Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مجله نیویورکر آمریکا در گزارشی به روند بازداشت سیروس عسگری دانشمند مهندسی مواد دانشگاه صنعتی شریف توسط دفتر فدرال آمریکا اشاره و توضیح داد که هنگامی که این دانشمند ایرانی پیشنهاد آمریکا برای جاسوسی ضد ایران را رد کرد با انتقام وحشیانه‌ای مواجه شد.

سیروس عسگری استاد دانشگاه و دانشمند ایرانی در حوزه مواد و متالورژی در دانشگاه صنعتی شریف است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تخصص او در حوزه مواد پیشرفته برای سیستم‌های نوین انرژی از جمله باتری لیتیوم هوا است. در سال ۹۶ (۲۰۱۷) اداره تحقیقات فدرال رژیم آمریکا موسوم به (اف‌بی‌آی)، سیروس عسگری را متهم کرد در دوران فعالیت دانشگاهی‌اش در دانشگاه «کیس وسترن رزرو» اوهایو در سال ۹۱ (۲۰۱۲)، مبادرت به دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران و سرقت اسرار تجاری کرده است! در اواخر سال ۹۸ بعد از بیش از دو سال محاکمه، سرانجام دادگاه فدرال و سپس دادگاه استیناف حوزه ششم آمریکا، سیروس عسگری را از اتهامات وارده تبرئه کرد.

سیروس عسگری دانشمند ایرانی پس از تبرئه بار دیگر در اسفند ۹۸ (مارس ۲۰۲۰) توسط پلیس مهاجرت و گمرک آمریکا (آی‌سی‌ای) به اتهام دیگری بازداشت شد. وی در نهایت بعد از ابتلا به ویروس کرونا با پیگیری‌های جمهوری اسلامی از زندان‌های آمریکا آزاد شد.

لورا سیکر گزارش طولانی در خصوص نتایج تحقیقات خود در زمینه سیروس عسگری را در مجله نیویورکر آمریکا منتشر کرد. آمریکا حدود سه سال پیش وی را به اتهام تلاش برای سرقت اسرار مربوط به مطالعات یک دانشگاه آمریکایی بازداشت کرد، اما وی از سوی دادگاه فدرال آمریکا و دادگاه استیناف تبرئه شد و در نهایت در ژوئن گذشته آزاد شد.

بهار سال ۲۰۱۷ بود که عسگری تماس تلفنی از کنسولگری آمریکا در دبی دریافت کرد. او و همسرش فاطمه حدود دو سال قبل، درخواست ویزای آمریکا را داشتند تا بتوانند به فرزندان خود که در این کشور ساکن هستند، سر بزنند. کنسولگری آمریکا در دبی اعلام کرد که با درخواست آن‌ها موافقت شده است. البته شرایط زمانی این موافقت عجیب بود در همان زمان دونالد ترامپ دستور داده بود که جلوی ورود ایرانی‌ها به آمریکا با همان نوع ویزایی که به عسگری و همسرش داده شده است، گرفته شود. البته آن‌ها تصور می‌کردند که شاید موافقت با درخواست آن‌ها قبل از اجرای دستور ترامپ بود یا اینکه برخی مسئولان وزارت خارجه آمریکا خواسته اند آخرین فرصت را به خانواده‌هایی مانند خانواده عسگری بدهند تا دور هم جمع شوند.

عسگری که در آن زمان ۵۶ سال داشت، آمریکا را وطن دوم خود می‌دانست. او در دهه ۹۰ قرن گذشته میلادی در سطح تکمیلی خود را در دانشگاه درکسل در فیلادلفیا گذرانده بود. فرزندش سارا در آمریکا متولد شد و شهروندی آمریکا را گرفته بود محمد و زهره دو فرزند دیگر وی در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل می‌کنند و همچنان در این کشور اقامت دارند.

عسگری گاهی برای پیگیری مطالعات و پژوهش‌های علمی خود به شهر کلیولند آمریکا می‌رفت، جایی که دوستان نزدیکی در دانشگاه کیس وسترن رزرو داشت.

