حضرت زینب (س) خط شکن جنگ رسانهای
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۵۰۸۱۵
به گزارش خبرنگار قرآن و فعالیتهای دینی خبرگزاری فارس جنگ سختِ حادثه عاشورا باعث شد که نیروهای حق در عرصه نبرد، با شکست ظاهری مواجه شوند. اما آن چیزی که باعث شد جبهه حق به پیروزی نهایی برسد چه چیز بود؟ گفته میشود در عاشورا، در حادثه کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد و عامل این پیروزی، حضرت زینب سلام الله علیها بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طوفان تبلیغات رسانهای
دشمنی که، به حسب ظاهر تا بن دندان مسلح است و همواره از عدّه وعُدّه زیادی برخوردار است، تعداد زیادی را قلع و قمع کرده و خود را بر اریکه قدرت نشانده است و به دیگران به دیده حقارت مینگرد، آن وقت طوفان تبلیغات رسانهای حضرت زینب سلام الله علیها است که آن شکست را به یک پیروزی قهرمانانه تبدیل کرد. آن خطبه طوفانی زینب کبری سلا م الله علیها بود که قلدران و زورگویان و گردنکشان را خوار و ذلیل و رسوا میکند و پیروزی دشمن را به شکست و ناکامی تبدیل میکند.
این شخصیت قوی را نگاه کنید با آنکه برادر و امام و پیشوای او را به خاک و خون کشاندند همه فرزندان و عزیزان و جوانانش را قلع و قمع کردند، زنان و کودکان آل الله را به زنجیر اسارت بردند و در جلوی نامحرمان در کوچه و بازار به دیده نمایش گذاشتند و با شادی و هلهله از آنان استقبال و بدرقه کردند، در یک چنین شرایط بحرانی، ناگهان این بانوی با عظمت و مجلّله ظهور و بروز میکند و به مثابه پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان با همان بیان شیوا و رسا و با همان فصاحت و بلاغت و با فریادهای غرّا و کوبنده، کاخ ظلم و ستم را به لرزه در میآورد: «یا أَهْلَ الْکُوفَةِ، یا اَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخَذْلِ وَ الْمَکْرِ»[۱] اى کوفیان! اى نیرنگ بازان و پیمان شکنان و بى وفایان و مکر پیشگان!
حرکت جامعه به سمت قهقرا
آیا شما خود را پیرو اسلام راستین می دانید؟ آیا فکر میکنید انقلابی هستید؟ پس کجاست ثبات قدمتان و انقلابی ماندنتان! شما گفتارتان با کردارتان یکسان نیست! فقط ادّعای انقلابیگری دارید! به کردههای خودتان مغرور شدید و خیال کردید از ایمان استوار برخوردار هستید اما در گرداب امتحان الهی رفوزه شدید و نتوانستید خود را به سلامت از پیچ تاریخی عبور دهید وای برشما که خود را به چاه زباله دان تاریخ انداختید.
«مَثَلُکُم کَمَثَلِ التِی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ اَنکاثاً»[۲] مثل آن کسی شُدید که پنبهها را بعد از آنکه به نخ تبدیل کرد دوباره نخها را باز میکند و تبدیل به پنبه میکند شما با بی بصیرتی خود، با درک نکردن موقعیت و فضای حاکم بر آن، با تشخیص ندادن موج فتنه و جبهه حق و باطل، جامعه اسلامی را به سمت قهقرا حرکت دادید و کاری کردید که جگرگوشه و پاره تن پیغمبر سرش بالای نیزه رفت.
زینب کبری نماد آیة الکبری
قرآن کریم زن فرعون حضرت آسیه را به عنوان یک زن نمونه تاریخ ساز معرفی میکند. زنی که سرشار از ایمان به خدا است. شخصیتی که زرق و برق دستگاه فرعونی او را به خود جذب نمیکند. هیچ عامل تهدید و ارعاب و تطمیع و فریبگری نتوانست دستگاه محاسباتی او را از کار بندازد و هرگز دچار محاسبه غلط نشد بلکه به جای سیاست سازش، الگوی مقاومت قهرمانانه را در پیش گرفت و در کمال شهامت و شجاعت و در پرتو نور ایمان از آرمان خود دفاع کرد و در این مسیر حاضر شد جان خود را فدا بکند. وقتی زیر شکنجه فرعونی قرار گرفت در همان حالت درد و رنج جسمانی با خدای خود این چنین نجوا میکرد: «إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ »[۳] پروردگارا! برای من در بهشت خانهای بنا کن. من را از دست فرعون و عمل گمراهکننده فرعون نجات بده.
با اینکه حضرت آسیه مثل حضرت زینب برادران و فرزندان و عزیزان خود را درمقابل چشمان منتظر و داغدار خود به قربانگاه نفرستاده بود، اما به پروردگارخود میفرماید: «ربّ نجّنی»؛ پروردگارا من را از فرعون و عمل بد او نجات بده، اما قهرمان کربلا حضرت زینب سلام الله علیها میفرماید: خدایا این بدنهای پاره پاره را از ما قبول کن![۴] وقتی هم از او سؤال میکنند که این مصیبتها را چگونه دیدی؟ میگوید: «ما رأیت الّا جمیلا»[۵]
در اینجاست که باید اعتراف کنیم که حضرت زینب در کربلا نبود، بلکه کوه صبر و استقامت بود که توانست این همه زجر و رنج و محنت و سختیها را تحمل بکند. اگر آن کوه صبر و پایداری نبود، اگر تحمل آن سختیها و مرارتها و آن دلدادگی و عشق به خدای متعال نبود، امروز خبری از بقای اسلام و ارزشهای والای دینی و اسلامی هم نبود. ایستادگی و استقامت جانانه زینب کبری او را نماد آیة الکبرای الهی کرد. چرا آیةالکبری نباشد در حالی که در اوج سختیها و مشکلات نماز شب خود را نشسته میخواند. این زینب میشود الگوی همیشه جاوید و ماندگار تاریخ و مَثَلِ او مَثَلِ«کَلِمَةً طَیِّبَةٍ کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةً اَصلُها ثابِت وَ فَرعُها فِى السَّماء. تُؤتى اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها» [۶]که برای همیشه تاریخ ثمربخش و اثرگذار خواهد بود.
پیش قراولان جنگ نرم
این حادثه نشان داد که زن نیز میتواند با بودن در قاب عفاف وحجاب، همواره تاریخ ساز و حماسه ساز باشد. این اتفاق تفکر اینکه زن باید ضعیفه و در حاشیه تاریخ باشد را از اذهان عموم پاک کرد. چرا که بانوان هرگاه وارد میدان کارزار جنگ نرم دشمن شدند علاوه بر اینکه در متن حوادث مهم تاریخی قرار داشتند همواره بسیار با عظمت ظاهر شدند و درخشیدند. از این رو در واقع، باید از حضرت زینب سلام الله علیها به عنوان پیش قراولان جنگ نرم یاد کرد که در برابر تبلیغات دروغین و شیطنتآمیز دشمن با آن همه رنج و سختیها و بی سرپناهیها با حماسه بزرگ خود عزت مجاهدانه را در دنیای اسلام به نمایش گذاشت.
عبدالحمید فاطمیتبار
پی نوشت
۱- لهوف، ص ۱۴۶؛ بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۱۰۸.
۲- همان
۳- سوره تحریم:۶۶،آیه۱۱.
۴- علامه سید عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص۳۷۹.
۵-لهوف ، ص ۱۶۰؛ بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۱۱۵.
۶- سوره ابراهیم :۱۴،آیه۲۴.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: حضرت زینب جنگ رسانه ای عاشورا جنگ حضرت زینب سلام الله علیها م الله علیها سختی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۵۰۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوسازی مرجعیت
آن موقع، من کلاس ۶ ابتدایی بودم، رحلت ایشان۱۳۴۰/۱/۱۰ بود و بنده در همان زمان توفیق آن را داشتم که به شهر قم رفتم و در چهلم آن بزرگوار با اخوان حاج آقا مرتضی وحاج آقا مجتبی تهرانی ( شهید کلهری) بر سر مزار ایشان شرکت کردیم.
هنوز ساختمان مسجد اعظم نیمه کاره بود، و در مرحله سفت کاری قرار داشت، و به نازک کاری نرسیده بود، حضرت آیت العظمی بروجردی رضوان الله تعالی علیه، باعث اعاده حیثیت شیعه اثنی عشری در جهان اسلام و همینطور در جهان آن روزگار شد و همینطور باعث درخشش در دنیای غرب، که ایشان را بهعنوان پاپ مسلمانان جهان می شناختند و ساده زیستی ایشان را با زندگی تجملی و اشرافی پاپ کاتولیک ها و... مقایسه میکردند، همانطور که مسجد اعظم قم سفت کاری شده برای نازک کاری تحویل حوزه علمیه قم گردید، همینطور نیز جایگاه مرجعیت تامه تحویل مرجع تقلید بعدی حضرت خمینی(س) شد.
از زمانیکه علمای برجسته و هوشیار و تجربه دیده و آگاه به زمانه، پس از رحلت آیت الله حاج سیدابو الحسن اصفهانی، رحمت الله علیه، بهفکر افتادند تا مرجعیت شیعه را در ایران و در رأس حوزهی علمیه قم نگاهدارند لذا پس از عمل جراحی حضرت آیت الله بروجردی به بیمارستان فیروز آبادی شهر ری تهران، به عیادت ایشان رفتند و از آن بزرگوار خواستند تا ایشان پس از رفع کسالت به قم تشریف ببرند، و مدیریت حوزه قم را بهدست بگیرند.
حضرات آیت الله آخوند همدانی، آیت الله کرمانشاهی، آیت الله نیشابوری ، آیت الله سید احمد خوانساری، آیت الله سید روح الله خمینی، آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی ( شهید کلهری ) که نماینده مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی بودند به عیادت آیت الله العظمی بروجردی رفتند و از ایشان خواستند تا به قم تشریف ببرند و محور حوزه علمیه قم و مرجع تقلید عموم مردم ایران و شیعیان جهان باشند.
از تمام اطرافیان و درخواست کنندگان از آیت الله بروجردی به اسکان در شهر مقدس قم برای اقامت و تقبل مسئولیت سنگین مرجعیت شیعه درقم، بهجز آیت الله روح الله خمینی، بقیه علماء به اطراف و اکناف کشور رفتند برای تبلیغ مرجعیت آیت الله بروجردی، فقط آیت الله خمینی متواضعانه در کنار ایشان در قم ماندند، و در برخی از موارد اتفاقات پر التهاب سیاسی مثل ماجرای سید علی اکبر برقعی درقم، جناب خمینی بهعنوان نماینده تام الاختیار آیت الله بروجردی وارد مساله شد و قضیه را فیصله دادند.
آیت الله خمینی در اکثر درسهای آیت الله بروجردی همچون طلبههای جوان دو زانو در برابر آیت الله بروجردی می نشستند و در حالیکه در همان زمان خودشان از مدرسین مقبول حوزه علمیه قم بودند اما در محضر آیت الله بروجردی مثل یک طلبه جوان به فرمایشات ایشان گوش میکردند در حالیکه هم سن و سالان آیت الله خمینی، در آخرین صف به دیوار شبستان تکیه می دادند، اما حاج آقا روح الله در میان طلاب جوان مودب و دو زانو نزدیک معظمله در دروس شرکت می کردند!
لذا پس از رحلت آیت الله بروجردی که دنیای سیاست و دین و مذاهب آنروز را تکان داد شایستهترین جانشین ایشان ، از دید نخبگان، و پختگان حوزه، حضرت آیت الله خمینی بود، گرچه شاه با سفارش مشاوران آمریکایی، انگلیسی و... برای کوتاه کردن دست مرجعیت از سیاست و قطع بازوی مرجعیت از دخالت در امور سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و... در کشور بود، لذا با توصیه مشاوران خود پیام تسلیت برای درگذشت آیت الله بروجردی را به شهر مقدس نجف و برای مرجع تقلید بعدی به زعم خودشان، یعنی حضرت آیت الله حکیم فرستاد، نه به قم، و نه به آیت الله خمینی، یا مرجع دیگری در ایران.
این درحالی بود که امیر عباس هویدا که آنزمان هنوز هیچ پست مهم دولتی نداشت و فقط بهعنوان یک روزنامهنگار وابسته به بابیت و استعمار سردبیر یک نشریه وابسته به شرکت ملی نفت ایران بود ( شرکت نفتی که زیر نظر آمریکائیها و انگلیسی ها و... بود) او در نشریه متعلق به شرکت ملی نفت، از آیت الله خمینی، بهعنوان یکی از مهم ترین جانشینان مرجعیت در ایران نام برد!
بههر صورت، اسکلت جایگاه مرجعیت تامه نه فقط در ایران، بلکه در جهان، که با استحکام توسط آیت العظمی بروجردی نوسازی و برپا شده بود، پس از رحلت آیت الله العظمی بروجردی به آیت الله آقا سید روح الله خمینی رسید و حقا و انصافا ایشان جانشین خلف آیت الله بروجردی بودند تا این جایگاه مهم را به آیت الله خامنه ای حفظهالله سپردند، تا انشاءالله تحویل حضرت صاحب الزمان (عج) بشود.
اللهم عجل لولیک فرج