نامزدی ظریف در انتخابات؛ آری یا خیر!؟
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۴۵۷۰۴
روزنامه شرق: او یک دیپلمات است و کار اجرائی داخلی قاعدتا با سیاست خارجی و مذاکره متفاوت است. برای بررسی احتمال و توانایی او برای شرکت در انتخابات و از طرفی ماهیت سیاسی ظریف، گفتوگویی کردهایم با محمد مهاجری، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصولگرا، علی صوفی، دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات، ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا و حسین انصاریراد، نماینده ادوار مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب که مشروح آن را میخوانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد مهاجری: یک سر و گردن از دیگران بالاتر است
محمد مهاجری در آغاز درباره ماهیت سیاسی ظریف به «شرق» گفت: «آقای ظریف نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا. در سالهای اخیر نیز ایشان گرایش معناداری به سمت هیچکدام از دو جناح نداشته است. البته برعکس این قضیه هم مطرح نیست؛ یعنی معمولا بخش تندرو اصولگرایان به ایشان زیاد حمله کردهاند و شاید اصلاحطلبان حمایت بیشتری از ایشان داشتهاند؛ اما اینکه بعضا گفته میشود اصلاحطلبان بیشتر خواهان مذاکره با آمریکا هستند، ناسزای سیاسی نیست و واقعیت این است که اصلاحطلبان به موضوع تعامل توجه بیشتری دارند. به نظر من، اصل موضوع تعامل، موضوعی جناحی نیست، ولی به هر حال بنا بر اقتضای سیاسی، اصلاحطلبان بیشتر به تعامل اهمیت میدهند».
او در ادامه درباره تضاد مبارزه و مذاکره تشریح کرد: «شاید از نظر بعضیها وقتی مذاکره میکنید، یعنی دیگر نمیخواهید مبارزه کنید. اصطلاحی هم بین سیاسیون هست که میگویند آنجا که دیپلماسی به پایان میرسد، جنگ شروع میشود یا بالعکس، زمانی جنگ تمام میشود که دیپلماسی شروع میشود؛ اما من فکر میکنم شما در عین مبارزه هم میتوانید مذاکره کنید و اتفاق منفی نیست و در طول تاریخ نیز این موضوع وجود داشته است. در قطعنامه 598 که امضا شد، مگر با صدام آشتی کردیم؟ مذاکره کردیم که بتوانیم مبارزه را ادامه دهیم. مذاکره میتواند گاهی به معنای ادامه مبارزه نیز باشد».
مهاجری در پایان از احتمال ریاستجمهوری ظریف و توانایی او در حل بحرانها گفت: «این سؤال را باید از آقای ظریف پرسید؛ اما برداشت من این است که کسی که بتواند با بیگانه به توافق برسد یا با او مذاکره کند، قطعا این توان را در داخل هم دارد. البته منظورم تندروهایی نیست که به هیچ صراطی مستقیم نیستند. ضمن اینکه رئیسجمهور به نظر من بیشتر سیاستگذار است تا مجری و در واقع بیشتر نقش هماهنگکننده و تبیینکننده سیاستهای کلی دولت را دارد. بنابراین آقای ظریف در مقایسه با دیگران، بالاتر است و با بعضی شخصیتهای سیاسی معتبر که نامشان در بین کاندیداها نیست، برابری میکند».
صوفی: موفقیت ظریف در سیاست خارجی دلیل موفقیت در سیاست داخلی نیست
علی صوفی درباره رویکرد سیاسی ظریف به «شرق» گفت: «اولا کسی که در موضع وزارت امور خارجه است، چه وزیر و چه معاون، نمیتواند در جریانات سیاسی عضویت داشته باشد. بنابراین خودبهخود معمولا کسی که وزیر امور خارجه است، نسبتی با جریانات سیاسی ندارد و آقای ظریف تاکنون جایی نگفته است من اصلاحطلب یا اصولگرا یا معتدل هستم. ولی آنچه مهم است، مواضع ایشان است که مواضع او اصلاحطلبانه است. به هر حال اصلاحطلبان خواستار تنشزدایی در عرصه سیاست خارجی هستند که بهویژه اگر این تنشها باری بر دوش مردم باشد و در عرصه داخلی باعث فشارهای سنگینی بر معیشت و زندگی مردم باشد، آنوقت قطعا اصلاحطلبان با شدت بیشتری خواهان این هستند که تنشها برطرف شود. آقای ظریف از این جهت یک دیپلمات قابل و فعال است و از این نظر مورد تأیید اصلاحطلبان؛ اما این به معنای اینکه آقای ظریف را اصلاحطلب بدانیم، نیست». صوفی در ادامه درباره احتمال ریاستجمهوری ظریف و توانایی او در حل مشکلات جاری گفت: «تجربه گذشته نشان داد که چون فضا برای حضور جریانات سیاسی در انتخابات باز نیست و یکسری مشکلات وجود دارد و معمولا مردم نیز نمیتوانند کاندیدای دلخواه خود را پیدا کنند و به آن رأی دهند، همه چیز نسبی است و بین بد و بدتر قرار میگیرد و بین خوب و خوبتر انتخاب نمیشود. بنابراین فضا چنان تنگ شد که اصلاحطلبان نیز ناچار شدند بین بد و بدتر انتخاب کنند. بستگی دارد آقای ظریف در مقابل چه شخصیتی قرار بگیرد؛ آنوقت آقای ظریف ممکن است طرف خوب یا بد باشد و در این صورت میتواند شانسی در انتخابات داشته باشد. ولی اگر بخواهیم فضا را کاملا باز ببینیم، قطعا خیلی از شخصیتها وجود دارند که برای اصلاحطلبان مطلوب هستند؛ ضمن اینکه موفقیت آقای ظریف در عرصه سیاست خارجی، دلیل بر این نیست که ایشان در عرصه داخلی هم بتواند موفق باشد. اینجا در واقع مصداق این جمله است که هنرمندان بزرگ در آثاری که خلق نکردهاند، با بیهنران برابر هستند. آقای ظریف هیچ ردپایی از کار اجرائی در عرصه داخلی ندارد و در عرصه خارجی نیز معمولا محک خوبی نیست. آقای ولایتی هم وزیر امور خارجه بود، ولی وقتی رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد شد، نمره قابل قبولی کسب نکرد. اوضاع داخلی با اوضاع خارجی کاملا متفاوت است و نمیشود کارآمدی آقای ظریف در عرصه سیاست خارجی را منطبق بر ریاستجمهوری و کنترل اوضاع داخلی کرد».
صوفی در پایان درباره تأثیرگذاری بایدن بر انتخابات تشریح کرد: «تا الان پدیده ظهور بایدن در آمریکا خیلی تأثیرگذار بوده است. به هر حال آقای بایدن رویکرد متضادی از ترامپ در تاکتیک دارد. من وقتی رفتار ترامپ را در منطقه نگاه میکردم، آنها نظرشان این بود که مسئله فلسطین را از طریق دیپلماسی حل کنند، بایدن نیز نظرش همین است و شاید همین مسیر را ادامه دهد؛ اما آنچه مربوط به ما میشود، به سیاست فشار حداکثری ترامپ برمیگردد که بایدن اظهار کرد و نشان داد که میخواهد قدمهایی بردارد و آنچه را کاملا تاکتیک خروج از برجام بود، به بازگشت به برجام و مذاکره تغییر دهد. مردم امیدوارند اگر تیمی باشد که بتواند از این فرصت استفاده کند، اوضاع را بهتر خواهد کرد و برعکس قطعا مردم با شناخت از جریانها میدانند اگر تیمی که اعتقاد و هنری برای مذاکره نداشته باشد و خواهان سوءاستفاده از همین فضای تحریمی باشد، روی کار بیاید، اوضاع بدتر خواهد شد. این یک دوقطبی به وجود آورده بین موافقان و مخالفان مذاکره؛ آقای ظریف و تیم آقای روحانی در برجام نشان دادند اهل این کار هستند و مردم از این نظر به دولت گرایش دارند؛ هرچند نسبت به سیاستهای دولت انتقاد دارند، ولی معتقدند ظریف میتواند این کار را انجام دهد. بنابراین آمدن بایدن امیدی برای اصلاحطلبان ایجاد کرده است و درصدد هستند از این فرصت استفاده کنند و با کاندیدای اصلاحطلب و شناختهشده و ارائه برنامه و رویکرد اعتمادساز، مردم را به صحنه بیاورند».
