غائله گنبد در سال ۵۸ باعث بیآبرویی کمونیستها در ایران شد
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۰۷۷۹۷
غلامرضا خارکوهی امروز در گفتوگو با خبرنگار فاس در گرگان اظهار کرد: در آخرین روزهای مانده به پیروزی انقلاب اسلامی، در حالی که مردم مسلمان منطقه گنبدکاووس سخت در حال تظاهرات و مبارزه برای شکست رژیم شاهنشاهی بودند، افراد کمونیست بومی و غیربومی که بعداً زیر عنوان «سازمان چریکهای فدایی خلق»، «ستاد خلق ترکمن»، «کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن» و ستاد مرکزی «شوراهای ترکمن صحرا» سازمان یافتند، در گنبد و مناطق ترکمننشین رخنه کردند و شروع به برنامهریزی، جذب و سازماندهی عدهای از جوانان ترکمن کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: کمونیستها بهجای همراهی با مردم مبارز برای سرنگونی رژیم شاه، در خانههای امنی مشابه خانههای تیمی تروریستهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) کنار گود منتظر نشستند تا مردم مسلمان با دژخیمان شاه بجنگند و شهید و مجروح شوند و بعد از پیروزی یکباره قد علم کنند و ادعای سهمخواهی کنند که اتفاقا چنین هم کردند.
* «ستاد خلق ترکمن» یک گروهک صددرصد کمونیستی و کاملا نظامی بود و هیج نسبتی با مردم مسلمان ترکمن نداشت
این تاریخنگار اضافه کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی این مارکسیستها یکباره ماسکهایشان را کنار زدند و با اشغال اماکن دولتی گنبد و سایر شهرهای ترکمننشین تابلویی به نام «ستاد خلق ترکمن» نصب کردند و اعلام سهمخواهی کردند، در حالی که در آن زمان تازه انقلاب پیروز شده بود و نه دولتی مستقر بود و نه حکومتی که بتوان چیزی از آن مطالبه کرد.
خارکوهی گفت: «ستاد خلق ترکمن» یک گروهک صددرصد کمونیستی و کاملا نظامی بود و هیج نسبتی با مردم مسلمان ترکمن نداشت، بلکه این گروه به دنبال اهداف سیاسی و فرهنگی و نظامی خودش بود که قبلا توسط سران «کاخ کرملین» در سایر نقاط مختلف جهان از جمله در جمهوری ترکمنستان شوروی سابق تجربه شده بود و باعث بدبختی آنها گشته بود.
مولف «کتاب غایله گنبد» گفت: کمونیستها هر روز به بهانه تحویل زمینهای کشاورزی و مسائل قومی به تحریک مردم سادهدل میپرداختند و ترکمنها را علیه انقلاب نوپای ایران تهییج میکردند که متاسفانه عدهای از جوانان ناآگاه و حتی برخی از علمای ترکمن- مخصوصا در جنگ اول گنبد- گول شعارهای فریبنده کمونیستها را خوردند.
* در ترکمنصحرا «توماج»، «جرجانی»، «مختوم»، «واحدی»، و «ارزانش» نوچههای بومی «فرخ نگهدار» بودند که هدایت ستاد خلق ترکمن را برعهده داشتند
خارکوهی گفت: در این میان بسیاری از فرهیختگان میدانستند که مدیریت پشت صحنه سناریوی مضحک سیاسی- نظامی که «ستاد خلق ترکمن» به راه انداخته، گروهی بنام «سازمان چریکهای فدایی خلق» است که یک گروهک کاملا کمونیست و وابسته به حزب کمونیست شوروی سابق میباشد و دفتر مرکزی آن در تهران بوده و توسط افراد جنایتکاری مثل «فرخ نگهدار» رهبری می شود و در ترکمنصحرا هم «توماج»، «جرجانی»، «مختوم»، «واحدی»، و «ارزانش» نوچههای بومی او بودند که هدایت ستاد خلق ترکمن را برعهده داشتند.