در نهایت عسگری و همسرش در ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ به نیویورک سفر کردند تا فرزند خود را که در این شهر اقامت داشت، ببینند و بعد از آن به کالیفرنیا بروند تا زهره و همسر او را که در این شهر زندگی می‌کردند، ببینند. اما وقتی آن‌ها به فرودگاه جی اف کی رسیدند، دو نفر به آن‌ها نزدیک شده و آن‌ها را به یک اتاق منتقل کردند. در این اتاق تعدادی از جاسوسان دفتر تحقیقات فدرال (اف بی آی) آمریکا منتظر آن‌ها بودند. آن‌ها به عسگری گفتند که بازداشت است. لیست اتهامات خطرناکی در دادخواست ضد وی آمده بود. او متوجه شد که پاسپورتش مهر نخورده و ویزایش نیز به وی بازگردانده نخواهد شد.

عسگری زبان انگلیسی را خوب می‌دانست و به عنوان یک استاد دانشگاه هیچ مشکلی نداشت، لذا تصور می‌کرد سوء تفاهمی پیش آمده است. او وقتی دادخواست ۱۲ صفحه‌ای مربوط به خود را مطالعه کرد، متوجه شد که اتهاماتی نظیر سرقت اسرار تجاری و کلاهبرداری و ۱۱ اتهام در خصوص کلاهبرداری فنی در این دادخواست وجود دارد. این اتهامات مربوط به سفری بود که وی چهار سال قبل انجام داده و به مدت چهار ماه در دانشگاه کیس وسترن مانده بود. این سند مدعی بود که وی تلاش کرده یک شرکت صنعتی آمریکایی را فریب داده و مالکیت فکری تولیدات این شرکت را به نفع دولت ایران سرقت کند. نیرو‌های امنیتی که وی را بازداشت کرده بودند، گفتند که حکم این اتهام می‌تواند چندین سال زندان باشد. آن‌ها مطالبی را نیز از شنود مکالمات تلفنی این دانشمند ایرانی و هک پیام‌های الکترونیکی وی قبل و بعد از این سفر جمع‌آوری کرده بودند.

عسگری می‌دانست که پژوهشی که در دانشگاه کیس وسترن انجام داده، مربوط به اسرار تجاری نبوده و اطلاعاتی را شامل می‌شده که در میان بقیه دانشمندان شناخته شده است؛ لذا تصور می‌کرد که در دادگاه موفق خواهد شد. او به مخیله اش هم خطور نمی‌کرد که چه سختی‌هایی را پشت سر خواهد گذاشت. او معتقد بود که علم رویکردی فرامرزی است و مداخله مرز‌های ملی و فریبکاری‌های سیاسی در تبادل فکری اقدامی غیر طبیعی است. او تصور می‌کرد می‌تواند دفتر فدرال آمریکا را به قانونی بودن فعالیت‌های خود قانع کند.

صبح فردا فاطمه همراه با فرزندش محمد به منزلش برگشت و عسگری توسط نیرو‌های امنیتی به شهر کلیولند منتقل شد تا در دادگاه فدرال آمریکا حاضر شود. او به زندانی با تدابیر شدید امنیتی در شهر بنیسول در ایالت اوهایو منتقل شد. بند وی در مدت ۷۲ روز اول حضور در این زندان بند انفرادی بود. او روی تخت دراز می‌کشید و صدای فریاد دیگر زندانیان را می‌شنید.

عسگری در مجموعه مصاحبه‌هایی که با نویسنده این مقاله در سال ۲۰۱۸ انجام داده، گفته است که من هرگز برای اهداف ویرانگر کاری انجام نداده‌ام. اگر خودکاری در دست داشته باشیم میتوانیم یک نامه عاشقانه بنویسیم یا نحوه تولید یک بمب را یادداشت کنیم. این مشکل قلم و خودکار نیست.

عسگری دو پروژه علمی را با دولت ایران انجام داده بود. پروژه اول مربوط به وزارت انرژی بود که برای ارزیابی و افزایش عمر توربین‌های گازی پژوهش‌هایی را انجام داد. او همچنین پژوهش‌هایی برای سازمان معادن وابسته به دولت ایران انجام داد که هدف از آن تولید آلیاژ فلزاتی با عملکرد بالا و مقاومت بیشتر در برابر حرارت بود. این دو قرارداد حدود ۴۰۰ هزار دلار سودآوری برای دانشگاه داشت که به فعالیت‌های علمی عسگری و دیگر دانشجویان این دانشگاه کمک می‌کرد.

در دوره تحریم‌های آمریکا ضد ایران، امکان واردات هر نوع کالایی که استفاده دو گانه‌ای داشته باشد وجود نداشت. مواد مورد نیاز پژوهش‌های عسگری نیز بخشی از مواد تحریم شده ضد ایران بود؛ لذا او نمی‌توانست قطعات یدکی تجهیز و نگهداری از میکروسکوپ الکترونی خریداری شده توسط دانشگاه شریف را که مسئولیت آن را عهده دار بود انجام دهد. این میکروسکوپ از آمریکا و با هزینه‌ای بالغ بر یک میلیون دلار خریداری شده بود. در سال ۲۰۱۱ در نتیجه عدم وجود قطعات یدکی، این دستگاه چند ماه از فعالیت افتاد. در همان سال عسگری با «بیروز بیروز» یکی از دوستان و همکلاسی‌های خود در دانشگاه کیس وسترن دیدار کرد. آزمایشگاه مواد این دانشگاه مجهز به پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌ها و مجموعه‌ای از ابزار‌های مجهز بود که معمولاً در یک مرکز یافت نمی‌شود. او در فرصت مطالعاتی خود امکان دسترسی به این آزمایشگاه را داشت. او می‌خواست در این آزمایشگاه کار کند تا بتواند خسارت‌های مالی خود که ناشی از سقوط ارزش ریال در برابر دلار بود، جبران کند. او می‌بایست هزینه‌های تحصیلی فرزندانش که در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل می‌کردند را فراهم کند؛ لذا به دنبال یک کار به آمریکا سفر کرد. چند روز بعد از اینکه وارد نیویورک شد متوجه شد که آزمایشگاه علوم مواد در دانشگاه کیس وسترن به دنبال جذب نیرو است.

آرتور هویر مسئول این آزمایشگاه شغل مذکور را به عسگری پیشنهاد داد. با این وجود پاسپورت عسگری توریستی بود و او باید نوع گذرنامه خود را تغییر می‌داد تا بتواند در آمریکا کار کند. او در این مدت به صورت یک داوطلب موفق شد در دانشگاه مذکور کار کند و قرار شد حقوق وی بلافاصله بعد از مشخص شدن وضعیت ویزایش واریز شود. او در این دانشگاه نیز در زمینه تحلیل ترکیبات عمومی مربوط به نمونه‌های فولاد مقاوم در برابر زنگ زدگی پژوهش می‌کرد.

عسگری سه ماه در دانشگاه کیس وسترن کارکرد، اما بعد متوجه شد که دانشگاه پیشنهاد رسمی شغل وی را به علت مشکل ویزایش رد کرده است. هویر به او اطلاع داد که دولت آمریکا نسبت به فعالیت‌های او در این کشور نگران است.

در یکی از روز‌های آوریل عسگری یادداشتی را در مقابل درب آپارتمانش مشاهده کرد. این یادداشت مربوط به متیو اولسون کارمند ویژه دفتر تحقیقات فدرال آمریکا بود. او از عسگری خواسته بود که با وی تماس بگیرد. عسگری این تماس را نگران‌کننده می‌دانست، لذا با بیروز و یکی از دوستان تماس گرفت تا از آن‌ها کمک بگیرد، اما خط تلفن آن‌ها اشغال بود. او متوجه شد که دفتر فدرال تلفن وی را شنود می‌کند و قدرت دستگیر کردن وی را دارد؛ لذا مجبور شد با اولسون تماس بگیرد. او نیز گفت که تنها چند دقیقه بعد باید با یکدیگر جلسه داشته باشند.

