Web Analytics Made Easy - Statcounter

مسیر هر روزمان کوچه، خیابان‌هایی به سمتِ جنوب باشد یا شمال، شرق باشد یا غرب چندان تفاوتی ندارد. نگاهی به آخرین واگنِ مترو، بساط پهن شده در پیاده رو‌ها و زیرگذر‌ها، مقابلِ درب و ویترینِ فروشگاه‌ها، هتل ها، کافه‌ها و... که از عمقِ تک تک‌شان قصه‌ها می‌توان روایت کرد.

مسیر هر روزمان کوچه، خیابان‌هایی به سمتِ جنوب باشد یا شمال، شرق باشد یا غرب چندان تفاوتی ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نگاهی به آخرین واگنِ مترو، بساط پهن شده در پیاده رو‌ها و زیرگذر‌ها، مقابلِ درب و ویترینِ فروشگاه‌ها، هتل ها، کافه‌ها و... که از عمقِ تک تک‌شان قصه‌ها می‌توان روایت کرد. قصه‌ی زنی که درمیان انبوهی از جمعیت، سبزی‌های خشک شده‌ای که حاصل دسترنج‌اش است را پهن زمین می‌کند و از خواص آن‌ها می‌گوید. یا شاید تنها ده قدم آن طرف تر، دخترک جوانی با صدایی خاص، اسامی و ویژگی کالایی را فریاد می‌زند و سعی در فروش محصولاتِ فروشگاهی دارد. محصولاتِ آرایشی و پوشاک که آن‌ها را برای نمونه، گاهی بر روی صورت خود و گاهی بر تن می‌کنند تا شاید نظر مشتری را جلب کنند. روایتی که حالا بسیاری از دختران در دنیای پسادانشجویی مشغول دادزنی، ویزیتوری، فروشندگی و دیگر مشاغل سخت و سنگین هستند. حقیقت تلخی است، اما درسال‌های اخیر تحصیلکردگان بیشتری به مشاغل این چنینی روی آورده اند که در بهترین حالت، گاهی کارگران یقه‌سفید تمام وقت و کارگاران ساده نیمه وقت با دستمزد‌های حداقلی هستند. مسئله‌ای که فقط به کلانشهر‌ها ختم نمی‌شود و بدون شک در هر گوشه از شهر‌های کوچک و بزرگ، آثاری از خود برجای می‌گذارد. اما این روایت ها، تنها دو دقیقه از بیکاری پنهان، اما مرئی در سطح جامعه است که سری دراز دارد.

 

دنیای پسادانشجویی و گرایش بانوان به مشاغل کاذب

اتفاقات خوب و بدِ دنیای پسادانشجویی همان سرنوشتِ متفاوتی است که سالانه برای ۱ میلیون فارغ التحصیل دوره کارشناسی رقم می‌خورد که بدون شک شمار زیادی را بانوان تشکیل می‌دهند. بانوانی که تعداد اندکی از آن‌ها در موقعیت‌های مختلف، با حقوق و مزایای خوب مشغول به کار هستند، اما آمار‌ها نشان می‌دهد ۸۰ تا ۹۰ درصد آنان در سال‌های اولیه فارغ التحصیلی بیکار و تنها ۱۰ درصد، با آزمون‌های استخدامی مشغول به کار می‌شوند. همچنین نیاز مالی و تشنج اقتصاد امروز، گاهی مجالی برای حق انتخابِ کار و فعالیت اجتماعی به بانوان نمی‌دهد و همچنان متقاضی اشتغال در بازار کار، فارغ از جنسیت رو به افزایش است. در این میان اما، شرایط برخی مشاغل بدین گونه است که هر فرد پس از فارغ التحصیلی، با هر سن و سال و با هر دانش و مهارتی از پس انجام آن برمی‌آید و تفاوتی بین آن‌ها وجود ندارد. درواقع؛ اشخاص، درجایگاهِ متناسب با تحصیلات و تخصص‌شان فعالیت نمی‌کنند. همچنین، رکود و بیداد بیکاری در بازار‌های کاررسمی و ناتوانی کارجویان برای ورود به مشاغل شناخته شده و رسمی، باعث افزایش مشاغل کاذب و زیرزمینی در اقتصاد کشور می‌شود. تا جایی که طبق آمارها، امروزه تعداد شاغلان در این بخش، بیش از ۸ میلیون نفر است. مشاغل غیر تولیدی که منجر به ارائه خدمات خاص و یا عرضه یک کالا در جامعه نمی‌شود، امکان رشد و گسترش در آن وجود ندارد و در نهایت، به عنوان شغل کاذب شناخته می‌شوند. این در صورتی است که، گویا درآمد وسوسه کننده این شغل‌ها ماهانه به ۴ تا ۵ میلیون رسیده است. نکته‌ای که همچنان دانشجویان را از پذیرش مشاغلی با درآمد کمتر، اما رسمی‌تر و مرتبط با رشته تحصیلی‌شان بازمی دارد. جوانانی که تاکنون حتی موفق به تجربه یک ساعت کار در فضای واقعی یا همان رسمی نیز نشده اند که اصطلاحاً به آن‌ها بیکاران مطلق می‌گویند.

