علمای ساری پرچمدار نهضت انقلاب در استان علوی مازندران بودند
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۹۹۴۶۰
آیت الله عبدالله نظری خادم الشریعه روحانی فقید و چهره وارسته که از شاگردان حضرت علامه صدوقی (ره) بوده در آخرین گفتگوی خود با موسسه امامیه مازندران گفت: علمای ساری به پشتوانه آیت الله صدوقی، پرچمدار نهضت انقلاب در استان علوی مازندران بودند .
به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از ساری، موسسه امامیه مازندران به مناسبت رحلت آیت الله «حاج شیخ عبدالله نظری خادم الشریعة» (رضوان الله تعالی علیه) مصاحبه موسسه امامیه با مرحوم حضرت آیت الله نظری خادم الشریعه در خصوص استادشان مرحوم علامه «مصطفی صدوقی» موسس حوزه علمیه ساری را جهت انتشار دراختیار خبرگزاری شبستان قرار داد که شرح این گفتگوی پند آموز در این مجال از نظرتان می گذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیت الله «عبدالله نظری خادم الشریعه» در این گفتگو ضمن عرض ارادت به ساحت حضرت علامه مصطفی صدوقی مازندرانی، گفت: از طفولیت آشنایی با بیت محترم و خدمتگزار آیت الله صدوقی داشتیم چون پدر ایشان مرحوم آقا شیخ مرتضی با مرحوم ابوی ما مرتبط بودند والد ما در قادی کلا بود و آقا شیخ مرتضی در آهنگرکلا و در جریان مشروطه هردوی این بزرگواران مبارز بودند و صدمات و لطمات زیادی هم متحمل شدند از این جهت بنده آمدم مدرسه رضاخان که آن وقت مرکز حوزه علمیه در ساری بود در درس ایشان شرکت کردم.
بنیانگذار غدیریه در ایران ادامه داد: ایشان استاد محترم بنده بودند از لحاظ کمی و کیفی خیلی از وجودشان استفاده کردیم؛ سبک ایشان این بود که درسی که می دادند فردا از شاگرد پس می گرفتند. اتفاقا ما روز اول که آمدیم درس گرفتیم فردا چون حافظه بسیار خوبی داشتم خیلی کامل پس دادیم ایشان همان جا بنده را تحسین کرد بسیار خوشحال شد و یک تومان جایزه به من داد.
وی با بیان اینکه آموزش طلاب بسیار مورد توجه حضرت علامه صدوقی بود، افزود: ایشان به تدریس طلبه ها بسیار اهمیت می دادند و سفارشات لازمی داشتند.مثلا می گفتند می خواهی ملا شوی تو را درس دهم تو باید کتاب پایین تر را بتوانی درس دهی تا من کتاب بالاتر را درس دهم بنده هم امر ایشان را اطاعت می کردم. به حفظ مطالب هم بسیار اهمیت می داد تا همه مسائل و موارد کتاب حفظ شود.
آیت الله نظری با بیان اینکه علامه صدوقی نسبت به طلاب و تحصیل آنها احساس مسئولیت می کردند، تصریح کرد: ایشان شب ها از منزل به مدرسه می آمد و سرکشی می کرد تا ببیند طلبه ها درس می خوانند یا نه. ایشان از لحاظ تدریس بسیار موفق و شخصیت ممتازی بودند و شاگردان بسیار خوبی نیز پرورش دادند و از لحاظ کیفیت زحمت فراوانی می کشیدند بنده شاگرد ایشان بودم و استفاده کردم و بهره بردم و پایه های بزرگ علمی من خدمت ایشان شکل گرفت.
وی که اولین طلبه مدرسه رضاخان ساری بود، افزود: از زمانی که حوزه شروع شد من حضور داشتم و برای آموختن زبان عربی خدمت حاج آقا صدوقی رسیدم ایشان هم آن زمان شخصیتی ممتاز و بی نظیر در حوزه تدریس در مازندران بود.
آیت الله نظری اظهار کرد: در روزگاری که علامه صدوقی مسئولیت تدریس طلاب حوزه رضاخان را عهده دار بودند، اخوی بنده مثل آقایان قیومی، سعادت و عظیمی همه تدریس می کردند حتی آقای ملکی به ما تعلیم خط می داد ولی آنکه جامعیت و کاملیت و اراده داشت و همت می کرد و مواظب درس طلبه ها بود آیت الله صدوقی بودند.
