با مرور وضعیت فکری و فرهنگی دوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) میتوان به مسئولیت مهم و خطیری که ایشان با آن مواجه بود، پی ببریم. امام رضا(ع) به دنبال گامهایی که سایر معصومین(ع) با نقشهایی متفاوت و روشهایی گوناگون از قبیل تقیه، جنبش، خیزش، فعالیتهای فرهنگی و... در جهت تکامل و تحکیم اهداف اسلام برداشتند روش انقلاب فکری را برگزید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در گفتوگوی قدس آنلاین با حجتالاسلام ابراهیم انصاری بحرینی، کارشناس دینی و استاد حوزه این مناظرات و جلسات گستردهای که توسط مأمون تشکیل میشد را مورد بررسی قرار دادیم. جلساتی که سبب شد گوشهای از علم بیکران اهل بیت(ع) در معرض دید همگان قرار گیرد. حجتالاسلام انصاری با اشاره به این مناظرات میگوید: مناظرات حرکتی بود که از زمان امام باقر(ع) آغاز شده بود لیکن در دوران امام هشتم(ع) به اوج خود رسید و اهمیت فزایندهای یافت. مسئولیت ایشان در این برهه از زمان با توجه به اوضاع آشفته فکری و به خصوص آموزههای فلسفی و اندیشههای الحادی وارداتی جلوگیری از انحراف اندیشهها، تلاش در جهت اصلاح آن و نگهبانی از حریم عقاید و افکار اسلامی بود. او اضافه میکند: موقعیتی که برای امام رضا(ع) به وجود آمد، موقعیتی استثنائی و ویژه بود که برای هیچ یک از امامان معصوم(ع) پیش نیامد؛ این موقعیت قرار گرفتن در منصب ولایتعهدی بود. هر چند ایفای این نقش حساس و اجرای این مسئولیت منوط و محدود به دوران ولایتعهدی نمیشد زیرا امام رضا(ع) از همان آغاز امامت با برگزاری جلسات بحث و درس، تربیت شاگردان، سفر به مناطقی که افکار و اندیشههای انحرافی در آن نفوذ شدیدتری داشت و مناظره با سران مکتبهای مختلف و ارتباط با علمای اسلام ایفای این نقش را در پیش گرفت. اما ولایتعهدی فرصتی مغتنم بود که امام(ع) میتوانست با آن گامهای مؤثرتری در جهت اهداف خود و در حقیقت احیای فرهنگ اسلام که همان مبارزه با عقاید باطل و منسوخ بود بردارد. این کارشناس دینی اظهار میکند: مأمون بعد از واگذاری ولایتعهدی به امام(ع) جلسات بحث و مناظره تشکیل داد و از اکابر و علمای مسلمان و غیرمسلمان برای شرکت در این مناظرات دعوت کرد. در اینکه مامون از تشکیل این مناظرات چه هدف یا اهدافی را تعقیب میکرد بین مورخان و صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد. ظاهر قضیه این بود که او میخواست برتری علمی امام(ع) را به همگان نشان دهد. اما آنچه درستتر به نظر میرسد این است که هدف اصلی مامون که یکی از سیاستمدار ترین خلفای بنیعباس بود و با آگاهی که از موقعیت برتر علمی امام(ع) داشت، کسب وجهه دینی برای حکومت خود بوده است. به عبارت دیگر او میخواست از موقعیت علمی امام(ع) به نفع خود سود جوید به این صورت که حکومت خود را در جهان به عنوان یک حکومت برتر مطرح کند. حجتالاسلام انصاری با بیان اینکه به طور مسلم میتوان گفت مأمون در برگذاری این جلسات اهداف علمی و فرهنگی نداشت، بیان میکند: دلیل این ادعا این است که پس از شهادت امام رضا(ع) دیگر بر پایی این گونه مجالس را شاهد نیستیم. هدف او هر چه بود همانگونه که برای رسیدن به آن امام(ع) را به منصب ولایتعهدی نشاند، به همان صورت پای ایشان را به این مناظرات باز کرد. از میان این مناظرات آن دسته از گفتوگوهایی که با دانشمندان دیگر ادیان انجام میگرفت از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است اما باید توجه داشت طرف دیگر این مناظرات افراد عادی نبودند بلکه آنها هم از بزرگترین عالمان و دانشمندان ادیان گوناگون به شمار میآمدند. این استاد و پژوهشگر توضیح میدهد: این مناظرات در حضور مأمون به عنوان حاکم جامعه اسلامی، سران، بزرگان کشوری و لشکری و علما برگذار میشد. از نکات مهم دیگر در این مناظرات میتوان به این مطلب اشاره کرد که گروه مقابل همواره اهل بدعت بود. واقعیتها را انکار و از روش سفسطه استفاده میکرد. بنابراین برای شرکت کردن در این جلسات آگاهی کامل نسبت به عقاید تمام مکاتب و مذاهب و همچنین احاطه به عقاید ناب الهی شرط لازم و ضروری بود. از طرف دیگر شرکت در این جلسات در جهت رد افکار غلط و کوشش در جهت اصلاح آن و به نحوی تبلیغ دین اسلام بود. بنابراین باید همراه با توانایی بر استدلال عقلانی، آشنایی نسبت به روش استدلال طرف مقابل هم صورت میپذیرفت. او یادآور میشود: امام رضا(ع) با استدلال و منطق قوی و احاطه کامل بر ادیان مختلف در این مجالس شرکت کرد و ضمن اینکه حقانیت اسلام، نبوت رسول اکرم(ص) و امامت ائمه(ع) را به اثبات رساند، آشکار نمود که کتب آسمانی ادیان پیشین تحریف شده و در پی آن شرایع گذشته را منسوخ اعلام کرد. او با استناد به کتب آسمانی این ادیان و حتی زبان خود این گروهها به مناظره با آنان برخواست. چنانکه قبل از مناظره با جاثلیق، جاثلیق به مامون گفت: چگونه با کسی بحث کنم که به کتاب و پیامبری استناد میکند که من آن را قبول ندارم؟ امام رضا(ع) فرمود: ای جاثلیق اگر از کتاب انجیل برای تو دلیل بیاورم میپذیری؟ جاثلیق گفت: آیا میتوانم آنچه را انجیل فرموده رد کنم؟ به خدا سوگند برخلاف میل باطنیام خواهم پذیرفت. امام(ع) فرمود: حالا هر چه میخواهی بپرس و جوابت را دریافت کن. انصاری اظهار میکند: اگر نظر کسانی که معتقدند مأمون با تشکیل این جلسات میخواست موقعیت علمی امام(ع) را زیر سؤال ببرد تا حدی درست باشد باید بگوییم مأمون سرانجام شکست خورد، هر چند که نمیتوانیم از این نکته غفلت کنیم که مأمون از علم بیپایان حضرت رضا(ع) بیاطلاع نبود، زیرا خودش بارها در موقعیتهای مختلف به این نکته اعتراف کرده بود. امام رضا(ع) در تمامی این مناظرات پیروز شد. جاثلیق اسقف اعظم مسیحیان، راس الجالوت دانشمند معروف یهودیان، هربد اکبر پیشوای زردشتیان سرانجام از مناظره با امام فرو ماندند. عمران صابی که پیشوا صابئین بود در پی مناظره در خصوص توحید و وحدانیت خداوند مغلوب شد و سپس اسلام آورد و از طرفدارن واقعی اسلام گردید، در مورد مناظره با علمای کلامی مسلمان نیز وضع به همین منوال بود. او به دلیل اهمیت این منظرهها نیز اشاره کرده و میگوید: مناظراتی که با افراد غیر مسلمان صورت میگرفت از این جهت بسیار مهم تلقی میشد که کوچکترین خطا و اشتباهی در آن باعث می شد که این گفتوگوها نتیجه عکس داده و به جای تقویت اسلام در بین اقوام مختلف، آن را تضعیف کند. مهربانی و عطوفت، خوش خلقی و خوش زبانی، عدالت، صداقت، صبر و گذشت از مهمترین صفاتی بود که امام رضا(ع) به عنوان یکی از طرفین این مناظرات اعمال میکرد. در این گفتوگوها هیچگاه با خشونت سخن نمیگفت و خصومت و بغض و کینه نسبت به طرف مقابل نشان نمیداد زیرا هدفش نبرد نبود، بلکه سعی در تبلیغ اسلام داشت. ابراهیم بن عباس گوید: علی بن موسی الرضا(ع) هیچ وقت با کلام خود به دیگران ظلم نمیکرد. سخن کسی را قطع نکرده و اجازه میداد کلام گوینده تمام شود، آنگاه شروع به سخن گفتن میفرمود. حجتالاسلام انصاری در پایان خاطرنشان میکند: سیره، منش و فنونی که امام رضا(ع) در این مناظرات به کار میبرد امروزه میتواند برای جهان اسلام درسی بزرگ باشد. مناظرات امام رضا(ع) با علمای ادیان از با شکوهترین و مفصلترین مجالس مناظرهای است که تاریخ اسلام به خود دیده است. امام رضا(ع) مجبور شد ولایتعهدی را بپذیرد اما در طول مدت ولایتعهدی با شرکت در این گونه مجالس توانست مشروعیت خلافت مأمون را زیر سؤال ببرد. مأمون هر چند تلاش میکرد تا از خلافتش چهرهای موجه حتی در بین ادیان بیگانه نشان دهد اما در نتیجه اینگونه مباحثات موقعیت ائمه(ع) در بین گروههای مختلف تبیین شد و موضوع غصب خلافت از سوی مأمون به اثبات رسید. امام رضا(ع) در طی این گفتوگوها نقشههای مأمون را خنثی نمود و نقش حساس خود که همان اجرای تعالیم مکتب اهل بیت(ع) و تحقق بخشیدن به اهداف اسلام بود را ایفا کرد.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: امام رضا ع
مناظرات
حجت الاسلام
علمی امام ع
امام رضا ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۷۱۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
غافلگیری بزرگ باشگاه سپاهان؛ مورایس چطور مسلمان شد؟ | یک حادثه و یک نفر!
به گزارش همشهری آنلاین مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بی تردید یکی از متفاوت ترین مربیان خارجی است که در سال های اخیر به فوتبال ایران آمده است. فارغ از آرامش و ادبیات مودبانه ای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگی های قابل تحسین او، علاقه ای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز می دهد.
این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سال ها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توام با نیش و کنایه را حفظ می کنند.
* حادثه ای که زندگی مورایس را تغییر داد
به گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.
او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما میشود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.
می خواهم مسلمان شوم
اما آنچه که مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و می گوید: «من میخواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»
به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.
نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات، یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرآیند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.
ازدواج با دختر ایرانی
از مدت ها قبل زمزمه هایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع ژوزه مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگ تر شد و رسانه ها نیز درباره آن صحبت کردند.
در این خصوص گفته می شود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانی اش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار میشود.
کد خبر 847332 برچسبها ویژه ورزشی باشگاه سپاهان