بستری شدن 7178 بیمار مبتلا به کرونا در بیمارستان های ناجا/حل و فصل 70 درصد پرونده های ارجاع داده شده به مراکز مشاوره
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۲۵۶۰۸
سردار مهدی حاجیان از بستری شدن 7178 بیمار مبتلا به کرونا در بیمارستان ها و مراکز درمانی ناجا خبر داد.
به گزارش برنا؛ بسیاری از مشاغل حساس و مهم برخلاف برخی از مشاغل دیگر از نخستین روزهای شیوع بیماری کرونا، تعطیل نبوده و در عرصه های مختلف نیز به خدمات رسانی پرداختند که یکی از این مشاغل پلیس بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردار مهدی حاجیان، سخنگوی کل ناجا در این خصوص به خبرنگار برنا گفت: نیروی انتظامی در خصوص مقابله با کرونا 70 تیم پزشکی و پرستاری را به کار گرفته است که این تیم ها در 43 مرکز درمانی ناجا به خدمت رسانی مردم می پردازند.
او افزود: طی 9 ماه ابتدایی امسال 7178 نفر در این مراکز درمانی به علت ابتلا به کرونا بستری شده اند که 6252 نفر پس از درمان، ترخیص و 64 نفر نیز امروز در 9 بیمارستان ناجا همچنان به علت مبتلا بودن به کرونا بستری هستند.
این مقام ارشد انتظامی در خصوص مراکز مشاوره نیروی انتظامی خاطرنشان کرد: امروز در سراسر کشور تعداد 1287 کلانتری فعال هستند که 1003 کلانتری دارای مرکز مشاوره بوده و 284 کلانتری نیز فاقد مرکز مشاوره هستند. همچنین 50 مرکز نیز به صورت مجزا از کلانتری ها ارائه خدمات مشاوره و اجتماعی به افراد درگیر در بزه می دهند.
سخنگوی کل ناجا ادامه داد: این مراکز در 16 استان کشور به صورت صد در صد فعال هستند و در این استان ها کلانتری های بدون مشاوره وجود ندارد.
او در خصوص فعالیت های این مراکز افزود: طی 9 ماه ابتدایی سال 98، پرونده هایی که پس از ارجاع به مراکز مشاوره حل و فصل شده اند، درصد آن ها به 69.8 درصد می رسد که این رقم در سال 99 به 70 درصد رسیده و حجم زیادی از بار دستگاه های کشور از این طریق کم شده است.
سردار حاجیان در پایان تصریح کرد: تعداد پرونده های ارجاع شده به مراکز و دوایر مشاوره در سراسر کشور از ابتدای سال تا پایان فصل پاییز 312 هزار پرونده بوده است و در این خصوص نزدیک به 460 هزار خدمات مشاوره ای در حوزه کودکان، روانشناسی و موارد دیگر به مراجعه کنندگان داده شده است. هدف این است تا ما بتوانیم در کنار وظیفه ذاتی خود به شهروندان خدمات اجتماعی نیز ارائه داده و باری از روی سیستم اداری و شهروندان برداشته شود و حضور پلیس در کنار مردم پر رنگ تر باشد.
//انتهای پیام: 3
منبع: خبرگزاری برنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۲۵۶۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال خوب پدر و مادرها با اقدام خوب وزارت بهداشت
صدایم میزنند که به حسابداری برو. راستش دست و پایم میلرزد. مگر یک خبرنگار، کارمند، کارگر یا هر قشری چقدر درآمد دارد...
به گزارش مشرق، ایمان ملکوتی کارشناس امور خانواده در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:
آدم تا پدر و مادر نشده نمیداند استرس و اضطراب چه طعمی دارد. روزگار هم بالا و پایین زیاد دارد، مثلاً در عصر یک روز بهاری همچنان که مشغول کاری و در فکر و خیال، خنده بچهها در گوشهایت زمزمه میکند، ناگهان با صدای زنگ تلفن به خود میآیی که خودت را برسان، پسر کوچکی که هنوز یک سالش هم نشده، حالش خوب نیست و باید به بیمارستان برویم. نام بیمارستان که میآید ناخودآگاه در ذهن تمامی مردم کلید واژههای بستری، هزینه، دارو و ... نیز امتداد پیدا میکند.
