میکروبهای روده در بیاشتهایی عصبی چه نقشی دارند؟
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۶۹۷۱۸
احتمالا با عواقب جدی بیاشتهایی آشنا هستید، اما ممکن است از این موضوع آگاه نباشید که این اختلال صرفا موردی روانی نیست. بررسی اخیر محققان دانشگاه آکسفورد نشان میدهد که میکروبهای روده میتوانند بر اشتهاء، وزن و مسائل روانی مانند اضطراب و رفتار وسواسی نقش مهمی داشته باشند.
محقق اصلی این تحقیق آنا غنچولسکو اظهار کرد: آنورکسیا عصبی (بیاشتهایی) یک اختلال روانپزشکی بسیار شایع است و میتواند به طرز باورنکردنی ناتوانکننده یا حتی کشنده باشد، اما متاسفانه درمان آن بسیار دشوار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیکال نیوزاخیرا تحقیقات در مورد اینکه میکروبهای روده بر بسیاری از جنبههای سلامتی ازجمله سلامت روان ما تاثیر میگذارد، علاقه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. تحقیقات در زمینه بیاشتهایی موجب شد، قنچولسکو و همکاران وی دادههای حاصل از مطالعات را جمعآوری و آنها را تجزیهوتحلیل کنند. دکتر فیل برنت، محقق این تحقیق گفت: «به نظر میرسد در بیاشتهایی جوامع میکروبی از تنوع کمتری برخوردار هستند و بیشتر نیز از گونههای مضر هستند.»
بهعنوانمثال، نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که بیماران مبتلابه بیاشتهایی ممکن است باکتری بیشتری داشته باشند که لایه محافظ مخاط روده را هضم کرده و «نشت» ایجاد کنند و به التهاب مزمن که با علائم روانپزشکی همراه است، منجر شود. سایر میکروبهای موجود در روده مبتلایان به بیاشتهایی ممکن است اشتهاء و متابولیسم انرژی را تحت تاثیر قرار دهند و هر دو مورد میتوانند بر بیاشتهایی تاثیر داشته باشند.
بااینحال، دشوار است، تشخیص دهید که آیا عدم تعادل میکروبی در بیماران بیاشتهایی به پیشرفت بیماری کمک میکند یا اینکه این فقط تاثیری از رژیم غذایی کاملا محدودشده در این افراد است. مطالعات روی موشها ممکن است وضعیت را کمی روشن کند. اگرچه این آزمایشها ممکن است کمی عجیب به نظر برسد، زیرا راحتترین منبع میکروبهای روده یعنی مدفوع در دسترس آنهاست، اما نتایج جالبتوجه است.
قنچولسکو گفت: «در یک مطالعه بر روی موشها، محققان نمونههای مدفوع مبتلایان به بیاشتهایی را به روده موشهایی منتقل کردند که هیچ نوع میکروبیومی نداشتند. نتایج نشان داد، این موشها در مقایسه با سایر موشها که مدفوع بیماران سالم را دریافت کرده بودند، وزن کمتر و رفتارهای اضطرابآور و وسواسی بیشتری داشتند، این نتایج نشان میدهد که تغییر در باکتریهای روده در بیماران مبتلابه بیاشتهایی با این علائم مشابه بروز کنند.»
درحالیکه این نتایج مقدماتی است اما بیانگر این است که هدف قرار دادن میکروبیوم میتواند یک درمان مناسب برای بیاشتهایی باشد. ارتقاء و حفظ تعادل بهتر میکروبی ممکن است به کاهش برخی از علائم بیاشتهایی کمک کند. بنابراین، ممکن است درمانهایی مانند مصرف مکملهای پروبیوتیک یا انتقال میکروبیوم را شامل شود. بااینحال، نتایج این بررسی درک اندک ما از رابطه بین میکروبهای روده و بیاشتهایی را برجسته کرده است.
