Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-05-02@03:01:04 GMT

سـرقت فرش‌های نفیس از خانه پدری

تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۷۲۸۴۴

سـرقت فرش‌های نفیس از خانه پدری

ایران نوشت: 30 بهمن مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از سرقت فرش و تابلوفرش‌های نفیس از انباری خانه پدری اش شکایت کرد و گفت: پدرم فروشنده تابلو فرش و فرش‌های نفیس است اما به خاطر شیوع کرونا، مدتی مغازه‌اش را تعطیل کرد و بعد هم برای امنیت بیشتر تعدادی از فرش‌ها را به خانه بردیم و در انباری نگهداری می‌کردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پدرم خانه‌ای چهار طبقه در شمال تهران دارد که خودش ساکن یکی از طبقات است و من و دو برادر دیگرم نیز در سه طبقه از همان خانه زندگی می‌کنیم.

او ادامه داد: چند وقتی است که متوجه سرقت تابلو فرش‌ها و فرش‌های نفیس از انباری خانه پدری شده‌ایم. چون من و برادرانم نیز داخل مغازه کار می‌کنیم؛ بعد از ناپدید شدن فرش‌ها و تابلوها ابتدا به برادران دیگرم ظنین بودم اما وقتی متوجه شدیم هیچ کدام از ما در این کار دخالت ندارد احتمال سرقت مطرح شد. با این حال سرقت هم باید کار یک آشنا باشد چرا که در انباری سالم است و هر که بوده کلید داشته است و چون غیر از ما سه برادر و پدرمان خواهرم سوسن هم کلید انباری را دارد به او ظنین هستیم. ضمن اینکه سوسن مدت هاست با پدرم اختلاف دارد.

ازدواج ناموفق

با شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد و در بررسی‌های صورت گرفته، مدارکی به‌دست آمد که نشان می‌داد، سوسن در این سرقت سریالی دست دارد. بدین ترتیب زن جوان بازداشت شد و در تحقیقات اولیه به سرقت از خانه پدری اعتراف کرد.

او گفت: دو سال قبل بعد از اینکه در فضای مجازی با پسری به‌نام پیمان آشنا شدم به خواستگاری‌ام آمد. فکر می‌کردم او پسری تحصیلکرده و ثروتمند است چون همیشه عکس‌هایی از خودش در اینستاگرام می‌گذاشت که سرو وضعی شیک داشت و کنار خودروهای مدل بالا بود. اما پدرم از همان روز اولی که پیمان را دید از او خوشش نیامد و به من گفت این پسر لیاقت تو را که دختری تحصیلکرده و زیبا و ثروتمند هستی، ندارد.

سوسن ادامه داد: با وجود مخالفت‌های پدرم با اصرار خودم ازدواج کردیم اما بعد از مدتی متوجه شدم پیمان یک کلاهبردار حرفه‌ای است که با زنان و دختران زیادی ارتباط داشته و به بهانه ازدواج پول و طلاهایشان را گرفته و کلاهبرداری می‌کند. وقتی به او اعتراض کردم گفت که قصد داشته از من هم کلاهبرداری کند اما زمانی که متوجه وضع مالی خوب پدرم شده، برای تصاحب پول بیشتر با من ازدواج کرده است. وقتی این حقیقت برایم فاش شد تصمیم به طلاق گرفتم. بعد هم قبل از اینکه طلاق بگیرم یک روز که به خانه رفتم متوجه سرقت پول و طلا و جواهرات و اموال با ارزش خانه شدم. هرچند که مطمئنم کار پیمان بوده اما منکر شد و گفت دزد به خانه مان زده است.

سوسن در ادامه گفت: وقتی از پیمان جدا شدم به خانه پدرم برگشتم اما او رفتار سردی داشت و با من برخورد خوبی نکرد. پدرم گفت چون قبل از ازدواج به تو هشدار داده بودم حالا نمی‌توانم تو را ببخشم. بعد هم مرا از خانه‌اش بیرون کرد. هر چه اصرار کردم که برادرهایم هر کدام در یک واحد از این ساختمان زندگی می‌کنند و یک واحد هم برای زندگی به من بدهد، او قبول نکرد. می‌گفت جهیزیه و طلاهایی که به تو دادم ارزشش کمتر از یک خانه نبوده و تو همه را ازدست دادی.

زن جوان ادامه داد: من که کینه پدرم را به دل گرفته بودم تصمیم به انتقام گرفتم. از قبل کلید انباری خانه و مغازه‌ها را داشتم. با کلیدی که پدرم به من داده بود، در زمانی که می‌دانستم کسی داخل خانه نیست، به انباری می‌رفتم و تابلو فرش و فرش‌های نفیس را سرقت می‌کردم. بعضی از تابلو فرش‌ها را فروختم، گرچه نیاز به پول نداشتم اما چون جایی برای نگهداری نداشتم آنها را فروختم. چند تخته از فرش‌ها نیز در خانه‌ام بود که هنگام دستگیری پیدا شدند.

