قتل فجیع همسر بهخاطر خالکوبی
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۴۲۸۸۵
مرد جوان که بهخاطر خالکوبیهای همسرش از دست او عصبانی شده، زن را به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده است، در حالی در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت که اولیایدم اعلام گذشت کردهاند.
به گزارش شرق، متهم که مردی ۴۱ساله است، هشت ماه قبل در منطقهای در جنوب تهران همسرش را به قتل رساند و جسدش را مثله و دفن کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او گفت: من اصلا نمیدانم همسرم به سر کارش هم رسیده یا نه. او به خانه برنگشت و دیگر تماس هم نگرفت. بهشدت نگرانش هستم و میترسم اتفاقی برای زنم رخ داده باشد؛ چون او هیچوقت اینطور من را بیخبر نمیگذاشت. پلیس بعد از شنیدن گفتههای این مرد تلفن همراه زن جوان را بررسی کرد و متوجه شد سیمین روز حادثه اصلا از خانه خارج نشده است. نقطهزنیهای موبایل نشان داد او آخرینبار در خانهاش با تلفن همراهش صحبت کرده و بعد از آن هم دیگر تماسی نداشته است. بهاینترتیب فاش شد شوهر زن مفقودشده واقعیت را نگفته است و موضوعی را پنهان میکند. مأموران بعد از اینکه به این مرد به نام ناصر مشکوک شدند، از او بازجویی کردند، اما او باز هم از همهچیز ابراز بیاطلاعی کرد.
ناصر سرانجام بعد از انجام تحقیقات گسترده لب به اعتراف گشود او گفت: من زنم را کشتم، جسدش را تکهتکه و بعد دفن کردم. این مرد گفت: این کار را بهخاطر اختلافات شدیدی که با همسرم داشتم، انجام دادم. در واقع دیگر راهی برای ادامه زندگی با او نداشتم. زنم خلافکار شده بود. ما مدتها با هم اختلاف داشتیم تا اینکه بالاخره از شدت عصبانیت کنترل خودم را از دست دادم و او را کشتم. بعد هم با ادعای گمشدنش خواستم کاری کنم کسی به من مشکوک نشود. وقتی از پسر مقتول بازجویی شد، او نیز تأیید کرد که اختلافاتی بین پدر و مادرش وجود داشته و پدرش نسبت به روابط مادرش مشکوک شده بود.
پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این قتل ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و خواستار مجازات او شد. در ادامه پسر مقتول بهعنوان، ولی دم در جایگاه قرار گرفت و اعلام گذشت کرد. او گفت: من شاهد درگیریهای پدر و مادرم بودم و مادرم طوری رفتار میکرد که پدرم اصلا راضی نبود و دوست نداشت. من هم از پوشش مادرم و کارهایی که میکرد، خوشم نمیآمد؛ اما اصلا فکر نمیکردم پدرم دست به قتل مادرم بزند. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: اتهام را قبول دارم. من زنم را کشتم؛ چون دیگر از کارهایش خسته شده بودم. وقتی پسرمان دوساله بود، همسرم از من جدا شد و رفت. من ازدواج کردم و با زن دیگری زندگی تشکیل داده بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت میخواهد برگردد. او گفت از زمان طلاق، پدر و مادرش اجازه نمیدهند از خانه خارج شود و زندگی برایش سخت شده است و حالا که یک بچه دوساله داریم، میخواهد دوباره باهم زندگی کنیم. من هم این پشنهاد را قبول کردم. همسر دومم را طلاق دادم و ماهها قسط مهریهاش را پرداختم و از طرفی با سیمین و پسرم زندگی دوباره را شروع کردم.
سیمین در این مدت درس خواند و سر کار رفت. حقوق بسیار خوبی میگرفت. او زن بسیار زیبایی بود و جذابیت زیادی داشت و من هم این را میدانستم. بههمیندلیل سعی میکردم زندگی مناسبی برایش فراهم کنم. با کارکردن در خانههای مردم یک خانه ۱۲۰ متری در تهران خریدم و یک ماشین خوب هم تهیه کردم. سیمین هم درآمدش را خرج خودش میکرد و من اعتراضی نداشتم تا اینکه کمکم متوجه تغییر رفتار همسرم شدم. اوایل به من توجه میکرد؛ اما چند سال اخیر دیگر توجهی به من نداشت و تمکین هم نمیکرد.
متهم ادامه داد: طرز لباسپوشیدن سیمین تغییر کرد، ظاهرش عوض شد و حتی حرفزدنش هم به شکل دیگری شده بود. من به او گفتم تو شغل خوبی داری، درآمدی داری که بسیاری از مردم ندارند. چرا چنین رفتاری میکنی و چرا با مردان غریبه ارتباط داری. زنم هر بار با من تندی میکرد و میگفت «به تو ربطی ندارد. مگر دنیا چقدر ارزش دارد که بهخاطرش خودم را محدود کنم».
