3 گزینهای که بایدن برای احیای برجام باید بردارد؛ از لغو تحریمها تا دسترسی ایران به منابع ارزی
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۸۱۷۳۱
پایگاه خبری پولیتیکو در گزارشی نوشته که بایدن باید شانس تعامل با ایران را پس از خرابکاریهای ترامپ امتحان کند و 3 راهکار اصلی دارد.
به گزارش خبرگزاری دانشجو، "پایگاه خبری پولیتیکو" در گزارشی، به چالش "جو بایدن" در تعامل با ایران هسته ای پرداخته و تاکید کرده که وی پس از خرابکاریهای ترامپ در رابطه با توافق برجام، باید عملگرایی را در قبال تهران پیشه کند و با انجام اقدامات عینی و عملی، آمریکا را از بنبست هسته ای با ایران خارج سازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پولیتیکو در ادامه می نویسد:«جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا، پیش از از کسب کرسی ریاست جمهوری، بارها و بارها از رویکرد دولت ترامپ در قبال ایران و خروج بی ملاحظه آن از توافق برجام انتقاد کرده و بر این مساله تاکید داشته که رویکرد ترامپ در قبال توافق برجام، نمودی از یک رویکردِ شکست خورده و خطرناک بوده است.
ایران در پاسخ به رویه های تهاجمی آمریکا در رابطه با برنامه هسته ای خود، موضعی فعال اتخاذ کرده و ضمن انجام پیشروی های هسته ای، این پیام را به کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا رسانده که تهران تنها در صورتی بار دیگر مفاد توافق برجام را مو به مو اجرا خواهد کرد که از مزایای اقتصادی آن بهره مند شود.
چالش خرابکارهای ترامپ برای بایدن
با این همه، چالش اصلی که اکنون دولت بایدن با آن رو به رو است این نکته می باشد که معلوم نیست در شرایط و جو کنونی، چگونه باید مذاکرات هسته ای با ایران را از سرگرفت؟ "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه آمریکا در نخستین کنفرانس مطبوعاتی(به عنوان وزیر خارجه دولت جدید آمریکا) خود تاکید کرده که اگر ایران به طور کامل تعهدات برجامی اش راانجام دهد، ایالات متحده آمریکا نیز رویه مشابهی را در پیش خواهد گرفت. با این حال، مقام های ایرانی بارها تاکید کردهاند که چرا وقتی آمریکا از توافق برجام خارج شده، این باید ایران باشد که نخستین گام را بردارد؟ ایران تاکید کرده است که پاراگراف 36 توافق برجام تصریح می کند که "ایران تنها در صورتی که طرف های دیگرِ برجام، به تعهدات خود عمل کنند، بایستی تعهداتش را اجرایی کند".
در شرایط کنونی، اینکه ایران پیشنهاد آنتونی بلینکن را رد می کند، کاملا قابل درک است. عملکردهای دولت ترامپ، تا حد زیادی اعتبار دیپلماتیک آمریکا را نه فقط در مساله توافق هسته ای ایران، بلکه در طیف گسترده ای از مسائل، زیر سوال برده است.
حتی حامیان توافق هسته ای ایران نیز اکنون ترس های جدی دارند که مبادا دولت بایدن همچون ترامپ سعی در تداوم بخشیدن به "کارزار فشارحداکثری" علیه تهران داشته باشد و فقط در شرایط فعلی، در حال کارگردانی یک تئاتر و نمایش سیاسی باشد. عدم تعهدِ ترامپ به الزامات برجام موجب شده تا افرادی که از توافق هسته ای حمایت میکنند، تا حد زیادی انسان هایی ساده لوح به نظر برسند. در این میان نباید فراموش کرد که بدعهدی طرف های غربی(مخصوصا آمریکا) موجب شده تا ایران نسبت به گزاره لغو تحریم ها علیه این کشور، تغییر رویکرد بدهد و عملا با ناامیدی از این مساله، سعی کند تا خنثی سازی اثر تحریم ها را(با تکیه بر توانمندی های خود) دنبال کند.
فشار حداکثری علیه ایران شکست خورد
اگر بایدن حرکت اول را در مورد توافق برجام از خود نشان دهد و به این توافق بازگردد، این مساله بدون تردید سیگنالی مثبت در مورد پایان رویه های یک طرفه آمریکا در دوره ترامپ در عرصه معادلات بین المللی خواهد بود. با این حال، این اقدام بایدن، چالش های زیادی را نیز در عرصه سیاست داخلی آمریکا برای او به دنبال خواهد داشت.
بسیاری از اعضای کنگره، این اقدام بایدن را حرکتی نگران کننده و خطرناک خواهند دانست و در برابر آن موضع می گیرند(مخصوصا جمهوریخواهان). در عرصه خارجی نیز متحدان آمریکا که مخالف با جمهوری اسلامی ایران هستند، رویکرد مشابهی را از خود نشان خواهند داد.
در این میان، شاید از سرگیری و انجام همزمان تعهدات از سوی ایران و آمریکا، محتمل ترین گزینه برای دولت بایدن باشد. با این حال، تحقق این مساله نیز نیازمند گفتگوها و رایزنی های فنی عمیق و گسترده میان دو طرف است. دولت بایدن باید درها را برای مذاکرات مستقیم با ایران بگشاید. قدم های ابتدایی بایدن، بایستی به قدری قابل توجه باشند که طرفِ ایرانی را نسبت به اراده دولت جدید آمریکا جهت تعریف یک بازی برد-برد قانع کرده و به ایرانی ها یک دلیل و محرک جهت تعامل با آمریکا بدهد. بایدن باید قاطعیت در تعامل با ایران را به نحوی پیش برد که مخالفان داخلی( در آمریکا) این مساله، این پیام را بگیرند که وی(بایدن) در حل مسائل و مشکلات هسته ای با تهران، کاملا مصمم است.
3 راهکار بایدن برای احیا توافق نامه برنامه هسته ای ایران
بایدن در زمینه تعامل با ایران، چند گزینه محدود در اختیار دارد که در ادامه به سه گزینه احتمالی اشاره می شود:
1: دولت بایدن می تواند معافیت های موقت تحریمی علیه ایران را احیا کند و این امکان را برای تهران فراهم سازد تا اقدام به فروش نفت خود کند. این اقدام در شرایطی انجام خواهد شد که همچنان ساختار کلی تحریم ها علیه ایران پابرجا هستند. ایران در ماه های اخیر نیز به وضوح نشان داده که سرعت تولید و صادرات نفت آن، علی رغم بحران شیوع ویروس کرونا و تحریم های آمریکا علیه این کشور، به نحو قابل ملاحظه ای رشد داشته است. این مساله حتی تا حدی موضع مقامهای ایرانی در مورد مذاکره با دولت بایدن در رابطه با توافق برجام را تقویت کرده و آن ها اکنون، چندان هم تشنه مذاکره با آمریکا نیستند. بدون تردید اینکه آمریکا شرایط را برای فروش نفت ایران فراهم کند، مشوق و منطق خاصی را به ایران خواهد داد تا فعالانه در مذاکرات هسته ای شرکت کند.
2: دولت بایدن می توان از درخواست ایران جهت دریافت وام از صندوق بین المللی پول حمایت کند. درخواست های پیشین ایران جهت دریافت وام از این نهاد مالی بین المللی و استفاده ازآن جهت برخورد با تبعات بحران شیوع ویروس کرونا در این کشور، پیشتر توسط دولت ترامپ، با چالش و ایجاد موانع متعدد رو به رو شده است. می توان مبلغ وام را مستقیما به حساب های ایران واریز نکرد و صرفا به این کشور اجازه داد تا از مبلغ وام جهت تامین نیازهای بشردوستانهاش استفاده کند. بایدن می توان با این اقدام، به نوعی حسن نیت خود را نشان دهد و زمینه را برای تعامل سازنده با تهران فراهم کند.
3: گزینه سوم می تواند ابتکار دولت بایدن در تسهیل دسترسی ایران به ذخایر ارزی موجودش باشد. در شرایط فعلی، ایران تنها به 10 درصد از منابع ارزی خود دسترسی دارد. امری که به اقتصاد ایران فشار وارد کرده و تا حدی، مشکلات زیادی را برای مردم این کشور(مخصوصا در بحث گرانی) ایجاد کرده است.
ایران تاکنون مذاکرات زیادی را با کشورهای مختلف که منابع مالی اش در آن ها بلوکه شده انجام داده تا بتواند از منابعش استفاده کند. با این حال، اغلب این کشورها که نگاه به وزارت خزانه داری آمریکا دارند، در این زمینه همکاری لازم را با ایران انجام نداده اند. ایالات متحده آمریکا می تواند در این زمینه به متحدان خود نظیر کره جنوبی و آلمان که منابع مالی ایران در آن ها بلوکه شده چراغ سبز نشان داده و تا حدی زمینه را برای استفاده ایران از منابع ارزی اش فراهم کند. همچون موردِ احیای معافیت های نفتی ایران و دریافت وام از سوی ایران از صندوق بین المللی پول، این پرداخت ها هم می توانند هدفِ اقدامات اقتصادی محدودکننده قرار گیرند و زمینه را برای تامین نیازهای خاص ایران که مانع از رشد نرخ تورم در این کشور می شوند، فراهم کنند.
اگر آمریکا هرکدام از این اقدامات را انجام دهد، ایران هم شاید به عنوان حسن نیت، تعهدات هسته ای خود را از سر گیرد. شرایط فعلی، فرصت مناسبی است تا بار دیگر، دیپلماسی برد-برد احیا شود. بایدن باید شانس تعامل با ایران را پس از خرابکاری های ترامپ امتحان کند. بدون تردید، پس از اقدامات مخرب ترامپ در دوره چهار ساله حضورش در قدرت، انجام اقدامات محتاطانه و به شدت محافظه کارانه، کارگشا نخواهند بود. وقت آن است که دولت بایدن در قبال ایران، فعالانه تر وارد میدان شود.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: بایدن هسته ای ایران تعامل با ایران توافق برجام دولت بایدن تاکید کرده بین المللی تحریم ها هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۸۱۷۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تولید زیر تیغ واردات یارانهای!
سازوکار تخصیص ارز چگونه باید باشد؟ شاید این مهمترین سؤال در شرایط فعلی است که با هر بار رمکردن ارز، فشار بر ملت مضاعف و فریادشان بلند میشود. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، چالشها از نظر سیاست تخصیص ارز و مدیریت بهینه منابع ارزی، بهویژه در زمینه سیستم ارزی چندنرخی، همچنان باقی است. تخصیص نادرست منابع ارزی با اعطای ارز 28 هزارو 500 تومانی موجب شده است منابع ارزی به جای اینکه در جهت رشد اقتصادی هزینه شوند، بیشتر به واردات کالاهای اساسی تخصیص یافته که نه تنها نتوانسته است قیمت واقعی کالاها در بازار آزاد را کنترل کند بلکه در حال حاضر همه کالاها با قیمت نزدیک به دلار بازار آزاد معامله میشوند و تنها این تخصیص ارز، رقیب بازار تولیدات داخلی شده و رشد اقتصادی را محدود و مزایای بالقوه دیپلماسی انرژی هوشمند و ظرفیتسازی داخلی را تضعیف کرده است. به منظور به حداکثر رساندن سهم بخش انرژی در توسعه اقتصادی و درآمدهای ارزی، پرداختن به مسائل مربوط به سیاست ارزی، تخصیص منابع و برنامهریزی اقتصادی ضروری است. در حالی که به دنبال تقویت تولید داخلی و رشد اقتصادی هستیم، اطمینان از تخصیص منابع ارزی به شیوهای استراتژیک و کارآمد بسیار مهم است. این امر شامل اجتناب از یارانههای ارزی غیرضروری برای واردات است که میتواند تولید داخلی را خفه کند، اتکا بر کالاهای خارجی را افزایش و ذخایر ارزی را کاهش دهد.
اتکا بر دیپلماسی هوشمند انرژی و استفاده حداکثری از ظرفیت دانش داخلی نقشی مهم در ارائه کمکهای ارزی قابل توجه به ایران به ویژه در مواجهه با چالشهای اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی داشته است. رویکرد دولت در بخش انرژی که با تمرکز بر اهرمگذاری تخصص داخلی، توسعه بازار و بومیسازی فناوری مشخص میشود، نه تنها تابآوری انرژی کشور را تقویت، بلکه به درآمد ارزی و رشد اقتصادی نیز کمک کرده است.
ایران با بهرهگیری از دانش و منابع داخلی کشور توانسته است وابستگی خود را به فناوریها و تخصصهای خارجی کاهش دهد و از این طریق ارز ارزشمندی را در داخل کشور حفظ کند. بومیسازی فناوری و استفاده از استعدادهای داخلی نه تنها توانمندیهای انرژی ایران را افزایش داده، بلکه از خروج ارز بهویژه در شرایط نااطمینانی اقتصادی و تحریمها جلوگیری کرده است. این تمرکز استراتژیک بر ظرفیتسازی داخلی و بومیسازی فناوری، ایران را قادر ساخته است ثبات و استقلال اقتصادی خود را در برابر فشارهای خارجی حفظ کند.
دولت باید به جای تداوم سیاست ارز چندنرخی با اجرای طرح کالابرگ الکترونیک که کالاهای ضروری را با قیمتهای بهینه در انتهای زنجیره مصرف در اختیار خانوارها قرار میدهد، به سمت استفاده بهینه از منابع ارزی خود جهت توسعه اقتصادی سوق یابد. علاوه بر این، حرکت به سمت نرخ ارز واحد با قیمتگذاری تعادلی میتواند به ثبات بازار ارز نیز کمک شایانی کند.
اتکای ایران بر دیپلماسی انرژی هوشمند و ظرفیتسازی داخلی در ایجاد درآمدهای ارزی و حفظ رشد اقتصادی در زمانهای چالشبرانگیز تشدید تحریم کشور مؤثر بوده است. دولت باید به جای اعطای ارز ارزانقیمت به واردات که خود باعث سرکوب تولید داخل، افزایش واردات و به خطر افتادن امنیت غذایی و نابودی منابع ارزی کشور خواهد شد، تمرکز خود را بر حمایت هوشمند از سبد هزینه خانوار قرار دهد و منابع ارزی را صرف توسعه اقتصادی و تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز کند. باید دولت با اجرای طرح کالابرگ الکترونیک، معادل کالای موردنیاز بهینه هر خانوار را در اختیار هر نفر قرار دهد و از طرف دیگر به سمت تکنرخیشدن ارز کشور با قیمت تعادلی بین بازار آزاد و بازار مبادله ارزی حرکت کند.
بازگشت امضاهای طلایی ارزی و نابودی منابع نفتی کشور!
محمدعلی شایاناصل، کارشناس اقتصادی با اشاره به لزوم تخصیص بهینه منابع نفتی کشور به «جوان» میگوید: تخصیص نادرست منابع و تداوم نظام ارزی چندنرخی در اقتصاد مانع رشد اقتصادی ایران شده و به هدررفت منابع ارزی و تضعیف درک عملکرد اقتصادی کشور منجر شده است، از همین رو تخصیص منابع و برنامهریزی اقتصادی برای منابع ارزی حاصل از نفت ضروری است. ایران با تمرکز بر تخصیص استراتژیک منابع ارزی به سمت تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز با ارتقای تولید داخلی و کارایی اقتصادی خود، میتواند بر چالشهای ناشی از یک نظام ارزی پراکنده و چندنرخی بدون هیچ چشمانداز مشخصی فائق آید.
این کارشناس حوزه اقتصادی با اشاره به لزوم تخصیص منابع نفتی در جهت تکمیل زنجیره ارزش نفت اظهار میکند: توسعه پتروپالایشگاهها و تکمیل زنجیره ارزش نفت با دلارهای نفتی برای رشد اقتصادی در ایران حیاتی است، با این حال سیاست اشتباه ارزی و تخصیص نادرست منابع ارزی، توانایی کشور را در استفاده کامل از منابع انرژی برای توسعه اقتصادی محدود کرده است. برای بازگشایی ظرفیت رشد اقتصادی، اولویت دادن به تخصیص مناسب منابع ارزی به ویژه در سال منتهی به جهش تولید و مشارکت مردم ضروری است. با پرهیز از یارانههای ارزی غیرضروری برای واردات نظیر اعطای ارز 28 هزارو 500 تومانی از سوی بانک مرکزی ایران میتوان اطمینان حاصل کرد که از منابع ارزی به طور مؤثر برای ارتقای تولید داخلی، افزایش رشد اقتصادی و تضمین آینده انرژی کشور استفاده میشود.
وی ادامه میدهد: اعطای ارز ارزان به واردات، ضمن سرکوب تولید داخلی و به خطر انداختن امنیت غذایی، مانع توسعه اقتصادی و خودکفایی ایران شده است. تخصیص یارانههای فرایندی و سرکوب قیمتهای نسبی تأثیر مخربی بر بخش کشاورزی داشته و باعث ازدستدادن خودکفایی و تابآوری اقتصادی شده است. علاوه بر این، پدیده مخرب اقتصاد یارانهای، چالشهای پیشروی اقتصاد ایران را تشدید کرده و به تخصیص نادرست منابع منجر خواهد شد که مانع رشد اقتصادی کشور و تخصیص صحیح منابع در جهت توسعه زنجیره ارزش خواهد شد.
وی در پایان خاطرنشان میکند: از همه مهمتر اینکه نرخ ارز 28 هزارو 500 تومانی دوباره امضاهای طلایی ارزی را به کشور بازگرداند و دوباره مسئله رانت، حرف اول را خواهد زد. حال که قیمت دلار در بازار آزاد به بیش از دو برابر ارز 28 هزارو 500 تومانی رسیده و بیش از 20 میلیارد دلار ارز 28 هزارو 500 تومانی اعطا شده است، متوسط قیمت مبادلهای کالاهای اساسی در سطح بازار نزدیک به قیمت ارز بازار آزاد و 65 هزار تومان است و سیاست تخصیص ارز چندنرخی کاملاً غیرعملیاتی است و تنها موجب بازگشت امضاهای طلایی ارزی و نابودی منابع نفتی کشور خواهد شد.
منبع:جوان
انتهای پیام/