کودکان باید بابت اشتباهاتشان عذرخواهی کنند؟/ چند توصیه برای لحظات عصبانیت والدین
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۰۶۰۳۴
گروه خانواده : اولین اصلی که والدین کودک موظّفاند در راه تعلیم و تربیت صحیح با زبان ساده و قابل فهم، به او بیاموزند، ایمان به خدا است. باید به بچه آموزش داد، آنکس که ما را آفریده، آنکه به ما رزق و روزی میدهد، آنکه پرنده و حیوان و گل و گیاه را خلق کرده، خداست. او همیشه و در تمام لحظات ناظر اعمال ما است، خوبیهای ما را پادش میدهد و در بدیها ما را مجازات می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما گاهی پیش می آید که کودکان مرتکب اشتباهات و خطاهایی می شوند که ممکن است والدین را عصبانی کند. در این مواقع و در حضور دیگران بهترین پیشنهاد و روش تربیتی این است که واکنشی والدین نداشته باشند و اگر نیاز به عذرخواهی کردن از دیگران هست، والدین به جای بچه ها این کار را انجام دهند. بعد از آن در خانه و به تنهایی با کودک به گفت وگو بپردازند.
*روش آموزش عذرخواهی به بچه ها
بهتر است نوع صحبت اینطور باشد که ابتدا با لحنی عادی و بدون سرزنش، کاری که کودک کرده است را مرور کنید. اگر هم خودش توضیحی داد اجازه بدهید از خودش دفاع کند و شبیه یک قاضی بی رحم رفتار نکنید.
در مرحله دوم درباره اثری که رفتار کودک بر آن فرد گذاشته صحبت کنید. بهتر استبدون سرزنش و با لحن مناسب با این سوال شروع کنید: «فرض کن یک نفر با تو این کار را کرده است،به نظرت چه حال و احساسی خواهی داشت؟» در اکثر مواقع خود کودک احساس گناه می کند و تمایل به جبران خواهد داشت که میتوانید برای نوع جبران او را راهنمایی کنید.
سوم ،اگر مشاهده می کنید که کودک همچنان رفتار آزارگرانه را ادامه میدهد توضیح میدهید که: «چون آن فرد اذیت می شود، اجازه نخواهی داشت این کار را تکرار کنی و من مانعت میشوم»
اما اگر مرتب دست روی اشتباهات یا اشکالات فرزندتان بگذارید؛ فرزندتان یا خجالتی میشود یا لجبازی و بدرفتار خواهد شد.
اگر کار فرزندتان بد اما بی خطر و بی ضرر است از روش بی اعتنایی استفاده کنید. یعنی آگاهانه به او و کار بدش بی اعتنایی کنید. زمانیکه فرزندتان ببیند کارش باعث جلب توجه شما نمی شود، بعد از مدت کوتاهی از آن کار دست برخواهد داشت.
*بر سر فرزندانتان فریاد نکشید!
آمارها نشان می دهد که 90 درصد والدین این واقعیت را می پذیرند که در طول یک سال بارها و بارها بر سر فرزندان بین 2 تا 13 سال خود فریاد کشیده اند. برای جلوگیری از داد و فریاد کردن بر سر بچه ها این روش را به کار ببرید: در اوج عصبانیت فکر کنید فرزند شما یک نوزاد است؛ حتی اگر واقعا این طور نیست.
اگر از شدت عصبانیت بیش از حد سر او داد و فریاد کردید بعد که به آرامش رسیدید کنارش بنشینید و به او یادآور شوید که حرکتش شما را عصبانی کرده است. اما شما هم نباید آن طور سرش داد و فریاد می کردید و بابت این موضوع متاسف هستید.
*چند قانون صحیح تربیتی
برخی از والدین هستند که تنها موقع کار اشتباه بچه ها آنها را تنبیه یا محدود میکنند. اما زمانی که بچهها کار درستی انجام میدهند هیچ تشویقی در کار نیست . برخی هم هستند که فقط به تعریف و تمجید صرف از بچه ها میپردازند و مدام درباره اشتباهاتشان اغماض میکنند. هردو این روشهای تربیتی اشتباه است و والدین می بایست جانب میانه را داشته باشند.
تحسین و تشویق برای مواقعی که بچه ها کار درستی کرده اند یا به وظایفشان به درستی عمل کرده اند شامل محبت کردن و کادو دادن و یا هر حرف خوشحال کننده و امیدوارکننده است.
*استواری در رعایت نظم و قانون
اگر برنامه یا قانونی برای بچه ها گذاشتهاید نباید مدام آن را تغییر دهید یا برعکس آن عمل کنید. درعین اینکه باید از برخی اشتباهات چشمپوشی کنید. هرقانونی را برای رعایت کردن وضع کردید پای آن بایستید تا بچه ها هم ثبات قدم را یاد بگیرند. اما در این مسیر هم چون یک حاکم سلطهگر نباشید.
خط قرمزها را مشخص کنید: کودکان باید به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته و کدام یک غیر قابل قبول هستند.
مسئولیتپذیری: کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد. پس به آنها اجازه رشد بدهید. به آنها این امکان را بدهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام بدهند.
در برابر اشتباهات بچه ها بر خود مسلط باشید: بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید. اجازه ندهید کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند. توضیحهای خود را متناسب با سن فرزندتان و به صورت کوتاه و مستقیم بیان کنید.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: عذرخواهی کودکان خانواده تربیت مهارت فرزندپروری عصبانیت خشم بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۰۶۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
در مطلبی که چند سال قبل با عنوان " آموزش فرزند یا فرزندکُشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد، مقایسهای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت میپذیرد که به نظر نویسنده فاجعهبار است چون در گذر زمان موجب فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکردهاش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده و در واقع کودکیاش به تاراج رفته بود! از این رو 7 نکته را در زیر یادآور میشوم:
۱. اگر پدران سنتزده ما خطاب به معلمان میگفتند " گوشت فرزندم مال تو استخواناش مال من! " ؛ این روزها خیلی از والدین مجوز شدیدتر برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش