اصلاح تعرفه، اصلی ترین ابزار مدیریت مصرف گاز
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۱۳۳۰۷
به گزارش خبرنگار مهر، سال جاری در حالی رو به پایان است که در نیمه دوم سال به طور کم سابقهای شاهد خاموشیهای گسترده ای در سطح کشور بودیم. البته سرمنشا این خاموشیها به بخش سوخت نیروگاهها باز میگردد؛ به این ترتیب که به دلیل افزایش مصرف گاز بخش خانگی، گازرسانی به نیروگاهها با چالش مواجه شد. اختلال در تأمین سوخت نیروگاهها حتی موجب شد تا چندی پیش بخش قابل توجهی از پایتخت به دلیل از مدار خارج شدن نیروگاه طرشت، ری و سه واحد از نیروگاه رودشور، در تاریکی فرو رود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر این اساس چالشهای حوزه برق به تأمین گاز نیروگاهها باز میگردد. باید پذیرفت که مصرف گاز بخش خانگی در ایران رقم بسیار بالایی است و لازم است با استفاده از تدابیری به سمت استفاده بهینه حرکت کنیم؛ البته فرهنگ سازی برای مصرف بهینه امری است که باید به عنوان یک دستور کار دائمی طی سالهای گذشته در کانون توجه دولت قرار میگرفت و موضوعی نیست که در زمان بروز چالش آن را مورد توجه قرار داد.
به طور کلی مصرف گاز مانند هر حامل انرژی دیگری از حلقههای متصل به یکدیگر تشکیل میشود که از بخش تولید تا مصرف و متنوع سازی مقاصد مصرف را در میگیرد. بنابراین نمیتوان روی توسعه و تقویت بخشی متمرکز شد و بخشهای دیگر را رها کرد.
سهم قصور دولت چه میشود آقای وزیر؟
هرچند وزیر نفت طی اظهارات مختلف مصرف بالای گاز در بخش خانگی را مقصر خاموشیهای اخیر معرفی کرد، اما آنچه جای خالی آن در میان اظهارات وی به چشم میخورد، نقش دولت در استفاده از سیاستهای مدیریت مصرف گاز است.
رضا اردکانیان، وزیر نیرو در همین رابطه گفت: هرچند مصرف انرژی در ایران رقم بالایی است و مردم باید مصرف خود را کاهش دهند، اما دست ما نیز به عنوان بخش دولتی در سیاست گذاری برای بهبود این روند مدیریت مصرف انرژی بسته نبوده است که یکی از این ابزارها، تعرفه است.
برآیند فعالیتهای دولت در ۷ سال و نیم گذشته نشان میدهد همان طور که سیاستهای مدیریت مصرف بنزین پیش از برقراری مجدد نظام سهمیه بندی بنزین، به دست فراموشی سپرده شده بود، در بخش مصرف گاز نیز دستاورد چندانی حاصل نشده است.
فرهنگ سازی و اصلاح نظام تعرفه، دو بال برای کاهش مصرف
هر چند اوضاع تولید گاز در کشور با وجود عدم توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی و همچنین افت فشار و تولید برخی از فازها، مورد قبول است، اما باید دید چنین هزینه کلانی که از زمان تولید از مبدا تا مصرف در مقصد برای این ثروت ملی میشود چه میزان عایدی برای کشور دارد. همان طور که آمار و ارقام نشان میدهد بیشترین مصرف گاز در بخش خانگی است. بخشی رفاهی که تقریباً درآمد کسب شده از محل آن با توجه به یارانهای که دولت بابت آن میپردازد، بسیار اندک است. این در حالی است که طبق قانون هدفمندی یارانهها میانگین قیمت فروش داخلی گاز طبیعی باید به گونهای تعیین شود که به تدریج تا پایان برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، معادل حداقل ۷۵ درصد متوسط قیمت گاز طبیعی صادراتی پس از کسر هزینههای انتقال، مالیات و عوارض شود.
این قانون در سال ۸۷ تقدیم مجلس شورای اسلامی و مصوب شد. با گذشت ۱۲ سال از اجرای این قانون همچنان سنگینی رقم یارانه گاز روی دوش دولت سنگینی میکند. مقولهای که باید در این میان مورد پرسش از دولت قرار گیرد، اقدامات لازم در راستای حقیقی شدن نرخ گاز است.
بنابراین اصلاح نرخ تعرفه گاز همانند بسیاری از کشورهای دنیا، در کنار فرهنگ سازی، ابزار کارآمدی برای مدیریت مصرف باشد. طبق مصوبه هیأت دولت قیمت آب و برق در سال ۱۳۹۹ معادل ۷ درصد افزایش یافته است.
کد خبر 5147116 عرفانه تاجیکیمنبع: مهر
کلیدواژه: مصرف گاز قیمت گاز تولید گاز هدفمندی یارانه ها وزارت راه و شهرسازی قیمت نفت ویروس کرونا قیمت دلار بانک مرکزی قیمت مرغ مرز دوغارون بازار سهام گمرک ایران قیمت طلا سهام عدالت وزارت جهاد کشاورزی مسکن مهر وزارت صنعت معدن و تجارت مدیریت مصرف نیروگاه ها بخش خانگی مصرف گاز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۱۳۳۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهبرد اصلاح طلبان برای مدیریت فضای داخلی مجلس دوازدهم/اعتراف تلویحی هم میهن: آشوبهای ۷۸ کار دوستان ما بود!
اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که انتخابات مجلس را تحریم کردند.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که استقبال گرم لاهور و کراچی از رئیسجمهور ایران، تتر به جای دلار در معاملات نفتی و بازی با آمار واردات خودرو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
اصلاح طلبان راهبرد خود برای فضای داخل مجس شورای اسلامی را مشخص کرده اند، بر اساس اخبار دریافتی اصلاح طلبان ضمن تاکید بر شکل گیری فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی و لزوم مدیریت بهینه آن، خارج از پارلمان تاکید کرده اند که هدف اصلی این جریان در مجلس باید تعمیق شکاف میان قالیباف و جبهه پایداری و حامیان دولت باشد.
روزنامه آرمان امروز درباره ترکیب مجلس آینده نوشته است:
با نزدیک شدن به روز برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی گویا فضای انتخاباتی در داخل مجلس هم در حال گرم شدن است و چنان که از خبرهای پشت پرده و البته جلوی پرده میتوان فهمید باید بگوییم شاخههای تندروی اصولگرا در حال افزایش تحرکات خود برای کنار زدن «محمدباقر قالیباف» هستند. بعد از اینکه خبرهای جلسه «حمید رسایی» با برخی از نمایندگان در رسانهها منتشر شد روز گذشته نوبت به «مجتبی ذالنوری» بود، نایب رییس کنونی مجلس که تلاش دارد خود را در جمع نامزدها حفظ کند رسید تا انتقادهای تندی از نوع مدیریت مجلس بکند، هرچند در نطق خود اعلام کرد که در مورد فرد خاصی صحبت نمیکند ولی بهخوبی مشخص بود که مخطالبش چه کسانی بود.
این روزنامه اصلاحطلب در بخش دیگری از گزارش خود مینویسد:
او در این بین حتی مواردی در خصوص اصلاح روند فعالیت مجلس را هم مطرح کرد. که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد. باتوجه به تحرکات شاخههای تندروی اصولگرا مانند شریان، پایداری و صبح ایران باید بگوییم که آنها پروژه عبور از قالیباف را پیش از شروع رقابتهای ۱۱ اسفند آغاز کرده بودند. در روزی که رائفیپور در میتینگ انتخاباتی خود هدف را رقابت با قالیباف عنوان کرده بود. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که در بین ۵ گزینه مطرح شده تنها قالیباف است که از شاخه غیر تندرو وارد میدان انتخابات ریاست مجلس خواهد شد.
روزنامه آرمانملی دیگر روزنامه اصلاحطلب است که علاقه خاصی به مدیریت مجلس آتی داشته و نیمنگاهی نیز به انتخاب رئیس بعدی دارد، این روزنامه مینویسد:
هر چه به روزهای پایانی عمر مجلس یازدهم نزدیکتر میشویم انتظارات برای تشکیل و آغاز به کار مجلس دوازدهم بیشتر میشود و گعدهنشینیها و دورهمیهای منتخبان مجلس دوازدهم برای تاثیرگذاری بیشتر در مجلس آینده افزایش مییابد. البته در دور نخست که شاهد رقابت درون گروهی اصولگرایان با یکدیگر بودیم و قابل پیشبینی هم بود لیست امناء دست بالا را پیدا کرد و اکثریت نفرات راه یافته از تهران به مجلس از این لیست بودند. حال اینکه در دور دوم مجددا همه چیز طبق روال دور اول انجام خواهد شد و تمام کسانیکه در دور اول حدنصاب ممکن آرا را بهدست نیاورده بودند باهم به رقابت خواهند پرداخت. اما اینکه در دور دوم انتخابات چه میزان از واجدان شرایط بخواهند در انتخابات شرکت کنند خود محل سوال است.
اصلاح طلبان تاکید دارند تقویت موضع قالیباف در مجلس از اهداف اصلی این جریان می باشد اما نه به دلیل حمایت از شخص قالیباف بلکه بر اساس این راهبرد که قالیباف ضعیف شده نمی تواند نزاع و اختلاف در میان جبهه اصولگرایی را در داخل و خارج مجلس تامین کند.
به باور اصلاح طلبان تاکید بر حضور قالیباف در راس مجلس گرچه در فرایند مذاکره برای تامین سهم برای فراکسیون اصلاح طلبان و بازی در این مجلس موثر است اما به طور کلی ۲ راهبرد اصلی را هدف قرار می دهد؛ یکی تولید نزاع میان اصولگرایان و تعمیم آن به شکست یکدست سازیدومی مشغول سازی قالیباف، تولید مساله برای وی!
گفتنی است اصلاح طلبان به ویژه اصلاح طلبان ساختاری در حالی به دنبال بهره گیری از مجلس دوازدهم می باشند که مشارکت در انتخابات آن را تحریم و عملا مبارزه با حاکمیت را تجویز کرده بودند و حال با برنامه ریزی برای مجلس آینده علاوه بر به نمایش گذاشتن دورویی خود، از سوی دیگر اعتیاد این جریان به قدرت را نیز عیان می سازند.
اعتراف تلویحی یک روزنامه اصلاحطلب!
روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی غلامحسین کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای در ۲۴ سال پیش پرداخته است. در این یادداشت که مطابق ادبیات اصلاحطلبان، از آن اتفاق در اردیبهشت ۷۹ با عنوان توقیف فلهای نام برده شده، فضای رسانهای کشور را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است. در واقع به نظر میرسد هممیهن خواسته یک مشکل بزرگ را ناشی از آن توقیف بداند و گران فروشی کند!
هممیهن در سرمقاله خود آورده که «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاه مدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵ درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
در ادامه این مطلب آمده است که:
اکنون در چه وضعی قرار داریم؟ اثرگذاری صداوسیما در مقایسه با ماهوارههای فارسیزبان بسیار ضعیف و در حاشیه قرار دارد. صداوسیما از حیث میزان بینندگان بهشدت افت کرده و مهمتر از افت کمی، افت کیفی بهرهمندان از این رسانه هستند که بیشتر شامل افراد سالمند، با تحصیلات پایین و افراد غیرشهرهای بزرگ و روستایی، که کمترین اثرگذاری را در فضای عمومی و اجتماعی دارند!
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توییتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه اتفاق ۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟
یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵ درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.» آیا اصلاحطلبان مسئولیت این تشویش اذهان عمومی را میپذیرند؟