Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-01@01:15:08 GMT

نام دکتر بهشتی در صدر فهرست ترور ساواک بود

تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۸۰۶۲۱

نام دکتر بهشتی در صدر فهرست ترور ساواک بود

تابناک : همواره در میان پیشگامان نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) نام آیت الله شهید دکتر بهشتی به عنوان اندیشمندی آزاداندیش و مجتهدی انقلابی می درخشد. بهشتی ، بزرگمردی بود که در سایه قرآن و بهره گیری از مکتب اسلام و با اندوخته ای از معرفت و معنویت و در اوج شجاعت و رشادت ، توانست بار فراوانی از مبارزه با رژیم ستمکار پهلوی را بر دوش بکشد و در کنار مبارزان بزرگی همچون آیت الله طالقانی ، قیام مردم ایران در سالهای 42 تا 57 را سامان بخشد .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این روزهای دهه فجر ، با روایت هایی از جهاد و مبارزه آن شهید بزرگ، یاد و نام او را گرامی می داریم.

نوع مبارزه‌ی ایشان ، تفاوت داشت

حضرت آیت الله خامنه‌ای : اینکه بعضی می‌گویند ایشان مبارزه نکردند این فکر اشتباهی است اما مبارزه‌ی ایشان با مبارزه‌ای که سایر چهره‌های مبارز شناخته شده داشتند فرق می‌کرد یعنی در فاز دیگری مبارزه می‌کردند.
حدود سال 54 که دستگیر شده بودند، می‌فرمودند: من فکر کردم که ساواک با دست پر به خانه‌ی ما آمده است. بعد دیدم که نه، الحمدالله از همه چیز بی‌اطلاع است. یعنی مشکلی که دستگاه درباره‌ی ایشان داشت این بود که نمی‌دانست به چه جرم مشخص ایشان را بگیرد، ایشان فرمودند: من تعجب کردم از بی‌اطلاعی ساواک نسبت به خودم.



گنجاندن آیات جهاد در کتب درسی !

یک گروه متعهد (بنده با آقای دکتر غفوری و آقای دکتر باهنر) تصمیم گرفته بودیم اسلام، ایمان، عمل، مبارزه، جهاد، عبادت و فضیلت را در سطح نوجوانان و حتی دانش‌آموزان سال‌های دوم ابتدایی به بعد ببریم و آیات و روایات و داستان‌های سازنده و اندیشه و احساس انسان را در این سال‌ها، که بیش از هر سال دیگر نقش می‌گیرد، بر آنان بخوانیم، که این کار، یک طرح خیلی دقیق احتیاج داشت. واقعاً برای‌مان مهم بود که این طرح ناتمام نماند.

برای این کار دوستان باید کتاب‌های تعلیمات دینی و کتاب آیات، یعنی قرآن و جزوه‌هایش را می‌گرفتند و مطالعه می‌کردند، هم دوره‌ی ابتدایی و هم دوره‌ی راهنمایی به بعد که درست همان موقع بود، که من کارم را فعال‌تر شروع کردم. در کتاب تعلیمات دینی دوم یا سوم راهنمایی (در اواخرش) ما چند داستان آورده‌ایم. نمونه‌هایی از زنان مبارز، و گفتگوهای‌شان، با جباران وقت را عیناً نقل کرده‌ایم. در مجموع، کتاب‌ها بیش از هر چیز، آیات قتال هست. همین طور که می‌گویم، طرح ما این بود که کاری کنیم که برنامه و کتاب و اظهار نظر از دایره‌ی ما بیرون نرود.

حالا که کار تمام شده، بگذارید روشی هم که به کار می‌بردیم، برای شما بگویم. ما این کتاب‌ها را زود تهیه می‌کردیم چون طبق مقررات باید تا اسفند ماه کتاب‌ها داده می‌شد. ولی ما مطلبی می‌دادیم که قابل چاپ نبود، می‌گفتیم: «باز هم اصلاح می‌کنیم» و آن‌قدر کش می‌دادیم تا دستگاه با دستپاچگی مجبور می‌شد چاپ کند و تا آخرین کتاب، این روش را به کار بردیم.
خاطره از آیت الله شهيد بهشتي