برنت گفت: «هنوز در مورد مشخصات یک میکروبیوم «سالم» اتفاقنظر وجود ندارد و ترکیب مطلوب احتمالا برای هر فرد متفاوت است و برای درک اکوسیستم میکروبی غنی و بسیار پیچیده در روده باید کارهای بیشتری انجام شود.»
نتایج این تحقیق در نشریه Frontiers in Psychiatry منتشرشده است.
سلامت نیوز/
منبع: بازار نیوز
کلیدواژه: میکروب روده بی اشتهایی میکروب های روده بی اشتهایی موش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت bazarnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بازار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۶۹۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تراشههای مغزی بهزودی از رده خارج میشوند/ چه بلایی بر سر بیماران میآید؟
خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ این روزها، فناوری عصبی قابل کاشت به طور چشمگیری پیشرفت کرده است و برای برخی از افراد مبتلا به اختلالات عصبی، بازگشت به زندگی عادی را فراهم میکند. اما با توجه به پیشرفت سریع این فناوری، وقتی این دستگاههای عصبی قابل کاشت منسوخ شوند یا تولید کننده آنها ورشکسته شود، چه اتفاقی میافتد؟
پیشرفتهای عظیم در فناوری پزشکی منجر به توسعه دستگاههای عصبی قابل کاشت مانند محرکهای عمقی مغز، عصب واگال و محرکهای نخاعی شده است. نورالینک ایلان ماسک، رابط مغز-کامپیوتر بیسیم (BCI)، یکی از شناخته شدهترین دستگاهها است. البته اخیراً چین نیز ازایمپلنت مغز-کامپیوتر بیسیم خود رونمایی کرده است که نشاندهنده سریعتر شدن پیشرفتهای علمی در حوزه نوروتکنولوژی است.
دستگاههای عصبشناسی کارآمدی که درون بدن کاربران کاشته میشوند، کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلالات عصبی را بهبود بخشیدهاند. اما با توجه به سرعت پیشرفتی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، چه اتفاقی میافتد وقتی که فناوری عصبی کاشته شده به سرعت منسوخ میشوند؟ یا وقتی که تولید کننده آنها دیگر پشتیبانی فنی ارائه نمیدهد (مانند ویندوز که پشتیبانی از نسخههای قدیمیتر سیستمعامل خود را لغو کرده است)؟ آیا این دستگاهها قابل جدا کردن هستند؟ و اگر بله، چه کسی باید هزینه خارج کردن را پرداخت کند؟
حالا باید به این سوال پاسخ داد: آیا باید تدابیری برای پوشش این وضعیتها وجود داشته باشد؟ برخی معتقدند که بله، باید وجود داشته باشد. در مطالعهای که توسط محققان مؤسسه بیماریهای عصبی نورمن فیکسل در فلوریدا، ایالات متحده انجام شد، یک تعریف رسمی از «رها کردن دستگاههای عصبی کاشتهشده» ارائه کرد که به گفته آنها، برای توسعه دستورالعملها، سیاستها و قوانین مرتبط با آن مهم است.
نوروتکنولوژی؛ بخشی از یک آزمایش بالینی است
در سال ۲۰۲۰، مجله «نیچر مدیسنس» داستان ریتا لگت زن استرالیایی را گزارش داد که یک دستگاه کارآزمایی برای درمان صرع در مغزش کاشته شده بود. این دستگاه به عنوان بخشی از یک آزمایش بالینی در مغز لگت قرار داده شد و برای او به خوبی کار میکرد به طوری که گلت دیگر تشنج نمیکرد. با این حال، در نیمهی راه آزمایش، شرکت نورالویستا که دستگاه را تولید کرده بود، به دلیل نگرانی سرمایهگذاران درباره ارائه حمایت مالی به چنین فناوری تهاجمی، تعطیل شد.
با تعطیل شدن این شرکت، دیگر هیچ وسیلهای برای نظارت بر دستگاه وجود نداشت. به طور کاملاً واقعی، دستگاه در سر لگت مرده بود! (البته نه کاملاً، باتری باید سه سال دوام میآورد) و تنها گزینهاش این بود که دستگاه را از مغزش خارج کند.
به گفته فردریک گیلبرت، دانشیار دانشگاه تاسمانی که در زمینه اخلاق نوروتکنولوژی تخصص دارد جدا کردن یک دستگاه معادل قطع درمان است. گیلبرت میگوید کهاین دستگاهها میتوانند به شدت هویت بیمار را تحت تأثیر قرار دهند. ناراحتی ناشی از جدا کردن دستگاه ممکن است به طور مستقیم با کارآیی تکنولوژی مرتبط باشد.
نویسندگان مطالعه فعلی نظریهای را تشکیل دادند که براساس آن، شکست کارآزمایی بالینی عمدتاً خارج کردن دستگاههای فناوری عصبی نیست، بلکه شکست میتواند ناشی از نگرانیهای ایمنی یا اثر درمانی باشد. با این حال، آنها گفتند که برای افرادی که آزمایش بالینی را انجام میدهند، ضروری است که سه معیار را برآورده کنند. اولاً، شرکتکنندگان مطالعه باید در مورد احتمال قطع آزمایش مطلع شوند و مشخص شود که آنها به بخشهای درمان یا کنترل مطالعه تعلق دارند. دوماً، شرکتکنندگان باید در صورت لغو آزمایش مطلع شوند. سوماً، باید منابعی برای درمانهای دیگری که به استانداردهای پذیرفتهشده مراقبت میپردازند، به شرکتکنندگان ارائه شود.
البته، علاوه بر مسئله لغو زودهنگام آزمایشها، مسئله دیگری نیز وجود دارد که وقتی یک کارآزمایی به نتیجه طبیعی خود میرسد، چه اتفاقی برای ایمپلنت مغزی میافتد. در آن شرایط، معمولا حذف دستگاه به شرکت کنندگان ارائه میشود. درحالی که هیچ دستورالعمل روشن و فعلی در مورد ماندن یا برداشتن ایمپلنت وجود ندارد.
خطرات برداشتن تراشههای مغزی
همانطور که قبلاً ذکر شد، یک دستگاه نوروتکنیک که امروزه به عنوان پیشرفتهترین در نظر گرفته میشود، ممکن است فردا پیشرفته نباشد. این دستگاهها دارای تاریخ انقضای داخلی هستند و بدون تعمیر و نگهداری مداوم، کارایی خود را از دست میدهند.
در تابستان ۲۰۲۰، ایلان ماسک بهروزرسانی پیشرفتهای مربوط به کاشت نورالینک را به اشتراک گذاشت. او گفت: در اصل، بخشی از جمجمه به اندازه یک سکه برداشته میشود و الکترودها وارد میشود، سپس قسمتی از جمجمه را که برداشته شده بود جایگزین میکنند. پس از آن ما را با چسب فوق العاده میبندیم، به این ترتیب بسیاری از زخمها بسته میشوند و و بعد از آن فرد میتواند به راحتی پیادهروی کند. این خیلی جالب است.
اما نکته جالبتر بخشی از ارائه بود که مربوط به خوک دوروتی بود که قبلاً یک تراشه نورالینک داشت. ماسک گفت که برداشتن ایمپلنت دوروتی برگشت پذیری دستگاه را نشان میدهد. ماسک میگوید: آنچه دوروتی نشان میدهد این است که میتوانید نورالینک را قرار دهید، آن را حذف کنید و شاد، سالم و غیرقابل تشخیص از یک خوک معمولی باشید.
این تمام چیزی است که ماسک برای حذف دستگاه ارائه کرده و هیچ چیز در مورد خطرات آن نگفته است.
یافتن نظر متخصص در مورد اینکه آیا برداشتن نورالینک یا یک ایمپلنت مغزی دیگر به مغز آسیب میرساند یا خیر، دشوار است. اما، اگر کاشت دستگاهی مانند نورالینک خطر آسیب رساندن به بافت مغز را به همراه دارد، منطقی است فرض کنیم که هنگام برداشتن آن نیز این خطر وجود دارد.
انتهای پیام/