نوام چامسکی: ترامپ خود آمریکاست
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۲۹۰۸۴
روزنامه جامجم نوشت: اغتشاشات و بحرانهای داخلی در ایالات متحده وارد مرحله تازهای شده است. احتمال شورش مسلحانه در ۵۰ ایالت آمریکا، منجر به استقرار گسترده پلیس فدرال، گارد ملی و نیروهای ویژه این کشور در واشنگتن و دیگر شهرها و مناطق شده است. بسیاری از تحلیلگران پیشبینی کردهاند که بحرانهای داخلی آمریکا، در۲۰ ژانویه امسال و پس از حضور رسمی بایدن در کاخ سفید پایان نمییابد و منازعات اساسی و بنیادینی که در این کشور شکل گرفته همچنان ادامه خواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این خصوص، گفتوگو با پروفسور نوام چامسکی فیلسوف، زبانشناس و نظریهپرداز مشهور آمریکایی را در ادامه میخوانید. چامسکی، استاد بازنشسته دپارتمان فلسفه و زبانشناسی مؤسسه تکنولوژی ماساچوست(MIT) آمریکاست.
همان گونه که مستحضرید حمله طرفداران ترامپ به کنگره آمریکا و احتمال تکرار این حمله در آیندهای نزدیک، وضعیت فوقالعادهای را به لحاظ امنیتی، سیاسی و اجتماعی در ایالات متحده حاکم ساخته است. نظرشما در این خصوص چیست؟
بحرانهایی که از مدتها قبل در آمریکا آغاز شده و امروز به این نقطه رسیده است، برگرفته از ساختار نئولیبرالیستی حاکم بر این کشور است. همگان میدانند که قدرت در آمریکا در اختیار ثروتمندان است. در مبارزات انتخاباتی آمریکا، چه در دور مقدماتی و درونحزبی و چه در دور نهایی، ثروت حرف اول و آخر را میزند. ترامپ و امثال او در دل همین ساختار خلق میشوند و در مسند قدرت مینشینند. ترامپ یک تاجرمسلک و فردی است که به فکر منافع خود و معدود همراهانش بود. ساختار نئولیبرالیستی در آمریکا به افزایش قدرت مانور ثروتمندان و قدرتمندان و در مقابل، خشم دیگر اقشار جامعه منجر شده است.
به مخاطرات سیطره نئولیبرالیسم در آمریکا، از جمله بحرانهای امنیتی اخیر در این کشور اشاره کردید. نسبت مقولات نئولیبرالیسم آمریکایی و دموکراسی ، خصوصا در شرایط فعلی چگونه قابل تعریف و تفسیر است؟
رابطه این دو کاملا معکوس است. نئولیبرالیسم آمریکایی اساسا قرابتی با دموکراسی و رای مردم ندارد. حاکمیت نئولیبرالیسم در آمریکا، دموکراسی را در ایالات متحده شدیدا تضعیف کرده و در مواردی نیز از بین برده است. نئولیبرالیسم منجر به ایجاد نظمی شد که تمرکز تصمیمگیری و قدرت را در اختیار نهادهای قدرتمند و ثروتمند قرار داد. در واقع از رهگذر نئولیبرالیسم، نهادها و سازمانهایی به وجود آمد که قدرت را در اختیار خود قرار دادند و باعث تمرکز ثروت در دست معدودی از افراد و سازمانها شدند. همان سازمانها و نهادهایی که امروز دیگر شهروندان آمریکایی برای آنها اصالت و قداستی قائل نیستند. این رویکرد نئولیبرالیستی را به طور مشخص بعد از جنگ جهانی دوم و طی دهههای اخیر شاهد هستیم. از این رهگذر، شاهد نظارت و کنترل بیشتر آمریکا بر داخل این کشور و حتی دیگر کشورهای جهان هستیم. سران آمریکا با شبکهها و افرادی که قدرت و ثروت را در دیگر کشورهای دنیا در اختیار دارند نیز وارد تعامل میشوند و البته تحمل ظهور قدرتهای جدید در نظام بینالملل را نیز ندارند.