قیافه اولسون در درجه اول بچگانه و نرم‌خو به نظر می‌رسید، اما او نیز سه فرزند داشت. اولسون گفت که ۳۵ سال سن دارد. او از عسگری علت آمدنش به کلیولند را سوال کرد و عسگری کفت که به دنبال کار در این کشور است. او می‌دانست دفتر تحقیقات فدرال آمریکا مانع از صدور ویزای کاری وی شده است. چهار ماه در این کشور کار کرده بود و باید حدود ۲۰ هزار دلار دریافت می‌کرد که این مبلغ هرگز به وی پرداخت نشد.

بیشتر بخوانید

ماجرای ۳ سال حصر استاد ایرانی در زندان‌های آمریکا

اولسون این شکایت عسگری را جدی گرفت و به وی پیشنهاد داد در صورتی که یک برگه را امضا کند، می‌تواند ۵ هزار دلار دریافت کند. عسگری متوجه شد که در دام افتاده است و اولسون برای بازداشت او نیامده، بلکه تلاش دارد او را به جاسوسی سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا جذب کند. عسگری وقتی برگه‌ای که باید امضا می‌شد را دید، گفت که این برگه را امضا نخواهد کرد و هیچ دلاری از دفتر تحقیقات فدرال آمریکا دریافت نمی‌کند. او خیلی زود کار خود را در دانشگاه به پایان رساند و به ایران بازگشت.

او احساس می‌کرد که مشکل حل شده است. فردی که در جلسه مذکور برگه دوم را به عسگری داد، تیموسی بوغز بود. او کارمند ضد جاسوسی در دفتر تحقیقات فدرال کلیولند آمریکا بود و فعالیت‌هایش متمرکز بر ایران بود.

نویسنده این مقاله می‌گوید که حدود نیمی از شهروندان ایرانی که به آمریکا سفر کرده اند، چنین توضیحاتی را داده‌اند. تعدادی از ایرانی‌ها اعلام کردند که جلساتی را با کارمندان اداره فدرال آمریکا داشته و پیشنهاداتی را دریافت کرده اند، اما این پیشنهاد را رد کرده‌اند. برخی دیگر از تکرار این مطالبات و تهدیدات ضمنی و مشکلات قانونی که به صورت مستمر برای آن‌ها به وجود می‌آمد، شکایت داشتند. اف بی آی تلاش می‌کرد از نقاط ضعف افراد مختلف به عنوان اهرم فشار بر آن‌ها استفاده کند تا این افراد را به جاسوسی برای آمریکا وادار کند. آن‌ها مشکلاتی را در اوراق هویتی این افراد ایجاد کرده یا مواردی از نقض کوچک تحریم‌ها توسط این افراد مشخص می‌کردند و دادخواست‌هایی راجع به آن‌ها تهیه می‌کردند تا بتوانند این افراد را به دام بیندازند.

بوغز وقتی از فعالیت عسگری در دانشگاه کیس وسترن آمریکا مطلع شد، به این نتیجه رسید که او قطعاً باید ارتباطات گسترده‌ای با دانشمندان مهندسی نظامی و اتمی در ایران داشته باشد. او در جریان صحبت‌هایی که با آرتور هویر داشت، متوجه شد فعالیت‌های عسگری در آزمایشگاه این دانشگاه سری و محرمانه نبوده. او حتی سعی کرد پیام‌های الکترونیک عسگری را نیز مطالعه کند تا شاید بتوان نقطه ضعفی در این پیام‌ها به دست بیاورد. او در مدت تحقیقات خود تلفن‌های عسگری را نیز شنود می‌کرد. او در این مدت سعی کرد دادخواستی را تنظیم کند تا بتواند عسگری را در زمان بازگشت به نیویورک بازداشت کند.

