Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-04@04:47:57 GMT

توضیحی درباره خبر روشی برای درمان قطعی لکنت زبان

تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۳۱۱۸۳۱

توضیحی درباره خبر روشی برای درمان قطعی لکنت زبان

ایسنا/خوزستان عضو هیات مدیره انجمن علمی گفتار درمانی ایران درخصوص خبری با عنوان "روشی برای درمان قطعی لکنت زبان" که امروز یکشنبه، ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ روی خروجی ایسنا قرار گرفته است، توضیحاتی ارائه داد.

به گزارش ایسنا، اتابک وثوقی در متنی که در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است:

"گفتاردرمانی جزوی از گروه‌های پزشکی و یکی از رشته­های توانبخشی می‌باشد که در حیطه غربالگری، پیشگیری، ارزیابی، تشخیص، درمان، آموزش و مشاوره در اختلالات گفتار، زبان و برقراری ارتباط و بلع دهانی حلقی می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ارتباط شامل گفتار (تولید گفتار یا تلفظ، صوت یا صدا، روان بودن کلام)، زبان درکی و بیانی (به صورت نوشتاری یا شفاهی)، پرگماتیک (کاربرد) و شناخت از نوزادی تا سالمندی به ارائه خدمات می‌پردازد.

وظیفه آسیب­شناس گفتار و زبان، ارزیابی و درمان اختلالات در حیطه­های زیر می­باشد: تولید گفتار (شامل تولید، آپراکسی، دیزارتری)، - تشدید (هایپر- نیزالیتی و- هایپو - نیزالیتی)، صوت (کیفیت آواسازی، زیروبمی، تنفس)، روانی گفتار (لکنت)، زبان (درک، بیان، کاربرد شناختی، صرف و نحو)، شناخت (توجه، حافظه، حل مسئله، عملکردهای اجرایی) و تغذیه و بلع (در سطوح دهانی، حلقی و مروی)

لکنت یک اختلال عصب زاد حرکتی گفتار محسوب می شود که نمودش به شکل ناروانی در گفتار می باشد.

یکی از مهم‌ترین مباحث موجود در لکنت دلیل و علت بروز آن است، که هنوز به طور قطعی نظریه‌ای نتوانسته آن را توجیه کند. اتیولوژی‌های با محورهای زیست محیطی و ژنتیکی مرتبط با اختلال در عملکرد نیمکره‌های مغزی، اختلال در مناطق بینابینی لوب‌های مغزی، آسیب عملکرد یا ساختار برخی سلول‌های عصبی، اختلال در سیستم برنامه‌ریزی عصبی-عضلانی، مشکلات عملکردی مغز ناشی از جهش ژن GNPTAB و .. از فرضیه‌های مقتدر ایجاد لکنت هستند. میزان شیوع لکنت در جوامع مختلف از حدود ۱ تا ۶ درصد گزارش شده است. در ایران مطالعات محدودی انجام شده است که این نرخ را حدود ۴ تا ۵ درصد در کودکان قید کرده‌اند. در بزرگسالان طبق آمار غیررسمی در ایران یک درصد مردم لکنت دارند.

لکنت یک عارضه است که از دوران رشد کودکی بروز می‌کند و قریب به ۷۰ درصد آن با مدیریت غیر مستقیم درمانگر و ملاحظات خانواده بهبودی پیدا می‌کنند. بقیه باید به صورت مستقیم تحت درمان توسط گفتاردرمانگر مجرب این حیطه قرار گیرد. متدهای درمانی توسط آسیب‌شناسان گفتار و زبان، امروزه براساس درمان‌های مبتنی بر شواهد ارائه می‌شوند. لکنت در غالب موارد در سنین ۲ تا ۴ سالگی بروز می‌کند. متاسفانه موارد بسیاری وجود دارد که جزو باورهای غلط محسوب می‌شوند:

۱) علت لکنت ترس است. این یک باور اشتباه است زیرا که لکنت در اثر ترس فقط تشدید می‌شود یا بروزش اغراق آمیز جلوه می‌کند.

۲) اینکه در اقوام چنین مسئله‌ای وجود ندارد، پس خودبخود قابل حل است.

۳) با تخم کفتر و داروهای گیاهی و رژیم غذائی لکنت درمان می‌شود.

موارد تاسف بار دیگری هم وجود دارد در مورد لکنت که از طرف متخصص- نماها ارائه می‌شود. ادعای درمان قاطع در هر اختلالی ادعای واهی می‌باشد و علمی نیست. این که اختراعی در ایران عزیز هم در جهت درمان لکنت صورت گرفته باشد باید از طریق مراجع علمی (وزارت بهداشت، گروه‌های گفتاردرمانی دانشگاه‌های علوم پزشکی، بورد ارزشیابی و ممتحنه گفتاردرمانی وزارت بهداشت و یا انجمن علمی گفتاردرمانی کشور) تائیدیه و صلاحیت بالینی اخذ کرده باشد که تا به امروز این اتفاق نیفتاده است.

به یاد داشته باشیم، تنها راه درمان لکنت از طریق متدهای مبتنی بر شواهد است و لاغیر که توسط گفتاردرمانگران ارائه می‌شود. همکاران روانشناس و متخصصان روانپزشک در مواردی که مشکلات رفتاری و مشکلات روانشناختی وجود دارند در کارِ درمان مشارکت کرده و تاثیرات مفیدی بر جای می‌گذارند. هیچ داروی خاصی برای درمان ناروانی گفتار وجود ندارد، فقط در مواردی خاص عوارض و رفتارهای ضدانتظاری را کاهش می‌دهند. خانواده‌ها باید مراقب کلاهبرداران حوزه سلامت باشند، کسانی که به هر طریق با اسناد جعلی یا مشابه غیر گروه‌های پزشکی خود را درمانگر معرفی کرده و با وعده، وعید و ادعاهای کاذب درمان قطعی لکنت، خانواده‌های مستاصل را فریب داده و عوارض جبران ناپذیری را چه از لحاظ مالی و چه روانی و عاطفی بر جای می‌گذارند.

طول درمان افراد دارای لکنت به؛ سن مراجعه، شدت و نوع لکنت از یک طرف، کیفیت برنامه‌های درمانی از یک طرف دیگر و نیز به ماهیت ارتباط و اعتماد مراجع به درمانگر از سوی دیگر بستگی دارد.

در کل باید گفت ارجاع به هنگام و مداخله به هنگام در میزان بهبودی فرد بسیار موثر است. اصلی‌ترین مرجع علمی جهت پیگیری و یافتن درمانگران مجرب و اکسپرت لکنت، سایت و صفحه‌های دنیای مجازی انجمن علمی گفتاردرمانی ایران است.

فرهیخته‌ای می‌فرماید: "لکنت عین اثر انگشت است و منحصر به فرد." باید توجه داشت که روش درمان لکنت هم منحصر به فرد است و هیچ نسخه مشابهی برای هیچ عارضه، اختلال و بیماری نداریم.

آسیب‌شناس گفتار و زبان

اتابک وثوقی

عضو هیات مدیره انجمن علمی گفتاردرمانی ایران

عضو سابق کمیته توانبخشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی"

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی علمی و آموزشی علمی و آموزشی خوزستان لكنت زبان انجمن علمی گفتار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۱۱۸۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان

مثل «باغچه‌بانی» که از نگاه کردن و رسیدگی به تک‌تک درختان باغش سیر نمی‌شود و از به بار نشستن آنها حظ می‌کند، چشم‌های او هم هر بار به سمت دانش‌آموزی سُر می‌خورد، می‌شکفد و غرق در شادی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سال‌هاست روی ویلچر نشسته و اما شانه به شانه دانش‌آموزانش راه می‌رود و به امید به بار نشستن تلاش‌هایش، درست مثل یک باغبان آنها را می‌پروراند. با خنده‌های «بی‌صدای» شأن می‌خندد و حرف‌های ناگفته‌شان را به خوبی می‌شنود و به آنها پاسخ می‌دهد.

«ایران جابری» حدود ۲۵ سالی است که هر روز به عشق دانش‌آموزانش مسیر خانه تا مدرسه را با ویلچر طی می‌کند تا به دبستان «باغچه بان» برسد؛ مدرسه‌ای که نامش همه را یاد جبار باغچه‌بان که اولین مدرسه ناشنوایان ایران را راه اندازی

اتاق خبر صبا - نستوه - ویرایش خبرگزاری - نسخه ۷.۴.۷، ساخت ۲۰۲۳۰۷۰۱.