شهادت طلبی ، الفبای انقلاب ماست

در فرانسه که رفتم آقای مهندس مهدی بازرگان در همان نزدیکی منزل امام در مسافرخانه‌ای بودند که من هم در اتاقی دیگر، در همان مسافرخانه بودم. در آن‌جا هم مکرر بحث می‌شد. روزی آقای «سلامتیان» از من و عده‌ای از هم‌فکران خود در «جبهه‌ی ملی» برای این گفتگو دعوت کرده بود. آن‌جا هم این بحث را مکرر داشتیم. اکثر حاضران نظرشان این بود که روش امام در برخورد با مسائل، با الفبای سیاست جور در نمی‌آید. بحث‌های مفصل داشتیم تا بتوانیم اینان را قانع کنیم، که نظر آقایان ناشی از این است که برای شهادت آماده نیستند و یا عمق انقلاب را در نیافتند.

شبی در همان مسافرخانه‌ای که بودیم با آقای «سنجابی» و آقای بازرگان بحث مفصلی داشتیم که چند ساعت طول کشید. جلسه برای این بود تا آقایان را قانع کنیم که باید اعلامیه‌ای هماهنگ با اندیشه‌های امام بدهید.
به آقای سنجانی گفتم: «آقا! چند سال‌تان است؟»
ایشان ظاهراً گفت: «75 سال دارم.»
گفتم: «برای شما چه بهتر که الان در این راه کشته شوید؟ چه سعادتی بهتر از این خواهد بود؟ این است الفبای انقلاب ما!»
سرانجام آقای سنجابی و آقای مهندس بازرگان قبول کردند.
(خاطره از آیت الله شهيد بهشتي)

 

روحانیون باید جلوی صف راه پیمایی باشند

سال 57، روز چهارم شوال، مصادف با روز شانزده شهریور، هنگامی که جمعیت به سر پیچ شمیران آمدند، نماز ظهر را به اتفاق خواندیم . پس از نماز، عده ای گفتند: حالا از کدام طرف به راهپیمایی ادامه بدهیم؟ گفتم: مگر ستاد تصمیم قبلی نگرفته است؟ گفتند نه! فقط قرار شده است بر حسب موقعیت تصمیم گیری شود . کمی مشورت کردیم و تصمیم گرفتیم به سمت میدان آزادی که شهیاد نام داشت، حرکت کنیم و چون هنگام اعلام کردن نمی خواستیم شهیاد بگوئیم همان جا ذهن خلاق دوستان اسمی پیدا کرد و گفتند به سمت میدان "شیاد" می رویم .

وقتی حرکت کردیم، شاید حوالی دانشگاه بودیم که عده زیادی که هنوز ترس از دلشان زدوده نشده بود، گفتند مردم را به کجا می برید؟ به قتلگاه!؟ گفتم: نمی بریم، با هم می رویم، همه با هم می رویم، اگر قتلگاه است همه با هم می رویم ما که جلوتر هستیم . بعضی گفتند خواهرها جلوی صف باشند که دشمنان حیا کرده و حمله نکنند . ما گفتیم خیر! روحانیون باید جلوی صف باشند .

حرکت را ادامه دادیم که خبر آوردند در نزدیکی میدان، ماشینهای مسلح و آماده برای حمله ایستاده اند و اگر آنجا برویم، مردم اصلا امکان فرار ندارند و ممکن است هزاران نفر کشته شوند . به آنها گفتم اگر یک میلیون نفر هم کشته شوند باید این راه را برویم، این یک وظیفه است . اگر هم شهید شدیم که به هدفمان رسیده ایم .
وقتی وارد میدان شدیم خواهرها که در پشت صف حرکت می کردند، با مشتهای گره کرده به سمت ماشینها رفتند و ابهت دشمن را شکستند .
(خاطره از آیت الله شهيد بهشتي)

 

ایشان از ارکان مبارزه بودند

شهید بهشتی در دوران نهضت نفت در میدان بودند و در مبارزات بعد از آن کاملاً در میدان بودند و جزو ارکان مبارزه بودند.