وی گفت: «سازمان چریکهای فدایی خلق» با پیروزی انقلاب شروع به سرقت سلاحهای پادگانها و پاسگاههای ایران، مخصوصا در تهران و نقاط مرزی کرد و زیر پوشش عناوین محلی و بومی مثل ستاد خلق ترکمن، ستاد خلق عرب، ستاد خلق بلوچ و شوراهای دهقانی و...، در مناطق مرزی و قومی، میخواستند آنچه که در طول ۵۷ سال از رژیم پهلوی نتوانستهاند بگیرند، یک شبه و با جنگ مسلحانه از رژیم نوپای جمهوری اسلامی بستانند.
* جنایت ستاد خلق ترکمن روسیاهی آن برای کمونیستها در تاریخ ماندگار شد
این تاریخنگار انقلاب گفت: گرچه کمونیستها مساله زمین و مطالبات قومی را مطرح میکردند، اما همه شعارها، اعلامیهها، سخنرانیها، نشریات و اقدامات آنها برای کسب خودمختاری و جداییطلبی بود، در یک کلام آنها میخواستند در منطقه ترکمن صحرا، کردستان، آذربایجان و بلوچستان، جمهوریهایی مشابه ترکمنستان شوروی با مرام کمونیستی تاسیس کنند و مردم مسلمان منطقه را به خاک سیاه بنشانند.
خارکوهی گفت: در این راستا سازمان چریکهای فدایی خلق با همکاری ستاد خلق ترکمن، دو جنگ خانمانسوز را در ششم فروردین و ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۸ در گنبد و ترکمن صحرا علیه انقلاب و جمهوری اسلامی به راه انداخت، هزاران نفر را آواره و مجروح کردند و به خاک و خون کشیدند، به همین جهت این جنایت موجب بیآبرویی کمونیستها در ایران شد، البته این غایله با مقاومت مردم مسلمان و نیروهای کمیته انقلاب اسلامی، ارتش و سپاه پاسداران سرکوب شد، اما روسیاهی آن برای کمونیستها در تاریخ ماندگار شد.
انتهای پیام/2307/
منبع: فارس
کلیدواژه: خارکوهی سازمان چریک های فدایی خلق توماج جرجانی مختوم واحدی ارزانش سران کاخ کرملین مناطق ترکمن نشین سازمان چریک های فدایی خلق کمونیست ها مردم مسلمان ترکمن صحرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۰۷۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مناظرهای در مورد حجاب
به گزارش «تابناک»، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: سایت «مدرسه آزاد» گفتوگوی به نسبت مفصلی را میان دکتر محسن برهانی و دبیر سابق «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» انجام داده که با دیدن آن متوجه میشویم، چگونه سرنوشت یک جامعه و مردم به ذهنیتهای سادهانگارانه گره خورده است. ذهنیتهایی که نه آشنایی کافی با فقه و کلام دارد و نه بهرهای از حقوق و جامعهشناسی برده است و نه حتی چارچوب عملی قابل اجرا و موثری دارد.
اینکه در پس ذهن حکومت در موضوع حجاب چه میگذرد، روشن نیست. حداقل برای بنده روشن نیست، چون خیلی کلی و کلان فقط به ضرورت فقهی و قانونی آن اشاره میشود. ولی اگر سخنان رییس ستاد مزبور را موضع رسمی تلقی کنیم در این صورت، آقای دکتر برهانی به دلیل آشنایی و تسلط بر هر دو حوزه فقه و حقوق به خوبی نشان میدهد که ادعاهای طرف مقابل به کلی نادرست است. ضمنا توجه کنیم که طرف مقابل رییس ستاد مهمترین نهاد رسمی برای ترویج حجاب و مقابله با بیحجابی است، بنابراین باید قویترین فرد حکومت در توجیه و دفاع از حجاب باشد ولی تعجب از این رو بود که اصولا ایشان چگونه پذیرفته که در چنین گفتوگویی شرکت کند. کافی است به حدود ۳۰۰۰ نظری که فقط طی دو روز در زیر فیلم این مناظره گذاشته شده است، نگاهی بیندازند تا ببینند آنگونه دفاع کردن از حجاب و خدا و حکومت اسلامی دقیقا تایید تحلیل آقای برهانی است که نه تنها موجب تقویت حجاب نمیشود، سهل است که منجر به بدبینی بیشتر مردم از ارزشهای اسلامی و حکومتی نیز میشود. در واقع باید توصیه کرد که همه دستاندرکاران حکومت این مناظره را ببینند. اگر واقعا کفه گفتوگو را به سود دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر دیدند خب این را رسما اعلام دارند تا همه متوجه شوند مبنا و منطق قانوننویسی و سیاستگذاری در ایران چیست و دیگر بحث را ادامه ندهند. ولی اگر معتقدند که استدلالهای مهمتری برای دفاع از سیاستهای جاری در امر حجاب دارند آنها را در گفتوگویی دیگر اظهار کنند.
خوبی گفتوگو در این است که شنونده یکسویه به قاضی نمیرود. نکته بسیار مهمتر در ذهنیت نادرستی است که این افراد از نقش مردم در جمهوری اسلامی دارند که گفتوگو را بلاموضوع میکنند و این خطرناک است. چنین رویکردی در آغاز انقلاب مطلقا جایگاهی نداشت و اصولا هم نمیتوانست با مفهوم انقلاب سازگاری داشته باشد. ولی چگونه شده که ۴۵ سال بعد از انقلاب عدهای به خود جرات میدهند که خود را متولی حقانیت معرفی کرده و برتر از اراده مردم تعریف کنند؟ جالبتر اینکه طرفداران این رویکرد حتی قادر به ارایه یک اندیشه منسجم از آنچه میخواهند انجام دهند، نیستند. نه درکی از تفاوت حق و تکلیف و نه تحلیلی از فلسفه حقوق و جامعهشناسی کیفری دارند. استدلالهای رایجشان در حد روزنامهنگاری دیواری مدارس است. به علاوه شیوه مواجهه با مردم و اقناع آنان باید بر اساس عقلانیت و ادبیات عمومی و سخنان دقیق و مبتنی بر آمار و منطق علمی باشد. اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود. عجیبتر اینکه قرار دادن پلیس و دستگاه قضایی جلوی مردم و به میدان آوردن تمام توان حکومت برای مقابله با امری اجتماعی که ماهیت آن مجرمانه نباشد، قابل فهم و دفاع نیست و همه این نیروها را مستهلک و اتفاقا مردم و زنان را بیشتر عصبانی و منزجر میکند. ادامه رسیدگی به طرح حجاب با گفتوگوهای غیرشفاف گویای واقعیت است. چرا شورای نگهبان چنین وضعیتی را میپذیرد و مذاکرات با تعدادی از دستاندرکاران طرح درباره جزییات این قانون را شفاف نمیکند؟ چرا باید موضوعی را جرمانگاری کرد در حالی که مردم نه تنها از آن حمایت نمیکنند، بلکه از زنان و دخترانی که مورد هجوم واقع میشوند، حمایت میکنند؟
مردم باید از اجرای قانون توسط نیروی انتظامی یا هر نهاد دیگر استقبال کنند ولی این چه قانونی است که امام جمعه قم میگوید: از نیروی انتظامی و همه کسانی که زخم زبانها را به جان خریدند، تشکر میکنیم یا فرمانده انتظامی بگوید: «هیچ ارادهای، تهمتی، افترایی، هیچ سرزنشی و شماتتی ما را از این راه پر فیضی که حضرت حق در برابرمان قرار داده به عقب نخواهد راند.» مگر قرار است در مواجهه با جرم کسی را سرزنش کنند؟ پس آنچه که با آن مقابله میشود حداقل از نظر مردم جرم نیست.