Informationخبر «روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان (۷۴۹۶۳۶)» ذخیره شد


کرد، می‌اندازد.

در روزهایی که نام معلم بیش از هر زمان دیگری بر زبان‌های جاری می‌شود، گروه ایمنا مسیر هشتاد کیلومتری را پیمود تا در سفر نیم‌روزه‌ای به شهرضا، روایت‌گر زندگ ی «ایران جاوری» معلم دارای معلولیتی باشد که زندگی را موهبت خداوند به خود می‌داند، باشیم.

لبانش خندان و چشمانش پر از شور و عشق زندگی کردن بود، این را به وضوح می‌توانستی ببینی، دلیل‌اش معلوم است، در طول تدریس، حضور بچه‌ها، دنیای پاک و شیطنت‌های خاصشان به او روحیه می‌دهد و هیچ چیز به اندازه موفقیت بچه‌ها خوشحالش نمی‌کند، این معلم فداکار با وجود بیماری نادر «دیستروفی عضلانی پیشرونده» که از سال‌ها قبل درگیر آن شده و ویلچرنشین است، باعشق و علاقه فراوان و انگیزه بسیار بالا هر روز سرکار خود حاضر شده و اوقات بسیار زیادی را برای خدمت به دانش‌آموزان معلول آموزشگاه باغچه‌بان شهرضا صرف می‌کند.

جاوری به سادگی شروع به معرفی خود می‌کند: در ششم بهمن ۱۳۵۱ در اصفهان به دنیا آمدم و از سن ۱۲ سالگی به تدریج دچار بیماری نادر «دیستروفی عضلانی پیشرونده» شدم، دیستروفی عضلانی به بیماری ژنتیکی بازمی‌گردد که موجب ضعف پیشرونده و تباهی عضلات اسکلتی بدن (یعنی همان عضلاتی که هنگام حرکت ارادی به کار می‌گیریم) می‌شود. در طول دوران تحصیل تا قبل از سن ۱۲ سالگی همواره در مدرسه به عنوان دونده و کوهنورد مشهور بودم و هیچیک از دانش‌آموزان پای رقابت با من را نداشتند، به طوری که یک روز با یکی از دانش‌آموزان کلاس پنجم با تعیین مسافتی توسط معلمان مسابقه دو برگزار شد و دوستم با گریه از معلم درخواست تعویض مرا داشت، چرا که می‌دانست برنده مسابقات هستم، بسیار خرسند بودم که در آن مسابقه برنده می‌شوم و رتبه کلاس‌ام بالا می‌رود، هنگامی که سوت مسابقات نواخته شد هر دو شروع به دویدن کردیم، اما در میانه مسیر بدون هیچ‌گونه اتفاقی، دیگر نتوانستم مسافت را طی کنم و نتایج مسابقات به نفع دوستم تمام شد، در مسیر بازگشت به منزل به دلیل شدت ناراحتی و استرس به زمین خوردم و شروع بیماری‌ام هم از آنجا بود، افراد که به این بیمار مبتلا هستند بارها بر زمین خوردن‌ها مکرر را تجربه می‌کنند، در دیسترفینوپاتی‌های شدید، ضعف عضلانی به تدریج باعث ایجاد جمع‌شدگی و انحراف در ستون فقرات و دست و پا می‌شود و این تغییر شکل‌ها حمل و نقل بیمار را مشکل‌تر می‌کند و شدت ضعف عضلانی بازهم افزایش می‌یابد.

او ادامه می‌دهد: در دوران تحصیل چه در مدرسه و دانشگاه با وجود اعتماد به نفس بالایم هیچ نگاه ترحم‌آمیزی به من نشد، همه اینها را مدیون خانواده‌ام هستم که با نوع تربیتشان مرا قوی بار آوردند، در طول دوران تحصیل همواره سعی داشتم از گوشه‌گیری پرهیز کنم، به همین خاطر رابطه خوبی با همکلاسی‌هایم برقرار کردم و دوستان زیادی دارم، برای کنار آمدن با این بیماری دوران بسیار سختی را گذراندم، چرا که همیشه خاطرات مسابقات دو و کوهنوردی یادآور روزهای خوش زندگی‌ام بود، اما دیگر نمی‌توانستم بدوم یا از کوه بالا بروم!

