رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و عضو هیئت نظارت بر اجرای برجام تصریح کرد که بازگشت آمریکا به برجام بدون رفع تحریمها باعث خواهد شد که این کشور در برابر هر تحریمی که بخواهد رفع کند، خواستههایی را مطرح کند و عملاً دست به «باجخواهی» بزند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR ذیل پرونده «حرف قطعی» موضع جمهوری اسلامی در زمینهی تحریمها و برجام را در گفتوگو با آقای دکتر کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و از اعضای هیئت نظارت بر اجرای برجام بررسی کرده است: رهبر انقلاب فرمودند درخصوص بازگشت آمریکا به برجام عجلهای نداریم و اصلاً مسئلهی اصلی ما نیست، مسئلهی اصلی ما این است که آنها باید تحریمها را رفع کنند و اگر این اتفاق نیفتد و آمریکاییها بدون رفع تحریمها به برجام برگردند، حتی بهجای سود، ممکن است برای ما ضرر هم داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحلیل شما از این بیانات چیست؟ برجام سندی بینالمللی است که میان چند کشور امضاء شد و طبیعتاً همهی طرفها باید به آن متعهد باشند. باید دید چرا برجام به این روز افتاد و به پیکر نیمهجانی تبدیل شد. علتش این بود که تحریمها برداشته نشد. دلیل اینکه ما با این گروه مذاکره کردیم، برای برداشته شدن تحریمها بود و برای اینکه طبق متن برجام عمل شود، باید عامل ناکامی آن رفع گردد. لذا لازم است آمریکا ابتدا تحریمها را رفع کند تا بتواند دوباره به برجام برگردد. اگر کشورهای اروپایی هم بخواهند بدون آمریکا برجام را به وضع اولش برگردانند، اول باید به تعهداتی که تا به حال عمل نکردهاند، عمل کنند و تحریمها را بردارند. اگر آمریکا بخواهد بدون رفع تحریمها به برجام برگردد موجب «باجخواهی» است؛ چرا که در برابر هر تحریمی که بخواهد رفع کند خواستهای را مطرح خواهد کرد و این اقدام عاقلانه نیست! بنابراین راه صحیح این است که قبل اینکه بخواهد به برجام برگردد تمام تحریمهایی که بعد از امضای برجام در قالب دستورات اجرایی رئیسجمهور وضع شده است؛ اعم از اینکه مربوط به هستهای باشد و یا برچسبهای تروریسم و حقوق بشر داشته باشد، بردارد. البته اگر آمریکا اصلاً به برجام برنگردد، این اقدامی عملی است که اروپاییها باید دنبال کنند و به تعهداتشان عمل کنند تا ما هم به اجرای تعهداتمان برگردیم. با تغییراتی که در داخل آمریکا رخ داد، گاهی بعضی مؤثرین اطراف بایدن صحبت از این میکنند که اگر او بخواهد به برجام برگردد مسئله فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران هم باید مورد بحث قرار گیرد تا زمینهساز بازگشت آمریکا به برجام شود. تحلیل شما از این اظهارات چیست؟ اینها نوعی باجخواهی است؛ چرا که برجام سندی مشخص و قطعی است و در آن راجع به این مباحث صحبتی نشده است. ما توافق کردیم دربارهی مسائل هستهای صحبت کنیم، به توافق هم رسیدیم و بر تعهداتمان هم باقی بودیم تا اینکه آنها نقض تعهد کردند و ما هم در قبال آن تعهداتمان را کاهش دادیم؛ بنابراین جایی برای سخن از این موارد نیست. برجام و چهارچوب آن مشخص است و ارتباطی با مسائل منطقهای و موشکی ایران ندارد. اخیراً مجلس قانونی را برای کاهش تعهدات ایران در زمینهی هستهای مصوب کرد. دولت هم اقدامی را در این زمینه آغاز کرده است و شاهد کلیدخوردن غنیسازی 20 درصد هستیم. ارزیابی شما از این اقدام چیست؟ آیا میتواند در عرصه دیپلماسی به تأمین منافع ملی ما کمکی بکند؟ اساساً وقتی ایران سندی را امضاء میکند بر تعهداتش میایستد و بر اجرای آن تأکید دارد. آنها بودند که تعهداتشان را انجام ندادند. ما برای اینکه اثبات کنیم زیر بار حرف زور و بیتعهدی و بدقولی آنها نمیرویم مهلتهایی را تعیین کردیم؛ چون آنها باز هم عمل نکردند تعهدات دیگری را کاهش دادیم تا اینکه مجلس این مصوبه را اعلام کرد. مصوبهای که بر اساس مفاد برجام است. مادهی 36 برجام این امکان را به ما میدهد که در قبال نقض تعهد دیگران ما هم تعهدمان را کاهش دهیم. این نشان میدهد ما بر تعهدمان جدی هستیم، امّا در عین حال در برابر بیتعهدی دیگران هم ساکت نخواهیم نشست و از حقوقمان استفاده خواهیم کرد. بخشی از تحلیلگران تحولات این چند سال اخیر را به شخص آقای ترامپ مرتبط میدانند و معتقدند با آمدن دموکراتها مسائل کاملاً حل میشود. تحلیل شما چیست؟ تا چه اندازه در تعامل با ما تفاوتی در میان جریانات داخلی آمریکا میبینید؟ ما با یک نظام روبهرو هستیم و رئیسجمهور بخشی از آن نظام است. کنگره، افکار عمومی و لابیستها و کشورهای خارج از آمریکا هم هستند که تلاش میکنند سیاست آمریکا را در جهت منافع خودشان شکل دهند. همهی اینها عواملی است که شکلدهندهی سیاست یک دولت هستند و رئیسجمهور بخشی از آن است. البته بین سیاستهای دموکراتها و جمهوریخواهان و همچنین میان شخصیت آقای ترامپ و شخصیت آقای بایدن هم تفاوتهایی وجود دارد. ما باید تمام این عوامل را در نظر بگیریم و آن زمان بتوانیم پیشبینی کنیم که چه خواهد گذشت؛ بنابراین نباید عجله کرد. باید دید در مجموع سیاست آمریکا نسبت به برجام چه خواهد شد تا متناسب با آن تصمیم بگیریم. با توجه به تجربهای که با عنوان «تجربهی برجام» در این چند سال شکلگرفته است، اگر نظام بخواهد در چهارچوب برجام اقدام کند چه تغییراتی باید در سیاست خارجیمان بدهیم و این تغییر رویکردها باید شامل چه مؤلفههایی باشد؟ ما در تمام طول بیش از چهل سال گذشته نشان دادیم که اولاً مهمترین مسئله، منافع و استقلال کشورمان است و در برابر تمام این زورگوییها و فشارها ایستادهایم. برجام تنها یک نمونهی آن است و موارد دیگری هم بوده که حتی به جنگ منجر شده است؛ بنابراین برای استقلال خودمان و تأمین منافعمان هیچگاه حاضر نیستیم در برابر فشارهای دیگران تمکین کنیم. آنها سندی را امضاء کردند و باید به آن متعهد باشند، امّا تعهدشان را نقض کردند. آمریکا از آن خارج شد و شروع به اعمال تحریم کرد! بیش از 1500 شرکت یا شخص ایرانی را تحت تحریم قرار داد. این مسئله خیلی به ما خسارت وارد کرده است؛ بنابراین باید در برابر چنین زورگویی بایستیم و بهترین راه رفع تحریمها، خنثیکردن آن است. اگر همین تحریمها به کشوری دیگر تحمیل شده بود و این ظرفیت را نداشت که بتواند در مقابل تحریمها مقاومت کند، مسلماً غربیها پیروز شده بودند؛ امّا ما در برابر این تحریمها مقاومت کردیم و عملاً نتوانستند ما را به زانو درآورند؛ بنابراین بهترین راه رفع تحریم، خنثیکردن آن است که سیاست ما بوده و خواهد بود. ممکن است سیاست خنثیسازی تحریم که رهبر انقلاب هم فرمودند نسبت به رفع تحریم اولویت دارد را بیشتر توضیح دهید؟ اگر تنها بگوییم باید تحریم را رفع کنیم و هیچ اقدام دیگری نکنیم، طبیعی است که آنها از موضع زور و فشار صحبت میکنند؛ بنابراین اگر ما تحریم را با تلاش مردممان و جهش تولید و اقتصاد مقاومتی و آنچه رهبر انقلاب تأکید داشتند، خنثی کنیم و با سیاستهای صحیح بتوانیم کشورمان را اداره کنیم آنها پی میبرند که تحریمها بیخاصیت بوده است و نتوانستهاند از طریق تحریم ما را به زانو درآورند. در تمام دورهها اینگونه بوده است؛ مثلاً در زمان جنگ که آنها از صدام حمایت و خاک ما را اشغال کردند اگر ما میخواستیم بر مذاکره تکیه کنیم هیچگاه رژیم عراق از ایران خارج نمیشد؛ امّا تن به مذاکره و سازش ندادیم، ایستادیم و همهی فشارها را تحمل کردیم تا توانستیم دشمن را از خاکمان بیرون کنیم. اکنون هم در میدان برجام، ایستادگی و عدم تمکین ما و خنثیکردن تحریمها و اثر آن بر اقتصاد کشورمان راهی است که میتواند به موفقیت ما بینجامد و آنها را به این موضع برساند که این فشارها کارساز نیست و باید به برجام برگردند و آن را عمل کنند. یکی از نکاتی که رهبر انقلاب اشاره کردند «تعهد در برابر تعهد» و اینکه اقدامات متناظر به شکل خوبی در برجام پیش نرفت و از این به بعد باید این اتفاق بیفتد. به نظر شما ما چه کمدقتیهایی کردیم و چه اقداماتی میتواند در دستور کار ما قرار گیرد؟ سیاست رهبری این بوده است که ما در برابر هر بیتعهدی آنها متقابلاً تعهداتمان را کاهش دهیم و شورای نظارت بر برجام هم برای همین به وجود آمد. در مجموع البته با کموکاستهایی این سیاست دنبال شده، امّا میتوانست زودتر، این اقدامات انجام شود که پیام قاطعتری داده شود. غنیسازی 20 درصد را میفرمایید؟ نهتنها غنیسازی 20 درصد، بلکه اقدامات دیگری که در مصوبهی مجلس مطرح شده است، مقدماتش را فراهم کردهاند. رهبری هم دستور صریح دادند و تولید 20 درصد شروع شد و نشان داد ما در تصمیماتمان جدی هستیم. آقای دکتر صالحی هم مقدماتش را فراهم کرد و در عین حال نگرانیهایی داشتند تا اینکه رهبری دستور دادند که بدون دغدغه این اقدام را شروع کنید و ایشان هم شروع کرد. با توجه به تعاملهایی که با رهبر انقلاب داشتید. نگاه ایشان به مقولهی دیپلماسی، تعامل و گفتوگوهای سیاسی را برای ما تشریح بفرمایید و اگر روایت و خاطرهای از کمک و حمایت ایشان از فضای دیپلماسی دارید، شرح دهید. مسئلهای را که میشود اذعان کرد این است که رهبر انقلاب خودشان کارشناس بسیار برجستهای در میدان روابط خارجی هستند و این حاصل ذکاوت ایشان و سالها تجربهای است که در سمتهای مختلف داشتهاند، چه قبل از اینکه ریاستجمهوری را بپذیرند و چه بعد از ریاستجمهوری و در دوران رهبری. ما در جلساتی که جمعاً و یا بهصورت انفرادی خدمت ایشان داشتیم واقعاً اطلاعات و تحلیلهای ایشان نسبت به مسائل سیاسی بسیار قوی و کارشناسی است و همه به این توانایی ایشان اذعان دارند. در تمام دوران مذاکرات هستهای ایشان این موضوع را هدایت کردند و اگر تأکیدات ایشان نبود ممکن بود بهصورت دیگری عمل شود، چه در دورانی که آقای روحانی مسئول پرونده بودند و چه دوران جدید که زمان ریاستجمهوری ایشان است. دقتها و پیشبینیهای ایشان و جلوگیری از سوءاستفادههایی که طرفهای مقابل ممکن است در آینده بکنند مورد تأکید ایشان بود. ازجمله در مورد برجام، ایشان شروطی را اعلام کردند و بر نُه مورد تأکید کردند و اینها نشان میدهد که برخی مسائل را پیشبینی میکردند که ممکن است در آینده آنها بدقولی و زورگویی کنند و زیر بار اجرای تعهدات خود نروند. اینها حاکی از کیاست و دقت ایشان است که نظراتی کارشناسانه مطرح میکنند. به خسارتهای واردشده به ما اشاره کردید. خسارتهایی که از بابت عدم اجرای آنها به تعهداتشان در چند سال اخیر و مخصوصاً خروجشان از برجام به ما وارد شد. از لحاظ فنی و حقوقی در دیپلماسی بحث مطالبهی خسارتها از جانب جمهوری اسلامی به چه شکل خواهد بود؟ طبیعتاً خسارتهای زیادی به ما وارد شده است. در این تردیدی نیست، هم از نظر عدم فروش نفت که خودشان اعلام کردند ایران نتوانسته 70 میلیارد دلار نفت بفروشد و چه از بابت تجارت، سرمایهگذاری و نقلوانتقالات بانکی و بیکاری که در کشور به وجود آمده و ورشکستگی شرکتها، همه خسارتهایی است که در اثر خروج آمریکا از برجام و نقض تعهدات اروپاییها وارد شده است. جایی باید به این مسائل رسیدگی شود که میتواند در چهارچوب برجام مطرح و مطالبه شود و یا اینکه در چهارچوبهای دیگر. باید وزارت خارجه از نظر حقوق بینالملل بررسی کند که احیاناً چگونه میشود این خسارتها را مطالبه کرد. تجربهی کلانی در این چند سال به دست آمد و در ادبیات رهبر انقلاب بهعنوان «تجربهی برجام» از آن یاد شد. جمهوری اسلامی چه تجربیاتی از این مذاکره مستقیم با آمریکاییها به دست آورده و ما باید چگونه آن را در حکمرانیمان نهادینه کنیم؟ نفس این مذاکرات نشان میدهد که ما اهل مذاکره هستیم و از آن فرار نمیکنیم. ما در قبال مسئلهی مهمی مانند انرژی هستهای مذاکره کردیم و این خود یک نتیجهگیری بسیار مهمی است. دوم اینکه در مذاکره باید همواره مراقب بود کلاه سر کشور نرود. هم از جهت انتخاب مذاکرهکنندگان و هم از جهت تمهیداتی که از قبل باید داشت و استفاده از مجموعه کارشناسانی که بتوانند پیشبینی کنند و روش کار را ارائه دهند؛ بنابراین در مذاکرات باید با دقت و توان کامل وارد شد تا موجب خسران نشود. سوم اینکه در هر مذاکرهای باید مکانیسمهایی را در نظر گرفت و طراحی کرد که در برابر نقض تعهدات دیگران از حقوق خود دفاع کنیم. همهی اینها تجربه است. ارتباط و مذاکره با دیگران و رسیدن به توافق جزء طبیعت روابط بینالملل است؛ چراکه ما نمیخواهیم در انزوا زندگی کنیم. میخواهیم با همه ارتباط داشته باشیم، اما زیر بار زور نرویم و از حقوق خود دفاع کنیم. بایستیم و فشارها و مشکلات را تحملکنیم تا دیگران به این نتیجه برسند که زورگویی در مورد این کشور فایده ندارد. بپذیرند که از طریق مذاکره، احترام متقابل و اصل برابری با ما وارد گفتوگو شوند تا دو طرف بتوانند سود ببرند و نتیجه برد - برد باشد. اگر نکتهی پایانی دربارهی بازگشت آمریکا به برجام و یا نکات مرتبط دارید بفرمایید. باید از ملت ایران بسیار قدردانی کرد که در برابر تمام فشارهای تحریم ایستادهاند و شرایط دشوار را تحمل کردهاند. این بهدلیل آگاهی و شناخت مردم نسبت به مصالح کشور و اهمیتی است که استقلال کشور برایشان دارد. انشاءالله با ایستادگی مردم، دیگران به این نتیجه خواهند رسید که ایران کشور قدرتمندی است و توانسته موقعیت خود را در منطقه حفظ کند و نفوذ بسیار زیادی در منطقه دارد و با قدرت دفاعی بسیار بالای خود از امنیت و منافع خود دفاع میکند. این موجودیت را نمیشود نادیده گرفت و باید با آن در تعامل بود. وقتی ما به چنین موقعیتی برسیم پیروزی بزرگی خواهد بود. لینک کوتاه: asriran.com/003D7i
منبع: عصر ایران
کلیدواژه:
بازگشت آمریکا به برجام
بدون رفع تحریم ها
برجام برگردد
رهبر انقلاب
تحریم ها
باج خواهی
خسارت ها
نقض تعهد
پیش بینی
هسته ای
وارد شد
ی برجام
چند سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۸۷۹۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جهان ما ممکن است در نهایت دوباره به بیگبنگ برگردد و نابود شود
ایتنا - مشاهدات جدید کیهان نشان میدهند که انرژی تاریک، یعنی عاملی که سبب میشود گیتی ما به صورت شتابدار منبسط شود، احتمالا در حال ضعیف شدن است.
