ابهت آمریکا پس از شهادت حاج قاسم در جهان شکست
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۱۱۱۲۱
به گزارش خبرنگار مهر، سردار محمد مارانی بعدازظهر جمعه در یادواره شهید محمد علی الله دادی در جوار تربت پاک این شهید و دیگر شهدای پاریز اظهار کرد: ارزش شهدا را با هیچ چیز نمیتوان بیان کرد زیرا کسی که جانش را در طبق اخلاص میگذارد و آن را برای راه خدا تقدیم میکند با ریختن اولین قطره خونش به ملاقات خدا میرود و ارزشی بالاتر از این نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بیان ویژگیهای شهید الله دادی گفت: مظلوم ترین رزمندگان دوره دفاع مقدس بچههای تیپ ادوات بودند که شهید الله دادی یکی از این بچههای مظلوم بود که با شجاعت و جسارت لازم سختترین کارها را در میدان نبرد انجام میداد و خود را در همه عملیاتهایی که حضور داشت در وسط میدان قرار داشت در حالی که میتوانست از قرارگاه فرماندهی کند.
سردار مارانی ضمن اشاره به ویژگیهای شهید الله دادی گفت: شهید الله دادی سه دوره خدمتی داشت؛ یک دوره دفاع مقدس که کارنامه درخشانی از خود به جا گذاشت و در عملیاتهای مختلف با شجاعت و جسارت تمام در میدان نبرد حضور داشت. دوره دوم خدمت این شهید امنیت جنوب شرق بود که با تمام اشرار که آسایش و آرامش مردم را گرفته بودند، مبارزه کرد و امنیت را این منطقه به وجود آورد.
وی ادامه داد: شهید الله دادی دوران سوم خدمتش را در جبهه مقاومت گذراند با وجود اینکه پیشنهاد فرماندهی یکی از قرارگاههای کشور به او شد ترجیح داد در جبهه مقاومت و در خط مقدم مبارزه با اسرائیل و آمریکا باشد و در دفاع از حریم ولایت به شهادت برسد.
فرمانده قرارگاه مدینه با گرامیداشت یاد و خاطره سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مقاومت گفت: شهید سلیمانی با تربیت شاگردانی همچون الله دادی ها که از زمان جنگ پرورش داده بود توانست کارهای ارزشمندی برای اسلام و جهان اسلام انجام دهد و سرانجام در راه اسلام به آرزوی دیرینه اش رسید.
آمریکا در وحشت انتقام خون سردار سلیمانی است
وی افزود: آمریکایی که آمده بود در عراق بماند و پایگاه مستحکم زده بود تا بتواند از نفوذ جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت و حزب الله و مکتب حاج قاسم شهیدمان جلوگیری کند نه تنها عراق بلکه منطقه را از دست داده است و در وحشت انتقام از خون سردار رشید اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی به دست همین حزب الله و مقاومت است. پس از شهادت حاج قاسم همه ابهت و قدرت آمریکا در جهان شکست و امروز دچار فروپاشی و مشکلات غیر قابل جبران شده است.
وی افزود: شهید سلیمانی در سوریه و لبنان جبهه اسلام و حق را رهبری کرد و درست زمانی که خیلیها عقیده داشتند کار سوریه تمام است، در مقابل داعش و تکفیریها ایستاد و سوریه را نجات داد. او در مأموریتها، با غیرت و تعصب ویژه ای برای آرامش و آسایش مردم دل میسوزاند.
سردار مارانی گفت: ابهتی که خدا از حاج قاسم در دل دشمن انداخته بود، آنها را چنان وحشتزده کرده بود که جرأت روبهرو شدن با او را نداشتند و دیدیم در نهایت با چه حیله شیطانی و بیرحمانه و ناجوانمردانه این فرمانده دلاور را به شهادت رساندند که قطعاً انتقام خون حاج قاسم برایشان سخت و دشوار خواهد بود.
گفتنی است سردار شهید محمد علی الله دادی در سال ۱۳۴۱ در روستای پاریز متولد شد و از جوانی در نهاد انقلابی سپاه پاسداران مشغول خدمت شد. او در ردههای مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در جبهههای مختلف و عملیاتهای متعدد فرماندهی داشت تا اینکه در ۲۹ دی ماه ۱۳۹۳ در قنیطره توسط بالگرد رژیم صهیونیستی به همراه فرزند شهید عماد مغنیه و چند نفر از رزمندگان حزب الله لبنان به شهادت رسید.
این مراسم با مرثیه سرایی مداحان اهل البیت (ع) برای حضرت زهرا (س) و در وصف شهدا و شهید الله دادی ادامه یافت و پس از مراسم نیز از المان سپهبد شهید قاسم سلیمانی و سردار شهید محمد علی الله دادی رونمایی شد.
کد خبر 5124139منبع: مهر
کلیدواژه: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قاسم سلیمانی یادواره شهدا ویروس کرونا خطبه های نماز جمعه کرمانشاه آمار کرونا شیراز گرگان شهرکرد ایام فاطمیه عکس استانها بوشهر شیوع کرونا شهرستان کرج آتش سوزی شهادت حضرت زهرا س شهید الله دادی حاج قاسم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۱۱۱۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمیافتد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمیافتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمیگذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.
زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتیهای سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.
ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنهای، یا علیاصغر و عکسهایی از شهیدان خرازی، همت، زینالدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آنها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب میخواندیم، با همسفریها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت میکردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.
پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنهای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده میشدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیهها را سر میکردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشتسر هم مینشستیم. خادمان پرچمهایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دستمان میدادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.
همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار میدادیم و میگفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنهای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمیگذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه میزنند.
آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده میشدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم میرویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیادهروی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بینمان موج میزد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق میریخت، خیابانها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...
به بیتالزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیتهای مختلفی را انجام میداد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور همزمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.
پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر میرسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوسها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیبمان شد؛ چه مهمانیای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظهای از این زیباتر؟!ته دلم میگفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجرهای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»
در بین برنامهها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریههایش و چه خاطراتی مرور شد...
دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما بهدنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی میگشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنهای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانوادهاش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…
کد خبر 750958