جاوری بیان می‌کند: از بچگی می‌خواستم معلم شوم و با گرفتن گچ در کنار تخته سیاه با دانش‌آموزان زندگی کنم و اکنون بدون اینکه احساس کنم بیمارم، زیباترین احساسات را نثار زیباترین گل‌های باغچه علم و دانش می‌کنم، در سال ۷۰ در رشته علوم انسانی دیپلم گرفتم، همان سال در دانشگاه تهران قبول شدم و در رشته الهیات لیسانس گرفتم و تا پایان تحصیلات، به جز سختی‌هایی که برای بالا رفتن از پله‌های دانشگاه متحمل شدم، مشکل خاصی نداشتم و تنها به دلیل وجود پله‌های دانشکده، مجبور به استفاده از ویلچر شدم، اما بعد از گرفتن لیسانس، به دلیل تحصیل در رشته الهیات با گرایش تاریخ و تمدن ملل اسلامی باید در سازمان ارشاد و به تبع آن ادارات استخدام می‌شدیم با توجه به این رشته و علاقه شدیدی که به شغل معلمی داشتم، ابتدا به اداره ارشاد و کتابخانه‌های سطح شهر مراجعه کردم، اما من را نپذیرفتن و در ادامه برای پیدا کردن شغل هر هفته از سال ۷۴ تا ۷۹ به اداره آموزش و پرورش استان می‌رفتم، اما به علت شرایط بیماری‌ام کاری که مناسب من باشد، پیدا نمی‌شد تا اینکه در این رفت و آمدها مکرر یکی از مسئولان آموزش و پرورش، حضور در مدارس استثنایی را پیشنهاد دادند.

این معلم پر تلاش می‌گوید: پس از روزها و سال‌ها بالاخره در ششم اردبیهشت سال ۷۹ که به هیچ وجه نیروی از سوی آموزش و پرورش جذب نمی‌شد، به طور معجزه آسایی یک ابلاغیه هشت ساعت حق‎‌التدریس در مدرسه استثنایی باغچه‌بان به عنوان معلم پرورشی صادر شد، با وجود وضعیتم مدیر مدرسه با خوبی استقبال کردند و حتی با خنده بدون اینکه حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای به وضعیت جسمی‌ام کند، مرا پذیرفت.

شعرخوانی دانش‌آموزان ناشنوا با استفاده از شیوه‌های ابتکاری و خلاق

این معلم پرورشی فداکار روزهای اولیه شروع دوران معلمی‌اش را این‌گونه روایت می‌کند: مدرسه باغچه‌بان ویژه افراد ناشنوا، نابینا، کم توان ذهنی و چند معلولیتی بود، به دلیل تحصیل در رشته الهیات، هچ‌گونه آشنایی با این محیط نداشتم، اما چون در دوران دانشگاه خط بریل را یکی از دوستان دوره تحصیل دانشگاهی آموخته بودم و به خط بریل برای او نامه می‌نوشتم تا حدودی به آن آشنا بودم، اما با حرکات ایما و اشاره دانش‌آموزان ناشنوا به هچ‌وجه آشنایی نداشتم که با کمک همکاران و در کنار دانش‌آموزان طی دو هفته زبان اشاره را آموختم و سر کلاس درس رفتم.

او می‌افزاید: در طول تدریس، حضور بچه‌ها، دنیای پاک و شیطنت‌های خاصشان به من روحیه می‌داد و هیچ چیز به اندازه موفقیت بچه‌ها خوشحالم نمی‌کرد، اگر خوشحال بودند از صمیم قلب برایشان خوشحال می‌شدم، از سال ۷۹ تا ۸۴ به عنوان معلم پرورشی حق‌التدریس توانستم از سوی آموزش و پرورش استان عنوان معلم نمونه را کسب کردم و در دوران خدمتم ضمن یادگیری رشته کامپیوتر، فعالیت‌های مورد نیاز مدرسه را انجام می‌دادم.

جاوری با اشاره به اینکه تلخ و شیرین کار با کودکان استثنایی زیاد است، می‌گوید: شیرینی لحظه سخن گفتن یک دانش‌آموز ناشنوا را با هیچ حس لذت‌بخش دیگری عوض نمی‌کنم، زیرا دنیای این کودکان خاص، بی‌ریا و پر از صداقت است، این دانش‌آموزان با چشمان خود می‌شنوند و با دستان خود سخن می‌گویند، به همین دلیل سعی کردم با کمک آنها گروه سرودی را در مدرسه تشکیل دهم که باورش برای بعضی از افراد سخت بود، چرا که معتقدم این بچه‌ها با چشمانشان می‌شنوند و با دست‌هایشان حرف می‌زنند؛ دنیای آن‌ها آنقدر متفاوت است که فارغ از هیاهوی مردم این جهان به گفت‌وگو با هم می‌نشینند.

او معتقد است: هر صدایی برای خودش ارتعاش خاصی دارد و تمام استخوان‌های بدن ما ارتعاش را درک و حس می‌کنند؛ چون گوش ما می‌شنود، ما یاد گرفته‌ایم که صداها را از طریق گوش بشنویم، اما افراد کم‌شنوا از طریق کل استخوان‌های بدنشان قادر به در یافت ارتعاش صداها هستند، از این‌رو گروه سرود ناشنوایان مدرسه باغچه‌بان استثنایی شهرضا را با استفاده از شیوه‌های ابتکاری و خلاق به جایگاهی برتر در سطح شهر رساندم.

این مربی توانا نحوه آموزش اجرای سرود و انتقال جان کلام به ناشنوایان و تشکیل گروهی سرودی موفق را این گونه بیان می‌کند: روزی که کنار تخته سیاه تدریس می‌کردم، احساس کردم بچه‌ها لذتی از خواندن شعر نمی‌برند و خیلی سعی کردم که احساس شعر را به بچه‌ها انتقال دهم؛ اما نشد تا اینکه ریتم شعر را با اجرا و با کمک معلمان روی دستانم آوردم و چندین ماه آموزش اشعار به دانش‌آموزان را پیگیری کردم و وقتی بچه‌ها اجرا داشتند، کسی باورش نمی‌شد که بتوانند محتوای شعر را این قدر زیبا و با احساس با دستانشان بیان کنند.

جاوری هدف از آموزش به این کودکان را وارد کردن آنها به جامعه عادی عنوان می‌کند و می‌گوید: معلمان آموزش و پرورش استثنایی، افرادی صبور، فداکار و با والدین هم در ارتباط هستند، مسئولیت عمده این معلمان، ارائه آموزش و تمرین‌های درمانی به دانش‌آموز است.

جامعه معلولان شهرضا را راه‌اندازی کردم / ‏‬آموزش زبان انگلیسی و عربی به دانش‌آموزان روشن‌دل

او ادامه می‌دهد: بازه زمانی که وارد آموزش و پرورش نشده بودم از سال ۷۴ تا ۷۹ جامعه معلولان شهرضا را راه‌اندازی کردم و در این دوران به مرکز بهزستی شهرضا مراجعه می‌کردم که متوجه وجود اتاق‌های بدون کارایی شدم و از مسئولان آن اداره درخواست کردم که یکی از اتاق‌ها را برای تدریس زبان انگلیسی در اختیارم بگذارند، البته بعضی روزها عصرها در منزل خود بدون هیچ هزینه‌ای مکالمه زبان انگلیسی و آموزش زبان عربی، قرآن به زبان انگلیسی را برای دانش‌آموزان نابینا انجام می‌دادم و تاکنون زبان‌آموزان نابینای زیادی را تربیت کرده‌ام، همچنن سعی کردم در جذب دانش آموزان به مسائل دینی و آموزش احکام نماز و روزه بسیار خلاق عمل کنم تا دانش‌آموزان با اشتیاق بیشتری در این مسیر گام بردارند.

این معلم فداکار که در آستانه بیست و پنجمین سال خدمت در آموزش وپرورش به سر می‌برد، همچنین نویسنده کتاب بازی‌های بومی و محلی است که با استقبال زیاد جامعه فرهنگی و دانش‌آموزان مواجه شده و حکم قهرمانی در رشته ورزشی بوچیا را نیز در کارنامه فعالیتی خود دارد، می‌گوید: به واسطه معلولیتم و درک متقابل درد و رنجی که این دانش‌آموزان متحمل می‌شوند و عشق و علاقه به آنها، هر روز با انگیزه بیشتری بر سرکار خود حاضر می‌شوم.