عسگری در روز‌های اول زندان در سال ۲۰۱۷ تنها برای دریافت غذا از بند خود خارج می‌شد و با زندانیان دیگر ارتباط نمی‌گرفت، البته طولی نکشید که وی از طریقه بازی شطرنج با برخی زندانیان رابطه دوستی ایجاد کرد. او توانمندی بالایی در صحبت با دیگران داشت و طولی نکشید که به یک شخصیت معتبر و میانجی در دعوا‌های زندانیان با یکدیگر تبدیل شد. او با زندانیان بسیار خوش‌رفتاری می‌کرد و با فحش و ناسزا مخالف بود. او حتی به تعدادی از زندانیان فیزیک درس می‌داد.

فاطمه همسر عسگری در هفته اول در کلیولند باقی ماند. او همراه فرزندش به زندان سر می‌زد و به دنبال وکیل بود. هزینه‌های وکیل در آمریکا بسیار زیاد بود و همین موضوع باعث شد دادگاه وکیل تسخیری به صورت مجانی برای او انتخاب کند.

عسگری در صحبت‌هایی که با بازجو‌ها و کارمندان امنیتی آمریکا داشت، در برابر پیشنهادات وسوسه انگیز آن‌ها کوتاه نیامد و هیچ یک از اتهامات مطرح شده ضد خود را نپذیرفت. کارمندان دفتر تحقیقات فدرال از او می‌خواستند اطلاعات جاسوسی کلی از ایران به آن‌ها بدهد. برایان وکیل عسکری در این خصوص به نویسنده این مقاله می‌گوید که این پرونده بیشتر شبیه یک پرونده اطلاعاتی بود که در چهره پرونده تجاری خود را مخفی کرده بود.

کارمندان امنیتی گر چه سوالاتی در خصوص لیست اتهامات عسگری مطرح می‌کردند، اما عمده سوالات آن‌ها در خصوص پروژه‌هایی بود که می‌توانست مرتبط با فعالیت‌های نظامی و اتمی ایران باشد. البته این‌ها پروژه‌هایی بود که عسگری هیچ نقشی در آن‌ها نداشت، اما نیرو‌های امنیتی با بررسی پیام‌های الکترونیکی وی با دیگر همکارانش در دانشگاه صنعتی شریف اسامی این افراد دست پیدا کرده بودند. عسگری به این سوالات هیچ پاسخی نمی‌داد. پیشنهادات نیرو‌های امنیتی برای جاسوسی از عسگری به بن‌بست خورده بود. دولت آمریکا پیشنهاد آزادی مشروط او در قبال انجام بازجویی‌های بیشتر را مطرح کرد. عسگری این موضوع را پذیرفت، چرا که می‌دانست فقط به سوالاتی جواب می‌دهد که به اتهامات مطرح شده وی ارتباط داشته باشد.

او می‌بایست بعد از آزادی دستبندی را در دست داشته باشد، اما وقتی برای این کار به دفتر فدرال کلیولند مراجعه کرد، بار دیگر بازداشت شد. او از این نکته متعجب شد که اتهامات مطرح شده ضد وی تنها مشکل او نیست. ویزای وی در زمان ورود به فرودگاه نیویورک مهر نخورده بود. نیرو‌های دفتر تحقیقات فدرال این کار را برای افراد خارجی در صورتی انجام می‌دادند که می‌خواستند برای تامین اهداف جاسوسی دفتر، این افراد را به خدمت بگیرند.

به هر صورت عسگری باز هم به زندان افتاد، زندانی که مربوط به اداره مهاجرت بود. او در این زندان با افرادی از کشور‌های مختلف که بیشتر آن‌ها درخواست پناهندگی آمریکا را داشتند یا منتظر بازگرداندن به کشور خودشان بودند هم بند شده بود. او در داخل زندان سندی را امضا کرد که بر اساس آن در صورتی که مشکل حقوقی وی حل شود بلافاصله باید به ایران بازگردد. او به یک ساختمان بزرگ تقریباً فرسوده در کلیولند منتقل شد و با همسرش در آنجا زندگی کرد، اما همسرش در اکتبر به ایران بازگشت. او در طول فصل زمستان سعی کرد مشکل حقوقی خود را حل کند. این استاد دانشگاه فراموش کرده بود که وجود دستبند در دست او می‌توانست برایش توهین آمیز باشد.