کیهانشناسان در حال حاضر گیتی و شیوه تکامل آن را استفاده از مدلی به نام مدل «لانداــسی دیام» توصیف میکنند. این مدل که بر اساس مشاهدات دقیق از پرتوهای باقیمانده از مهبانگ، یعنی تابش زمینه ریزموج کیهانی (سیامبی)، صورتبندی شده و اصطلاحا مدل استاندارد نامیده میشود، اینک ممکن است با بحرانی جدی مواجه شده باشد.
مشاهدات جدید کیهان نشان میدهند که انرژی تاریک، یعنی عاملی که سبب میشود گیتی ما به صورت شتابدار منبسط شود، احتمالا در حال ضعیف شدن است.
به گفته کیهانشناسان، اگرچه این نتایج ممکن است به خودی خود چندان درخور توجه به نظر نرسند، این ظرفیت را دارد که تحول بزرگی در کیهانشناسی ایجاد کند.
در حال حاضر، پارادایم غالب کیهانشناسی که از حدود ۲۵ سال پیش مطرح شد، این است که عالم ما ممکن است در نهایت در اثر انبساط شتابدارش دچار مِهگسست (Big Rip) یا انجماد بزرگ (Big Freeze) شود. اما اینک دانشمندان میگویند این احتمال وجود دارد که گیتی ما در نهایت به شکل مِهرُمب (Big Crunch) دچار فروپاشی شود.
دانشمندان اخیرا با استفاده از نخستین سال دادههایی که به کمک ابزار طیفسنجی انرژی تاریک (DESI) جمعآوری شد، در مورد تکامل انرژی تاریک به سرنخهایی جدید دست پیدا کردهاند.
این ابزار به کیهانشناسان کمک کرده است که یکی از عمیقترین و دقیقترین نقشههای کیهان را ترسیم کنند. دِزی (DESI) در رصدخانه ملی کیتپیک در ایالت آریزونای آمریکا با پنج هزار ربات فیبر نوری قادر است یک کهکشان را به مدت ۲۰ دقیقه رصد کند و این به اخترشناسان امکان میدهد چیزی را ترسیم کنند که به گفته آنها بزرگترین نقشه سهبعدی از گیتی به شمار میرود.
دانشمندان از یک قرن پیش میدانند که گیتی پس از مهبانگ (بیگبنگ) در حدود ۱۳.۷ میلیارد سال پیش، شروع به انبساط کرد. اما کیهانشناسان اواخر دهه ۱۹۹۰ پدیده عجیبی را کشف کردند و دریافتند که این انبساط خطی و ثابت نیست، بلکه شتابدار است. این نتایج برای دانشمندان بسیار حیرتانگیز بود چرا که تصور میشد کاملا برعکس باشد و گرانش مادهــ چه ماده عادی و چه ماده تاریکــ نرخ انبساط جهان را کاهش دهد اما در جریان این کشف مشخص شد که یک ماهیت مرموز که دانشمندان آن را انرژی تاریک نامیدند، به انبساط گیتی شتاب میدهد.
ماده تاریک در کنار ماده معمولی شکلدهنده عالم که تنها پنج درصد از گیتی را تشکیل میدهد، حدود ۲۷ درصد از کیهان ما است و ۶۸ درصد باقیمانده نیز از چیزی تشکیل شده است که انرژی تاریک نام دارد.
کیهانشناسان میگویند انرژی تاریک عامل انبساط شتابدار عالم است و حدود پنج میلیارد سال پیش، زمانی که کیهان ۹ میلیارد سال عمر داشت، ظاهر شد. به عبارت دیگر، انبساط عالم پنج میلیارد سال پیش شتاب گرفت و پیش از آن، انبساط آن تحت تاثیر نیروی گرانش در حال کاهش بود.