حال شما فکر کن که دکتر شیفت دستور بستری هم بدهد، انگار آسمان به زمین آمده و همانجا مینشینی و مبهوت، رفتوآمدهای همراهان دیگر بیماران را تماشا میکنی. شما را نمیدانم ولی این لحظات برای همه پدرها سخت است، استرس و حرفهای مادر بچه، صحبتهای دکتر، نگرانی از نوع بیماری و دودوتا چهارتا کردن ذهنی از میزان پول مورد نیاز در کنار هم، تشکیلدهنده یک سناریوی غمانگیز پدر فرزندی است.
روی تابلوی اورژانس بیمارستان دولتی مفید برگهای نظرم را جلب میکند: «به دستور مقام عالی وزارت، تمام هزینههای بیماران زیر ۷ سال رایگان است.» زیر لب میگویم چه باحال و بدون توجه خاصی از کنارش میگذرم، چون هم دل و دماغ فکر کردن به این را ندارم هم خیلی هضمش آسان نیست؛ مگر میشود؟! با خودم فکر میکنم چند نفر دیگر روزانه به این برگه نگاه میکنند و جرقه امید و اطمینان در ذهنشان میآید؟ آیا واقعاً این کار شدنی است؟ هزینه بیمارستان رایگان؟ گرفتاری و شلوغی روزهای بیمارستان خیلی مجال فکر کردن به این موضوع را نمیدهد و سلامتی خود فرزند اینقدر مهم است که تو حاضری هرچقدر هم لازم باشد هزینه بپردازی ولی او دوباره مثل روز اول بخندد.
روز اول، روز دوم، روز سوم و... همراه با نگرانی، آزمایشها و انجام مراحل درمان کودک طی میشود و تو این روزها بدون اعتنا به آن برگه دستور وزیر بهداشت در ذهن خودت مشغول حساب و کتاب هزینههای بیمارستان هستی. روز پنجم، دکتر برگه ترخیص را امضا میکند. صدایم میزنند که به حسابداری برو. راستش دست و پایم میلرزد. مگر یک خبرنگار، کارمند، کارگر یا هر قشری چقدر درآمد دارد که بتواند این هزینهها را دوباره جبران کند. با این فکر و خیال جلوی حسابداری میرسم.
- پدر بچه شمایید؟
- بله.
- این برگه را ببرید صندوق و بیاورید تا برگه ترخیص را بدهم.
به برگه نگاه میکنم. یک کد با یک شماره که انگار رقم پرداختی است. چندبار میخوانم: ۳ میلیون؟! با خودم میگویم برای ۵ روز خوب است. دوباره یاد برگه روی اورژانس که دستور وزیر رویش بود میافتم؛ پس آن چه بود؟ به راهم ادامه میدهم و به صندوق پرداخت میرسم.
- آقا کارت بکشید، ۳۰۰ هزار تومان.
چشمانم برق میزند. یحتمل این هم برای همان یک شب اتاق اختصاصی مادر و بچه است که باید بپردازم. برگه روی شیشه اورژانس راست میگفت: «به دستور مقام عالی وزارت، تمام هزینههای بیماران زیر ۷ سال رایگان است.»
نفس راحتی میکشم و میخندم. یاد جمله رهبری میافتم که چند سال قبل فرمودند، همراهان بیمار جز دغدغه مریضداری نباید دغدغه دیگری داشته باشند. «دم وزارت بهداشت گرم» میگویم و لبخند میزنم. آسمان چقدر آبی است. حال فرزندم رو به بهبود است. دوباره میخندد و من خوشحالم از آرامشی که بخشی از آن را مدیون تدبیر متولیان درمان کشورم هستم.
حالا چند روزی گذشته است و سرگرم کارم که خبری نظرم را جلب میکند: «از امروز تمامی بیمارستانهای دولتی و واحدهای تابعه دانشگاه مکلف هستند پذیرش، بستری، اعمال جراحی، اقدامات تشخیصی – درمانی و ترخیص کودکان زیر هفت سال بیمهشده را به صورت رایگان انجام دهند.» یاد روزهای بستری فرزندم میافتم و لبخند میزنم؛ لبخندی از سر آرامش. راستی روزانه چه تعداد پدر ایرانی درگیر با این موضوع لبخند بر لبانشان میآید؟ کار خوب را باید گفت و تبلیغ کرد.