انصاریراد: ظریف قطعا یک اصلاحطلب واقعی است
حسین انصاریراد هم درباره این موضوع به «شرق» گفت: «ظریف قطعا یک اصلاحطلب واقعی است. البته ایشان بهعنوان یک دیپلمات و نیروی فعالی که در حال کار برای کشورش هست و مایل است به همه گروهها نزدیک باشد و دشمنی برای خودش درست نکند، ممکن است از نام و اصطلاح اصلاحطلبی بهعنوان رسمی خودداری کند. به نظر من، همه کسانی که در جهت تغییر مصلحانه کشور در حوزههای سیاست خارجی، داخلی، اداری، اقتصادی، فرهنگی و... عمل میکنند، اصلاحطلب هستند. بنابراین من بارها گفتهام خانم نسرین ستوده را هم اصلاحطلب میدانم».
در ادامه انصاریراد درباره مبارزه با آمریکا در سیاستهای پیشرو گفت: ما یکسری اختلافها با آمریکا داریم؛ آمریکا روزی در این کشور کودتا کرده و یک دولت مستبد را 25 سال بر این کشور مستقر کرده و سیاستهای خاصی را به این کشور تحمیل کرده است. الان نیز در منطقه اختلافهایی با آمریکا داریم؛ آمریکا نفوذ جدی در منطقه و ارتباطی قوی با عربستان دارد و به اسرائیل کمک میکند. در نتیجه ما با آمریکا اختلاف داریم، ولی دشمن آمریکا نیستیم؛ کلمه دشمنی در قرآن کریم هم خیلی کم هست. قرآن با زبان صبر و مهربانی حرف میزند؛ این زبان قرآن با مخالفان است».او در پایان درباره کاندیداتوری ظریف و توانایی او برای حل مشکلات جاری جامعه تشریح کرد: «ما یکسری بحرانهای ریشهدار در کشور داریم و هرکسی فکر کند به تنهایی میتواند این بحرانها را حل کند، اشتباه میکند و به آسانی یک فرهنگ خاص در کشور حاکم شده و پایگاههایی دارد که منافعی هم دارند و من منطق درستی برای آنها قائل نیستم. من برای رادیکالها، آنهایی که با اصلاحطلبان درگیر هستند، منطق درستی قائل نیستم. اینکه ظریف توانسته در این سالها هم با مرکز قدرت ارتباط خوبی برقرار کند و هم با دنیا مذاکره کند، من او را کاملا صالح میدانم برای اینکه برای ریاستجمهوری انتخاب شود؛ اما پیشنهاد میکنم لزوم این اتفاق، اتحاد احزاب اصلاحطلب و اجماع به صورت دموکراتیک بر سر یک کاندیدا باشد. اگر کاندیدای آنها ظریف باشد، خوشحال میشوم».
ایمانی: ظریف مشخصات یک رئیسجمهور را ندارد
ناصر ایمانی هم نوع نگاه خود نسبت به محمدجواد ظریف را در گفتوگو با «شرق» اینگونه بیان کرد: «آقای ظریف با وجود تعاریفی که از اصلاحطلبان وجود دارد، به نظر من یک اصلاحطلب نیست. آقای دکتر ظریف در دولتی که دولت اصلاحطلب بود، وزیر خارجه شد؛ اما نمیتوان ایشان را به لحاظ چارچوب فکری یک اصلاحطلب نامید. البته نکتهای هم وجود دارد و آن هم این است که ما دیدگاههای دکتر ظریف را درخصوص سیاست داخلی یا سیاستهای اقتصادی هیچ وقت ندیدهایم و آنجا میشود ایشان را قضاوت کرد. اینکه دکتر ظریف دیپلمات بودهاند و هشت سال سکاندار وزارت خارجه، عمدتا در مسائل سیاست خارجه اظهار نظر کردهاند. بنابراین خیلی نمیشود ایشان را شناخت که چه چارچوب فکریای دارد و من هیچ علامتی ندارم که ایشان یک اصلاحطلب است. درست است اصلاحطلبان حامی برجام بودهاند، ولی اینکه دکتر ظریف بهعنوان امضاکننده برجام اصلاحطلب است، این ارتباط چندان درست نیست».