کارمندان و بازجو‌های دفتر تحقیقات فدرال آمریکا بار‌ها نزد وی می‌آمدند و از او بازجویی می‌کردند. اما او اقرار به اتهامات مطرح شده در دادخواست یا پیشنهاد جاسوسی برای آن‌ها را به شدت رد می‌کرد. دفتر فدرال آمریکا از عملکرد عسگری عصبانی بود، چرا که این نوع رفتار هزینه‌های زیادی برای آن‌ها ایجاد کرده بود. ادوارد برایان وکیل عسگری موضوع این پرونده را با رئیسش به نام استفان نیومان که نظامی سابق نیروی دریایی آمریکا بود مطرح کرد و به این ترتیب نیومان به عنوان وکیل اصلی وارد این پرونده شد.

وقتی عسگری و وکیلش از جیمس جوین قاضی فدرال آمریکا مجوز دسترسی به محتویات پرونده مربوط به سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ را دریافت کردند، شگفت زده شدند. آن‌ها متوجه شدند که دفتر تحقیقات فدرال آمریکا شنود مکالمات تلفنی وی را از مدت‌ها پیش دنبال کرده است.

طی ۱۸ ماه آینده جلسات استماع و استیناف متعددی از سوی دادگاه برگزار شد، اما همیشه نیاز نبود که عسگری در این جلسات حضور پیدا کند، لذا مجوز حضور در نیویورک همراه با پسرش محمد را پیدا کرد. با این وجود او تا پایان روند محاکمه اجازه خروج از آمریکا را نداشت. او همواره با دستبند شناسایی بود و زیر نظر قرار داشت. او در صورتی که در دادگاه محکوم می‌شد به زندان می‌افتاد و در صورتی که تبرئه می‌شد، مجبور به خروج از آمریکا بود. اما او نمی‌دانست در ایران چه چیزی انتظارش را می‌کشد. معمولاً دولت ایران نسبت به افرادی که چنین پرونده‌ای دارند با دیده شک و تردید نگاه می‌کند. چرا که این احتمال وجود دارد که وی با پیشنهادات دفتر تحقیقات فدرال آمریکا برای جاسوسی موافقت کرده باشد. دولت ایران مذاکرات ایران با آمریکا در خصوص تبادل زندانیان را آغاز کرده بود، اما عسکری از همسرش خواست به وزارت خارجه ایران اعلام کند که به دنبال مشارکت در این مذاکرات نیست. او تصور می‌کرد که فرصت پیروزی در دادگاه را دارد و نمی‌خواهد پرونده‌اش سیاسی شود.

جلسه دادگاه ویژه در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۹ آغاز شد. دادستانی آمریکا احساس می‌کرد که پرونده بر اساس تمایل آن‌ها پیش نمی‌رود، لذا با فشار بر آژانس مهاجرت آمریکا بار دیگر بر اساس قوانین مهاجرت او را بازداشت کردند. به نظر می‌رسید دولت آمریکا به دنبال انتقام از عسگری بود.

منبع:مشرق

انتهای پیام/

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: سیروس عسگری پلیس فدرال آمریکا اف بی آی آمریکا دفتر تحقیقات فدرال آمریکا اتهامات مطرح شده نیرو های امنیتی دانشمند ایرانی سیروس عسگری متوجه شد دفتر فدرال دولت ایران انجام داده پیام ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۵۳۲۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید

«ای قسام ما را سربلند کن/ یک سرباز دیگر را نابود کن/ ما می‌گوییم عدالت تو می‌گویی چطور؟/ تل‌آویو را با خاک یکسان کن/ ما موشک‌های تو را حمایت می‌کنیم/‌ای حماس برایشان جهنم بر پا کن/ فلسطین را آزاد کنید/ فلسطین را آزاد کنید» این بخشی از شعارهایی است که این روزها دانشجویان آمریکایی در محوطه دانشگاه‌های خود سر می‌دهند. 