ایشان کار مبارزه را به دو بخش تقسیم می‌کردند. بخش پرخاش‌گری و بخش سازمان‌دهی بنیان فکری و خود ایشان بیشتر در بخش دوم حضور داشتند. نیروهایی که مبارز بودند زندان می‌رفتند، سخنرانی می‌کردند یا پول می‌دادند برای مبارزه با آقای بهشتی رابطه داشتند. ایشان مرجعیتی پیدا کرده بود که همه‌ی نیروهای حماسی و مبارز و هم نیروهای محتاط معتدل با او ارتباط داشتند .
(مرحوم آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی)

سندی از سفارت امریکا

شاید نخستین کسانی که در می‌یابند «دکتر بهشتی»، نقشی بسیار پررنگ‌تر از یک انقلابی متعارف، در مسیر خیزش اسلامی مردم ایران یافته است، اعضای سفارت «ایالات متحده امریکا » در ایران باشند. درست دو هفته پیش از خروج شاه از کشور و یک ماه پیش از ورود امام خمینی به ایران، گزارشی از سفارت ایالات متحده در ایران، به واشنگتن مخابره می‌شود که بخشی از آن به این شرح است:موضوع: توضیحات «کاتم» درباره امام خمینی(ره)، نهضت آزادی و جبهه ملی در رابطه با موضوع سازمان خمینی در داخل ایران. کاتم گفت رهبر واقعی سازمان، سید محمد حسینی بهشتی یکی از ملاهای قلهک است که جنبش را هدایت می‌کند و رابط اصلی با پاریس (محل استقرار امام خمینی(ره) در دوران تبعید) می‌باشد.

با افتخار به زیر خاک می‌روم

آقای بهشتی هیچ وقت از مرگ نمی‌ترسید و همیشه این را به ما می‌گفت که هیچ وقت از مرگ نترسید و مرا هم از مرگ نترسانید، من از مرگ نمی‌ترسم، آن موقعی که شهادت نصیب من بشود با افتخار به زیر خاک می‌روم.
ایشان همیشه پیشتاز بود. در انقلاب و روزهای تظاهرات هم جلوتر از همه بلندگو را دست می‌گرفت و هرچه ما اصرار می‌کردیم که آقا تیر می‌زنند، می‌گفت خب بکشند. من نمی‌توانم ببینم مردم از بین می‌روند، من در خانه بشینم. من باید بروم بین مردم. اگر شهید بشوم با مردم باشم و اگر شهید هم نشوم با مردم باشم . ایشان از 18 سالگی از زمان آیت الله کاشانی در تمام این تظاهرات‌ها شرکت می‌کرد، هیچ وقت فکر نمی‌کرد که بگوید من می‌ترسم و از خانه بیرون نروم.

مرحومه عزت‌الشریعه مدرس مطلق(همسر شهید)

 

بلافاصله خود را به جلوی جمعیت رسانید

در راهپیمایی عظیم 16 شهریور57 که به ابتکار شهید بهشتی، شهید مفتح و شهید مطهری از قیطریه‌ی تهران آغاز و به سمت میدان آزادی ادامه یافت تدبیر آقایان این بود که اگر شهید مفتح را در این راهپیمایی دستگیر بکنند شهید بهشتی در منزل منتظر خبر بماند تا بلافاصله پس از دستگیری او به جلوی جمعیت بیاید و راهپیمایی را اداره کند و اینطور نباشد که همه‌ی این آقایان در جلوی جمعیت باشند و یک‌جا دستگیر بشوند. همینطور هم شد.

وقتی عوامل رژیم حمله کردند و شهید مفتح را دستگیر کردند شهید بهشتی که منزلش در نزدیکی قیطریه بود بلافاصله خبردار شد و خودش را به جلوی راهپیمایی رسانید و تا میدان آزادی جمعیت راهپیمایی را اداره کرد و در میدان آزادی سخنرانی جالب و غرایی کرد. همان‌جا بود که مردم با هم شعار دادند فردا میدان ژاله و قضیه‌ی 17 شهریور پیش آمد.
(محمد پیشگاهی فرد)

با خونسردی به بازداشتگاه رفت

شب اولین دستگیری ایشان که مامورین ساواک داخل منزل ما آمدند و شروع به تفتیش کردند بیشتر اتاق بیرونی و ملاقات ایشان را گشتند و وارد اتاق اندرونی ما نشدند. پدرم خیلی خون‌سرد یک حوله، یک مسواک، یک خمیردندان با خود برداشت و با ما خداحافظی کرد و به همراه آنها رفت. انکار نه انکار مسئله‌ی دستگیری و زندان مطرح است و گویا می‌خواهد به مسافرت بروند.

در مرحله‌ی دوم دستگیری هم که در آستانه‌ی انقلاب بود و پدرم در اتاق دیگری بود یکی از ماموران نگاهش به عکسی از امام که در اتاق نصب شده بود افتاد و به دوستش اشاره کرد که عکس (امام) خمینی را هم دارند. وقتی خواستند ادامه‌ی تفتیش را به آن اتاق بکشانند پدرم تا متوجه شد با لحن محکم و با صلابت خاصی به آنها نهیب زد آقا ! بفرمایید آن طرف من می‌آیم. مامور ساواک هم از این برخورد یکه خورد و از نیمه‌ی راه بازگشت!
سید علیرضا بهشتی(فرزند شهید)

 

در صدر فهرست ترور ساواک ، نام آقای بهشتی بود

وقتی سرتیپ دفتری (از فرماندهان نظامی رژیم پهلوی) بازداشت و به مدرسه‌ی علوی منتقل شد. در بازجویی که از او به عمل آوردند. در کیفی که همراه داشت فهرستی به دست آمد که ساواک تهیه کرده بود که کلیه‌ی سران نهضت و کسانی را که در این انقلاب سهم و نقشی داشتند ترور کنند. این فهرست بعدها منتشر هم شد. نکته‌ی جالب این بود که در صدر این فهرست نام آقای دکتر بهشتی دیده می‌شد.

 

منبع: تابناک

کلیدواژه: علی انصاریان دهه فجر حکومت پهلوی واکسن روسی کرونا سی و نهمین جشنواره فیلم فجر پیشگامان انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی شهید بهشتی علی انصاریان دهه فجر حکومت پهلوی واکسن روسی کرونا سی و نهمین جشنواره فیلم فجر میدان آزادی شهید بهشتی امام خمینی دکتر بهشتی آیت الله ی انقلاب ی ایشان کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۸۰۶۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهشتی از ۱۶۱ هزار یار مهربان/ اینجا ملک رفاقت و اعتماد است

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود- در دل یک مرکز تجاری جایی که انتظار نمی‌رود، بهشتی از 161 هزار یار مهربان تو را فرامی‌خواند. باغی از کتاب‌ها که می‌توانی رایگان امانت بگیری.

محمد رحیم شربت ملکی زمانی کتابفروشی داشت. اما اتفاقی موجب شد عطوفت انسانی را ارجح دانسته و کتاب را از دنیای داد و ستد پول و زر به دنیای تبادل اندیشه و عشق بکشاند.

در گفتگویی که از وی در فضای مجازی موجود است می‌گوید زمانی که می‌دیدم کسی به کتابخانه مراجعه می‌کند و قدرت خرید ندارد، متأثر می‌شدم. دنبال فکری بودم که بتوانم کتاب را به دست کتاب‌خوان واقعی برسانم.این بود که ماجرای استتثنایی‌ترین کتابخانه ایران زمین شکل گرفت.

آقای ملک مدتی بعد از ماجرای مراجعات افراد به کتابفروشی این مجموعه را تبدیل به کتابخانه‌ای جهت امانت کتاب کرد. برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطره پدر و مادرش و ایجاد چرخه‌های دانش افزایی و مطالعه، باغ کتاب ملک در مرکز تجاری ولنجک متولد شد. مالک این مجموعه حتی برای اینکه میزبان خوبی باشد در سال 75 مرکز کارشناسی و در سال 81 مدرک کارشناسی ارشد خود از رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی را ضمیمه بینش متعالی خود ساخت.

131 هزار کتاب در گردش

این مجموعه که همنشینی 161 هزار کتاب است در طول زمان با همت مردم توسعه یافته است و امروز گفته می‌شود، نیمی‌از کتاب‌ها اهدایی خود مردم است. در وضعیت فعلی نیز حدود 131 هزار کتاب از تعداد کل کتاب‌ها در سراسر ایران و در شهرها و روستاها در گردش بوده و امانت در دست مردم است.