 

مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاران ایران در این باره می‌گوید: «در همه دنیا تعاملی بین دانشگاه و وزارت کار وجود دارد که بتواند با توجه به نیاز کشور، به حرفه و شغل‌های مختلف و متناسب با آن، دانشجو جذب کنند. این به این معنی است که درب دانشگاه به صورت بی قاعده‌ای بر روی دانشجویان باز نیست. بلکه تناسب سازی رشته و کار باید در نظام آموزشی حرف اول را بزند. اما متاسفانه بسیاری از دانشگاه‌ها به لحاظ کارکرد و مدرک نیز ارزش خود را از دست داده اند. همچنین باید توجه کنیم که به بسیاری از مشاغل در کشور نیاز داریم. اما با اصول و قواعدی که دختران ما حتی برای منشی گری، بازاریابی و... دوره‌های آموزشی ۶ تا ۹ ماهه طی کنند تا بتوانند هم به لحاظ مهارتی و هم به لحاظ اخلاقی از پس انجام آن بربیایند. نه اینکه اولویت روابط عمومی بالا، ظاهر مناسب و شرایط عجیب و غریب باشد و به دختران ما آسیب بزند. اما پیگیری شغل‌های بی ربط، دانشجویان را بی انگیزه و شخصیت آن‌ها را خرد و هم به لحاظ کاری و مهارتی آن‌ها را فرسوده می‌کند.»

وی ادامه می‌دهد: «امروزه استخدام‌های دولت نیز استخدام رسمی، قرارداد و روزمزد است. استخدامی که به‌صورت درون سازمانی در بسیاری از مشاغل از حسابداری گرفته تا بایگانی، افراد غیرتخصص مشغول به کار می‌شوند. افرادی که بین دوراهیِ بیکاری و شغل غیرمرتبط با مهارت‌شان قرارمی گیرند و قطعاً راه دوم را برمی گزینند. به طور مثال؛ سالانه ۳۰ تا ۴۰ هزار فارغ التحصیل روانشناس و تقریباً به همین تعداد دانشجو در دیگر رشته‌های دیگر، فارغ التحصیل می‌شوند. دانشجویانی که شاید با اجبار به سراغ درس و دانشگاه رفته باشند. چراکه روزی شرایط دشوار کنکور و قبولی در دانشگاه را به جان خریده اند، پس آن رشته را ادامه می‌دهند و تسلیم مسیری می‌شوند که نظام آموزش برای آن‌ها مقدر کرده است.»

  آسیبِ مشاغل کاذب زنگ خطری که به صدا درمی‎‌آید!

امروزه، مشاغل کاذب یا همان بیکاران نامرئی در جامعه توام با آسیب‌هایش، بیشتر دختران جوان و بانوان سرپرست را درگیر خود می‌کند. شغلی که می‌تواند از منظر فرهنگی واجتماعی آثار منفی به دنبال داشته و باعث ایجاد مشکلات روحی برای افراد جامعه و افزایش جرم و آسیب‌های اجتماعی شود. دختران جوانی که برای تأمین هزینه‌های تحصیل خود و بانوان سرپرستی که برای تأمین هزینه‌های زندگی، تحصیل فرزندان و... در مشاغل خانگی و کارگاه‌های کوچک و در بسیاری از محیط‌های مخرب دیگر مشغول به کار هستند، اما هیچ تسهیلات و مزایای ویژه و قانونی برای آن‌ها در نظر گرفته نمی‌شود. این بانوان به دلیل شرایط برخاسته از تحمیل مسئولیت‌های سنگین معیشتی، بدون هیچ امنیت جانی و روانی به امرار معاش می‌پردازند و طبیعی است که در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند. اما آمار‌های رسمی ارگان‌ها و نهاد‌های متولی کارگران به حساب نمی‌آیند و در عمل شاغلان بدون حقوق قانونی و بدون شناسنامه شغلی هستند.