یک روز متوجه شدم همسرم چند خط تلفن دارد. خیلی از این مسئله ناراحت شدم و درگیری بین ما ایجاد شد. گفت «اگر من را دوست نداری، طلاقم بده. من دیگر تو را دوست ندارم». گفتم توبه کن. کاری با تو ندارم. قبول نکرد و من را پس زد. وقتی حرف طلاق را دوباره مطرح کرد، خیلی عصبانی شدم. من همسر دومم را بهخاطر او طلاق داده و مبلغ زیادی مهریه پرداخت کرده بودم و سیمین حالا میگفت باز هم طلاق میخواهد. من زندگیام را باخته بودم. حین جروبحث بود که متوجه شدم همسرم روی بدنش خالکوبی کرده است. این دیگر تیر آخر بود. خیلی عصبانی شدم و پرسیدم تو چرا چنین کاری کردهای؟ جواب داد هر کاری بخواهم میکنم و از تو برای اینکه چطور زندگی کنم، اجازه نمیگیرم. گفتم تو چه کم داری که اینطور با من رفتار میکنی. تو که میدانی من دوستت دارم؛ اما باز هم جواب سربالا داد.
متهم در ادامه اظهاراتش در دادگاه گفت: وقتی خالکوبی را دیدم، آنقدر عصبانی شدم که درگیری بالا گرفت. او من را با گردوشکن میزد و من هم با ضربه چاقو او را زدم و به قتل رساندم. بعد جسد را مثله کردم تا بتوانم از خانه بیرون ببرم و پنهان کنم.
متهم ادامه داد: من همهچیز را به خانواده همسرم هم گفته بودم و آنها میدانستند سیمین چه کارهایی میکند؛ اما هیچیک از ما نمیتوانستیم جلوی او را بگیریم و به حرف ما گوش نمیداد. اینطور شد که مرتکب قتل شدم و بعد هم جسد را از خانه بیرون بردم و دفن کردم. در ادامه جلسه دادگاه وکیلمدافع متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد و خواستار تخفیف در مجازات متهم شد. در ادامه آخرین دفاعیات متهم از او گرفته شد. بعد از گفتههای متهم هیئت قضات برای تصمیمگیری درباره او وارد شور شدند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: انتخابات 1400 علی انصاریان مینو محرز قتل همسر قاتل او گفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۴۲۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اقدام آتشین مرد نقاش | مادر و پسر ۱۱ ساله در خشم پدر سوختند
همشهری آنلاین - حوادث: این حادثه دردناک اوایل فروردین ماه اتفاق افتاد. روز حادثه ساکنانی ساختمانی در یکی از محله های پایتخت صدای دعوا و مشاجره مرد نقاش و همسرش را از خانه آنها شنیدند. دقایقی بعد آنها متوجه آتش سوزی و دود از خانه این زوج شدند و پلیس و آتش نشانی را خبر کردند. وقتی آتشنشان به محل حادثه رسیدند، شعلههای آتش خانه مرد نقاش را در برگرفته بود.
آتشنشانان حریق را مهار کردند اما در جریان این حادثه مرد نقاش، همسر ۴۱ساله و پسربچه ۱۱سالهاش دچار سوختگی شده بودند که همگی به بیمارستان انتقال یافتند. شدت سوختگی زن ۴۱ ساله به حدی بود که او همان روز جانش را از دست داد اما پسر ۱۱ ساله وی و همسرش زنده بودند که در بیمارستان تحت درمان قرار گرفتند. دو روز بعد اما پسر ۱۱ساله هم به دلیل شدت سوختگی جان باخت و به این ترتیب شمار قربانیان این حادثه به دو نفر رسید. از همان زمان و با شروع تحقیقات پلیسی معلوم شد که عامل این آتش افروزی، پدر خانواده بوده است.
وی پس از مرخص شدن از بیمارستان بازداشت شد و در بازجویی ها درباره انگیزهاش از این جنایت هولناک گفت: من با همسر و پسرم اختلافات زیادی داشتیم و مدام بحثمان می شد. کار من نقاشی ساختمان است و روز حادثه می خواستم به ساختمانی برای کار بروم. از پسرم خواستم تا همراهم بیاید اما او مخالفت کرد. من هم به شدت عصبانی شدم و بعد از کمی مشاجره با ریختن بنزین روی خودم، تهدید کردم که خودسوزی می کنم. اما پسرم برایش اهمیتی نداشت و با لحن تندی جوابم را داد که خشمم را بیشتر کرد. از شدت ناراحتی روی پسرم هم بنزیم ریختم و فندک را کشیدم.
وی ادامه داد: در این بین همسرم به کمک پسرمان آمد اما خودش هم در این آتش سوخت. وی ادامه داد: من خیلی پشیمانم و اصلا قصد گرفتن جان همسر و فرزندم را نداشتم. همه چیز در یک لحظه و به دلیل عدم کنترل خشمم رخ داد.
این متهم با قرار قانونی و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران ادراه دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
کد خبر 847303 برچسبها آتش نشانی قتل - قاتل حوادث ایران