زعیم حوزه علمیه مازندران از علامه صدوقی به عنوان یک انسان متقی یاد کرد و گفت: ایشان در تقوا و قناعت بی نظیر بود و به مسائل مالی اهمیت نمی داد و مجاهده عملی و کمال علمی داشتند و دارای کمالات بودند که در طلاب هم تاثیر می گذاشتند و شاگردان بسیار خوبی تربیت کردند .
آیت الله نظری با بیان اینکه دین داری و تقوای حضرت علامه در بیت ایشان ریشه دوانده، ادامه داد: یکی از اختصاصات بیت شریف آقای صدوقی این است که همه در کسوت روحانیت و خدمت اسلام، لباس دین و شریعت و فقاهت هستند و الان هم استاد محترم آیت الله آقا شیخ مرتضی چراغ را روشن دارد که این ها از حسن نیت آن فقید سعید بود که علاقه مند بودند که ان شاء الله این توفیق مستدام بماند.
وی اظهار کرد: از توصیه های همیشگی ایشان به بنده عنایت به علم کلام و کار کردن در مسائل اعتقادی بود؛ مرحوم علامه می فرمود آنچه در خارج از حوزه و محیط اجتماعی لازم است و بدرد مردم می خورد اعتقادات است که سبب رشد مذهبی مردم می شود این دستور استاد را در برنامه های خودم در ایام تحصیل و زندگی توجه داشتم و روی همین جهت آیت الله صدوقی ما را با مرحوم استادمان آقای رازی تبریزی آشنا کرد و ما نزد ایشان مباحث کلام و عرفان کار می کردیم و این اواخر هم در مدرسه خان قم محل درس ما در اتاق حاج شیخ مرتضی صدوقی(فرزند علامه صدوقی) بود که با ایشان و تعدادی از طلاب نزد آقای رازی بحث های خوبی داشتیم.
آیت الله نظری به دلدادگی حضرت علامه صدوقی به امام خمینی(ره) و فعالیت های انقلابی ایشان اشاره کرد و گفت: ایشان برای انقلاب بسیار زحمت کشیدند و با اجازه ایشان فعالیت می کردیم. حضرت علامه مدیر علمی، اجتماعی و حقوقی ما بودند .
وی ادامه اداد: یاد دارم در سال۴۲ که امام راحل از زندان آزاد شده بودند مرحوم آیت الله صدوقی، قم مشرف شده بود و به اتفاق ایشان و آقا زاده شان رفتیم منزل امام خمینی(ره) که آن وقت به ایشان حاج آقا روح الله می گفتند. ملاقات خیلی صمیمی و خوبی داشتیم ؛آقای منتظری هم بود. اتفاقا در این دیدار حاج آقای صدوقی حمایت روحانیت مازندران و ساری را از تلاش های امام راحل به معظم له اعلام داشتند.
آیت الله نظری خادم الشریعه به دغدغه مندی علمای دین در گذشته برای کسب علم و تربیت طلاب اشاره کرد و افزود: فهم دین، تعلیم دین، شریعت،اخلاق اسلامی، عبودیت و بندگی خداوند اصل مطلب برای علما روزگاران قدیم بود.
وی به دین داری و علاقه مندی طلاب شهرستان ساری به کسب علوم حوزوی اشاره کرد و گفت: علمای ساری اهل فضل بودند و نوعاً نجف درس خواندند؛ به ساری برگشته بودند و استفاده فقهی و علمی داشتند و اینجا آمده بودند برای مراتب علمی ما و در حوزه های ادبیات فقه و اصول و تفسیر و در خدمات اجتماعی مانند نماز جماعت ترویج دین و ایام محرم و صفر و احیای شرع و شریعت و ترویج قرآن فعالیت می کردند. ساری شهری مذهبی محسوب می شد که امروز نیز چنین موقعیتی دارد.
آیت الله نظری خادم الشریعه به شجاعت و دلیری علمای ساری اشاره کرد و افزود: زمان طاغوت با توجه به کارشکنی های ساواک در دیگر شهرها علمایی که در سطح بالاتری بودند منبر نمی رفتند ولی علمای ساری اگر جایی که ضرورت داشت برای اسلام بدون در نظر گرفتن هر مسئله ای منبر می رفتند و این توفیق الهی بود. این امتیاز علمای ساری بود که ترویج دین و شریعت داشتند بنده هم همین روش را با تأسی از آنان دارم .