ایمانی در ادامه درباره علت سرنوشت سیاسی رؤسای جمهور قبل و آینده ظریف در این قامت گفت: «رؤسای جمهور پس از انقلاب عمدتا به واسطه عملکردها در دوران ریاستجمهوری خود است که مورد سؤال قرار گرفتهاند؛ عملکردهایشان بهگونهای بوده که بعدا مورد سؤال قرار گرفتهاند که چرا آنگونه عمل کردهاند؛ ضمن اینکه ما درباره بعضی از این رؤسای جمهور یکسری انحرافهایی با شاخصهای انقلاب هم دیدهایم و به همین علت بعد از اینکه از دولت فاصله گرفتند، این سؤالات مطرح شد که چرا مواضع خاصی را اتخاذ کردهاند. البته اصل این موضوع چندان پسندیده نیست و نقطهضعف در سیستم است که رؤسای جمهور ما نتوانستهاند بعد از ریاستجمهوری مورد هجمه و انتقاد از سوی جناحها نباشند. آقای ظریف هم تاکنون رئیسجمهور نبودهاند که درباره ایشان اظهار نظر کنیم». در پایان ایمانی درباره احتمال انتخاب ظریف بهعنوان رئیسجمهور و احتمال حل مشکلات جاری از سوی وی ادامه داد: «قطعا پاسخ سؤال این است که آقای ظریف نمیتواند در قامت یک رئیسجمهور قرار گیرد. به چند دلیل؛ دلیل اصلی این است که ایشان هیچ زمان فعالیت اجرائی در داخل کشور نداشتهاند و این نقطهضعف دکتر ظریف است. صرفنظر از اینکه نمره ایشان در سیاست خارجی چند است که این خودش محل واکاوی و بحث است، ایشان در نهایت در سیاست خارجی اطلاعات دارند، ولی در مسائل سیاست داخلی و اقتصادی که عمده مشکل کشور است، هیچ تخصصی ندارند. قاعدتا نمیتوانند در قامت یک رئیسجمهور باشند؛ ضمن اینکه خصوصیات شخصی ایشان نیز به شکلی است که به نظر من برای رئیسجمهورشدن ایشان مشکل ایجاد میشود، هم به لحاظ اخلاق فردی، هم به لحاظ منش مدیری و مشورتپذیربودن به نظر من مشخصات یک رئیسجمهور را ندارند».
منبع: فردا
کلیدواژه: اصلاح طلبان علی صوفی انتخابات ۱۴۰۰ نامزدی ظریف حسین انصاری راد یک رئیس جمهور ریاست جمهوری آقای ظریف توانایی او یک اصلاح طلب سیاست خارجی رؤسای جمهور اصلاح طلبان اصلاح طلب انصاری راد دکتر ظریف نظر من یک سری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۴۵۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظریف: اسرائیلیها به آمریکاییها هم لگد زدند | اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد | آنانکه دلشان برای آمریکا لک میزند باید بدانند آمریکا چه کرد
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، محمدجواد ظریف در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات که به مناسبت روز ملی خلیج فارس با عنوان «ژئوپلیتیک خلیج فارس» برگزار شد، گفت: خلیج، اسماش فارس است، نه خلیج همیشه فارس. برای این نقطه مهم زنان و مردان بزرگی فداکاری کردهاند و باید این یاد و خاطره را گرامی بداریم.
وی درباره چالشهای شناختی در خلیج فارس، افزود: برداشت من این است که دنیا گرفتار چالش شناختی است و بسیاری از مشکلات از این امر نشات می گیرد. همه دوست دارند به کشور و منطقه کمک کنند اما اشتباهات و خطاها به خاطر شناخت نادرست است.
ظریف تاکید کرد: برخی ادراک نادرست باعث شده منطقه ما از حق آرامش، صلح و همزیستی مسالمت آمیز دور باشد. امروز تا حد قابل توجهی دوستان در حاشیه خلیج فارس در حال اصلاح ادراک خود از جهان هستند اما هنوز از این روند عقب هستیم. البته هنوز باقیماندههایی از ادراک غلط در کشورهای جنوب خلیج فارس وجود دارد که آن خرید امنیت برای خودشان است. توهم خرید امنیت کماکان وجود دارد.
وی افزود: ادراک کشورهای عربی درست شده که فهمیدند امنیت را نمیتوان تنها از آمریکا خرید و میدانند دنیا دیگر دنیای قطبی سابق نیست که بتوان با وابستگی به یک قطب امنیت ایجاد کرد. خاصیت جهان قطبی این بود که رابطه وفاداری و حمایت بین مرکز و پیرامون یا بین قطب و مرید وجود داشت. پیرامون نسبت به مرکز وفادار بود اما رابطه مرکز و پیرامون به هم ریخته است. جهان از قطبها خارج شده و دیگر دوگانه وفاداری و حمایت به شکلی که میشناختیم وجود ندارد و کشورهای خلیج فارس این را فهمیدند. کویت قبل از اینکه بر کشتیهایش پرچم آمریکایی بزند، از پرچم شوروی استفاده میکرد. آنها فهمیدند برای کسب حمایت باید با قدرتهای مختلف همکاری داشته باشند اما باز هم این مشکل را داشتند که فکر میکردند باید امنیت را با پول خرید. حتی تلاش کردند امنیت را از صدام بخرند.
ظریف تصریح کرد: صدام خودش را دژ شرقی جهان عرب در مقابل ایران معرفی میکرد و حاشیه نشینان خلیج فارس به او پول دادند تا امنیت بخرند. اخیرا به اسم یک کتاب که وجود خارجی ندارد، حرفهایی درآمده که در فضای مجازی باعث انتقال جهالت شده است. در سایتها مینویسند که کشورهای عربی خلیج فارس تنها ۵۰ میلیون دلار یا ۵ میلیارد دلار به صدام کمک کردند درحالی که یکی از رهبران عربستان شخصا به آقای روحانی گفته بود ۷۵ میلیارد دلار به عراق کمک کردهاند.
وزیر سابق امور خارجه، ادامه داد: یادداشتهای دبیرکل وقت سازمان ملل متحد نشان میدهد همان زمان هم دولت سعودی نگران بلندپروازیهای صدام بود. خیلی از مردم اطلاعات کامل ندارند و امروز آمریکا شده قبله آمالشان. از قول صدام گفتند که تا انجام مذاکره قطعنامه را امضا نمیکنند، همان وقت دبیرکل زنگ زد به وزیر خارجه دولت ریگان، ما قطعنامه ۵۹۸ را تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرفتیم، آنوقت آنها گفتند تازه مهرماه با شما گفتوگو خواهیم کرد. آمریکاییها همان کاری که اول جنگ کردند را انجام دادند. آنها اول جنگ تحمیلی گفتند که عراق، ایران را ظرف یک هفته شکست خواهد داد و به همین خاطر مانع تصویب قطعنامه شدند. قطعنامه ۴۷۹ تازه ۷ روز بعد از شروع جنگ تصویب شد و با فشار آمریکا، عقبنشینی از سرزمینهای اشغالی ایران در آن نیامد. کسانی که دلشان برای آمریکا لک میزند باید بدانند آمریکا چه کرد. میدانید که البته من معروف به ضدآمریکایی بودن نیستم ولی خب تاریخ را نمی توان فراموش کرد.
وی افزود: ما روزهای آخر جنگ، دستِ بالا نداشتیم. در آن شرایط دبیرکل وقت سازمان ملل متحد با تعریفی که از ایرانیان شنیده بود به «فهد» زنگ زد تا صدام را وادار کند آتشبس را بپذیرد. او به صدام نمیگوید ایرانیان سلاح قوی دارند، بلکه میگوید غرور ایرانی را زیر پا نگذار، که اگر غرورشان زیرسوال برود برمیگردند و دمار از روزگارت درمیآورند. بعد از قرائت پیام حضرت امام هم بود که مردم به جبهه هجوم بردند.