 

مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاران ایران در این باره می‌گوید: «نکته این است که بسیاری از بانوان و دختران جوان به علت جو اجتماعی، فقر، تحصیلات خود و... به مشاغلی روی می‌آورند که در پایین‌ترین سطح شغلی قرار دارند و امتیاز خاصی برای آن‌ها تعریف نشده و بدون شک، آسیب‌هایی را به همراه خواهد داشت. چراکه بسیاری از دختران زمانی زیادی را در مقاطع مختلف تحصیلی، صرف درس و فراگیری رشته‌های نظری می‌کنند که بعد از ورود به بازار کار، توانایی و تخصص انجام کاری را در محیط ندارند و عدم مهارت، مساوی با رشد شغل‌های ناسالم است. اما از طرفی، در رشته‌های عملی دانشگاهی نیز شرایط ویژه تری برای آن‌ها وجود ندارد، اما خب شانس بکار گیری افراد متخصص بیشتر است. گذشته از آن، دختران پس از اتمام تحصیل خود برای رفع نیاز مالی، فرار از بیکاری و در خانه نماندن و بسیاری از مسائل دیگر که فارغ التحصیلان با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند، مجبوراند به کار‌های سطح پایین و تعریف نشده با حقوق اندک و ساعت کاری طولانی گرایش پیدا کنند. اما علاوه بر آن، این مشاغل می‌تواند تک تک اعضای خانواده‌ی بانوان سرپرست را تحت تأثیر قرار دهد و آسیب منفی داشته باشد. چراکه اگر زنان سر‌پرست زمانی را برای نان آوری خانواده اختصاص دهند، دیگر زمانی ندارند تا به تربیت فرزندان بپردازند و شاید آن نسل در آینده درگیر آسیبی به مراتب خطرناک‌تر بشود.»

 

مهاجرت و شهرنشینی، اجباری به بهانه اشتغال

مهاجرت و شهرنشینی امروزه، بی‌اختیار به اجباری بدل شده که زنان و مردانِ جویای کار را از حاشیه شهر‌ها و روستا‌ها به کلانشهر‌ها می‌کشاند؛ و بانوان نیز نقش پررنگی در این وادی پیدا کرده اند. چراکه در شرایط دشوار، زنان روستایی اغلب بار سنگین فعالیت‌های کشاورزی، دامپروری، صنایع دستی را به دوش می‌کشند و دیده می‌شود که تنگدستی گاهی زنانِ سرپرست خانوار و یا خانواده‌های روستایی را به سمت مشاغل سخت‌تر و سنگین‌تر از جمله؛ کولبری و کارگری در زمین‌های سخت زراعی و... می‌کشاند. اگر به مشاغل سالم روستایی بها داده نشود و حمایت برای گسترش آن‌ها حداقلی باشد، اتفاق طبیعی است که افراد برای موقعیت بهتر به کلانشهر‌ها تمایل پیدا کنند. بسیاری از جوانان، اما تصور می‌کنند موقعیت شغلی در شهر‌ها بهتر و بیشتر است، اما در حقیقت؛ بر تعداد بیکاران افزوده و بسیاری از آن‌ها مشاغل کاذب در همین موقعیت ایجاد می‌شود که در پسِ ظاهرِ فریبنده آن، افراد را به نحوی درگیر می‌کند. از طرفی؛ در بازار کارِ مدرک محور شهری، معمولاً خانواده‌هایی که در مناطق روستایی از سواد بالا و تحصیلات دانشگاهی برخوردار نیستند و با توجه به شرایطشان زمانی که به شهر‌ها مهاجرت می‌کنند، در یافتن شغل دچار مشکل می‌شوند. از طرفی دیگر؛ اگر تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، شهر‌های کوچک و روستا‌ها محدود و شغل مناسب و درخور با توقعات‌شان برای آنان وجود ندارد. مسائلی باعث می‌شود افراد بدون، چون و چرا به مهاجرت و شهرنشینی فکر کنند و در بسیاری از موارد به شغل‌های ثانویه و کاذب روی بیاورند.

 

رئیس انجمن مددکاران ایران عنوان می‌کند: «مسئله مهمی است که هنوز هم در برخی از نقاط، نگاه و تفکر سنتی و بله اصطلاح مرد سالارانه بر روستا‌ها حاکم است. اتفاقی که در بسیاری از موارد زنان و دختران را از ادامه تحصیل و اشتغال بازمی دارد. علاوه بر آن، بانوان در چنین شرایطی تصمیم می‌گیرند تا به بافت‌های شهری و کلانشهر‌ها پناه بیاورند تا بتوانند به تمایل خود به تحصیل و اشتغال پاسخ بدهند. همچنین امروزه زنان، جوانان و کودکان حلقه‌ی اصلی زنجیره مشاغل کاذب هستند که خیل عظیمی از بیکاران به کلانشهر مهاجرت کرده و بیکاری بر روی بیکاری انباشته می‌شود. در این میان؛ نه تنها روستا‌ها جمعیت جوان و کارای خود را از دست داده بلکه شهر‌ها نیز بر سر بیکاری رقابت می‌کنند. مسئله‌ای که امروزه ما را با تلفیقی از تضاد فرهنگی، فقر و آسیب اجتماعی روبرو می‌سازد.»

اقلیما گفت: «راه حل مناسب در نهایت، حمایت همه جانبه مسولان از کشاورزی، صنایع دستی و دامداری و دامپروری است که باعنوان ارزش، برای بافت روستایی شناخته می‌شود. همچنین گسترش و حمایت از شغل‌ها و ارائه تسهیلات مناسب به آن‌ها موجب می‌شود تا زنان و مردان دلگرم کاری باشند که به آن مشغول اند. مسئله‌ای که فقدان آن موجب فقر و تنگدستی می‌شود و افراد چاره‌ای جز پناه آوردن به بافت شهری ندارند.»

 

آگهی‌های استخدام بانوان، آفتی بر جان اشغال سالم

امروزه آگهی‌ها به معضل جدی برای بانوان تبدیل شده است. چراکه اگر برای یافتن شغل به آن‌ها سری زده باشید، با انواع شرایط ظاهری و بهتر است بگوییم جنسیتی روبرو خواهید شد. همان شغل‌های رنگارنگ با حقوق و پورسانت‌های عالی در محیط دوستانه.
اقلیما می‌گوید: «این روز‌ها دختران جوان‌تر با کمبود شغل و فشار‌های اقتصادی چاره‌ای جز روی آوردن به اینگونه مشاغل ندارند. فضای مجازی نیز به عنوان بازویی قدرتمند به کمک افراد جویای کار و شرکت‌ها آمده تا هرچه زودتر نیروی مورد نیاز را به شرکت نیازمند متصل کنند. حالا دیگر کمتر کسی را می‌بینید که روزنامه را ورق بزنند و به دنبال شغل باشد. کافی است فقط کمی سایت‌های انتشار آگهی را بالا و پایین کنید تا با انبوهی از شرکت‌های عمومی و خصوصی روبرو شوید که به دنبال نیروی کار هستند. اما این بستر هم مانند خیلی فضا‌های دیگر از دسترس سودجویان در امان نمانده و با جستجوی ساده در این محیط، می‌بینیم که آگهی واقعی و غیر واقعی چه تفاوتی با یکدیگر دارند.»

 

همچنین آگهی‌های زیادی در سایت‌ها و نرم‌افزار‌ها برای استخدام منتشر می‌شود که در آن از افراد متقاضی می‌خواهد اطلاعات شخصی خود را ارسال کند. سوال‌هایی که برای استخدام نه تنها عجیب که غیر ضروری به نظر می‌رسند بلکه بسیار غیر اخلاقی است. آگهی‌هایی که پیشنهاد‌های رنگارنگ هم کم ندارد. مثلاً به دنبال منشی خصوصی هستند که به همراه مدیرعامل در مسافرت‌های کاری حضور پیدا کند. در روابط راحت باشد و محدودیت کمتری داشته باشد. بدیهی است که هیچ شرکت معتبری این چنین و به این صورت اقدام به جذب نیرو نمی‌کند. اما در کل مجازی بودن توجیهی جالبی برای بی نظارتی نهاد‌ها بر اینگونه آگهی‌ها نیست. آگهی‌هایی که محیط کار آن ها، آسیب‌های غیر قابل جبرانی که به لحاظ روحی و جسمی به دختران جوان می‌رساند و بعد از آن تبعاتش را با هیچ شکایت و رسیدگی نمی‌توان از بین برد.

برچسب ها: اقتصاد بانوان ، مشاغل کاذب ، رونق لینک کوتاه خبر: bzna.ir/000NaH

منبع: بازار نیوز

کلیدواژه: اقتصاد بانوان مشاغل کاذب رونق مشغول به کار دختران جوان وجود ندارد کلانشهر ها مشاغل کاذب برای آن ها روستا ها آگهی ها شغل ها شهر ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت bazarnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بازار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۲۶۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکاوی ممنوعیت پخش مجموعه «حشاشین»

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، سعید مرادی عضو مجمع رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر ایران رصتا، در گفتگو با شبکه خبر در بخشی از سخنانش درباره این مجموع گفت: مجموعه «حشاشین» محصول تلویزیون ملی مصر است و در ماه مبارک رمضان که به نوعی ماه وحدت بین مسلمین جهان است به پخش رسید،اساسا نظر شخصی بنده درخصوص این مجموعه این است این کار یک اثرضد ایرانی و ضد نظام است و بایستی به این توجه داشته باشیم که اگاهان، دانشگاهیان و مطلعین جریان فرهنگی کشور در بزنگاه تشخیص درستی دادند که این مجموعه در لایه‌های مختلف خودش به چه ابعادی پرداخته است.

وی افزود: این مجموعه اثری است که نه تنها یک جریان فرهنگی و ساختاری و سینمایی را تبلیغ نمی‌کند بلکه یک اثر استعماری و به نوعی سیاسی است لذا اقدام به جا و به موقعی که سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر کشور ساترا انجام داد به نوعی دچار اقبالی بود و بسیاری از مردم و جریانات رسانه‌ای کشور از این موضوع مکدر بودند که چرا این مجموعه در سکو‌های داخلی در سطح کشور منتشر شود،اقدام به موقع ساترا باعث شد یک پیش اگاهی داده شود به مخاطب بدانید با چه اثری روبه رو هستید.

وی در پاسخ به این سوال که چرا از این اثر برداشت منفی می‌شود گفت: وقتی به جزئیات این اثر توجه می‌کنید متوجه می‌شوید که یک سری نشانه گذاری کرده است. ما بخشی را مضمونی نگاه می‌کنیم یک بخش هم ساختاری. در ساختاری حرفی نداریم، اما به لحاظ مضمونی انقدر در لابه‌های مختلف به جریانات منطقه‌ای و جمهوری اسلامی پرداخته که به نوعی پاسخ دارد. مثلا استفاده از پرچم سیاه که نماد یک جریان است.
مرادی گفت: نکته‌ای که وجود دارد این اعلام ممنوعیت، خیلی می‌گفتند که دیر اتفاق افتاده است، در فضایی که وجود دارد ما نمی‌توانیم به مخاطب بگویم که نبینید ولی اگاه سازی می‌توانیم بکنیم و این وظیفه اگاهان، رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها و در راس آنها سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر کشور در پلتفرم هاست.

وی گفت: بسیاری از صاحبان پلتفرم‌ها نگاهشان بر اقتصاد است. اما نکته‌ای که وجود داشت خود آنها استقبال کردند از پخش نشدن این مجموعه به دلایل مختلف و یک دلیل اصلی اش این است که ایران ستیزی می‌کند.

مرادی در پاسخ به این سوال که خود تولید کنندگان صوت و تصویر به دنبال این نیستند که به نوعی به تاریخ ایران و تاریخ اسلام و منطقه پرداخته شود گفت: ساترا رسالتش نظارت و مصوبات است، مساله اینجاست که باید ببینیم که نهاد‌ها و دستگاه‌های نظارتی آیا ذائقه مخاطب را امروز سنجش کرده اند، آنها بخشی از نگاهشان اقتصاد است، یک بخشش هم فرهنگ است، حتما در نمایش خانگی ما آثار تاریخی داشتیم مثل «یوسف پیامبر» مثل «مختار»، و میزان استقبالش را در منطقه دیدیم، یک پیامی دارد که این گونه آثار در منطقه تاثیرگذار است به خصوص یک سری آثار منطقه‌ای است همین الان صداوسیما در حال تولید آثار «سلمان» و «موسی» است که تاثیرات منطقه‌ای می‌تواند داشته باشد، اما این تولیدات گران استوتراز این نوع تولیدات باید تعریفی داشته باشددر سکو‌های نمایشی تعریفی از اقتصاد تولید می‌شود باید ببینیم این اقتصاد تولید برای مدیران وجود دارد ولی ساترا به عنوان نهاد ناظر استقبال می‌کند بهر حال در روند معرفی مفاخر بزرگان این کشور است. در حال حاضر بسیاری از طرح‌هایی داریم مجموعه «گوهرشاد» و «سرزمین سیمرغ»، ما به عنوان رسانه و ساترا باید انقدر تبلیغ کنیم و نباید عقب بمانیم.

احسان ناظم بکایی کارشناس رسانه هم در گفتگو با شبکه خبر گفت: مجموعه «حشاشین»، مجموعه مهمی استکه رتبه هفت ممیز هفت را دارد.
وی افزود: ما در دوره‌ای نیستیم که بتوانیم بگویم مردم این کار را نبینند، کسانی که باید می‌دیدند و می‌خواستن ببینند دیدند، یک بخشش ضعف از خود ماست که مجموعه‌هایی که در ماه رمضان بودند نداشتیم، بک بخش هم تبلیغاتی است که خود آن جوامع دارند.

وی گفت: مصر، ترکیه و کشور‌های عربی رقابت بسیار شدیدی برای مصادر تاریخ دارند، ما تولید نکنیم آنهاخواهند ساخت. کشور‌های عربی در چند سال اخیر بیش از چهل و چهار مجموعه تاریخی کار کردند، آثاری مثل «فاروق» و خیلی از مجموعه‌های دیگر. بنابر این ما هم باید در این میدان باید بسازیم و الزاما هم قرار نیست اثری عظیم و بزرگ داشته باشیم. پلتفرم‌ها و خود ساترا هم می‌تواند کمک وحمایت کند برای تولید این نوع آثار.
وی گفت: درباره حسن صباح، چند سال پیش مجموعه ای به اسم «سارق روح» کار شد که درباره بحث فرقه‌ها بود که خیلی مورد استقبال قرار نگرفت به خاطر این بود که درباره چرایی تشکیل این فرقه بود نه درباره چگونگی. مشکل مجموعه «حشاشین» این است که ما درباره چگونگی می‌بینیم، اما اینکه چرا این فرقه تشکیل شده است نمی‌دانیم.

ناظم بکایی درباره دیگر تحریفات این مجموعه گفت: شعری از مولوی، صباح می‌خواند در حالی که مولوی دو قرن بعد به دنیا آمده است، درهمه شهرهاش همه عربی صحبت می‌کنند و فضای عربی دارد. اینها نقاط ضعف فنی ماجراست. این مجموعه در ده قسمت پایانی اش دچار افت شدیدی می‌شود خیلی از بخش هاش تکراری است، یعنی به اندازه بیست قسمت خوراک داریم ولی باید به اندازه سی قسمت باید کش بدهیم. ولی نقطه قوت آن درام و بازی خوب خیلی از شخصیت هاست.

ناظم بکایی گفت: موضوعاتی مثل خاندان نوبختی، خیلی از علما مثل طبسی و طوسی، در مورد حافظ و سعدی و خیلی از موضوعات تاریخی ما می‌توانیم کار کنیم و تولیدات فاخر بسازیم.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • بیش از ۳۰ درصد کل مالیات کشور در سال گذشته توسط شرکت‌های خصولتی پرداخت شده است
  • جزئیات توافق‌های بانکی ایران و روسیه
  • نباید با ایجاد دوقطبی‌های کاذب دشمن را به طمع بیندازیم
  • واکاوی ممنوعیت پخش مجموعه «حشاشین»
  • برگزاری نمایشگاه‌ها عامل مهم رونق اقتصاد است
  • تسهیلات مناسب به بانوان فعال در حوزه صنایع‌دستی اختصاص می‌یابد
  • کاهش تصدی گری دولتی و ارتقای بخش خصوصی لازمه رونق اقتصاد
  • بیکاری معضلی جدی/ ضرورت رفع مشکلات حوزه کشاورزی
  • کشورهایی با ماهرترین نیروی کار
  • سخت و زیان‌آور بودن مشاغل کارگران بررسی شود