اکنون دانشمندان میگویند که انرژی تاریک ممکن است متغیر باشد. در صورتی که این کشف تایید شود، چه بسا به لحاظ اهمیت، با کشف شتابدار بودن انبساط گیتی برابری کند.
بر اساس مدل استاندارد کیهانشناسی امروز، انبساط عالم سبب میشود کهکشانها از یکدیگر دور شوند. دانشمندان میگویند هرچه کهکشانها از ما دورتر باشند، از ما هم با سرعت بیشتری دور میشوند. این در واقع همان مفهومی است که توضیح آن با «ثابت هابل» صورت میگیرد. بر اساس این ثابت که رابطه میان سرعت دور شدن و فاصله کهکشانها را بیان میکند، گیتی با نرخ ۷۰ کیلومتر بر ثانیه در هر مگاپارسک در حال انبساط است.
نظریه بیگبنگ از کجا آمد؟
خاستگاه نظری آنچه ما امروز به عنوان نظریه مهبانگ یا بیگبنگ میشناسیم، به تفسیری باز میگردد که ادوارد لومتر، دانشمند بلژیکی، در سال ۱۹۲۷ برای توصیف چگونگی پیدایش گیتی به کار برد. استدلال لومتر آن بود که اگر گیتی ما در حال حاضر در حال انبساط است، بنابراین چنانچه در زمان به عقب بازگردیم، با انقباض گیتی به یک نقطه اولیه خواهیم رسید. با این حال، بحث درباره خاستگاه گیتی زمانی مطرح شد که ادوین هابل، کیهانشناس مشهور، در سال ۱۹۲۹ تفسیری را درباره انبساط عالم مطرح کرد. هابل نشان داد که هرچه کهکشانها دورتر باشند، سریعتر از ما دور میشوند. او مبنایی را در کیهانشناسی مدرن طرح کرد که در نهایت به صورتبندی نظریهای به نام مهبانگ منجر شد.
در آن زمان، دو نظریه به نامهای حالت پایدار (گیتی بدون آغاز) و نظریه بیگبنگ (گیتی با آغاز) وجود داشت اما این رقابت، در نهایت با کشف تابش زمینه کیهانی (CMB) در اواسط دهه ۱۹۶۰ به سود نظریه بیگبنگ خاتمه یافت.
تابش زمینه کیهانی تابشی با بسامد حدود ۱۶۰ گیگاهرتز است که قدمت آن به ۳۸۰ هزار سال پس از بیگبنگ بازمیگردد و بر اساس دانش کیهانشناسی امروز، تردیدی باقی نمیگذارد که گیتی ما با بیگبنگ آغاز شده است.
اینک دانشمندان میگویند در صورتی که یافتههای جدید دزی تایید نهایی شوند، ممکن است به این نتیجه برسیم که ثابت کیهانی دیگر نماینده مناسبی برای توضیح عامل مرموزی به نام انرژی تاریک نیست.
احتمالا برخی فیزیکدانها از حذف ثابت کیهانی که با حرف یونانی لامبدا (لاندا) نشان داده میشود، استقبال کنند. چرا که این ثابت دههها اسباب دردسر بود و از اوایل قرن بیستم مشکلاتی نظری را برای فیزیکدانها ایجاد کرد.
مبنای کیهانشناسی امروز به طور خلاصه، نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین است که بیش از یک قرن پیش درسال ۱۹۱۵ مطرح شد. کیهانشناسان با کمک معالات نسبیت عام، کیهانی را توصیف کردند که البته نمیتوانست ایستا باشد. این بر خلاف باور رایج آن زمان بود، چرا که کیهانشناسان در آن دوران تصور میکردند گیتی ایستا است و نه در حال انبساط است و نه انقباض. اینشتین با این دیدگاه موافق بود و از این رو عاملی را به معادلاتش اضافه کرد که ثابت کیهانی یا لامبدا نامیده شد.
حدود بیش از یک دهه بعد، در سال ۱۹۲۹، ادوین هابل در حال بررسی و مطالعه کهکشانهای دوردست، متوجه پدیده عجیبی شد که «انتقال به سرخ» نام دارد. هابل بر این اساس دریافت که هرچه کهکشان دورتر باشند، این اثر بیشتر است و این نشان میدهد که گیتی ما ساکن نیست، بلکه در واقع در حال انبساط است.
دانشمندان از آن زمان تاکنون برای اندازهگیری نرخ این انبساط که از نظر علمی با مقداری به نام «ثابت هابل» تعیین میشود، دهههای طولانی زمان صرف کردهاند.
در این شرایط، دیگر به توصیف گیتی ایستا نیازی نبود و اینشتین نیز ثابت کیهانی را از معادلات عالم حذف و معرفی ثابت کیهانی را به عنوان «بزرگترین اشتباه علمی خود» توصیف کرد.
اما جالب است بدانیم که ثابت کیهانی مدت طولانی در سطل زباله نظریههای کیهانشناسی باقی نماند و پیش از پایان قرن بیستم، با نقشی جدید دوباره به دنیای کیهانشناسی بازگشت.
دانشمندان در سال ۱۹۹۸ در حال بررسی و رصد ابرنواخترها بودند تا از آنها بهعنوان مبنای اندازهگیری فواصل کیهانی استفاده کنند اما دریافتند که انبساط گیتی در واقع ثابت نیست بلکه شتابدار است. به گفته آنها، انبساط شتابدار حتما علتی دارد و این علت انرژی تاریک معرفی شد.
کیهانشناسان بر این مبنا، سناریوهای مختلفی را برای پیشبینی فرجام نهایی عالم مطرح کردند. از دید آنها، انرژی تاریک در نهایت ممکن است در نبرد با گرانش پیروز شود و بافت فضا و زمان را از هم جدا کند.
نتایج جدید دانشمندان نشان میدهند که اینک انرژی تاریک احتمالا در حال ضعیفتر شدن است اما این کشف در نهایت به ابهام مدلها و سناریوهای ما از عاقبت گیتی میافزاید.
ما هنوز نمیدانیم از میان سه سناریو احتمالی، یعنی مهگسست (فروپاشی بافت فضازمان در اثر انبساط عالم)، مهرُمب (غلبه گرانش بر انرژی تاریک و بازگشت عالم به حالت اولیه شبیه به بیگبنگ) و انجماد بزرگ (اصطلاحا فریز شدن گیتی در اثر انبساط و رسیدن به مرگ حرارتی)، کدامیک محقق خواهد شد. این همان نکتهای است که لایهای از پیچیدگی را به وضعیت موجود اضافه میکند. به عبارت دیگر، شناخت و درک انرژی تاریک در این موضوع بسیار مهم است، زیرا دقیقا همینجا است که سرنوشت گیتی ما در آن تعیین میشود.
دانشمندان میگویند نقشه جدید پروژه دزی میتواند به ما نشان دهد کدام سناریو محتملتر است. اگر این نتایج درست باشند، این حاکی از آن است که انبساط شتابدار گیتی متوقف و در نهایت معکوس میشود و عالم ما میتواند تحت تاثیر گرانش، روندی وارونه را پیش بگیرد و در نهایت سناریو مهرمب اتفاق بیفتد.
برای تایید این نتیجه هنوز باید منتظر ماند و دید که دادههای پروژه دزی طی سالهای آینده چه چیز عایدمان خواهد کرد.
افرون بر دزی، تلسکوپ فضایی ۱.۵ میلیارد یورویی «یوکلید» (اقلیدس) نیز اخیرا به فضا پرتاب شده است تا از بزرگترین رازهای عالم هستی پرده بردارد و از جمله از ماهیت مرموز «ماده تاریک» و «انرژی تاریک» رمزگشایی کند.
به طور خلاصه، تا امروز رفتار مرموز انرژی تاریک و ماهیت ناشناخته آن پیشبینی فرجام نهایی کیهان را ناممکن کرده است. حال باید دید که دانش امروز کیهانشناسی به کدام سناریو وزن بیشتری میدهد؛ سناریویی که میگوید اگر انبساط عالم ادامه یابد، کل کیهان شامل کهکشانها و ستارگان و اتمها و ذرات زیراتمی و حتی خود فضازمان، احتمالا حدود ۲۲ میلیارد سال آینده از هم خواهند پاشید یا سناریویی که میگوید انبساط گیتی متوقف خواهد شد و عالم در اثر گرانش روند معکوس طی میکند و دوباره به وضعیتی شبیه به بیگبنگ باز میگردد.