ظریف تاکید کرد: با این تفاسیر بود که کشورهای حوزه خلیج فارس متوجه شدند نمیتوانند به صدام هم تکیه کنند اما به او پول داده بودند که در برابر ایران قرار گیرد در حالی که همان پول برای بمباران کویت و عربستان صرف شد درحالی که هیچ کشوری به اندازه کویت از عراق حمایت نکرد. بعد از این که سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد باز هم کنار گذاشته نشد و رفتند سراغ شوروی و آمریکا. امروز هم رفتهاند سراغ اسرائیل برای خرید امنیت.
وی با اشاره به اینکه تفکر خرید امنیت در میان شیخنشینان هنوز هم پابرجاست، اظهار کرد: آنها متوجه نیستند که همان گونه که سلاح عراق به سمت خودشان رفت، اسرائیل هم به دنبال این است که اینها را پیش مرگ خود قرار دهد. اسرائیل در طول تاریخ جعلی خود از کسی حمایت نکرده است. سر گروگانهای آمریکایی مذاکره کرد اما اسرائیلیها حتی به آمریکاییها هم لگد زدند. اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد اما دوستان ما در جهان عرب این تصور را دارند که میتوانند امنیت را از اسرائیل بخرند لذا این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
وی با بیان اینکه اولین پیشنهاد امنیت منطقهای را به امضای دکتر ولایتی در سال ۱۹۸۵ به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد دادیم، گفت: بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ مبتنی بر همین نامه ایران است که بر ایجاد امنیت منطقه تاکید میکند. از آن روز این کار را نکردند و وقتی دکتر حسن روحانی «طرح صلح هرمز» را ارائه کرد، عربها گفتند باید صبر کنیم که آمریکا به ایران فشار بیاورد تا شرایط تغییر کند. طرح صلح امیر سابق کویت که ارائه می شود شاه بحرین میگوید بگذارید ترامپ به ایرانیان فشار بیاورد که بتوانیم امتیازات بیشتری بگیریم. وقتی آرامکو را تیر غیب زد، توقع داشتند آمریکا به دادشان برسد اما بازهم این تفکر را کنار نگذاشتند که امنیت خریدنی نیست.
ظریف به اشتباه ادراکی دوم اشاره کرد و گفت: این اشتباه مشترک بین ما و عربها است که فکر می کنیم آمریکا میخواهد در این منطقه حضورش را افزایش دهد در صورتی که اولویت آمریکا از خلیج فارس خارج شده است و میخواهد مرکز ثقل را به بیرون از این منطقه ببرد. آمریکا به هرچه بخواهد نمیرسد چون قدر قدرت نیست، هرچند در «برجام» نفع داشت اما یکی از دلایل «برجام» برای کاهش مشکلات هستهای همین بود که آمریکا میخواست حضور خود در منطقه را کم کند. این موضوع را عربها زودتر از ما متوجه شدند و دلیل اصلی موافقت اصلی عربستان با برجام همین بود که نمیخواستند حضور آمریکا در منطقه کمرنگ شود.
وی با اشاره به اینکه درحال حاضر آمریکا درحال برونسپاری امنیت منطقه به اسرائیل است، تصریح کرد: دوستان ما هم در منطقه با خیالِ واهی خرید امنیت در حال عادی سازی روابط با اسرائیل هستند و این یکی از بزرگترین اشتباهات راهبردی کشورهای منطقه است چون اسرائیل نه تنها از آنها حمایت نمیکند، بلکه اینها قربانیانی خواهند شد برای حفظ اسرائیل. شازده ربع پهلوی (رضا پهلوی - فرزند محمدرضا پهلوی) شروع به حمایت از اسرائیل کرده است اما فراموش کرده که همین اسرائیل که قصه کوروش را میگفت از دهه ۹۰ که احتیاج به دشمن جدید پیدا کرد، آمد قصه کوروش را تبدیل به استرومردخوای و خشایارشا کرد. این قصه هم دروغ است چون اتفاق عهد عتیق برعکس آن چیزی است که تبلیغ میکنند. الان گفتمان حاکم در اسرائیل این است که مدعی شدند ایرانیان از ابتدای تاریخ به دنبال نابودی آنها بودند.
ظریف درباره اشتباه ادراکی سوم، توضیح داد: این اشتباه است که فکر میکنیم اگر با چیزی مخالفت کنیم، آن موضوع شکل نمیگیرد. وی با تاکید بر اینکه «عدم حضور» مانع از شکلگیری یک اتفاق نیست، تصریح کرد: الان دو نگرش در کشور وجود دارد، یک نگرش این است که حضور ما در ترتیبات امنیت منطقهای در خلیج فارس باعث بسته شدن دست ایران در محیط قدرتاش میشود که حرف بدی نیست اما اشتباه این است که اگر نباشیم این ترتیبات شکل نمیگیرد. عدم حضور به معنای حذف ما از اتفاقات است.
ظریف ادامه داد: راههای مواصلاتی هرچند که بهترین و مهمترین راهها هستند اما تنها راه نیست. وقتی راه خود را ببندیم میروند با هزینه بالاتر راه لاجورد را درست میکند و آنوقت ما از گزینه هم خارج میشویم. گاهی فکر میکنیم تنها کنشگر ما هستیم، بعضی اوقات فکر میکنیم اصلا توان کنشگری نداریم و آمریکا را قدرت مطلق میدانیم که هردو غلط است. در دنیای کنونی حتی آمریکا هم نمیتواند چیزی را وِتو کند، مگر توانست در شورای امنیت با وتو کردن جلوی مقاومت مردم غزه را بگیرد؟
وزیر پیشین امور خارجه، تاکید کرد: جنگهای اسرائیل با دولتهای عربی ۶ روزه تمام شده. جنگ اسرائیل با مردم غزه ۷ ماه ادامه یافته درحالی که غرب و آمریکا خواستند اسرائیل برنده شود. دیگر امروز کسی از نابودی حماس حرفی میزند. دنیا تغییر کرده است. آمریکا دیگر تصمیمگیر نهایی نیست. مهمترین کاری که ما میتوانستیم بعد از بحران غزه انجام دهیم و فرش عادیسازی را از زیر پای افکار عمومی جهان عرب برای اسرائیل بکشیم، این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه را دادیم. این کُنش اهریمنسازی از ایران را ناکام میکرد. فکر نکنیم باید ترسناک باشیم، هدف اسرائیل از ایران ترسناک نشان دادن ماست.
در ادامه این نشست محمد مسجدجامعی - سفیر سابق ایران در واتیکان و دانشآموخته دکتری ژئوپلتیک در مورد شیخ نشینها و عربستان، گفت: وقتی از مطالعه ژئوپلیتیکی حرف میزنیم یعنی تمام عناصر اقتصادی، هویتی، دینی، اجتماعی و... و. را بررسی کنیم؛ بنابراین نوع نگاه به مسائل از دید ژئوپلیتیکی باهم متفاوت است. شش کشور به عنوان شورای همکاری خلیج فارس علی رغم اختلافات و تفاوتها، یک نوع هماهنگی دارند. دیگران هم به این مجموعه، یک شکل نگاه میکنند و میدانند آنها به معنای واقعی منافع مشترک دارند.
وی افزود: مدتی به جز مصر، سه کشور عربستان و امارات و بحرین، قطر را به شدت تحریم کردند، اما نتوانستند تحریم را ادامه دهند و مشکل پیدا کردند زیرا این مجموعه یک خانواده است و در مقایسه با سایر اتحادیههای جهانی یکی از منسجمترینها است. این مجموعه را به دلیل ساختار اجتماعی و قبیلهای، تاریخی و... میتوان مجموعه واحد نامید.
مسدجامعی ادامه داد: گذار موفق این کشورها بعد از پیدایش ثروت نفتی هم مهم است. قدرت نفتی در لیبی و عراق یکی از عوامل مهم در از هم پاشیدگی این کشورها شد که این مسئله را عربستان و شیخنشینها ندارند چون ساختار قبیلهای خود را حفظ کردند. ورود ثروت در زمان کوتاه به جامعه بدوی اتفاق افتاد اما در عین حال سواد سیاسی و تمامیت اجتماعی حفظ شد که مهمترین عامل آن ساختار قبیلهای است.
وی تاکید کرد هیچ تحول رادیکالی در این کشورها که منجر به تغییر نظام حاکم باشد به تنهایی اتفاق نمیافتد.
مسجد جامعی با بیان اینکه تحول در کشورها مسیر بالا به پایینی دارد، گفت: در کشورهای جهان سوم تحولات، رژیمها را مجبور به سلسله اصلاحاتی میکند. در این کشورها به دلایل فرهنگی، قبیلهای و سنتی و دینی این اتفاق کمتر رخ میدهد. اینها عموما گرایش حمبلی دارند و اصولا در چارچوب فقه حمبلی مقابله با حاکم و نظام حاکم به هر دلیلی حرام است. البته این صرفا یک دلیل است.
این دیپلمات سابق کشورمان تاکید کرد: نگاه این کشورها نسبت به ایران، یک دیدگاه نسبتا مشترک است.
وی با اشاره به اینکه این کشورهای حاشیه خلیج فارس بخشی از جهان عرب هستند، گفت: این مجموعه در ۱۰ سال اخیر سلسله تحولات درونی سنگینی تجربه کرده است. برای بررسی رژیمهای سیاسی باید درک آنها از خودشان و منطقه در زمانه جدید را بدانید. این درک در ۷۰ سال بعد از کشف نفت کاملا لایه به لایه است. تصور ما از این کشورها قدیمی است اما با تحولات زیربنایی که داشتند درکشان هم تحول یافته است.
مسجد جامعی درباره وضعیت فعلی این کشورها، بیان کرد: اینها ۴ مرحله مختلف دارند. پیش از کشف نفت مجموعهای بدوی و قبیلهای بودند. بعد از کشف نفت تا اواسط دهه ۹۰ میلادی خیلی ثروتمند میشوند، اما تصورشان این است که این ثروت فضل خداست و اصل را بر لذتجویی میگذارند و حتی مشکلات امنیتی را با پول دادن از سر میگذرانند. در واقع طی ۳ دهه هدف لذت بردن بود تا با مشکلات مواجه نشوند. اواسط دهه ۹۰ میلادی مدل جدیدی در قطر ایجاد شد که به مدل ۵ کشور دیگر تبدیل شد. آنها فهمیدند باید از انزوا خارج شده و وارد معرکه منطقه و جهان شد و برای همین زیربنای این کار را با ساخت هتل، فرودگاه، دانشگاه و... فراهم میکنند. این جریان از سال ۲۰۰۰ میلادی مدلِ همه شیخ نشینها شد که نتایج مختلفی داشت. در مرحله فعلی این کشورها قصد دارند برای توسعه خود برنامهریزی کنند.
وی خاطرنشان کرد: در بین اینها امارات چموشی هم دارد و به جز توسعه یافتن میخواهد در مسائلی که میتواند، دخالت کند و آنچه که به این موضوع کمک میکند جنگ اوکراین است.
دیپلمات سابق کشورمان با تاکید بر اینکه جنگ اوکراین شرایط را دگرگون کرده است، تصریح کرد: در این جنگ مسئله اصلی فقط زدنِ روسیه نیست، بلکه هدف زدنِ چین است که رقیب بزرگی برایشان محسوب میشود. شکست روسیه در این جنگ به معنای شکست چین هم هست. در این بین مسئله انرژی اهمیت زیادی پیدا کرد، اما این مهم است که این کشورهای شیخ نشین باهوش هستند و میدانند باید با آمریکا و سایر کشورها در روند اتفاقات چگونه برخورد کنند.
کد خبر 848843 برچسبها اسرائیل خبر ویژه محمدجواد ظریف ایالات متحده آمریکا