مشهد/ تهدید دختر جوان توسط رمال: با اجنه آزارت می دهم
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۳۶۳۹۸
هنگامی که خصوصی ترین مشکلات زندگیام را از زبان «خان» رمال شنیدم، شگفت زده شدم، به گونه ای که فریب خوردم و اعتمادم جلب شد. باور کردم که او به علوم ماوراءالطبیعه مسلط است و می تواند با ابطال سحر و جادو، مشکلاتم را حل کند تا این که ...
به گزارش خراسان، این جملات، بخشی از اظهارات دختر جوان ۲۳ ساله ای است که برای شکایت از یک رمال کلاهبردار و حقه باز پا به کلانتری شفای مشهد گذاشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در شرح شکایت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: مدتی بود با مشکلاتی در زندگی شخصی ام مواجه بودم که در حل آن عاجز مانده بودم اما به جای مدد گرفتن از مشاوران و روان شناسان متخصص، با دوستان و نزدیکان در این باره مشورت می کردم و از آن ها یاری می خواستم، تا این که یکی از همکارانم که در جریان مشکلاتم قرار گرفته بود، پیشنهاد داد این موضوع را با یک رمال حاذق که به «خان» شهرت داشت، در میان بگذارم.
او گفت: امکان ندارد کسی به در خانه این رمال برود و دست خالی بازگردد. به عبارت دیگر، سحرهای خان مرده را زنده می کند! من که تحت تاثیر صحبت ها و تعریف و تمجیدهای همکارم قرار گرفته بودم، این موضوع را با یکی از صمیمی ترین دوستانم مطرح کردم و او نیز که از زندگی شخصی و مشکلاتم آگاهی کامل داشت، تشویقم کرد که با رمال تماس بگیرم و از او کمک بخواهم.
دوستم گفت: امتحانش که ضرری ندارد، از طرفی اگر رمال توانست مشکلت را حل کند ،من هم از او دعای گشایش بخت خواهم گرفت! پس از این که با رمال تماس گرفتم، او از آن سوی خط بدون این که مرا ببیند یا سوالی بپرسد، از خصوصی ترین مشکلاتم سخن گفت و حتی جزئی ترین ویژگیهای خواستگارانم را بیان کرد. من هاج و واج بودم و دیگر حرفی برای گفتن نداشتم.
با خود گفتم حتما این فرد، رمال کاربلدی است و در کارش تبحر دارد و می تواند مشکلاتم را حل و فصل کند. خان به من امیدواری داد و گفت: دوای دردهایت پیش من است. تو چهار چاکراه بسته داری که باید آن ها را باز کنم و هزینه آن بین هفت تا هشت میلیون تومان می شود، البته چون شاغل هستی ،می توانی آن را به صورت اقساطی پرداخت کنی! خان از من خواست که برای گرفتن سرکتاب و باز کردن قفل های زندگی ام، به منزلش بروم. وقتی موضوع را برای دوستم تعریف کردم، او نیز ترغیب شد که همراهی ام کند. بدین ترتیب به همراه دوستم به منزل خان واقع در بولوار ابوطالب مشهد رفتیم. وقتی وارد منزل شدیم، علاوه بر خان، مرد دیگری نیز حضور داشت که خان او را مثلث شیطان می نامید!
خان از من خواست که برای گرفتن سرکتاب و باز کردن قفل ، داخل اتاق مخصوص بروم. هنگامی که دوستم خواست مرا همراهی کند و داخل اتاق بیاید، خان و مثلث شیطان اجازه ندادند. آن ها گفتند هنگام خواندن سحر باید تنها باشم وگرنه امکان دارد این سحر و جادو باطل شود.
وقتی به همراه خان ، داخل اتاق رفتم، او در اتاق را بست و گفت که به من اعتماد کن، باید بدانی که من هیچ قصدی ندارم جز این که می خواهم قفل های زندگی ات را باز کنم تا شیطان از وجودت خارج شود! خان ماسک را از روی دهانم برداشت و گفت: «چقدر داغ هستی ! خوب می دانم که از عشقش می سوزی اما نگران نباش، من به تو کمک خواهم کرد که به خواسته ات برسی، فقط باید خوب به حرف هایم گوش بدهی و هیچ سوالی نپرسی!»
خان ادعا کرد که برای خواندن سحر لازم است که روسری و مانتویت را در بیاوری تا این وردها اثر کند. سپس خان با آن چشم های شیطانی اش نگاهی به من انداخت و گفت: تو چهره فوق العاده زیبایی داری، یکی از همکارانت به تو چشم بد دارد و قصدش این است که با تو رابطه غیر متعارف داشته باشد، به همین دلیل تو را سحر و جادو کرده است. او بختت را بسته تا بتواند نقشه اش را عملی کند، اما نیاز به نگرانی نیست، من تمام قفل ها را باز می کنم و طلسم را می شکنم، فقط باید کاملا به حرف هایم گوش بدهی.
خان با کمال وقاحت از من خواست کنارش بنشینم تا جادو را باطل کند. او می خواست دستم را بگیرد و مر ا به سمت خود بکشاند که دیگر به نیت پلید و شیطانی او پی بردم. خودم را عقب کشیدم و در حالی که ترسیده بودم، گفتم: دیرم شده است باید بروم اما خان گفت: اشکالی ندارد، نگران نباش، وردی می خوانم که دیرت نشود!
خان وقتی عکس العمل من را دید، جملاتی را زیر لب خواند و چیزی روی یک برگه نوشت و به دستم داد و گفت: دو قفل از مشکلات زندگی ات باز شد اما دو چاکراه بسته دیگر داری که برای باز کردن آن ها ، باید یک روز دیگر بیایی تا خروس سیاه برایت سر ببرم و بعد هم باید شیطان را کاملا از وجودت خارج کنم!
با شنیدن این سخنان از زبان رمال، ترس تمام وجودم را فرا گرفت و با عجله از اتاق بیرون آمدم و به دوستم اشاره کردم که سریع از خانه خارج شویم اما خان و مثلث شیطان محاصره مان کردند و اجازه خروج ندادند. آن ها گفتند باید هزینه طلسم شکنی را بپردازی، بعد می توانی خارج شوی. او به من گفت: دوستت این جا میماند تا تو بروی و مبلغ یک میلیون تومان به کارت من واریز کنی. در حالی که دوستم از شدت ترس به خود می لرزید، من از خانه خارج شدم و سریع پول را برای رمال کارت به کارت کردم تا زودتر دوستم را از این مهلکه نجات دهم. هنگامی که رسید واریز پول را به رمال تحویل دادم، او گفت که می توانید بروید اما وای به حال تان اگر این موضوع را برای کسی تعریف کنید، اگر این کار را انجام دهید، اجنه را به سراغ تان می فرستم تا آزارتان دهند.
وقتی من و دوستم از خانه خان خارج شدیم، نفس راحتی کشیدیم اما از شدت هیجان اتفاقی که برایمان رخ داده بود، زبان مان بند آمده بود و گیج و منگ بودیم . چند ساعت بعد، هنگامی که ماجرا را دوباره برای خودمان مرور کردیم متوجه شدیم که این رمال با همدستی همکارم، قصد سوء استفاده مالی و ایجاد رابطه غیر اخلاقی با مرا داشته است. همکارم که از زندگی شخصی من مطلع بود، آن اطلاعات را در اختیار خان قرار داده بود تا او آن ها را از زبان خودش بیان و اعتماد مرا جلب کند و...
این گونه بود که به کلانتری آمدیم تا از این رمال شیاد و کلاهبردار شکایت کنیم.
شایان ذکر است، در اجرای دستور سرگرد علی امارلو( رئیس کلانتری ۱۹ شفا) ماموران دایره اطلاعات این کلانتری پس از هماهنگی با مقام قضایی در پوشش مشتری وارد منزل رمال حیله گر شدند و در حین ارتکاب جرم او را دستگیر کردند. در ادامه از منزل متهم آلات و ادوات رمالی همچون دم روباه کشف و ضبط و منزل متهم نیز پلمب شد. متهم ۵۶ ساله که سه فقره سابقه کیفری نیز دارد و بنا به گفته خودش معتاد است، پس از انتقال به دایره اطلاعات کلانتری مورد بازجویی های فنی و پلیسی قرار گرفت و به اتهامات خود نیز اعتراف کرد، سپس در اجرای دستور مقام قضایی به زندان مرکزی وکیل آباد منتقل شد.
