«رمانتیسم عماد و طوبا» از نوع کمدیهای مرسوم نیست/ فیلمی برای تحکیم خانواده
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۶۳۴۳۷
کاوه صباغزاده گفت: فیلم من بیشتر از اینکه کمدی باشد یک فیلم شاد است و در واقع کمدی مرسومی است.
به گزارش قدس آنلاین، نشست خبری فیلم سینمایی «رمانتیسم عماد و طوبا» به کارگردانی کاوه صباغ زاده عصر امروز یکشنبه دوازده بهمن ماه در برج میلاد برگزار شد.
حمیدرضا مدقق کارشناس مجری نشست، در ابتدا برای علی انصاریان بازیگر این فیلم سینمایی آرزوی سلامتی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه کاوه صباغزاده بیان کرد: این فیلم، فیلم سختی بود بر عکس «ایتالیا ایتالیا» که در چهار شبانه روز روایت میشد، این فیلم درباره همه زندگی بود به لحاظ اجرا و فضاسازی بسیار سخت و پیچیده بود بعد از فیلمبرداری کار پس تولید به دلیل کرونا خیلی طول کشید.
الناز حبیبی بازیگر اصلی فیلم هم اظهار کرد: از نظر فضاسازی برای من کار سختی بود و چنین تجربهای را پیش از این نداشتم.
مهدی صباغزاده تهیهکننده فیلم بیان کرد: به نظرم این فیلم با مخاطب خود تا اینجا ارتباط برقرار کرده، حداقل این است که گفتهاند حال ما بعد از تماشای فیلم خوب است، این فیلم درباره تحکیم خانواده است، برای آقای انصاریان هم آرزوی سلامتی میکنم و امیدوارم فیلم در اکران عمومی هم موفق باشد.
شهرام نجاریان توضیح داد: برای سلامتی علی انصاریان دعا میکنم. رنگ این فیلم ماحصل جلسات گروهی ما بود. فضای فانتزی و رنگارنگ در همه سکانسها دیده میشد و این کار خوب نتیجه همکاری همه ماست.
محسن دارسنج گریمور این اثر هم بیان کرد: روند زمانی را در گریم همه بازیگران میدیدم. آقای انصاریان چون جا افتاده تر هستند، گریمشان بیشتر در فیلم دیده شد.
محمدرضا میرزامحمدی طراح صحنه و لباس گفت: ما باید تغییرات زمان را نشان میدادیم و چون کار فانتزی بود خیلی راحت نمیشد این کار را کرد. اما طبق صحبتهایی که با هم داشتیم، سعی کردیم از پسش بربیایم.
پگاه احمدی تدوینگر این فیلم هم بیان کرد: این ژانر تقریباً در سینمای ایران نیست و تدوینش سخت بود. پروسه کار به خاطر کرونا طولانی شد و من سعی کردم در راستای فیلمنامه و ذهنیت کارگردان پیش بروم.
کاوه صباغزاده درباره حذف بخش نگاه نو از جشنواره فجر گفت: دوره سی و چهارم تجربه خوبی بود تبعیض از بین رفته بود و همه با هم داوری و دیده میشدند. حذف این بخش در سال جاری هم اتفاق خوبی است، بخش نگاه نوع یک بخش زائد است.
این کارگردان درباره وجود صحنههای کمتر دیده شده در سینمای ایران در این فیلم بیان کرد: فضاسازی اصولاً کار سختی است.
میرزا محمدی هم در این زمینه توضیح داد: هر پلانی سخت بود چون پلان به پلان تغییر لوکیشن داشتیم. ما کمی روی مرز ریسک بودیم تا جوابگوی خواسته فیلم باشیم.صحنههای داشتیم که چالش برانگیز بود. این اولین باری که کار فانتزی انجام میدادم برای چنین کاری باید تماماً خلاقیت به خرج میدادیم از این جهت کار بیشتری از ما برد.
کاوه صباغزاده گفت: فیلم من بیشتر از اینکه کمدی باشد فیلم شادی است کمدی مرسومی نیست. فیلم بعدی من نه کمدی نه فانتزی است بلکه یک کار درام عاشقانه است.
مهدی صباغزاده در ادامه عنوان کرد: وقتی فیلمنامه را خواندم پیچیدگی فیلمنامه برایم جذاب بود، احساس کردم مخارج سنگینی دارد و همینطور هم شد. ساختن همان کلبه در جنگل مخارج داشت، طراحی خانه و لباس خرج زیادی روی دست ما گذاشت و…. فیلمبرداری ما سه ماه زمان برد اما با همه سختیها و گرفتاریها از نتیجه کار راضی هستم. جدای از اینکه پدر کاوه هستم، فکر میکنم این نوع موضوعات و این نوع فضاها در سینمای ایران کم است. این روزها سینمای ایران حال خوبی ندارد اما حالا میشود با ماسک و فاصله به سینما رفت. به سینما بیایم، فیلم ببینیم و… هیچ مکانی بهتر از سینما نیست.
وی ادامه داد: الناز حبیبی زحمت زیادی برای فیلم کشید و بازی خوبی ارایه داد.
حبیبی هم اظهار کرد: ما خیلی با آقای کاوه صحبت کردیم و نشست زیادی داشتیم که آیا میشود چند سن مختلف را کار کرد یا نه. این فیلم کار سختی برای همه بود. جای علی انصاریان خالی است او انرژی گروه بود، ایکاش حالا اینجا کنارمان بود.
کاوه صباغزاده گفت: واقعیت این است که این چیزی که روی پرده میبینیم بهترین کاری بوده که از دست گروه برمیآمده است فکر نمیکنم فیلم را تغییر بدهیم.
وی درباره بخشهای فانتزی فیلمش گفت: نمیشود فیلم فانتزی ساخت اما هیچ بخش رئالی در آن نگذاشت. این دو کنار هم باید باشند.
در ادامه نجاریان توضیح داد: کاری هنری یک پروسه خلاقه است. چیزی که به هر کسی کمک میکند این است که با چالش جدید مواجه شویم. اندازه تمام سختیها برایم ارزش داشت. در عصر جدید این جسارت بسیار وجود دارد، گاهی نگاه جسورانه در برخی فیلمها به رغم پروداکشن عظیم وجود ندارد. به نظرم خوب است فیلمی ببینیم که آن فانتزی و آن داستان ساده زندگی را دارد. هرکسی این فیلم را ببیند بخشهای از آن را با زندگی خود تطبیق میدهد و از این جهت به نظرم با آن ارتباط برقرار میشود.
مهدی صباغزاده با اشاره تجربه همکاری قبلی خود با پسرش گفت: با بخشهایی از «ایتالیا ایتالیا» موافق نبودم در این فیلم هم با فیلمبرداری کمی اختلاف نظر داشتم ولی وقتی نتیجه را روی پرده دیدم، متوجه شدم کار خوب پیش رفته است، تدوین و.... امروز نوبت نسل جدید است که سینما را به دست بگیرند تا از این موقعیت تلخ جامعه خارج شویم و به جایی برسیم که کمی به سینما تنوع بدهیم.
کاوه صباغزاده هم اظهار کرد: من تدوین «ایتالیا ایتالیا» را خیلی دوست دارم. فیلمهایی که در سینمای ما تولید میشود آنقدر شبیه به هم هستند که سینمای ما یکنواخت شده، ذهنیت فیلمسازان و عوامل پشت صحنه و صحنه یک شکل شده احساس میکنم آدمها اهل ریسک نیستند. ما سر این فیلم گزینههای دیگری هم داشتیم اما گاهی بازیگران آنقدر نقشهای یکسان بازی میکنند که وقتی نقش جدید به آنها پیشنهاد میدهند نمیپذیرند ریسک کنند اما بازیگران ما پذیرفتند، ویژگی نترس بودن و ریسک کردن در سینمای ما کم است. سر «ایتالیا ایتالیا» مشکلاتی داشتم و وقتی ساخته شد فکر کردم در این فیلم کمتر مشکل خواهیم داشت ولی دیدم هنوز شک و تردیدها وجود داد.
الناز حبیبی در پایان گفت: در این دنیای مدرن که همه چیز به سمت مدرن بودن پیش رفته به نظرم «رمانتیسم عماد و طوبا» رویا و رویاپردازی را به تماشاچی هدیه میدهد.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: رمانتیسم عماد و طوبا جشنواره فیلم فجر۳۹ ایتالیا ایتالیا کاوه صباغ زاده سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۶۳۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زور سرمایه به هنر نمیرسد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بخشی از سخنان نایبرئیس هیئتمدیره نماوا درباره اهالی سینماست که در چند روز گذشته واکنشهای بسیاری در پی داشت. اظهاراتی که پس از واکنش تعدادی از اهالی سینما با پاسخ و عذرخواهی روابط عمومی این پلتفرم همراه بود. اما این پاسخ، جواب قانعکنندهای برای اهالی سینما نیست. در این میان واکنش گسترده صنوف خانه سینما به این اظهارنظر توجهبرانگیز شد و هرکدام در بیانیههایی جداگانه خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و روابط عمومی خانه سینما هم اعلام کرد هیئترئیسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان این پلتفرم را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد. اما به همین بهانه با همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما، نگاهی کلانتر به گسترش پلتفرمها داشتیم و میزان دغدغهمندی آنها در حوزه فرهنگ را واکاوی کردیم و در ادامه شرایط حضور هنرمندان در پلتفرمها را بررسی کردیم که آیا در شرایطی که سینما در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، این پلتفرمها هستند که در اولویت فعالان سینما قرار گرفتهاند؟ گفتوگوی روزنامه شرق را در ادامه میخوانید:
چند روزی است صحبت درباره اظهارات نامناسب یکی از مدیران ارشد یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی واکنشهای زیادی بین اهالی سینما داشته، فارغ از جنس ادبیات مطرحشده که حتما جای نقد دارد، بد نیست به این بهانه نگاهی به گستردگی شبکه نمایش خانگی و اقبال به این پلتفرم بین اهالی سینما و مخاطبانش داشته باشیم. پلتفرمها همزمان با دوران کرونا در ایران به سرعت میان مخاطبان فراگیر شدند و هنرمندان زیادی جذب کار در این حوزه شدند. فکر میکنید این مدیوم مسیر درستی را در این چند سال طی کرده است؟
ابتدا باید اشاره کنم باورم این است که حرفهای این مدیر محترم شاید عامدانه نبوده. شاید روی بیان کلماتش دقت نکرده است. نمیخواهم قضاوتی داشته باشم و ماجرا را صفر یا صد ببینم. انتظار همه ما این است، افرادی که در این سطح مدیریتی قرار میگیرند و در هیئتمدیره یک پلتفرم عظیم هستند، کافی بود اشاره کنند که بعضی از تهیهکنندگان یا بازیگران به تعهدشان یا اخلاقیات پایبند نیستند. در این صورت نهتنها کسی ایرادی نمیگرفت، بلکه تأیید هم میکرد. تصور ما هم این نیست که جامعه منزهی هستیم. جامعه سینما مثل تمام مشاغل دیگر طبعا ضعفها یا قوتهایی دارد. من هم خیلی خوب میدانم برخی از دوستان تهیهکننده یا بازیگر ما در ارتباط با پلتفرمها بدرفتاریها یا بداخلاقیهایی داشتهاند و این حق طبیعی یک مدیر است که از این ماجرا گلهمند باشد. همینطور که ممکن است برخی از دوستان ما هم وقتی پای پول وسط میآید هرکاری بکنند. ولی وقتی این جملات به همه اهالی سینما تسری پیدا میکند، دیگر مورد صنفی است و باید شأن حرفهمان را در نظر بگیریم و موظف هستیم از آن دفاع کنیم. صنوف و هیئتمدیره خانه سینما همگی به این ماجرا واکنش نشان دادند و این حرفها بار حقوقی داشت.
البته مجموعه نماوا عذرخواهی کرد. خودم در چند سال گذشته تنها پلتفرمی که با آن کار کردم نماوا بوده و مشخصا از مدیریت نماوا آقای میرطاووسی جز رفتار محترمانه چیز دیگری ندیدم وگرنه مجدد با این پلتفرم کار نمیکردم. این نبوده که من با این پلتفرم پدرکشتگی داشته باشم و از این جهت واکنشی نشان بدهم. اما واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و ویاودیهاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همینطور روز به روز به تعدادشان اضافه میشود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرمها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته میشود و تعدادی از اعضا در آن کار میکنند، اما حجم کاریای که این پلتفرمها برای اهالی سینما ایجاد میکنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست. در دو سال کرونا اگر پلتفرمها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا میکردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرمها بودند که سریال میساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۴ سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایهها به این عرصه استقبال کنیم. بهشخصه وقتی متوجه میشوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرمها اضافه میشود، خوشحال میشوم. میدانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود. میدانیم که سرمایه، قدرت میآورد و قدرت سرمایه آنقدر زیاد است که برخی فکر میکنند میتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید این را در نظر گرفت که این قدرت سرمایه در عرصه فرهنگ و هنر بدون تعامل با اهالی فرهنگ و هنر موفق نخواهد بود و قطعا در این رودررویی سرمایه شکست میخورد. همینطورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست میدهد و اگر هنرمندانی که میتوانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق میتواند دقیقا برای پلتفرمها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری میکنند، قطعا اشتباه بزرگی میکنند. واقعیت هم این است که تا به امروز چنین رفتارهایی از مدیران پلتفرمها ندیده بودیم. ممکن است در ذهنیتشان این باور وجود داشته، اما حداقل به این شکل بیان نشده بود. عذرخواهی و پوزشخواهی نماوا را در آن بیانیه به فال نیک میگیرم. یعنی فکر میکنم خود دوستان هم در مجموعه مدیریتی آنجا این نگاه را قبول ندارند و نمیپسندند. ظاهرا منظورشان یک پروژه بوده، ولی من فکر میکنم هیجانزده شدهاند و همه ما را به یک چوب زدهاند و طبیعی هم بود چنین واکنشهایی را از سمت هنرمندان در پی داشته باشد.
در بین صحبتها به وضعیت نابسامان سینما اشاره کردید. میدانیم که دستکم در دو سال گذشته رونق گیشه سینما تنها با تعداد اندکی فیلم آن هم از جنس کمدی اتفاق افتاد و در این شرایط بسیاری از اهالی سینما تمایلی به حضور در این عرصه ندارند و بخشی از این دلزدگی، ظاهرا تکصدایی یا واگذاری عرصه به ساخت فیلمهای کمدی در سینماست.
صحبتکردن درباره سینما با صحبتهایی که شما اشاره کردید کمی پیچیده است. ما در دو سال گذشته و مشخصا سال گذشته از جهت گیشه رونق خوبی را تجربه کردیم. اما این رونق محصول نهایتا پنج فیلم بود. صاحبان سالنهای سینما خوشحال هستند، چون در واقع توانستند ضرر دوران کرونا را جبران کنند و این تعداد فیلم کمدی برای آنها سودده هم بوده است. اما پنج فیلم کلیت سینما نیست. ما نمیتوانیم خوشحال باشیم که چهار فیلم ۸۰۰ میلیارد فروختهاند و در کنارش مثلا ۵۰ تا فیلم روی هم ۲۰۰ میلیارد فروختهاند. این یعنی ضرر سینما. بحثم فقط فیلم اجتماعی نیست. فیلمهای عاشقانه، پلیسی، معمایی را هم از دست دادیم. از ژانرهای دیگر غافل شدیم.
البته بخشی از انتقادها از سمت فیلمسازان در یکی، دو سال گذشته بهدلیل ندادن پروانه ساخت به فیلمهای اجتماعی است.
اینجا نمیتوانیم یک جا را مقصر بدانیم و بگوییم که اگر اینجا درست رفتار میکرد، همهچیز درست پیش میرفت. اگر بگوییم شورای پروانه ساخت سختگیری میکند، جواب آنها هم این است که کدام کارگردان نامی ما فیلمنامه داده و ما رد کردهایم؟ موضوع اینجاست که فیلمنامهای ارائه نمیشود. باید بررسی کنیم چرا فیلمنامه به شورای پروانه ساخت ارائه نمیشود؟ از طرف دیگر، هزینه تولید فیلم به شدت بالا رفته است. یک فیلم با کمترین هزینه در شرایط فعلی، حداقل ۲۵ میلیارد تومان هزینه دارد و این یعنی۷۰، ۸۰ میلیارد تومان فروش برای اینکه بتواند به پولش برسد. تنها فیلمهایی که فروش بالای نوروز را به خودشان اختصاص دادند، فیلمهای کمدی بودند. فیلمهایی در ژانرهای دیگر مثل «بیبدن» یا «مست عشق» با وجود اینکه مخاطب دارند، بعید میدانم به فروش فیلم «تمساح خونی» برسند و اگر فیلمهای دیگر در گیشه پاسخگو نیستند، به این دلیل است که هزینه تولید بالا رفته. این هزینه تولید چطور بالا رفته است؟ یک بخش از آن شرایط کشور است و تورم وحشتناکی که بهخاطر آن همه چیز بالا رفته. دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرمها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله میکنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند. یک بار تلویزیون سالها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرمها این کار را انجام دادند و هزینهها را در سینما بالا بردند. بازیگران در سریال حیرتانگیز دستمزد میگیرند و طبیعتا برای یک فیلم سینمایی پرداخت رقمهای بالا به بازیگران ممکن نیست. اما موضوع مهم این است که تحولاتی در کشور اتفاق افتاده که این تحولات جامعه ما را ۱۰ پله جلو برده است. خیلی از فیلمسازان ما دچار سردرگمی هستند. فیلمنامهای که دو سال پیش برای آنها جذاب بوده، امروز حس میکنند موضوعیت ندارد. جامعه آنچنان دچار تحول شده که عملا فیلمسازان را سردرگم کرده است. اگر بسیاری از فیلمسازان ما فیلمنامه به شورای پروانه ساخت نمیدهند، به این دلیل است که نمیدانند باید چه کار کنند. اگر نتوانیم توقع فرهنگی مردم را برآورده کنیم، شکست میخوریم. نمیدانیم چه چیزی بسازیم که پاسخگوی زمانه ما باشد و این یک معضل دیگر است.
پس فکر نمیکنید در این شرایط پلتفرمها در مقابل سینما ایستادهاند.
من معتقد نیستم سینما در مقابل پلتفرمها از بین رفته است. سینما تبدیل میشود به یک مراسم. تبدیل میشود به یک ضیافت. فردی که از خانه بیرون میآید و هزینه میکند و سینما را انتخاب میکند، تمایل به دیدن فیلم مفرح در سینما دارد. در شرایطی که حال روحی و اجتماعی مردم خوب نیست و مرتب داریم با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم، مخاطب سینما این زمان را برای دیدن فیلم کمدی صرف میکند. برای اینکه دو ساعت حواس مخاطب به چیز دیگری غیر از مشکلاتی که روزمره با آن دست و پنجه نرم میکند پرت شود.
حالا اگر همین دو ساعت، دردهای خودش را در فیلم هم ببیند قطعا سینما برایش وسوسهانگیز نیست. ما قبلا هم این وضعیت را داشتیم. هر وقت شرایط روحی و روانی جامعه خوب بوده فیلمهای اجتماعی خیلی خوب پاسخ داده و درست در شرایطی که وضع روحی جامعه بد است اتفاقا فیلمهای اجتماعی جواب نمیدهد. اصلا باور نمیکنم که این فیلمهای کمدی ما باعث شده فیلمهای اجتماعی فروش نرود. فیلمهای جدی ما در غیاب فیلمهای کمدی همینقدر فروش میرود. چون اساسا تمایل برای دیدن آن فیلمها وجود ندارد. واقعیت این است سال گذشته فیلمهایی که در جشنواره دیدم یک شکست سنگین برای فیلمهای جدی خواهد بود. نمونهاش را در هفت، هشت فیلمی که در عید اکران شد دیدیم. به جز فیلم «تمساح خونی» و «بیبدن» باقی فروشها شکست خوردهاند. نمیتوانم بگویم این میان مقصر «تمساح خونی» است. امسال هم تا آخر سال هفت، هشت فیلم کمدی داریم که سالنداران از فروش این فیلمها راضی خواهند بود. اما این کلیت سینما نیست. کلیت سینما در معرض خطر است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900027