد شهید ذکر میشد!»
کد خبر 578341 برچسبها همشهری محله منطقه ۱۲ شهیدمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: همشهری محله منطقه ۱۲ شهید میدان امام حسین ع عملیات والفجر حضور در جبهه سال ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۳۹۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتظار ۹ ساله تمام شد/ پرواز حجاج استان سمنان در آسمان سرزمین وحی
خبرگزاری مهر، گروه استانها - محمد حسن مقدم نیا: ترمینال شاهرود وعده گاه سفری است که آخرین بار نامش ۹ سال قبل برده شده بود. جمعیت از همه جا خود را به این نقطه رسانده است. غروب آفتاب ساعتی قبل گذشته و باد سردی نیز در ترمینال میوزد.
دو اتوبوس سفید و نارنجی مقابل جایگاه قرار دارند روی تابلوی یکی از آنها نوشته شده «کاروان واحدی اتوبوس شماره یک». سیل جمعیت دور اتوبوس حلقه زده است. در ساختمان ترمینال حتی جا برای سوزن انداختن نیست. هیاهویی برپا است.
حجاج عمره مفرده
گروه گروه خانوادههای شاهرودی آمدهاند تا حجاج عمره مفرده خود را بدرقه کنند فردی در بلندگویی دستی چاووشی میخواند و مردم با صلوات جواب میدهند. مدیرکل حج و زیارت استان سمنان، معاون وی و جمعی از مسئولان در مقابل در ایستاده و شاخههای گل رز قرمزی را در دست دارند و به هر حاجی یک شاخه گل میدهند.
فردی هم سینی پر از شکلات را در دست دارد تا کام مردم در این زمان شیرین شود. حجت الاسلام حمید عبداللهیان امام جمعه موقت شاهرود چند کلامی برای مردم صحبت میکند. او ضمن ابراز خرسندی از برقراری دوباره این سفر معنوی، به ثواب زیارت خانه خدا اشاره کرده و چند نکتهای از قدر دانستن این سفر ارزشمند میگوید.
عبداللهیان خطاب به حجاج ضمن بیان اینکه سفر معنوی زیارت خانه خدا، فرصتی بیبدیل برای صیقل دادن روح و جان خسته آدمی است، میافزاید: زیارت خانه خدا انسان را سبک میکند و به روح آدمی جلا میبخشد، انسان را برای روزها در موجی از معنویت فرو میبرد و انسان تجربهای عجیب کسب خواهد کرد که باید از لحظه لحظه آن بهره برد.
اولینها رفتند
اولین کاروان حج عمره مفرده استان سمنان پس از حدود ۹ سال وقفه از شاهرود عازم سرزمین وحی شد و قرار است روز یازدهم اردیبهشت ماه گروه دوم زائران عمره از مرکز استان سمنان عازم این سفر معنوی شود، فرصتی بیبدیل برای زیارت خانه خدا؛ بسیاری از این حجاج از سالهای ۸۶ و ۸۷ منتظر سفر هستند.
حالا اما صورتهایشان دیدنی است. کمتر کسی است که اشک نریزد و این گریه، همراهان که عمدتاً فرزندان و نوهها و برادران و خواهران و والدین حجاج هستند را هم به گریه وا داشته است. حاجیها فرزندان خودشان را در آغوش میگیرند و میگریند.
حس عجیب سبکی
حس آنها وصف شدنی نیست یکی از این حجاج در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: فقط میتوانم بگویم که خوشحال هستم، حس میکنم بال درآوردهام مدتها منتظر سفر بودم و فکر نمیکردم اجل مهلت دهد اما حالا پای اتوبوس هستم. باورم نمیشود عین خوابی میماند. روی پاهایمان بند نیستیم فقط آرزو میکنم که بقیه مردم هم این حس خوب را تجربه کنند.
حاج محمدی با بیان اینکه خدا این سفر را در جوانی نصیب همه کند، میافزاید: خیلی منتظر ماندیم دیگر کم کم نا امید شده بودیم و میگفتیم اگر قرار بود سفر باز شود باید میشد، حالا شاید اصلاً نصیب مان نشود اما روزی که خبرش را پسرم داد بال درآوردم فکر نمیکردم که عمرم یاری کند اما خوشبختانه امروز پای اتوبوس هستم و هنوز هم باورم نمیشود. عین خواب میماند.
وی همچنین از مسئولان دولتی برای رایزنی با عربستان سعودی تشکر میکند و میگوید: مسئولان خیلی زحمت کشیدند که توانستند راه را باز کنند شاید کسانی مثل ما در آرزوی این سفر میماندند اما خدا قسمت کرد و توانستیم برویم.