طی روزهای اخیر، دموکراتها یا حتی برخی جمهوریخواهان سعی دارند مرز میان خود و ترامپ را پررنگتر کرده و حتی از طریق مجلس نمایندگان و سنا برای همیشه مسیر بازگشت او به قدرت را مسدود کنند. نظر شما در این خصوص چیست؟
باید بدانیم ترامپ نمادی از جامعه آمریکا و مناسبات سیاست و قدرتی است که در این کشور تعبیه و تعریف شده است. به عبارت بهتر، ترامپ از همین ساختار برخاسته و همین سیاستمدارانی که امروز سعی دارند از او فاصله بگیرند، وی را به قدرت رساندهاند. بسیاری از دموکراتها و جمهوریخواهانی که امروز و در روزهای آخر حضور ترامپ در کاخ سفید علیه وی موضعگیری میکنند، خود نیز معتقدند که قدرت باید در دست بخش خصوصی و سرمایهداران متمرکز شود. آنها با ساختار نئولیبرالیستی حاکم در آمریکا هماهنگ بوده و نقدی بر این ساختار بحرانساز ندارند. در شرایطی که گروههای سیاسی حاکم بر آمریکا، درصدد نظارت و کنترل بیشتر خود و صاحبان ثروت بر ایالات متحده و جهان هستند، شاهد ظهور جنبشهای جدیدی در ایالات متحده هستیم.
ترامپ هرگز تغییری نکرده است! او همان فردی است که سال ۲۰۱۶ بر سر کار آمد. همه مشاهده کردند که در جریان شیوع ویروس کرونا در آمریکا، جان شهروندان این کشور کمترین اهمیتی برای رئیس جمهوری آمریکا نداشت. دیدگاههای ضد علمی ترامپ و همراهانش، شمار زیادی از شهروندان آمریکایی را به کشتن داد. اما فراتر از اقداماتی که در داخل آمریکا شاهد آن بودیم، جنایات و اقدامات ترامپ جان انسانها را در همه دنیا به خطر انداخته است. در واقع جنایات زیاد و گستردهای از سوی ترامپ در سرتاسر دنیا صورت گرفت و کل دنیا را تحت تاثیر قرار داد.
به ظهور جنبشهای جدید در آمریکا اشاره کردید. ویژگی جنبشهای ضد سرمایهداری یا ضدنئولیبرالیستی در این کشور و دیگر نقاط جهان چیست؟
ویژگی مهم جنبشهای ضد نئولیبرالیستی در آمریکا، هدف قراردادن بنیان قدرت در این کشور است. باید بگویم که بر اساس اعتبار کاذبی که نظام نئولیبرالیستی آمریکا به مقوله ثروت و قدرت بخشیده است، بسیاری از شهروندان تصمیم گرفتهاند در مقابل این ساختار بایستند. ما شاهد شکلگیری نوعی مبارزه اجتماعی و طبقاتی در آمریکا و حتی دیگر کشورهای طرفدار نظام سرمایهداری هستیم.
اکنون در داخل آمریکا شاهد اقبال بسیاری از شهروندان نسبت به اندیشههای ضد سرمایهداری برنی سندرز هستیم، هر چند ساختار ( ساختار مبتنی بر نئولیبرالیسم آمریکایی) مانع از قدرتگرفتن وی و هوادارانش میشود. شاید هیچ کس ۱۰ سال قبل تصور نمیکرد که برنی سندرز و نگاه ضد لیبرالیستی وی به محبوبترین نوع نگاه در آمریکا تبدیل شود. اما این اتفاق در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ رخ داد. در حال حاضر نیز سندرز و کسانی که منتقدان داخلی نظام سیاسی- اقتصادی حاکم بر آمریکا هستند، پایگاه اجتماعی گستردهای پیدا کردهاند.
قرار است در تاریخ ۲۰ ژانویه( اول بهمن)، جو بایدن رسما به عنوان رئیس جمهوری آمریکا معرفی و مراسم تحلیف وی برگزار شود. نظر شما در خصوص جابهجایی قدرت در کاخ سفید چیست؟
باید بگویم علاقه چندانی نسبت به شخصیت بایدن و اساسا در مورد او نظری ندارم. همان گونه که اشاره کردم، منتقد ساختار قدرت در آمریکا هستم و کاری به جابهجایی قدرت ندارم. بیشترین تمرکز من بر تحولات زیربنایی و الگووارههای نوین اجتماعی و سیاسی در آمریکاست. در هر حال، نمیدانم بایدن چه طرحی برای اداره کشور در سر دارد، اما او ناچار است بسیاری از هزینههای سنگینی که ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود ایجاد کرده را پرداخت کرده و آثار آنها را برطرف کند. ترامپ از توافق آب و هوایی پاریس خارج شد و حتی ضمن خروج از توافق هستهای با ایران، سعی کرد تحریمهای سازمان ملل را علیه این کشور بازگرداند؛ هر چند هیچ حمایتی نتوانست دریافت کند. برای ترامپ حقوق بینالملل و نهادهای بینالمللی ارزش و اهمیتی نداشتند. ترامپ حتی رژیم کنترل تسلیحات را در جهان از بین برد. او در دوران ریاست جمهوری خود، زندگی همه مردم دنیا را به خطر انداخت.
آیا به نظر شما با خروج ترامپ از کاخ سفید، ترامپیسم نیز از بین خواهد رفت؟ خطر این تفکر را برای بشریت چگونه ارزیابی میکنید؟
من نام این پدیده ( ترامپیسم ) را بیشتر نظام بینالملل ترامپی میگذارم. این نظام بینالمللی ارتجاعی بوده و بر اساس تقویت بیحد و حصر مقولات قدرت و ثروت در دنیا و بر اساس پسزدن اقشار فقیر و حتی متوسط شکل گرفته است. خطرات ناشی ظهور پدیده ترامپ، صرفا محدود به داخل آمریکا نیست. ما در ساختار بینالمللی ارتجاعی مدنظر ترامپ، شاهد ظهور گروههای ملیگرای افراطی و ضد مهاجرت و نژادپرستان هستیم. در همین ساختار، ما شاهد ظهور شبهدیکتاتورهایی مانند بولسونارو رئیس جمهوری برزیل هستیم که نسخهای بدلی از ترامپ میباشد. دیکتاتورهایی که امروز در خاورمیانه و کشورهای حاشیه خلیج فارس رشد کردهاند، از همین تبار هستند.
منبع: الف
کلیدواژه: ایالات متحده کاخ سفید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۲۹۰۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن هم مثل ترامپ عربستان را قربانی میکند؟
آیا دولت بایدن برای نجات رژیم صهیونیستی از انزوا و شکست بینالمللی، عربستان را پیش پای اسرائیل قربانی میکند؟
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: در حالی که پایتختها، شهرها و دانشگاههای بسیاری از کشورهای جهان شاهد گستردهترین اعتراضات ضد صهیونیستی است، وزیر خارجه آمریکا پس از دیدار با همتای سعودی در ریاض مدعی شد: «روابط عربستان و اسرائیل به زودی عادی میشود. اقدام دوطرفه عربستان و آمریکا در رابطه با پرونده عادیسازی روابط با اسرائیل در مراحل پایانی است. آمریکا و عربستان سعودی طی یک ماه گذشته درباره عادیسازی روابط میان ریاض و اسرائیل اقداماتی انجام دادند».
فیصل بنفرحان وزیر خارجه عربستان هم گفته است: «به مراحل نهائی توافق امنیتی با آمریکا نزدیک شدهایم». این در حالی است که بلینکن با وقاحت گفته است: اسرائیل برنامهای برای حفاظت از غیرنظامیان در حمله به «رفح» در جنوب غزه ندارد.
بلینکن در نشست با وزیران شورای همکاری خلیجفارس هم، خواستار سیستم دفاعی یکپارچه در مقابل ایران شد و ادعا کرد: رویارویی ایران با اسرائیل، نیاز به یکپارچگی دفاعی بیشتر را نشان میدهد. این حمله، تهدید حاد و فزاینده ایران را نشان میدهد، اما همچنین ضرورت همکاری ما در زمینه دفاع یکپارچه را نشان میدهد.
اظهارات بلینکن مبنی بر این که آمریکا و عربستان طی یک ماه گذشته درباره عادیسازی روابط میان ریاض و اسرائیل اقداماتی انجام دادند، در حالی است که تشدید جنایتهای اسرائیل در ماههای اخیر، موجب برانگیختگی گسترده جهانی و همچنین آماده شدن محاکم بینالمللی برای صدور حکم تعقیب و بازداشت مقامات جنایتکار صهیونیست شده است. در میدان نظامی نیز تحلیلگران، از قطعیت شکست اسرائیل خبر میدهند و این علاوهبر ضربت راهبردی تحقیرآمیزی بود که اسرائیل از ایران خورد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد دولت بایدن و نتانیاهو اصرار دارند دولتهایی مانند سعودی، اردن و امارات را قربانی کنند تا هر طور که شده اسرائیل را از باتلاقی که در آن دستوپا میزند، بیرون بکشند.
پیش از این، دیوید هرست، سردبیر وبسایت آمریکایی میدلایستآی با اشاره به نقشآفرینی اردن، هنگام حمله ایران به اسرائیل هشدار داده بود: «در حالی که مردم اردن، شلیک موشکهای ایرانی به اهداف خود در اسرائیل را تشویق میکردند، ارتش اردن آنها را از طرف اسرائیل سرنگون میکرد. اسرائیل ممکن است این واقعیت که متحدان واقعی دارد را جشن بگیرد، اما با این کار، مشروعیت دوستان خود را به طرز مُهلکی تضعیف میکند».
البته ایران در آن حمله، پایگاههای جاسوسی و نظامی اسرائیل از جمله پایگاه نواتیم را که حفاظتشدهترین پایگاه نظامی دنیا توصیف میشود، درهم کوبید و فقط ذلت و خفّت ماجرا برای شاه خائن اردن بماند.
بیگاری کشیدن اخیر از عربستان و واداشتن او به انتحار با باقیمانده حیثیت خود نزد ملتهای مسلمان، در حالی است که میدلایست مانیتور، آبان ۱۴۰۰ با اشاره به «گاو شیرده» توصیفشدن سعودی از سوی ترامپ نوشت: «زمانی که ترامپ، عربستان را گاو شیرده توصیف کرد، بنسلمان احساس توهین نکرد. او چرا در مقابل توهینهای مداوم رهبران غربی سکوت میکند، اما در لبنان تنش ایجاد میکند؟».
دونالد ترامپ سال ۱۳۹۵ در حالی که هنوز رئیسجمهور نشده بود، گفته بود: «عربستان برای ما مانند گاوی شیرده است که هر وقت دیگر نتواند دلار و طلا بدهد، دستور ذبح آن را صادر میکنیم و این واقعیتی است که همه دوستان و دشمنان آمریکا به ویژه خود مقامات سعودی از آن آگاهند. عربستان، باید سهچهارم ثروتش را به آمریکا بابت حمایتهای ما بپردازد».
او پس از ریاستجمهوری هم در جریان نشست خبری مشترک با سران لتونی، لیتوانی و استونی گفته بود: «میخواهم از سوریه خارج شویم و به کشورمان بازگردیم، میخواهم کشور خود را بازسازی کنم، هفت تریلیون دلار صرف کردیم اما هیچ چیزی نگرفتیم. ما در این مورد خیلی جدی فکر میکنیم و بهزودی در این مورد تصمیم قطعی خواهیم گرفت. من به ریاض گفتم اگر میخواهید در اینجا بمانیم، پس هزینهاش را بپردازید». ترامپ، اردیبهشت ۱۳۹۷ هم در دیدار با محمد بنسلمان گفت: «عربستان سعودی جزو خریداران بزرگ ما بوده است. [خطاب به بنسلمان] یکی از سرمایهگذاریهای بزرگ شما خرید سهام و اقلام مختلف و تولید شغل برای آمریکاییها است. من در ماه می در ریاض بودم. صدها میلیارد دلار به ایالاتمتحده بازگرداندیم. ما این را میدانیم و آنها هم میدانند». ترامپ سپس با نشان دادن چند لوح درباره خریدهای سعودی گفت: «اینها بعضی از چیزهایی هستند که از ما خریدهاند. این یکی سه میلیارد دلار است، آن ۵۳۳میلیون دلار و آن یکی ۵۲۵میلیون دلار. این پولها برای شما چیزی نیست؛ بیشتر بخرید این ۸۸۰میلیون دلار، این ۶۴۵میلیون دلار، این یکی ۶میلیارد دلار...».
اما بیش از صد میلیارد خرید نظامی از آمریکا- فقط ظرف یکی دو سال- نتوانست عربستان را به هنگام حمله متجاوزانه به یمن و تلافیشدن از سوی انصارالله، از گرداب نجات دهد و مانع از فرود آمدن موشکهای در مناطق نفتی و نظامی شود. حالا هم به نظر میرسد اگر پای عربستان بیش از گذشته به بازی جنایتکارانه اسرائیل و آمریکا سُر بخورد، طرفی که بیش از همه زیان خواهد کرد، دولت سعودی است. مقاومت یمن نشان داده که کمترین ملاحظهای درباره حامیان جنایات رژیم صهیونیستی ندارد.