کتاب‌ها تا چندی پیش حتی به صورت موضوعی نیز قفسه‌بندی نشده بود و مخاطب با ورود به این ملک، با دریایی از کتاب‌ها مواجه می‌شد و باید می‌گشت تا الماسی که به سراغش آمده پیدا کند.  با قفسه‌بندی موضوعی بازدید‌ها بیشتر هم شده است.

موضوعاتی از جمله منطق، فلسفه، ادبیات، ادیان و مذاهب، کودک و نوجوان، زبان‌های خارجی، شعر، ادبیات و رمان و حتی کتاب‌های درسی دیده می‌شود و اینطور نیست که کتاب‌ها کیفیت لازم را نداشته باشد بلکه مردم با شور و اشتیاق بهترین و حتی کمیاب ترین کتاب‌های خود را به این مجموعه اهدا می‌کنند.

ببرید و 6 ماه بعد برگردانید

نه تنها در این کتابخانه فهرست جستجوی کتاب نیست بلکه مقوله‌ای به نام عضویت نیز وجود خارجی ندارد. در باغ بهشت کتاب به روی همه گشوده است و از 10 صبح لغایت9 شب در تمامی ‌روزهای هفته در خدمت علاقه‌مندان است. حتی قفسه‌ای در خارج از کتابفروشی با هزاران کتاب تعبیه شده که در صورت تعطیلی کتابخانه علاقه‌مندان بتوانند از آن جا کتاب خود را تهیه کرده و دست خالی نروند.

این مجموعه بر اساس اعتماد و رفاقت بنا شده و برای امانت کتاب‌ها هیچ مدرکی و حتی نام نویسی وجود ندارد. مراجعان کتاب‌ها را می‌برند و در صورتی که ساکن تهران باشند تا 6 جلد و در صورتی که از شهرستان‌ها آمده باشند تا 8 جلد می‌توانند کتاب با خود ببرند.

اما به گفته فعالان این کتابخانه، مردم اغلب کتاب‌ها را بر گردانده و حتی کتاب هم برای هدیه می‌آورند. شعار باغ کتاب ملک این است که اگر قادر نبودید کتاب را برگردانید حداقل به فرد دیگری برسانید تا او نیز مطالعه کند و گردش مطالعه برقرار بماند.

افرادی که در داخل ایران سکونت دارند می‌توانند کتاب‌های امانی را تا 6 ماه در نزد خود نگه دارند و افرادی که خارج از کشور هستند تا یک سال می‌توانند کتاب‌ها را در اختیار داشته باشند.

می‌توان گفت در وضعیتی که سه هزار و 741 باب  کتابخانه عمومی در کشور فعال است، باغ کتاب ملک به سادگی با ایجاد فضایی از دوستی و نشاط و اعتماد متقابل بیش از کتابخانه‌های عمومی ‌بازدید و مراجعه کننده داشته است و جالب آنکه هیچگاه نیازی به ارائه گزارش از عملکرد خود نداشته و در شبکه‌های اجتماعی محور اصلی را تقدیر از اهداکنندگان  کتاب و چهره‌های اهل قلم و خود مردم قرار داده است.  

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ببینید | طرح مجاهدین خلق در سال ۵۴، برای ترور آیت الله بهشتی !
  • ببینید | جزئیات جدید از طراحی ترور شهید آیت الله بهشتی در سال ۵۴
  • اعزام زائران خانه خدا پس از ۹ سال انتظار از فرودگاه اصفهان
  • بهشتی از ۱۶۱ هزار یار مهربان/ اینجا ملک رفاقت و اعتماد است
  • برنامه پروازهای فرودگاه اصفهان امروز ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول
  • برنامه ریزی برای برگزاری یادواره ملی شهدای ترور خراسان رضوی
  • مروری بر جنایات گروهک منافقین؛ترور یک نوجوان پیش چشمان مادر
  • مرکز رشد فناوری‌های بالینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی افتتاح شد
  • ۷ دادگاه علنی برخط در مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران برگزار می‌شود
  • برنامه پروازهای فرودگاه اصفهان امروز ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول