Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، در یکصدمین سالگرد کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، به همت پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همایش نیم‌روزه «پس از یک قرن؛ واکاوی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹» با حضور و سخنرانی اساتید برجسته، یکشنبه ۳ اسفندماه به صورت مجازی برگزار شد. ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن سخنان وی را می خوانید؛

در ایران به کودتای ۱۳۳۲ از این زاویه توجه می‌شود که ترومن دمکرات رفت آیزنهاور جمهوری خواه آمد و یک کودتایی به مشارکت انگلیس شکل گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ولی به کودتای ۱۲۹۹ از این زاویه نگاه نمی‌شود که ویلسون می‌رود و ساخت اجتماعی و فضای اجتماعی آمریکای بعد از جنگ اول جهانی تغییر پیدا می‌کند، ساخت قدرت در حوزه سیاست بین الملل تغییر پیدا می‌کند و زمینه برای شکل‌گیری کودتای ۱۲۹۹ به وجود می‌آید. اثبات کردن اینکه کودتا برای فضای اجتماعی و سیاسی ایران سال‌های اوایل قرن بیستم یا اواسط قرن بیستم یک محور خارجی دارد امر ساده‌ای است. مساله‌ای که وجود دارد این است که چه نسبتی بین قدرت بازیگرانی مثل ایران و قدرت‌های بزرگ وجود دارد و چرخش قدرت در حوزه سیاست بین الملل به چه صورت است؟ واقعیت این است که شکل‌بندی مسلط سیاست در ایران در قرن ۱۹ و در اوایل قرن ۲۰ بر اساس معادله بازی بزرگ شکل می‌گرفت. معادله بازی بزرگ مبتنی بر همان معادله مثبت عملی است یا موازنه مثبت کارکردی است. در فضای قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ قدرت‌های بزرگ محور اصلی تعیین سیاست در ایران بودند. حتی در سال ۱۹۰۷ انگلیس و روسیه برای تقسیم ایران موافقت کردند. این اندیشه وجود داشت که: IRAN is too big که امروز هم اسرائیلی ها و آمریکایی ها نسبت به آن توجه دارند.

یک بحثی را حضرت آقا داشتند و آن این بود که غربی‌ها با قدرت ما مشکل دارند، با نظام سیاسی کاری ندارند. شما یک نظام سیاسی داشته باشید ولی قدرت نداشته باشید. یک نظام سیاسی اسلامی داشته باشید اما سازشکار باشید. یک نظام سیاسی اسلامی داشته باشید اما تابع معادله موازنه قدرت در نظام جهانی باشید. در آن شرایط فشاری وجود ندارد، چون خود به‌خود ما بر روی خودمان فشار ایجاد کردیم و خودمان از خودمان قدرت را سلب کردیم. در سال ۱۹۰۷ انگلیسی‌ها و روس‌ها می‌خواستند ایران را تقسیم کنند بر اساس همان فضای اینکه این کشور یک جایگاه ویژه‌ای می‌تواند در ژئوپلتیک جدید داشته باشد. در سال ۱۹۱۵ مجدداً همین توافق انجام شد.

نکته جالب توجه اینجاست آمریکا در این دوران یک بازیگر در حال ظهور است. مدل و منشش با سیاست های استعماری و مستعمراتی انگلیس و روسیه متفاوت است. بحث اصلی آمریکا این است که این چرخه اقتصاد سرمایه داری باید به گونه ای بچرخد که کشورهایی که از قابلیت لازم برخوردارند بتوانند مرکزیت توسعه اقتصادی را در محیط منطقه ای داشته باشند. همین مدل را آمریکایی ها در قرن نوزده در چهارچوب دکترین مونروئه در امریکای جنوبی به کار گرفته اند.

آمریکا یک قدرت نوظهوری بود که در موج دوم انقلاب صنعتی که مربوط به دهه ۱۸۹۰ بود و مبتنی بر موتورهای درون سوز، موقعیت راهبردی خود را ارتقا داده بود. آمریکا دیگر از پوسته مونروئه خارج شده بود. جنگ با اسپانیا در سال ۱۸۹۹ در دوران ریاست جمهوری مک کینلی یک ماموریت جدیدی را برای آمریکایی ها ایجاد کرد. ماموریت جدید حضور در دریاهای جهان بود. به همین دلیل است که هنوز اکثر مشاورین امنیت ملی آمریکا ژنرال های نیروی دریایی اند. در ایران تقدم بر نیروی زمینی است و آن زمانی که احترام می‌گذاشتند اگر درجات نیروی زمینی و هوایی و دریایی درجات ثابت بود، یک نیروی زمینی در ایران جایگاه مسلط دارد. در آمریکا این جایگاه و اولویت را نیروی دریایی دارد. چرا؟ چون تفکر جهان گرایی و توسعه قدرت آمریکا را نیروی دریایی تحقق می بخشد.

بر این اساس است که می‌بینیم ساخت نظام بین الملل در زمان جنگ اول جهانی دگرگون می‌شود. بازیگر نوظهوری می‌آید، اولین کاری که می‌شود این است که قبلاً نظام جهانی را نظام جهانی نمی‌گفتند، به آن نظام اروپایی می‌گفتند. امریکا در جنگ جهانی اول حمایتش منجر به پیروزی انگلیس و فرانسه می‌شود. ژاپن در شرق آسیا می‌تواند ظهور قوی داشته باشد قبلاً روسیه را هم در جنگ شکست داده بود. جنگ ژاپن علیه روسیه و شکست روسیه یکی از اهداف ژئوپلیتیکی ایالات متحده بوده است. یعنی در زمینه بین المللی علاوه بر اینکه ساخت اجتماعی تغییر پیدا می‌کند و نیروهای اجتماعی دگرگون می‌شود، ساخت بین الملل هم در یک فضای دگرگونی قرار دارد. شکل بندی اقتصاد سرمایه‌داری هم از دوران گرفتن امتیازهای سرزمینی و امتیازهای مستقیم دوره بازی بزرگ تغییر پیدا می‌کند. اقتصاد سرمایه‌داری پیچیده‌تر می‌شود کنترل غیرمستقیم تر می‌شود. هر چقدر اقتصاد سرمایه داری اندیشه لیبرالیسمی پیچیده تر می شود، حکمرانی پیچیده تر می شود. کنترل بازیگران هم در فضای مربوط به کنترل پیچیده قرار می گیرد، غیرمستقیم می شود.

در این فضا هست که انقلاب ۱۹۱۷ روسیه شکل می گیرد، ایالات متحده با اینکه خودش در سال ۱۷۷۶ یک انقلاب داشت با انقلاب فرانسه پیوند داشت، تفکر انقلاب را در چهارچوب شکل بندی‌های استعماری انگلیس می پسندید اما وقتی که در نظام جهانی نقش پیدا می کند، با انقلاب تعارض پیدا می کند. بنابراین با روسیه در فضای تعارض قرار می‌گیرد، اتحاد شوروی را تا سال ۱۹۳۳ یعنی شانزده سال بعد از انقلاب روسیه به رسمیت نمی شناسد. در سال ۱۹۳۳ هم به این دلیل به رسمیت می‌شناسد که در آلمان موازنه قدرت را احساس می‌کند دارد تغییر پیدا می‌کند و یک سوسیال ناسیونالیسم جدیدی وارد فضای قدرت می‌شود. تاریخ مستند روابط ایران و آمریکا را بخوانیم می‌بینیم آمریکایی ها با تقسیم ایران در سال ۱۹۰۷ مخالفت جدی می کنند.

این احساس را نداشته باشیم که فقط نیروی اجتماعی در داخل کشور نقش آفرین است. فضای سیاست بین‌الملل هم یک نیروی قوی تاثیر گذار است که هم معادله قدرت بازیگران نظام جهانی را به نوعی تعریف و تبیین می‌کند و هم اینکه بر معادله داخل کشور هم تاثیرگذار است. تبیین سیاسی و ساختاری بدون تبیین اندیشه سیاسی، جامعه شناسی سیاسی و حوزه سیاست بین الملل نمی‌تواند بقول رهبری اتقان یا جامعیت لازم را داشته باشد.

در ایران اندیشه سیاست بین المللی ضعیف است. به همین دلیلی ناآرامی‌های اجتماعی و آشوب در ایران را کسی درک نمی‌کند. یک عده بحثشان این بود که کروبی و میرحسین موسوی مهره انگلیس یا آمریکا هستند. من این را قبول ندارم ولی کاری کردند که با سیاست آنها هماهنگ بوده است. آنها می‌خواستند جامعه ایران از درون ضعیف بشود و این مساله را همین کارگزاران شکل دادند. کارگزار باید بصیرت داشته باشد. بصیرت ترجمه رشنالیسم در ادبیات سیاسی و حوزه روابط بین الملل است. همان شاخص‌ها را هم دارد.

بنابراین بحثی را که باید به آن توجه داشت این است که ساختار نظام بین‌الملل در فضای تغییر قرار می‌گیرد. جنگ جهانی اول آمریکا را قدرتمند می‌کند. در سال ۱۹۱۹ همه به بحث وثوق الدوله، آیت ا… مدرس، مجلس را با آن قرارداد تحت الحمایه ای به آن می‌پردازند. اما به اینکه آمریکا با قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت دارد، توجه ندارند. مخالفت آمریکا نه به خاطر ایران، بلکه به خاطر معادله موازنه قدرت بود. رزولت در ۱۹۴۳-۱۹۴۴ می‌گوید مدل کنش ارتباطی ما با ایران می‌توانست سرمشق سایر کشورهای جهان باشد. و به همین دلیل است که هندرسون و شوارتسکوف به ایران می‌آیند. ارتش ایران، ژاندارمری ایران و اقتصاد ایران براساس شکل بندی جدید اقتصاد سرمایه‌داری که ما آن را استعمار جدید می‌نماییم.

دورانی که تأثیر به جا می‌گذارد و معادلات اقتصادی این نیروی تعیین کننده در معادلات سیاسی است. بنابراین این فضاها شکل می‌گیرد اتحاد شوروی هم دارد قدرت پیدا می‌کند، اینجاست که تفکر دولت قوی در ایران پیدا می‌شود. دولت قوی تفکرش، تفکری است که مورد پذیرش آمریکایی‌ها قرار می‌گیرد. درکودتای ۱۲۹۹ محوریت را انگلیسی‌ها و حمایت را آمریکایی‌ها دارند. در کودتای ۱۹۵۳ محوریت را آمریکایی‌ها دارند و قابلیت را انگلیسی‌ها در اختیارشان قرار می‌دهند. و هر دو هم در اولین سال به قدرت رسیدن یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه است که تفکر ژئوپلیتیکی‌اش متفاوت است. آیزنهاور تفکر ژئوپلیتیکی اش با ترومن متفاوت بود. تفکر ژئوپلیتیکی ترومن، مکیندری بود. تفکر ژئوپلیتیکی آیزنهاور اسپایکمنی بوده است. ترومن قلب زمین را در اروپا می‌دید، اسپایکمن مساله اصلی ریملند (حوزه‌های حاشیه‌ای) را می‌دید. نکته‌ای که وجود دارد اینست که انگلیس هنوز قدرت دارد ولی قدرتش در زمان کودتا قدرت منحصر به فرد نیست، چرا؟ چون سه اقدام قبلی که می‌خواست انجام دهد ۱۹۰۷،۱۹۱۵ و ۱۹۱۹ با مخالفت آمریکایی ها روبه‌رو شد. انگلیس در جنگ جهانی اول درست است که پیروز شد ولی قدرت نسبی اش کاهش پیدا کرد. در نتیجه از این دوران تاریخی به بعد دولت قوی در ایران است. این دولت قوی هست که ریشه اش یک ریشه‌ی کنترل اتحاد شوروی است، دولت قوی ریشه اش کنترل تحول اقتصاد سرمایه داری است.

جمع بندی من به این صورت است که کودتای ۱۲۹۹ در ایران همزمان بود با تغییراتی که در شکل بندی های ساختاری نظام بین الملل رخ داد و همین وضعیت را ما در سال ۱۳۳۲ می‌بینیم که جنگ سرد شتاب بیشتری در روابط قدرتهای بزرگ پیدا می کند. حداقل در سالهای ۱۳۳۲- ۱۳۳۵ که کنگره بیستم حزب کمونیست شوروی و آن تز همزیستی مسالمت آمیز مطرح می شود. بنابراین کودتا و تحول در ایران و هر مساله‌ای که شکل می‌گیرد یک بعد روابط و سیاست بین الملل هم به آن توجه داشته باشیم. اگر رضاشاه غافلگیر شد در سال ۱۹۴۱، اگر مصدق در سال ۱۹۵۱ غافلگیر شد، به دلیل نادیده گرفتن سیاست بین المللی و تناسب با موازنه قدرت بود. هیئت مدیره نظام جهانی در دوران های مختلف سیاستشان به راحتی با هم هماهنگ می‌شود. همان‌گونه که روسیه و چین شش قطعنامه را در فاصله سه سال تصویب کردند و این یک مسئله جدی است. ما چه باید بکنیم:

