Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-03@04:45:13 GMT

ضرورت گفت وگو با طالبان در جهت صلح و ثبات منطقه

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۵۹۰۱۲

ضرورت گفت وگو با طالبان در جهت صلح و ثبات منطقه

سفرهیاتی از گروه طالبان به تهران موضوع بحث های مختلف رسانه ای و تحلیلی در باب اینکه، مذاکره با طالبان در راستای منافع ملی و منطقه ای کشورمان است؟ یا اینکه این مذاکرات می تواند زمینه ساز تنش با دولت مرکزی افغانستان گردد؛ شده است امروز این امر که دولت مرکزی در افغانستان به این نتیجه و جمع بندی رسیده که طالبان بخشی از واقعیت سیاسی و نظامی در افغانستان است و برای ضرورت برقرای و پایداری صلح بایستی با بخش های میانی این گروه وارد مذاکره شد، بهتر می تواند روشنگر تلاش های سیاسی کشورمان در جهت تعامل با گروه طالبان باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در همین خصوص در گفت و گو با دکتر جلال میرزایی استاد دانشگاه و نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی، ضرورت برقراری گفت و گو با طالبان را جویا شده ایم.
ایرنا: اخیرا موضوع مذاکره با طالبان در مناسبات منطقه ای کشورمان مطرح شده است. بفرمایید ضرورت برقراری ارتباط و تعامل با طالبان در کجاست؟
میرزایی: در سیاست خارجی محور باید منافع ملی باشد. کارگزار سیاسی بایستی با نگرشی هوشمندانه  به محیط منطقه ای و بین المللی اش بتواند بهترین و مناسب ترین تصمیم و اقدام را برای منافع ملی و امنیتی کشورش اتخاذ کند. شاید از این جهت یکی از آفت های سیاست خارجی در کشور، فقدان نگرشی عملیاتی و چارچوب محور است و اینکه همواره موضوعات و اولویت های جناحی را به مسائل سیاست خارجی نسیت می دهیم. در خصوص همین مساله مذاکره با طالبان، این نگرش را شاهد هستیم و این اتفاقا در طیف روشنفکری هم می بینیم که نگاهها بیشتر از آنکه جنبه ملی داشته باشد؛ احساسی و جریانی است. در حالی یکسری انتقادها را به نسبت به مذاکره با طالبان طی چند روز اخیر نظاره گر هستیم که مذاکره جمهوری اسلامی با گروه طالبان پیش از این هم انجام گرفته است اما دعوت هیاتی از طالبان به تهران و دیدارهایی که با دبیر شورای عالی امنیت ملی و همینطور وزیر امور خارجه داشتند باعث بروز واکنش هایی در میان محافلی در تهران و همچنین افغانستان شد که از نظر بنده طبیعی بود ، انتظار می رفت که برخی با تمسک به اتفاقاتی در گذشته این حرکت دیپلماتیک را زیر سوال ببرند !
گروه طالبان که برخاسته از شکاف قومی و مذهبی جامعه  افغانستان است را نمی توان و نباید نادیده گرفت . هم ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی در ارتباط با افغانستان در مقایسه با دو دهه پیش متحول شده و هم گروه طالبان دیگر آن گروه رادیکال دو دهه پیش نیست . بنابراین ضرورت برقراری صلح و ثبات در افغانستان که کاملا در راستای منافع و امنیت ملی ایران است ایجاب می کند که دستگاه دیپلماسی کشور با تجاربی که بدست آورده  اقدامات لازم را در راستای امنیت و منافع ملی کشورمان انجام دهد که البته این امر مهم در حال وقوع است.
امروز این واقعیت وجود دارد که کشورهای مختلفی از جمله آمریکا ،روسیه ،عربستان و پاکستان و خود دولت افغانستان در حال مذاکره با طالبان است. با عطف به این امر نظر جنابعالی به این امر چیست که ایران هم برای عقب نماندن از قافله تحولات در افغانستان رویکرد مذاکره و ارتباط با این جریان را در پیش گرفته است.
دقیقا با عطف به همان نگرشی که در پاسخ به پرسش اول گفته شد بهتر می توان متوجه تغییر نگرش کشورهای مذکور به گروه طالبان و برقراری ارتباط با این گروه شد. وقتی خود دولت مرکزی در افغانستان با این واقعیت کنار آمده که برای پایداری صلح و ثبات نیازمند گفت و گوهای جدی با گروه طالبان است؛ توجیه منطقی ندارد که کشورمان به عنوان یک همسایه بزرگ در کنار افغانستان که همواره متاثر از تحولات سیاسی و نظامی در این کشور است، نسبت به تغییرات داخلی در حال وقوع در افغانستان بی تفاوت بماند. از این رو اگر قرار باشد انتقادی در این رابطه  مطرح شود این است که چرا این همه تأخیر صورت گرفته است ؟نه اینکه یک حرکت درست را که با تاخیر اتخاذ شده  است، زیر سوال ببریم.

ایرنا: پیشنهاد به دولت و وزارت خارجه در موضوع مذاکره با طالبان با توجه حساسیت موضوع و مدیریت ارتباط و روابط با دولت مرکزی افغانستان چیست؟
میرزایی : درست است که جمهوری اسلامی ایران ،دولت افغانستان را نماینده مشروع مردم افغانستان می داند اما این دولت مشروع سالهاست که با بحران ها و چالش هایی روبه روست که بخش عمده آن ناشی از تحرکات و اقدامات گروه طالبان است که مورد حمایت بخشی از جامعه افغانستان است . ضمنا راهبرد دولت افغانستان در مقابله با طالبان که مورد حمایت ناتو و آمریکا هم بوده نتیجه بخش نبوده است ، لذا هم این کشورها و هم دولت افغانستان به ناچار به تجدید نظر در راهبرد قبلی رو آورده اند . بنابراین با توجه به این تحولات و تغییر در محاسبات بازیگران داخلی و منطقه ای، ضرورت داشت که دستگاه دیپلماسی کشور  نسبت به تجدید نظر در محاسبات قبلی اقدام نماید.
دعوت از هیاتی از طالبان به ایران به معنای مخالفت با خواسته ها و مطالبات نویسندگان ، زنان و دختران افغانستانی نیست ،بلکه کاملا در راستای منافع آنان جهت برخورداری از نعمت صلح و امنیت است . مشاهده گاه و بیگاه تصاویر  نویسندگان ، روشنفکران و دانشجویان و زنان در شهرهای کابل ، هرات و بامیان که جان خود را در نتیجه جنگی خانمانسوز از دست می دهند باید انگیزه روشنفکران جامعه ما را در اعمال فشار بر دستگاه دیپلماسی کشور جهت برداشتن گام هایی جهت پایان دادن به این تراژدی دو چندان کند . مگر با ادامه جنگ می توان به جنگ پایان داد؟ مگر با نادیده گرفتن برخی واقعیات می توان امور را به سامان رساند.

برچسب‌ها افغانستان طالبان ایران

منبع: ایرنا

کلیدواژه: افغانستان طالبان ایران افغانستان طالبان ایران اخبار کنکور مذاکره با طالبان دولت افغانستان گروه طالبان دولت مرکزی منافع ملی منطقه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۵۹۰۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شبح جنگ چگونه از ایران دور شد؟

به گزارش همشهری‌آنلاین، ۲ کلیدواژه «میدان» و «دیپلماسی» در چند سال اخیر به یکی از واژه‌های پرتکرار در میان افکار عمومی و نخبگان کشور تبدیل شده است، منظور از مفهوم دیپلماسی روشن است و مراد از «میدان» نیز فعالیت‌های میدانی یا میدان عملیات نظامی است و ایران نیز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک باید در این ۲ حوزه حضوری فعال و موثر داشته باشد.

صیانت از سه‌گانه «کیان، حریم و منافع» از مهم‌ترین دستور کارهای دیپلماسی و میدان است و در همین چارچوب دوگانه‌سازی و دوگانه‌انگاری مفهوم «میدان» و «دیپلماسی» از پایه نادرست و رقیب دانستن این دو بلاوجه است.

براساس «نظریه میدان»، نسبت «میدان سیاست و دیپلماسی» با «میدان رزم» یک نسبت منطقی است و میان آن‌ها یک رابطه معقول وجود دارد که تکمیل‌کننده همدیگر هستند و در تأمین منافع ملی مقوم و مکمل همدیگرند. تولید قدرت و ثروت زمانی اتفاق می‌افتد که دیپلماسی و میدان به شکل همگرا عمل کنند.

دستاوردهای میدان و دیپلماسی قابل تبدیل و مبادله با یکدیگر است. هر دو میدان عرصه کسب سرمایه، مشروعیت و اعتبار هستند. تعامل و همراهی دو عنصر دیپلماسی و میدان یک اصل ثابتی است که از سوی دولتمردان و سیاستمداران پذیرفته شده است و کشورها برای تأمین و تضمین منافع حیاتی و منافع ملی ناچار به تمسک به آن هستند. در همین چارچوب می‌توان گفت تجمیع و بهره‌گیری بهینه از سرمایه‌ها در دو میدان دیپلماسی و میدان از الزامات حکمرانی خوب است و در مقابل، غفلت از این ظرفیت‌ها، از جمله موانع تأمین منافع ملی در عرصه سیاست‌ورزی است.

هماهنگی کامل میدان و دیپلماسی در «وعده صادق»

در همین چارچوب به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، یکی از نکات قابل تامل و توجه در عملیات وعده صادق هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی بود که به وضوح شاهد انجام وظایف تفکیک شده میان آن‌ها از ابتدا تا لحظه انجام عملیات و پس از آن بودیم. عملیات وعده صادق که از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و البته در هماهنگی کامل با دستگاه دیپلماسی کشورمان انجام شد، یک اقدام هوشمندانه در راستای تقویت بازدارندگی و ارتقای جایگاه و تاثیرگذاری ایران در منطقه بود.

در این عملیات از جنبه میدانی، عقلانیت و هم افزایی حداکثری بین نیروهای جمهوری اسلامی ایران الگوی جدیدی از نبرد و این که رویارویی ایران با رژیم صهیونیستی دیگر نیابتی یا ایذایی نیست را ترسیم کرد. پیام این عملیات به دولت‌های منطقه این بود که ترتیبات امنیتی آمریکایی با حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای قابل اتکا نیست، بلکه ترتیبات امنیتی درون منطقه‌ای با حضور قدرت‌های منطقه پایدار است.

جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که صلح و ثبات منطقه پیرامونی را لازمه امنیت ملی خود می‌داند و برای اعاده و حفظ صلح و ثبات از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نمی‌کند.

امروز برای هر ناظر منصفی کاملاً روشن شده است که اقدامات رژیم صهیونیستی به عنوان یک موجودیت اشغالگر، تروریستی و نژادپرست – که خود را مقید به هیچ قاعده و هنجار حقوقی یا اخلاقی یا انسانی ندانسته و طی ۶ ماه گذشته کارزار نسل‌کشی فلسطینیان و ناامن‌سازی بیشتر منطقه و جهان را با حمایت همدستانه آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی به پیش برده است – تهدید فوری و مستمر علیه صلح و امنیت منطقه است و ایران با این عملیات به لات کوچه‌های خلوت این روزهای غرب آسیا این پیام را داد که دوران بزن در رو تمام شده است و او در برابر هر جنایت و شیطنتش پاسخ محکمی دریافت خواهد کرد.

«وعده صادق» دو قطبی‌سازی کاذب میان دیپلماسی و میدان را کاملا زیر سوال برد

در سال‌های گذشته بعضا دوگانه‌سازی بین وزارت امور خارجه و نهادهای عملیاتی در حوزه سیاست خارجی با کلیدواژه دیپلماسی و میدان در فضای سیاسی کشور به شکلی ناآگاهانه از سوی عده‌ای از افراد به یکی از نمودهای دوقطبی‌سازی‌های مضر در کشور بدل گشته بود ولی همان طور که اشاره شد عملیات وعده صادق و هماهنگی کامل بین دیپلماسی و میدان و هم افزایی وزارت امور خارجه و نیروهای مسلح کشورمان در جریان این عملیات، این دو قطبی‌سازی کاذب را کاملا زیر سوال برد و ثمره این اتحاد و هم‌افزایی، پیروزی توامان ایران چه در حوزه نظامی و بازدارندگی و چه در صحنه دیپلماسی و حقوق بین‌الملل در برابر دشمنان بود.

فعالیت سازنده، هوشمندانه و همچنین حداکثری وزارت امورخارجه در حوزه روشنگری و تببین جنایت اخیر اسرائیل و همچنین اشاره به حق قانونی ایران در دفاع مشروع و پاسخ به رژیم اشغالگر قدس در کنار همراه سازی دیگر کشورها این زمینه را فراهم کرد که افکار عمومی جهان پاسخ ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را در راستای اصل دفاع مشروع پذیرفته و آن را حق ایران بدانند.

اگر «مذاکره نکنیم جنگ می‌شود»؛ تمرکز صرف بر «دیپلماسی با غرب» پیش از دولت سیزدهم

بعضا در دولت‌های گذشته شاهد شیوه نامتعارف تمرکز صرف دولت به «دیپلماسی با غرب» ذیل سیاست «جنگ هراسی» بودیم و در همین چارچوب، سایه دوگانه «موافق مذاکره» و «مخالف مذاکره» بر فضای سیاسی ایران سایه انداخته بود و اصرار بر این انگاره بود که اگر «مذاکره نکنیم جنگ می‌شود».

ولی در دولت سیزدهم در قیاس با فراز و فرودهایی که بر رابطه دیپلماسی و میدان در دولت‌های گذشته حاکم بوده، این مقوله از تناسب و وحدت رویه‌ای بیش از همیشه برخوردار گشته است، این هماهنگی یقیناً یکی از عوامل اصلی و مؤثر در تغییر نوع واکنش ما به تحولات منطقه و اقدامات دشمنان‌مان بوده است.

در همین چارچوب، کارشناسان مسائل بین‌الملل معتقدند که عملیات وعده صادق مبنای ظهور تحول بنیادین در راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حفظ امنیت ملی و بازدارندگی مقابل دشمنانش بود؛ تحولی که نشان داد آنچه در سال‌های گذشته تحت عنوان دور کردن سایه جنگ از سر ایران با تمسک به راهبرد مذاکره با برخی قدرت‌های حامی رژیم صهیونیستی و صبر استراتژیک در مقابل اقدامات ایذایی این رژیم، انجام می‌شد در واقع به نوعی توجیه بی‌عملی بوده است و این عملیات نشان داد که در دولت سیزدهم راهبرد «بازدارندگی فعال» جایگزین آن رویکردی شده است که سبب می‌شد ضربات را با استدلال آسیب نزدن به منافع بلند مدت و تعاملات بین‌المللی تحمل کنیم و نادیده بگیریم.

کد خبر 848868 منبع: ایسنا برچسب‌ها ایران و اسرائیل خبر ویژه

دیگر خبرها

  • شبح جنگ چگونه از ایران دور شد؟
  • ضرورت مبارزه ایران و افغانستان با داعش به عنوان تهدید مشترک
  • آمریکا: برای حفظ منافع ملی با طالبان تعامل می‌کنیم
  • روایت روزنامه جمهوری اسلامی از مدارا با طالبان بدون خط قرمز/ جازدن سیل به جای دادن حقابه!
  • عبدالکبیر: اتصال منطقه‌ای بدون افغانستان ممکن نیست
  • امضای قرارداد صادراتی ازبکستان با تجار افغانستانی
  • افغانستان نقطه اتصال منطقه است
  • حمله تروریستی به مسجد شیعیان در هرات و دو نکته مهم
  • طالبان افغانستان برای جذب توریست خارجی دست به کار شده اند
  • سد طالبان بر مسیر «دوستی»