اشکها و لبخندها
اشک این حاجی دو بار در حین صحبت کردن دیده میشود صبر ندارد، مدام جملات را بیان میکند و حتی فرصت معرفی خودش را هم نمیدهد دست آخر نام خانوادگی او را از فرزندش میپرسیم. او همچنان برای چندمین بار میگوید خوشحال هستیم، باور کردنی نیست!
حال و روز دیگر حجاج هم همین است انتظار سخت است حال انتظار برای آرزوی دیدار خانه خدا، دشوارتر هم میشود. فیشهایی که از ۱۶ و ۱۷ سال قبل واریز شدهاند و سفری که ۹ سال است تعطیل شده و حالا به همت رایزنهای ایران اسلامی دوباره برقرار شده است.
برنامه اعزامها
مدیرکل حج و زیارت استان سمنان در گفتگو با خبرنگار مهر، از اعزام نخستین کاروان حج استان از شهرستان شاهرود خبر داد و گفت: ۸۵ نفر از طریق ترمینال شاهرود به فرودگاه بینالمللی امام (ره) اعزام و پرواز این گروه از زائران هفتم اردیبهشت ماه انجام شده است.
قدرت الله چتری با بیان اینکه اعزام دوم حجاج استان یازدهم اردیبهشت ماه از سمنان خواهد بود، گفت: مجموعاً دو کاروان ۸۵ نفری از شاهرود و سمنان به حج امسال اعزام میشوند. سیاست جدید عربستان سعودی در دوره جدید حج پذیرش پنج هزار نفر از ایران است به این ترتیب ظرفیت کاروانهای استان سمنان ۱۷۰ نفر خواهد بود.
وی با بیان اینکه این محدودیت سبب شد تا با هر کاروان استان سمنان یک نفر روحانی و یک نفر مسئول کاروان اعزام شود، گفت: مجموعاً دو سرپرست کاروان و دو روحانی از کل استان سمنان در حج امسال حضور خواهند داشت. حجاج اعزامی کسانی بودند که سال ۸۶ فیشهای واریزی داشتند و تمهیدات لازم برای اعزام ایمن و مطمئن زائران بیت الله الحرام از شاهرود و سمنان اندیشیده شده است.
آرزوی سفر
قصد داریم با یک حاجیه خانم صحبت کنیم اما دخترش میگوید که مادر هیجان زده است و نمیتواند صحبت کند. او با چشمانی خیس و لبهای لرزان فقط با لهجه شاهرودی میگوید آرزو میکنم برای همه این سفر پیش بیاید. دختر این حاجیه خانم میگوید مادر خیلی انتظار کشیده و برای همین هم حالش قدری دگرگون است.
فاطمه با بیان اینکه مادر شبها خواب این سفر را میدید، بیان کرد: دو روز است که اگر بگویم مادر نخوابیده شاید باور نکنید از صبح لباس پوشیده و مدام به ما میگوید که به بچهها بگویید سر وقت بیاید که جا نمانیم و این عشقی است که مادر ما به زیارت خانه خدا دارد و البته از انتظار طولانی میآید که ایشان کشیده است.
علی واحدی مسئول کاروان هم با بیان اینکه حجاج شاهرودی در قالب کاروان ۸۵ نفری با دو اتوبوس به تهران و سپس فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) اعزام شدند، گفت: مسئول کاروان و یک روحانی هم این کاروان را همراهی خواهند کرد همچنین تمام تمهیدات لازم برای سفر ایمن حجاج عمره مفرده شاهرودی اندیشیده شده است.
انتظار فراوان
علی رضوانی و پدرش نیز دیگر کسانی هستند که با آنها گفتگو میکنیم پدر علی راهی خانه خدا است و میگوید: آرزو داشتیم به این سفر معنوی برویم و حالا که قسمت شده آن هم بعد از انتظار باید از کسانی که موجبات این سفر را فراهم کردند تشکر کنیم که ما را به آرزوی مان رساندند.
علی با بیان اینکه پدرش اولین بار است که به سفر حج میرود و آرزوی بسیاری برای این سفر داشت، تاکید کرد: چشم انتظاری واقعاً این حجاج را اذیت کرد و انتظار ما این بود که زودتر مشرف شوند نه حالا که هزینهها صد برابر نسبت به ۱۰ الی ۱۵ سال قبل افزایش پیدا کرده اما به هر صورت راضی هستند و امروز در حالی به سفر میروند که خیلیها از جمله برخی از اقوام ما در همین فاصله زمانی انتظار متأسفانه فوت کردند و به آرزویشان نرسیدند.
کد خبر 6089392