«نور و آینه» سومین جلد از سهگانه تاریخی مانتل منتشر شد
تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۳۹۷۵۳۲
هیلاری مانتل Hilary Mantel متولد ۱۹۵۳ و دانشآموخته دانشگاه شفیلد است. او برای دو رمان تاریخی تالار گرگ و مجرمان را بیاورید در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ جایزه من بوکر را از آن خود کرد. مانتل که جوایزی دیگری چون والتر اسکات را نیز در کارنامه حرفهای خود دارد از مشهورترین چهرههای رمان تاریخی در دهههای نخست قرن بیست و یکم محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مانتل در تالار گرگ سرنوشت ملکه کاترین شاهزاده اسپانیایی را روایت کرد و پس از آن در مجرمان را بیاورید به شرح روزگار آن بولین پرداخت. او در سومین جلد از سهگانه تاریخ انگلیس خود به شرح ادامه ماجرا میپردازد و روزهای زندگی تامس کرامول و البته هنری هشتم پادشاه بلهوس و دمدمیمزاج انگلستان را به زبان رمان روایت میکند و بخشی از تاریخ پر از رمز و راز انگلستان و سرگذشت خاندان تئودور را با چاشنی ماجراهایی از عشق، حسادت، خیانت و جنایت شرح میدهد.
مانتل سالهای پایانی زندگی کرامول، پسری گمنام را که با دسیسه و قربانی کردن دیگران تا بالاترین پله های قدرت پا گذاشت به تصویر می کشد. کرامول، در جدال میان گذشته و اکنون ایستاد: میان آینده پادشاهی و نگاه آدمی معمولی. در همان زمان ملتی می خواهد آینده خود را در گرماگرم این جدال، کینه ورزی و بیرحمی بسازد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
مشاور میگوید: «برو انجیل بخوان.» جرج اما جواب میدهد: «من انجیل را خوانده ام. به آن اما عمل نمی کنم. خیلی هم آن را درک نمیکنم. اگر درک میکردم، آدم زندهای مثل شما بودم. باید دور از دربار، زندگی آرامی میداشتم تا دنیا را با تملق آلوده نکنم. بهتر بود از پوچی دور بمانم و از زیاده خواهی پرهیز کنم».
«درست میگویی. کاش میشد. ما اما نمیتوانیم. موعظهها را میخوانیم و میتوانیم آنها را رونویس کنیم. با این همه، نمیتوانیم آرام زندگی کنیم. زیاده خواه و طمع کاریم. چون صبح بیدار میشویم و میبینیم خون هنوز در رگهایمان می دود و با خود فکر میکنیم: امروز سر چه کسی را باید به دیوار کوبید؟ کجا زمین بی صاحبی است تا مال خود کنیم؟ دست آخر به این فکر کنیم که اگر خداوند ما را دریانوردی زرنگ در میان دریانوردان بی خبر آفریده، چرا نباید ناخدا را به دریا بیندازیم و خود سکان را به دست بگیریم و کشتی را سالم به لنگرگاهی امن برسانیم ؟»
کرامول یقین ندارد که حرفش را رسانده باشد. (ص ۸۲ و ۸۳)
نور و آینه را همانند دو کتاب قبلی مانتل، علی اکبر قاضیزاده به فارسی برگردانده است. کتابسرای تندیس این کتاب را در ۸۸۶ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.
برچسبها کتابسرای تندیس انگلیس کتاب ترجمه کتاب انگلستانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کتابسرای تندیس انگلیس کتاب کتابسرای تندیس انگلیس کتاب ترجمه کتاب انگلستان اخبار کنکور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۳۹۷۵۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رسیدن به فلسفه زندگی از راه خودشناسی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، درگیری بیش از اندازه همه انسانها به فضای مجازی و کمرنگ شدن ارتباطات میان فردی در جوامع مختلف از آن دست مسائلی است که در سالیان اخیر توجه بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. از طرفی بسیاری از هنرمندان و نویسندگان نیز از این شرایط استفاده کرده و سوژه اصلی آثار هنری و ادبیشان را به مواجهه با این فضای جدید اختصاص دادهاند.
در سینما و ادبیات کشورمان نیز هستند هنرمندانی که به این مسئله توجه نشان دادند و آثاری را مرتبط با این فضا تولید کردهاند. یکی از جدیدترین آثار این ژانر در زمینه داستاننویسی کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» است، اثری در ژانر اجتماعی و مفهومی که ۱۰۶ صفحه دارد و انتشارات سیب کال در خوزستان آن را منتشر کرده است.
این کتاب را مصطفی عظیمیفر به رشته تحریر درآورده است و داستان کلی آن در رابطه با یک نویسنده است که تصمیم میگیرد یک روز کامل از زندگی را بصورت تحلیلی و نگاه عمیق به محیط پیرامون و جامعه سپری کند. او از ابتدای صبح تا اواخر شب به این سبک از زندگی ادامه میدهد. عظیمی فر در این کتاب توانسته از دل کارهای روزمره زندگی مفهومات و پیامهای مفیدی را بیرون بکشد. به بهانه انتشار این کتاب گفتوگویی با نویسنده آن ترتیب دادهایم.
عظیمیفر در رابطه با ایده اصلی که باعث نگارش کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» شد، گفت: با توجه به فراگیر شدن دنیای مجازی و پیشرفت تکنولوژی احساس کردم آدمها کمتر از گذشته ( قبل از همهگیر شدن فضای مجازی) رای به با خود بودن و دوستی عمیق با خود میدهند. از این رو تصمیم گرفتم کتابی بنویسم که بتواند مخاطب را دعوت به با خود بودن و وقت گذاشتن بیشتر برای خود درونی دعوت کند.
وی در مورد چالشهای مربوط به نوشتن کتابی با این ایده خاص هم عنوان کرد: در طول یک سالی که برای نوشتن این کتاب وقت گذاشتم با توجه به سبک کتاب مجبور بودم ارتباط عمیقتری با خود برقرار کنم. از این رو مجبور بودم بیشتر در محیط پیرامون شنونده باشم. فرقی هم نمیکرد این شنیدن شامل شنیدن صحبتهای آدمها باشد یا حتی گوش دادن به صدای یک رودخانه، به هر حال برای بهتر شدن کار باید هر چه بیشتر شنونده باشم. این سبک زندگی در طول یک سال برای من سختیهای زیادی داشت اما خب نتیجه کار باعث شده تا خستگی از تن من تا حدودی خارج شود.
نویسنده این کتاب با اشاره به جزئیات این اثر درخصوص سختترین بخش نوشتن کتابش هم اظهار کرد: با توجه به اینکه کتاب در قالب یک داستان بلند یک پارچه طراحی شده، فکر میکنم مرتبط ساختن مفاهیم و موضوعات مختلف در قالب یک خط داستانی مستقیم سختترین کار هنگام نوشتن کتاب بوده است.
عظیمیفر در پایان سخنانش در خصوص حسی که کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در مخاطب ایجاد میکند نیز گفت: فکر میکنم مخاطب پس از مطالعه کتاب به این موضوع فکر کند که چقدر در انجام کارهای معمول روزمره فلسفه و مفهوم نهفته است و شاید خود نیز تا حدودی به این سبک از زندگی روی بیاورد و برای او جذاب باشد.
در بخشهایی از این کتاب آمده است:
آنقدر غرق فکر کردن هستم که متوجه نمیشوم چه زمانی کنار اجاق گاز رسیدهام. آرام آن را خاموش میکنم و دوباره راهی نانوایی میشوم. در کودکی مسیر خانه تا نانوایی بسیار دور بود. اما در جوانی و میانسالی نزدیک است. ولی در دوران پیری دوباره دور خواهد شد.
این یعنی قبل از پیر شدن باید مسیرهای طولانیتری را طی کنم تا به مقصدهای تازهتر و زیباتری برسم. زیرا اگر چنین نکنم و به مسیرهای نزدیک اکتفا کنم، روزی همین مسیرها بر من چیره خواهند شد و طی کردنشان آرزویی غیر ممکن میشود.
بعد از چند دقیقه پیادهروی به نانوایی که مشتری همیشگی آن هستم میرسم. ولی در کمال تعجب با کرکرهای تا انتها پایین آمده مواجه میشوم! یعنی چه اتفاقی میتواند افتاده باشد؟ نکند امروز روز تعطیل نانوا است و من بیخبر هستم؟ صبر کنید صبر کنید یک پیرمرد در حال آمدن است...
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در قطع رقعی و با کاغذ بالک (نخودی رنگ) از طرف انتشارات سیب کال منتشر شده است. بهای کتاب نیز 250 هزار تومان است.
انتهای پیام/