۱- مساله قدرت سازی برای اینکه موازنه قدرت را باید بر اساس معادله خودمان و نقش خودمان تغییر بدهیم.

۲- درک دقیق از سیاست بین الملل مهم است. تفکر آقای روحانی و آقای ظریف این بود که جنگ می شود. این اشتباه بود. نه آرایش نظامی جهانی مبتنی بر جنگ بود و نه این گفتارها و ادبیات سیاسی نشانه‌های جنگ را داشت.

کشوری که به بازدارندگی نسبی برسد و از بازدارنگی خودش حفاظت کند امنیت بیشتری دارد. اما اگر تفکر آنی باشد که وزیر خارجه کشور در سال ۱۳۹۲ در ۱۶ آذر در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بگوید ما شش ساعت بیشتر در برابر آمریکا نمی‌توانیم مقاومت کنیم. این طبیعی است که فشارها علیه ما افزایش پیدا می‌کند. در سیاست بین الملل مرشایمر می‌گوید اگر سازش کردی اگر انعطاف داشتی فشار طرف مقابل بر تو افزایش می یابد. نه اینکه طرف مقابل بگوید چون انعطاف داشته و آدم خوبی است من هم انعطاف داشته باشم، بلکه به این دلیل که انعطاف، نشانه ضعف است و چون موازنه قدرت بهم خورده است طرف مقابل امتیاز بیشتر می‌خواهد.

کد خبر 5154168

منبع: مهر

کلیدواژه: ابراهیم متقی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کودتا رضاخان پهلوی تازه های نشر کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ترجمه انقلاب اسلامی ایران نقد کتاب انتشارات سروش انتشارات سوره مهر تاریخ معاصر نهاد کتابخانه های عمومی کشور تجدید چاپ سازمان سمت رضاخان پهلوی اقتصاد سرمایه داری تغییر پیدا سیاست بین الملل قرار می گیرد موازنه قدرت کودتای ۱۲۹۹ آمریکایی ها داشته باشید نظام سیاسی نظام جهانی تر می شود شکل بندی دولت قوی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۰۶۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«وعده صادق» استثنایی‌ترین تصمیم نظام بود

به گزارش قدس آنلاین، سرلشکر حسین سلامی روز چهارشنبه در همایش گرامی‌داشت مقام استاد و مربی که در ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، گفت: وعده صادق ظهور قدرت اراده ملت ایران بود که اراده ملت ایران در اراده رهبر ملت ایران متجلی و متراکم است. رهبری تجلی گاه اراده خداوند و اراده مردم است که در طول اراده خدا است، قدر نظام ولایی دانستن همین است.

وی با بیان اینکه با عملیات وعده صادق همه یک شکوه و اقتدار جدید را تجربه کردند، افزود: رژیم صهیونیستی با طوفان الاقصی دچار شکست اطلاعاتی شده بود و با عملیات وعده صادق دچار شکست بازدارندگی شد.

فرمانده کل سپاه در ادامه گفت: در ایامی به سر می‌بریم که خداوند به جبهه اسلام نصرت آشکار و فتح مبین خود را جاری کرد و خداوند به ما این ظرفیت و استعداد را بخشید که ظرف نزول نصرتهای الهی در این شرایط خطیر و حساس و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی باشیم. 

سردار اسلامی افزود: همه می دانند که ما یک جهاد بلاوقفه و یک جنگ توقف ناپذیر و پیوسته ای را در طی دهه های اخیر با نظام استکباری و شرکای او در ائتلاف های متنوع داشته‌ایم. دشمن ما ذخایری از راهبردهای متنوعی را علیه ما در اختیار داشت و از این انبار استراتژی ها در اشکال مختلف در سالها و دهه های گذشته علیه انقلاب شکوهمند و نظام مقدس ما استفاده کرد. همه جهات نبرد را گشود و همه راه های غلبه بر نظام را آزمایش کرد تمام این نبردها مقیاس و وسعتی کامل در حداکثر اعمال ممکن قدرت بودند هیچ جا دشمن نه در افق زمان و نه در وسعت مکان و نه در شدت عمل از دشمنی کوتاهی نکرد.

فرمانده کل سپاه پاسداران ادامه داد: دشمن با همه ابزارها به میدان آمد، از جنگ خارجی تا پدیده تحریم سرسختانه و سهمگین اقتصادی تا ترور، نبردهای تکفیری ، جنگ های اطلاعاتی، فتنه های امنیتی ، تهاجمات فرهنگی، جنگ های رسانه ای همه راه ها را آزمود و انقلاب را در مقاطع مختلف با مخاطراتی جدی مواجه کرد. 

وی گفت: تاریخ هم سراغ ندارد که کشوری در چهارمین دهه در معرض جنگ های سنتی و مدرن با دشمنی به وسعت نیمی از قدرت اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی جهان درگیر شده باشد و در بعد از این چهارمین دهه در مقتدرتین، مسلط ترین و قوی ترین حالت خود قرار داشته باشد و هیچ چیزی جز جاری شدن سنت های الهی نمی تواند توجیه گر این واقعیت شگفت انگیز باشد. 

سردار سلامی تاکید کرد: همه کشورهای دنیا با جنگ ضعیف می شوند اما جمهوری اسلامی ایران با جنگ قوی تر شد. همه کشورهای دنیا با تحریم تخریب می شوند اما جمهوری اسلامی ایران با تحریم ساخته شد. همه کشورهای دنیا با فشار سیاسی منزوی می شوند جمهوری اسلامی ایران با فشار سیاسی میدان نفوذ پیدا کرد. همه کشورهای جهان با اغتشاشات داخلی از هم فرو می پاشند اما نظام ما با اغتشاشات ثبات داخلی خود را مستحکم تر کرد. هرچه که دشمن عمل کرد برخلاف آن اثبات شد.

فرمانده کل سپاه با بیان این که  ما و بخصوص سپاه در میدان جهاد رشد می‌کند گفت: مادامی که دشمن در لانه باشد و ما در خانه، نه او شکست می‌خورد و نه ما پیروز می‌شویم. تا وقتی که ما یکدیگر را ملاقات نکنیم نمی‌توانیم دشمن را فرسوده و خسته و افسرده و ناتوان کنیم. 

وی با تاکید بر این که ما در یک جنگ تمام عیار به سر می‌بریم افزود: عقربه‌های این جنگ مثل عقربه‌های ساعت در هر مقطع در یک مساله ما را با دشمن درگیر می‌کند. یکروز جنگ اقتصادی محور شرارت‌های دشمن می شود، یکروز نبردهای تکفیری اوج می‌گیرد، یک روز فتنه داخلی مشتعل می‌شود که همه اینها ظهور اجزا و ارکان متنوع انبان و ذخایر راهبردهایی است که دشمن اندوخته است و حسب تجربه و براساس قدرت و دانش، ما هم در مقابل چنین دشمنی با تجربه و با دانش و ابزار و تعریف روش‌ها در میدان حاضر باشیم.

سردار سلامی ادامه داد: راز موفقیت‌های سپاه در گسترش قدرت، در ابتکارات راهبردی در نوآوری‌ها و خلاقیت‌های میدانی همین است که در سه سطح جنگ، سپاه درگیر است. همه در سطح راهبرد، هم عملیات و هم تاکتیک. 

فرمانده کل سپاه گفت: ما محکوم به این هستیم که آگاهانه با بینش عمیق ، دانش قوی، ابزار پیشرفته ، روش های نو، دانش های جدید از انقلاب اسلامی حراست کنیم. حراست از انقلاب اسلامی همه ابعاد زندگی ما را در بر می‌گیرد چرا که تمام ابعاد زندگی ما را دشمن به جنگ تبدیل کرده است. از دانش ، اقتصاد، فرهنگ، سیاست، امنیت، معیشت همه آنها را به میدان جنگ تبدیل کرده است بنابراین آموزش ها در سپاه باید با این تنوع گسترده موضوعات رشد کند. سپاه باید در بعد ساختن کشور زیرساختها را با مدرن ترین ابزارها و پیچیده ترین فنون و تکنیک ها و با نوین ترین دانش ها کشور را بسازد. 

وی با بیان این که ما دائم در حال مقایسه شدن هستیم افزود: ما را همیشه مقایسه می‌کنند آیا ما پیشرفت کرده‌ایم یا عقب مانده‌ایم؟ افتخار امروز انقلاب این است که به برکت هنرنمایی نایب امام زمان (ع) ما هم به دشمنانمان حمله کردیم و دست های ما به اندازه باز بوده است. ولی امر ما دست‌های دشمن را بسته است و هم کشور را ساخته است و هم قدرت دفاع از انقلاب و کشور را نوسازی کرده است. با این همه بحران پیچیده و درهم تنیده در وسط یک میدان سخت ایستاده با حکمت و منطق وحی و آگاهی عمیق از سنت‌های الهی و نهراسیدن از شکوه ظاهری دشمن و نفوذ بر قلب مومنان و هدایت صحیح در لحظه‌های سخت و بخشیدن آرامش در میان امواج التهاب یک جامعه سرافراز و سربلند و پرآوازه به نام ایران اسلامی ساخته است.

سردار سلامی ادامه داد: ده‌ها مجاهدت، پذیرش سختی‌ها و ملامت‌ها، ملامت‌هایی که از تیرها و کمان‌ها از میان زبان‌های ناآگاه و از بغض متراکم دشمن همواره نقطه مرکزی هدایت نظام را نشانه گرفته تا این قائمه پایدار و این استوانه استوار و این رکن وثیق غلبه اسلام را تضعیف کنند. این که خداوند در چند دهه در تمام میدان‌های کثیر سخاوتمندانه نصرت خویش را بر قلب مومنان و ولی امر ما جاری کرده است و به قلوب استحکام بخشیده است.در ماجرای وعده صادق کامل دیدید که هیچ ایرانی از این که دشمن چه واکنشی نشان دهد نترسید. هیچ کس از دشمن نترسید با این که همه فکر می‌کردند این دشمن عکس العمل نشان می دهد. 

فرمانده کل سپاه با تاکید بر این که هر ملتی پژواک و بازتاب شخصیت رهبر خود است گفت: خصوصیات رهبری و امامت این است که شخصیت و هویت و خصوصیات او درپیکره جامعه تکثیر و جاری می شود که این فرصت الهی است. در این ماجرا این استثنایی ترین تصمیم یک نظام بود. ممکن نیست هیچ رهبری و نظامی در نقطه‌ای از عالم چنین تصمیمی را بگیرد. تصمیمی که از یک طرف بر یک شجاعت عظیم و از سوی دیگر بر یک حکمت عمیق تکیه دارد. وسعت این تصمیم و شجاعت آن شگفتی ساز این ماجرا بود. بخش مهم قدرت ما تجلی این اراده بود. 

وی افزود: ما که اجرا کننده هستیم کار سختی انجام نمی دهیم او که تصمیم می گیرد و مسوولیت این عمل را بر عهده می‌گیرد و در میان فشرده ترین صف آرایی جهانی در قلب این صف آرایی فرود می رود و دشمن را از میانه می گسلد او منبع اصلی قدرت ما است. 

سردار سلامی ادامه داد: این عملیات از این طرف روی یک نقطه انجام شد با همان تعبیر همان هندسی نقطه روی صفحه کاغذ، اما از آن طرف یک جهان پاسخ داد. جغرافیای آن طرف یونان، مدیترانه، دریای سرخ، حجاز، عراق، اردن، فلسطین، ترکیه این جغرافیایی جنگی بود که دشمن به کار برد. این طرف یک عمل محدود کسر فوق العاده از یک قدرت عظیم کسر بسیار کوچکی از یک قدرت بزرگ اما آن طرف همه ظرفیت‌های یک جنگ بزرگ همزمان بدون غافلگیری بکار گرفته شد. 

فرمانده کل سپاه اضافه کرد: تقریبا ۹۰ درصد غافلگیری ما گرفته شده بود و دشمن شاید لحظه دقیق و هدف دقیق را نمی داند. اما این جغرافیای صهیون آنقدر کوچک است که همه نقاط به هم مرتبط هستند اما فرانسه، اردن، انگلیس، آمریکا و اسراییل و دیگران در شعاعی وسیع تر همه با تمام قدرت بودند و همه عمل کردند و در مقابل یک عمل کوچک یک جنگ بزرگ را انجام دادند که البته فقط یکبار می توانستند این عمل را انجام دهند. اگر موج دوم حملات سر می گرفت کارایی این سیستم یکپارچه دفاعی حداقل ۵۰ درصد کاهش پیدا می کرد و در موج سوم ۵۰ درصد موج دوم و به همین نسبت. 

وی گفت: این که این تصمیم گرفته شود که با وجود اعلام بزرگترین قدرت تاریخ بشر که ما در کنار اسراییل با اراده آهنین ایستاده ایم. در این نقطه کوچک پرتراکم پدافندی همه آمدند و همه می گویند واکنش نشان می دهیم با این فرض با چنین دشمنی مستقیم و رسمی با پذیرش مسوولیت صدها فروند موشک و پهپاد پرواز می کنند، چه اتفاقی صورت گرفته است، جنگ به سرزمین صهیونیست‌ها کشیده شده است و همه می بینند و برای اولین بار پس از دهه ها یک قدرت جنگ را در سرزمین و فضای صهیونیست‌ها کشیده است. هشت ساعت دلهره آشفتگی، ترس، اضطراب این اراده شلیک قدرت بی نظیری است و همه می دانند این قابل تکرار است و این معادله ما است. 

سردار سلامی افزود: این عملیات همه جهان را آرام کرد حتی دشمنان ما آرام شدند. این کسانی هم که در شمال و غرب و جاهای دیگر ژست اقتدار می‌گرفتند همه خاموش شدند. 

وی ادامه داد: رژیم صهیونیستی اصلا جنگ را در سرزمین خود نمی پذیرد. در دکترین دفاعی اسراییل جنگ در خارج از مرزها است. برای صهیونیست ها بازدارندگی به مفهوم عدم وجود اراده شلیک است نه اصابت. هیچ کس نباید اراده شلیک داشته باشد که همه اینها شکسته شد. جنگ پیش دستانه باطل شد. ما رسما اعلام کردیم که می زنیم و همه می دانستند. این عظمت است که رسما اعلام می کند می زنیم. سیلی می زنیم. می زند و نمی ترسد و به خدا توکل می کند. آخرین عبارتی که رهبری به ما فرمودند این بود که بر خداوند توکل کنید. توکل توام با تدبیر و حکمت و اراده و قدرت. 

فرمانده کل سپاه گفت: باید سپاه را در حد و اندازه‌های این عملیات ها دید. البته این عملیات کوچک بود. سپاه را باید قوی کنید که البته قوی است اما قدرت مانند موجود زنده دائما باید در رشد و کمال و نوسازی باشد. اگر در رشد و قدرت متوقف شویم از دشمن عقب می مانیم. در دیدار با رهبر معظم انقلاب ایشان فرمودند که سپاه در بحث آموزش همه جانبه مجاهدت کند.

منبع: خبرگزاری تسنیم

دیگر خبرها

  • تظاهرات در دانشگاه‌های آمریکا به چه معناست؟
  • دکتر جهان‌بین: دانایی که منجر به توانایی نشود، مورد اقبال مردم نخواهد بود
  • دانایی که منجر به توانایی نشود مورد اقبال مردم نخواهد بود
  • جغرافیای لایک‌ها و دیس لایک‌ها
  • تعلیم و تربیت مقوله‌ای مهم در محاسبات نظامی کشور است
  • فرمانده کل سپاه: «وعده صادق» استثنایی‌ترین تصمیم نظام بود
  • «وعده صادق» استثنایی‌ترین تصمیم نظام بود
  • استثنایی‌ترین تصمیم نظام با حمله به اسرائیل به روایت فرمانده کل سپاه /این عملیات قابل تکرار است /رسما اعلام کردیم که می زنیم و همه می دانستند
  • اکسپو ۲۰۲۴ قدرت چانه‌زنی همدان در روابط تجاری را به رخ کشید
  • از پیچ و خم تصویب تا حل چالش‌ها