زندهباد بیلان کاری
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۳۸۲۳۷
در بحث تحلیل و آسیبشناسی بازار فیلم سینمای ایران در جهان باید گفت اساسا سینمای ما به اصطلاح جزو کشورهای جنوب قرار میگیرد، یعنی فیلمهای مستقل که ضدجریان اصلی سینما هستند و در دسته فیلمهای شمال آفریقا، آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیایشرقی قرار دارد.
در چند سال اخیر بازار این فیلمها بهشدت محدود شده، چون مخاطب آن کاهش یافته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نمایشگری بیشتر برای سینمای جهان اهمیت دارد. بنابراین بازار جهانی سینمای ایران محدودتر شده است، نهایتا به سالنهای بسیار اندک در برخی کشورها که آن هم سالنهای آلترناتیو سینما یا سالن اکران فیلمهای مستقل هستند یا در تلویزیونهایی به نمایش درمیآیند که فیلمهای فرهنگی، آرتیستیک و تجربی مثل آرته، زددیاف و اناچکی پخش میکنند. اساسا درآمدزایی این بازار و مخاطب آن هم کمتر شده است و این یک آسیب جهانی برای این سینما محسوب میشود.
از طرف دیگر روشهایی در این بازار وجود دارد که سینمای ایران بتواند آثار خود را عرضه کند. طبیعتا حضور در فستیوالهای بزرگ و رده الف که بازارهای مهمی دارند و پخشکنندهها و خریداران مهم از شبکههای تلویزیونی و فستیوالهای دنیا حضور پیدا میکنند، بسیار مهمتر است تا بازارهای محدود و منطقهای.
من جشنواره جهانی فیلم فجر را جهانی و بینالمللی نمیدانم، چون فستیوال جهانی تعریفی دارد که نمایش آثار روز جهانی بدون ممیزی و با حضور عوامل است. طبعا داوران مطرحی از کشورهای جهان هم باید حضور داشته باشند. نمونهاش جشنواره جهانی فیلم تهران بود که سالها قبل برگزار میشد که آثار ایرانی در کنار فیلمهای بینالمللی با حضور داورانی از کشورهای مختلف مورد قضاوت قرار میگرفت. طبیعتا افراد مهم و تاثیرگذار سینمای جهان هم دعوت میشدند که به توسعه سینمای ایران کمک کنند.
به طور بالقوه اساسا هدف فستیوالها در هر کشوری رونق سینمای ملی خودشان است و در وهله بعد معرفی آثار کمتر شناخته شده و کشف سینمای کشورهای دیگر. من این تعریف را درباره جشنواره جهانی فیلم فجر ندارم، بنابراین حتی بازار منطقهای هم برای آن تعریف نشده است که بتوانیم حداقل مخاطب خاورمیانه را مدنظر قرار دهیم و سینماگران و فیلمهایی از این کشورها با رویکرد توسعه سینمای ملی ایران در آن شرکت کنند. منظور از سینمای ملی، همه فیلمهایی است که در ایران تولید میشود.
متاسفانه اینطور نیست و حتی در خاورمیانه هم سینمای بالیوود و هالیوود بهخصوص در کشورهای عربی، بیشتر مخاطب دارند. بنابراین اکران فیلمهای ما به سینهتکها و آرتهاوسها و فضاهای هنری این چنینی محدود شده است. البته گاهی برخی سینماهای فرهنگی در مناطق فرهنگی بعضی شهرهای منطقه مثل استانبول یا دبی، هم تعدادی از فیلمهای ایرانی را نمایش میدهند که بیشتر مخاطبانش دانشجویان و علاقهمندان جدیتر سینما سینهفیلها هستند.
اینکه ما چقدر در همه این سالها توانستهایم افراد و پخشکنندهها و خریداران مهم سینمای دنیا را دعوت کنیم، مشخصا اینطور نبوده است و تهیهکنندهها و پخشکنندههای مهم جهانی به ایران نیامدهاند. چون غالبا رویکرد ما فستیوالی بوده است و جشنوارههای ما هم از دهههای ۷۰ و ۸۰ به جریان ضدسینمای اصلی جهان تبدیل شد. البته این جریان در دهه ۹۰ میلادی توانست به اوج خود برسد که در ۲۰ سال اخیر افت کرده است.
اینکه چقدر حضورهای ما در بازارهای فیلم جهانی مهم بوده، باید به این واقعیت اشاره کنیم که فستیوالهای جهانی دیگر کمتر با ارگانهای دولتی ایران همکاری میکنند و باتوجه به پیشرفت اینترنت و فضای الکترونیک، آثار بهصورت فایل در یک سایت، بارگذاری و برای فستیوالها ارسال میشوند. یا احیانا زودتر از موعد نمایندهای از فستیوال به ایران میآید (مثل خانم آنکه لوکه از جشنواره برلین) و فیلمها را میبیند یا فستیوالها، مشاور ایرانی دارند (مثل آقای حقیقت که سالها با جشنواره کن همکاری میکرد) و... .
متاسفم این را بگویم که فعالیتهای ارگانهای دولتی در حوزه بینالمللی بیشتر بیلان کاری بوده و معمولا اینطور شده که مدیران و دستاندرکاران در این زمینه بیشتر یک رزومهکاری در طول سال ارائه دهند و ثبت کنند. طبیعتا این دوستان باید ماحصل فعالیتهای خود را گزارش دهند که ما در فستیوالهای مهمی حضور داشتیم و این اثرات را هم برای سینمای ایران ایجاد کردیم. چون ما همیشه با آمار بازی میکنیم و تعداد و کمیت مدنظرمان است.
اما باید نتیجه مهم باشد که ما چقدر توانستیم توان مالی سینمای ایران را گسترش دهیم، چقدر تولید مشترک استاندارد داشتیم، چقدر در معرفی فیلمسازان و ارزآوری برای سینمای ایران موفق عمل کردهایم که متاسفانه اینطور نبوده است. چون ما پروتکلی در زمینه فعالیتهای فرهنگی با کشورهای دنیا نداریم و این ایزوله بودن، آسیب جدی به گسترش تجارت بینالمللی سینمای ایران زده است.
نکته قابل اشاره دیگر اینکه غالب مهمانهای خارجی جشنواره جهانی فجر هم با هزینه و بودجه جشنواره و برای پر کردن ویترین و آمار دعوت میشوند اما بیشتر فروشنده هستند تا خریدار و عمدتا برای فروش محصولات خود به ایران میآیند.
ضمن اینکه در این سالها شاهد تولیداتی به عنوان تولید مشترک سینمای ایران با برخی کشورها هستیم، در حالیکه تولید مشترک تعریفی دارد و باید میزان سرمایه آورده کشورهای تولیدکننده اثر مشترک باشد و سودآوری هم در عرضه اتفاق بیفتد و نه فقط در تولید. یعنی همانطور که پارتنری از کشور دیگر داریم، بهطور همزمان در بحث پخش فیلم و مخاطب هم از آن کشور استفاده کنیم. متاسفانه در این بخش هم اینطور نیست.
در این یک سال اخیر و به دلیل شیوع کرونا هم به شدت همه جا ازجمله بازارهای سینما تعطیل یا دچار رکود است. سینمای ما به بعد از کرونا هم فکر نکرده و نمیداند چگونه و با چه آثاری به بازار فیلم جهان ورود کند.
این را هم صادقانه بگویم که بخش عمده حضورهای جهانی سینمای ما هم به خاطر تمایل کشورهای دیگر بوده است و به معنای تلاش و فعالیت ویژه ما نیست. همچنین به معنی اینکه فیلمهای ما ویژگی خاصی دارند، نیست. طبعا در این میان همیشه یک سری رویکردهای سیاسی هم برای حضور فیلمهای ایران در فستیوالهای اروپایی و اسکار وجود دارد. بهجز این بحث تجربهگرایی و متفاوت بودن فرهنگ رسمی ما در ۴ دهه اخیر و شرقی بودن ما هم برای برخی فستیوالهای غربی جالب بوده است.
به مرور گسترش شبکههای تلویزیونی و سرعت انتقال اطلاعات در رسانهها، باعث تغییر سلیقهها هم شده است، یعنی فیلمهای داستانگوی قهرمان محور همچنان مخاطب دارند، تا جایی که حتی صدای اعتراض فیلمسازان مهم و مستقل آمریکایی همچون اسکورسیزی و کاپولا هم درآمده که فیلمهای متفاوتی در جریان اصلی آمریکا ساختهاند. کاش باتوجه به وضعیت موجود بازار سینمای جهان، بیشتر درباره بازاریابی جهانی سینمای ایران بحث و بررسی شود. سینمای ملی ما در این شرایط آسیب جدی دیده است.
با وجود تعطیلی یک ساله اخیر، سینمای ایران فقط فیلم تولید کرده است و من متوجه این میزان اشتیاق برای تولید نمیشوم، درحالیکه فضایی برای عرضه و نمایش وجود ندارد. چون ما تعریف تجاری و اقتصادی در سینمای نداریم، از ابتدا حضورهای بینالمللی را هم پیشبینی نمیکنیم و نمیدانیم که میتوان از زمان نوشتن فیلمنامه و تولید روی این حوزه متمرکز شد. معمولا فیلمی ساخته میشود و بعد درباره آن یک بازاریابی اتفاق میافتد و احیانا فستیوالی آن را بپسندد یا نه.
به جز اینها، ما عملا پخشکننده جهانی هم نداریم. به این عناوینی که دوستان به خودشان میبندند، کاری ندارم اما در فضای حرفهای نهایت اتفاقی که میافتد، افرادی به عنوان واسط، بین تهیهکننده و کمپانیهای خارجی معرف خواهند بود. چون ما در کشورهای جهان، قدرت عملیات اجرایی و گرفتن سالن سینما و هزینه کردن تبلیغات و اعمال نفوذ در فستیوالها را نداریم. فقط در حد معرفی فیلم است و آنها براساس قوانین و سلایق خودشان تصمیم میگیرند فیلمی از ما را انتخاب کنند یا نه.
ممکن است در نهایت یک پخشکننده اروپایی فیلم را بردارد و در کشور مبدا و احتمالا کشورهای همجوار که جزو اتحادیه اروپا هستند، آن را طبق پروتکل و قدرت اجرایی خودش پخش کند و سینما بگیرد و یا با پخشکننده کشورهای مختلف درباره آن مذاکره و در فستیوالها هم عرضه کند. به نظرم این هم نکته مهمی است و حالت همان عنوان تهیهکننده در سینمای ایران است که خیلیها صرفا آن را با خود یدک میکشند، درحالیکه آنها مدیر اجرایی هستند و ما در سینمای ایران به معنی دقیق و حرفهای تهیهکننده نداریم. امیدوارم با مطالبی که ذکر شد ما درباره پساکرونا و گسترش ظرفیت اقتصادی و جهانی سینمای ایران بیشتر تأمل کنیم.
* پخشکننده فیلم و کارشناس اقتصاد فیلم
منبع: تابناک
کلیدواژه: پروتکل الحاقی عبدالله احمدیه پهپاد کمان 22 روز پدر ایام البیض پخش فیلم اقتصاد سینما پروتکل الحاقی عبدالله احمدیه پهپاد کمان 22 روز پدر ایام البیض جشنواره جهانی فستیوال ها سینمای ایران جهانی سینمای تهیه کننده بین المللی سینمای ملی پخش کننده کننده ها فیلم ها سال ها چون ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۳۸۲۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرمخاطبترین فیلم هنر و تجربه معرفی شد
مستند «ایساتیس» به کارگردانی علیرضا دهقان و تهیهکنندگی راحیل صحرایی و علیرضا دهقان بعد از موفقیت در جشنوارههای داخلی و خارجی از زمستان ۱۴۰۲ در سینماهای منتخب گروه سینمایی هنر و تجربه در تهران و شهرستانها به اکران عمومی درآمد و بر اساس آمار سامانه فروش فیلمهای سینمای ایران «سمفا»، با بیش از ده هزار مخاطب اکنون عنوان پرمخاطبترین فیلم این گروه را از آن خود کرده و رضایت مخاطبان و منتقدان را همراه دارد.
«مسعود فروتن» این فیلم را با فیلم «باد صبا» مقایسه کرد و کارگردانی این فیلم را ستود. «دکتر اصغر دادبه» چهره ماندگار ادبیات و فلسفه محتوای مطرح شده از فیلم را از جمله موارد مهم در لیست نجات فرهنگ ایران در طول تاریخ دانستند. «دکتر جوادیان» رییس مرکز بینالمللی قنات و سازههای تاریخی آبی به عنوان مرجع معتبر در موضوع روایت شده در فیلم از تحقیق این فیلم و مستندات آن اعلام رضایت کردند. «رضا صائمی» منتقد سینما و فعال فرهنگی در فصلنامه سینما حقیقت به بررسی نوع روایت فیلم پرداخته و به استفاده از المانهای آب، باد، خاک و آتش برای روایت داستان اشاره کرده است و تلاش فیلمساز را در معرفی یک شهر توسط این فیلم را پلی برای معرفی جهان دانسته است. مجله فیلم در یادداشتی به ترکیب تیم سازنده فیلم اشاره کرده است و نویسنده، اعتبار، سابقه و تبحر این گروه و انتخاب صحیح کارگردان و تهیهکننده فیلم را از نکات مهم و قابل توجه این مستند دانسته است.
«ایساتیس» پیش از این در جشنواره سینماحقیقت و جشنواره بینالمللی فیلم شهر، جشنواره جهانی فیلم فجر و جشن مستقل سینمای مستند ایران به نمایش درآمده است و موفق به کسب جایزه ویژه دبیر جشنواره سینماحقیقت، تندیس بهترین مستند بلند در بخش بینالملل جشنواره شهر و تندیس موسیقی از جشن مستقل سینمای مستند شده است. این فیلم همچنین در جشنوارههای خارجی از جمله جشنواره فیلم مستند مسکو، جشنواره اوشن سیتی امریکا، کازان روسیه، جشنواره سبز مونتنگرو، جشنواره مستند ازمیر و... شرکت کرده و جوایزی از جمله جایزه بهترین فیلم جشنواره اوشن سیتی، جایزه بهترین فیلم جشنواره مونته نگرو را کسب کرده است.
موفقیت مهم و ارزشمند این فیلم اکران موفق و پرمخاطب در شهرستانهاست که بعد از موفقیت مستندهایی مانند «در جستجوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی و کوروش عطایی، «کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریانپور و همچنین فیلمهای سینمایی «مقیمان ناکجا» به کارگردانی شهاب حسینی، «پوست» به کارگردانی بهمن و بهرام ارک و مجموعه فیلمهای کوتاه «اتاق فرار»، «یک سانس چند رویا» و «فیلم کوتاه ژانر وحشت» نوید موفقیت و گسترش سینمای متفکر ایران را در سراسر کشور و برای مخاطبان گستردهای در شهرهای مختلف به ارمغان میآورد.
امکان اکران برابر و عدالت در نمایشهای سینمایی در تهران و استانها باعث افزایش آمار مخاطبان فیلمهای سینمای هنر و تجربه شده است که مانند نمونههای مشابه در سینمای جهان با وجود آمار کمتر مخاطب نسبت به سینمای بدنه وظیفه تأمین محتوا برای مخاطبان حرفهای و علاقهمندان جدی سینما را دارد و در زمان اکران تمرکز بر تبلیغات گسترده و بازاریابیهای رایج را ندارد.
داستان فیلم مستند «ایساتیس» به معرفی قناتها و تاریخچه آن در استان یزد است و به این بهانه قسمت مهمی از تاریخ این استان کهن ایران را بازگو میکند و صدایی است شاعرانه و قصهگو که تا به حال ناشنیده مانده است. تدوین این فیلم توسط «بهمن کیارستمی» و «پویا پارسامقام» صورت گرفته و فیلمبرداری آن به عهده «مهدی آزادی» از فیلمبرداران نام آشنا و برنده جایزه معتبر و مهم «قورباغه طلایی» جشنواره کمرایمیج بوده است. داستان فیلم با صدای روان و آشنای «ابوالحسن تهامینژاد»، «نصرالله مدقالچی»، «زهره شکوفنده» و «مریم شیرزاد» روایت میشود.
گروه سینمایی هنر و تجربه در سالهای اخیر موفق به گسترش دامنه مخاطبان خود در سراسر ایران شده است. این گروه در حال حاضر دارای سانسهای ثابت و مستمر در شهرستانهاست و کلیه فیلمهای نمایش داده شده این گروه روزهای چهارشنبه به صورت متمرکز و در طی هفته به شکل تک سانس به نمایش در میآیند. همچنین تمام فیلم ها امکان اکران در سانسهای ویژه و تک سانس در شهرهایی که توسط مخاطبین و علاقهمندان و عوامل فیلم و سینماها درخواست داده شود را خواهد داشت.
برای دسترسی به برنامه نمایش فیلم مستند ایساتیس و دیگر فیلمهای هنر و تجربه و همچنین اطلاع از برنامههای جنبی به سایت این گروه به آدرس هنر و تجربه و صفحههای هنر و تجربه در شبکههای اجتماعی مراجعه کنید.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر