به نقل از «جماران»

تحلیل مجید انصاری از سفر به پاپ به عراق و دیدار وی با آیت الله سیستانی

تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۴۳۲۰۹

به گزارش جماران؛ به نقل از صبح ما، عضو مجمع روحانیون مبارز در خصوص دیدار پاپ و آیت الله سیستانی گفت: به نظرم این دیدار در این مقطع پیام آرامش و همزیستی و صلح برای مردم عراق، منطقه و سایر کشورها داشت و نشان داد که ارتباطی بین اسلام واقعی و مسیحیت با آنچه تندروهای افراطی به نام اسلام و یا به نام مسیحیت از خود نشان می دهند، وجود ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

لذا به نظر من، ان شالله سفر مبارکی برای کشور عراق ، جهان اسلام و جهان مسیحیت خواهد بود.

حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری، عضو مجمع روحانیون مبارز، در خصوص دیدار آیت الله سیستانی و پاپ فرانسیس گفت: دیدار بزرگترین رهبر جهان مسیحیت با یکی از مراجع عظام تقلید، پیام روشن و سازنده‌ای برای پیروان ادیان الهی به خصوص مسلمانان و مسیحیان، که دو جامعه بزرگ دیندار جهان با جمعیتی بالا هستند، داشت. این پیام، پیام صلح و همزیستیِ مسالمت آمیز توأم با احترام به یکدیگر و تکیه برنقاط مشترک برای کمک  به صلح جهانی و زندگی آرام و بهتر مردم جهان است.

او ادامه داد: این پیام  و در واقع این ابتکار، ریشه قرآنی دارد. خداوند در قرآن کریم به صراحت به پیامبر اکرم دستور دعوت سایر پیروان ادیان الهی به همکاری  در زمینه‌هایی که اعتقادات مشترکی دارند، داده است؛ “قُل یا أَهلَ الکِتابِ تَعالَوا إِلىٰ کَلِمَهٍ سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ” قرآن کریم به پیامبر دستور می‌دهد که ای پیامبر! به اهل کتاب بگو بیایید در موضع مشترک مهمی که همان بحث اعتقاد به خدای یگانه و پرستش آن یگانه معبود یکتاست، با هم باشیم. اهل کتاب یعنی یهودیان و مسیحیان که هر دو گروه در مدینه و در حوزه جغرافیای صدر اسلام حضور داشتند، البته زردشتیان هم اهل کتاب هستند اما در آن موقع عمدتا یهودیان و نصاری‌ها  در مدینه و اطراف مدینه بودند.

عضو مجمع روحانیون مبارز اظهار داشت: بنابراین دعوت به گفتگو و پیدا کردن نقاط مشترک در معتقدات دینی و در مسائل کلی انسانی، موضوعی است که در اسلام بر آن تأکید شده و در سیره پیامبر(ص) و امیر المومنین(ع) بوده است.  در انقلاب اسلامی هم نگاه حضرت امام به عنوان معمار و بنیانگذار انقلاب اسلامی به این موضوع معطوف بوده است.  لذا در قانون اساسی بر بحث آزادی اقلیت‌های دینی و مذهبی تأکید شده و فراتر از آزادی آنها در مناسک و دینداری، حق و سهم مشخصی برای آنها در مجلس شورای اسلامی پیش بینی شده است.

انصاری عنوان کرد: با اینکه  ممکن است جمعیت برخی از این اقلیتهای دینی در کشور به حداقل نصابی که برای نمایندگی شهرستان‌ها پیش بینی شده است، نرسیده باشد، اما درعین حال  پیش بینی شده  که به طور ثابت برای هر یک از این ادیان یک نماینده در مجلس شورای اسلامی حضور  داشته باشد. این حق از اول انقلاب اعمال شده است و خوشبختانه نمایندگان چهار دین رسمی در مجلس شورای اسلامی حضور دارند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: امام هم  در زمان حیات خود به مناسبت میلاد حضرت مسیح، برای مسیحیان جهان و پاپ پیام تبریک می فرستادند. ایشان در پاریس که بودند به این موضوع اهتمام ورزیدند. به هر حال این مسئله مورد تأکید حضرت امام بوده و در داخل کشور هم شاهد بودیم که مقام معظم رهبری  در برنامه های منظم خود و در بازدید از خانواده‌های شهدای جنگ تحمیلی و شهدای انقلاب اسلامی، در منزل شهدای اقلیتهای دینی نیز حضور پیدا کرده و سعی می‌کنند این سنت اسلامی پاس داشته شود.

عضو مجمع روحانیون مبارز تأکید کرد: با توجه به وضعیت خاصی که تروریستها  در عراق پیش آوردند و این کشور را سالها درگیر جنگ، ناامینی و ویرانی  کردند، و به خصوص در پدیده داعش این انسان‌های وحشی و مدعیان اسلام که هیچ بویی از اسلام نبردند و چهره کریه و خشونت باری از اسلام به نمایش گذاشتند، جامعه مسیحی عراق آسیب بسیار زیادی دید. تعداد بسیاری کشته و آواره شدند والبته مسلمانانِ شیعه و سنی همه آسیب دیدند.

انصاری ادامه داد: به نظرم این دیدار در این مقطع پیام آرامش و همزیستی و صلح برای مردم عراق، منطقه و سایر کشورها داشت و نشان داد که ارتباطی بین اسلام واقعی و مسیحیت با آنچه تندروهای افراطی به نام اسلام و یا به نام مسیحیت از خود نشان می دهند، وجود ندارد. لذا به نظر من، ان شالله سفر مبارکی برای کشور عراق ، جهان اسلام و جهان مسیحیت خواهد بود.

مجید انصاری در پاسخ به این سوال که این دیدار تا چه اندازه در راستای  گفتگوی ادیانِ امام موسی صدر است، گفت: همانطور که عرض کردم مسئله گفتگوی ادیان همیشه در میان مسلمانان و رهبران اسلامی بوده است. خب امام موسی صدر در لبنان پیشتاز این قضیه بودند و بنیان خوبی را برای این کار گذاشتند. من به فعالیتهای حضرت امام و انقلاب اسلامی هم اشاره کردم.

او با تأکید بر اینکه  این نوع ملاقاتها و ارتباطات در سطوح کارشناسی و حتی پایین تر باید پی گرفته شود، گفت:  مراکز مرتبط  دینی مثل حوزه علمیه قم و واتیکان و دیگر مراکز دینی و مذهبی مسیحیان، یهودیان و زردشتیان که به حمدالله پایگاه خاص آنها در کشور خودمان است و برنامه های منظمی هم دارند، می‌توانند با هم در ارتباط باشند. در هر صورت من فکر می کنم، در عمل  می توان به صورت مرتب و تخصصی در حوزه‌های مشترک و بین الادیانی، کنفرانس‎ها، سمینارها و گردهمایی هایی  را برگزار  و راهکارهای همکاری مشترک را جستجو کرد. برداشتهای مشترکی  را در قالب آموزه‌های ادیان توحیدی، بحث اعتقادات، پرستش خداوند یگانه، حرمت نهادن به انبیاء الهی و معتقدات دیگران، بحث حقوق انسان، حقوق بشر، مقابله با استبداد و استکبار و زورگویی، می توان استخراج کرد.

انصاری ادامه داد: ظلم‌ها و جنایاتی که به نام حضرت مسیح  در جنگهای جهانی اول شده است و یا استعمار سابقه داری که توسط کشورهای مسیحی در طول قرون گذشته انجام شده و امثال اینها و همچنین جلوه‌های دیگری از این قبیل رفتارها ی نژادپرستانه و استیلا خواهانه و زورگویی‌هایی که در امثال آقای ترامپ و هم فکران او می بینیم، می تواند مورد گفتگو قرار گیرد.

عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: من فکر می کنم  مراکز دینی، علما ی دینی و رهبران دینی می توانند با هماهنگی و همکاری یکدیگر با همه اینها مقابله کنند و به هدایت و روشن‌گری مومنانه‌ی پیروان ادیان الهی کمک کنند و از رهگذر آگاهی‌ها و راهکارهایی که با استفاده از فضای رسانه ای و فضای عمومی ارائه می‌دهند، شاید  بتوان بر روی دولتها، قدرتها و تصمیم گیرندگان تأثیر گذاشت  تا به سمت آرامش،  صلح، همزیستی و تأکید برنقاط مشترک  به جای اسلحه و ناامنی و شرارت در دنیا، پیش بروند.