با اعتراف زن جوان به سرقت او روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

منبع: الف

کلیدواژه: فرش های نفیس خانه پدری تابلو فرش فرش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۷۲۸۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت

ایسنا/همدان دختر مرحوم دکتر سیدمرتضی هزاوه‌ای با تأکید بر اینکه پدرم گوش شنوای همه بود، گفت: مرحوم هزاوه‌ای تعامل با جوانان را خوب بلد بود به طوری‌که گوش شنوای همه بود و بسیاری از جوانان با او مشورت و درددل می‌کردند.

محیا سادات هزاوه‌ای در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به رفاقت خود با پدرش اظهار کرد: بُعد رفاقت ما بیشتر از رابطه پدر و دختری بود به گونه‌ای‌که جزئیات اتفاقات روزمره را برای هم تعریف می‌کردیم.

وی با تأکید بر اینکه در محیط خانواده حضور پدرم پر از عشق و زندگی بود، خاطرنشان کرد: حتی دوران بیماری هم نتوانست انرژی و ابراز احساسات پدرم را بگیرد و با تمام نواتوانی باز هم محبت و عشق خود را نشان می‌داد.

هزاوه‌ای با اشاره به دلنوشته پدرش افزود: زمانی‌که کنکور داشتم پدرم برایم دلنوشته‌ای نوشته بود که آن را با آیه‌ای از قرآن شروع کرده بود «عذرخواهی می‌کنم که به علت مشغله جز دعا توشه‌ای برایت ندارم. تو فراتر از آنی که من می‌خواهم و درست آنی که خدا می‌خواهد.» و تعابیر عاطفی بسیار قوی در نوشته‌هایش بکار برده بود.

وی با بیان اینکه مرحوم هزاوه‌ای جاذبه‌ای برای نسل جوان داشت، تصریح کرد: رابطه بین پدرم و جوانان اقوام و دانشجویانش بسیار زیاد بود و برخی از جوانان فامیل که با پدر و مادر خود راحت نبودند، از طریق پدرم مسائل و خواسته‌های خود را با خانواده‌هایشان مطرح می‌کردند.

دختر مرحوم هزاوه‌ای تاب‌آوری و انعطاف‌پذیری در مقابل نظرات مخالف را یکی از ویژگی‌های ممتاز پدر دانست و یادآور شد: پدر حتی اگر در زمینه‌ای صاحب‌نظر بود در جمعی که مخالف نظرش بود، برآشفته نمی‌شد و با آرامش و صبوری صحبت می‌کرد ضمن اینکه نظرات مخالف رابطه‌اش را تحت‌تأثیر قرار نمی‌داد.

وی با بیان اینکه همیشه پدر به بنده مشورت می‌داد و در بحث ازدواج نخستین مشاورم او بود، اظهار کرد: پدر همیشه در امر ازدواج بنده سختگیری داشت اما در موردی که یکی از همکارانش معرفی کرده بود، سختگیری نکرد، انگار به او الهام شده بود.

هزاوه‌ای با اشاره به اینکه دو ماه بعد از عقدم پدر از دنیا رفت، ادامه داد: پدر در مسائل مادی و مهریه صحبت نکرد و فقط یک جمله به همسرم گفت و آن این بود «دخترم امانت حضرت زهراست، اگر امانتدار خوبی هستی، بسم‌الله».

وی با تأکید بر اینکه پدر بدون حساب و کتاب و بدون توقع به دیگران کمک می‌کرد، یادآور شد: پدر هیچ انتظاری از طرف مقابل نداشت و همیشه بدون انتظار به دیگران کمک می‌کرد و همواره به دنبال این بود که به انحاء مختلف دل دیگران را به دست بیاورد.

دختر مرحوم هزاوه‌ای با بیان اینکه پدرم مشمول لطف الهی بوده و هست، گفت: پدرم همیشه خیرخواه مردم بود و به همین علت مشمول لطف الهی بوده و هست. همیشه اگر کسی نیاز به کمک داشت هر کمکی که از دستش برمی‌آمد دریغ نمی‌کرد.

به گزارش ایسنا، دکتر سیدمرتضی هزاوه‌ای، عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی و یکی از پژوهشگران و اساتید مطرح دانشگاه بوعلی‌سینا در سال ۱۳۴۰ در خانواده‌ای مذهبی و روحانی در شهر همدان متولد شد. او پس از سال‌ها تدریس در دانشگاه بوعلی‌سینا در سال ۹۲ با بیماری مواجه شد و در اردیبهشت سال ۹۹ به علت بیماری درگذشت.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • خیال بارسا راحت: پدری ۲۰۲۱ تکرار نخواهد شد
  • اهدای جوایز نفیس برای کاهش ۱۵ درصدی مصرف در ۲۱ هفته
  • درآمد ۱۵۰میلیونی مالخری وسوسه‌کننده است
  • معلمی که برای نسل جوان جاذبه داشت
  • دستگیری سارقان اماکن خصوصی و خانه باغ‌ها در مهاباد
  • دستگیری سارق انباری خانه‌ها در تهران
  • اعتراف به ۴۰ فقره سرقت از انباری در شرق تهران
  • ژاوی: برای فصل بعد همه باید پیشرفت کنیم/ «لِوا» الگوست
  • کشف ۲۶ فقره سرقت از منازل یکی از شهرک های مشهد
  • کشف ۲۶ فقره سرقت از منازل شهرک سیدی مشهد