لینک کوتاه: asriran.com/003FNSمنبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۳۶۳۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) ترسناکترین جاذبههای گردشگری جهان؛ از قلعه اجنه تا جنگل خودکشی!
زیسان: جهان پر از مکانهای مرموز و وهمانگیزی است که قرنها تخیل مردم را مجذوب خود کرده است. افسانههای ارواح بیقرار، خانههای خالی از سکنه و فعالیتهای ماوراء الطبیعه در طول نسلها منتقل شده و داستانهای ترسناکی را به وجود آورده است.
به گزارش زیسان؛ در این مطلب، ما شما را به سفری ترسناک به مکانهای روی زمین میبریم، جایی که پرده بین مردهها و زندهها بهطور ترسناکی نازک به نظر میرسد.
زندان ایالت شرقی، پنسیلوانیا، ایالات متحدهزندان ایالت شرقی، یک سازه باشکوه به سبک گوتیک واقع در فیلادلفیا، پنسیلوانیا. زمانی زندانی بود که جنایتکاران بدنام را در خود جای داده بود، اما اکنون متروکه است و گذشته آشفته خود را در زمزمههایی ترسناک تکرار میکند. شرایط سخت ندامتگاه و داستانهای رفتار وحشیانه، ردی از یأس و اندوه از خود به جای گذاشته است.
بازدیدکنندگان از برخوردهای وهمآوری، از تظاهرات زندانیان سابق تا نالههای اشباحی که از سلولهای خالی بیرون میخزد را گزارش کردهاند. ادعا شده است که سلول تبهکار بزرگ آل کاپون با صداهای غیرقابل توضیح و نقاط سرد غیرقابل باوری بر روی دیوارهایش از بازدید کنندگان استقبال میکند. ندامتگاه ایالت شرقی یادآور درد و رنج انسانهایی است که در چهاردیواری آن زندانی بوده اند.
قلعه بریساک در فرانسه
کاخ و قلعه بریساک واقع در دره زیبای لوار، راز تاریکی را در دیوارهای مجلل خود پنهان میکند. افسانهها حاکی از آن است که روح بانویی سبز در قلعه به بند کشیده شده است، معشوقه صاحب قلعه که به طرز غمانگیزی در اثر حسادت به قتل رسید. بازدیدکنندگان گزارش کردهاند که چهره شبحآلود او در سالنها سرگردان است و لباس سبزش پشت سرش در باد میچرخد. صدای قدمهای وهمآور و صداهای غیرقابل توضیحی در اتاقهای خالی این کاخ شنیده میشود و حضور ماندگار بانوی سبز همچنان بر تن و بدن افرادی که از این قلعه باشکوه، اما جنزده بازدید میکنند، را به لرزه در میآورد.
جنگل آئوکیگاهارا، کوه فوجی، ژاپنجنگل آئوکیگاهارا که در پایه کوه فوجی قرار دارد، به عنوان "دریای درختان" شناخته میشود، اما به دلیل شهرت تاریک خود نیز بدنام است. این جنگل انبوه به آهنربایی برای کسانی که به دنبال تنهایی هستند تبدیل شده است، اما به دلیل تعداد بالای خودکشیهایی که در محدوده آن اتفاق افتاده است به "جنگل خودکشی" نیز معروف شده است. سکوت وهمآور جنگل تنها با صدای جیر جیر گاه و بیگاه درختان و حس وهم آلود تعقیب شدن به هم میریزد. محلیها و بازدیدکنندگان گزارش کردهاند که هنگام گشت وگذار در این جنگل بسیار زیبا و در عین حال سرد، با ارواحی سرگردان به شکل انسان و صداهای غیرقابل توضیح مواجه شدهاند.
قلعه بانگره، راجستان، هندبا سفر به هند، جذابیت فراموش نشدنی قلعه بانگره را کشف میکنیم. این قلعه قرن هفدهمی که در ایالت راجستان واقع شده، مملو از افسانهها و داستانهای شبحوار است. طبق باور عمومی، یک جادوگر بر قلعه نفرین شده و ساکنان غم زده آن حکومت میکرده. ویرانههای قلعه بانگره در حال حاضر یکی از خالی از سکنهترین مکانها در هند محسوب میشود. افراد محلی و بازدیدکنندگان از ورود به قلعه پس از غروب آفتاب خودداری میکنند، زیرا اعتقاد داردند که ارواح سرگردان در محوطه این قلعه پرسه میزنند. سایههای اسرارآمیز، صداهای غیرقابل توضیح، و فضایی وهمآور، قلعه بانگاره را به مقصدی ترسناک برای کسانی تبدیل میکند که به دنبال مواجهه با ارواح و ماورا هستند.
