آیین رونمایی از شماره چهارم نشریه نوآفرین با پرونده ویژه امام تحول برگزار شد
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۱۶۷۴۶
آیین رونمایی از شماره چهارم نشریه نوآفرین با پرونده ویژه «امام تحول» با حضور محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و جمعی از معاونین و مدیران وی در مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد. - اخبار سیاسی -
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، آیین رونمایی از شماره چهارم نشریه نوآفرین با پرونده ویژه «امام تحول»، با حضور محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و جمعی از معاونین و مدیران وی در مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
طهرانچی در این نشست ضمن تقدیر از تولید این نشریه در زمینه «امام تحول» گفت: اگر امام تحول را دالّ مرکزی مباحث علمی قرار دهیم، بسیاری از مشکلات ما در علوم پشتیبان حکمرانی حل خواهد شد. بعضی بخشهای فنی کشور، امام تحول را درک کردند و به نظر من، هشت سال جنگ این جرأت را به ما داد که به خودباوری برسیم و در آن شرایط جنگی، مثلاً روی اروند پل بسازیم. البته باورِ تحول در علوم پایه، مهندسی و تکنیکال بسیار سخت بود. در دوره ما اگر در دانشگاه شهید بهشتی، فردی میتوانست کتاب کارشناسی ارشد فیزیک را تدریس کند واقعاً معجزه میکرد. به سختی استاد دانشگاهی پیدا میشد که یک مقاله علمی داشته باشد ... اما امروز در همانجا افرادی حضور دارند که لبه تکنیکالِ پشتیبانِ حکمرانی را فراهم میکنند.
دالّ محوری امام تحول در پیشرفت علوم انسانی
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به جایگاه محوری امام تحول در پیشرفت علوم انسانی پرداخت: علوم انسانی ما به شدت گرفتار نظام سلطه است. نظام علمی ما فرانسوی بوده و بعد از 28 مرداد چرخیده و امریکایی شده است. بعد از آن ما کارهایی انجام دادیم ولی این نظامِ کلاسمحورِ دانشگاهی، یک نظام انسانساز نشده است ... ما در هیچ کشوری وزارت ریسرچ نداریم ولی در ایران گرفتار این پارادایم غلط هستیم. طبیعی است که وقتی وزارت علم باشد، آموزش، پژوهش و کاربرد در دل آن هست. با نظام علمیِ تنسی تاکسیدوییو تمرکز صرف بر نگاه تاریخی به پژوهش در کشورهای دیگر، ما از خودمان منفک شدهایم. نظام علمی ما در ابتدا هم دچار نازایی بود و هم مشکل شاگردپروری داشت. با آموزش عالی، تا حدودی مسئله شاگردپروری برطرف شد ولی مشکل نازایی و نامولّدی آن حل نشد و مقلّد باقی ماندیم.
طهرانچی با برشماری مصادیق متعددی از گرفتاریهای علوم انسانی ما در نظام سلطه، به اهمیت رهایی از تارهای تنیده شده پارادایمی پرداخت: چهل سال است ما گرفتار اسناد برنامه و بودجهای هستیم که امریکا برای ما نوشته است. پنج ساله بودن برنامههای توسعه ما نه با دوره دولت سازگار است و نه با مجلس! کسی هم نمیداند چرا پنج ساله شده است؟ رئیس جمهور برای دولت بعدی برنامه مینویسد و مجلس شورای اسلامی برای تیم بعدی ... در نیروگاه هم با همین مشکل مواجهیم. ما مطالعه کردیم که چرا در ایران اینقدر نیروگاه داریم؟ در آخر به این رسیدیم که امریکاییها برای ما تحقیقاتی انجام دادند و در نتیجه آن، الان 20 هزار نیروگاه داریم! در معماری همین است، در کشاورزی همین است، در هنر و اخلاق هم همین است ... با این سابقه درخشان تمدنی ما، هیچ وقت معماری گنبد در رشتههای دانشگاهی ما وارد نشد ... در آینده ایران، با مشکلات جدی غذایی مواجه هستیم ولی در رشته کشاورزی، هیچ وقت به امنیت غذایی نپرداختیم ... یکی از سه نفری که زمان عباس میرزا برای تحصیل به فرنگ رفتند، به رشته نقاشی رفت. در دور دوم هم که پنج نفر رفتند، یکی از آنها نقاشی یاد گرفت. الان در ایران، رشته نقاشی را تا مقطع دکتری داریم ولی با این میراثی که داریم، خطاطی در دانشگاه ما، مقطع لیسانس هم ندارد ... با قالب یکسان کلاسی، دو واحد اخلاق اسلامی و چهار واحد اندیشه اسلامی در دروس دانشگاهی گذاشتیم که به جرأت میتوانم بگویم بعد از چهل سال، بیخاصیتترین کاری که میتوانستیم انجام دهیم همین کلاس اخلاق اسلامی بوده است ... ما را چه شده است؟
واکنش نظام سلطه به تحولخواهی
وی با اشاره به آیه 83 سوره غافر و آیه 26 سوره احقاف، ترس از استهزاء را یکی از مهمترین ریشههای تحولگریزی در طول تاریخ بیان کرد: پیامبران مردم را دعوت به تحول میکردند و عدهای از ترس استهزاء و انکار عقب مینشستند. آن چیزی که از غرب میآوریم، گلدان مصنوعی است و از آن رشد و تحولی در نمیآید. عدهای بخاطر این گلدان مصنوعی میترسند به بیدانشی متهم شوند. من یک قاعده دارم: اگر در حکمرانی و دولتداری در پارادیمهای نظام سلطه عمل کنیم نتیجهاش این است که هر چقدر در این قطار دعا و توسل داشته باشیم بازهم به مشهد نمیرسیم! مسیر توسعه و پیشرفت، مسیر تقلیدی نیست. توسعه پل پشت سرش را خراب میکند. دکتر داوری اردکانی در کتاب فلسفه و آیندهنگری، جمله جالبی دارد: 150 سال است که از غرب یک بخشنامهای را کپی میکنیم و بعد میبینیم ثمر نداد؛ میگوییم بخشنامه را بد فهمیدیم و دوباره این چرخه را تکرار میکنیم. تا زمانی که پارادایمشکنی نکنیم و در چارچوبهای دیکته شده نظام سلطه حرکت کنیم، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک شوخی بزرگ است.
طهرانچی با اشاره به پارادایمشکنیهای عظیم امام خمینی (ره)، سبک و سیاق امام (ره) را چراغ راه پیشرفت کشور بیان کردند: امام (ره) فرمودند: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم؛ نه یک کلمه زیاد ... این یک پارادایم شکنی بود هم نسبت به غرب و هم نسبت به حکومت اسلامی. امام (ره) با لغت و مفهوم، بازی نمیکردند. در پذیرش قطعنامه، پارادایمشکنی مسئولیتپذیری در اوج خود بود. جنگ جنگ تا پیروزی در خون ما بود ولی اقدام امام در پذیرش قطعنامه پارادایمشکنی بزرگی بود. امام (ره) هیچ قالبی برای خودشان قائل نبودند: خودم این را گفتم و خودم هم آن را به هم میزنم. در شبکهسازی هم امام (ره) منحصر به فرد بودند و در هر شهر یک آدم داشتند. یک عالم-یک مسجد سبک شبکهسازی امام (ره) بود. امام (ره) یک بیانیه در نجف صادر میکردند و فرداظهر در کل شبکه پخش شده بود. این هنر امام (ره) در آن دوره بود.
در این نشست که با حضور هستههای علمی مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد، استاد تمام فیزیک به واکنش نظام سلطه به عدم تبعیت و تحولخواهی اشاره کرد: همه شهدای جهاد علمی را جلوی همسرانشان شهید کردند: شهریاری، علیمحمدی، فخریزاده، رضایینژاد و ... مشخصه اینها تحول در نگاه به علم است و اسیر چارچوبهای پارادایمی نبودن! این اتفاق یک پیام دارد: اگر دنبال خروج از نظام سلطه باشی، مثل کربلا بر پیکرها اسب میتازند ... در همین اواخر و بعد از تصویب برجام، کشورهای مختلفی به ایران آمدند تا دوباره نظام آموزش عالی ایران را تسخیر کنند. امریکاییها یک سند نوشتند به نام «بازسازی دوباره ارتباط آموزش عالی ایران و امریکا» که نشد و رفتند. بعد رئیس دآآد آلمان آمد، بعد فرانسویها آمدند ... یعنی همه طمع دارند که نظام آموزش عالی ما را در دست خود بگیرند که مبادا کارکرد تحولی خودش را پیدا کند.
رویدادهای تحولی در دانشگاه آزاد اسلامی
طهرانچی از رویکردهای تحولی خود در دانشگاه آزاد اسلامی هم سخن گفتند که چه تحولاتی را پی میگیرند و چه ساختارهایی در برابر آنها مقاومت میکند: در نظام علمی فعلی، دانشجوی دکتری باید از رساله خود در یک شورای پنج نفره دفاع کند، ما گفتیم کفایت دستاورد علمی باید در یک شورای متمرکز ملی رخ دهد. از ابتدایی که دوره دکتری در کشور باب شد، گفتند نتیجه رساله باید در یک ژورنال علمی چاپ شود، اما گفتیم یک جمع تخصصی باید نتیجه رساله را در یک کلاس ملی بررسی کند... ما گفتیم در دانشگاه، معاونت آموزشی و پژوهشی نمیخواهیم ولی همه مقابله کردند. بهجای آن معاونت فناوری و پژوهشی میخواهیم و یکسری معاونتهای موضوعی مثل علوم انسانی، هنر، پزشکی و مهندسی. چون ساختار فعلی اینقدر سُلب است که اگر این معاونت را بپذیری، باید مدیرکل آن را هم بپذیری، باید ساختار آن را هم بپذیری، باید و ... تا انتها پیش بروی و هیچ تحولی را هم نمیتوانی رقم بزنی... من گفتم در دانشگاه ازاد، پارک فناوری نمیخواهم چون در مفهوم فارسی پارک جایی برای استراحت است. من در سنت خودم چهارسوق، سرا، حجره و بازار دارم و با همین واژگان سرای نوآوری ایجاد کردیم و مدلی هم برای آن توسعه دادیم. کلمات بار معنایی دارند. این چه بازار فناوری است که وقتی جوان وارد آن میشود با اصول مکاسب آشنایی ندارد. وقتی به مفاهیم بازار دقت نمیشود، علم که یک کالای عمومی است به کالای خصوصی تبدیل میشود. این شرایط، حبس علم نیست؟ پس، زکاتالعلم نشره چه میشود؟ .... بدانیم که تحول از دل تقلید بیرون نمیآید.
بخش پایانی: رونمایی از نشریه نوآفرین
در بخش پایانی این جلسه، بعد از ارائه آخرین پژوهشها و مسائل علمی هستههای عدالت پژوهی، بازاریابی سیاسی، مکتب امام و فضای مجازی مرکز رشد، دکتر رضا پاینده سردبیر نشریه نوآفرین، به معرفی شماره اخیر این نشریه پرداخت. شماره چهارم نشریه نوآفرین، اولین اثر منسجم علمی است که تلاش کرده با انتشار ده یادداشت علمی از اساتیدی همچون دکتر علی اصغر خندان، دکتر ابوطالب شفقت، دکتر علی جعفری هُرستانی و ... به شرح نظریه «امام تحول» و کاربست آن در حوزههای گوناگون اشاره کند. «امام تحول»، کلیدواژهای بود که رهبر معظم انقلاب حفظه الله تعالی در 14 خرداد 1399 در وصف حضرت امام خمینی (ره) به کار بردند و این سخنرانی، خردمایهای برای پرداخت به این مفهوم گردید.
لازم به ذکر است شماره چهارم نشریه نوآفرین مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام مشتمل بر 27 مطلب، از 24 نگارنده در 232 صفحه تنظیم شده است.
جهت دریافت این نشریه میتوانید به سایت https://rushda.ir/?p=8287 مراجعه نمایید.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: دانشگاه امام صادق ع محمدمهدی طهرانچی دانشگاه امام صادق ع محمدمهدی طهرانچی مرکز رشد دانشگاه امام صادق دانشگاه آزاد اسلامی علوم انسانی آموزش عالی امام تحول نظام علمی نظام سلطه برگزار شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۱۶۷۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی آقای حرف حساب
«یک زبان دارم دوتا دندان لق/ میزنم تا میتوانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گلآقا» خودنمایی میکرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شدهاست. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «یک زبان دارم دوتا دندان لق/ میزنم تا میتوانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گلآقا» خودنمایی میکرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شدهاست. دهه 70 و اوایل دهه 80، مخاطبان «گلآقا» هفته به هفته برای خریدن شماره جدید هفتهنامه انتظار میکشیدند؛ یک انتظار شیرین و شاد برای خواندنِ طنزهایی که به مسائل و مشکلات جامعه کنایه میزد و برای دقایقی آنها را میخنداند. امروز، 11اردیبهشتماه، بیستمین سالروز درگذشت زندهیاد کیومرث صابری فومنی، همان «گلآقا»ی آشناست؛ مردی که تأثیری انکارنشدنی بر جریان طنز و طنزپردازی پس از انقلاب داشت. «گلآقا» در سالهایی که تصویرسازی و کاریکاتور خیلی رواج نداشت، در هر شماره کاریکاتور یکی از مسئولان را روی جلد میبرد. این یک نوع خطشکنی بود که بعدها دیگر نشریات هم در همین مسیر حرکت کردند. «گلآقا» با شناختی که از جامعه داشت بدون اینکه حریمشکنی کند، در چهارچوب حرکت و نقد میکرد. از این رو مخاطبان این نشریه طیف گستردهای داشتند و محتوای آن مطالب عامپسند و نخبهپسند را دربر میگرفت.
«گلآقا» در شناسایی نیروهای جوان هم نقش زیادی داشت. این نیروها بعدها وارد فضای رسمی طنز و رسانه شدند. آخرین شماره هفتهنامه گلآقا» در دوازدهمین سال انتشارش در دوم آبان 1381 منتشر شد. زندهیاد صابری فومنی در سال 1370 پس از انتشار اولین شمارههای هفتهنامه «گلآقا»، تعدادی از آنها را برای رهبر انقلاب فرستاد تا نظر ایشان را که زمانی با یکدیگر همکار بودند، جویا شود. رهبر انقلاب هم در پیامی به تاریخ 27 تیر ماه 1370 برای گلآقا نوشتند: «ادعا نمیکنم که کار شما کامل و بیعیب است؛ اما با ملاحظه اجمالی شمارههای «گلآقا»، امید هرچه بهتر شدن و کاملتر شدن آن را دارم. طنز صادق و دلسوزانه باید همه نقاط معیوب، بهخصوص آنها را که کمتر به چشم میآیند و آنها که بیشتر به علم و اطلاع همگان از آن نیاز هست، هنرمندانه ببیند و بنمایاند. امروز جامعه و نظام انقلابی ما با دشمنانی روبهروست که همه ابزارهای محسوس و نامحسوس را برای ضربه زدن و جریحهدار کردن مردم و نظام و انقلاب به کار میبرند. برای آگاه کردن ذهن مردم از خدعه دشمن، چه وسیلهای از طنز هنرمندانه و شیرین و زیرکانه، بهتر و کاریتر؟ انشاءا... شما و همکارانتان موفق باشید».
اردیبهشت ماه دو سال پیش مستندی از شبکه مستند سیما به نام «روزگار گلآقایی» ساخته محمدحسن یادگاری پخش شد؛ مستندی که پس از آن چندبار دیگر هم بازپخش شد. «روزگار گلآقایی» پرترهای از یک شخصیت محبوب و تأثیرگذار است که مردم هنوز هم طنزها و کاریکاتورهای خاطرهانگیز نشریهاش را به یاد دارند. در ادامه ،گفتوگوی ما را با محمدحسن یادگاری، کارگردان این مستند میخوانید.
لطفا درباره این که چه اتفاقی باعث شد به سراغ ساخت مستند «گلآقایی» بروید توضیح دهید؟
در دوران کودکی مخاطب پر و پاقرص «بچهها گلآقا» بودم و همین موضوع باعث شد به سراغ ساخت این مستند بروم. یکی دونفر از استادان من در حوزه ارتباطات که با مرحوم صابری آشنایی داشتند، به من کمک کردند تا با گروهی از کاریکاتوریستها و نویسندههای قدیمی طنز ارتباط پیدا کنیم. بعد از آن با آقای ناصر فیض دراین باره مشورت کردم و ایشان که شبکه همکاران «گلآقا» را میشناختند و با استاد صابری مراوده داشتند، به ما کمک کردند. بهتدریج با تعداد زیادی از دوستان و همکاران ایشان آشنا شدیم و حمایتی که افراد از ما میکردند، باعث میشد نفرات بعدی هم به جمع ما اضافه شوند. در نهایت با حدود 25نفر از یاران «گلآقا» گفتوگو کردیم که نامشان هم در فیلم هست.
در خلال گفتوگوها و دیدارهایتان با این افراد، نکتهای بود که شما را تحت تأثیر قرار بدهد؟
درزمان ساخت این مستند و با شنیدن گفتوگوها لحظه به لحظه بیشتر شیفته شخصیت آقای صابری فومنی شدم. استاد صابری دانش و تجربه زیادی داشتند و توانایی تعامل با همه جناحها و سلیقهها را داشتند؛ چیزی که امروز کم داریم؛ یعنی افراد بابینشی که بتوانند با چنین دید وسیعی با همه در ارتباط باشند و همه را به تعامل وادار کنند، این شخصیت ها خیلی کم هستند. این ویژگی آقای صابری بود و ما سعی کردیم در مستند هم این ویژگی را برجسته کنیم. از آن طرف وقتی فیلم پخش شد همه جناحها و گروه های سیاسی به آن واکنش مثبت نشان دادند و این برای ما اتقاق خوبی بود.
جالبترین بازخورد چه بود؟
روز اکران فیلم، هم هادی حیدری، کاریکاتوریست اصلاحطلب آمده بود و هم دکتر حدادعادل. هر دو هم راضی از سالن بیرون آمدند.
ساخت مستند «روزگار گلآقایی» چقدر زمان برد؟
پژوهش فیلم حدود دو سه ماه و فیلمبرداری و تدوین هم تقریباً 5، 6ماه زمان برد؛ یعنی یک فرآیند 8، 9ماهه شد. ما ساخت مستند را در سال 1399 شروع کردیم که سال 1400 به پایان رسید و اردیبهشت 1401 به پخش رسید.
منبع: خراسان
انتهای پیام/