مجید انصاری در خصوص مراسم خاص استقبال از پاپ در عراق گفت:  به هر حال هر کشوری مقتضیات خاص خود را دارد. کشور عراق به لحاظ سطح اجتماعی، ترکیب جمعیتی ، حکومت و سایر مسائل  بسیار با کشور ایران متفاوت است. هر کشوری سلسله ویژگی های بومی خاص خود را دارد و مطابق با آنها عمل می کند. من فکر می کنم به این مسائل حاشیه ای نباید پرداخت. مهم، اصل این ملاقات و سفر است که از دید من مثبت است و باید از آن استقبال کرد.

او اظهار داشت: امیدواریم چنین زمینه‌هایی در کشورهای غربی هم باز شود و یا در کشورهای اسلامی با نیت کمک به رفع فقر، ظلم و ناامنی تکرار شود. آقای پاپ اگر با همین رویکرد به مردم یمن هم نگاه کنند خیلی خوب است. همانطور که می دانیم یمن وضعیت بدی دارد، همچنین افغانستان در وضعیت خوبی نیست. دهها سال است که مردم آنجا درگیر انواع شرارتها هستند. در واقع با مداخله بیگانگان و قدرتهای خارجی این کشورها امروز درگیر انواع جنگ و ناامنی هستند .

عضو مجمع روحانیون مبارز تأکید کرد: آقای پاپ با همین رویکرد به سایر نقاط خاورمیانه مثل لبنان و سوریه توجه کنند. به طور جدی من فکر می‌کنم که  قدرت کلیسا  و مسحیت می تواند تاثیرگذار باشد و نقش بازدارندگی ایفا کند.  رژیم اشغالگر و کودک‌کش اسرائیل که علاوه بر قصب زمین مردم فلسطین هر روز در برابر دیدگان جهانیان با بی شرمی هر چه تمام تر اراضی و خانه های آنها را ویران می کند، و چون از پشتیبانی و حمایت بی حد و حصر آمریکا، اروپا و کشورهای مختلف مسیحی مطمئن است، لذا هیچ مانعی در برابر این کودک کشی و قصب و ظلم و تجاوز به مردم فلسطین احساس نمی کند.

او اظهار داشت: من نمی‌گویم همه مسائل یک شبه و یک روزه حل شود اما می تواند سرآغازی باشد برای ارائه راهکارهایی برای موضوعات و مسائل  مشترک بین مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و دیگر ادیان و برون‌رفت از این مشکلات طاقت فرسا و چندین ده ساله.

انصاری در پایان گفت: به هر حال دُملِ چرکین غصب سرزمین فلسطین و آوارگی یک ملت طی ۷۰ سال به نام یهودیت و با حمایت مسیحیت انجام شده است. جا دارد از همین ظرفیت آقای پاپ، واتیکان، مسیحیان و فعالان متدین مسیحی حتی در داخل آمریکا  برای اعمال فشار بر روی دولت های خودشان استفاده شود که به میدان عمل بیایند و از حمایت یکجانبه بی حد و حصر از رژیم اسرائیل دست بردارند و  این رژیم را به پذیرش حقوق مردم مظلوم فلسطین، وادار کنند.

منبع: جماران

کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 امام موسی صدر مجید انصاری پاپ فرانسیس آیت الله سیستانی آیت الله سیستانی و پاپ فرانسیس جشنواره فیلم فجر سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 عضو مجمع روحانیون مبارز انقلاب اسلامی من فکر می کنم مجید انصاری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۴۳۲۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...

مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!

من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.

ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!

مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.

توضیح این ادعا چنین است؛

۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.

این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " می‌باید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم می‌آئیم و حرف‌هایمان ‌را می‌زنیم. هیچ کس هم مجبور نیست‌ منطق ما را بپذیرد."

و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."

۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .

اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»

در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود،  ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.

۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.

اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.

آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ‌ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمی‌کشد که بافت فرسوده می‌شود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.

مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم  را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.

امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم‌!

بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.

۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر  بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا  ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.

او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت"  و نقد "ارباب دیانت".

استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمی‌کنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."

۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.

او چنین میگفت :

"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولت‌های آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف‌های طبقاتی اقدام کنند. تبعیض‌ها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید می‌کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."

استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت‌ میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقده‌های روانی است و عقده‌های روانی تولید انفجار خواهد کرد!"

شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»

بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