زعیم حوزه علمیه مازندران در خاتمه گفت: ان شاء الله خداوند آیت الله صدوقی را رحمت کند چراکه ایشان بر من حق تعلیم کامل دارند و بنده همیشه ایشان را دعا می کنم و فراموششان نمی کنم و اگر زحمات ایشان نبود معلوم نبود ما الان کجا بودیم و چه می کردیم .
پایان پیام/286
منبع: شبستان
کلیدواژه: رحلت آیت الله نظری خادم الشریعه انسان متقی فقاهت آیت الله نظری خادم الشریعه امام خمینی ره انقلاب الله نظری خادم الشریعه آیت الله صدوقی آیت الله نظری علمای ساری حضرت علامه حوزه علمیه شیخ مرتضی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۹۹۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچهای/ یک کنشگری سیاسی با شاگردپروری
میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچهای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچهای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمود فروزبخش کارشناس مرکز مشاهیر تخت فولاد با اشاره به موضع آیتالله درچه ای در دوران مشروطه اظهار کرد: ایشان در ظاهر یک کنشگر سیاسی نیستند، اما در حقیقت ایشان سیاست را در سطح بالاتری دنبال میکنند، این سطح همان شاگردپروری است.
وی افزود: ایشان به اهداف خود در سیاست در آن زمانه نمیرسیدند، اما شاگردانی تربیت میکنند که حلقهای از حلقههای زنجیر روحانیت شیعه است که در نهایت به ظهور میرسد.
این اصفهانپژوه تصریح کرد: در آن دوران دو سبک سیاسی آشکار وجود داشته است، یکی جریان مشروطهخواه به رهبری حاج آقانورالله بوده که با کلماتی مانند مقاومت و نهضت میتوان از آن نام ببریم. جریان دوم هان نست وزارت ایرانی است که برترین جلوه آن رکن الملک بوده است. یعنی شخصیتی که بیش از سه دهه در کنار شخصیت ظالمی مثل ظل السلطان بوده، اما طوری سیاستورزی داشته که مردمان از او به نیکی یاد میکنند.
فروزبخش در پایان خاطرنشان کرد: سختگیریها و ملاحظات و احتیاطهای علامه درچهای باعث که ایشان داخل بازی مشروطه قرار نگیرند. این وضعیت سبب شد که این عالم فرزانه بتواند در انزوا و خلوت خاص خود، مسیر علمی خودش را ادامه دهد. مسیری که قله است و به صورت تعمدی رفتاری را اتخاذ میکند که از بسیاری از عوامزدگیها دور باشد.
سخنران دوم این میزگرد مصطفی مرتضوی، مدیر خانه مشروطه اصفهان بود.
مرتضوی اظهار کرد: یکی از شاگردان آیت الله درچه ای، زعیم حوزه علمیه قم یعنی آیت الله بروجردی بوده است؛ بسیاری از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) کسانی بودند که شاگردی آیتالله بروجردی را در مقطعی کرده بودند. پس این ربطی است برای ظهور پدیدهای به نام انقلاب اسلامی. اینجا میتوان بگوییم که بسیاری از آن چه در ایام مشروطه برای آیت الله درچه ای تحققپذیر نبود، وقوعش را در آینده نشان داد و این همان موضوع شاگردپروری است که چنین فضایی را برای آینده ایجاد میکند.
این پژوهشگر علوم سیاسی با اشاره به گستره و تنوع شاگردان علامه درچهای اشاره کرد: سختگیری آیت الله درچهای در مباحث علمی به منظور مقابله با دو جریان انحرافی بوده است. جریانی که تحت عنوان غربگرایی رونق گرفته بوده و جریانی که گرایش سلفی داشته است. مقابله ایشان با نگاههای عوامزده نیز باید از همین منظر نگاه شود که در بطن آن سدی در برابر نگاههای غربگرایانه است که با اسم مقابله با عوامزدگی میخواهد ریشه دین را بزنند.
مرتضوی تاکید کرد: طبیعتاً با این سختگیری از فضای مرید بازی فاصله گرفته میشود تا بتواند با خرافه مبارزه کند. در طی این مبارزه عقلانیتی پدید میآید که در آینده به کمک اصلاحات سیاسی میآید. پس از بحرانهای پر از نا امنی، خرافات را در بین مردم زیاد میکند. وظیفه یک عالم دینی در این زمان بیان اصالتها است. اصلاح سیاسی نیاز به عقلانیتی دارد که برآمده از همین اصالتها است.
در ادامه حجتالاسلام احمد رهدار پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی و تاریخ معاصر با اشاره به نمای کلی جریان روحانیت شیعه پس از صفویه تا امروز اظهار کرد: علامه درچهای در خط ناب فقهی اصولی قرار دارد. وصف اول برای ایشان عالم بودن و مدرس فقه و اصول بودن است. در درجات بعدی از فقه او، دلالتهای سیاسی هم خلق میشود. پس هر کس میخواهد از علامه درچهای بنویسد باید اول از عالم بودن و فقیه بودن او بگوید. او شخصیتی است که در یک کلام باید بگوییم فقط درس داده و درس داده است و در ازای آن شاگردان بزرگی تربیت کرده است.
این پژوهشگر حوزه علمای معاصر شیعه تصریح کرد: اگر بخواهیم شخصیتی را در دوران نزدیک مثال بزنیم که مشی او شبیه به آیت الله درچهای بوده باید از مرحوم آیت الله خویی نام ببریم. او نیز تمام عمرش به فقه و فقاهت و تدریس شناخته میشده است. هر چند که به عقیده من درس ایشان به شدت دلالت فقهی داشته است و یک نشانه اینکه سیاسی بوده آن است که برخی از شاگردان حلقه اول ایشان توسط صدام به شهادت رسیدهاند. وقتی به فهرست بلند شاگردان آقای درچه ای نگاه میاندازیم متوجه میشویم که ایشان هم شاگردان متفاوتی دارند که در میان آنان شخصیتهایی سیاسی مانند آقانجفی قوچانی و شهید مدرس هم وجود دارند.
رهدار بار دیگر به نمای فقاهتی مرحوم درچه ای اشاره داشت و افزود: اگر بخواهیم علامه درچهای را بیشتر بشناسیم، باید شبکه شاگردان ایشان را ردیابی کنیم و بشناسیم. آیت الله درچهای اگر چه در ظاهر سیاسی نبوده، اما بودهاند کسانی که ایشان را در حوزه سیاست بسط دادهاند، مانند شخصیت علامه طباطبایی که سیاسی نبودند اما طلبههای شاگرد ایشان بارها توسط ساواک دستگیر شدند و بعدها ستون فکری جمهوری اسلامی شدند.
این پژوهشگر اندیشه سیاسی با اشاره به تحولات سریع زمانه مواجه ما با تجدد گفت: روحانیت شیعه در دوران اخیر فرصت کمتری داشتند که به مسئلههای دوران جواب دهند و به دنبال روشهای جدید داشتند از جمله این که فرستادههایی به بلاد مختلف میفرستادند. این روحانیان در آن شهر، مرجع رسیدگی به امور بودهاند. در اصفهان به سبب پیشینه حوزه علمیه ما چندین عالم شهری برجسته داشتهایم و گویا این روحانیون در یک پیمان نانوشته دست به تقسیم کار زدهاند و در این میان مشخص است که مسئولیت کرسی درس عالی فقه و اصول به آیت الله درچهای رسیده است.
وی با اشاره به شخصیت جامع امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: شخصیت استثنایی حضرت امام خمینی (ره) ما را در زمینه قضاوت علمای شیعه دچار خطا کرده است. ایشان در همه تخصصها در حد قله مطرح بودهاند، اما علمای دیگر این گونه نبودهاند و هر کس در تخصص خود میتوانسته مطرح باشد، مثلاً برخی سلوک عرفانی داشتهاند برخی به شدت اجتماعی بودهاند و برخی شاگردپرور بودهاند. هر کدام از این وادی ملاحظات خود را داشته است. در دوران مشروطه، آقای درچهای به این نتیجه رسیده است که عهدهدار کرسی درس و بحث باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه بار دیگر در پایان سخنان خود تاکید کرد: آن چنان که از فیلسوف، فلسفهورزی انتظار میرود از فقیه هم فقاهت ناب انتظار میرود و روش و قواعد خاص خود را دارد. دین باید در ساحت تخصص خود توسط عالمی بیان شود. فقیهی مانند آیت الله درچهای باید فقه را بگوید و از استانداردهای آن علم کوتاه نیاید و یک شاخص و معیار باشد، بعدها دیگرانی باید بیایند و به خصوص در حوزه سیاست، اهالی سیاست میتوانند این سخن ناب فقهی را در مجرای خود جلو ببرند و در سایه آن علم و حقیقت دین، سیاست را به پیش ببرند.
کد خبر 748022