جاوری که خوش خلقی و حسن رفتارش زبانزد همکاران، والدین و دانش‌آموزان است، در ادامه از دغدغه خود برای دانش‌آموزان استثنایی می‌گوید: آرزویم فراهم شدن امکانات کافی برای دانش‌آموزان کم توان ذهنی و معلول است و دوست دارم شرایط کاری برای آینده آنها فراهم شود، همچنین به مدارس فنی و حرفه‌ای مختص آن‌ها نیاز داریم، چرا که باید در آینده استقلال پیدا کنند، دغدغه آینده آنها بزرگترین نگرانی ما و خانواده‌هایشان است و البته با توجه به نیازی که در آن‌ها دیده می‌شود، شرایط گفتار و درمان برای آن‌ها فراهم شود.

او می‌افزاید: گاهی برخی خانواده‌ها خسته و ناامید می‌شوند و صبر و تحمل‌شان کم می‌شود، بنابراین براساس نیاز هر ماه جلسه‌ای با خانواده آن‌ها می‌گذاریم و سعی می‌کنیم با تک تک خانواده‌ها صحبت و به نوعی تزریق روحیه کنیم، البته راهکارهایی را پیش پای خانواده‌ها می‌گذاریم و با توجه به اینکه به اخلاق این کودکان به خوبی آگاهیم، سعی می‌کنیم بهترین راه حل را به آنها پیشنهاد کنیم و به آنها می‌گوئیم که این کودکان با دیگران هیچ فرقی ندارند و تنها پیشرفت کاریشان کمی کند است و در هر جلسه با پیشرفت‌هایی که از کودکان به آنها نمایش می‌دهیم، امید به آینده در دل خانواده‌ها جانی دوباره می‌گیرد.

این معلم ایثارگر در پایان، بدون احساس خستگی از ۲۵ سال تلاش در راه تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا می‌گوید: من عاشق کارم هستم و هیچ وقت نشده که بعد از ساعت‌ها کار احساس خستگی کنم، برای من کار با این بچه‌ها خود زندگی است که با هر کلمه جدیدی که بچه‌ها یاد می‌گیرند، دریچه‌ای تازه از امید به رویم باز می‌شود، بهترین صدا برا من، صدای کودکان ناشنوایی است که می‌کوشند تا به همه بگویند شنواترین هستند، بهترین تصویر برای من تصویری است که کودکان نابینا با آن خدا را وصف می‌کنند.

کلام آخر باغبان مهربان باغچه‌بان که با بغضی در گلو و اشک بر زبان جاری می‌شود: دغدغه‌ام آینده کودکان باغچه‌بان است که روزها و ماه‌ها را در کنارشان گذراندم، همیشه به فردای آنها می‌اندیشم، مهم است که نگاهی ویژه‌تر به آن‌ها داشته باشیم و خودمان را جای والدین این کودکان قرار دهیم، چرا که آن‌ها هم فرزندان همین آب و خاک هستند و نیاز به رشد دارند، پس هر آنچه را که برای کودکان عادی خواسته‌ایم و فراهم کرده‌ایم، را باید برای کودکان با نیازهای ویژه هم فراهم شود تا شاهد پیشرفت چشمگیر آنها نیز باشیم.

گزیده‌ای از همراهی یک روزه ایمنا با ایران جاوری را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.

کد خبر 749636

دیگر خبرها

  • گفت‌و‌گوی سردار سپاه با سی‌ان‌ان به زبان انگلیسی درباره حمله به اسرائیل
  • گفت‌و‌گوی سردار سپاه با سی‌ان‌ان به زبان انگلیسی
  • آیا حذف زبان فارسی در افغانستان ممکن است؟
  • نحوه ساخت یک جعبه ابزار کاربردی با لوله پلیکا به روشی ساده (فیلم)
  • از طاقبستان تا بیستون همسفر با رادیو ایران
  • افشای مدرک تحصیلی استاد همه‌چیزدان عرصه سیاست ایران | کدام دانشگاه درس خوانده است؟ +سند
  • ضرورت استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی در علوم‌ پزشکی
  • افشای مدرک تحصیلی رائفی پور /نمره ۱۳ در درس توسعه اقتصادی /معدل کارشناسی چند بود؟
  • ماجرای قطعی آب از زبان ساکنان شهرک ۲۳ شهر پرندک
  • روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان