Web Analytics Made Easy - Statcounter

دیپلمات پیشین کشورمان تاکیدها و اصرارها بر علنی شدن توافق با چین را " یک بحث انحرافی و مشکوک" دانست و گفت: هیچ کشوری در دنیا توافق های خود با سایر کشورها را علنی نکرده و نمی کند چون نمی خواهند کشورهای رقیب با دشمن از محتوای آن مطلع شوند. وی تفاهم ایران و چین برای ترسیم نقشه راه همکاری‌ها در ۲۵ سال آینده را یک "تصمیم درست و ضروری" دانست و گفت: این تفاهم باید خیلی زودتر انجام می شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سید حسین موسویان در گفت‌وگو با ایسنا درباره تصمیم ایران و چین برای تفاهم بر سر یک نقشه راه ۲۵ ساله گفت: چین و ایران وارث دو تمدن بزرگ بشر، از ریشه‌دارترین ملت‌های جهان و دو قدرت تاثیرگذار در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای هستند که باید روابطی حسنه و گسترده داشته باشند. داشتن یک نقشه راه برای روابط درازمدت نیز یک تصمیم درست و ضروری است که خیلی زودتر باید انجام می‌شد. نقشه راه امضاء شده برای روابط در ۲۵ سال آینده حاکی از اراده دو حاکمیت برای توسعه روابط در همه زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و نظامی است که تکلیف دستگاه‌های ذی‌ربط دو کشور را روشن کرده است. حالا باید دید که در عمل چه میزان از این نقشه راه عملیاتی خواهد شد.

وی در پاسخ به این پرسش که این تفاهم چرا باید علنی شود، چرا نباید علنی شود؟ گفت: بحث ضرورت علنی شدن توافق با چین یک بحث انحرافی و مشکوک است چون هیچ کشوری در دنیا همه توافق‌های خود با سایر کشورها را علنی نکرده و نمی‌کند. کشورها بنا به تشخیص متصدیان، برخی از توافق‌ها را علنی و برخی را هم محرمانه نگه می‌دارند چون نمی‌خواهند کشورهای رقیب یا دشمن از محتوی آن مطلع شوند.

تفاهم ایران و چین حرکت به سمت تعیین تکلیف برنامه کلان سیاست خارجی کشور است

این دیپلمات پیشین کشورمان درباره اهمیت ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی این تفاهم همکاری و اینکه چرا ایران به این تفاهم و همکاری بلندمدت با چین نیاز دارد؟ تصریح کرد: برخی اهمیت این توافق را شکست سیاست فشار و تحریم آمریکا قلمداد کرده‌اند، برخی تقویت روابط استراتژیک با بلوک شرق و برخی نشانه عدم انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی. همه این‌ها درست است اما یک نکته مهم‌تر و کلیدی‌تر وجود دارد و آن هم حرکت در راستای تعیین و تکلیف استراتژی و برنامه کلان سیاست خارجی کشور است.

وی ادامه داد: من حدود ۳۰ سال قبل در نیمه اول دهه هفتاد، در سمینار سفرا در مشهد پیشنهاد کردم که باید روابط خارجی کشور را بر سه پایه تنظیم کنیم: اول، کاهش تشنج با آمریکا و برقراری روابط نرمال با جهان غرب. دوم، بهبود روابط با کشورهای همسایه و ایجاد یک سیستم همکاری جمعی برای پی‌ریزی روابطی گسترده و پایدار با کشورهای همسایه به ویژه در خلیج فارس و سوم، تلاش برای تشکیل اتحادیه آسیایی با اتحاد استراتژیک با قدرت‌های بلوک شرق به ویژه چین، روسیه و هند.

توسعه روابط استراتژیک ما با قدرت‌های بلوک شرق نباید به خاطر دشمنی با بلوک غرب باشد

موسویان گفت: امروز هم به همین استراتژی به عنوان برنامه کلان و درازمدت سیاست خارجی ایران اعتقاد دارم. چون اولا، اساس سیاست خارجی انقلاب و قانون اساسی ما بر پایه عدم وابستگی به قدرت‌های غربی یا شرقی است، از این رو شرط تحقق این آرمان، برقراری بالانس در روابط با بلوک غرب و شرق و داشتن روابط حسنه با همه قدرت‌های تاثیرگذار منطقه‌ای و بین‌المللی است. ثانیا، اولویت ما باید منطقه باشد. منطقه اول ما خلیج فارس، منطقه دوم ما خاورمیانه و منطقه سوم ما قاره آسیاست، پس باید به روابط با کشورهای منطقه و آسیا اولویت بدهیم چون همسایه‌ایم. ثالثا، توسعه روابط استراتژیک ما با قدرت‌های بلوک شرق نباید به خاطر دشمنی با بلوک غرب باشد یا حل و فصل مشکلات در روابط با غرب را نباید به روابط با شرق گره بزنیم. رابعا، تا زمانی‌ که روابط ایران و آمریکا در خصومت و دشمنی خلاصه شود، از یک طرف بهبود روابط ما با کشورهای همسایه در منطقه و جهان غرب مثل اروپا؛ دچار مشکل خواهد بود و از طرف دیگر قدرت‌های بلوک شرق مثل چین نخواهند توانست روابط جامع استراتژیک با ایران داشته باشند، چون برای آنها هم در نهایت روابط با آمریکا مهم‌تر از روابط با ایران است، ضمن اینکه توسعه روابط با آنها با هزینه چند برابری برای ما تمام خواهد شد.

این استاد دانشگاه در پاسخ به این‌که چنین تفاهم و توافقی بعد از انقلاب سابقه داشته است؟ یا تلاشی انجام شد برای چنین تعاملی که محقق نشده باشد؟ اظهار کرد: بعد از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی توافق مشابه ۲۰ ساله با روسیه امضا کردند که در عمل نقشه راه روابط آینده دو کشور بود و در عمل هم بخش‌های مهمی از این نقشه راه اجرا شد. ایشان سفری به چین داشتند و بعد از سفر به من فرمودند که به طرف‌های چینی پیشنهاد اتحادیه مشترک با قدرت‌های آسیایی به ویژه روسیه و هند را دادم اما آمادگی عملیاتی کردن آن را نداشتند.

حساسیت‌ها ارزشمند است اما ...

وی در ادامه در پاسخ به این که حساسیت‌های عمومی در جامعه نسبت به این تفاهم برای چیست؟ تا چه اندازه این حساسیت‌ها واقعی و تا چه اندازه تحت تاثیر فضا سازی رسانه‌های جمعی داخلی و خارجی است؟ با بیان این که "حساسیت‌ها ارزشمند است چون ملت باید نسبت به سرنوشت خود حساس باشد" گفت: اما واقعیت این است که تجربه ۴۰ ساله انقلاب نشان داده که هرگاه یک گام بلند و تعیین‌کننده به نفع منافع ملی کشور برداشته شده، هم دچار اختلاف سیاسی و جناحی داخلی شده‌ایم و هم دشمنان خارجی توانسته‌اند جوسازی سنگین در سطح افکار عمومی داخل و خارج شکل دهند. توافق با چین، توافق هسته‌ای برجام، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یا توافق با کشورهای همسایه دریای خزر از نمونه‌های بارز این واقعیت هستند.

موسویان در پاسخ به این که برخی معتقدند این تفاهم جایگزین برجام است آیا با این نظر موافقید؟ گفت: این تصورات، توهماتی بیش نیست. برجام توافقی برای حل بحران هسته‌ای ایران است که در آن چارچوب همه قدرت‌های جهانی شامل چین و روسیه به اتفاق شش قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران صادر کردند و بر اساس آنها هم ایران را تحریم کردند و هم متحدا خواستار تعلیق کلیه برنامه‌های هسته‌ای ایران شدند. این تحریم و تعلیق در حالی انجام شد که ده سال قبل از این ماجرا، ما با روسیه توافق استراتژیک بلندمدت امضا کرده بودیم. از این رو، توافق راهبردی ما با روسیه نتوانست مانع رای مثبت روسیه به شش قطعنامه علیه ایران شود. بنا بر این باید درک کنیم که هر کشوری بر اساس منافع ملی خودش تصمیم می‌گیرد و حق هم همین است. نباید توقع داشته باشیم که روسیه یا چین یا هر کشور دیگر منافع ملی خودش را فدای منافع ملی ما کند.

این دیپلمات پیشین کشورمان در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند در شرایطی که انتظار است دولت بایدن سیاست تقابل با چین را شدت دهد، تفاهم با چین، کار را برای ایران و برجام سخت می کند،‌ از سویی این نظر وجود دارد شاید با نزدیک شدن ایران و چین به یکدیگر حمایت بیشتری از چین را در برجام و سایر تعاملات بین‌المللی مرتبط داشته باشیم؟ تاکید کرد: ما نباید توسعه روابط همه جانبه با قدرت‌های بلوک شرق را به موضوع آمریکا گره بزنیم و بالعکس. توافق‌های بلندمدت ما با کشورها باید در قالب یک چهارچوب مدون با برنامه عملیاتی مشخص باشد و خود را اسیر سیاست و خواست این کشور یا آن کشور نکنیم. اگر ما بتوانیم سیاست خارجی‌مان را در قالب سه محوری که گفتم، به پیش ببریم، هیچ قدرت جهانی قادر نخواهد بود بر ما مسلط شود، یا باج‌گیری کند، یا ما را منزوی کند و یا از ما استفاده ابزاری کند.

باید به مسئولان چین و مدیران عالی رتبه این کشور تبریک گفت

این استاد دانشگاه در پاسخ به این‌که تصور می شد چین تمایلی به حضور بلندمدت در منطقه ما و خاورمیانه به ویژه مناسبات و مشکلات سیاسی نداشته باشد و بیشتر تمایلش به مشارکت در پروژه‌های تجاری باشد اما حالا شاهد گام‌های بلند سیاسی او در منطقه هستیم، گفت: این یک تصور اشتباه است. چین از ۴۰ سال پیش یک استراتژی کلان درازمدت اتخاذ کرد که به قدرت اول اقتصادی، سیاسی و نظامی دنیا تبدیل شود و رهبری جهان را از آمریکا بگیرد. باید به مسئولان چین و مدیران عالی رتبه این کشور تبریک گفت که با اجماع ملی، با اراده‌ای مصمم، با برنامه‌ای واقع‌بینانه و عملگرا و بدون شعار و هیاهو و توهم، ظرف چهل سال خود را به سطحی رسانده‌اند که امروز به جایگاه قدرت دوم دنیا دست یافتند و ژاپن و اروپا را پشت سر گذاشته و در مسیر رهبری جهان به پیش می‌روند. از این رو چین دارای یک برنامه جامع سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی است و توسعه روابط ما با چین قطعا در راستای منافع ملی ایران است.

وی افزود: هند نیز از چند دهه پیش همین برنامه را دنبال کرده است و با سرعت حیرت‌آوری به پیش رفته و می‌رود. چین و هند با آمریکا روابط استراتژیک و بی‌نهایت گسترده برقرار کردند و خوب آمریکا را دوشیدند و اکنون به نقطه‌ای رسیده‌اند که آمریکا قادر به متوقف کردن هیچکدام از دو نخواهد شد.

موسویان گفت: حالا عملی شدن برنامه‌های این دو کشور را با ایران مقایسه کنید. پس از انقلاب ما همواره این‌گونه برنامه‌ریزی‌های بلندمدت را داشته‌ایم. در دههٔ ۱۳۷۰ خورشیدی، طرح چشم‌انداز بیست ساله تصویب شد و به مردم هم قول تحقّق این طرح در سال ۱۴۰۰ خورشیدی داده شد. طبق سند چشم‌انداز مذکور باید رشد سالانه هفت درصدی می‌داشتیم که اگر عملی می‌شد، ما امروز جزء ۱۰ اقتصاد اول جهان بودیم. اگر مسئولان کشور برنامه‌های این سند را با نتیجه عملکرد ۲۰ سال گذشته مقایسه کنند، تصدیق خواهند کرد که اکثر اهداف عملی نشده و در حد شعار باقی مانده و شاید در برخی موارد پس‌رفت هم داشته‌ایم در عین حال ضروری است برای این وضع چاره‌اندیشی کنند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: سند همکاری ایران و چین سید حسین موسویان ایران و چین قدرت های بلوک شرق کشورهای همسایه روابط استراتژیک توافق با چین توسعه روابط سیاست خارجی ایران و چین بین المللی حساسیت ها منافع ملی نقشه راه توافق ها منطقه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۵۸۰۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟

فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقام‌های ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشست‌ها می‌توانند مقدمه‌ای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.

به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزه‌های جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشور‌های خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاه‌های تاریخی موجب وارد آمدن آسیب‌ها و خساراتی شده است.

با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژه‌ای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تور‌هایی به کشور‌های آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقایی‌ها را یکی از محور‌های اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.

معادله‌ای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمود‌های عینی‌تری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشور‌های آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.

۱. بازارِ رو به رشد کشور‌های آفریقایی

قاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخص‌های اقتصادی در شمار قابل ملاحظه‌ای از کشور‌های افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشور‌ها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره می‌کنند.

در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوار‌ها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشور‌های آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشور‌های جهان تبدیل می‌کنند. ایران نیز با توجه به ظرفیت‌های صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. می‌تواند کالا‌های ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشور‌های آفریقایی می‌توانند آن‌ها را در مقایسه با نمونه‌ای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.

موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.

۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللی

بلوک کشور‌های آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهاد‌ها و سازمان‌های بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آن‌ها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهاد‌های بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.

در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوند‌های سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشور‌های آفریقایی می‌تواند روی کارتِ رای‌دهی آن‌ها در نهاد‌های بین المللی حساب ویژه‌ای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر  به حساب می‌آید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنش‌ها و رقابت‌های ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار می‌شود.

۳. توسعه نفوذ بین‌المللی ایران در قالب یک قدرت منطقه‌ای

در نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقه‌ای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، طرح و برنامه‌هایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مساله‌ای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب می‌شود.

حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیت‌های نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشور‌های آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشور‌های آفریقایی، بستر‌های مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشور‌های آفریقایی ایجاد کرده اند.

بستر‌ها و ظرفیت‌هایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقه‌ای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار می‌شوند. معادله‌ای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.

دیگر خبرها

  • تجارت ایران و چین می تواند به ۵۰ میلیارد دلار برسد
  • گفت‌وگوهای پنهانی عربستان با اسرائیل در جریان جنگ غزه
  • افزایش حجم تجارت ایران و کوبا به بیش از ۲۴۳ میلیون دلار می‌رسد
  • خبرگزاری کره شمالی جلوتر از مسئولان ایران
  • خبرگزاری کره شمالی جلوتر از مسوولان ایران
  • ریاض: به توافق امنیتی با آمریکا نزدیک شده‌ایم
  • پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
  • جزئیات توافق آمریکا و عربستان برای سازش میان ریاض و تل‌آویو
  • مخبر: ایران به دنبال روابط برد برد با کشورهاست
  • مخبر: تهران علاقه‌مند به گسترش مناسبات خود با بورکینافاسو است