برج لندنمقصد بعدی ما را به قلب لندن میبرد، جایی که برج لندن به عنوان نماد قدرت سلطنتی و تاریخ تاریک این کشور است. این برج با میراث ۹۰۰ ساله خود شاهد زندانها، شکنجهها و اعدامهای بیشماری بوده است. جای تعجب نیست که به عنوان یکی از ترسناکترین مکانها در بریتانیا شهرت پیدا کرده است.
گفته میشود ارواح بر برج حکومت میکنند، ارواح برخی از مشهورترین چهرههای تاریخ. گفته میشود که شبح آن بولین، همسر دوم شاه هنری هشتم، در محوطه برج سرگردان است، روح بدون سر او اغلب در نزدیکی محل اعدامش دیده میشود. برج سفید، قدیمیترین بخش قلعه، خانه روحهای بیقرار دو شاهزاده جوان، ادوارد پنجم و ریچارد دوک یورک است که به طور خشونت باری زندانی شدهاند و احتمالاً در داخل دیوارهای آن به قتل رسیدهاند.
بازدیدکنندگان و نگهبانان طیف وسیعی از پدیدههای ماوراء الطبیعه را گزارش کردهاند، از نقاط سرد غیرقابل توضیح گرفته تا چهرههای شبحوار و صداهای عجیب. احساس تعقیب شدن و تماشا شدن و احساس ناراحتی شدید پس از بازدید از دیوارهای برج گزارش شده است. افسانهها و تاریخ پیرامون برج لندن، آن را به مکانی جذاب و در عین حال ترسناک برای کاوش تبدیل کرده است.
مزرعه میرتلزمزارع میرتلز واقع در سنت فرانسیس ویل، لوئیزیانا، یک عمارت پیش از جنگ داخلی آمریکا است که شهرت تاریکی دارد. افسانهها حاکی از آن است که این ملک توسط ارواح بردههای سابق و روح غمانگیز کسانی که با مرگهای هولناک روبرو شدهاند تسخیر شده است. بازدیدکنندگان از چهرههای شبحآلود، قدمهای غیرقابل توضیح و زمزمههای وهمآور درون دیوارهای این ملک بزرگ گزارش کردهاند. مشهورترین ساکن ارواح، کلوئه، یک برده زن است که بنا به گزارشها به دلیل مشارکت در یک طرح مسمومیت به دار آویخته شد. مزارع میرتلز به عنوان شاهدی بر میراث فراموش نشدنی گذشته است و بازدیدکنندگان را با تجربهای فراموشنشدنی و دلخراش روبه رو میکند.
خانه مونت کریستو، نیو ساوت ولز، استرالیاخانه مونت کریستو که در نیو ساوت ولز واقع شده است، یک عمارت باشکوه دوران ویکتوریا، اما با یک تاریخچه شوم است. این خانه که تسخیر شدهترین خانه استرالیا محسوب میشود، شاهد تراژدی، قتل و مجموعهای از اتفاقات غیرقابل توضیح بوده است. بازدیدکنندگان گزارش دادهاند که با ارواح ناآرام مواجه شدهاند، از جمله ظاهر شدن یک نگهبان سابق و کودکی که به طرز غمانگیزی از پلهها سقوط کرده است. جو درون عمارت اغلب سنگین و ظالمانه است، درها به خودی خود بسته میشوند و اشیا به طور غیرقابل توضیحی حرکت میکنند. خانه مونت کریستو همچنان موضوعی جذاب برای علاقهمندان به ماوراء الطبیعه و جویندگان هیجان است.
جزیره پووگلیا، ونیز، ایتالیاجزیره Poveglia که در تالاب زیبای ونیز قرار دارد، راز تاریکی را در زیر نمای بیرونی آرام خود پنهان کرده است. این جزیره زمانی یک ایستگاه قرنطینه برای قربانیان طاعون و بعداً یک بیمارستان روانپزشکی بود، یکی از ترسناکترین جزایر جهان محسوب میشود. ویرانههای بیمارستان متروکه شاهد عذاب و رنجی است که در داخل دیوارهای آن رخ داده است. افسانهها از ارواح ناآرام، روحهای شکنجهشده و اشباحی میگویند که جزیره را اشغال کرده اند. به دلیل شهرت وهمآور آن، دسترسی به جزیره پووگلیا محدود شده است و همین مسئله حس رمز و راز را در اطراف این مکان خالی از سکنه افزایش میدهد.
قلعه لیپ، شهرستان آفالی، ایرلنددر حومه سرسبز شهرستان آفلی در ایرلند، قلعه لیپ، مکانی غرق در تاریخ و داستانهای ترسناک قرار دارد. این قلعه که در قرن پانزدهم ساخته شده، گذشتهای وحشتناک دارد که شامل درگیریهای خونین و اعمال خائنانه است. شایعه شده است که توسط روحی سرگردان تسخیر شده است، موجودی بدخواه که در گوشههای تاریک قلعه کمین کرده است.
بازدیدکنندگان گزارش کردهاند که با چهرههای سایهدار، صداهای نامعلوم، و احساسات غیرقابل توضیح لمس شدن مواجه شدهاند. فضای وهم آمیز و ترسناکی که قلعه لیپ را فراگرفته است، آن را به آهنربایی برای علاقهمندان به ماوراء الطبیعه تبدیل میکند که به دنبال تجربهای بی نهایت ترسناک هستند.
مسافرخانه باستانی رام، گلاسترشایر، انگلستانمسافرخانه Ancient Ramn که در دهکده Wotton-Under-Edge، Gloucestershire واقع شده است، مسافرخانهای با اسکلت چوبی است که قدمت آن به قرن دوازدهم باز میگردد. این مکان به عنوان یکی از خالی از سکنهترین مکانهای انگلستان شهرت پیدا کرده است.
مهمانان و محققان ماوراء الطبیعه طیف گستردهای از پدیدههای ماوراء طبیعی را گزارش کردهاند، از جمله ظاهر شدن افرادی شبح مانند، صداهای غیرقابل توضیح، و احساسِ مرموز زیر نظر گرفته شدن. تاریخِ تاریک مسافرخانه، که شامل داستانهای آیینهای شیطانی، قربانی کردن کودکان، و گورستانی که روزگاری در زیر بنای آن بوده، به ترسناک بودن این مکان دامن زده است.. مسافرخانه باستانی رام به عنوان شاهدی بر حضور ماندگار گذشته است و کسانی را که جرات قدم گذاشتن در راهروهای جنزده آن را دارند مجذوب خود میکند.
قلعه ادینبورگ، اسکاتلند
قلعه ادینبورگ بر فراز یک صخره آتشفشانی باستانی قرار دارد و بر یک بلندی در پایتخت اسکاتلند قرار دارد و شهرت تاریکی دارد. با سابقهای بیش از هزار سال، شایعه شده است که این قلعه توسط ارواح مختلف تسخیر شده است. ادعا شده است که شبح پسری بیسر، یک پیرمرد مرموز و ارواح زندانیان سابق در سالنهای قلعه پرسه میزنند. بازدیدکنندگان تجربیات ترسناکی را گزارش کردهاند، از افت ناگهانی دما گرفته تا دیدن اشباح و قدمهای غیرقابل توضیح. قلعه ادینبورگ به عنوان شاهدی بر گذشته پرتلاطم اسکاتلند است.
قلعه برن، رومانیقلعه برن که بر فراز تپهای در منطقه ترانسیلوانیا قرار دارد، اغلب با کنت دراکولای بدنام از رمان برام استوکر مرتبط است. در حالی که پیوندهای قلعه با شخصیت تاریخی دراکولا ضعیف است، اما هنوز هالهای از رمز و راز دارد و ذهن و روح بازدیدکنندگان را آزار میدهد. افسانهها و داستانهای وهمانگیز قلعه را احاطه کردهاند، با گزارشهایی از اشباح سرگردان و قدمهای سبکی که در راهروها طنین انداز میشوند. محیط ترسناک این قلعه و داستانهای تاریک به شهرت آن به عنوان یکی از ترسناکترین مکانها در رومانی کمک میکند.
tags # ترس ، گردشگری سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