به گزارش ایسنا، محمدحسین آزادی در مقاله‌ای با این عنوان در کیهان نوشت: در اقدامی شجاعانه، دانشگاه‌های سراسر ایالات متحده به صحنه فریاد آزادیخواهانه دانشجویان در حمایت از غزه و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. کانون و الهام‌بخش اعتراضات دانشگاه کلمبیاست، دانشگاهی که با ۲۵۰ سال قدمت در شهر نیویورک واقع است و تاکنون ۸۲ جایزه نوبل را از آن خود کرده است.

این دانشگاه یکی از مهم‌ترین مراکز تربیت دولتمردان آمریکاست به طوری که خاستگاه سه رئیس‌جمهور آمریکا از جمله فرانکلین روزولت، تئودور روزولت و باراک اوباما بوده است. دانشجویان معترض در این دانشگاه و دانشگاه‌های دیگر، خواستار قطع کامل روابط با نهادها و دانشگاه‌های اسرائیلی، افشای سرمایه‌گذاری‌های دانشگاه‌ها در شرکت‌های حامی این رژیم غاصب، و به‌رسمیت شناختن حق اعتراض بدون سرکوب و مجازات هستند.
حضور «مایک جانسون» رئیس ‌مجلس نمایندگان آمریکا، در دانشگاه کلمبیا در واکنش به اعتراضات دانشجویان، به جای گفت‌وگویی سازنده، به عرصه‌ای از تهدید و ارعاب تبدیل شد. جانسون که از عملکرد مدیریت دانشگاه در کنترل اوضاع نیز ناراضی بود، با لحنی تند و تهدیدآمیز، دانشجویان را به خاطر اعتراضاتشان سرزنش کرد و از احتمال ورود گارد ملی و قطع بودجه فدرال دانشگاه‌ها در صورت تداوم اعتراضات، خبر داد. این سخنان با واکنش قاطع و خشم دانشجویان روبه‌رو شد و به قطع سخنرانی جانسون منجر گردید.

در ۱۸‌آوریل، پلیس به چادرهای دانشجویان معترض دانشگاه کلمبیا یورش برد و ۱۰۰ نفر، از جمله دختر «ایلهان عمر» سناتور مشهور آمریکایی را بازداشت کرد. اما این سرکوب وحشیانه نه‌تنها نتوانست شعله‌های انزجار دانشجویان را خاموش کند، بلکه شور و شجاعت آنها را دوچندان کرد. اکنون، ده‌ها چادر، پلاکارد و نمادهای مقاومت در محوطه دانشگاه کلمبیا برافراشته شده‌اند. گویی هر چادر، پرچمی از آزادی و هر پلاکارد، فریادی رسا از ظلمی است که بر مردم فلسطین روا داشته می‌شود. بر روی یکی از پلاکاردها، جمله‌ای کوتاه اما گویا نقش بسته است: «مقاومت عشق است». و در ورودی محل تحصن، پارچه‌ای بزرگ با این عبارت خودنمایی می‌کند: «به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید».

دانشجویان اینک «نعمت طلعت شفیق» رئیس دانشگاه را به خاطر برخورد خشن پلیس مقصر می‌دانند و خواهان استعفای او شده‌اند، خواسته‌ای که از سوی مایک جانسون نیز با هدف دیگری مطرح شده است. رئیس ‌مجلس نمایندگان آمریکا «نعمت شفیق» را مدیری ناتوان خطاب کرده و گفته است: اگر شفیق نتواند فوراً اوضاع را تحت کنترل درآورد، باید استعفا کند، چون او نتوانسته امنیت دانشجویان یهودی را تضمین کند. این فشارها موضوع جدیدی نیستند. ماه‌هاست که سناتورهای آمریکایی، رؤسای دانشگاه‌ها را به کم‌کاری در قبال محافظت از دانشجویان یهودی و مقابله با حمایت دانشجویان از فلسطین متهم می‌کنند. جلسات استماع جنجالی «کلودین گی» و «لیز مگیل» رؤسای دانشگاه‌های ‌هاروارد و پنسیلوانیا که به کناره‌گیری آنها منجر شد، نمونه‌ای از این فشارهاست.

 «کاترین الیاس» یکی از دانشجویان متحصن دانشگاه کلمبیا در گفت‌وگو با فرانس ۲۴ گفته است: « ما در کشوری نشسته‌ایم که نه‌تنها بودجه‌ اسرائیل را تأمین می‌کند، بلکه سازنده بمب‌هایی است که بر سر مردم غزه فرو می‌ریزد. هر قطعه از تسلیحاتی که اجازه می‌دهد این - نسل‌کشی - ادامه یابد، توسط دانشگاه‌هایی مانند کلمبیا و از طریق موقوفات آنها تأمین می‌شود.»

علاوه‌بر دانشگاه کلمبیا، حالا دانشجویان آمریکایی در ۲۵ دانشگاه آمریکا از جمله مؤسسه فناوری ماساچوست، کالج امرسون، دانشگاه جورج واشنگتن، دانشگاه تگزاس، دانشگاه میشیگان، دانشگاه نیویورک، دانشگاه اموری، دانشگاه کالیفرنیا و... تحصن کرده‌ و اعتراضات گسترده‌ای را در حمایت از مردم غزه به راه انداخته‌اند. برخی از اساتید دانشگاه نیز به موج اعتراض دانشجویان پیوسته‌اند، همراهی‌ای که منجر به بازداشت صدها نفر و اخراج آنها شده، یکی از این اساتید «پروفسور نوئل مکافی» رئیس گروه فلسفه دانشگاه اموری است که پلیس با وضعیت بدی او را بازداشت کرده است.
شبکه تلویزیونی ام‌اس‌ان‌بی‌سی آمریکا، این اعتراضات را به ایران نسبت داده و مدعی شده که این دانشجویان نیروهای نیابتی ایران در دانشگاه‌های آمریکا هستند! ادعایی که بیراه هم به نظر نمی‌رسد. چرا که اندیشه ظلم‌ستیز و آزادیخواه انقلاب اسلامی همچون رایحه‌ای آگاهی‌بخش اینک مرزهای جهانی را در نوردیده‌ و تا قلب اروپا و آمریکا نفوذ کرده است. همان‌طور که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به‌خوبی تشخیص داده‌اند و در نامه سال ۹۳ خود به جوانان اروپا و آمریکایی شمالی قید فرمودند، قلب‌های این جوانان زنده و هوشیار است. اینک همگان می‌بینند که جوانان آمریکایی و اروپایی چطور در حمایت از فلسطین و مبارزه با رژیم آپارتاید صهیونیست فریاد می‌زنند، اعتراض می‌کنند، باتوم می‌خورند و بازداشت می‌شوند. 
گرچه ما به شکستن سکوت برخی رسانه‌ها و اساتیدی که هواخواه غرب‌اند و این روزها گویی فریاد مظلومان فلسطین در گوششان نجوا نمی‌شود و چشمانشان بر اشک‌های کودکان غزه بسته است توقعی نداریم‌، ولی بر اساتید و دانشجویان انقلابی ایران اسلامی فرض است که با همبستگی و حمایت از این جنبش، صدای دانشجویان آمریکایی باشند. ما می‌توانیم از طریق شبکه‌های اجتماعی و سایر روش‌ها، از اساتید و دانشجویان آمریکایی در مبارزه برای عدالت و آزادی فلسطین پشتیبانی کنیم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ادامه سرکوب دانشجویان آمریکایی
  • افشاگری رسانه آمریکایی درباره انبوه گاف‌های بایدن در ۲۰۲۴
  • تجمع دانشجویان پاکستانی در همبستگی با حامیان فلسطین در آمریکا+عکس
  • به دانشگاه مردمی فلسطین خوش آمدید
  • چرایی تشدید اعتراضات دانشجویی در آمریکا
  • کاخ سفید: اقدام دانشجویان معترض در دانشگاه کلمبیا محکوم است
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • «سندرم ویتنام» در غزه تکرار می‌شود؟
  • پیروزی بدون جنگ
  • اقدامی غیرقانونی علیه کسب‌وکارهای آنلاین ایرانی/ پای رانت به فضای مجازی کشیده شد!